Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران آنلاین»
2024-05-02@15:54:59 GMT

قرار نبود برسد! مقصد او رفتن بود

تاریخ انتشار: ۲۲ فروردین ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۰۲۳۰۴۱

قرار نبود برسد! مقصد او رفتن بود

استاد محمدابراهیم جعفری هم از میان ما رفت و حالا ما مانده‌ایم و خاطرات و شعرها و نقاشی‌هایش که همان شور و گرمی استاد را دارند، با وجود این دیگر کمتر کسی را همچون او می‌توان پیدا کرد که آنقدر عاشقانه و زیبا در کلاس‌هایش شعر و آواز بخواند و نقاشی کند و شیرین‌زبانی‌اش فراموش ناشدنی. ایرج اسکندری

ایران آنلاین /محمدابراهیم جعفری متولد 1319 در شهر بروجرد از استادان مدرنیست ایرانی و نخستین هنرمندان نوگرا که سادگی و درونمایه تغزلی آثارش، بسیار تأثیرگذار و ناب بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او در نقاشی هم به مانند شعر گفتن عمل می‌کرد و نقاشی‌هایش همچون سرودن شعر در لحظه خلق می‌شدند. چهره دیگر محمدابراهیم جعفری، چهره یک استاد و معلم هنر بود که طی سال‌ها آموزش هنر بیش از هزاران شاگرد پرورش داد که بسیاری از آنها هنرمندان و استادان شاخص امروز کشور هستند. استاد محمدابراهیم جعفری شامگاه 18 فروردین 1397 از میان ما رفت و به همین سبب گفت‌و‌گویی با ایرج اسکندری داشته‌ایم. ایرج اسکندری از هنرمندان و استادان دانشگاه هنر تهران هستند که از دوره نوجوانی با محمدابراهیم جعفری آشنا شده‌اند و در ادامه سال‌ها به‌عنوان شاگرد و همکار با ایشان فعالیت مشترک داشته‌اند.

آشنایی شما با استاد محمد ابراهیم جعفری چگونه بود؟
من با استاد جعفری حدود سال‌ 1350 آشنا شدم. 17 ساله بودم و در اردوهای رامسر ایشان را دیدم و استاد از همان زمان به مسأله آموزش می‌پرداختند و تا جایی که توانستند آموزش هنر را در دستور کار خود داشتند و در این راه واقعاً خدمت کردند. بعد از اردوی رامسر من در سال 1353 دانشگاه قبول شدم و به دانشگاه هنرهای تزئینی رفتم و مجدد ایشان را به‌عنوان استاد دراین دانشگاه ملاقات کردم و استاد بنده بودند. من در زمان دانشجویی هم با ایشان همکاری‌هایی داشتم.

ایشان پیش از تدریس در دانشگاه، در هنرستان هنرهای زیبای پسران آموزش نقاشی را برعهده داشتند و کارشناس هنری آنجا بودند و پس از شکل‌گیری دانشگاه هنرهای تزئینی توسط استاد حسین کاظمی به دانشگاه دعوت شدند و به‌عنوان استاد به تعلیم و تربیت دانشجویان پرداختند. ایشان علاوه بر دانشگاه، کلاس‌های آزاد کنکور داشتند که به آتلیه کنکور معروف بود و بنده طی سال‌های 53 تا 55 با ایشان در این آتلیه همکاری داشتم و از من دعوت کردند که آنجا به تدریس هنر بپردازم.
پس‌از انقلاب چطور؟
این همکاری پس از انقلاب هم تداوم پیدا کرد اما شرایط به نحو دیگری شد و دانشکده هنرهای تزئینی با چند مرکز آموزشی هنر ادغام و تبدیل شد به مجتمع دانشگاهی هنر، پس از آن هم به دانشگاه هنر فعلی تغییر نام داد. در تمام این سال‌ها استاد جعفری هنرمندان بسیاری را در هنرستان، دانشگاه و آتلیه شخصی خودشان پرورش دادند.
لطفاً کمی هم درباره نوع تدریس ایشان بگویید، کار ایشان در تدریس بسیار متفاوت از سایر استادان هنر بود.
بحث اصلی ایشان این بود که انگیزه‌های خلاق پی‌جویان هنر را به نوعی دریافت و تشویق می‌کردند و کار ایشان تدریس خلاقیت در هنر بود. هر وقت که با ایشان کلاس‌هایی را داشتیم، بحث استاد خلاقیت در هنر بود و اینکه چطور می‌شود هنرمندی بود خلاق و همیشه از هنرمندان مقلد انتقاد می‌کردند و همیشه تشویق می‌کردند که هنری خلق شود که خلاقیت جوهره اصلی آن باشد.
گاهی من برای نوشتن برنامه کلاس‌های هر ترم، کلاس‌های استاد جعفری را به شکلی طراحی می‌کردم که مثلاً از دو بعدازظهر آغاز شود و انتهایی نداشت و کلاس‌ها تا 6 و 7 طول می‌کشید. ایشان اصلاً به طرح درس معتقد نبودند و ما هر درسی را که به ایشان می‌دادیم در نهایت کار خودشان را پیش می‌بردند چراکه اعتقاد داشتند برای هنر نمی‌شود از پیش برنامه نوشت.
اعتقاد ایشان در این زمینه بسیار بجا بود چرا که همان گونه که یک هنرمند باید خلاق باشد، یک آموزگار هنر هم باید این خلاقیت را داشته باشد. ایشان بیشتر وقت‌ها افرادی را در زمینه‌های دیگر تخصص داشتند به کلاس‌هایشان دعوت می‌کردند، حالا این فرد ممکن بود شاعر، نقاش یا موزیسین باشد تا تجربیاتش را برای دانشجویان بگوید.
در پایان ترم هم ایشان هیچ‌وقت مقید به اینکه امتحان و سؤالات خاصی را به طور معمول داشته باشد، نبود. یک سؤال برای دانشجوها مطرح می‌کرد و اینکه یک صفحه درباره هنر بنویسید. کلاس‌های ایشان گاهی بیشتر از 70 تا 80 نفر دانشجو داشت و همیشه دانشجوها مشتاق حضور در کلاس‌های ایشان بودند چراکه بسیار یاد می‌گرفتند. امروز ما نگاه می‌کنیم حداقل60 درصد از کسانی که در زمینه هنر فعالیت دارند، مدعی این هستند که شاگرد ایشان بودند. شما از هرکسی که سؤال کنید می‌تواند ساعت‌ها درباره محمد ابراهیم جعفری برای شما صحبت کند. امروز مرد بزرگی را از دست دادیم و این تقدیر الهی است و ما نمی‌توانیم برای کسی که گرداننده فلک هست چیزی را تکلیف کنیم و این هم تقدیر است.
استاد جعفری شاعر هم بودند و کما اینکه خودشان اعتقاد داشتند که اول شاعر هستند و بعد نقاش. در زمینه شعر هم کارهای بسیار زیادی دارند، در زمینه ترانه‌سرایی هم بسیار سرآمد بودند و کارهای بسیار زیبایی دارند از جمله: «چو مرغ شب خواندی و رفتی/ دلم را لرزاندی و رفتی/ تو اشک سردِ زمستان را/ چو باران افشاندی و رفتی» که سیما بینا آن را خوانده‌ است.
بله این را بسیار گفته‌اند که من ابتدا شاعر هستماز جهتی درست می‌گفتند چراکه شعر مادر همه هنرها است و ارسطو هم در فن شعر می‌گوید که من منظورم فقط شعر نیست و شعر می‌تواند به‌عنوان مادر هنرها دربرگیرنده همه آنها باشد. از نظر بنده استاد جعفری مجسمه‌ساز، نقاش و همین‌طور شاعر و ادیب بسیار خوبی هم بودند. مطالب بسیار زیاد ایشان در زمینه هنر دارند که ان شاءالله توسط خانواده شان در حال تدوین است و منتشر خواهد شد. کارهای ارزشمندی است که باید منتظر انتشار آنها ماند.
از خاطرات ایشان چیزی هست که دوست داشته باشید برای ما بگویید؟
هر لحظه‌ای از ایشان برای ما که دانشجوی او بودیم خاطره است و واقعاً نمی‌توانم یک خاطره بگویم.
نقاشی‌هایشان را چطور می‌بینید؟
در زمینه نقاشی هم کارهای بسیار منحصر به فردی دارند و نقاشی‌هایشان همچون روح استاد جعفری سیال و زلال هستند. ایشان خیلی به باران، آب و نم گل و کاهگل ارادت داشتند، بر همین اساس من اعتقادم این هست که آقای جعفری در عین پایبندی به سنت‌ها در هنر، هنر جدید را خیلی خوب ترویج و تدریس می‌کردند. در زمینه آموزش که من شاگرد ایشان بودم و از سال 1370 که به عنوان رئیس دانشکده هنرهای تجسمی فعالیت داشتم شاهد این بودم که بچه‌ها با ذوق و شوق فراوان در کلاس‌های ایشان حضور دارند و کلاس ایشان را خیلی دوست دارند.
یک نکته‌ای که درباره استاد جعفری وجود دارد این است که از همان ابتدا به‌عنوان یک هنرمند نوگرا شناخته شدند اما باید به این مسأله توجه داشت که ایشان نزد سنتی‌ترین استادان دانشگاه تهران نقاشی را آموزش دیدند و نوگرایی نزد استادی مانند استاد علی‌محمد حیدریان، راحت نیست و اینکه من کمتر در خاطر دارم که آقای جعفری برای نوگرایی در هنر از فرهنگ و نشانه‌های ایرانی و هنر گذشته دستاویزی برای ساخت یک هویت مثلاً ایرانی نداشته باشند، هنرشان واقعاً یک خلوص و سادگی ویژه‌ای داشت. نظر شما چیست؟
بله، آقای خسرو سینایی یک فیلمی درباره استاد جعفری ساخته‌اند با عنوان «عبور از نمی‌دانم» که آن فیلم نشان دهنده شخصیت ایشان هست. من وقتی آن فیلم را دیدم احساس کردم که استاد جعفری خیلی به تجربیات شرق دور در نقاشی اعتقاد داشتند. شما می‌دانید که ایشان عمدتاً با آب مرکب کار می‌کردند و کارهایشان سریع انجام می‌شد و مثل هنرمندان ذن که ساعت‌ها و روزها نیاز به تمرکز داشتند و در یک لحظه و یک آن خلق می‌کردند، در فیلم خسرو سینایی هم می‌بینید که همه وسایل مثل قلم‌ مو، آب مرکب، کاغذ و... آماده است و کار هنرمند در لحظه خلق می‌شود و به نتیجه می‌رسد. این خلق سریع شاید نتیجه ساعت‌ها و روزها تمرکز روی کار است. خیلی هم جالب است که ما در آن فیلم هم می‌توانیم با اعتقادات و باورهای استاد آشنا شویم و هم کارهای نابی را که انجام می‌دهند ببینیم.
درست است که ایشان شاگرد آقای حیدریان و بعد شاگرد آقای حمیدی هم بودند و در مکتب ایشان هم کار کردند اما اصلاً به اینکه بنشینند و ریز ریز کار کنند و یک تابلو را در 10 روز یا یک ماه به اتمام برسانند، اعتقاد نداشتند. در واقع به یک آغاز و پایان به این شکل در نقاشی پایبند نبودند، خلاقیت ایشان در لحظه نمایان می‌شد و کاری که ارائه می‌داد جوهره وجودش بود. ایشان همیشه شعر می‌خواند و صحبتش با شعر شروع می‌شد و با شعر تمام می‌شد و اینکه درباره خاطره گفتید، هر لحظه با ایشان برای من خاطره است.
از شعرهای ایشان چیزی در ذهن دارید که برایمان بخوانید؟
مهم‌ترین شعر ایشان البته از نظر من این است که سروده‌اند: «در سفر هر کس به مقصد می‌رسد می‌ایستد، من سفر را دوست دارم، مقصد من رفتن است.»عبارت معروف دیگری دارند که: «تو زمین خشک را‌ تر کن/ دانه نیلوفر با باد» یک دنیا در آن نهفته است. اشعار بسیار زیاد دیگری هست که متأسفانهالان در ذهن ندارم./روزنامه ایران

منبع: ایران آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۰۲۳۰۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بارسا ۴-۲ والنسیا: بازگشت قدرتمندانه تیم ژاوی

به گزارش "ورزش سه"، شاگردان ژاوی هرناندز پس از حذف از لیگ قهرمانان اروپا و شکست در ال‌کلاسیکو و از دست رفتن امیدهای قهرمانی لالیگا، اکنون به دنبال به پایان رساندن فصل به بهترین شکل ممکن است. آنها امشب در دیداری خانگی به مصاف والنسیا رفتند. در حالی‌که تیم مهمان به دلیل اخراج مامارداشویلی، دروازه‌بانش، بیشتر از یک نیمه ۱۰ نفره بود آبی‌اناری‌ها موفق شدند با کامبک و تغییر شکست ۲-۱، به پیروزی ۴-۲ برسد.

ویدئو: 331409

بازی پایاپای آغاز شد و توپ بیشتر در میانه میدان در جریان بود. در دقیقه ۱۴ ضربه خطرناک هوگو دورو را تراشتگن دفع کرد.

در دقیقه ۲۲ بارسا با اولین حمله جدی به اولین گل رسید. جایی که ارسال زیبای رافینیا با ضربه سر فرمین لوپز به تور دروازه مامارداشویلی چسبید.

پنج دقیقه بعد اما تراشتگن از دروازه خارج شد تا یک توپ را دفع کند اما در انجام این کار ناموفق بود و با یک اشتباه وحشتناک توپ به دورو رسید. او که در مقابل دروازه خالی قرار داشت به راحتی گل مساوی را به ثمر رساند.

در دقیقه ۳۶ دورو می‌توانست گل دوم را هم بزند اما به دلیل تکل آرائوخو در محوطه جریمه سرنگون شد تا به یک پنالتی برسد. په‌په‌لو پشت این توپ قرار گرفت و توانست بازی را ۲-۱ کند.

در ادامه بارسا حملاتش را افزایش داد اما موفق به گلزنی نشد. در دقیقه ۴+۴۵ مامارداشویلی با کنترل اشتباه توپ، آن را به مقابل پای یامال انداخت و وقتی برای جبران اشتباهش از دروازه خارج شد، توپ را با دست دفع کرد که منجر به اخراجش از بازی شد.

بارسا در ادامه نیمه اول نتوانست به گل برسد اما نیمه دوم را با گل آغاز کرد. در دقیقه ۵۰ ضربه سر لواندوفسکی روی سانتر کرنر از ایلکای گوندوگان، وارد دروازه والنسیا شد.

در ادامه والنسیا کاملا عقب کشید تا بتواند یک امتیاز را حفظ کند. در دقیقه ۶۱ ضربه خطرناک کنده با واکنش دومنک دفع شد.

دقایقی بعد لوا یک بار دیگر تلاش کرد با ضربه سر گلزنی کند اما دروازه‌بان این بار ضربه‌اش را گرفت.

در دقیقه ۷۵ لوپز با تراشتگن تک به تک شد اما پدری خودش را به توپ رساند و با یک تکل عالی توپ را دفع کرد.

در دقیقه ۸۲ ارسال گوندوگان و ضربه سر آرائوخو باعث شد توپ در مقابل دروازه به اوا برسد و او به راحتی با ضربه سر گل سوم را به ثمر رساند.

در ادامه بارسا حملاتش را ادامه داد اما موفق به خلق حمله جدی‌ای نشد تا اینکه در دقیقه ۳+۹۰ لواندوفسکی از روی ضربه ایستگاهی به شکل فوق‌العاده‌ای دروازه والنسیا را باز کرد تا بازی ۴-۲ شود و با این نتیجه به پایان برسد.

بارسلونا با کسب ۳ امتیاز امشب با بازگشت به رتبه دوم ۷۳ امتیازی شد و اختلاف ۱۱ امتیازی با رئال مادرید صدرنشین را حفظ کرد.

دیگر خبرها

  • تونی کروس تحت هر شرایطی، پاس خود را به مقصد می رساند! / انیمیشن عمر مومنی
  • استقلال را به مقصد برسانید
  • یک «نقاشی» چگونه راز ساخت اهرام مصر را فاش کرد؟ (+عکس)
  • تجارت ایران و چین می تواند به ۵۰ میلیارد دلار برسد
  • زیبایی نقاشی خداوند در طبیعت زیرکوه
  • وقتی بازیکنان رئال مادرید، طرح های نقاشی شده چهره خود را مشاهده می کنند / فیلم
  • خط و نشان لواندوفسکی: شاید آقای گل شدم
  • بارسا ۴-۲ والنسیا: بازگشت قدرتمندانه تیم ژاوی
  • داروی غیر مجاز به مقصد نرسید
  • محله گردی به مقصد محله قدیمی صیقلان رشت