سناریوهای اردوغان برای شام
تاریخ انتشار: ۲۳ فروردین ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۰۳۹۷۵۴
حمله ارتش ترکیه به منطقه عفرین سوریه در 20 ژانویه 2018، با همراهی گروهی از جریانهای افراطگرا و تروریست که به نام ارتش آزاد سازمان دهی شده بودند، نماد آغاز دورانی جدید در عرصه سیاست خارجی کشور ترکیه است که میتوان از آن به عنوان نئوعثمانیگری اردوغان یاد کرد. همزمان با این مسئله، رجب طیب اردوغان در اظهاراتی اعلام کرد که اکنون زمان آغاز مرحله دو عملیات شاخه زیتون برای حمله به دیگر شهرهای شمال سوریه از جمله منبج، تل ابیض، حسکه، کوبانی و.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این اظهارات اردوغان در ابتدا شاید کم اهمیت تلقی شود اما واقعیت آن است که می توان از طرح اردوغان برای تعیین استاندار عفرین، به عنوان نمادی از بازگشت واقعی آنکارا به عثمانیگرایی یاد کرد. همانند قرن گذشته که امپراتور عثمانیها برای ولایتهای تحت کنترل خود والی و حکمران تعیین میکرد، اکنون اردوغان از نظر شخصی و روانی این امر را دنبال میکند که ترکیه را به وضعیت سابق برگرداند.
نماد بارز این موضوع را میتوان در جدیدترین اظهارات اردوغان ارزیابی کرد که با صراحت از آغاز حمله به شهر سنجار در شمال غرب عراق سخن به میان آورده است. در این وضعیت، اکنون این مسئله مطرح میشود که آیا اردوغان در تحقق اهداف خود موفق خواهد بود؟ همچنین، این مسئله مطرح میشود که در تحلیل اهداف و ابعاد مختلف تجاوز ترکیه به کشور سوریه چه موضوعاتی باید لحاظ شود؟ در راستای پاسخگویی به این پرسش اساسی در نوشتار حاضر در قبال سه محور در ابتدا ابعاد مختلف انگیزههای اردوغان و معادلات منطقه و بینالمللی، درباره تحرکات جدید ترکیه مورد بررسی قرار میگیرد و در ادامه چشماندازی از آینده ترسیم خواهد شد.
بازی با کانون های بحران
مهمترین بعد و حائز اهمیتترین مسئله در خوانش تحرکات جدید ارتش ترکیه در غرب آسیا به رهبری اردوغان را میتوان تلاش آنکارا برای توسعه اراضی دانست. در حقیقت، اردوغان و حزب عدالت و توسعه بارها نشان دادهاند که سودای بازگشت به امپراتوری عثمانی را دارند و تلاش میکنند بار دیگر بر ممالکی که قبلا یعنی قبل از جنگ جهانی اول تحت کنترل عثمانیها بود، سیطره یابند. اگر در گذشته فقط در قالب تئوری تعداد اندکی از تحلیلگران بر نئوعثمانیگرایی اردوغان تاکید داشتند، اکنون بیشتر ناظران بر این باورند که نئوعثمانیگرایی در عمل نیز در حال پیگیری و اجرایی شدن است. در واقع، طرح اردوغان برای انتصاب استاندار عفرین نشان دهنده این امر است که در شرایط فعلی آنکارا برنامهای برای بازگشت حاکمیت عفرین و دیگر مناطق همچون جرابلس، اعزاز و الباب به حکومت مرکزی سوریه را ندارد و قصد دارد این مناطق را در آینده به کشور ترکیه منضم کند.
سرکوب کردهای سوریه، حل بحران مهاجران
دیگر بُعد دارای اهمیت نسبت به انگیزههای پنهان اردوغان از حمله به عفرین را میتوان در قالب تلاش وی برای کنترل کامل شمال سوریه دانست. در حقیقت کشور ترکیه در مرزهای جنوبی خود حدود 930 کیلومتر با شمال و غرب سوریه مرز مشترک دارد که از این محدوده تا قبل از کنترل عفرین، بیش از 800 کیلومتر آن تحت کنترل کردهای سوریه بود. اکنون اردوغان تلاش دارد به بهانه حفظ و حراست از امنیت ملی ترکیه و مقابله با نیروهای وابسته به پکک تمامی مناطق شمال سوریه را بعد از عفرین، اشغال کند.
از طرف دیگر این موضوع میتواند ترکیه را برای حل و فصل بحران مهاجران، با میزبانی حدود سه میلیون آواره سوری، یاری رساند. اسکان آوارگان در این مناطق علاوه بر رهایی آنکارا از مشکلات و هزینه های حضور آوارگان در ترکیه، موجب بر هم خوردن دموگرافی این مناطق به سود ترکیه خواهد شد بدین صورت که کردها در اقلیت قرار خواهند گرفت و توان آن ها برای پیگیری استقلال به شدت کاهش خواهد یافت. اما به طور حتم تداوم سلطه بر عفرین در جهت اهداف بلندپروازانه منطقه ای اردوغان، ترکیه را در تنگنای استراتژیک در آینده نه چندان دور قرار خواهد داد. شرایطی که می تواند نه تنها طرح توسعه طلبی اردوغان را به شکست بکشاند بلکه حتی جایگاه وی و حزب عدالت و توسعه را در فضای سیاسی ترکیه تضعیف کند.
مخالفت غرب
اردوغان در پیشبرد برنامه های خود در وضعیت جدید نیازمند رضایت آمریکاست؛ زیرا بدون رضایت واشنگتن چنین امری تا حد زیادی بیشتر شبیه به یک رویاست تا واقعیت. واقعیت آن است که ترکیه به عنوان عضوی از ناتو، اکنون به شریکی پردردسر برای ناتو تبدیل شده که با برنامههای غرب در سوریه مخالف است. هم اکنون اروپا، به ویژه اعضای برجسته آن یعنی فرانسه و آلمان بیشترین شکاف را با ترکیه در میان کشورهای غربی دارند و از طرف دیگر اعضای جدید راه یافته به کابینه ترامپ یعنی مایک پمپئو در سمت وزیر خارجه و جان بولتون در مقام مشاور امنیت ملی، به طور حتم بر سطح اختلاف دیدگاههای کاخ سفید و آنکارا خواهند افزود.
توسعهطلبی اردوغان؛ نقطهای برای چرخش اتحادها
توسعه طلبی اردوغان در منطقه غرب آسیا میتواند همچون نقطهای مهم برای چرخش در معادلات منطقهای و اتحادهای موجود میان بازیگران باشد. تداوم توسعه طلبی ترکیه در کشور سوریه و در صورت تلاش اردوغان برای تصرف ادلب و بخشهایی از حلب، دو رویداد مهم است که در معادلات و اتحادها رخ خواهد داد. از یک سو، حکومت مرکزی سوریه درباره تداوم حملات متجاوزانه ارتش ترکیه ساکت نخواهد ماند و به طور حتم بعد از حل بحران در غوطه شرقی، تدارکات لازم را برای مقابله با زیادهخواهی های آنکارا در پیش خواهد گرفت.
در نازل ترین سطح واکنش، حکومت سوریه این ابزار را در اختیار دارد که حمله ترکیه به عفرین و احتمالا دیگر مناطق را در قالب یک دعوای حقوقی به سازمان ملل ارجاع دهد و در صورت تایید تجاوز ترکیه به سوریه این موضوع به وضوح روشن است که اردوغان با دشواریهای زیادی مواجه خواهد شد. از سوی دیگر، ارتش ترکیه به دیگر مناطق کشور سوریه، به طور حتم ارتش سوریه و ترکیه را در برابر یکدیگر قرار خواهد داد و در این صورت، میتوان اظهار کرد که روسیه و ایران نیز در برابر ترکیه قرار خواهند گرفت. این موضوع میتواند همکاری های سه کشور در آستانه را با تهدید جدی مواجه کند. حتی این امکان وجود دارد که تقابل نظامی میان ترکیه و روسیه اتفاق بیفتد چرا که مسکو به دنبال شرایطی برای پایان دادن هرچه زودتر بحران در سوریه و مقابله با طرح های تجزیه کننده است که در این صورت به طور حتم اردوغان بازنده میدان خواهد بود. در این شرایط به نظر میرسد که کنترل ترکیه بر عفرین نمیتواند بُعد حقوقی پیدا کند و در نهایت آنکارا مجبور خواهد شد که حاکمیت عفرین و دیگر مناطق تحت کنترل را به دمشق واگذار کند.
پایگاه رصد
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۰۳۹۷۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سناریوهای تجاوز به رفح و واکنش جبهههای حامی غزه
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از المیادین، بعد از گذشت نزدیک به ۷ ماه از نبرد طوفان الاقصی و آغاز تجاوزات رژیم صهیونیستی به نوار غزه یکی از نقاط عطف مربوط به نبرد جاری میان مقاومت فلسطین و ارتش اشغالگر، عملکرد جبهههای حامی غزه در مقابله با تجاوزات صهیونیستها بوده است.
در این زمینه سرتیپ «بها حلال» کارشناس نظامی و رئیس سابق دفتر اطلاعات لبنان در گفتگو با المیادین اعلام کرد که رژیم صهیونیستی از زمان آغاز تجاوز خود به غزه اولین هدفش را حول محور پایان دادن به آرمان فلسطین از طریق نابودی مقاومت تعیین کرده بود. همچنین صهیونیستها به دنبال ضربه زدن به محور مقاومت و از بین بردن توانمندیهای آن بودند اما ورود جبهههای حامی غزه به نبرد طوفان الاقصی نشان داد که فلسطین برای محور مقاومت یک اولویت و مساله اساسی است.
وی افزود: میتوان گفت این نبرد بیانگر همبستگی بالا میان نیروهای مقاومت در همه جبههها از فلسطین گرفته تا لبنان و عراق و سوریه و یمن بوده و نشان داد که محور مقاومت چگونه عملیاتهای سیاسی و نظامی خود را هوشمندانه مدیریت میکند. یک نکته مهم دیگر در مورد جبهههای مختلف مقاومت این است که آنها صرفاً در تقابل با رژیم صهیونیستی نیستند، بلکه این جبههها مستقیماً در نبرد با نیروهای اشغالگر آمریکایی در منطقه نیز قرار دارند و این در حالی است که بسیاری از کشورهای بزرگ جهان از رویارویی مستقیم با آمریکا اجتناب میکنند.
نگین قدرت نظامی محور مقاومت
این کارشناس و مقام اطلاعاتی سابق لبنان در ادامه به قدرت نظامی چشمگیر حزبالله اشاره و تاکید کرد که اگر هر کدام از جبهههای مقاومت را به صورت جداگانه در نظر بگیریم، متوجه میشویم که در جنوب لبنان مقاومت این کشور عملکرد بسیار خوبی در تقابل با دشمن صهیونیستی از خود نشان داده و توانست یک سوم ارتش اسرائیل را از جبهه غزه به جبهه شمالی فلسطین اشغالی بکشاند و همین مسئله بار بزرگی از دوش مقاومت در غزه برداشت. حزب الله در این نبرد عملیات خود را به شکل تدریجی وارد مرحله پیشرفتهای کرد و به تدریج از سلاحهای مدرن و غافلگیر کننده خود رونمایی نمود و معادلهای که به دنبال آن بود را به دشمن تحمیل کرد.
وی به اهمیت نیروهای یگان ویژه رضوان حزب الله اشاره و اعلام کرد که این نیروها هنوز وارد نبرد با دشمن صهیونیستی نشدهاند و به عنوان نیروی ذخیره حزب الله در نظر گرفته میشوند که دشمن صهیونیستی هراس زیادی از آنها دارد.
نقش راهبردی نیروهای مسلح یمن
سرتیپ حلال در ادامه به نقش محوری جبهه یمن در حمایت از غزه اشاره و اعلام کرد که یمن علاوه بر موقعیت جغرافی مهم و حیاتی آن که تردد کشتیهای تجاری و حتی نظامی رژیم صهیونیستی را در دریای سرخ ممنوع کرد و مانع رسیدن کشتیهای دیگر به بنادر فلسطین اشغالی شد، امروز تبدیل به یک قدرت بزرگ در منطقه شده است. این همان چیزی است که یمن را به عنوان یک نیروی مؤثر نظامی و منطقهای در روابط اقتصادی بینالمللی معرفی کرده و میبینیم که یمنیها بدون ترس از رویارویی مستقیم با آمریکا و انگلیس و سایر کشورهای اروپایی به موضع خود در حمایت از غزه پایبند هستند.
جبهه مقاومت در سوریه و عراق
به گفته این سرتیپ لبنانی، جبهههای عراق و سوریه با هدف قرار دادن پایگاههای آمریکایی که بین عراق و سوریه قرار دارد، یکی از حامیان مهم مردم غزه محسوب میشوند و وارد درگیری مستقیم با نیروهای آمریکایی شدهاند. در واقع جبهههای راهبردی پشتیبان مقاومت فعالیت خود را بر مبنای حمایت مؤثر از یکدیگر سازماندهی کردهاند و هر کدام طبق ظرفیتهایشان مأموریت خود را در حمایت از مردم فلسطین انجام میدهند.
ورود مقاومت اسلامی بحرین به عرصه نبرد
وی درباره ورود گردانهای الاشتر مقاومت اسلامی بحرین به خط حمایت از غزه و تقابل با رژیم صهیونیستی اظهار داشت که اهمیت این موضوع در ورود یک حزب جدید مقاومت به عرصه نبرد با دشمن صهیونیستی است که اتفاقی غیر منتظره بود و بیانگر افزایش قدرت و هماهنگی محور مقاومت است. ما اینجا از مقاومت اسلامی در بحرین صحبت میکنیم که ۲۵۰۰ کیلومتر تا فلسطین اشغالی فاصله دارد. پهپادهای استفاده شده توسط این گروه مقاومتی برای هدف قرار دادن مواضع رژیم صهیونیستی پهپادهای تهاجمی هستند که برد آنها از ۲۵۰۰ کیلومتر میتواند فراتر برود.
سرتیپ حلال تصریح کرد که این عملیات یک جنبه اساسی دارد و آن این است که حامل پیامی برای دشمن صهیونیستی بود و علاوه بر آن یک پیام راهبردی برای پایگاه بزرگ آمریکا در بحرین یعنی فرماندهی ناوگان پنجم ایالات متحده داشت. همچنین نباید فراموش کنیم که مهمترین پیام این عملیات از سوی مقاومت بحرین خطاب به کشورهایی است که روابط خود را با دشمن صهیونیستی عادی کردهاند.
وی در ادامه به عملیات تلافی جویانه وعده صادق جمهوری اسلامی ایران علیه رژیم صهیونیستی در عمق فلسطین اشغالی اشاره و تاکید کرد که این عملیات حامل پیامی روشن بود مبنی بر اینکه قواعد درگیری در منطقه شکسته شده و بعد از امروز این قواعد در همه سطوح به ویژه در سطوح راهبردی و عملیاتی متفاوتتر از گذشته خواهد بود. این بدان معناست که استراتژی «صبر راهبردی» ایران تغییر کرده و این کشور هیچ تحرک متجاوزانهای را نادیده نخواهد گرفت.
واکنش جبهههای مقاومت به تجاوز اسرائیل به رفح چگونه خواهد بود؟
کارشناسان مسائل نظامی معتقدند که اگر اسرائیل به طور جدی و گسترده حمله به رفح را دنبال کند، به دلیل تراکم جمعیت بالا در این منطقه یک کشتار جمعی بزرگ به راه خواهد افتاد که همین مسئله احتمال وقوع یک جنگ گستردهتر در منطقه را افزایش میدهد و جبهههای مختلف مقاومت از هر سو صهیونیستها را مورد حمله قرار خواهند داد.
سرتیپ حلال در پایان به خیزش عظیم دانشجویی در حمایت از مردم فلسطین اشاره و تاکید کرد که نباید فراموش کنیم امروز در دورهای قرار داریم که افکار عمومی جهانی به ویژه در کشورهای غربی از آرمان فلسطین حمایت میکنند و کمترین نمونه آن خیزش بزرگ دانشجویی در آمریکا و اروپاست. علاوه بر آن نتانیاهو و سایر مقامات صهیونیست منتظر احکام دیوان بینالمللی دادگستری هستند و این امر موجب میشود تا نتانیاهو جرأت انجام یک عملیات واقعی و گسترده در رفح را نداشته باشد.
کد خبر 6099437