Web Analytics Made Easy - Statcounter

آیت الله غرویان مدرس حوزه علمیه قم با توجه به اهمیت ماه مبارک رجب و شعبان گفت: بر هر شخص مکلف و بالغ اهمیت و ارزش این ماه ها کاملا مشخص و روشن است و مستلزم آن است که با مقتنم شمردن این ماه ها با آمادگی روح و جسم به استقبال ماه مبارک رمضان مشرف شود.

آیت الله محسن غرویان در گفت و گو با  شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ با اشاره به اینکه ماه مبارک رجب و شعبان ماه آماده سازی برای ماه مبارک رمضان است، اظهار داشت: ماه رجب و ماه شعبان بهترین فرصت و ارزشمندترین زمان جهت آماده سازی روح و روان انسان و بشریت برای استقبال و به پیشواز رفتن ماه مبارک رمضان است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی با مقتنم شمردن این ماه های رجب و شعبان تصریح کرد: رجبیون کسانی هستند که خودشان را در ماه رجب سیقل داده و برای تقرب جستن به درگاه باری تعالی آمادگی روحی پیدا می کنند و همچنین در این ماه توجه و تمرکز بیش تری دارند و لذا تهذیب نفس می کنند.


مدرس حوزهٔ علمیهٔ قم افزود:  این مواردی است که در روایات و احادیث ما مورد تاکید قرار گرفته است، به هر حال انسان می بایست در ماه مبارک رجب به مقدار قابل توجهی در مورد خودش، در رشته و حال و آینده خودش تفکر و تعقل کند و در این رابطه برنامه ریزی جامع و کاملی داشته باشد تا از دامن گناه پرهیز و دوری کند.

فطرت مردم فطرتی الهی است

غرویان ضمن تاکید بر اینکه فطرت مردم، فطرتی الهی است گفت: همه انسان ها زمانی که حقیقت را ببیند و آن را درک کنند به سمت آن تمایل داشته و سوق پیدا میکنند، مهم حقیقت و عدالت است.

وی در ادامه اظهار کرد: زمانی که مردم برخی از افعال و کارهایی را می بینند که در قالب دین انجام می شود و آن با اصل دین، فطرت و وجدان نمی سازد از دین گریزان می شوند، اما همچنان این مردم نسبت به اصول و عقاید در باطنشان استوارند.

این کارشناس مسائل دین با اشاره به سخنان آیت الله جوادی آملی بیان کرد: این هایی که کشف حجاب کرده و روسری خود را بر سر چوب می کنند با دین و مکتب و قرآن هیچ مشکلی ندارند، لیکن با شرایط کشور و دولت حاکم مشکل دارند، یعنی برخی از کارها و بی عدالتی هایی می بینند(اشاره به سخنان رهبری که فرمودند: ما در عدالت موفق نبودیم) که نهایتا با دیدن بند و بست ها، تبعیض ها، جفاها و اختلاص ها و دست بردن به بیت المال مسلمین، موجب بروز چنین واکنش هایی از سوی عده خیلی کمی می شود.

مقابله با دین گریزی وظیفه همگانی است

آیت الله غرویان در این رابطه بیان داشت: همه ما مسئولیم و این وظیفه بر دوش عده و یا گروه و جناح خاصی نیست، لذا این دسته از مسائل را می بایست از صدر تا ذیل جامعه همگی آن را رعایت کنیم تا یک فضای حقیقت طلبی و عدالت طلبی در سراسر جامعه حاکم شود، در غیر اینصورت اگر شخصی بگوید من عدالت را رعایت می کنم و دیگران رعایت نکنند، نمی شود لذا، عدالت یک امر جمعی است و نمی شود بصورت فردی به آن عمل کرد.

مدرس حوزه عملیه قم در پایان با اشاره به همگانی بودن اشاعه و فراهم سازی بستر حقیت جویی و عدالت طلبی گفت: باید یک فرهنگ مهربانی، حقیقت جویی و عدالت طلبی در جامعه حاکم شود تا ریشه و بنیان دین گریزی در جامعه و حکومت اسلامی خشکانیده شود.

انتهای پیام/

 

منبع: دانا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۰۸۹۷۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر

مقابل یکی از شعبه‌های دادگاه خانواده زن جوانی در حالی که یک روسری قرمز در دست داشت و با بی‌قراری قدم می‌زد چند دقیقه‌ای نگذشته بود که پسری جوان به سمتش آمد و گفت ساناز جان من را ببخش اشتباه کردم باید واقعیت زندگی‌ام را به تو می‌گفتم هرچند گذشته‌ها گذشته و اصلاً موردی برای نگرانی وجود ندارد.

 در همین موقع سربازی از ته سالن شماره پرونده‌ای را خواند و گفت طرفین جلسه رسیدگی ساعت ۸ صبح اعلام حضور کنند.

به محض ورود به شعبه زن جوان بی‌مقدمه گفت: آقای قاضی این مرد مرا فریب داده و با احساس من بازی کرده او قبلاً زن داشته و هنوزهم دوستش دارد اما به من نگفته بود، اگر من این روسری را پیدا نکرده بودم معلوم نبود تا کی می‌خواست این ماجرا را پنهان نگه دارد.

قاضی با شنیدن این حرف‌ها گفت دخترم کمی آب بخورید و آرام باشید این‌طور من متوجه نمی‌شوم ماجرای زندگی شما چیست آهسته‌تر برایم از اول تعریف کن!

ساناز کمی که آرام شد، گفت: با آرمین در یک کافه آشنا شدیم. از روز آشنایی تا ازدواج 6 ماه طول کشید. آرمین می‌گفت کسی را ندارد و تنها به خواستگاری‌ام آمد. به من گفت پدرش فوت کرده و مادرش هم پیش خواهرش خارج از کشور زندگی می‌کند و اینجا تنها زندگی می‌کند من ساده هم باور کردم. پدرم با اصرار من راضی به ازدواج شد و ما سر خانه و زندگی خود رفتیم اما همین چند هفته پیش بود که توی ماشینش یک روسری قرمز پیدا کردم خیلی عصبانی و ناراحت بودم با این حال به رویش نیاوردم تا اینکه چند روز قبل یک عروسک دخترانه هم در ماشین پیدا کردم. این بار دیگر به رویش آوردم و گفتم اینها مال کیست اما آرمین با دروغگویی تمام به من گفت ماشین دست دوستش بوده و اینها مال همسر دوستش است، اما من باور نکردم یک روز از روی کنجکاوی او را تعقیب کردم و دیدم دم یک مهدکودک رفت و یک دختربچه را بغل کرد و بعدش هم رفت مقابل خانه‌ای و بعد از پیاده شدن داخل خانه رفت. از تعجب و ناراحتی و عصبانیت داشتم دیوانه می‌شدم.

بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم بروم ببینم موضوع چیست. وقتی زنگ در خانه را زدم همان بچه در را باز کرد و هنوز حرفی نزده بودم که آرمین را پشت سرش دیدم و وقتی دختربچه او را بابا صدا زد از هوش رفتم.

چشم باز کردم در بیمارستان بودم بعد هم به خانه پدرم رفتم و همه ماجرا را برایش تعریف کردم. این مرد یک دروغگوی بزرگ است او زن و بچه داشته و موضوع به این مهمی را از من مخفی کرده بود. او یک کلاهبردار است معلوم نیست با چند نفر دیگه چنین کاری کرده الان هم من فقط طلاق می‌خواهم.

قاضی رو به آرمین کرد و گفت: حرف‌های همسرت را تأیید می‌کنی تو واقعاً زن داشتی؟

آرمین نگاهی کرد و گفت: آقای قاضی ماجرا این‌طوری نیست. من سه سال قبل از همسر اولم جدا شدم. دخترم با مادرش زندگی می‌کند من در هفته یک روز او را می‌بینم اما از شانس بدم همسرم متوجه شد. من اصلاً با همسر سابقم ارتباطی ندارم فقط آن روز رفتم بچه را به مادرش بدهم که این‌طوری شد. من کلاهبردار نیستم من ساناز را دوست دارم. می‌خواستم قبل ازدواج خودم به ساناز واقعیت را بگویم ولی ترسیدم ساناز با من ازدواج نکند. همیشه دنبال یک فرصت مناسب بودم اما خودش زودتر فهمید الان خیلی پشیمانم و می‌خواهم ساناز یک فرصت دوباره به من بدهد. من مجرم نیستم فقط یک عاشق هستم. آیا هر کسی که طلاق گرفته دیگر حق ازدواج ندارد؟ قبول دارم اشتباه کردم اما جبران می‌کنم.

آرمین رو به ساناز کرد و گفت: باور کن من آدم بدی نیستم فقط اشتباه کردم و واقعیت را نگفتم الان هم پشیمانم از پنهانکاری که کردم.

ساناز رو به آرمین کرد و گفت: اعتمادی که به تو داشتم از بین رفته و دیگر نمی‌توانم به تو اعتماد کنم بهتر است از هم جدا شویم.

قاضی که حرف‌های این زوج جوان را شنید، گفت می‌دانم همسرت اشتباه بزرگی مرتکب شده، اما بهتر است بیشتر راجع به تصمیمت فکر کنی یک ماه به کلاس‌های مشاوره بروید اگر نظرت عوض نشد آن وقت حکم طلاق را صادر می‌کنم.

امیرحسین صفدری کارشناس حقوقی

دروغ و پنهانکاری مثل یک سم کشنده در زندگی مشترک عمل می‌کند. در این پرونده می‌بینیم که مرد جوان اشتباه بزرگی مرتکب شده که قبل از ازدواج حقیقت را بیان نکرده است. او باید اجازه می‌داد ساناز خودش تصمیم بگیرد در واقع آرمین با پنهانکاری بشدت همسرش را ناراحت کرده است.البته ساناز هم کمی مقصر است او باید در مورد آرمین تحقیق می‌کرد و بدون شناخت کافی از او وارد این رابطه نمی‌شد اما با ساده‌انگاری راجع به این مسأله مهم وارد رابطه شد و این پیامد اصلی ازدواج بدون شناخت کافی و از روی ظواهر است.

با این حال زوج‌های جوان باید بدانند اصل و اساس یک زندگی مشترک موفق بر پایه صداقت و تعهد است. زندگی بدون اعتماد محکوم به شکست است پنهانکاری و دروغگویی تمام پل‌های پشت سر را خراب می‌کند.

باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی

دیگر خبرها

  • ۷۹ درصد افراد جامعه ما کم تحرک هستند
  • برگزاری گردهمایی روسای هیئت‌های ورزش‌های همگانی سراسر کشور در مشهد
  • حمایت از طرح نور یک تکلیف و وظیفه همگانی است
  • مدیران موفق استان بوشهر در اجرای قوانین تشویق شوند
  • تبریک خاص بوفون به باشگاه سابق: صعود مبارک!
  • تصویری پنجاه ساله از زحمت و تلاش؛ روز کارگر مبارک + عکس
  • امام خطر اسراییل و استکبار جهانی را به بشریت گوشزد کرد
  • حل بحران سالمندی جمعیت، عزم ملی را می‌طلبد
  • قانون‌گریزی شوراها آسیب‌های این نهاد را افزایش می‌دهد
  • طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر