محاصره پایگاه هوایی آمریکا توسط حشدالشعبی در شب حمله به سوریه
تاریخ انتشار: ۲۷ فروردین ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۰۹۷۱۷۹
بسیج مردمی عراق در تدارک واکنش مؤثر و قاطع به استفاده آمریکا از آسمان عراق برای حمله به خاک سوریه است و در این میان برخی اخبار از محاصره یک پایگاه هوایی آمریکا خبر میدهند. به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، روزنامه الدیار چاپ بیروت در گزارشی اعلام کرد نیروهای بسیج مردمی عراق همراه با تجهیزات کامل شامل تانک، موشکهای زمین به زمین و تیربارهای ضدهوایی، پادگان هوایی «الزهراء» واقع در شمال غرب بغداد را محاصره کردهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این گزارشها در حالی منتشر میشود که هنوز هیچ منبع رسمی دولتی این گزارش را تائید نکرده است.
پادگان «الزهراء» (الزهرة) یکی از چند پادگان در اختیار ارتش آمریکاست که با توجه به نزدیکی آن به پایتخت، از مهمترین مراکز آمریکا در عراق محسوب میشود و حتی برخی منابع میگویند بعد از دو پادگان «قیاره» (جنوب موصل) و «التاجی» (شمال بغداد) در رتبه سوم اصلیترین پایگاههای نیروی هوایی آمریکا در عراق محسوب میشود! بهگزارش روزنامه الدیار، یکی از فرماندهان نیروهای محاصرهکننده این پادگان به فرمانده آمریکایی این پادگان نظامی هشدار داده که در صورت پرواز هر جنگندهای از این فرودگاه نظامی، نیروهای حشد الشعبی به این پادگان حمله خواهند کرد!
این روزنامه در ادامه نوشت: «در واکنش به این اقدام حشد الشعبی، فرماندهی پادگان با فرماندهی کل نیروهای آمریکایی در عراق تماس گرفته و از طریق آنها به دولت عراق هشدار دادهاند که با اعزام ارتش عراق، محاصره پادگان را بشکنند. در مقابل، یکی از فرماندهان جبهه مقاومت که در عراق حضور دارد حیدر العبادی را تهدید کرده که در صورت این اقدام، دستکم ۱۸ وزیر کابینه استعفا داده و دولت حیدر العبادی سقوط میکند!».
میان گروههای وابسته به حشد الشعبی، دو گروه «عصائب اهل الحق» و «سرایا الخراسانی» طی سالهای گذشته تمرکز خود را بهروی پادگانهای آمریکایی عراق قرار داده و اطراف هر پادگان ارتش آمریکا، چند پایگاه نظامی مخصوص به خود تأسیس کردهاند تا در صورت لزوم بتوانند اشغالگران را به خروج از کشورشان وادار سازند.
در حال حاضر نزدیک به ۴۰ هزار نظامی آمریکایی در ۱۲ پادگان نظامی در عراق زندگی میکنند؛ اما این رقم در مقایسه با ۷۵ هزار نیروی آموزشدیده و مسلح عصائب اهل الحق رقم بزرگی بهنظر نمیرسد؛ بهویژه اینکه نیروهای عصائب به زندگی عادی میان دیگر فرزندان ملت عراق ادامه داده؛ اما نظامیان آمریکایی در پادگان بوده و با هدف قرار دادن برخی نقاط خاص مانند برجهای مراقبت پادگان، بهراحتی میتوان تحرکات نظامیان آمریکایی را محدود کرد. اگر بقیه نیروهای حشد الشعبی را نیز در نظر بگیریم مجموعاً به بیش از ۲۵۰ هزار نیروی آموزشدیده میرسیم که میتواند یک کابوس بزرگ را برای آمریکا رقم بزند.
گفته میشود همین موضوع منشأ نگرانی گسترده آمریکا برای عملیات در سوریه شده است؛ زیرا پنتاگون نگران است که در صورت عملیات در سوریه، نیروهای بسیج مردمی عراق بهعنوان یک رکن مهم جبهه مقاومت به اشغالگران آمریکایی حمله کنند.
بهنظر میرسد انتخاب فرودگاه نظامی الزهراء برای ایجاد فشار، انتخاب هوشمندانهای است؛ زیرا این فرودگاه نظامی و پادگان بدون طی مراحل قانونی و تصویب در پارلمان در اختیار پنتاگون قرار گرفته است. در این زمینه، آشنایی با موقعیت پادگانهای آمریکایی در عراق مفید بهنظر میرسد.
پایگاههای نظامی آمریکا در عراق
در حال حاضر آمریکا دارای ۱۲ پایگاه نظامی در عراق میباشد. پنج پایگاه نظامی طی قرارداد با حکومت محلی اقلیم کردستان تأسیس شدند و در جریان توافق با بغداد، بعد از بازگشت قانون به اربیل و دیگر مناطق نیز به کار خود ادامه دادند؛ اما بهنظر میرسد این پادگانها از حیث حقوقی چالشبرانگیز باشند و در صورت پیروزی محور مقاومت در انتخابات عراق، واشنگتن مجبور به تخلیه آنان شود!
پنج پادگانی که آمریکا در شمال عراق و قلمروی سابق بارزانی دایر کرده در مناطق «سنجار» (غرب استان نینوا و نزدیک به مرزهای سوریه)، «اتروش» (استان دهوک)، «الحریر» (استان اربیل)، «حلبچه» (استان سلیمانیه) و «التون کوبری» (استان کرکوک) قرار دارند. با توجه به اعمال قانون و اعاده حاکمیت ملی دولت مرکزی عراق بر سرتاسر استان کرکوک و منطقه سنجار در استان نینوا باید این دو پادگان توسط آمریکا تخلیه میشد؛ اما بنا بر توافقات صورتگرفته با وزارت دفاع و نخستوزیری در بغداد، فعلاً پرونده این دو پادگان مسکوت مانده است.
در غرب عراق و استان الانبار نیز آمریکا دارای دو پادگان میباشد. پادگان بزرگ «عین الاسد» در شهرستان «البغدادی» و پادگان «الحبانیه» در نزدیکی شهر الحبانیه در استان الانبار، دو پادگان ارتش آمریکا هستند که در سال ۲۰۱۴ بهبهانه مبارزه با داعش در استان الانبار تأسیس شدند. پادگان عین الاسد طی سالهای اخیر توسعه قابل ملاحظهای داشته و هماکنون بیش از ۷ هزار نظامی آمریکایی در آنجا حضور دارند. قرارداد توسعه این پادگان نیز به تأیید پارلمان عراق نرسیده و در صورت پیروزی جبهه مقاومت در انتخابات پارلمان میتواند به چالش بزرگی برای اشغالگران آمریکایی تبدیل گردد.
در استان نینوا و منطقه حومه موصل، آمریکا دارای دو پادگان است؛ فرودگاه نظامی و پادگان بزرگ القیاره که بزرگترین مرکز نظامیان آمریکایی در عراق است و پادگان کوچکتری در نزدیکی سد موصل که قرارداد دومی هیچگاه بهصورت عمومی اعلام نشد و در صورت حمله نیروهای بسیج مردمی عراق، آمریکا از نظر حقوقی نمیتواند مداخله ارتش و دولت مرکزی عراق را مطالبه کند!
در استان صلاحالدین نیز پادگان الزهراء در زمره فرودگاه نظامی و پادگانهایی است که بهطور سری در اختیار ارتش آمریکا قرار گرفته و ــ مانند پادگان سد موصل ــ در صورت عملیات جبهه مقاومت، پنتاگون نمیتواند از نظر حقوقی مسأله را در محاکم عراق دنبال کند! علاوه بر فرودگاه و پادگان الزهراء، بخشی از پادگان التاجی نیز به آمریکا واگذار شده و حتی برخی منابع از واگذاری کامل این پادگان استراتژیک به آمریکا خبر میدهند! پادگان التاجی، بزرگترین پادگان حاشیه شمال پایتخت عراق بوده و در تأمین امنیت بغداد نقش مهمی ایفا میکند.
یک پادگان نظامی غیرقانونی آمریکا نیز در استان دیالی در شرق عراق و نزدیکی مرزهای ایران دایر شده است. گزارشها نشان میدهد ارتش آمریکا یک پادگان نظامی در منطقه «المنصوریة» در فاصله کمتر از ۵۰ کیلومتر از مرزهای ایران دایر کرده است. این پادگان در توافق سری با وزیر دفاع عراق و بدون مصوبه پارلمان و دولت عراق در اختیار ارتش آمریکا قرار گرفته و بهنظر میرسد جبهه مقاومت در صورت پیروزی در پارلمان و تشکیل دولت، بتواند آمریکا را به واگذاری این پادگان به ملت عراق مجبور کند.
نگرانی شدید آمریکا از حملات جبهه مقاومت
آمریکا از یک طرف، نمیخواهد عراق را ترک کند؛ زیرا در این صورت تمام منافع و سرمایهگذاریهای خود را در عراق از دست داده و این کشور بهطور کامل در خط جبهه مقاومت تثبیت میشود و از طرف دیگر نگران است که تأمین امنیت نظامیان آمریکایی در عراق بهمثابه برگه امتیازی در اختیار جبهه مقاومت قرار گیرد! به همین علت از تأسیس پادگان در جنوب عراق و مناطق یکدست شیعهنشین اجتناب کرده؛ زیرا با آگاهی از عمق نفوذ مردمی جبهه مقاومت در این مناطق، نسبت به تأمین امنیت نیروهای خود نگران است.
با این حال واقعیتهای میدانی نشان میدهد حتی در مناطق عربنشین و کُردنشین عراق نیز نظامیان آمریکایی برای تأمین امنیت خود ناگزیر از امتیاز دادن به جبهه مقاومت هستند! ضمن اینکه همین حضور نظامی باعث تشدید انزجار و تنفر عمومی از اشغالگران آمریکایی شده و همین موضوع نیز به کمک جبهه مقاومت آمده است.
«فاضل ابورغیف» از استراتژیستهای نظامی عراق در این مورد میگوید: «تجربه نشان داده که ملت عراق نیاز به حضور نظامی مستقیم و گسترده ندارند و حتی فراتر از آن، هرگاه نظامیان خارجی حضور پررنگی در عراق داشته، ناامنی نیز افزایش یافته و بخشی از ملت عراق به گروههای تروریستی برای مبارزه با اشغالگری پیوستهاند!».
او در ادامه افزود: «در دوران مبارزه با داعش بخشی از ملت عراق خواستار دخالت مستقیم کشورهای خارجی بودند تا زودتر از شر این سازمان اشغالگر آزاد شوند؛ اما حتی در خلال آزادسازی مناطق مختلف از اشغال داعش شاهد بودیم که نظامیان عراقی دهها برابر نظامیان خارجی تلفات دادند تا سرزمین خود را آزاد سازند. مبارزه با داعش به نظامیان عراقی کمک کرد تا چه از نظر تسلیحات و چه از نظر قابلیتهای نظامی به بالاترین توان خود دست یابند و امروز حداکثر نیاز نظامی عراق به خارجیها صرفاً در حد مستشاران و مربیان آموزشی میباشد».
دکتر عمر عبدالستار از کارشناسان عراقی حوزه روابط بین الملل نیز در مورد حضور نظامیان آمریکایی در عراق گفت: «این حجم حضور آمریکا در عراق کنار فعالیتهای تنشزای واشنگتن کنار ریاض، این نگرانی را بهصورت گسترده ایجاد کرده که عراق نیز مانند سوریه به صحنه نبرد و کارزار رزم ایران و آمریکا تبدیل شود».
عبدالستار که از منتقدین سرسخت جمهوری اسلامی ایران و جبهه مقاومت است در ادامه افزود: «واقعیت این است که آمریکا یک بار حضور نظامی را تجربه کرده و شکست خورده است. هنوز ملت عراق خاطره کشته شدن بیش از یکمیلیون نفر را فراموش نکرده و خانوادههای آنان بخش مهمی از ملت را تشکیل میدهند. علاوه بر آن تجربه دولتهای یکجانبهگرا و دورههای تروریستی را پشت سر گذاشته و بهطور جدی به استقلال خود میاندیشد، لذا نسبت به حضور کلیه نظامیان خارجی بسیار بدبین است».
«عبدالکریم خلف» از برجستهترین استراتژیستهای عراقی نیز در توییت کوتاهی نوشت: «طی ده سال اخیر هیچ چیز بهاندازه حس وطندوستی و ناسیونالیستی در عراق سرکوب نشده؛ همچنان که در مبارزه با داعش نیز روی هیچ نیرویی بهاندازه این عامل سرمایهگذاری و تبلیغ نشد! خط مقدم احیای حس ناسیونالیستی در عراق نیز مخالفت با اشغالگری آمریکاست و به همین علت، حتی در انتخابات هم شعار مخالفت با حضور نظامیان آمریکایی در عراق یا کاهش آن میتواند در سرتاسر عراق عربی جذاب و موجب جذب رأی شود!».
منبع: خبرگزاری دانشجو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۰۹۷۱۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پاسخ به بازدارندگی ایران با بازنویسی سناریوی ناکام «تحریم»
وقتی دولتمردان آمریکایی تهیه لایحه تشدید تحریمهای نفتی ایران را در کنار تحریم بیش از ۱۲ نهاد، فرد و کشتی را با ادعای نقش آفرینی در تسهیل و تامین مالی برنامه تولید پرندههای بیسرنشین ایران در دستور کار قرار دادند، معلوم شد که واشنگتن برای فروکاستن از بهانه جوییهای تل آویو در پی شکست تمام عیار نظامی در مقابل ایران، باز هم دست به دامن سیاستی شده که به اعتراف محافل و رسانههای آمریکایی راهی جز شکست نمیتوان برای آن متصور بود.
به گزارش ایرنا، این انگاره ساده اندیشانه که تحریمهای بیشتر و به صفر رساندن صادرات نفتی، روند توسعه و پیشرفت اقتصادی و میدانی ایران را متوقف میکند، همان نگاهی است که به اعتقاد ناظران، هم ایالات متحده و هم متحدانشان را در معرض مشکلات و محدودیتهای خودخواسته قرار میدهد. چه «جو بایدن»، رئیس جمهور آمریکا که همین حالا هم در حلقهای از بحرانهای فرسایشی سیاست خارجی گرفتار شده و پروندههای ناتمامی همچون جنگ اوکراین و اقدامات نظامی تل آویو در روند جنگ غزه را پیش روی خود میبیند، این امکان را ندارد که با تشدید تحریمهای نفتی ایران در ماههای سرنوشت ساز نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری از یک سو رفتاری معنادار در ضدیت با چین از خود نشان دهد و از سوی دیگر تاثیر فاحشی بر قیمت انرژی و در نتیجه فراهم کردن زمینه نارضایتیهای داخلی در آمریکا بر جای بگذارد.
این خلاصه تحلیلی است که رسانههای غربی از «رویترز» گرفته تا «بلومبرگ» در روزهای اخیر و در اشاره به تحریمهای جدید کاخ سفید مورد توجه قرار داده اند. تا جایی که «بلومبرگ» حتی از احتمال معافیتهای اعمالی آمریکا برای ادامه صادرات نفت ایران هم خبر داده است؛ امری که به این معناست نگاه خوشبینانه آمریکا مبنی بر نتیجه بخشی نظام سختگیرانه تحریمها برای تهران رنگ باخته و فاکتور کردن تحریمهای جدید تنها راهی برای مخمصه از فشار رهبران اسرائیلی از دوش دولتمردان واشنگتن است.
شکست معنادارپیگیری سناریوی تحریمها علیه ایران پس از آن صورت گرفت که نخستین مقابله مستقیم ایران با رژیم اشغالگر فلسطین که به اعتراف بسیاری از ناظران بینالمللی از حیث تنوع و تعدد تسلیحات پیشرفته نظامی بکار گرفته شده بیسابقه توصیف شد، سیستم دفاعی اسرائیل را به چالش کشید و شکست معناداری را برای این رژیم در زمین جنگ نظامی با ایران به دنبال داشت. هر چند اسرائیل چند روز بعد با ارسال سه ریزپرنده بی خطر به یکی از پایگاههای نظامی اصفهان کوشید به حمله ایران پاسخ دهد، اما به رغم تلاش محافل رسانهای و امنیتی غرب برای بزرگنمایی این عملیات، حتی در درستی انتساب آن به اسرائیل در ساحت رسمی اخبار هم تردیدهایی جدی وجود داشت.
این اقدام در سطحی پایینتر از یک حمله قابل ارزیابی بود و تنها میتوانست نشان از آمادگی سامانههای پدافندی ایران داشته باشد و خط و نشان ادعایی رهبران اسرائیلی در روند رویارویی مستقیم با ایران را در حد خرابکاریهای مسبوق به سابقه به نمایش بگذارد. این چنین بود که نخستین حمله مستقیم ایران به اراضی اشغالی که در برابر دوربینهای پخش زنده و با شلیک صدها پهپاد و موشک بالستیک و کروز به انجام رسیده بود، پاسخی بیش از گسیل شبانه چند ریزپرنده به یکی از پایگاههای نظامی ایران نیافت.
توصیف این حمله و پاسخ به آن را حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه در مصاحبه با شبکه آمریکایی «شبکه ان بی سی» به درستی مورد توجه قرار داد و کوادکوپترهای به پرواز درآمده بر فراز آسمان اصفهان را اسباببازی کودکانهای خواند که هیمنه پوشالی رژیم صهیونیستی را با فروپاشی رو به رو کرده است.
پاسخ کودکانه تل آویو به حمله غافلگیرانه ایران، تایید کننده این نظریه بود که دست بالای ایران در «میدان» میتواند تل آویو را بازنده قطعی هر جدال احتمالی نماید. از این رو وقتی شبکه آمریکایی «ای. بی. سی نیوز» به نقل از یک مقام آمریکایی مدعی شد که موشکهای اسرائیلی به مرکزی در ایران اصابت کردهاند، این خبر را هیچ رسانه معتبری تایید نکرد و حتی «ایتامار بن گویر»، وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی هم صرفا ترجیح داد با گفتن اینکه «ایرانیها بعد از این اقدام، ما را مسخره میکنند»، به اتفاقات اخیر واکنش نشان دهد.
تحمیل خواستها و خط قرمزهادر پی آنچه که ایران در رویارویی مستقیم با اسرائیل به منصه ظهور رساند، حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه چند روز بعد از تریبون مجمع عمومی در نیویورک هم پیشنهاداتی را مطرح کرد که محصول تفسیر تلاشهای ناکام دیپلماتیک کشورها برای پایان بخشیدن به اقدامات خونین رژیم صهیونستی علیه مردم بی دفاع غزه بود؛ اقداماتی که با حمله موشکی این رژیم به ساختمان سفارت ایران در دمشق نیز نشان داد تل آویو حتی از نقض صریح اصل بنیادین مصونیت افراد و اماکن دیپلماتیک دیگر کشورها هم ابایی ندارد.
این چنین بود که وزیر امور خارجه در پی حمله نظامی ۱۳ آوریل ایران در سرزمینهای اشغالی که در استیفای حق دفاع مشروع ایران تحت حقوق بینالملل صورت گرفت و تنها براهداف نظامی این رژیم تمرکز داشت. پیشنهادات ۶ گانهای را برای پیش نویش قطعنامه مطروحه در نشست شورای امنیت مطرح کرد که مفادی همچون برقراری آتشبس فوری و دائم در تمام مناطق غزه و تبادل انسانی اسرا را مورد توجه قرار میداد.
همه این تلاشها در حالی متاثر از سعی ناکام تل آویو برای تسری بحران غزه به محیط پیرامونی ایران روی داد که به نظر میرسد همان قدر که نفوذ منطقهای ایران میتواند به یکی از مجموعه فاکتورهای موثر در پیشبرد خواستههای جبهه مقاومت و پذیرش خواستها و خط قرمزهای ایران در این زمینه شود، رایزنیهای دیپلماتیک نیز از مسیر مستقیم و غیر مستقیم بر افزایش این نفوذ تاثیر خود را خواهد گذاشت.