سرمایه گذاری خارجی در استان مرکزی نیازمند نگاه کارشناسی- مهدی عظیمی*
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردین ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۱۱۵۶۹۲
اراک - ایرنا - جذب سرمایه گذاری خارجی از مولفه های اساسی رونق اقتصادی و اشتغال است که همواره از برنامه های اولویت دار مسئولان تعریف می شود اما این مزیت باید با مطالعات کارشناسی همراه باشد تا در بلندمدت بتواند در زنجیره تولید نقش آفرینی کند و نیازهای پایه منطقه را پاسخگو باشد.
برخی از سرمایه گذاری ها در کوتاه مدت و بدون انتقال دانش فنی تنها با هدف اشتغالزایی و درآمدهای اقتصادی جذب می شوند درحالی که یکی از اهداف پذیرش سرمایه های خارجی باید بومی سازی صنعت و کارسازی مشابه آن در سایر نقاط کشور با استفاده از دانش بومی شده باشد تا ضمن ایجاد قدرت اقتصادی از خروج سرمایه از کشور نیز جلوگیری کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نگاه باز در پذیرش سرمایه گذاری خارجی باید بر مبنای نقشه اقتصادی و تولیدی هر استانی تنظیم شود و سرمایه گذارانی در اولویت باشند که بتوانند حلقه ای از صنایع زیردستی، واسط و یا استراتژیک را در خوشه های تولید تکمیل کنند و چنین نگاهی خود ثروت بزرگی در عرصه اقتصاد و بهبود فضای کسب و کار محسوب می شود.
تدوین برنامه های هیات های تجاری و صنعتی نیز باید از این رویه پیروی کند و افق ها و نیازهای اقتصادی و صنعتی به طور دقیق ترسیم شود تا بخش خصوصی و سرمایه گذار خارجی بتوانند بهترین بهره وری را در حوزه تجارت خارجی اعمال کند و از حرکت های کور و سفرهای غیرکارشناسی و فاقد تفاهم نامه و هدف به شدت پرهیز شود.
با توجه به سرعت پیشرفت فناوری در دنیا و تغییر نیازهای اقتصادی، می طلبد سرمایه گذاری در استان مرکزی به عنوان یکی از قطب های مهم صنعتی کشور متناسب با اولویت های روزآمد عرصه اقتصاد باشد و در این راستا نقش دانشگاه ها به عنوان هسته علمی و ایده های ناب باید جدی تر تعریف شود.
دیده شده که برخی از سرمایه گذاری های خارجی در دهه اخیر در استان مرکزی منطبق بر نیازهای واقعی و ظرفیت ها نبوده و یا در مسائل مهم اقتصاد استان سهم کمرنگی دارد که می طلبد حوزه مدیریت راهبردی اقتصادی استان با دیدگاه علمی و وسواس خاص متقاضیان سرمایه گذاری را جذب کنند که کانون کارسازی برای زنجیره ای از صنایع زیردستی در منطقه باشد و در بلندمدت نقطه قوتی در کانون های تولید و کارسازی به شمار آید.
برای یک سرمایه گذاری خارجی معامله برد - برد مطرح است اما این استان باید متقاضیانی را جذب کند که اشتغالزایی و تامین محصولات مورد نیاز داخل را با فناوری های نوین روز دنیا همراه کند و این منافع تنها با عینک تیزبین کارشناسی از فرصت های سرمایه گذاری حاصل می شود.
در حوزه کشاورزی نیز باید الگوی سرمایه گذاری خارجی بازنگری جدی شود و به گونه ای از ظرفیت های این حوزه برای استان بهره گرفته شود که بتوان در سایه ایجاد شغل و سودآوری اقتصادی، الگوهای تولید محلات ارگانیک، روش های نوین آبیاری، سرمایه گذاری بر گیاهان کم آب بر و دارویی و صنایع تبدیلی این عرصه در استان تقویت شود.
استان مرکزی در حوزه معدن و گل و گیاه زینتی و عرصه های کویری نیز مستعد است و می طلبد با ایده های نو بتوان با کمک مطالعات کارشناسی ضمن جلوگیری از خام فروشی و بهبود ارزش افزوده، کویرگردی و شکوفایی ظرفیت های اقتصادی عرصه های بیابانی را بارور کرد و این مناطق را از کانون های بحران و تهدید به عرصه های تولید ثروت تغییر شکل داد.
48 طرح سرمایه گذاری خارجی با اعتباری بالغ بر یک میلیارد و 170 میلیون دلار از ابتدای انقلاب تاکنون از کشورهای ترکیه، انگلستان، فرانسه و آلمان در استان مرکزی جذب شده که از این میزان سرمایه گذاری، 400 میلیون دلار به صورت نقدی و ماشین آلات در هشت شهرستان استان جذب و به کارگیری شده است.
شهرستان ساوه با 23 طرح و اعتباری بالغ بر 550 میلیون دلار و شهرستان اراک با 10 طرح و 328 میلیون دلار به ترتیب بیشترین سهم جلب و جذب سرمایه گذاری خارجی در استان مرکزی را به خود اختصاص داده اند.
20 طرح شامل حدود 48 درصد از مجموع طرح های سرمایه گذاری خارجی استان با اعتباری بالغ بر 554 میلیون و 160 هزار دلار در دولت تدبیر و امید جذب شد که این مهم نشان از رویکرد حمایتی و تسهیل ارائه خدمت به سرمایه گذاران در این مدت بوده است.
9 طرح سرمایه گذاری خارجی نیز با حجم سرمایه گذاری 104 میلیون و 16 هزار دلار سال گذشته در حوزه های مختلف از جمله ایجاد نیروگاه خورشیدی، صنایع فلزی، ساختمانی و دارویی در شهرستان های استان مرکزی مصوب شده است.
18 میلیون و 500 هزار دلار از مجموع سرمایه گذاری های مصوب سال گذشته در این استان جذب و به کار گیری شده است.
*خبرنگار مرکز اراک
منبع: ایرنا
کلیدواژه: اقتصاد سرمایه گذاری خارجی جذب فناوری استان مرکزی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۱۱۵۶۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ضربه راهبردی ایران به اسرائیل از نگاه عباس عبدی
عباس عبدی روز قبل از حمله ایران به اسراییل یادداشتی نوشت که درباره ایران و رژیم صهیونیستی بود. این یادداشت روز بعد و پس از حمله پهپادها وموشکهای ایران به سرزمینهای اشغالی منتشر شد. تحریریه روزنامه و همچنین آقای عبدی اطلاع نداشتند که حملهای در راه است. بعد از حمله در برخی رسانهها اعلام شد که علیه آقای عباس عبدی و روزنامه اعتماد اعلام جرم شده است.
به گزارش اعتماد، از آنجا که ۱۰ روز از این ماجرا گذشته و احضاریهای برای هیچکدام ارسال نشده، تصمیم گرفتیم درباره نظرات آقای عباس عبدی که در آن مصاحبه اعلام شده بود گفتو گویی داشته باشیم که میخوانید:
آقای عبدی! ماجرای احضار شما به کجا انجامید؟
هنوز اقدام قضایی به بنده اعلام نشده است.
آیا فکر میکنید منتفی شده است؟
نمیدانم؛ ولی با توجه به توضیحاتی که دادهام و از مفاد آن مطلع هستند، به گمانم برداشت دقیقی از نوشته من نداشتند. البته معتقد نیستم که برای نوشتن باید برای کسی اعلام جرم کرد، اگر نوشته افراد متضمن دروغ و جعل نباشد، صرفا تحلیل و نظر باشد، باید محترم شمرده شود؛ و این را نشانه قدرت میدانم. هر چند معتقدم که با توجه به شرایط کلی کشور نیز برخی از مسائل را باید به عنوان نویسنده رعایت کنیم. البته اکنون که مرز رسانه داخلی و خارجی برداشته شده است، متأسفانه نویسندگان داخل و در رسانههای رسمی کشور در موقعیت نابرابری با کسانی که در خارج هستند قرار دارند و این نابرابری یکی از عوامل خروج مرجعیت رسانهای از داخل است و این خطر امنیتی برای ایران دارد.
با توجه به آن اعلام جرم، گفتید که دیگر در این موضوع خاص نمینویسید. آیا اکنون که حداقل تا حالا منتفی شده، باز هم اظهارنظر نخواهید کرد؟
اگر اعلام جرم را اعلام نکرده بودند، بهتر بود. من متأسف شدم که چرا باید چنین تصوری را در جامعه القا کرد کسانی که سعی در نوشتن تحلیلهای منطقی دارند، نیز با اعلام جرم مواجه میشوند؟ اگر بدون اعلام بود، من هم خبرش را مثل موارد دیگر منتشر نمیکردم. با این حال اکنون میتوانم حرف بزنم، چون گمان میکنم نظراتم دچار تعبیرهای ناخواسته نخواهد شد.
پس اولین سوال را میپرسم؛ آیا ایران میتوانست پاسخ ندهد؟
در عمل میتوانست، همچنان که در موارد دیگر هم چنین کرده بود. ولی در سیاست نمیتوانست، زیرا سیاست با روابط شخصی فرق میکند. در روابط شخصی «گذشت و عفو» و «بزرگمنشی» و این گونه رفتارها معنی میدهد و اتفاقا پسندیده هم هست. با گذشت از دیگران میتوان اختلافات را بهتر حل کرد تا انتقام گرفتن. در عفو لذتی است که در انتقام نیست. ولی در سطح سیاست بهویژه در سطح بینالملل، گذشت بیمعناست و چه بسا موجب تشدید خصومت هم باشد.
پس پاسخ ندادن موجب تشدید بحران میشود. ولی در هر حال باید به اثرات این پاسخ توجه داشت. این اتفاقات موجب میشود تنش میان دو طرف از حالت انعطافپذیر و الاستیکی به وضعیت متصلب تغییر شکل بدهد. پیش از این طرفین اقداماتی را علیه یکدیگر انجام میدادند. گاه مستقیم، گاه غیرمستقیم و اغلب بدون پذیرش رسمی، در حالی که ناظران سیاسی میدانستند که کدام طرف، مستقیم یا با واسطه پشت ماجراست. با این حال وضعیت آنها مثل مشتهایی است که بوکسورها به کیسه چرمی لاستیکی میزنند. ابتدا قدری تغییر شکل داده، فرورفتگی و عقبنشینی کرده، سپس بازگشت به حالت اول را شاهدیم.
پس اکنون ماجرا فرق کرده و از حالت الاستیکی و انعطافپذیری به حالت نیمه شکننده تبدیل شده و در ادامه به وضعیت شکنندگی خواهد رسید. به عبارت دیگر ضربات علیه یکدیگر پرهزینه است و به صورت متعارف قابل ترمیم نیست و هزینه بازی را بالا برده و امکان ادامه بازی را کم کرده است.
پس آیا میتوان نتیجه گرفت که بحران میان ایران و اسراییل تشدید شده است؟
در واقع همانگونه که گفتم این بحران شکنندهتر شده است. شما به راحتی میتوانید به یک جسم الاستیک ضربه بزنید بدون اینکه نگران شکستن آن باشید، ولی چنین ضربهای را به راحتی به شیشه نمیزنید؛ بنابراین مدیریت امور از این پس اهمیت دارد.
آیا به همین علت ایران پاسخ حمله بعدی اسراییل را نداد؟
طبیعی است که طرف مقابل هم نمیخواسته که ایران پاسخ بدهد، لذا ضربه محدودی را انتخاب کرده که این شیشه نشکند. به عبارت دیگر طرفین از یکدیگر تحلیلی داشتهاند که منجر به مهار بحران شود. فراموش نکنیم که موضع غربیها به ویژه ایالات متحده نیز در عدم رغبت آنان به رشد تنش نیز مهم بوده است.
گمان میکنید که زدن سفارت و پاسخ ایران و نیز پاسخ بعدی اسراییل متوازن بود؟
به نظر میرسد که این ماجرا از نظر تاکتیکی و نظامی و خسارات وارده متوازن نبود. در هر حال سفارت ایران را زدند و ایران تعدادی از فرماندهان خود را از دست داد و چنین خسارتی حداقل با اطلاعات موجود به اسراییل وارد نشده است.
ولی از نظر راهبردی کفه حمله کاملا به سود ایران بود. به عبارت دیگر اعلام رسمی و با اطلاع یافتن طرف مقابل و حمله از خاک ایران به اسراییل، فارغ از جزییات ماجرا و با آن حجم حمله یک پیروزی راهبردی بود. بهویژه که انتظار قبلی به عدم حمله بوده است. به نظر میرسد که اقدام ایران نیز معطوف به همین هدف بوده و نه وارد کردن خسارت. فراموش نکنیم که ایالات متحده و بریتانیا و دیگر کشورهای غربی دربست در کنار اسراییل ایستاده بودند.
این پیروزی راهبردی چه آثاری در ایران میتواند داشته باشد؟
رسیدن به پیروزی همیشه ممکن است و حتی در مواردی ممکن است راحت رخ بدهد، مهم حفظ و تثبیت آن است. اجازه بدهید که مستندتر صحبت کنم. در سال ۱۳۸۸ تحلیلی نوشتم از وضع ایران و برای اطلاع مقامات فرستادم. بخشی از این تحلیل چنین است: پیش از خرداد ۸۸ بارها نوشته بودم که حکومت در ایران از ۴۰۰ سال گذشته یعنی از زمان اوج صفویه تا کنون هیچگاه بدین پایه که اکنون هست، قدرتمند نبوده است، ولی همیشه بلافاصله اضافه میکردم که متاسفانه این قدرت با نوعی از بیثباتی هم همراه است.
افزایش قدرت حکومت مثل منارهای است که قد میکشد و بلندتر میشود، اما به تناسب این ارتفاع پایههای آن عمیقتر و پهنتر نشده است؛ بنابراین بهرغم اوج گرفتن، بر ناپایداری آن افزوده شده است و این پایهها در حکومت چیزی نیست جز قدرت نرمافزاری آن. اگر از این زاویه نگاه کنیم، هر دستاورد خارجی باید از دو طریق پایدار و مستحکم شود. اول از طریق قرار دادن آن در دل یک سیاست خارجی معقول و قابل دفاع و عملی. دوم از طریق حمایت داخلی.
یک دستاورد خارجی را میتوان مثل دست یافتن به یک بازیکن عالی فوتبال دانست که فقط هنگامی مفید و موثر است که ۱۰ بازیکن دیگر نیز کمابیش همسطح او باشند؛ زمین و امکانات و دریافتی و استادیوم و اقتصاد باشگاه خوب باشد والا آوردن رونالدو در یک تیم ایرانی هیچ فایدهای برای فوتبال ما ندارد و همه هزینههای آن، زیان است. حمایت داخلی از این اقدام از دو طریق ممکن است. اول احترام گذاشتن به مردم و مطالبات آنان. روشن است که وضعیت کنونی در مواجهه با زنان و با این ویدیوهایی که منتشر شده در تعارض با این مساله است. دوم و سوم و چهارم نیز بهبود اقتصادی است. پیروزیهای خارجی به سرعت فراموش میشوند باید از طریق بهبود شرایط تثبیت شوند والا به ضد خودشان بدل خواهند شد.
نکته مهم ضربه راهبردی است که اسراییل در مجموعه ماجرای اخیر خورده است که در آینده به آن خواهم پرداخت.