صنعت توریسم، ضلع سوم بودجه اقتصاد ایران
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردین ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۱۱۷۲۴۵
پولنیوز - دکتر جواد دوستی*، فرآیند رکود اقتصادی ایران با افول فروش ذخایر فسیلی در جهان و گسترش انرژی های نوین، نیازمند نگرش جدید در بودجه ریزی کشور با ایجاد و توسعه صنعت توریست با عنوان « ضلع سوم بودجه » به تناسب جایگاه عالی در جاذبه های باستانی و تاریخی و ارزشمند بودن جاذبه های طبیعی در برآیند چهره اقتصاد ایران با الگوی اقتصاد مقاومتی، بی شک افتخار آفرین خواهد بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پر واضح است که هیچ کشوری به رشد اقتصادی نخواهد رسید مگر سرمایه گذاری هدفمند خارجی در آن کشور صورت پذیرد؛ که اولین گام سرمایه گذاری خارجی در پسا برجام در ایران از طریق سرمایه گذاری غیر مستقیم با ایجاد و توسعه پایدار صنعت توریسم محقق خواهد شد که اگر به صورت پایش رخ دهد، می تواند از انباشت سرمایه در مرکز ثقل کشور که چهره ای از اقتصاد یغما زده به خود دارد، جلوگیری کرده و تمام پهنه کشور را تحت پوشش قرار دهد و این امر نیازمند سرمایه گذاری در زیر ساخت های صنعت توریسم، در ابعاد ژئو ، اکو، مذهب و سلامت که بیشترین ارزآوری را با ارزهای قدرتمند که تاثیر زیادی در رشد اقتصاد کشور تا رقم 30 درصدی تا سال 1415 در GDP خواهد داشت، دارد.
حال شایسته است که شرکت های بیمه با همکاری شرکت های بیمه تراز اول دنیا، با ارائه خدمات به بیمار توریست خارجی با شاخص های ممیزی سطح اول دنیا، با پارامترهای توسعه ای پایدار در حوزه خدمات با ارزش افزوده مناسب و الگو سازی مدل های نوین ارزیابی با استانداردهای به روز، سرمنشأ حضور توریست در گریدهای متفاوت به ایران باشد. با ایجاد و گسترش این الگوها به مرور به سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشور به تناسب رشد مالی و سفر، منجر خواهد شد.
ارائه «بسته جامع سفر» توسط دولت و پیوند رفتارهای سنتی در تولید کالاهای داخلی با رعایت دقیق تبلیغات و ارائه تسهیلات با سود کمتر از دو درصد به مدت سی سال جهت ایجاد اشتغال و سودآوری و ورود فرهنگ های خوب ملل دیگر با رویکرد دوگانه صنعت توریسم هم در حوزه توریسم داخلی که باعث ایجاد اشتغال، رونق و گردش مالی و خروج از رکود شده و نیز حوزه توریسم خارجی که باعث ایجاد ثروت آفرینی می شود، می تواند صنعت خاموش توریسم را به آتش زیر خاکستر برای اقتصاد کشور تبدیل نماید.
اگر بانک مرکزی با تفسیر عقلایی اقتصادی توریسم به گشایش حساب های اقماری گردشگری (TSA) با رعایت تمام شرایط جهانی این حساب با Core Banking (هسته نرم افزاری بانکداری الکترونیکی) به اجرایی شدن اقتصاد توریسم، کمک شایانی خواهد کرد و درآمد توریسم خارجی به داخل کشور و هزینه توریست داخلی در خارج کشور، کاملا مشخص شده و سود خالص در عرصه اقتصاد توریسم به درستی مشخص خواهد شد. این امر تا به امروز در سیستم بانکی کشور صورت نگرفته و اجرای آن نیازمند فهم درست از طرف سیستم بانکی کشور می باشد تا نقش خوبی در چرخه بانکی ایجاد نماید و هم کمک شایسته ای در بودجه ریزی کشور با ایجاد ضلع سوم بودجه به غیر از نفت و مالیات خواهد داشت.
سیاست دولت ها و مجالس گذشته در دهه کنونی باعث رکود اقتصادی به تناسب رکود جهانی و نیز بدهکاری بسیار زیاد دولت تا رقم هفتصد هزار میلیارد شده است؛ و اگر دولت با رویکرد نفت و مالیات به بودجه بندی ادامه دهد، متاسفانه کشور به بن بست اقتصادی نزدیک تر خواهد شد.
پس با جبر ایجاد شده در اقتصاد و با فرصت برجام، اندیشه ایجاد پایه سوم در درآمدزایی می تواند در بودجه سال 1397 از مسیر صنعت توریسم با سهم تعیین شده، باتوجه به زیر ساخت های فعلی و نگاه به افق سال 1415 کشور، با تکیه بر دانش بزرگان اقتصادی کشور و عالمان صنعت توریسم، به ترسیم واقعی بودجه کشور دست یافت.
*محقق و تحلیل گر مسائل اقتصادی
منبع: پول نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.poolnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پول نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۱۱۷۲۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دهه ۹۰؛ دههی «رکود، عبرت، تجربه»
خبرگزاری تسنیم قرار است در پروندهی «دههی رکود، عبرت، تجربه» به تفصیل و در گفتگو با صاحبنظران و کارشناسان به بررسی وضعیت اقتصاد ایران در دههی ۹۰، دلایل و ریشه های افول اقتصاد در این دهه و راهحلهای جبران این خسارت در سالهای پیش رو بپردازد. - اخبار اقتصادی -
گروه اقتصادی خبرگزاری تسنیم-
وقتی میان فعالان اقتصادی از دههی 1390 شمسی سخن به میان میآید، تصویر یک دهه «عقبماندگی»، «تعطیل نسبی مسائل اقتصادی» و «انباشت چالشهای اقتصادی» در ذهنهایشان نقش میبندد و زمانی که میخواهند در موردش صحبت کنند، هر یک از زاویهای آسیبهای این دهه را بر میشمرند: از وضعیت نامناسب شاخصهای کلان اقتصاد تا رکود در کسبوکارهای خرد و کلان، از آسیبهای تشدید تحریمها تا انفعال دولتها در برابر تحریم و بیتوجهی به برنامهها و سیاستهای «خنثیکردن اثر تحریمها».
تاجران زبده و پژوهشگران اقتصاد بینالملل نیز از «شرطیکردن اقتصاد» نسبت به مذاکره با غرب میگویند و بیتوجهی به سیاست اصولی «ترجیح شرق به غرب»؛ آن هم درست در دههای که قدرت اقتصادی در حال انتقال از غرب به شرق بود. دههی 1390 چه بود و چه مختصاتی داشت؟ آن دوران تمام شده یا دههی جدید، دههی 1390 جدیدی است!؟
افول شاخصهای کلانمیانگین رشد اقتصادی دههی 1360 -با وجود آثار انقلاب و مشکلات ناشی از جنگ تحمیلی- برابر با 4.3 درصد بود. این شاخص در دههی 1370 برابر با 3.1 درصد و در دههی 1380 برابر با 4.4 درصد بود. میانگین رشد اقتصادی پس از انقلاب (از 1360 تا پیش از آغاز دههی 1390) نیز برابر با 3.9 درصد بود. این در حالی است که میانگین رشد اقتصادی در دههی 1390 به 0.9 درصد کاهش یافت.
درآمد ملی سرانه که در سال 1390 برابر با 8.1 میلیون تومان بود در سالهای پس از آن کاهش یافت؛ تا جایی که میانگین درآمد سرانه در این دهه به 7.4 میلیون تومان (به قیمت ثابت سال 1390) رسید. فقر مطلق که از 46.8 درصد در سال 1989 میلادی (تقریباً معادل سال 1368؛ سال پایانی جمگ تحمیلی) به 12.3 درصد در سال 2011 میلادی (تقریباً معادل سال 1390 شمسی) رسیده بود، در دههی تعطیل اقتصاد ایران دوباره افزایش یافت و به 21.9 درصد در سال 2020 میلادی (تقریباً معادل 1399 شمسی) رسید؛ به عبارت دیگر قدرت خرید عموم مردم در این دهه آب رفت و فقر مطلق نیز تقریباً دو برابر شد.
تحریم و انفعالدر تحلیل دههی 1390 نمیتوان از نقش تحریمها غافل شد؛ تشدید تحریمهای ظالمانه از ابتدای دههی 1390 به این سو حتماً به اقتصاد ایران آسیب زد اما انفعال سیاستگذار در برابر تحریمها نیز نقش تعیینکنندهای در نتیجه -یعنی افول شاخصهای کلان اقتصادی- داشت.
کاهش وابستگی اقتصاد به نفت در دههی 1390، نه یک سیاست مطلوب سیاستگذار بلکه همواره اجبار بود. از دل همین اجبار بود که کلانایدهی «مذاکره برای رفع تحریمها» و «رفعتحریم به مثابه حل همهی مشکلات از آب خوردن تا بهبود شاخصهای کلان اقتصادی» زاییده شد.
سیاستمدارِ عادتکرده به زیستِ نفتی که نظم آمریکایی جهان را نیز پذیرفته بود، حتی بهزور هم حاضر به ترک اعتیاد اقتصاد ایران به نفت نبود. میخواست دوباره ذیل نظم آمریکایی، نفت بفروشد و گرد و غبار ضعف کارآمدی مدیریت و سیاستهای اقتصادیاش را زیر فرش درآمد نفتی پنهان کند. «برجام» را تجربه کرد و با خروج آمریکا از برجام، سرش به سنگ خورد. از این منظر، دههی 1390 را باید دههی تجربه و عبرت نیز نامید. سیاستمدار در این دهه، عملاً اقدام جدیای برای درمان عیوب ساختاری اقتصاد ایران از جمله تصدیگری افراطی دولت، بودجهبندی معیوب و نامتوازن، وجود هزینههای زائد و مسرفانه و ... نکرد.
تغییر نظم بینالمللاز دیگر ویژگیهای مهم دههی 1390 نیز سرعت گرفتن تغییر نظم بینالمللی بود. در این دهه قدرت اقتصادی به مرور از غرب به شرق -بهطور خاص آسیا- منتقل شد. در سال 2011 تولید ناخالص داخلی آمریکا (بر اساس دلار برابری قدرت خرید) معادل 15600 میلیارد دلار و تولید ناخالص داخلی چین برابر با 13740 میلیارد دلار بود. در سال 2017 ورق برگشت و اقتصاد چین از اقتصاد آمریکا بزرگتر شد. تولید ناخالص داخلی چین در 2024 برابر با 35290 میلیارد دلار است در حالی که این شاخص برای اقتصاد آمریکا برابر با 28780 میلیارد دلار است. رشد اقتصادی هند و سایر اقتصادهای نوظهور آسیایی نیز مشابه بود.
در میانهی این تغییر نظم مهم در دههی 1390، دولت در ایران عملاً روابط اقتصادی با شرق را از اولویت خارج کرد و تمام تخممرغهایش را در سبد مذاکره با غرب برای رفع تحریمها گذاشت. رای آوردن ترامپ در ایالات متحده، قدرت گرفتن بنسلمان در عربستان، کرونا و سقوط قیمت نفت را نیز باید به لیست اتفاقات شاخص این دهه اضافه کرد.
درسهایی برای آیندهخلاصه اینکه در دههی 1390 یک دهه «رکود»، انباشت چالشهای اقتصادی و تعطیل نسبی مسائل اقتصادی را شاهد بودیم. در عمل دولتها در اقتصاد داخلی، اصلاح «عیوب ساختاری» را بهتعویق انداختند و در نسبت اقتصاد ملی با دنیای خارج، بدون توجه به تغییر نظم بینالملل تمام تخممرغها را در سبد مذاکره با غرب برای «رفع تحریم» گذاشتند و استراتژی «خنثیسازی اثر تحریم» را کنار گذاشتند؛ در حالی که در ابتدای دهه، با ابلاغ «سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی» راهها نشان داده شده بود و در انتهای دهه نیز در «بخش اقتصادی بیانیهی گام دوم»، مجدداً بر آنها تاکید شد. در واقع سیاستگذار در این دهه دست به «تجربه»ای خارج از سیاستهای کلی نظام زد و درس «عبرت»ی برای دهههای پیش رو شد.
حال آیا ما از تجربههای دههی 1390 درس خواهیم گرفت!؟ گروه اقتصادی خبرگزاری تسنیم قرار است در پروندهی «دههی رکود، عبرت، تجربه» به تفصیل و در گفتگو با صاحبنظران و کارشناسان به بررسی وضعیت اقتصاد ایران در دههی 90، دلایل و ریشه های افول اقتصاد در این دهه و راهحلهای جبران این خسارت در سالهای پیش رو بپردازد.
انتهای پیام/