چه کنیم که حمایت از تولید ملی محقق شود؟!
تاریخ انتشار: ۲۹ فروردین ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۱۲۴۵۴۷
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛«میثم مهرپور» در روزنامه «وطن امروز» نوشت:رهبر انقلاب در راستای نامگذاری سالهای هجریشمسی، سال 97 را سال حمایت از کالای ایرانی نامگذاری کردند. شعاری که میتوان آن را ادامهدهنده یا کاملکننده شعار سال گذشته مبنی بر «اقتصاد مقاومتی: تولید- اشتغال» دانست.
موضوعی که در روزهای گذشته در برخی رسانهها و فضای مجازی مبنی بر مانع و چالش اصلی حمایت از کالای ایرانی مطرح شده، موضوع کیفیت پایین و قیمت بالای این تولیدات بوده است به نحوی که برخی در تحلیلهای خود با اشاره مصداقی به موضوع حمایت از صنعت خودرو، قیمت بالا و کیفیت پایین خودروهای تولید داخل را مصداقی از عاقبت حمایت از تولید ملی دانستهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
1- آنچه امروز در صنعت خودروسازی ایران میبینیم در راستای حمایت از تولید ملی نیست. متاسفانه در صنعت خودروسازی ایران در طول دهههای گذشته به نام حمایت از تولید ملی، نوعی انحصار ایجاد شده که بر این اساس متخصصان و صاحبان سرمایهای که به صورت حقیقی و حقوقی علاقهمند به تولید خودرو در کشور بوده و هستند، بهواسطه قوانین و موانع ایجاد شده از سوی دولتها، اجازه ورود به این حوزه را نداشتهاند.
چنانکه 2 خودروساز بزرگ کشور همواره تحت مدیریت مستقیم یا غیرمستقیم دولتها بودهاند. وجود انحصار در این صنعت و عدم اجازه ورود سایر افراد یا بنگاههایی که شرایط و امکانات حضور در این حوزه را داشتند، در کنار تعرفه بالای واردات در طول سالهای گذشته باعث شده خودروسازان ایرانی خود را بیرقیب بدانند و به این صنعت به عنوان حیاط خلوت خود نگاه کنند، لذا در این شرایط کاهش قیمت و افزایش کیفیت محصولات هرگز دغدغه این بنگاهها نبوده است.
در حالی که با توجه به بازار مصرف خودرو در ایران اگر در کنار این دو بنگاه بزرگ خودروساز، حداقل چند شرکت بزرگ خودروساز با مدیریت بخش خصوصی وجود داشت، رقابت از خودروهای ایرانی- خارجی که به دلیل تعرفههای بالای گمرکی به صورت کاملا غیرواقعی و ناعادلانه است، به رقابت کالاهای ایرانی- ایرانی تبدیل میشد. بنابراین باید پذیرفت آنچه امروز در صنعت خودروسازی کشور حاکم است نتیجه حمایت از تولید ملی نیست، بلکه ایجاد نوعی رانت و انحصار برای کسب سود عدهای صاحب قدرت در طول سالهای گذشته بوده است.
2- در این میان برخی کارشناسان از برندزدگی مردم ایران به عنوان عامل مقاوم و مانع حمایت از تولید ملی یاد میکنند، موضوعی که ماهیتی ریشهای میان مردم ایران نداشته و عمده این وضعیت محصول رفتار دولتها، نظامات تعرفهای و فرهنگسازیهای اشتباه در طول دهههای گذشته است، به نوعی که اوایل پیروزی انقلاب و سالهای دفاعمقدس مردم عرق و تعصب بسیار بالایی برای استفاده از تولیدات ملی داشتند.
برای مثال در آن سالها چراغهای نفتی علاءالدین را - که از تولیدات صنعتگر معروف ایرانی مرحوم میرمصطفی عالینسب بود- به چراغها و وسایل گرمایشی مشابه ژاپنی موجود در بازار ترجیح میدادند و این چراغها از شمال تا جنوب تهران و از مرکز کشور تا شهرستانهای دور افتاده دارای مقبولیت بود که دلیل اصلی آن را میتوان اعتماد مردم به آن برند دانست. اگرچه در حال حاضر نیز برخی برندهای ایرانی از وضعیت مناسبی برخوردارند اما متاسفانه این محصولات به لحاظ تعداد و حجم متناسب با بزرگی اقتصاد ایران نیستند که وجود میلیاردها دلار واردات رسمی و قاچاق در کالاهای مصرفی به کشور موید این موضوع است.
3- قیمت یک کالا در کنار کیفیت آن، 2 عامل مهم برای امتیازدهی به هر محصولی به شمار میرود. چنانکه برخی قیمت بالای کالاهای ایرانی و برخی کیفیت پایین آن را دلیل عدم تمایل مصرفکنندگان به استفاده از کالاهای داخلی میدانند. سوال اینجاست: چگونه در اقتصادی که دستمزد نیروی کار ارزان و انرژی در پایینترین قیمتهای موجود است و از سویی بازار 300 میلیون نفری منطقه را به عنوان بازار مصرف در اختیار دارد، محصولات تولید شده در کشور نهتنها از قدرت کافی برای رقابت در بازارهای برونمرزی برخوردار نیست که در بازارهای داخلی نیز بسیار مهجور است.
برای پاسخ به این سوال باید در نظر داشت پدیده تولید، از استارت کارخانه برای تولید آن محصول تا رسیدن محصول نهایی به دست مصرفکننده، ادامه دارد. بر این اساس زمانی چرخه تولید کالا کامل میشود که کالای تولید شده در کارخانه در بازار به دست مصرفکننده برسد و به عرضه کارخانه از سمت تقاضا پاسخ مناسبی داده شود تا کارخانه با درآمدهای ایجاد شده از فروش محصولات و افزایش سرعت سرمایه در گردش، هم فناوریهای مورد استفاده در بنگاه خود را ارتقا داده و کیفیت محصولات تولیدی را افزایش دهد و هم با افزایش میزان تولید، هزینههای تولید را کاهش دهد.
در واقع استقبال مصرفکننده از محصولات تولیدشده در میانمدت به کاهش قیمت و افزایش کیفیت آن محصول میانجامد.
با توجه به این توضیحات به نظر میرسد برای تحقق شعار سال و حمایت عملی از تولید داخلی توجه به موارد ذیل در کوتاهمدت ضروری است:
اول- از واردات کالاهایی با دو ویژگی مصرفی بودن و دارای مشابه داخلی بودن، جلوگیری شود.
دوم- با احیای طرحهای بهروز شده با ضریب خطای کمتر چون شبنم (شبکه بازرسی و نظارت مردمی) نقش بیشتری برای حضور اصناف در بازار قائل شد و با شفافسازی و تخصیص کد شناسایی برای تمام کالاهای داخلی و خارجی حتی بهرغم حضور کالای قاچاق در داخل کشور، امکان شناسایی و جمعآوری این کالاها از بازار را فراهم کرد تا به مرور زمان صرفه اقتصادی قاچاق و خطرات آن برای قاچاقچی افزایش یابد.
سوم- سیاستهای تعیین نرخ ارز فارغ از افزایش یا کاهش آن از مکانیزم مشخصی پیروی کند تا هم باعث حضور سفتهبازانه منابع مازاد مردم در این بازار نشود و هم سرمایهگذاران داخلی و خارجی با اطمینان از عدم نوسان در بازار ارز بتوانند با اطمینان بیشتری وارد بازارهای مولد در ایران شوند.
چهارم- استفاده نهادهای دولتی از کالاهای خارجی فاجعه است. اینکه وزرا و مسؤولان عالی رتبه نظام به بهانه کیفیت پایین برخی کالاهای ایرانی از کالاهای خارجی استفاده میکنند و حتی در دفتر کار خود نیز این موضوع را ترویج میدهند، فاجعهای است که باید به صورت دستوری با آن مقابله کرد. حتی دولت میتواند تسهیلاتی را با مطالعه و به صورت قابل پیگیری به بخشی از جامعه صرفا برای خرید کالاهای تولید داخل اختصاص دهد.
منبع:فارس
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: اخبار اقتصادی اقتصاد مقاومتی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۱۲۴۵۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عبور «مست عشق» از هفت خان
به گزارش قدس آنلاین، پس از فراز و نشیبهای بسیار فیلم سینمایی «مست عشق» به کارگردانی حسن فتحی از امروز اکران عمومی خود را آغاز میکند؛ فیلمی پرحاشیه که در طول دوران تولیدش تا زمان اکران دستخوش اتفاقات و حاشیههای بسیاری شد و بالاخره توانست راه خود را به پرده سینما باز کند. اما بد نیست پیش از مرور سرگذشت این فیلم در دوران تولید، نگاهی بیندازیم به آثاری که مولانا و حکایت پرشور زندگیاش، بهانه خلق آنها شده است.
ردپای مولانا در آثار هنری
مولانا و اشعار بیبدیل و عرفانی و البته ماجرای دیدارش با شمس دستمایه ساخت آثار ادبی و هنری متعددی شده است؛ از رابطه مولانا و شمس تبریزی که بهانه نگارش رمانهای پرفروش و آثار پژوهشی ارزشمندی شده تا انعکاس آن در دنیای موسیقی و تئاتر؛ آلبوم «صورتگر» با آواز سالار عقیلی و روایتگری امین تارخ نمونهای از این تولیدات است که حکایتی شورانگیز و موسیقایی از زندگی مولاناست. همچنین سمفونی «رومی» کاری از حافظ ناظری است که درباره مولانا ساخته شده و یا قطعاتی که محسن چاوشی از اشعار مولانا خوانده و از محبوبیت بسیاری برخوردار است. در صحنه تئاتر نیز اپرای عروسکی مولوی کاری از بهروز غریب پور تولید شده که براساس اشعار مثنوی معنوی و کلیات شمس به رشته تحریر درآمده است، اما در این میان سینما و تلویزیون در پرداختن به زندگی یکی از مهمترین شاعران این مرز و بوم کم کارتر بوده است؛ سریال «جلال الدین» به کارگردانی شهرام اسدی و آرش معیریان تنها تولید تلویزیون در این زمینه است که زمستان ۹۳ روی آنتن رفت و در فاز اول آن به کودکی مولانا در بلخ پرداخته شد که البته چندان هم مورد اقبال قرار نگرفت. در دنیای سینما مولانا برای غربیها هم شخصیت جذابی است؛ چند سال قبل دیوید فرانزونی فیلمنامهنویس «گلادیاتور» از نگارش فیلمنامهای درباره زندگی مولانا خبر داد و از تمایلش به بازی لئوناردو دیکاپریو در نقش مولانا صحبت به میان آمد که جنجالهای بسیاری به راه انداخت. اما در نهایت ساخت فیلمی درباره این شاعر و عارف بنام به دست یکی از فیلمسازان برجسته ایرانی رقم خورد.
سینمای شاعرانه به سبک فتحی
حسن فتحی یکی از برجستهترین کارگردانان سینما و تلویزیون است که سبک ویژهای در فیلمسازی دارد و نگاه شاعرانه او بیش از هرچیز یادآور سیاق زندهیاد علی حاتمی است. فتحی با شیوه مخصوص به خودش در کارگردانی، روایت و دیالوگنویسی و نثر شاعرانهاش آثار درخشانی خلق کرده که به او جایگاه منحصر به فردی داده است. سریالهای شاخصی همچون «مدار صفر درجه»، «پهلوانان نمیمیرند»، «شب دهم»، «شهرزاد» تنها نمونههایی ماندگار و موفق از آثار فتحی است که از جایگاه ویژهای برخوردارند.
با اینکه فتحی در تلویزیون پرکارتر از سینما بوده و با دو سریال مهم «شهرزاد» و «جیران» در شبکه نمایش خانگی حضور داشته اما ۵ فیلم را هم در مدیوم سینما ساخته که مهمترین آنها «پستچی سه بار در نمیزند» و «کیفر» است و حالا با جدیدترین ساخته خود «مست عشق» که احتمالاً مهمترین اثر سینمایی او هم باشد به سینما بازگشته است. در ادامه نگاهی خواهیم داشت به روند تولید یکی از مهمترین فیلمهای تاریخی سینمای ایران که با ادبیات گره خورده و زندگی شمس و مولانا از برجستهترین شخصیتها و مفاخر ادبی را روایت کرده است.
از داستان چه میدانیم؟
حسن فتحی علاقه و استعداد ویژهای در خلق درامهایی دارد که در دل تاریخ روایت میشوند و اغراق نیست اگر او را یکی از چیرهدستترین فیلمسازان این ژانر قلمداد کرد. او در «مست عشق» سراغ مولانا و شمس تبریزی رفته و برشی از زندگی این شاعر را در سالهای ۶۴۰ تا ۶۴۵ هجری روایت میکند و عشق و ارادات مولانا به شمس و تأثیر فراوانی که بر زندگی و اشعار مولانا داشت را به تصویر میکشد. فیلمنامه «مست عشق» توسط فرهاد توحیدی و از دل مشورتهای فراوانی با مولویشناسان برجستهای همچون دکتر محمدعلی موحد به نگارش درآمده است. از دیگر ویژگیهای مهم و جذاب «مست عشق» تیم بازیگرانش است؛ جمعی از ستارگان سینمای ایران و ترکیه ترکیب بازیگران این فیلم را شکل میدهند. پارسا پیروزفر، شهاب حسینی، حسام منظور و هانده ارچل، بوراک توزکوپاران، بنسو سورال، سلما ارگچ و ابراهیم چلیککول از بازیگران مطرح سینما و تلویزیون ترکیه در این فیلم حضور دارند.
مسیر پرپیچ و خمی که «مست عشق» طی کرد
اواخر تابستان ۹۸ بود که خبر ساخت «مست عشق» به کارگردانی حسن فتحی و تهیهکنندگی مهران برومند رسانهای شد. تولید فیلمی مشترک با ترکیه درباره مولانا یکی از مهمترین شاعران فارسی زبان که بسیاری از کشورهای همسایه همچون ترکیه همواره سعی در مصادره آن داشتهاند. طبیعتاً یکی از چالشبرانگیزترین بخشهای این فیلم به انتخاب بازیگران و سیر داستان در فیلمنامه بازمیگشت. همان زمان شهاب حسینی در نقش شمس معرفی شد اما همچنان این سوال مطرح بود که بازیگر نقش مولانا از میان هنرپیشگان ایرانی انتخاب خواهد شد یا ترک. در همان ایام فرهاد توحیدی اعلام کرد که هسته اصلی این فیلم ایرانی است و در آن به صراحت به اصلیت ایرانی مولانا اشاره میشود، اما به دلیل اینکه فیلم تولید مشترک است باید به بازار جهانی هم توجه داشت و ترکیب بازیگران بینالمللی خواهد بود. او تلویحاً به ایفای نقش مولانا توسط یک بازیگر غیرایرانی اشاره کرد که با واکنشهایی روبرو شد و با وجود اظهارات توحیدی، اما فتحی به صراحت اعلام کرد که بازیگر نقش حضرت مولانا هم قطعاً ایرانی خواهد بود و در فاصله کمی پارسا پیروزفر برای این نقش معرفی شد که انتخاب او همچون شهاب حسینی بازخوردهای بسیاری خوبی داشت.
اما این همه ماجرا نبود؛ «مست عشق» در آستانه فیلمبرداری با حواشی متعددی روبرو شد، از اعلام مخالفت دو تن از مراجع عظام در پرداختن به زندگی مولانا و اشاعه فرقه صوفیه تا اختلافات کشداری که در دوران تولید با سرمایهگذار ترک به وجود آمد. اواسط مهرماه فیلمبرداری در قونیه کلید خورد و اواخر پاییز بود که خبر آغاز پیشتولید «جیران» در تهران منتشر شد. در حالی که با طی شدن روند تولید و مراحل فنی بسیاری انتظار داشتند نخستین اکران «مست عشق» را در جشنواره فجر شاهد باشند اما علیرغم اینکه سازندگان فرم حضور در جشنواره را پر کرده بودند، فتحی اعلام کرد که فیلمی در جشنواره نخواهد داشت و نام «مست عشق» به عنوان یکی از غایبان بزرگ فجر نام مطرح شد. با همهگیری کووید فرایند تولید «مست عشق» به دلیل مشکلات مالی چند ماهی مسکوت ماند و تهیهکننده اعلام کرد برای فیلمبرداری چند سکانس باقی مانده گروه در انتظار بازگشایی مرزها هستند. اما اواخر مهرماه ۹۹ سهراب پورناظری که قرار بود در ساخت موسیقی این فیلم کنار سازندگان باشد اعلام کرد «مست عشق» نیمه کاره رها شده و تولید آن به اتمام نرسیده، مدتی بعد ویدئویی در فضای مجازی منتشر شد مبنی براینکه با تصمیم سرمایهگذار ترکیهای، قرار است «مست عشق» پخش جهانی خود را آذرماه همان سال همزمان با هفته بزرگداشت مولانا آغاز کند و علاوه بر نسخه سینمایی، یک سریال هشت قسمتی هم از این اثر نیز آماده شده است. این اقدام با واکنش تیم تولید روبرو شد و فتحی این خبر را کذب خواند. این اختلافات و انتشار بیانههای متعدد از هر دو سو ادامه داشت تا اینکه اوایل اردیبهشت ۱۴۰۰ یکی از شبکههای ماهوارهای فارسیزبان با پخش تیزرهایی از پخش سریال «مست عشق» در ترکیه خبر داد. پس از انتشار این خبر، حسن فتحی یادداشتی منتشر و از این اقدام گلایههای تندی کرد و آن را خبری تاسفآور و سندی آشکار بر رفتار غیراخلاقی و غیرقانونی سرمایهگذار تُرک دانست، آن هم در شرایطی که تنها در ٣٠ درصد فیلم سرمایهگذاری کرده است. در نهایت و پس از کش و قوسهای فراوان شهریورماه همان سال خبر حل اختلاف سرمایهگذاران ایرانی و ترک با میانجیگری سرکنسولگری منتشر و سهام کامل پروژه به طرف ایرانی واگذار شد.
آیا «مست عشق» معادلات گیشه را بهم خواهد زد؟
حالا پس از مسیری طولانی و ناهموار و گذر از هفت خانی سخت، «مست عشق» به ایستگاه پایانی رسیده و اکران خود را آغاز کرده است و به زودی در ترکیه نیز به نمایش درخواهد آمد. با این حال باید منتظر ماند و دید در روزهایی که سینما رونق خود را مدیون فروش بالای کمدیهاست یک فیلم فاخر و شاعرانه آن هم از جنس ساختههای فیلمسازی چون حسن فتحی چقدر میتواند توجه گیشه را به خود معطوف کند.
صبا کریمی