قطب دراویش گنابادی چگونه یک قطب شد؟!
تاریخ انتشار: ۲۹ فروردین ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۱۲۴۸۳۷
اینکه نورعلی تابنده قطب خود خوانده دراویش گنابادی چگونه به قطبیت رسیده است از آن جهت دارای اهمیت است که وی تنها برنده مرگ مشکوک برادرش بوده و برای طرد کردن سایر رقبا از دور و بر فرقه تلاش کرده است.
خبرگزاری فارس: اواخر بهمن ماه امسال بود که جمعی از اعضای فرقه دراویش گنابادی در منطقه پاسداران تهران آشوبی خیابانی به پا کردند.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این آشوب که با حضور به موقع نیروی انتظامی و همه عوامل برقرار کننده نظم در کوتاهترین زمان ممکنه حتم به خیر شد دستاوردهایی را از جمله شناسایی ماهیت اصلی اعضای این فرقه به همراه داشت.
در زیر در یادداشتی را میخوانید که به زوایای پنهانی از پشت پرده فعالیتهای این فرقه و همچنین ارتباط آن با جریان ری استارت پرداخته است:
نورعلی تابنده، سرکرده فرقه مخرب گنابادیه، در آخرین نامه خطاب به پیروانش، اظهاراتی را مطرح کرده که شاید سالها و ماهها پیش میتوانست تاثیرگذار باشد و بیان آن در این زمان، مانند روغن ریخته ایست که نذر امام زاده شدهاست.
نورعلی تنها برنده مرگ مشکوک برادرش قطب جوان پیشین بوده است و با این مرگ مشکوک رسما میراث دار میلیاردها عواید و داراراییهای فرقه و ظرفیتی مناسب از پیروان دلباخته و سر سپرده فرقهای شد که در فرایند مغز شویی تدارک دیده شده از سمت فرقه، آماده هر سوءاستفادهای خواهند بود. همچنانی که فضاحت سوء استفادههای مالی و جنسی خ. گراشی ماذون سابق استان فارس موید این ادعاست. شیخ ماذون و نمایندهای که مایه سر افکندگی فرقه شده و به دستور قطب کنار گذاشته شد.
نورعلی در سالهای عهده داری قطبیت فرقه گنابادیه به عیان نشان داده است که چندان تمایلی به ایفای نقش پیر طریقت همچون سایر اقطاب ندارد و با اغراض سیاسی خویش است که دراویش را مدیریت میکند و آیین و مناسک درویشی جزء لوازم و ابزارهای تعاملات سیاسی و اقتصادی اوست.
از همین روست که سالها با مفاسد کسانی، چون خ. گراشی مدارا کرد تا از پایگاه وی بهره برداریهای مطلوب خود را داشته باشد؛ و اگر نبود شکایات فراوان و متعدد زنان آسیب دیده و انتشار مفاسد وی بی شک حذفش هم از مقام شیخیت فرقه اتفاق نمیافتاد.
اما آنچه که دلیل پرداختن مجدد به مساله گنابادیه و سرکرده آن نورعلی تابنده است، بیانیهایست که وی پیش از شروع تعطیلات نوروز منتشر کرد. درست در بازه زمانی که قطعا در هیاهوی نوروز گم شود و راه را برای گریزهای بعدی و بازی با افکار عمومی، به ویژه اعضا فرقه باز نگه دارد.
وی در نامه اخیر خود شهادت جوانانی را دلیل عزادار شدن و نداشتن عید عنوان میکند که در تهاجم اعضا فرقه خود او در خیابان پاسداران به شکلی فجیع به قتل رسیدند؛ به دست محمد ثلاث، کسی که در ایام اغتشاش باز هم به منزل خود او آمد و شد داشته است.
علاوه بر اینها در روزهای نخستین در پیامهای تصویری نه تنها این جنایت را نادیده میگیرد که تنها به وضع جسم انسانی؟! خود و نگرانی برای پیروانش میپردازد. جسم انسانی؟! را تنها میتوان با ادبیات فرقه معنا کرد، جسم انسانی که خود نورعلی اشاره میکند در مقابل وجود الوهیش قرار میگیرد که نامیراست و هلولی در جسم انسانی کرده است!
و تازه نزدیک به یک هفته بعد، با شدت گرفتن فشار افکار عمومی علیه جنایت فجیع پیروانش، تنها در پیامی مکتوب به ابراز ناراحتی از کشته شدن (و نه شهادت) این جوانان اشاره میکند. اما عمق فاجعه و شیوه جنایتی که حتی شناسایی اجساد را سخت کرده است، آنقدر افکار عمومی را متاثر و خشمگین کرده است، که نهایتا جناب قطب ناگزیر به محکوم کردن خشونت، اشاره به شهادت جوانان این مرز و بوم توسط اعضا فرقه اش، تبری از گروهک مجذوبان و جریان تروریستی ری استارت و نهایتا اعلام وبسایت "مزار سلطانی" به عنوان تنها مرجع اعلام نظرات سلسله میکند و اینجاست که سوال ابتدایی دوباره متبادر به ذهن میشود؛ حالا چرا؟ حالا که ری استارت به عنوان یک جریان تروریست و برای ایجاد امپراطوری تصوف یعنی امپراطوری قطب یعنی خود شما، هر آنچه توانست کرد چرا؟ حالا که گروهک مجذوبان به قائلههای کوار و پاسداران و... دامن زد و همکار رسمی احمد شهید گزارشگر عرب ضد ایرانی در سازمان ملل شد چرا؟ حالا که محمد ثلاث نامی از اعضا فرقه خودتان به فجیعترین شکل داعشی چند جوان را کشت و دهها نفر را زخمی کرد چرا؟
شاید جواب این است که به دلیل رفتار داعشی اعضاء فرقه مخرب گنابادیه و فشار بی سابقه افکار عمومی به شخص قطب، نهایتا وی را بر آن میدارد تا مولود خبیث فرقه یعنی جریان مجذوبان و ریاستارت را فدا کرده و دست به یک جراحی دردناک زده و علاوه بر محکوم کردن جنایت، به تکفیر ریستارت و مجذوبان مبادرت کند.
اما باز هم سوال باقی است، حالا چرا جناب قطب؟!
ری استارت، قریب به یکسال است دم از امپراطوری تصوف و حکومت انسان کامل (قطب) میزند و به ایذا و آزار شهروندان، خسارت به اموال عمومی و آتش زدن اماکن عمومی یا مقدس ادیان مختلف چه مسلمان، چه یهودی و مسیحی پرداخته است.
اما شما علیرغم نصیحت دلسوزان نه تنها از آنها تبری نجستید بلکه به توجیه آتش زدن مساجد به قصاص آزار دیدن فرقه خود پرداخته و حتی مسیر را برای نیرو گیری ری استارت از بدنه گنابادیه باز گذاشتید.
آنگونه که هیچ یک از مشایخ و ماذونین و نمایندگان شما به دلیل مصالح سیاسی اجازه نیافتند علیه ری استارت سخنی بگویند و سرپل رسمی ری استارت در فرقه یعنی کاظم دهقان مجلس دار منتخب شما، نیز هیچ وقت از سوی شما تقبیح یا طرد نشد؟!
از آن سو نیز قریب به یک دهه است که مجذوبان با حمایت و هدایت نهان و آشکار شخص شما، به شیطنت و تحریک دراویش پرداخته تا آنجا که با جلب اشراری در منطقه کوار به حرکتهای خشن و ضرب و شتم شهروندان مبادرت کرده و نزدیک به ۱۶۰ نفر از زن و مرد بی گناه و غیر نظامی شهر کوار را روانه بیمارستان کرده و با کمال وقاحت همین امر را محمل گزارش به احمد شهید، گزارشگر عرب و ضد ایرانی سازمان ملل علیه ایران میکند. اما در تمام این مدت نه تنها به چشم بستن بر خباثتهای مجذوبان ادامه دادید که در نهان و آشکار آنها را تایید و حمایت میکنید.
اکنون نیز به همین روال در حال فریفتن جماعت پیرو خود و تلاش در انحراف افکار عمومی هستید. شما بهتر و بیشتر از هر کسی میدانید که مجذوبان چگونه دوباره خود را در قالبی نو بازسازی میکند و چگونه در حال طرح ریزی شیطنتهای جدید به نام مرید و پیرو جنایتکار شما، محمد ثلاث، هستند که به شیوه تروریستهای داعشی انسانها را مثل گوشت قربانی چرخ کرد، اما ظاهرا باز هم نیت دارید تا با تزویر ادامه حرکتهای این گروه ظاهرا تکفیر شده را در سکوت و آرامش حمایت کنید. اگر اینگونه نیست کافی است بفرمایید که ثلاث از نظر شما چیست یک قاتل جانی یا یک قهرمان فرقه ای؟!
از آن فاحشتر نیز ماجرای ماذون جنابعالی مصطفی آزمایش است که رسما به همکاری با گروههای تروریست خارج نشین پرداخته و در همه محافل و مجالس و تریبونهایی که با پول فرقه جنابعالی میگردد به نیابت از طرف شما هر آنچه میتواند علیه ملت و مملکت انجام دهد.
باز هم شما همه چیز را با سکوت تایید و حمایت کرده و میکنید تا شاید دوباره قائلهای ایجاد شود و با زهم بتوانید آنرا از کرامات خود در قصاص از ملت و مملکت قلمداد کنید. اگر اینگونه نیست پس به صراحت اعلام کنید که مصطفی آزمایش با شخص جنابعالی و فرقه تروریستی شما چه نسبتی دارد؟ آیا ماذون شما هست یا نه؟ هزینههای سنگین "در تی وی" از کجا تامین میشود؟ و اصلا شما که ظاهرا در اروپا نماینده ندارید اصلا چرا حکم ماذونی مصطفی آزمایش را نوشته اید؟
جناب قطب بد نیست به این سوال و سوالاتی که مشخصا کسی جز شما نمیتواند پاسخگوی آن باشد جوابی بدهید. به راستی چرا جنابعالی همه مشایخی که دعوی قطبیت داشته و یا دارند را از کانون توجه مریدان خود خارج میکنید و بعضا آنگونه که ممکن است به تنبیه مدعیان قطبیت بعدی میپردازید؟ به اشاره اکتفا میکنیم نمونه اش را که شخص جنابعالی در کرج سراغ دارید؟! و دیگر اینکه آیا این همه تلاش فقط برای حفظ سرکردگی فرقه در خاندان تابنده نیست؟ و راستی برای چه؟ آیا یکی از دلایل این تلاش برای حفظ میلیاردها دارایی کسب شده از عنوان قطبیت از پیروانتان نیست؟ داراییهایی که کمتر کسی از میزان آن باخبر است و عوایدی که هیچ مسیری برای دسترسی و اعلام و انتشار آن غیر از شخص جنابعالی نیست.
اما امروز باید به جناب قطب حقوق دان گفت، دیگر شما در موضع وکیل مدافع نیستید بلکه بر صندلیمتهم نشستهاید جناب قطب عالم امکان!
جناب تابنده شما بعنوان یک تحصیلکرده حقوق در کشور فرانسه کاملا با خبرید که نوع مریدپروری، مغزشویی و فرقهگرایی که شخص شما رهبری آن را بعهده دارید و نتیجه اش تروریست پروری و قداره کشی و سوء استفاده از پیروان است، در بسیاری از کشورهای دموکراتیک جزء سنگینترین جرائم تلقی شده و باز هم خود شما بهتر میدانید که در کشوری مثل فرانسه، عقوبت رفتارهای فرقهایتان چه میتوانست باشد؛ مجازاتهای سنگین مالی، حبس و محرومیتهای اجتماعی. اما متاسفانه بازهم جای خالی قوانین ضد فرقهای در ایران مشهود است و شما هم از همین مفر میگریزید، بهتر از همه میدانید که در بسیاری از کشورها مثل فرانسه، استرالیا، آمریکا، چین و ... برای حفظ جامعه و افراد از سو استفاده و آسیب فرقهها با شدتی باورنکردنی به کنترل و انهدام فرقههای مخرب اهتمام میورزند.
نمونه را شما بیشتر از هر کسی میدانید، اما بد نیست افکار عمومی هم با آن آشنا شوند:
فرانسه: قانون ضد فرقه فرانسه، توسط مجلس فرانسه در ۳۰ ماه مه سال ۲۰۰۱، تصویب شد؛ که بر مبنای آن یک گونه جدید از جرم و جنایت (دستکاری ذهنی، به عنوان مکمل قانون پیشین) ایجاد شده و به دادگاه اجازه میدهد تا نسبت به بستن فرقه و پیگرد رهبران آن حتی در صورت متهم شدن به به یک جرم نسبتا جزئی اقدام کند. در اجرای این قانون فهرستی قریب به ۲۷ فرقه در این زمینه گنجانده شده اند.
امریکا: در قوانین امریکا به صورت تصریحی راجع به امکان پوشش دادن جنایات و فعالیتهای غیر قانونی در قالب فرقهها قواعدی بیان شده و مجازاتهای قانونی را مشخصا بر آنها مترتب میداند.
واتیکان به عنوان رهبر مسیحیت کاتولیک، انگلستان و دیگر کشورهای اروپایی نیز به صورت مشخص واژه فرقه را در ترمینولوژی حقوقی خود وارد کرده اند.
در کشورهای، فرانسه، المان، استرالیا، چین، کانادا و روسیه به صورت رسمی فهرستی از فرقههای مخرب غیر قانونی ارائه گردیده است. بی شک اگر تصمیم سازان و تصمیم گیرندگان به ساماندهی فرقههای مخرب و تنظیم قوانین بازدارنده در این زمینه نپردازند، وقوع فجایع و آسیبهایی مخرب مشابه برای جامعه و افراد دور نخواهد بود.
تفالههای داعشی و شلنگهای میخ دار!
هرچند بعید است قطب بتواند سوالات پرسیده شده را پاسخ دهد، اما به اعتقاد حسین شریعتمداری ماجرای درگیریها و آشوبها به بهانه یکی از همین قماشی بوده که به جرم سرقت و با شکایت شاکی خصوصی بازداشت شده و دهها تن از مزدوران داعشی با آمادگی قبلی و حمل پنهانی سلاح گرم و در حالی که سلاح سرد خود نظیر قمه، شمشیر، چاقو، شیلنگهای میخکوبی شده و... را آشکارا حمل میکردند به کلانتری محل بازداشت همپالکی خود مراجعه میکنند و یکی از آنها با گستاخی به افسر نیروی انتظامی که برای دعوت آنان به آرامش آمده بود میگوید فقط نیم ساعت فرصت دارید تا برادر ما - سارق بازداشت شده- را بدون شرط و شروط آزاد کنید!
به اعتقاد شریعتمداری آنچه تاسفآور بوده و غیرت هر مسلمان ایرانی را جریحهدار میکند لحن آمرانه این تفاله داعش با نیروهای نظامی و انتظامی کشوری است که انبوه داعشیها و سایر تکفیریهای مورد حمایت مستقیم آمریکا، اسرائیل، انگلیس، فرانسه و شیوخ عرب منطقه را قلع و قمع کرده و پوزه کثیف قدرتهای بزرگ جهانی حامی آنان را به خاک مالیده است.
ملت و کشوری با این ویژگی و اقتدار مثالزدنی چگونه میتواند رجزخوانی یک جرثومه دستچندم تکفیریها را تحمل کند؟!... گفتنی است بر اساس فیلمی که منتشر شده است، همین پهلوان پنبه بعد از دستگیری، ناگهان به موش آبکشیده تبدیل میشود! لینک کوتاه خبر: farda.fr/003MwT
منبع: فردا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۱۲۴۸۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنایتهای منافقین فراتر از مرزهای زمانی و جغرافیایی
به گزارش خبرگزاری مهر، عملیات دیگری که منافقین در خرداد همان سال انجام دادند، عملیات چلچراغ است که به اشغال شهر مهران منجر شد؛ اگرچه منافقین تلاش کردند تا با تبلیغات زیاد این عملیات را بزرگ نشان دهند، اما واقعیت این است که مهران در آن مقطع زمانی، جمعیت زیادی نداشت؛ رجوی و برخی از اعضای گروهک تروریستی منافقین با بالگرد به مهران رفتند و عکس انداختند و به عراق بازگشتند؛ آنها از این کار هدفی را دنبال میکردند.
چرایی مخالفت منافقین با قطعنامه آتشبس
منافقین اصلاً تصور نمیکردند که قطعنامه آتشبس قبول شود؛ منافقین کار را از دست داده تلقی میکردند؛ به همین دلیل حدود کمتر از یک هفته بعد از پذیرش قطعنامه آتشبس از سوی ایران، یعنی سوم مرداد عملیات «فروغ جاویدان» را در خاک ایران انجام دادند و تا عمق ۳۰ کیلومتری هم پیش رفتند؛ اسم انتخابشده برای عملیات هم بسیار مسخره بود؛ این اسم برگرفته از فیلم جشنهای ۲ هزار و ۵۰۰ ساله شاهنشاهی است؛ این فیلم اواخر سال ۱۳۵۱ در ۳۰ سینمای تهران و ۴۰ سینمای شهرستانهای کشور نمایش داده شده بود و بزرگترین اکران فیلم محسوب میشد؛ در نهایت منافقین در تنگهای در ۳۰ کیلومتری کرمانشاه زمینگیر شدند و بعد از نزدیک به ۳ روز گروهک رسماً دستور عقبنشینی را صادر کرد.
چرایی زنانه شدن گروهک تروریستی منافقین
این موضوع تا حدی به این مساله بازمیگردد که در تحلیل درونسازمانی رجوی، زن زودتر رویایی و ذهنی میشود و زودتر تغییرات را میپذیرد، ضمن اینکه از مرد قابلاعتمادتر نیز است؛ تمام فرماندهان ارتش بهاصطلاح آزادی بخش زن هستند؛ این موضوع به بدبختیهای عجیبوغریبی منجر شد؛ مسعود بنیصدر، پسرعموی ابوالحسن بنیصدر تعریف میکرد: در اروپا به یک بچه ۱۰ ساله برخوردم و هویتش را پرسیدم؛ گفت من پدرم در ایران کشته شد؛ مادرم بعد از کشته شدن پدرم در ایران به عراق آمد و ماندگار شد و ازدواج کرد؛ همسر مادرم که از اعضای منافقین بود، پدر جدیدم محسوب میشد؛ مادرم کشته شد و پدر جدیدم با خانم دیگری ازدواج کرد؛ هر دوی اینها در عملیات «فروغ جاویدان» کشته شدند؛ من الان نمیدانم چه دارم.
متأسفانه چنین اتفاقهای دردناکی در گروهک تروریستی منافقین رخ داده است.
جنایتهای منافقین فراتر از مرزهای زمانی و جغرافیایی
جنایتهای منافقین محدودیت زمانی و مکانی ندارند؛ در سال ۱۳۵۱ که هنوز انقلابی رخ نداده بود، ۲ دانشجوی عراقی در حال تحصیل در ایران با گروهک تروریستی منافقین ارتباط برقرار میکنند و از منافقین اطلاعات مربوط به مراکز اقتصادی، نظامی، فرودگاهها، پایگاههای مستشاری به ویژه آمریکا و اطلاعاتی در مورد گروههای داخلی در تضاد با رژیم را میگیرند؛ در مصاحبهای که اعضای منافقین در ۲۶ تیر ۱۳۵۲ انجام دادند، از اقدامهای خود برای آتشزدن و بمبگذاری در برخی از مساجد تهران حرف زدند؛ جنایتهای از این دست منافقین در زمان پیش از پیروزی انقلاب زیاد است؛ آنها پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم به این روند ادامه دادند.
منافقین در جنایت مرزهای جغرافیایی را نیز رد کردهاند و فراتر از مرزهای ایران علیه برخی کشورها دست به جنایت زدند که از جمله آنها میتوان به جنایت علیه کردها در عراق اشاره کرد.
آنها حتی درون خود نیز دست به جنایت میزنند؛ کارهای غیراخلاقی که آنها میکنند، نوعی جنایت است؛ مصاحبههای اخیر برخی از زنان عضو گروهک تروریستی منافقین درباره فساد اخلاقی در این گروهک، بهویژه بیاخلاقی رجوی تکاندهنده است؛ یک فرد تا چه اندازه میتواند پست باشد تا چنین کارهایی را انجام داده و دیگران را مجبور به انجام آنها کند.
منافقین؛ گروهکی با سورپرایزهای متعدد!
سازمان مجاهدین خلق در سال ۱۳۴۴ تأسیس شد؛ این سازمان ۱۰ سال بعد در سال ۱۳۵۴ تغییر مواضع ایدئولوژیک داد؛ در ۱۳۶۳ نیز طلاق تشکیلاتی را اجرا کرد؛ گویا گروهک تروریستی منافقین عادت دارد هر ۱۰ سال یکبار اعضای خود را سورپرایز کند؛ این قضیه انقلاب ایدئولوژیک و این ماجرای طلاق و ازدواج تلاشی برای آزمایش اعضای منافقین بود تا دریابند که اعضا چه واکنشی در برابر این اتفاقها نشان میدهند؛ بیشتر اعضا به جز چند نفر که مسالهدار شدند، از این تغییرات تمکین و حتی ابراز خوشحالی کردند؛ البته عجیب نیست افرادی که تن به رفتن به عراق تحت سیطره رژیم بعث میدهند، از طلاق تشکیلاتی و اتفاقهای مانند این خوشحال نشوند.
منافقین؛ دگردیسی از سازمان تا فرقه
گروهک تروریستی منافقین مدتهاست که با اصطلاح سازمان قابل تعریف نیست، بلکه یک فرقه است؛ ما شاهد دگردیسی این فرقه هستیم؛ در واقع آنها از سازمان به فرقه تغییر ماهیت دادند؛ فرقه مشخصاتی دارد، به این معنا که دچار خودکامگی ایدئولوژیک و افراط در عقیده میشود؛ یعنی جان و مال افراد دیگر متعلق به خودش نیست، بلکه به مالکیت فرقه درمیآید؛ فرقه تعیین میکند که اعضا چگونه فکر و زندگی کنند؛ مثلاً در اردوگاه اشرف دستورالعملهایی برای همه مسائل حتی مسائل روزمره وجود داشت؛ در واقع، کنترل همهچیز اعضا در دست سرکردگان فرقه است.
گروگانهای ابدی
از زمانی که منافقین وارد عراق میشوند، ما دیگر نمیتوانیم از کسانی که در اردوگاه حضور داشتند، بهعنوان اعضا یاد کنیم، آنها گروگانهایی هستند که راه بازگشتی ندارند؛ آنها کاملاً در کنترل هستند و نسبت به خیلی از چیزها بیحس شدهاند؛ سرکوب رفتار را در جلسات نقد و بررسی ارزیابی نفسانی گروهک میتوان دید؛ حتی اگر کسی خواب میدید باید صبح برای مسئول تشکیلاتی خود تعریف میکرد؛ همین موضوع سبب شد تا آنها رفته رفته تبدیل به ربات شوند؛ فرقه وطنفروش و آدمفروش به این کار افتخار میکند
خوشرقصی برای آمریکا؛ دلیل عملیاتهای منافقین علیه ایران
قصد آنها اجرای نمایشی برای آمریکاییها بود؛ دقیقاً ۲ روز بعد از عملیات چلچراغ یعنی اشغال شهر مهران، کنگره آمریکا حمایت خود را از گروهک تروریستی منافقین اعلام کرده و آن را بهعنوان اپوزیسیون مورد تمجید قرار داد؛ ۲ هفته بعد از این ماجرا هواپیمای ایرباس ایران در خلیج فارس بر اثر اصابت ۲ موشک شلیک شده از ناو هواپیمابر آمریکا سرنگون شد و ۲۹۰ مسافر آن جان باختند.
کد خبر 6098102