توفان «طلاق» در کشور
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردین ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۱۴۰۲۶۵
طلاق در زندگی مشترک به منظور راهکار خروج از بنبستها تعریف شده است. به مرور زمان طلاق بن بستی در زندگی خانوادگی و تحکیم خانواده شد و راهکار اولیه و اصلی بسیاری از زوجین شد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، راهکار طلاق توافقی اساسا بهدلیل کاهش در اتلاف وقت زوجین در هنگام طلاق مطرح شد، اما به مرور به یکی از بزرگترین خطراتی تبدیل شد که بنیان خانواده را تحت تاثیر قرار میدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سوال اصلی، تبعات خروج آمار طلاق از حد استاندارد و مشروع است. در واقع افسارگسیختگی آمار طلاق چه مشکلاتی را برای جامعه ایجاد میکند؟ آمار طلاق به روشنی روز به ما ثابت میکند جامعه ایران دچار مشکلات متعددی در زمینه شکلگیری، حفظ و ثبات نهاد خانواده است و همچنین باید در مورد روشها و نوع نگاه جامعه به طلاق بازنگری اساسی کرد. علاوه بر آمار تاسفبار طلاق شاهد کاهش حدود هشتدرصدی در آمار ازدواج نیز بودهایم. کاهش میزان ازدواج در شرایطی که جامعه به سوی کهنسالی حرکت میکند و میانگین سنی افراد افزایش یافته هشداری جدی برای جامعه انسانی کشور است.
طلاق، کلید آسیبهایاجتماعی
طلاق یک عامل بسیار موثر در تولید بسیاری از آسیبهای اجتماعی است و یکی از مهمترین آنها تولید فرزندان طلاق است. بخش عمدهای از فرزندان طلاق درگیر انواع مختلفی از آسیبهایاجتماعی مانند اعتیاد، کودکانکار، افتتحصیلی و کاهش عملکردهای اجتماعی میشوند و بهویژه دختران را از نظر مسائل اخلاقی با مشکل مواجه میکند. بهطورکلی پدیده طلاق امروز حدود و مرزهای استاندارد و قابلقبول را پشت سر گذاشته است. درست مانند گردبادی قابلپیشبینی که فضا و نظام اجتماعی جامعه را هدفگذاری کرده است. بنابراین زنگ خطر برای هشیاری مسئولان و مردم به صدا درآمده تا بتوان از رشد این پدیده پیشگیری کرد و آن را کاهش داد.
طلاقهای ثبتنشده!
میزان طلاق اعلام شده از سوی سازمان ثبتواحوال کشور بیانگر طلاق های رسمی و ثبت شده است، بنابراین اگر بخواهیم آمار طلاقهای عاطفی را نیز بر این میزان بیفزاییم در این صورت با شرایطی فاجعهآمیز روبهرو هستیم. در حالحاضر ثابت شده بخش قابلتوجهی از زوجین طلاق رسمی نمیگیرند، اما درگیر طلاق عاطفی هستند. این واقعیت آغازگر مسائل خطرناکی میان زوجین مانند خیانت است، زیرا نوع برخورد زوجینی که درگیر طلاق عاطفی هستند به هیچعنوان دوستانه و همدلانه نیست.
فرزندی که پدر یا مادر ندارد
قطع ارتباط جدی میان فرزندان و یکی از والدین آثار مخربی بر آنها دارد. جلوه بصری طلاق را امروزه با تعداد زیاد و قابلتوجه زنان سرپرستخانوار مشاهده میکنیم. هر چند این آمار در کلانشهرها یا شهرهای مختلف متفاوت است، اما آمار قابل توجه آن سبب آسیبهای جدی به زنان شده است. اغلب این زنان درحالی سرپرست خانوار میشوند و مسئولیت نگهداری فرزند را برعهده دارند که دارای شغل نیستند و توانمندی خاص و قابلاشارهای نیز ندارند. قطعا این زنان و فرزندان آنها درگیر آسیبهای بسیار جدی در بستر جامعه میشوند و نگاه نامتعارف و ابزاری بخشی از جامعه به این زنان تنها نمونه کوچکی از آنهاست. از سوی دیگر مسائل تامین معیشت خانواده و همچنین کنترل شرایط زندگی از نمونه مشکلات مهم دیگر این زنان است. در واقع آنها علاوه بر نقش زن خانواده مرد نیز هستند و اغلب فقدان زمان مجال رسیدگی و تربیت درست فرزندان را از آنها میگیرد. این اقشار با آسیبهای خاص و بسیار متفاوتی مواجهاند. در ایفای نقش مادری و مراقبت از فرزند به میزان کمی موفق خواهند بود، زیرا باید جبران خلأ وجود پدر را نیز برای فرزندان پر کنند. اغلب این زنان پس از طلاق عهدهدار نگهداری و مراقبت از فرزند خود نیز هستند. آنها در انجام وظایف مادری خود اغلب ناموفق هستند و نمیتوانند خلأ نبود پدر را برای فرزندان پر کنند.
حمایت قانونی لازم نمیشود
بهرغم تمام مشکلات فوقالذکر و همچنین مشکلاتی که مجال گفتن آنها در این مقال نمیگنجد قوانین کافی در زمینه حمایت از زنان سرپرست خانوار نیز وجود ندارد و به این دلیل گاهی این زنان با مشکلاتی روبهرو میشوند و قدم در راهی میگذارند که بازگشت از آن امکانپذیر نیست. حمایت از زنان سرپرست خانوار هر چند اکنون وجود دارد، اما کافی نیست. دامنه فقر در میان زنان سرپرست خانوار بسیار وسیعتر از سایر افراد در جامعه است. این زنان که زمانی طعم تلخ ناکامی و شکست را در زندگی زناشویی چشیدهاند و اختتام زندگی آنها به طلاق منجر شده است، حال باید دوباره ناکامی و شکست در تامین نیازهای زندگی را بر دوش بکشند. این ناکامی و شکست گاهی این زنان را بهشدت رنجور و خسته میکند و آنها در مقابل مشکلات کم میآورند و در نهایت تسلیم فشارهای جامعه و درگیر آسیبهای اجتماعی میشوند.
زنگ خطری که بهصدا درآمد
زنگ خطر برای آینده جامعه به صدا درآمده و قادر به ایجاد تزلزل در نظام اجتماعی کشور است. بنابراین باید برای خانواده و تحکیم آن فکری اساسی کرد. در رأس این اقدامات مسئولان دولتی وجود دارند. دیگر زمان آن فرا رسیده فریادهای هولناک و رسای طلاق را از بستر جامعه بشنوند و برای مواجهه و مقابله با آن اقدامات اساسی انجام دهند. طبیعی است برخی زوجین نتوانند با یکدیگر کنار بیایند و با یکدیگر متارکه کنند. در واقع طلاق در بازهای قابل قبول بهعنوان یک مساله اجتماعی پذیرفتنی است و میتواند دلایل و توجیهات اجتماعی داشته باشد و میشود درباره آن بحث و تبادل نظر کرد. آمار طلاق در سال گذشته از سال 1344 تا به امروز در تاریخ ایران بیسابقه بوده و یک رکورد به حساب میآید. این آمار نمود هشداری خاص است که نشانههای خود را بهویژه در حوزه تنزل در بنیان اجتماعی خانواده نشان میدهد.
لزوم اهمیت به آموزش
«حدود یک سوم و 30درصد از ازدواجها به طلاق منجر میشود و در پارهای ازشهرها نیمی از ازدواجها مختوم به طلاقاند. اگر در نظر داشته باشیم که بیشترین طلاقها در پنج سال اول زندگی مشترک رخ میدهند، آنگاه میپذیریم که جامعه در حل بحرانهای خانوادگی ماهر نبوده و تاحدود زیادی ناتوان است.» این را رئیس انجمن آسیبشناسی ایران میگوید. کوروش محمدی میافزاید: خانوادهها با نگاه غیرماهرانه، آماتور و مبتنی بر احساس با فرزندان خود برخورد میکنند و سبکهای رایج فرزندپروری و اصولتربیتی در خانوادهها و همچنین نظام تعلیم و تربیت که شامل مدارس و دانشگاه میشود نیازمند اصلاح هستند تا در آینده شاهد رشد بیشتر پدیده طلاق در جامعه نباشیم. او خاطرنشان میکند: مطالعات قبلی صورت گرفته به طلاق حاکی از وقوع کمتر این آسیباجتماعی در میان خانوادههای تحصیلکرده یا با وضعیت مالی مساعد بود. همچنین طلاق در مناطق شهری و برخوردار بیش از مناطق روستایی و کمبرخوردار رخ میداد، اما آمارهای فعلی نشان از حقیقتی هولناک دارد. محمدی میافزاید: مطالعات امروز که در حال تکمیل و بهروزرسانی هستند نشاندهنده این حقیقت تلخ هستند که طلاق امروز بدون مرز و حدود است. در واقع معادلات در تحقیقات قبلی به همریخته و آمارهای حاصله قابل اتکا نیستند. امروز طلاق در میان تحصیلکردگان و خانوادههای ساکن در مناطق کمبرخوردار نیز بسیار رخ میدهد و جامعه با پذیرش و مقبولیت بیشتری با طلاق مواجه شده است. در واقع جامعه امروز به مرور با بحث طلاق پیوند برقرار کرده و با آن آشتی کرده است. او میگوید: اتفاق شوم آشتی جامعه با اعتیاد درحال حاضر درباره طلاق تکرار میشود. زمانی افراد جامعه نسبت به اعتیاد حساسیت بالایی داشتند، اما امروز در حالی که اعتیاد رشد کرده و حجم وسیعی از افراد را درگیر خود کرده جامعه حساسیت زیادی به آن نشان نمیدهد. اعتیاد زمانی بیماری مردانه محسوب میشد اما امروز مرزهای جنسیتی را پشتسر گذاشته و بلای خانمانسوز زنان و مردان با یکدیگر است. محمدی هشدار دارد: جامعه به مرور زمان با طلاق نیز به همزیستی مسالمتآمیز رسیده است و تحت عنوان طلاق توافقی زوجین مساله طلاق را در میان یکدیگر پذیرفتهاند و امروز حجم زیادی از طلاقها در محاکم قضائی با توافق انجام میشوند. رئیس انجمن آسیبشناسی ایران میگوید: افزایش آمار بیسابقه طلاق در جامعه بر مساله ازدواج تاثیر منفی میگذارد و این تاثیر منفی در کاهش آمار ازدواج در سال گذشته مشهود است. از سوی دیگر گسترش بسیاری از آسیبهای اجتماعی سن ازدواج را نیز مورد هدف قرار میدهد و این واقعیت بهصورت آسیبی جدی مطرح است. امروز سن ازدواج نسبت به سالهای قبل بالاتر رفته و کاهش آمار ازدواج زنگ خطر برای جامعه است، زیرا جامعه برای ادامه حیات مفید نیازمند جوان تر شدن و زاد و ولد است و باید به مانند 20 سال قبل دوباره به هرم جمعیتی با میانگین بالای سنین جوانی برسیم. محمدی میافزاید: این آسیبها بنیان خانواده را تضعیف میکنند و مسائل اخلاقی را در جامعه رشد میدهند. سن ازدواج را دچار تغییرات ناخوشایند میکنند و آسیبهای نوپدیدی مانند ازدواج سپید را در جامعه و برخی از کلانشهرها رشد میدهند.
منبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: طلاق آسیب اجتماعی طلاق عاطفی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۱۴۰۲۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آمار جمعیت ایران تا سال ۲۰۵۰ اعلام شد
به گزارش تابناک،شفقنا نوشت: معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران ضمن تاکید بر نقش «خانواده» در ایجاد فرهنگ سلامت گفت: در سال ۲۰۵۰ جمعیت افعانستان به نزدیک به ۹۰ تا ۱۰۰ میلیون نفر، جمعیت پاکستان به حدود ۴۰۰ میلیون نفر و جمعیت عراق به ۹۰ تا ۱۰۰ میلیون نفر میرسد و جمعیت کشور ما هم به حدود ۹۰ میلیون نفر میرسد که باید به بحث جمعیت کشور توجه کنیم.
علیرضا اولیائی منش اظهار کرد: ادبیات علمی و مطالعات جهانی نشان میدهد که موضوع مشارکت مردم تا سطح محلات پیش رفته است؛ اما درباره مشارکت خانواده در حوزه سلمت خیلی مطلبی وجود ندارد؛ چراکه خانواده و خانواده محوری خیلی در ادبیات غربی جایگاهی ندارد.
وی با بیان اینکه دنیا در حوزه سلامت مطالعاتی تا سطح محله داشته است؛ اما پس از آن به سطح فرد و نه خانواده تاکید دارد، توضیح داد: مطالعات جهانی پس از سطح محله، فرد محور میشود و درواقع محوریت خانواده مخصوص جوامع اسلامی و سنتیتر است که به باغ وحش دهکده جهانی نپیوستهاند و در این فرهنگ است که مادر به عنوان محور خانواده شکل دهنده این تمدن نوین است که ما میخواهیم مدعی آن باشیم.
معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران، ادامه داد: زنان این جامعه باید در شکل دهی این رویکرد نوین و مقابله با این هجمه پوچ موجود در سطح دنیا که ته آن افسردگی و پوچی است مقابله کنند. باید به فرهنگ زیبا، سنتی و عیر ماشینی خود برگردیم و خودباوری داشته باشیم. فکر نکنیم مدینه فاضله جای دیگری است. اعتقادم این است که اگر شرایط اقتصادی فراهم باشد مردم باید جهان گردی کنند، دنیا را ببینید و بعد به کشور برگردند و با عشق و علاقه به داشتههای خود بچسبند.
اولیائی با بیان اینکه فضای مجازی ایده الهایی دست نیافتنی برای مردم میسازد، با اشاره به مطالعهای انجام شده در این خصوص عنوان کرد: مطالعهای انجام شده در سوئیس میگوید افرادی در کشورهای غرب در فضای مجازی غرق هستند ۴۰ درصد افسردهتر از بقیه مردم هستند؛ چراکه فضای مجازی انسان را از فضای واقعی دور میکند.
وی با تاکید بر اینکه باید به خانواده محوری برگردیم، درباره اهمیت امیدآفرینی افزود: در همه دنیا تلاطم و مشکلات اقتصادی وجود دارد؛ اما در این حوزه امید آفرینی خیلی مهم است. ازدواج را خیلی سخت گرفتیم، حوزههای فرهنگی باید روی بحث ازدواج آسان تاکید کنند. در سال ۲۰۵۰ جمعیت افعانستان به نزدیک به ۹۰ الی ۱۰۰ میلیون نفر، جمعیت پاکستان به حدود ۴۰۰ میلیون نفر و جمعیت عراق به ۹۰ الی ۱۰۰ میلیون نفر میرسد و جمعیت کشور ما هم به حدود ۹۰ میلیون نفر میرسد که باید به بحث جمعیت کشور توجه کنیم.
معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران، تصریح کرد: ازدواج و فرزندآوری یک موضوع نشاط آفرین است، اغلب جوانان اگر ذرهای امید داشته باشند، علاقمند به ازدواج و فرزند آوری هستند؛ اما در حال حاضر قدری ناامید هستند و آینده را بدون پایداری میبینند. باید در حوزه امید آفرینی کار کنیم و متقابلا مسئولین نیز در حوزه ثبات اقتصادی فکری کنند تا امید ایجاد شود.
اولیائی با اشاره به تاسیس “خانههای مشارکت مردم” توسط دانشگاه علوم پزشکی تهران در سطح محلات تهران، توضیح داد: پیشتر فقط یک خانه مشارکت مردم در منطقه ۱۷ تهران یعنی مرکز مهرگان را داشتیم، اما در حال حاضر به ۱۰ منطقه رسیده است. این خانههای مشارکت همان مراکز جامع سلامت ما هستند که هیات امنای مردمی دارند و در بحث آسیب شناسی مشکلات محله کار میکنند، خودشان آسیب شناسی و نیاز سنجی و برنانه ریزی میکنند.
وی با اشاره به اینکه محوریت ما باید اهمیت دادن واقعی به مردم باشد، خاطرنشان کرد: دستورالعملی شهرداری تهران برای یکپارچه کردن مسائل مربوط به این حوزه آماده کرده است که ویرایش آخر را میگذراند و بخش بهداشت هم یکی از بخشهای آن است.
معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران، درباره ارتباط بین اقتصاد و سلامت نیز توضیح داد: کاملا بحثهای اقتصادی بر روی سلامت مردم موثر است، اما از آن مهمتر اثر چشم و هم چشمیها بر سلامت است. از سوی دیگر مردم باید برای حل مشکلات اقتصادی پای کار آیند. نمیتوان همه بار این موضوع را از دولت طلبید. اگر این مشارکت مردمی محقق شود در حوزه اقتصاد هم اتفاقات خوبی میافتد، نباید فرهنگ تجمع ثروت را داشته باشیم.