Web Analytics Made Easy - Statcounter

جامعه > آسیب‌ها - روزنامه شهروند نوشت: «محمدرضا» و «جواد» و «محمد» و «علی» آگهی زده‌اند؛ آگهی فروش چشم و کلیه. خلاصه ماجرا همین است. «محمدرضا» یکی از چهار دوستی است که چند سال پیش از دهدشت کهگیلویه‌وبویراحمد برای کار به تهران آمدند و حالا مادر یکی‌شان باید در بیمارستان عمل قلب باز کند.

«محمدرضا» حالا به «شهروند» می‌گوید برای تأمین هزینه عمل مادر دوستش و البته به دلیل فرستادن پول برای خانواده‌اش با دوستانش در آگهی فروش اعضا همراه شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او پیش از این دستفروش بوده، حالا بیکار است و می‌گوید بعد از دادن آگهی، مردم با او تماس می‌گیرند و همدردی می‌کنند: «همین همدردی یک دنیا می‌ارزد.»

«جواد»، دوست محمدرضا است و یکی از کسانی که می‌خواهد یک چشمش را بفروشد. او هم به «شهروند» می‌گوید سه برادرش معتادند، خانواده‌اش وضع مالی خوبی ندارند و فروختن یک چشم برایش کار سختی نیست.
«محمدرضا» و «جواد» نمی‌دانند که نباید امیدی به این آگهی داشته باشند. وزارت بهداشت قبل از این و با منتشرشدن تصویر آگهی فروش چشم، اعلام کرده است که این آگهی‌ها شبیه جوک است. محمد آقاجانی، معاون پیشین درمان وزیر بهداشت پیش از این گفته است: «فروش چشم اصلا امکان‌پذیر نیست و بیان چنین موضوعی شبیه جوک و فکاهی است. اساسا پیوند چشم آن هم از فرد زنده امکان‌پذیر نیست و هرکس چنین ادعایی کرده است، حتما یک فرد شیاد است که هیچ آشنایی با نظام سلامت ندارد و قصد شوخی داشته است. در ایران و دنیا در مورد چشم فقط پیوند قرنیه وجود دارد که آن هم فقط از افراد مرگ مغزی انجام می‌شود. در ایران برای این کار بانک قرنیه وجود دارد و خارج از چارچوب بانک قرنیه و پیوند قرنیه از فرد دچار مرگ مغزی امکان انجام پیوند وجود ندارد.»

محمدرضا، ٢٠ساله اهل دهدشت

چند سالتان است؟

٢٠سال.

اهل کدام شهرید؟

دهدشت در استان کهگیلویه وبویراحمد.

تحصیلاتتان چقدر است؟

تا پیش‌دانشگاهی تجربی خوانده‌ام.

در آگهی شما آمده چهار نفرید و دو چشم و دو کلیه‌تان را در مجموع برای فروش گذاشته‌اید. شما کدام‌یک از اعضا را می‌خواهید بفروشید؟

یک چشمم را.

چند می‌فروشید؟

اگر مشتری پیدا شود، ١٥٠ تا ١٦٠میلیون.

قیمت را از کجا و بر چه اساسی تعیین کرده‌اید؟

از یک‌سری سایت‌هایی که آگهی فروش اعضا می‌زنند. با چند نفر هم مشورت کردیم، گفتند رقم خاصی نمی‌شود برایش تعیین کرد، می‌شود تا بی‌نهایت قیمت معلوم کرد، بستگی به این دارد که چقدر مشتری برایش پیدا شود.

حالا چرا چشمتان را می‌خواهید بفروشید؟ در آگهی نوشته دو دوست دیگرتان کلیه‌شان را برای فروش گذاشته‌اند.

بله ما چهار دوست هستیم که دونفرمان کلیه و دونفرمان یک چشم‌مان را برای فروش گذاشته‌ایم. من چشمم را گذاشتم به این دلیل که شنیده‌ام نداشتن یک کلیه خیلی سخت است، بعدش آدم اذیت می‌شود و مدام باید رعایت کند و هر غذایی را نمی‌شود خورد. کلیه کلا حساس است.

از چشم که حساس‌تر نیست! شما سخت‌تان نیست یک چشمتان را از دست بدهید؟

بالاخره یک چشم دیگرم هست. من دیده‌ام که قبلا کسان دیگری برای فروش یک چشمشان آگهی داده‌اند. با یک چشم هم می‌شود زندگی کرد. من هم مجبورم، اگر مجبور نبودم، این کار را نمی‌کردم.

چرا مجبورید؟ وضع مالی‌تان چطور است؟

راستش را بخواهید مادر یکی از دوستانم، عمل قلب باز دارد و باید خیلی فوری عمل شود. گفته‌اند عملش ٤٨‌میلیون تومان پول می‌خواهد. او برای تأمین این پول، آگهی فروش کلیه زد و ما هم برای این‌که با او همدردی کنیم، آگهی زدیم.

او یکی از همین چهارنفر است که در آگهی‌تان نوشته‌اید؟

بله.

شما می‌گویید که برای همدردی با دوستتان این کار را کرده‌اید، به هرحال اگر برای چشمتان مشتری پیدا شود، این کار را می‌کنید یا نه؟

بله حتما.

یعنی هر سه‌نفرتان می‌خواهید به او کمک کنید؟

بله.

خودتان نیاز ندارید؟

مطمئنا داریم. ما می‌خواهیم او فکر نکند تنهاست ولی اگر هم این پول دستمان بیاید، بقیه‌اش را به زخم خودمان می‌زنیم.

اگر آنطور که شما می‌گویید، عمل قلب مادر دوستتان ٤٨‌میلیون تومان می‌شود، لازم نیست همه‌تان این کار را بکنید.

بله، ولی خب من می‌دانم که این کار غیرقانونی است و از آن طرف گروه خونی‌ها فرق دارد و پیداکردن کسی که شرایطش جور باشد، سخت است، به همین دلیل ممکن است اگر یک‌نفر آگهی داده باشد، دیرتر موفق شویم، ما چهارتایی آگهی دادیم که شانس‌مان بیشتر شود.

الان در تهران زندگی می‌کنید؟

بله چندسال است که در تهران کار و زندگی می‌کنم.

با آن سه نفری که در مشخصاتشان در آگهی آمده زندگی می‌کنید؟

بله در خانه‌ای اجاره‌ای در یافت‌آباد. آنها هم از ٥ تا ٩‌سال است که از دهدشت به تهران آمده و کار می‌کنند.

ماهی چقدر اجاره می‌دهید؟

ماهی ٤٠٠‌هزار تومان.

کارتان چیست؟

من و رفقایم دو سه سال اولی که به تهران آمدیم در رستوران کار می‌کردیم. بعدش دیگر همه‌جا رفتیم، بنگاه و... و اخیرا هم دستفروشی می‌کردم ولی الان کار نمی‌کنم.

درآمد این چندسال هر ماه چقدر بوده؟

حدود یک‌میلیون تومان. ولی خب مشکلات دستفروشی زیاد است، چندبار جنس‌هایمان را از ما گرفتند و راستش ما هم خسته شدیم.

پس دلیلتان برای دادن این آگهی، فقط کمک به مادر دوستتان نیست.

خب به هرحال اگر این پول دستمان بیاید، خیلی خوب است.کمک زیادی به ما و خانواده‌هایمان می‌کند. دوستانم هم یا کارگری کرده‌اند یا دستفروشند و پولی ندارند. آن دوستم هم که مادرش بیمار است الان بیکار است.

مادر دوستتان چندوقت است که در بیمارستان بستری است؟

چهارماه است در یکی از بیمارستان‌ها بستری است و به زحمت پول بستری‌اش را جور کرده‌ایم.

بیمه نیست؟

بیمه معمولی هست ولی با دفترچه می‌گویند اینقدر.

هم‌خانه‌هایت چندسالشان است؟

دو تایمان ٢٠ساله‌ایم، دو تایمان ٢٣ساله.

خانواده شما هم در دهدشت زندگی می‌کنند؟ چند خواهر و برادرید؟

بله آن‌جا هستند. دو خواهر و یک برادر دارم. وضع مالی آنها هم خوب نیست.

چند روز است آگهی زده‌اید؟

حدود یک هفته.

در کدام خیابان‌ها زده‌اید؟

در خیابان‌های بالای شهر که مشتری بهتری پیدا شود.

در این مدت چند نفر به شما زنگ زده‌اند؟

نمی‌توانم دقیق بگویم ولی در مجموع حدود ٣٠ نفر می‌شوند.

مشتری‌اند؟

بیشترشان زنگ می‌زنند و همدردی می‌کنند. مشتری جدی تا به حال پیدا نشده. البته همان همدردی هم خیلی مهم است. وقتی می‌شنویم مردم هم درد ما را درک می‌کنند و ناراحتند، دلمان گرم می‌شود.

اگر بر فرض مشتری پیدا شود، می‌دانید که چنین عملی کلا غیرقانونی است و از آدم زنده، چشم پیوند نمی‌زنند. در این‌باره فکری کرده‌اید؟ یا اگر اصلا پیدا شد، دکتری می‌شناسید که این کار را انجام دهد؟

من از قانون خبری ندارم و دکتری هم نمی‌شناسیم. دیده بودیم که قبلا این کار را کرده‌اند. امیدواریم که کسی پیدا شود و راهش را بلد باشد.

اگر مشتری پیدا شود، واقعا این کار را می‌کنید؟

بله می‌کنم. البته حرف زدن خیلی راحت است، موقع عمل نمی‌دانم همین‌قدر مطمئن باشم.

اگر کسی ٢٠٠‌میلیون تومان بدهد و همین فردا بخواهد عمل کند، این کار را می‌کنی؟

اگر واقعا سریع باشد و به درد کار و نیتمان بخورد، بله حتما.

 

جواد، ٢٣ ساله، اهل دهدشت

شما هم می‌خواهید چشم‌تان را بفروشید؟

بله.

چرا؟

والا هر چهارتای ما زندگی درست‌وحسابی نداریم. از وقتی بچه بودیم کار کرده‌ایم، ولی هر روز یک بلایی سرمان آمده و نتوانسته‌ایم یک زندگی برای خودمان جمع‌وجور کنیم. یا پول‌مان را می‌خورند یا خانواده قرض دارد و باید به آنها برسیم، حالا هم که مادر رفیق‌مان افتاده بیمارستان و عملش خرج برمی‌دارد. ما در این شهر همه کار کرده‌ایم، اما به نتیجه نرسیده‌ایم.

چه کارهایی؟

از آشپزی تا کارگری ساختمان و مشاور املاکی و دستفروشی. ما فقط دزدی نکرده‌ایم وگرنه همه کار کرده‌ایم.

وضع خانواده‌تان چطور است؟

پدر من ٣٠‌سال است که کارمند یک اداره است و اخیرا به دلیل این‌که خانه‌اش به نام عمویم است و او هم بدهی بالا آورده، خانه‌اش را دارند می‌گیرند.

در خانواده چند نفرید؟

ما چهار پسر و یک دختریم. از چهار پسر خانواده، سه نفرشان معتادند و فقط من نیستم. در همه این هشت‌سالی که در تهران کار کرده‌ام، مدام برای آنها پول فرستاده‌ام. باورتان می‌شود اگر بگویم کلا چهار تا پنج دست لباس برای خودم خریده‌ام؟ خب قطعا وضعیتم خوب نیست که می‌خواهم چشمم را بفروشم.

چند می‌خواهید بفروشید؟

١٥٠ تا ١٦٠‌میلیون تومان.

اگر مشتری پیدا شود، واقعا این کار را می‌کنید؟

بله، واقعا این کار را می‌کنم. اگر بخواهم کار کنم، ١٥‌سال طول می‌کشد تا ١٥٠‌میلیون تومان پول داشته باشم، تازه اگر هیچ خرجی نکنم، یعنی وقتی ٣٨ساله بشوم با بدبختی شاید این پول را داشته باشم.

اگر بر فرض این پول دست‌تان بیاید، غیر از کمک به مادر دوست‌تان می‌خواهید با آن چه کنید؟

همه‌اش را می‌دهم به خانواده‌ام.

خب آنها اگر بفهمند پول چشم‌تان است، چه برخوردی خواهند داشت؟

من زیاد خانه‌مان نمی‌روم، از کجا می‌خواهند بفهمند.

می‌دانید که این آگهی شما غیرقانونی است و اصلا چنین عملی در ایران انجام نمی‌شود؟

بله، شنیده‌ام غیرقانونی است. به من گفته‌اند، ولی خب هر کاری در ایران می‌شود انجام داد. من می‌خواهم با رضایت خودم یک عضو بدنم را بدهم، عاقل و بالغم.

چرا کلیه‌تان را نمی‌فروشید؟ امکان موفق‌شدن در فروش آن خیلی بالاتر است.

کلیه، هم نگهداری بعدش سخت است، هم پولش کمتر است، آدم با یک چشم هم می‌تواند زندگی کند.

در این مدت تماس‌ها با شما چطور بوده است؟

عده‌ای زنگ می‌زنند و به ما می‌خندند، عده‌ای دلداری می‌دهند، عده‌ای هم می‌گویند ما می‌آییم و قرار می‌گذاریم و ...

در این مدت چرا برای حل مشکلات‌تان وام یا قرض نگرفته‌اید؟

چندبار رفتیم بانک، وام؛ ضامن و چک و... می‌خواهد، من ندارم.

بیمه هستید؟

بیمه سلامت همگانی.

تحصیلات‌تان چقدر است؟

فوق‌دیپلم معماری دارم، از دانشگاه آزاد دهدشت. ترم یک بودم که برای کار آمدم تهران، این‌جا کار می‌کردم و موقع امتحانات می‌رفتم دانشگاه، تا هزینه‌اش دربیاید، بعدش هم که فقط کار کردم. من از بچگی ورزشکار هم بوده‌ام، انواع و اقسام ورزش‌ها: کشتی، تکواندو، فوتبال، فوتسال.

چرا ادامه ندادید؟

ورزش‌کردن و ادامه‌دادن آن هم پول می‌خواهد، بالاخره دستکش خوب، کفش خوب، ما پولش را نداشتیم. ما در خانواده‌مان همیشه دعوا بود، کسی نبود به ما برسد. ١٠ساله بودم که یکی از برادرهایم، جلوی من با تیغ خودش را زد، همه‌اش خودزنی و خودکشی و دعوا و جروبحث. اصلا نمی‌دانم محبت چیست.

می‌دانید که خیلی‌ها ممکن است فکر کنند این آگهی شما کلاهبرداری است و برای پول درآوردن بیشتر این کار را کرده‌اید.

بیایند وضع ما را ببینند، بهشان ثابت می‌شود.

۴۷۴۷

کلید واژه‌ها : اهدای عضو - پیوند اعضا -

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: اهدای عضو پیوند اعضا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۱۴۱۴۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پنجره‌ای رو به شفافیت

به گزارش همشهری آنلاین، سعید لطفی؛ دبیر اتحادیه مشاوران املاک تهران در روزنامه همشهری نوشت، از خبرها چنین برمی‌آید که به‌زودی قرار است هویت ارکان آگهی‌های ملکی احراز شود و سکوهای اینترنتی فقط مجاز به انتشار آگهی‌های با اصالت باشند؛ یعنی فقط آگهی‌هایی منتشر شوند که پاسخ استعلام آنها از سامانه ملی املاک و اسکان مثبت باشد. طبیعتاً در این آگهی‌ها هویت مالک، ملک و آگهی‌دهنده احراز شده و می‌توان اطمینان داشت که ملک، واقعی است و آگهی‌دهنده به ‌قصد قیمت‌سازی، اخلال در بازار یا هر مقصود دیگری اقدام به درج آگهی نکرده است.
اگر بگوییم چنین کاری که منجر به اصالت‌بخشی به آگهی‌های حوزه مسکن می‌شود کار مهمی نیست و اثری در فضای بازار ندارد، بی‌انصافی است، اما با این کار هر اندازه هم که خوب و کارشناسی باشد، نمی‌توان انتظار معجزه داشت. حتماً متولیان این سیاست هم می‌دانند که درد بازار مسکن و اجاره، فقط آگهی‌های توخالی، تکراری یا دروغ نیست و در این ‌سوی ماجرا، بازار با کسری تولید مسکن، حرفه‌ای نبودن بازار اجاره و بدتر از همه، پایین آمدن قدرت خرید مردم مواجه است.
آگهی‌های بااصالت مانع از سردرگمی مردم خواهند شد و نمای بازار و برآوردهای قیمتی آن را به واقعیت نزدیک‌تر می‌کنند، اما از این کار نمی‌توان بیش از شفاف‌سازی ویترین بازار انتظاری داشت. واقعیت این است که هر اندازه کار خوبی باشد، نمی‌تواند راه را برای خانه‌دار شدن کسی که قدرت خریدش را از دست داده، کوتاه کند.
دولت در طرح نهضت ملی مسکن به ‌دنبال خانه‌دار کردن اقشاری است که در مقابل تورم افسارگسیخته سال‌های اخیر در بازار مسکن خلع سلاح شده‌اند و رؤیای خانه‌دار شدن آنها در بازار آزاد، محقق شدنی نیست. امیدواریم گره‌های این نهضت، باز شود و بخشی از نیازمندان مسکن کشور، خانه‌دار شوند.
در این میان، دولت و مجلس در تلاش هستند با استفاده از ابزارهای قانونی، سفته‌بازی، احتکار و قیمت‌سازی را در بازار مسکن حذف کنند یا به حداقل برسانند.
در آن‌سوی ماجرا، سال‌هاست که راه‌اندازی اجاره‌داری حرفه‌ای، حداقل روی کاغذ، یکی از برنامه‌های متولیان حوزه مسکن برای ساماندهی بازار و کمک به مستأجران است و هر سال، تدابیری برای حمایت مالی از مستأجران نیازمند از طریق پرداخت وام کمک ‌ودیعه مسکن اندیشیده می‌شود.
همه این اقدامات تلاش‌هایی هستند که برای جبران کاستی‌های حوزه مسکن انجام می‌شوند و صرفاً پرداختن به آنها نشان می‌دهد که سیاستگذاران هم از دردهای واقعی بازار مسکن اطلاع دارند.
آگهی‌های اینترنتی مسکن هم یکی از اجزای این بازار هستند و برنامه‌هایی که برای اصالت‌سنجی آنها اجرا می‌شود، ناشی از نیازهایی هستند که در این حوزه احساس شده و هرگز نمی‌توانند خلأهای ناشی از کمبود تولید، نبود اجاره‌داری حرفه‌ای یا پایین بودن قدرت خرید مردم را جبران کنند، اما در جای خودش یک اقدام درست و ضروری برای شفاف‌سازی بازار است.
صنف مشاوران املاک سال‌هاست که به شیوه درج آگهی‌های مسکن و عملکرد سکوهای اینترنتی انتقاد داشته و از اقداماتی که اوضاع این حوزه را بهتر کند، حمایت خواهد کرد. در جریان طرحی که اکنون برای اصالت‌سنجی آگهی‌ها در دستور کار قرار گرفته، هیچ‌گونه مشورت یا نظرخواهی با این صنف نشده، اما ما امیدواریم که نتایج آن به نفع مردم باشد؛ به‌خصوص در آستانه فصل نقل‌وانتقال مسکن، گرهی از کار مستأجران و جویندگان بازار اجاره باز کند. شیوه فعلی درج آگهی‌های ملکی، در وضعیت بازار بی‌تأثیر نیست و ما بارها دیده‌ایم که عده‌ای حتی اشخاص حقوقی نظیر بانک‌ها، چگونه با درج انبوهی از آگهی‌های بدون اصالت، به‌دنبال فضاسازی و قیمت‌سازی بوده‌اند. اینکه احراز هویت و استعلام آگهی‌ها، دست منتشرکنندگان آگهی دروغ را کوتاه کند، بسیار عالی است و امیدواریم در کنار سایر اقدامات مثبت برای تولید و عرضه مسکن، به بهبود شرایط ناگوار بازار کمک کند.

کد خبر 846870 منبع: روزنامه همشهری برچسب‌ها قیمت مسکن و زمین ثبت‌ اسناد و املاک کشور مسکن مسکن اجاره سامانه ملی املاک و اسکان کشور

دیگر خبرها

  • گفتگو با پاکبانی که شادیش در شب عملیات وعده صادق پربازدید شد
  • مستند «آقای خاص» کشتی برای اولین بار از تلویزیون
  • گفتگو با نویسنده و بازیگر نمایش‌های طنز رادیو
  • انتشار آگهی در سکوهای اینترنتی به شرط ثبت‌نام در سامانه املاک و اسکان
  • از اولین پیوند کلیه در ایران تا حس و حال اهداکنندگان
  • (عکس) محسن رضایی در جمع اعضای شریان
  • گفتگو با فرماندار راور درباره خسارات سیل به این شهرستان
  • سکو‌های انتشار آگهی املاک ساماندهی می‌شوند
  • هشدار تند به دو پلتفرم فعال در خرید، فروش مسکن
  • پنجره‌ای رو به شفافیت