خودشیفتهها چگونه هستند؟
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردین ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۱۴۱۸۰۳
خودبزرگبینی یا خودشیفتگی نوعی اختلال است که با احساس عمیق اهمیت به خود و تصور بینظیر بودن مشخص میشود. خودبزرگبینها خودشان را آدمهای خاصی میپندارند و انتظار دارند بهطور خاصی با آنها رفتار شود.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از آرمان امروز، خود بزرگ بین ها تحمل انتقاد برایشان سخت است و در مقابل انتقاد، خشمگین میشوند و منتقد را به نادانی و حماقت متهم میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روانپزشکان میگویند وجود چند علامت از بین علائم زیر برای تشخیص خودشیفتگی ضروری است:
۱- فرد احساس خودبزرگبینی مبنی بر مهم بودن خود دارد. مثلا در دستاوردها و استعدادهای خود مبالغه میکند.
۲- فرد همیشه احساس موفقیت، قدرت، زیبایی و عشق به خود دارد.
۳- معتقد است فردی استثنائی و خاص است و فقط افراد (یا نهادهای) خاص میتوانند او را بفهمند یا با او نشست و برخاست داشته باشند.
۴- احساس برتری یا شایستگی دارد، یعنی انتظارهای غیرمنطقی برای مدارای خاص و مطلوب یا موافقت حتمیبا توقعهای خود دارد.
۵- در روابط بینفردی استثمارگر است، یعنی برای رسیدن به اهداف خود از دیگران بهرهکشی میکند.
۶- فاقد حس همدلی است. نسبت به شناخت و همانندسازی با احساسهای دیگران تمایلی ندارد و فقط به مشکلات خود فکر میکند.
۷- همیشه معتقد است دیگران به او حسودی میکنند.
۸- رفتارهای خودخواهانه و پرنخوت نشان میدهد.
خودشیفتهها را در یک تقسیمبندی میتوان به گروههای زیر تقسیم کرد:
۱) خودشیفته نخبهگرا: این عده احساس افتخار و قدرت میکنند و تمایل دارند مقام و موفقیتهای خود را به رخ دیگران بکشند. نخبهگرا معمولا در حال ترقی است و شدیدا به ارتقای درجه خود مشغول است.
۲) خودشیفته عاشقپیشه: تمایل دارد اغواگر باشد، با این حال از صمیمیت واقعی اجتناب میکند. اینگونه افراد خیلی دوست دارند افراد ساده لوح و از لحاظ هیجانی نیازمند را وسوسه کنند و آنها را طوری به بازی بگیرند که بهطور فریبندهای نشان دهند دوست دارند با آنها رابطه نزدیکی داشته باشند، با این حال تنها علاقه واقعی آنها این است که بهطور موقت از دیگران بهرهکشی کنند.
۳) خودشیفتههای غیراخلاقی: این دسته بیوجدان، فریبکار، خودپسند و استثمارگرند. حتی وقتی معلوم میشود آنها به خاطر انجام دادن رفتار غیرقانونی گناهکار هستند، نگرش بیاعتنایی دارند و به گونهای عمل میکنند که انگار قربانی را باید بهخاطر بیتوجهی به آنچه روی داده است، سرزنش کرد!
۴) خودشیفتههای جبرانی: این گروه منفیگرا و لجبازند و میخواهند احساسهای عمیق حقارتشان را خنثی کنند در نتیجه میکوشند خود را برتر و استثنائی جلوه دهند.
۵) خودشیفتههای بزرگتر: گاهی اجتماع باعث میشود که افراد بهصورت کاذب دچار اعتمادبهنفس شوند یعنی بلهقربانگوییها و تعریف و تمجید بیش از اندازه و بها دادنهای بیمورد که بهصورت ریاکارانه و چاپلوسانه است، میتواند بستری شود برای اینکه افراد تصور کنند نسبت به دیگران برتری دارند. کمکم فرد باورش میشود که من آدم مهمیهستم، من زیباترین هستم و بهترینم، در حالی که حتی شاید افرادی که این جملهها را به فرد میگویند اصلا اعتقاد واقعی به این تعریف و تمجیدها نداشته باشند. این افراد حس میکنند که برتر از دیگران هستند و تحمل انتقاد ندارند. اگر کسی از آنها انتقاد کند، ممکن است واکنشهای پرخاشگری نشان دهند یا بیاعتنایی کنند. آنها برای حرف دیگران ارزشی قائل نیستند و فقط مسائل و مشکلهای خودشان را مهم میدانند. این افراد در روابط بینفردی دچار اشکال میشوند و بهتدریج از سوی دیگران طرد میشوند. کمکم مشکلهای بینفردی و شغلی برایشان ایجاد شده و احساس همدلیشان با دیگران از دست میرود و به مرور دچار افسردگی شده و اعتماد به نفس خود را از دست میدهند. آنها از بیرون بزرگ هستند اما از درون تو خالی هستند..
منبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: عقده اختلال شخصیت خود بزرگ بین خودشیفته
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۱۴۱۸۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یک ارزیابی کوتاه از انتخابات
حسین علایی، فرمانده پیشین نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و استاد دانشگاه در یادداشتی برای جماران نوشت:
گرچه بخش قابل ملاحظه ای از مردم ایران در انتخابات شرکت کردند، ولی مشارکت آحاد مختلف مردم در انتخابات برگزار شده مجلس شورای اسلامی و خبرگان از حضور بالا و مطلوبی برخوردار نبود، زیرا دولت و شورای نگهبان نتوانستند فضای مناسبی را فراهم کنند تا اکثریت مردم احساس کنند که در یک انتخابات آزاد، رقابتی و سالم شرکت می کنند.
بسیاری از کسانی که می توانستند نامزد انتخابات شوند، به دلیل نگرانی از عدم احراز صلاحیت، اصولاً وارد ثبت نام و فرآیند حضور در انتخابات نشدند. بسیاری از احزاب و گروه های سیاسی نیز به دلیل رد صلاحیت شدن نامزدهایشان، مردم را تشویق به حضور در انتخابات نکردند.
در انتخابات خبرگان که وضع بسیار اسف بارتر بود. در بسیاری از حوزه ها نه تنها عملاً رقابتی صورت نمی گرفت که حتی تعداد نامزدهای تأیید شده نیز حداقل به میزان دو برابر تعداد مورد نیاز هم نبود.
در عین حال مردم توانستند با رفتار خود مثل شرکت کردن و شرکت نکردن و نوع آرائی که به صندوق ها انداختند، پیام خود را ابراز نمایند.
وجود تعداد زیاد آرای باطله نیز بیانگر آن بود که بعضی از افرادی که در پای صندوق ها حاضر شدند، در بین نامزدهای وبت نام کرده و تأیید صلاحیت شده، اشخاص مورد نظر خود را نمی یافتند.
از طرفی برخی از افرادی مثل آقایان آملی لاریجانی و محمدرضا باهنر که انتطار داشت از استان و شهر خود با آرای بالایی انتخاب شودن، نیز مردم به آنها هیچ اقبالی نشان ندادند.
از سوی دیگر بسیاری از مردم احساس می کردند که شرکت در انتخابات تأثیر معناداری در سرنوشت و معیشت آنها ندارد و درهای حکمرانی بر همان پاشنه های قبلی خواهد چرخید، بنابراین اشتیاقی از خود برای رفتن به سر صندوق های رأی، نشان ندادند.
البته هر کجا رقابت های محلی وجود داشت، تعداد شرکت کنندگان بیشتر بوده است ولی در حوزه هایی که مردم منتطر رقابت های جدی سیاسی بودند، چنین اتفاقی رخ نداد.
در هر صورت برگزاری انتخابات مجلس و خبرگان و میزان مشارکت مردم در آنها نتوانست وجهه و اعتبار ایران را در سطح بین المللی بالا ببرد.
برای انتخابات ریاست جمهوری هم اگر مردم احساس کنند که همچنان قرار است به گونه ای اقدام شود که رئیس جمهور محترم فعلی به کار خود ادامه دهد، بعید است که انتخابات پرشوری برگزار شود. مگر آنکه نظارت استصوابی کنار گذاشته شود و تعیین صلاحیت نامزدها به طور کامل به مردم واگذار شود تا مردم کسی را که دوست دارند بتوانند به قدرت برسانند و او را پاسخگوی نیازهای خود کنند.