چه کساني براي ازدواج مناسب نيستند؟
تاریخ انتشار: ۳ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۲۰۳۶۵۱
خبرگزاري آريا -
بنويس همسر، بخوان والد! از جمله افرادي که ازدواج با آن ها صحيح نيست، افرادي هستند که هنوز کودک مانده و از لحاظ رفتاري بالغ نشده اند. اين افراد از رفتار مسئولانه و سنجيده طفره مي روند و شرايطي را فراهم مي آورند که همسر آن ها برايشان نقش «والد» را ايفا کند.
چطور بشناسيم؟
چند صفت ويژه براي شناسايي اين افراد در ادامه ذکر مي شود:
الف- توانايي نداشتن در پذيرش مسئوليت هاي مالي و حل مشکلات اقتصادي
ب- غير قابل اعتماد بودن
ج- بي هدفي و بي انگيزگي
اين افراد نسبت به بخش اقتصادي زندگي خود بي توجه هستند و درباره آن کوتاهي مي کنند به اين دليل که نمي خواهند بزرگ شوند و مسئوليت زندگي را به دست بگيرند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«نه» به آن هايي که مي خواهند پادشاهي کنند!
«افرادي که ديگران را کنترل مي کنند»؛ اين افراد نيز چندان گزينه مناسبي براي ازدواج نيستند، آن ها درست مقابل افرادي هستند که مسئوليت زندگي خود را بر عهده نمي گيرند. افرادي که ديگران را کنترل مي کنند مي خواهند همه تصميم ها را خودشان بگيرند، هرگز درخواست کمک نمي کنند و به ديگران امر و نهي مي کنند که چه کار بکنند و چه کار نکنند، آن ها براي ديگران تعيين تکليف مي کنند چرا که مي خواهند کنترل همه چيز در دست خودشان باشد و هر کاري خواهند کرد تا مبادا احساس کنند که چيزي تحت تسلط و کنترل آن ها نيست.
اين افراد از لحاظ عاطفي محدود و بسته هستند آن ها به سادگي احساسات و عواطف خود را بروز نمي دهند، حسودند، به راحتي وقتي چيزي مطابق ميل آن ها نيست عصباني مي شوند، معمولا داراي عادت هاي وسواسي هستند و اصلا خوش ندارند که کسي براي آن ها تعيين تکليف کند.
افراد کنترل کننده معمولا کمتر براي درمان اقدام مي کنند چرا که در طي درمان احساس غلط تسلط مشاور آن ها را رنج مي دهد و نمي توانند کنترل درمانگر را بر زندگي خود بپذيرند، چنين افرادي مطمئنا تسلط و کنترل همسر را در زندگي نمي پذيرند. لازم است که همه چيز در کنترل آن ها باشد. اين افراد معمولا بر همسر و فرزندان بيشترين کنترل را اعمال مي کنند. ازدواج با چنين افرادي به معناي پذيرش سلطه و کنترل آن ها بر زندگي است.البته اين افراد معمولا والديني سلطه جو و انتقادگر نيز مي شوند.
زندگي زير سقف بي احساس ها
دسته ديگر از افرادي که ازدواج با آن ها توصيه نمي شود، افرادي هستند که نمي توانند احساسات خود را بروز دهند. اين افراد هرگونه عاطفه و احساسي را مسخره مي کنند و بيان احساسات را کاري عبث و بيهوده مي دانند. اين افراد به راحتي مي توانند زندگي مشترک را با مشکل مواجه کنند. همانطور که مي دانيد بخش عمده ازدواج ارتباط عاطفي است و افرادي که نمي توانند عواطف خود را بروز دهند زندگي مشترک شان دچار اختلال مي شود.
اين افراد نمي توانند احساسات و عواطف خود را نشان دهند و نمي توانند يا نمي خواهند درباره احساسات خود صحبت کنند.
چنانچه فردي نتواند احساسات خود را با شما در ميان گذارد رابطه با او سطحي و در نهايت مايوس کننده خواهد شد. اين حق مسلم ماست که از همسر خود انتظار داشته باشيم که احساسات و عواطف اصلي و بنيادين نظير شادي، غم، يأس و عشق خود را بروز دهد. چنانچه او اين توانمندي را نداشته باشد زندگي را به مسير دشواري هدايت خواهد کرد. وقتي همسر ما از احساسات خود حرف نمي زند به اين معني است که رابطه اي وجود ندارد. تنها چيزي که در زندگي با اين افراد وجود دارد يک قرار داد زندگي مشترک است نه يک ارتباط.
ازدواج با يک شکست خورده!
ازدواج با فردي که شکست عشقي را تجربه کرده است و هنوز نتوانسته روح و روان خود را التيام دهد نيز از جمله مواردي است که از سوي کارشناسان و مشاوران توصيه نمي شود؛ چرا که چنين ازدواجي يأس آور است و موجب دلشکستگي خواهد بود.
اين افراد ممکن است هنوز علاقه و يا خشم و انزجار شديدي نسبت به معشوق قبلي خود در دل داشته باشند، ممکن است هنوز به خاطر ارتباط پيشين خود احساس گناه کنند و خود را مسئول بدانند و يا هنوز رنجش خاطر و آزار و اذيتي را که از رابطه قبلي ديده اند فراموش نکرده باشند و در شوک روحي به سر ببرند.
هر قدر خشم و عصبانيت بيشتري از گذشته در دل مانده باشد به همان ميزان توانايي فرد براي عشق ورزيدن در روابط فعلي کاهش پيدا مي کند.
البته برخي وسوسه مي شوند که با اين افراد ازدواج کنند تا آن ها را نجات دهند، غافل از اين که التيام اين افراد به زمان و کمک تخصصي نياز دارد. اگر کسي تا به اين حد آسيب ديده است بايد به او وقت داد تا خود را به کمک مشاور متخصص التيام دهد.
منبع: خراسان
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۲۰۳۶۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
(عکس) قبرستان ممنوعه تهران، کجاست و مدیریت آن با چه کسانی است؟
«قبرستان ممنوعه تهران» یکی از قبرستانهای قدیمی و ناشناخته شهر تهران است. در این قبرستان افراد نامی و مشهور بسیاری دفن شدهاند. چهرههای علمی، سیاسی و خارجیهایی که در ایران مشغول فعالیت بودند و در دوران سکونتشان در تهران جان خود را از دست دادهاند.
به گزارش همشهری آنلاین، قبرستان ممنوعه تهران، که با نام قبرستان دولاب نیز شناخته میشود، یکگورستان قدیمی مربوط به مسیحیان است. در واقع این قبرستان باغی بزرگ در اتوبان شهید محلاتی، بین خیابانهای شهید رضایی و مستفیذ است که در میان اهالی به نام قبرستان «دولاب» شناخته میشود. این گورستان محل دفن مسیحیان کشورهای فرانسه، ایتالیا، روسیه و لهستان است که در سالهای دور در ایران زندگی میکردند و در این کشور نیز از دنیا رفتهاند. تعدادی از این افراد سرباز و بخشی دیگر افراد غیرنظامی بودهاند که در بین آنها اشخاص مشهور نیز دیده میشود.
افرادی که در این قبرستان به خاک سپرده شدهاند، ملیتهای مختلفی دارند. ملیت هر فرد با یک پرچم بر روی قبر مشخص شده است. بر روی سنگ قبرها نیز علائمی، چون صلیب یا تصویری از یک بانوی غمگین دیده میشود. افرادی که در این قبرستان آرمیدهاند، سربازان گمنام روسیه و لهستانیهایی هستند که در جنگ جهانی دوم در راه برگشت به وطن جانشان را از دست دادهاند. تعدادی از قبرها نیز مربوط به کنتهای فرانسوی، شاهزادههای گرجی و پزشکان دربار قاجار و پهلوی است. افراد مشهوری مانند «اوانس اوگانیانس» اولین کارگردان سینمای ایران و موسس اولین مدرسه بازیگری در ایران، «شاهین سرکیسیان» موسس تئاتر مدرن در ایران، «کنت دو مونت فرت» اولین رئیس پلیس ایران، «ولادیسلاو هورودکی» معمار اهل لهستان، «ولادیمیر گاردایستکی» معمار ایستگاه راهآهن تهران، «آلفرد ژان بانیست لومر» موسیقیدان نظامی فرانسوی مربوط به دوران ناصرالدینشاه قاجار که نخستین سرود ملی ایران را ساخت، «دکتر کلوکه» پزشک فرانسوی محمدشاه قاجار و «دکتر تولوزان» پزشک مخصوص ناصرالدین شاه که از جمله اقدامات او در ایران میتوان به بهداشت عمومی و تشکیل مجلس حفظالصحه اشاره کرد.
اولین قبر متعلق به پزشک مخصوص درباراین محدوده در گذشتههای دور زمین کشاورزی بود که بعدها تبدیل به قبرستان شد. اولین فردی که در این منطقه به خاک سپرده شد، دکتر «کلوکه» پزشک اختصاصی محمدشاه و ناصرالدینشاه قاجار بود. «کلوکه» در سال۱۸۵۵ در این خاک دفن شد. بعدها دکتر تولوزان، یکی از پزشکان فرانسوی دربار قاجار، زمینهای این منطقه را خرید و آن را به گورستان مسیحیان مقیم تهران تبدیل کرد. بخشهای مختلف این گورستان توسط سفارتهای فرانسه، ایتالیا و لهستان خریداری شد و اکنون آنها این محل را مدیریت میکنند.
قبرستان دولاب بیش از ۷۵ هزار مترمربع مساحت دارد و دارای ۵ بخش مختلف است. هرکدام از این بخشها ورودی جداگانهای دارند. در میان قبرستان نیز یک خیابان وجود دارد که این ۵ بخش را به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم میکند. سه بخش کاتولیک، ارتدوکس و ارامنه گریگوری در قسمت شرقی و دو بخش ارامنه کاتولیک و آشوریهای کلدانی در قسمت غربی قبرستان دولاب قرار دارد. بزرگترین بخش قبرستان دولاب مربوط به ارامنه است که حدود ۴۴ هزار مترمربع را در برمیگیرد. اغلب افرادی که در این بخش مدفون شدهاند، ارامنه ایرانی هستند که در بین آنها افراد نامی و سرشناسی، چون شاهین سرکیسیان، آرام گارونه، اسرائیل ساهاکیان، زورا ساگینیان، مارکار قارابگیان، نیکلای لاوری و نیکوکاران درمانگاه خیریه آودیسیان دیده میشوند. قدیمیترین سنگ قبر این بخش مربوط به سال ۱۳۷۵ است. پس از آن تدفین در این قبرستان از طرف شهرداری تهران ممنوع اعلام شد.
ترسناکترین بخش قبرستانمسیحیان ارتدوکس در بخش ارتدوکسهای قبرستان دولاب دفن شدهاند که از مشهورترین آنها میتوان به نیکولای مارکف معمار و آنتوان سوروگین عکاس اشاره کرد. این افراد هر دو روسی بودهاند و اصالت گرجی داشتند. در قسمت ورودی این بخش یک آرامگاه دیده میشود که با معماری گرجی و به شکل کلیسا ساخته شده است. این آرامگاه به مینادورا خوشتاریا، همسر آکاکی خوشتاریا تعلق دارد. آکاکی خوشتاریا تاجر گرجی است که امتیاز استخراج نفت شمال ایران را از دربار قاجار دریافت کرده و در این منطقه مشغول فعالیت بود. همچنین قسمت دیگری از قبرستان دولاب، که با عنوان ترسناکترین بخش شناخته میشود، مربوط به ۲۶ مهندس ایتالیایی است. مهندسین معدنی که در سالهای ۱۹۳۶ تا ۱۹۴۳ در ایران کار میکردند و همینجا جان خود را از دست دادند. قبرهای این افراد در زیرزمین و لای دیوارها قرار دارد و سنگ قبر آنها نیز به صورت ایستاده دوتادور این دیوارهای نصب شده است.
در واقع برای ورود به این بخش باید از میان مردگانی ایستاده عبور کنید که کمی ترسناک است. از سوی دیگر حدود ۱۴هزار و ۲۰۰ مترمربع از قبرستان متعلق به کاتولیکهاست. در این بخش قبر افراد مشهوری، چون دکتر کلوکه، دکتر جمشید اعلم و ولادیمیر گاردایستکی دیده میشود. اکنون قبرستان ممنوعه توسط سفارتخانههای مربوطه مانند روسیه، لهستان، فرانسه و شورای خلیفهگری ارامنه مدیریت میشود. یک خانواده در این قبرستان زندگی میکنند که نگهبانی از قبرستان را بر عهده دارند.