وطن فروشی با ذات غرب گراها ممزوج شده است/ رویکرد غرب گرایان درباره تسلیم موشکی، عقل آنها را زیر سوال میبرد
تاریخ انتشار: ۳ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۲۱۴۵۶۲
معاون پیشین شورای عالی امنیت ملی بیان داشت: مدعیان وطن پرستی، هویت و بقای خود را در وطن فروشی میبینند. امروز دیگر وطن فروشی یک عارضه در جریان غرب گراها در ایران نیست، بلکه وطن فروشی با ذات غرب گراها ممزوج شده است. به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، علی باقری معاون پیشین شورای عالی امنیت ملی امروز در همایش "این بار چه خوابی برایمان دیدهاند" که توسط بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر برگزار شد، گفت: در تمامی دوگانههایی که یک طرف آن ملت ایران، منافع ملی، امنیت ملی و تمامیت ارضی ایران باشد و طرف دیگر آن منافع و امنیت بیگانگان و حتی دشمنان ملت ایران قرار داشته باشد، همواره انقلابیها با تمام وجود مدافع و جان فدای منافع و امنیت ملی و تمامیت ارضی کشور بوده و هستند، ولی غرب گرایان داخلی و روشنفکرنماهای وطنی، همواره در طرف بیگانگان قرار گرفته و با رفتار و گفتار خود نه تنها منافع و امنیت ملی بیگانگان را تامین میکنند، بلکه علیه منافع و امنیت ملی ایران موضع گیری نموده و حتی اقدام کرده و میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: همان جریان و تفکری که در طول ۴ دهه گذشته همواره در طرف مقابل منافع ملت ایران ایستاده است، همان جریانی که در زمان حضور صدام در خاک ایران، فرمان آتش بس میداد، همان تفکری که منافقین تروریست را فرزندان خود میخواند، همان تفکری که جنایت امریکا در شلیک موشک به هواپیمای مسافربری ایرانی در خلیج فارس را حق امریکا میدانست، همان جریانی که مذاکره و تعامل با تروریستهای طالبان در افغانستان بود، همان تفکری که حامی مذاکره و سازش با تروریستهای تکفیری داعش در سوریه و عراق بود، همان جریانی که ملت ایران را سزاوار محرومیت از دهها حق هستهای اش میدانست و همان تفکری که حامی تعطیلی بسیاری از فعالیتهای هستهای بود، همان تفکر و جریان، اکنون سینه چاک تسلیم موشکی است.
معاون پیشین شورای عالی امنیت ملی بیان داشت: مدعیان وطن پرستی، هویت و بقای خود را در وطن فروشی میبینند. امروز دیگر وطن فروشی یک عارضه در جریان غرب گراها در ایران نیست، بلکه وطن فروشی با ذات غرب گراها ممزوج شده است.
باقری گفت: در حالی که جوانان انقلابی قلب فعالیتهای هستهای ایران را به تپش واداشتند، عملیات غنی سازی اورانیوم را عینیت بخشیدند، غنی سازی ۲۰ درصد را محقق کردند، راکتور آب سنگین اراک را آماده افتتاح نمودند، سایت غنی سازی فردو را طراحی نموده، ایجاد کرده، تجهیز نموده و عملیاتی کردند، ولی این روشنفکرنماها و غرب گرایان وطنی بودند که از ضایع شدن بیش از ۱۰۰ حق هستهای ملت ایران در قالب برجام، محرومیت ابدی ملت ایران از دهها حق هستهای اش در توافق هستهای، توقف بسیاری از فعالیتهای هستهای و برچیده شدن بسیاری از تجهیزات هستهای حمایت کرده و حتی برای بتن ریختن در قلب راکتور آب سنگین اراک جشن گرفتند و شادی و پایکوبی کردند و عدهای هم به بتن ریزان جایزه دادند.
وی تصریح کرد: اکنون نیز که جوانان انقلابی توانستند با تلاش، خلاقیت، ابتکار و مجاهدت خود توانمندی موشکی را به ملت ایران هدیه کنند و دشمنان را از فکر تجاوز و تعدی به ایران اسلامی بازدارند، غرب گرایان، باز هم در مقابل ملت ایران و در کنار دشمنان جمهوری اسلامی قرار گرفتند تا حدی که وقیحانه در رسانهها به توجیه و ترویج "تسیلم موشکی" ملت ایران در قبال دشمنان میپردازند.
معاون پیشین شورای عالی امنیت ملی افزود: غرب گرایان تسلیم موشکی را مذاکرات موشکی نام نهادهاند تا از زشتی و قباحت کارشان در منظر افکار عمومی بکاهند و نقش مزدوری خود را کتمان نمایند و پوششی برای وطن فروشی خود دست و پا کنند.
باقری اضافه کرد: روشنفکران مدعی ملی گرایی، در حالی که در موضوعات صددرصد ملی از جمله حمایت از کالای ایرانی سکوت مرگبار میگیرند و قلم را در نیام کشیده و زبان را در کام حبس میکنند، با تمام توان به دنبال تحمیل مذاکرات موشکی بر ملت ایران هستند و حنجره خود را برای فرو بردن خنجر مذاکرات موشکی در قلب ملت ایران پاره میکنند.
معاون پیشین شورای عالی امنیت ملی ادامه داد: متأسفانه نخستین جرقه مذاکرات موشکی در داخل زده شد. در اواخر سال ۱۳۹۴ و پس از آغاز اجرای برجام یکی از دولت مردان گفت که میتوان به هیئت مذاکره کننده اجازه داد تا در رابطه با بقیه تحریمها نیز مذاکره کنند که به نتیجهای مانند برجام برسیم. اکنون نیز غربیها از این علامتی که از داخل به بیرون ارسال شد، سوء استفاده نموده و از چنین خطای راهبردی بهره برداری مینمایند.
وی بیان داشت: هر کس که بگوید درباره موضوع موشکی با بیگانگان مذاکره نمیکنیم، ولی گپ میزنیم، یا هنوز مفهوم دشمن را درک نکرده یا نقش و اهمیت توانمندی دفاعی را نمیداند و یا از دیپلماسی درک درستی ندارد. "هدف حداقلی دیپلماسی" حفظ قدرت کشور و تثبیت اقتدار ملت ایران و "هدف مطلوب دیپلماسی" ایجاد مؤلفههای جدید قدرت و ارتقای اقتدار ملی است، اما برخی ها، هنر دیپلماسی را در حصول توافق با بیگانگان میدانند، نه حفظ قدرت و توانمندی ملت ایران. از اینرو مانند برجام حاضرند برای جلب رضایت بیگانگان، از قدرت ملی نیز مایه بگذارند و حتی آن را به تاراج گذارند.
وی گفت: برای غرب گرایان حصول توافق با بیگانه مهمتر از حفظ توانمندی ملی است. در همین چارچوب بود که در موضوع هستهای توافق حاصل شد، ولی نتیجه مورد نظر ملت ایران حاصل نگردید؛ برجام نه تحریمها را برداشت و نه از حقوق هستهای صیانت کرد.
باقری اضافه کرد: همانگونه که چند سال قبل عدهای با ادعای دروغِ تهدیدِ جنگ، ادعا کردند که مذاکره حلال همه-ی مشکلات است و از اینرو برجام را بر ملت ایران تحمیل کردند، اکنون نیز غرب گرایان با کمال وقاحت میگویند «اگر ایران میخواهد در جامعه بین المللی زندگی کند، باید مذاکره کند» و بعد هم با لحنی تهدیدآمیز، به ملت ایران هشدار میدهند «ایران میتواند زیر بار این مذاکرات نرود، اما در آن صورت باید خود را برای جنگ آماده کند».
معاون پیشین شورای عالی امنیت ملی ادامه داد: در واقع غرب گرایان که چند سال قبل ملت ایران را در برابر دوگانه "مذاکره برای واگذاری حقوق و توانمندی هستهای" و "جنگ" قرار دادند، امروز نیز دوگانه "مذاکره برای واگذاری حقوق و توانمندی موشکی" و "جنگ" قرار میدهند. حال سوال ما از غرب گرایان این است که خلع سلاح ملت ایران تهدید جنگ را برمی دارد یا تهدید جنگ را برمی گرداند؟ رویکرد غرب گرایان درباره تسلیم موشکی، قبل از این که غیرت ملی آنها را به چالش بکشد، عقل آنها را زیر سوال میبرد.
وی اظهار داشت: هر جریان و تفکری که حامی تسلیم موشکی باشد، قطعاً جنگ طلب است، چرا که با از بین بردن توانمندی دفاعی ملی ایران، دشمن برای تهاجم به ملت ایران تحریض و تشویق خواهد شد. خواست ملت ایران از غرب گرایان این نیست که انقلابی باشند، بلکه از آنها میخواهند لااقل ایرانی باشید!
باقری ادامه داد: عقده گشایی غرب گرایان علیه ملت ایران و خشم آنها از قدرت ملت ایران به جایی رسیده که در نقش یک مزدور تمام عیار و وطن فروش و با کمال بی غیرتی، به طور علنی اظهار میکنند «مذاکرات موشکی به نفع ایران است، چرا که در این مذاکرات، ایران به این نتیجه خواهد رسید که قدرتش در حد یک قدرت درجه دوم و سوم است و نمیتواند ادای کشور درجه یک را درآورد». این سخن فقط میتواند از زبان دشمن و یا مزدور دشمن دربیاید. سخن ما با غربگرایان وطنی و روشنفکرنماهای داخلی درباره ارزشهای انقلاب اسلامی نیست، بلکه به آنها میگوییم لااقل یک اقدام تان را نام ببرید که نشانه دغدغه شما برای ایران و منافع ملی ایران و یا امنیت ملی ایران باشد.
معاون پیشین شورای عالی امنیت ملی تصریح کرد: حال که بر همه روشن شده است که ملت ایران از برجام بهرهای نبرده، پس جریان غرب گرای داخلی با چه انگیزه و هدفی و برای کدام منافع جریانی، جناحی، سیاسی و یا اقتصادی مدافع برجام است؟ امروز باید دانشجویان انقلابی برای مردم تبیین کنند که کاسبان برجام چه منفعتی از سازش با بیگانگان میبرند که حاضرند حتی به قیمت خلع سلاح ملت ایران و تسلیم کردن توانمندی موشکی به بیگانگان، باز هم به دشمن باج بدهند و مروج تسلیم موشکی باشند؟ رسالت ملی، انقلابی و دینی دانشجویان است که مزدوران مالی و فکری دشمن در داخل را رسوا کنند و اجازه ندهند وطن فروشانِ روشنفکرنما توانمندیهای خوداتکای ملی را در بازار سیاسی و دیپلماسی جهانی به دشمن واگذار کنند.
وی ادامه داد: از طنزهای خوشمزه تاریخ این است که جریان روشنفکرنمای داخلی، از یک طرف ترامپ را دیوانه میخواند و از طرف دیگر برای اجرای سیاستهای او در داخل ایران در قامت یک مزدور تمام عیار عمل میکند. دانشجویان انقلابی نباید اجازه دهند که روشفنکرنماها، مزدوری برای دشمن را به یک ارزش تبدیل نمایند.
باقری گفت: اگر تا دیروز روشنفکرنماهای وطنی، فقط پرچمدار عرصه نفوذ بودند و اگر تا دیروز غربگرایان داخلی زمینه ساز تسلیم هستهای بودند، امروز نه تنها بسترساز تسلیم موشکی در عرصههای سیاسی و رسانهای هستند، بلکه پا را فراتر گذاشته و نکبت و ذلت جاسوسی موشکی را نیز پذیرفتهاند. غربگرایان تا آن حد ذلیل شدهاند که از مزدوری در عرصه نفوذ به جاسوسی در عرصه موشکی سقوط کردهاند. وی بیان داشت: خطرات و خسارتهای ملی ناشی از "جریان نفوذ در حاکمیت" به مراتب بیشتر، گستردهتر و بلندمدتتر از "جریان جاسوسی از حاکمیت" است.
معاون پیشین شورای عالی امنیت ملی ادامه داد: جریان جاسوسی، صرفاً بر روی یک مورد و موضوع و در یک دامنه محدود جغرافیایی و نیز بر روی مراکز مهم و حساس متمرکز شده و بیشتر موجب افزایش اطلاعات دشمن و ارتقای توان تحلیلی آن خواهد بود، در حالی که جریان نفوذ فرابخشی، فراگیر و بلندمدت است که هم حاکمان و هم نخبگان را در مرحله اول و افکار عمومی را در مرحله بعد پوشش خواهد داد.
باقری گفت: باید از غربگرایانی که ژست واقع گرایی میگیرند و انقلابیها را متهم به عدم درک واقعیتها می-کنند، پرسید در حالی که به اذعان کتاب موازنه نظامی ۲۰۱۸، منتشره توسط مؤسسه بین المللی مطالعات استراتژیک لندن، «هزینههای نظامی در خاورمیانه در سال ۲۰۱۷ نسبت به سال قبل ۲۷ درصد رشد داشته، یعنی رقابت تسلیحاتی در اطراف مرزهای جغرافیایی ایران نه تنها متوقف نشده، بلکه سرعت دوچندانی گرفته است»، بر اساس چه معیار و مبنای واقعی، تسلیم موشکی ایران در برابر بیگانگانی را که به طور مستمر بر توان نظامی خود میافزایند، توجیه میکنید؟
باقری تصریح کرد: هنوز مشخص نیست، چه ارتباطی میان استمرار تحریمهای موشکی در قطعنامه ۲۲۳۱ و زیاده خواهی غربیها برای امتیازگیری موشکی از ایران و پشتیبانی غربگرایان وطن فروش داخلی از تسلیم موشکی ایران وجود دارد، اما این واقعیت قابل کتمان نیست که پس از گذشت بیش از دو سال از ادعای سرگئی لاروف، وزیر خارجه روسیه مبنی بر این که «ما و چین میخواستیم تحریمهای تسلیحاتی لغو شود، اما علی رغم حمایت ما، خود هیئت ایرانی موافقت کردند که تحریمها تا ۵ سال ادامه یابد»، هیچ دولتمرد تدبیر و امید واکنشی نشان نداد و دولت مدعی پاسخگویی هیچ پاسخی به این ادعای طرف روسی نداد، اما وندی شرمن معاون پیشین وزیر خارجه امریکا و مذاکره کننده ارشد این کشور در گروه ۱+۵ طی سخنانی که مؤید اظهارات وزیر خارجه روسیه است، بر ادعای طرف روس صحه گذاشت و گفت: «روسیه معتقد بود که نباید هیچ محدودیتی بر روی موشک و تسلیحات باشد و قطعنامه ۲۲۳۱ صرفاً باید توافق [برجام]را تایید کند و نباید هیچ محدودیتی بر روی برنامه موشکی و تسلیحاتی ایران باقی بماند».
وی در پایان خاطر نشان کرد: مذاکره کنندگان بالاخره باید به ملت ایران پاسخ دهند که چرا از ظرفیت روسیه و چین برای تأمین منافع ملت ایران استفاده نکردند و به استمرار تحریمهای موشکی در قطعنامه ۲۲۳۱ تن دادند و چرا با چیزی موافقت کردند که خواست امریکا و تأمین کننده منافع غربیها و برخلاف منافع ملی و امنیت ملی است؟!
منبع: خبرگزاری دانشجو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۲۱۴۵۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا ایران هسته ای برای منطقه و جهان امنیتزا است؟
علیرضا سلطانی؛ اعتماد
در روزهای اخیر به دنبال تشدید چالشهای سیاسی و امنیتی میان ایران و اسراییل (حمله اسراییل به كنسولگری ایران در سوریه و متعاقب آن حمله موشكی و پهپادی ایران به اسراییل)، بار دیگر زمزمهها پیرامون دستیابی ایران به سلاح هستهای (زمان یا ضرورت آن) در محافل سیاسی و رسانهای داخلی و خارجی افزایش یافته است.
تامل در اظهارنظرها و دیدگاههای مطرح شده نشان میدهد كه مخالفتها و مقاومتها در برابر ضرورت دستیابی ایران به سلاح هستهای به نسبت گذشته در داخل و خارج ایران كمتر و كمرنگتر شده است.
بسیاری از افرادی كه تا پیش از این به لحاظ مسائل امنیتی و نظامی، دستیابی ایران به سلاح هستهای را برای صلح و امنیت منطقهای و جهانی خطرناك تلقی میكردند با اولین درگیری مستقیم ایران و اسراییل بر مبنای سلاحهای متعارف (موشك و پهپاد) و تسهیل شرایط برای مواجهه بزرگتر و مخربتر برای منطقه، به این درك و صرافت افتادهاند كه یكی از مهمترین عوامل جلوگیری از درگیر شدن ایران و اسراییل، ایجاد توازن قدرت میان این دو كشور در سطح منطقهای است.
این توازن با توجه به بهرهمندی یكی از طرفین یعنی اسراییل به سلاح هستهای، تنها بر محور سلاح هستهای شكل میگیرد و از این منظر ضروری است ایران مانند اسراییل هر چه سریعتر و فوریتر به سلاح هستهای دست یابد تا منطقه شاهد ثبات و امنیت پایدار باشد.
این دیدگاه شاید از منظر نظریه توازن قدرت و نظریههای امنیتی نسل سوم و چهارم، چندان بیراه نباشد. به هر حال با توجه به شكسته شدن تابوی درگیری نظامی ایران و اسراییل در پی تحولات و تحركات نظامی اخیر دو طرف نسبت به یكدیگر، امكان درگیری نظامی گسترده با گستره منطقهای و حتی بینالمللی بسیار افزایش یافته است.
این شرایط خطرناك چه بسا بسیاری از تحلیلگران و حتی سیاستمداران جز طرفداران اسراییل را نسبت به ضرورت دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح هستهای مجاب كرده است .
با لحاظ شرایط اخیر منطقهای میتوان انتظار داشت روند تحولات سیاسی منطقهای و بینالمللی در قبال پرونده هستهای ایران دچار تغییرات جدی شود .
غرب به رهبری ایالات متحده امریكا در طول 20 سال گذشته نتوانسته روند توسعه تدریجی توانمندی هستهای ایران را با استفاده از روشهای غیرنظامی مانند تحریمهای اقتصادی متوقف سازد. فناوری و توانمندی هستهای ایران با وجود هزینههای سنگین اقتصادی و توسعهای آن به مرحلهای از ثبات علمی و فنی رسیده است به گونهای كه میتوان این توانمندی را بومی شده تلقی كرد.
از طرف دیگر با وجود نگرانی شدید غرب نسبت به روند رو به رشد توانمندی هستهای ایران و امكان دستیابی این كشور به سلاح هستهای و در عین حال متعهد شدن نسبت به جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، در حال حاضر امكان یا توانی برای عمل به این تعهد نداشته و ندارد.
تنها امید و ابزار برای این مهم، فشارهای اقتصادی بوده است كه با وجود ضربات سهمگین این تحریمها بر اقتصاد ایران و معیشت شهروندان و رویارویی نظام سیاسی این كشور با برخی چالشها، نتوانسته بر اراده حاكمیت ایران بر ادامه این راه تاثیری بگذارد.
بنابراین اقدام نظامی بهرغم اشارههای مستقیم و غیرمستقیم امریكا و غرب برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، به دلیل عدم آمادگی لازم این كشورها از یك سو و احساس خطر نسبت به پیامدهای شدید اقدام نظامی و گسترش آن به سطوح منطقهای و بینالمللی برای یك دوره میانمدت دور از انتظار است.
در این شرایط اگر ایران به آستانه دستیابی به فناوری تولید سلاح هستهای رسیده باشد و این مهم برای امریكا و متحدین غربی آن مسجل باشد، تنها واكنش آنها میتواند پذیرش واقعیت موجود و به رسمیت شناختن عضویت ایران در باشگاه دارندگان فناوری و توانمندی تولید سلاح هستهای باشد . شرایطی كه دور از دسترس نیست.
این وضعیت برای كشورهای منطقه جز اسراییل به شكل دیگری قابل تحلیل است .
ایران هستهای بهطور عام و ایران دارای سلاح هستهای بهطور خاص همواره دغدغه و نگرانی بزرگی برای كشورهای منطقه به خصوص كشورهای حوزه خلیجفارس بوده و در این راستا كشورهای مزبور به ویژه در دو دهه گذشته تمام تلاش خود را هماهنگ با غرب برای جلوگیری از رشد قدرت هستهای ایران به كار گرفتهاند، اما نگرانی از درگیری ایران و اسراییل در جنگی متعارف كه ظرفیت منطقهای شدن بسیار بالایی دارد، میتواند ذهنیت این كشورها به رهبری عربستان سعودی را به سمت ضرورت ایجاد توازن قدرت منطقهای از نوع هستهای میان ایران و اسراییل تغییر دهد .
از سوی دیگر رهبران قدرتطلب در كشورهایی مانند عربستان، تركیه و مصر بالطبع دنبال بهانهای برای مسلح شدن به سلاح هستهای برای تضمین قدرت و بقای خود هستند.
در این میان شاید عربستان و شخص بن سلمان كه پرچم مخالفت با ایران هستهای را سالهاست برافراشته و روحیه ماجراجویی بالایی برای ورود به عرصههای جدید قدرت دارد، با بهرهگیری از بهانه ایران دارای سلاح هستهای و با استفاده از دلارهای نفتی و حمایتهای غرب و امریكا، گام در مسیر هستهای شدن و دراختیار داشتن سلاح هستهای گذاشته و با هزینهای پایین و زمانی كوتاه به نسبت ایران، به این مهم دست خواهد یافت .
مسالهای كه بارها رهبران عربستان سعودی در سالهای اخیر به آن اشاره كرده و چه بسا برای تحقق آن به لحاظ مشاهده پیشرفت هستهای ایران، گامهای عملی به صورت مخفیانه برداشتهاند. بنابراین میتوان گفت به لحاظ منطقهای هم تابوی دستیابی ایران به سلاح هستهای به نسبت گذشته تا حدود زیادی شكسته شده و این كشورها علاوه بر آمادگی برای پذیرش این واقعیت در آینده نزدیك و پی بردن به دستاوردهای سیاسی و امنیتی منطقهای آن (توازن قدرت منطقهای) درصدد كنار آمدن با آن و مهمتر بهرهگیری هوشمندانه از آن در جهت منافع سیاسی و نظامی خود برخواهند آمد .
این دیدگاه كه خاورمیانه به دلیل عقبماندگیهای سیاسی و اجتماعی و همچنین فعال بودن كانونهای رادیكالیسم و بنیادگرایی از نوع دولتی و فرقهای و بالا بدون شدت تنشهای ایدئولوژیك درون منطقهای و فرامنطقهای، فاقد ظرفیتهای فكری، سیاسی و امنیتی برای در اختیار داشتن فناوریهای مربوطه و خصوصا سلاح هستهای بوده و نباید وارد رقابت هستهای از نوع نظامی شود نیز قابل مناقشه است.
بر اساس این دیدگاه، خاورمیانه هستهای، موجبات ناامنی و نابودی جهانی را فراهم میسازد. تجربه تاریخی ثابت كرده از زمان دستیابی قدرتهای بزرگ به سلاح هستهای، رویارویی نظامی مستقیم میان این كشورها از بین رفته و این كشورها خصوصا امریكا و شوروی در دوران جنگ سرد با استفاده از دیپلماسی سعی در عدم مواجهه نظامی داشتند .
این مهم در مورد جنوب آسیا و دستیابی هند و پاكستان به فناوری تولید سلاحهای هستهای در دهه 1990 مصداق دارد. از زمان دستیابی این دو كشور به سلاح هستهای، مناقشات دو كشور بسیار محدود شده و جنوب آسیا امنیت بیشتر را تجربه میكند.
در اختیار داشتن فناوری سلاح هستهای، منطق، قاعده بازی و سازوكارهای مدیریتی و امنیتی خاص خود را دارد.
از زمان دستیابی بشر به سلاح هستهای، جهان امنتر نسبت به گذشته بوده است، چراكه دولتها به این صرافت و عقلانیت رسیدهاند كه با وجود در اختیار داشتن سلاح هستهای، اما امكان استفاده از آن برای تامین امنیت، نزدیك به صفر است، چراكه سلاح هستهای صرفا برای داشتن و نه برای استفاده است.
این شرایط در مورد خاورمیانه نیز مصداق دارد. سلاح هستهای، تندروترین و رادیكالترین دولتها را نیز رام میكند. برخلاف تصور رایج، بهرهمندی قدرتهای منطقهای خاورمیانه از سلاح هستهای، امنیت منطقه و جهان را بیشتر تامین میكند.
این مهم، زمینه ارتقای سطح امنیت و ثبات در منطقه، افزایش حساسیتهای امنیتی منطقهای، فروكش كردن سطح چالشهای سیاسی و ایدئولوژیك بین كشورها، تضعیف كانونهای اجتماعی و فرقهای بنیادگرایی و رادیكالیسم در سطح منطقه و در مقابل ایجاد زمینههای ثبات، امنیت و توسعه خواهد شد. خاورمیانه هستهای، نه تنها تهدیدی برای امنیت جهانی نخواهد بود، بلكه به تقویت امنیت و ثبات منطقه و جهان كمك كرده، عقبماندگی سیاسی، اقتصادی و امنیتی خاورمیانه از روندهای جهانی را جبران كرده و زمینه و گذار آن به دوران جدیدی از ثبات و امنیت را فراهم میسازد.
انتظار برای خاورمیانه هستهای با توانمندی نظامی چندان طولانی نیست و دیری نخواهد پاییدکه جهان به این درك خواهد رسید خاورمیانه هستهای برای امنیت پایدار جهانی ضروری و فوری است و ایران در این زمینه پیشرو خواهد بود.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: طرح مخفی اسرائیل برای ایران و خاورمیانه «اسحاق بریک» ژنرال ارشد ارتش اسرائیل : ما نه تنها حماس را حتی از نظر نظامی نمیتوانیم نابود کنیم بلکه توانایی خود را در برابر ایران هستهای نیز از دست دادهایم (فیلم) بلومبرگ: ایران هسته ای خطر جدی تری از جنگ غزه است