خوب، بد، جلف
تاریخ انتشار: ۵ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۲۳۷۶۲۶
باید خیلی ساده، ناپخته و مستأصل و نادان باشیم که فکر کنیم این برخوردها سرِسوزنی در تعمیق باورداشتهای مذهبی مردم تأثیر دارد و به تربیت جوانانمان کمک میکند. کنترل اجتماعی زائیده تهدید و ارعاب و رنجاندن کنشگران نیست؛ بلکه نتیجه تعمیق پیوندها و افزایش دلبستگی اجتماعی است. در حالیکه جامعه ما عمیقاً به کِششِ اجتماعی نیازمند است، این رفتارها جز نفرت و کینه و گریزِ اجتماعی چیزی به دنبال ندارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ایران آنلاین / گروه اندیشه:
زندگی اجتماعی انسان همواره با احساس «تعّهد» (Commitment) و «درگیری» (Involvement) همراه است. مُراد از «درگیری» درگیر شدن در امور اجتماعی و پرهیز از بیتفاوتی نسبت به چالشها و مسائل اساسی آن است. اگر این دو عنصر، از شهروندان هر جامعهای گرفته شود، «زندگی اجتماعی» تهدید میشود. تعیین نقش مناسب برای افراد و انتظار همراهی آنان با قانون و نظم اجتماعی، بدون پیوند و دلبستگی آنان به جامعه بیمعنا است.
تنها زمانی میتوان در یک جامعه انتظار قانونگرایی و زیست مسئولیتپذیرانه داشت که آن جامعه کِشش لازم را برای شهروندانش داشته باشد. نتیجه روشن تعلّق و پیوند اجتماعی همانا پذیرش نقش و ایفای مسئولانه آن است. نمیتوان از کسانی که به هر دلیل، کِششی به جامعه خود ندارند و خود را رانده و یا نادیده شده میبینند، و یا احساس میکنند پیوندشان با جامعه محترم شمرده نمیشود، انتظار داشت که نسبت به جامعه و زندگی اجتماعی وفادار و همدل باشند.
اگر افراد یک جامعه به قواعد زیست اجتماعی پایبند نباشند، هیچ نوع مسئولیت اجتماعی نمیپذیرند. از امور سادهای چون پرتاب نکردن ظروف یکبار مصرف وسط طبیعت گرفته تا مقابله با تهدیدهایی چون بیآبی و خشکسالی و یا حتی مقابله با تهدیدهای خارجی.
از این رو «اصل بقای زندگی اجتماعی» برای هر جامعهای یک ضرورت انکارنشدنی است. فرق نمیکند به چه گروه و یا جریان سیاسی از جامعه تعلّق داشته باشیم، یا اساساً به گروهی و جریانی تعلّق داشته باشیم یا نه؛ باید تهدید زندگی اجتماعی را جدّی و پرمخاطره بدانیم. اساساً جریانهای سیاسی، به نسبت اهمیتی که به این اصل میدهند از مشروعیّت سیاسی برخوردار میشوند. هر نوع اقدامی از یک گروه و یا جریان سیاسی که پیوندهای اجتماعی را تضعیف کند و سبب شود دلبستگی افراد و یا گروهی به جامعه از بین برود بقاء جامعه را تهدید میکند.
برای افزایش کِشش اجتماعی باید کوشید تا شهروندان تصویری امیدوارکننده و روشن از جامعه خود داشته باشند. آنان باید خود را محترم و مسئولان خود را قانونگرا، قابلاعتماد، پاکدست، امانتدار، و دلسوز و رویّههای اجتماعی را قابل پیشبینی و عادلانه ببینند تا احساس خوشآیندی از زندگی در جامعه خود داشته باشند. هر گونه توهین، حرمتشکنی و رفتار غیرمسئولانه و بهدور از تجربه و تخصص لازم میتواند وجدان عمومی جامعه را جریحهکرده و شهروندان را گریزان و ضداجتماعی کند.
تکّهفیلمی که برخورد تأسفبار چند مأمورِ پلیس با دختری با پوشش خارج از عرف را در یکی از پارکهای تهران نشان میدهد و فضای مجازی را به واکنش وا داشته است، نمونه روشنی از اینگونه رفتارها است. این فیلم وجدان عمومی جامعه را جریحهدار کرده و به مثابه یک فیلترینگ منفی، تلاشهای شبانهروزی نیروهای خدوم انتظامی در تأمین امنیت جامعه را به حاشیه رانده است. آنقدر که جدای از سوءاستفادههایی که مطابق انتظار، بدخواهان از این فیلم خواهند کرد، دلسوزان نظام و جامعه نیز مجبور شدهاند این رفتار را نکوهش کرده و با وجدان عمومی همدردی کنند. در نهایت وضع به گونهای پیش رفت که کسی به آن دختر خانم خرده نگرفت که چرا در رعایت هنجارهای اجتماعی کوتاهی کرده است.
باید خیلی ساده، ناپخته و مستأصل و نادان باشیم که فکر کنیم این برخوردها سرِسوزنی در تعمیق باورداشتهای مذهبی مردم تأثیر دارد و به تربیت جوانانمان کمک میکند. کنترل اجتماعی زائیده تهدید و ارعاب و رنجاندن کنشگران نیست؛ بلکه نتیجه تعمیق پیوندها و افزایش دلبستگی اجتماعی است. در حالیکه جامعه ما عمیقاً به کِششِ اجتماعی نیازمند است، این رفتارها جز نفرت و کینه و گریزِ اجتماعی چیزی به دنبال ندارند.
در جامعه ما بازیهای خطرناکی در جریان است. بازیهایی که خواسته و ناخواسته بقاء جامعه را تهدید میکند. بد نیست رخدادهایی از این دست را بهانه کنیم و رفتار خود را بازنگری کنیم. بازی «ما و شما»، «خودی و غیرخودی» و «تبلیغ به جای تعمیق» نتیجهای جز کاهش عمیق دلبستگی اجتماعی و تهدید «اصل بقاء زندگی اجتماعی» ندارد. بهتر است بجای نگرانی برای منافع حزبی و گروهی، نگران تهدیدی باشیم که اگر محقق شود، به دست گرفتن قدرت برای هیچ فکر و اندیشه و هیچ جریان سیاسی معنایی نخواهد داشت.
در پایان، موضعگیری نیروی انتظامی در این ماجرا را میستاییم و معتقدیم مردم ما به آن بلوغ رسیدهاند که با اشتباه یک مأمور، تلاشها و مجاهدتهای این عزیزان را فیلتر نکنند.
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۲۳۷۶۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گره تخصیص بودجه برای «رفع فقر سه دهک اول» باز نشد!؟
گروه اقتصاد و درآمد : بررسی ردیف های بودجه 1403 نشان می دهد، در لایحه ارائه شده دولت به مجلس، ذیل بودجه تخصیص شده برای وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی هیچ بودجه ای برای ردیف رفع فقر شدید سه دهک اول دیده نشده است.
به گزارش جماران، بررسی های مرکز پژوهش های مجلس نشان می دهد با اینکه ردیف جدیدی در لایحه بودجه 1403 با عنوان «کمک به اجرای برنامه مقیمی و ماندگاری پزشکان در مناطق محروم» و با اختصاص بودجه 1500 همت در نظر گرفته شده است، اما عموم طرح های محرومیت زدایی رشدی نداشته اند.
همچنین از محل منابع قانون هدفمندی یارانه ها نیز بالغ بر 65 هزار میلیارد تومان بابت مستمری خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی در نظر گرفته شده است.
اعتبارات عمومی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بالغ بر 310 هزار میلیارد تومان است که بیشترین سهم اعتبارات عمومی را در بین وزارتخانه ها دارد. بیش از 256 هزار میلیاد تومان از بودجه مربوطه متعلق به صندوق بازنشستگی کشوری است. در واقع اکثر توان مالی این وزارتخانه، صرف کمک به ناترازی صندوقهای بازنشستگی شده که در نتیجه آن امکان پیشبرد برنامه های مهمی مانند سیاست های حمایتی بسیار محدود شده است.
بر این اساس، در بودجه سال 1403، هیچ ردیف بودجه ای برای مبارزه با فقر شدید سه دهک اول جامعه تخصیص نیافته است.
ضعیت گسترش و تعمیق فقر در کشور در سالهای گذشته، مکررا هشدار کارشناسان اجتماعی و اقتصاددانان را به همراه داشته است. در سالهای پایانی دهه 90، نرخ فقر در کشور با افزایش قابل توجهی همراه بوده و به 30 درصد جامعه رسیده است. این در حالی است که سال گذشته مرکز پژوهش های مجلس درخصوص به زیر خط فقر افتادن 40 درصد دیگر از جامعه در سالهای آینده هم هشدار داد.