گزارش فارس از رویارویی ایران و آمریکا شنهایی که هنوز طوفان به پا میکنند
تاریخ انتشار: ۵ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۲۴۵۳۹۵
به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، تقابل غرب و شرق سابقه دیرینه دارد که ریشه این جدال و کشمکش قدیمی را در نوع نگاه شرق و غرب به عالم میتوان جستوجو کرد، شرق که نگاهی مبتنی بر دین به عالم دارد در مقابل غرب که نگاه مادی آن به جهان هستی با محوریت انسان داشته و هر چیزی در قالب نفع جسمانی تفسیر میکند.
جنگهای ایران و یونان در دوران هخامنشیان و حمله اسکندر مقدونیه به ایران، جنگهای ایران و روم در دوره اشکانیان و ساسانیان، جنگهای طاقتفرسای صلیبی و .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
* ایران پیروز نهایی نبرد تمدنی شرق و غرب است
البته در هر دورهای بازیگران این نبردها متفاوت بودند اما ناگفته نماند در اکثر موارد این تمدنها در ایران بوده که همیشه پای هویت دینی و الهی ایستاده است و اجازه نداده است تمدن شرق تسلیم تمدن مادی غرب شود.
با ظهور اسلام و نشر آن، تمدن شرقی هویت اصیلتر و ریشهدارتری میشود و البته باز هم میدانداری ایران در حراست از تمدنِ فرهنگی شرق کاملا مشهود است، هر چند به خاطر پاسداری از تمدن اسلامی ضرباتی را نیز متحمل شده است اما تاریخ نشان داده که پیروز نهایی این نبردها تمدن شرق به رهبری ایران بوده است.
* مظاهر تمدنی غرب خالی از محتواست
در دوران معاصر رهبری تمدن غرب به آمریکای جوان سپرده شده است، آمریکایی که کمتر از یک قرن از تاریخ تأسیس آن میگذشت اما توانسته بود با مظاهر تمدن خود را یک قدرت نشان دهد، مظاهری که تهی از محتوا بود و به همین دلیل بارها و بارها مظاهر تمدنی خود را علیه بشریت و انسانیت به کار برد.
پس از جنگ دوم جهانی بود که آمریکا خود را به عنوان یکی از قدرتها در سیاست معرفی کرد و تقریباً از همان زمان پای مستشاران همه کاره آمریکایی به ایران باز شد، ایران و مردم آن مانند همه آن چه در طول تاریخ بودند، مردمی دلبسته به خدا و معنویت بودند.
* تفکر دینی سمی مهلک برای تمدن مادی
همان چیزی که برای تمدن مادیگرای غرب سم محسوب میشود، ایرانیها بارها به مدد همین انگیزههای الهی علیه ظلم و تزویر قیام کرده بودند که انقلاب مشروطیت در دوره قاجار آخرین تجربه موفق آنها بود که به محوریت علما زمان خود توانستند اختیارات پادشاه را محدود کنند.
تمدن غرب که همواره به دنبال تحمیل اندیشه خود به سایر ملل بود در قبال مردم ایران نیز همین سیاست را در پیش گرفت چرا که نمیتوانست مجدد خطر کند و اجازه عرض اندام به تفکر دینی بدهد.
* آژاکس ناجی منافع از دسترفته غرب در ایران
لذا ایالات متحده از همان دوران پسا جنگ دوم جهانی، دخالتهای خود را در سیاستگذاری دربار ایران باز کردند، شاهان پهلوی به خصوص پهلوی دوم بله قربان گوهای کاخ سفید شده بودند، این اطاعت امر پهلوی دوم از کودتای 28 مرداد که اسباب بازگشت محمدرضا به تخت قدرت را فراهم کرد، بیشتر شده بود.
پس از نهضت ملی شدن نفت به رهبری آیتالله کاشانی و تلاشهای دکتر مصدق و فرار شاه از کشور، غرب منافع خود را در حال از دست رفتن میدید از همین رو یا یک طرح عملیات آمریکایی-انگلیسی به نام آژاکس شاه فراری را به کشور بازگرداندند.
* از دیده نرفت هر آن که از دل برفت
دخالت در همه امور ایران بهای حمایت آمریکا از شاه شد، پس از کودتای موفق 28 مرداد، غرب دیگر حاضر به تحمل هزینه در برابر ایران نبود از همین رو از هیچ تلاشی برای ایجاد محدودیت برای مردم ایران مضایقه نکرد، به نحوی که دوران خفقان سیاسی در دوران پس از کودتا به بیشتر از هر زمان دیگر رسیده بود.
هرگونه انتقاد و مخالفتی با دربار به شدت سرکوب میشد و درست در همین دوران که مردم ایران جز تاریکی و سیاهی چیزی در برابر خود نمیدیدند، مردی از جنس نور، بارقههای امید را به مردم تاباند.
سخنرانیهای روشنگرانه حضرت روحاله(ره) جرقههای قیام را در دل مردم زد و آمریکاییها درست در همان ابتدای قیام که هنوز خیلی هم پشتوانه مردمی نداشت، امام(ره) را به عراق و سپس به فرانسه تبعید کردند.
* انقلاب دوم در خاک آمریکا
اما امام راحل(ره) شخصیتی نبود که دوری از وطن را بهانه کرده و دست از مبارزه بکشد، رفته رفته قیام اسلامی مردم ایران جان بیشتری گرفت و طبیعی است که سرکوبها و جنایات دست نشانده آمریکا بیشتر و بیشتر شد.
انقلاب اسلامی مردم ایران با همه کارشکنیهای آمریکا و سرکوبهای آنها به پیروزی رسید و بار دیگر تمدن الهی شرق برتری خود را به رخ غرب کشید اما این به معنای عقبنشینی غربیها از صحنه مبارزه نبود.
سفارت سابق آمریکا در تهران که پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز هم چنان به فعالیتهای جاسوسی خود ادامه میداد، به دست دانشجویان پیرو خط امام تسخیر شد، اقدامی که از حیث اهمیت از منظر بنیانگذار انقلاب، به انقلاب دوم شهرت یافت.
* تشت رسوایی آمریکا از پشت بام سفارت افتاد
آمریکا که به واسطه لو رفتن اقدامات جاسوسی خود در ایران، تسخیر سفارتش و بازداشت جاسوسانش، حیثیت خود را از دست رفته میدید، تصمیم به حمله نظامی به ایران میگیرد، نقشهای که خیلی زود آماده میشود و همه جوانب امر در آن در نظر گرفته میشود جز اراده الهی.
حجتالاسلام محمدتقی رهبر در همین خصوص اظهار کرد: آمریکاییها برای نجات جاسوسهای خود با نیروهای مخصوص و تجهیزات کامل آماده حمله نظامی به ایران شدند اما به محض فرود در خاک ایران و در صحرای طبس درست زمانی که مردم خواب بودند دچار طوفانی شدند شبیه آنچه بر سر سپاه ابرهه در حمله به مکه آمد.
* ببر کاغذی و هجمههایی که به ایران شد
امام جمعه موقت اصفهان با بیان اینکه این واقعه یک پشتوانه روحی برای مردم ایران شد و ملت ایران دست یاری و لطف الهی را بر سر خود حس کردند، گفت: قدرت آمریکا مانند یک ببر کاغذی است و بر خلاف آن چه برخی تصور میکنند شکست پذیر است.
حمله نظامی به طبس آخرین حربه دشمنان نبود، چندی پس از آن نیز طرح کودتای نوژه که حضور سرویسهای اطلاعاتی و نظامی غرب به ویژه آمریکا در آن حس میشد نیز شکست خورد و به همین علت غرب به رهبری آمریکا چارهای جز حمله همه جانبه به ایران نمیدید.
تحریک و تجهیز همه جانبه صدام برای حمله به ایران و کشتن صدها هزار ایرانی در طول 8 سال هم نتوانست آتش انتقام غرب را خاموش کند، تحریمهای فلج کننده نیز به فهرست جنایات آمریکا علیه مردم ایران نیز باید اضافه شود؛ اما نه حمایت از گروههای تروریستی و تجزیه طلب و نه جنگ فرسایشی توانست یک وجب از خاک ایران را اشغال کند و نه تحریمهای 40 ساله توانست اندکی انگیزه و اراده ایرانیان برای پیشرفت را کمرنگ کند.
* نوع تفکر انقلاب اسلامی باعث تشدید حملات به ایران شد
محسن نصری در خصوص سابقه دشمنی آمریکا با ایران، بیان کرد: اوج دشمنی آمریکاییها با ایران پس از جنگ جهانی دوم آغاز میشود و تأسیس ساواک برای مقابله با انقلابیون ایران، اصلاحات آمریکایی و نابودی کشاورزی ایران، کاپیتولاسیون بخشی از دشمنی آمریکاییهاست.
وی با بیان اینکه انقلاب اسلامی مبتنی بر تفکر نه غربی و نه شرقی است، تصریح کرد: ماهیت تفکر انقلاب اسلامی عدم پذیرش سلطه شرق و غرب با هر تفکری بوده است و همین موجب تشدید دشمنیها شده است.
* تفکر اسلامی تهدیدی برای منافع مادی غرب
کارشناس مسائل سیاسی خاطرنشان کرد: جنس هویت استقلالطلبانه انقلاب اسلامی و مبنای دینی و اسلامی بودن آن باعث تعارض میان ایران و غرب شده است، انقلاب اسلامی تبدیل به الگویی برای کشورهای منطقه شده است و همین مورد است که منافع غرب را به خطر انداخته است.
آخرین حربههای دشمن مکار تأسیسی گروههای تروریستی سلفی از جمله داعش و جبههالنصره است که این خونخواران را به جان مردم عراق و سوریه انداختند تا هم محور مقاومت به جای مبارزه با رژیم صهیونیستی به جنگ با سلفیها مشغول شود، هم قدرت نفوذ ایران در این کشورها کمرنگ شود و هم این که پس از نابودی این 2 کشور به سراغ ایران بیایند.
اما محور مقاومت به مرکزیت ایران تسلیم این صحنهآرایی خطرناک نشد، هر دو طرف هزینه زیادی کردند اما در نهایت امر پیروز میدان ایران و مقاومت اسلامی بود که هم آمریکا را از عراق اخراج کردند، هم داعش را نابود کردند و هم بیش از پیش محبوب دل مردم منطقه شدند.
* نسخه به روز شده دشمنیهای آمریکا
ایجاد گروههای تروریستی، ترور دانشمندان هستهای، تهدید به خروج کاخ سفید از برجام و فشار برای محدودیتهای نظامی و موشکی ایران نسخه به روز شده خباثتهای غرب است، نقشههایی که مانند نمونههای قبلی در بیابانهای طبس راه به جایی نخواهد برد.
اما در انتها یادمان نرود که هر چه دشمن میکند پاتک است، پاتکی به تکهای انقلاب اسلامی، نشر فرهنگ اسلامی و ترویج دین محمدی به سراسر عالم تکهای انقلاب است و پر واضح است که تمدن مادی غرب نمیخواهد اسیر و مغلوب تمدن الهی و ایرانی-اسلامی شود.
انتهای پیام/چ
منبع: فارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۲۴۵۳۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حکایت قالیایرانی و موکتآمریکایی/ ترجمه یادداشت تحلیلی سردبیر روزنامه البناء لبنان درباره شرایط جدید منطقه
به گزارش قدس آنلاین، ایران که در اوج ظهور قدرت آمریکا موفق شد از رویارویی اجتناب کند و در سایه تحریمها و محاصره، بر زخمهایش مرحم بگذارد؛ سه محور ثابت را حفظ و پیرامون آن دستاوردهایی کسب کرد: نخست؛ استقلال، ساختن کشور و اندوختن عناصر قدرت؛ دوم، انسجام اتحاد منطقهایاش با سوریه و سوم، موضع ایران در قبال فلسطین و جنبشهای مقاومت و پافشاری در حمایت از آنها.
۲. نتانیاهو محاسبات خود را روی دوگانه بنا کرد؛ اینکه آمریکا همچنان قادر به رویارویی و ایران هنوز در مرحله اجتناب از رویارویی است. او دچار غافلگیری مضاعف شد. همهچیز گویا بود که آمریکا – همانطور که جنگ در عراق و افغانستان نشان داد - دیگر نشاط اجتماعی و برتری نظامی لازم برای جنگیدن را ندارد. در جنگ علیه سوریه، آمریکا به گروههای تروریستی متوسل شد؛ با این حال، جنگ آنطور که آمریکا میخواست به پایان نرسید. اگر غافلگیری از آماده نبودن آمریکا برای رویارویی - فقط برای نتانیاهو بود، غافلگیری دوم هم برای او و هم برای دیگران بود؛ اینکه ایران برای رویارویی آماده است.
۳. پاسخ اسرائیل - که متکی به آمادگی آمریکا بود - شاهدی بر غافلگیری نخست بود؛ در حالی که پاسخ ایران - پیش از آن - بر اساس آمادگی ایران تعیین شده بود و مانور توان بازدارندگی، ایرانی - اسرائیلی نبود، بلکه ایرانی - آمریکایی بود. در جریان واکنش ایران، آمریکا تمام عناصر لازم برای شناخت توانایی ایران در بهکارگیری قدرت را آزمایش و نیروها و متحدان خود را بسیج کرد، اما نتایج آن، او را ناکام گذاشت و نشان داد ایران دست بالا را دارد. دلیل نخست اینکه جمهوری اسلامی قادر است تمام نقاط حرکت نیروهای آمریکایی، حرکت هواپیماهای جنگی از مدیترانه به سمت خلیج فارس و کشورهای عربی و پراکندگی شبکههای موشکی را زیر نظر بگیرد و پهپادها و موشکهای ایران، آمادهباش را به تمام نیروهای آمریکا، اسرائیل و متحدانشان تحمیل کرد؛ در حالی که ایران فقط بخشی از آنچه در اختیار داشت را استفاده کرد و بخشی از آنچه که تصمیم به افشای آن داشت را در معرض رصد قرار داد. دوم، ناتوانی در تسلط الکترونیکی بر پهپادها و موشکهاست. دو ناوشکن ویژه پارازیت الکترونیکی برای انجام این مأموریت آماده شدند و نتیجه آن شکستی ناگوار بود؛ با وجود آنکه هواپیماهای ایرانی به مدت ۹ساعت، اهدافی در دسترس بودند. سوم اینکه موشکهای معدود و مشخص ایران، بدون آنکه پدافندهای آمریکا و اسرائیل قادر به مقابله با آنها باشند، به اهداف خود رسیدند.
۴. نبرد تمام شد؛ آزمون اذهان، ارادهها و توان فنی به پایان رسید و نتیجه «یک - صفر» بهنفع ایران شد. این نتیجه نهایی است؛ زیرا دور بعدی پس از آن وجود نخواهد داشت و با توجه به نتایج این دور، در منطقه بسیار نوشته خواهد شد، بهویژه در مورد پروندههای جاری که در انتظار تعیین مرزهای قدرت میان آمریکا و ایران بود که ترسیم شد. پرونده اول، جنگ غزه است که تلاش نتانیاهو برای فرار از آن به سمت رویارویی ایران و آمریکا ناکام ماند. او اکنون باید به چالشهای خود بازگردد، یا دنبال کردن جنگی که منجر به شکست بیشتر میشود یا تسلیم شدن در برابر شرایط مقاومت و تحمل ذلت. چشمانداز منطقه، سرنوشت عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل و سرنوشت موضعگیری ترکیه هم از مسیر این جنگ و مسائل پیرامون آن عبور میکند.
این منطقه، از جو پرفشار اسرائیلی خارج شده و وارد جو کمفشار ایرانی میشود؛ در حالی که جوهره این گذار، بر برتری «بافنده فرش» بر «پوکرباز» در صبر، مهارت و پشتکار و برتری «قالی ایرانی» بر «موکت آمریکایی» استوار است.
مصطفی لشکری