استقبال کشورهاي خارجي براي سرمايهگذاري در سمنان مطلوب است
تاریخ انتشار: ۶ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۲۵۸۳۲۸
خبرگزاري آريا - سمنان- ايرنا- استقبال فعالان اقتصادي خارجي براي سرمايه گذاري در بخش هاي مختلف صنعتي و کشاورزي استان سمنان بعد از برگزاري نشست فرصت هاي سرمايه گذاري ايران که در سال گذشته در تهران برگزار شد ، مطلوب است.
به گزارش ايرنا، اواخر آذر 96 همايش ياد شده با همکاري فدراسيون جهاني مناطق آزاد (فموزا) و حضور مسوولان و سرمايه گذاران بين المللي و 26 استان با عنوان نشست فرصت هاي اقتصادي و سرمايه گذاري ايران در تهران برگزار شد که در نتيجه آن تفاهم نامه هايي با بخش خصوصي به ارزش 120 هزار ميليارد ريال امضا شد که سهم سمنان از اين مقدار ، سه ميليارد و 124 ميليون دلار بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
استان سمنان حدود يکهزار و 700 پروانه بهره برداري واحدهاي توليدي و صنعتي، حدود500 واحد معدني فعال، حدود 200 هزار هکتار اراضي کشاورزي و 45 هزار بهره بردار، سهم بخش صنعت و معدن از اشتغال سمنان بيش از 38 درصد و در توليد ناخالص 22 درصد و سهم بخش کشاورزي از اشتغال استان بيش از 14 درصد و در توليد ناخالص استان حدود 18.2 درصد عنوان شده است.
مديرکل اقتصادي و دارايي استان سمنان روز پنجشنبه در حاشيه نشست مشترک شماري از سرمايه گذاران کشور چين در محل مرکز خدمات سرمايه گذاري اين استان در گفت وگو با خبرنگاران گفت : تعيين تکليف نهايي براي حضور سرمايه گذاران چيني در استان به مذاکرات آينده بستگي دارد.
وي افزود : از ابتداي سالجاري تاکنون چهار نشست با سرمايهگذاران خارجي برگزار شد که مرکز خدمات سرمايهگذاري استان تلاش کرده رابط و تسهيل کننده بين سرمايه گذاران داخلي و خارجي باشد.
امير خليلي خواه برآورد اشتغال طرح کُکسازي از سوس شرکت چيني را 160 نفر و منابع مورد نياز را يک هزار و 600 ميليارد ريال اعلام کرد و افزود: اجرايي شدن اين طرح علاوه بر اشتغال مستقيم و غيرمستقيم قابليت تبديل شدن معادن فعال را افزايش ميدهد.
وي اظهارداشت: در بخش کُک، زيرساختها به طور کامل فراهم شده و انتظار ميرود در سه هفته آينده با همکاري طرفين داخلي و خارجي، قرارداد تعيين تکليف شود.
وي با بيان اين که منابع موردنياز در سرمايه گذاري طرف چيني در طرح روغنهاي پتروشيمي حدود سه هزار و 200 ميليارد ريال برآورد ميشود، اضافه کرد: تأمين درصدهاي منابع به توافق آتي و تفاهمنامههاي منعقد شده سرمايهگذاران داخلي و خارجي بستگي دارد.
خليلي خواه اضافه کرد: اجرايي شدن اين طرح اشتغال 400 نفر را به همراه دارد.
ليمي چونگ سرمايهگذار چيني طرف قرارداد در گفت و گو با خبرنگاران با ابراز خرسندي از همکاري و سرمايهگذاري در اين استان گفت: براي سرمايه گذاري در سمنان نگاه مثبت داريم.
وي ادامه داد : طبق بررسيهاي ميداني، تجهيزات روز در بازار ايران وجود دارد و طبق تفاهمنامه ها متعهد ميشويم جديدترين ترين تجهيزات را وارد ايران کنيم.
در سال 96، نرخ بيکاري در استان سمنان 8.9 درصد و سه درصد نسبت به مدت مشابه سال گذشته بيشتر بود و با تحقق کامل ارايه تسهيلات 9 هزار ميليارد ريالي رونق توليد و اجراي طرحهاي اقتصادي در قالب تفاهمنامه هاي سرمايهگذاري بخش خصوصي به تعداد 87 طرح با سرمايه گذاري 85 هزار و 510 ميليارد ريال در همايشهاي سرمايهگذاري اين استان پيش از نشست فرصت هاي سرمايه گذاري خارجي، انتظار مي رود اشتغال افزايش و نرخ بيکاري در سمنان کاهش قابل توجهي يابد.
6026
انتهاي پيام /*
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۲۵۸۳۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مارکسیسم چه نگاهی به سیاست بینالملل دارد؟
عصر ایران؛ شیرو ستمدیده - ایدئولوژیهای گوناگون غالبا دربارۀ سیاست بینالملل بینظر نیستند. مارکسیسم هم چشماندازی به سیاست بینالملل دارد که البته با چشماندازهای سنتی و متعارف به کلی مغایر است. چیزی که رویکرد مارکسیستی به سیاست بینالملل را متمایز میسازد، تاکید آن بر قدرت اقتصادی و نقشی است که "سرمایۀ بینالمللی" دارد.
مارکس در وهلۀ نخست به تحلیل ساختارهای سرمایۀ ملی، بویژه رابطۀ آشتیناپذیر بین بورژوازی و پرولتاریا توجه داشت، اما در نوشتههای او به طور ضمنی چشماندازی بینالمللی نیز وجود دارد. به نظر مارکس وفاداریهای طبقاتی با تقسمیات ملی برخورد دارد. او بر اساس چنین عقیدهای در پایان کتاب "مانیفست کمونیست" نوشت: کارگران جهان، متحد شوید!
در آثار مارکس این ایده به طور ضمنی مطرح شده است که سرمایهداری نظامی بینالمللی است ولی تا قبل از انتشار کتاب مشهور لنین، به نام "امپریالیسم: بالاترین مرحلۀ سرمایهداری"، این ایدۀ مارکسیستی با قوت و صراحت یا به شکل کامل مطرح نشده بود.
لنین معتقد بود توسعۀ امپریالیستی خواست سرمایهداری داخلی برای حفظ سطح بالای "سود" از راه صادر کردن سرمایۀ اضافی را نشان میدهد، و این به نوبۀ خود، قدرتهای بزرگ سرمایهداری را به برخورد با یکدیگر کشاند و جنگ برآمده از آن (جنگ جهانی اول)، اساسا جنگی امپریالیستی است که برای کنترل و تصاحب مستعمرات در آفریقا، آسیا و جاهای دیگر درگرفته است.
اما مارکسیستهای جدید یا نئومارکسیستها، به محدودیتهای الگوی مارکسیسم-لنینیسم کلاسیک اذعان میکنند؛ از جمله به این که امپریالیسم حاکم بر اوایل سدۀ بیستم ثابت نکرد که "بالاترین" (یعنی آخرین) مرحلۀ سرمایهداری است؛ و آشکار شد این فرضیه که سیاست دولت صرفا بازتاب منافع سرمایهداران است، فرضیهای کوتهبینانه است.
در واقع تا آنجا که نئومارکسیستها "خودمختاری نسبی" دولت را میپذیرند، به این باور پلورالیستی نزدیک شدهاند که مجموعههای گوناگونی (درونملی، ملی و بینالمللی) بر صحنۀ جهانی تاثیر میگذارند.
اما ویژگی متمایز چشمانداز نئومارکسیستی این است که به رشد و توسعۀ "نظام سرمایهداری جهانی" توجه دارد؛ برخلاف مارکسیسم کلاسیک که بر "رقابت بین سرمایهداریهای ملی جداگانه" تاکید داشت.
در تحلیل نئومارکسیسم، ویژگی اصلی نظام سرمایهداری عبارت است از سازماندهی منافع طبقاتی بر پایهای بینالمللی در نتیجۀ پیدایش شرکتهای چندملیتی.
در این دیدگاه، این شرکتها نه تنها دولتهای دارای حاکمیت را از جایگاه بازیگران مسلط صحنۀ جهانی محروم کردهاند، بلکه خودشان نیز مانند دولتها و سازمانهای بینالمللی، در چارچوب الزامات ساختاریای عمل میکنند که متضمن منافع درازمدت سرمایهداری جهانی است.
به عقیدۀ نئومارکسیستها، ساختار جهانی تولید و مبادله بسیار منظم است؛ به این معنا که جهان را به ناحیههای "مرکز" و "پیرامون" تقسیم کرده است.
ناحیههای مرکز، مانند شمالِ پیشرفته، از نوآوریهای فناورانۀ سطوح بالا و پایدار سرمایهگذاری سود میبرند، در حالی که ناحیههای پیرامون، مانند جنوب کمتر توسعهیافته، نیروی کار ارزان تدارک میبینند و اغلب وابسته به فروش محصولاتاند.
اینگونه نابرابریهای جهانی، ساختارهایی را در خود منعکس میکنند که در سطح منطقهای و درون اقتصاد ملی ایجاد شدهاند. در حالی که ناحیههای منطقۀ مرکزی در در اقتصاد جهانی ادغام شدهاند، منطقههای پیرامونی در واقع در حاشیه باقی ماندهاند و اغلب به محل رشد ناسیونالیسم قومی تبدیل میشوند. از این رو، جهانی شدن اقتصادی با گسستگی ملی همراه است.
این نگاه مارکسیستهای جدید به سیاست بینالملل در واقع از دهۀ 1960 به این سو پدید آمد. مطابق این نگاه، مناطق پیرامونی همواره باید وابسته باقی بمانند. یعنی کشورهای جهان سوم هیچ گاه نمیتوانند به جمع کشورهای جهان اول بپیوندند.
آندره گوندر فرانک جزو کسانی بود که چنین نگرشی را ترویج میکرد. اما پس از ظهور موج سوم دموکراسی در جهان، از اواسط دهۀ 1970 تا اوایل دهۀ 1990 میلادی، معلوم شد که برخی از کشورهای جهان سوم میتوانند از این جهان به جهان اول بگریزند. یعنی از کشوری "در حال توسعه" به کشوری "توسعهیافته" تبدیل شوند.
بنابراین نئومارکسیسم را نیز باید دست کم واجد دو موج جهانی دانست. موج اول مبتنی بر آرای کسانی چو گوندر فرانک است که نور امیدی در انتهای تونل تکاپوی مناطق و جوامع پیرامونی نمیبینند، موج دوم نیز متعلق به نئومارکسیستهای پس از ظهور نئولیبرالیسم و جوامع توسعهیافته در مناطق پیرامونی است.
نمونۀ اعلای چنین جوامعی، کرۀ جنوبی است که از 1987 به این سو، حقیقتا توانست در اقتصاد جهانی ادغام شود و از کشوری "در حاشیه" به کشوری دموکراتیک و پیشرفته بدل شود که اقتصادش هم عمیقا مبتنی بر نظام سرمایهداری است.
در مجموع به نظر میرسد که نئومارکسیسم هنوز گرفتار میراث اصلی مارکسیسم، یعنی بدبینی به جهان سرمایهداری است؛ به این معنا بهروزی عمومی بشر در جهانی مبتنی بر نظام سرمایهداری را اساسا ناممکن میداند.
انتقادهای بیپایان نئومارکسیستها از سرمایهداری جهانی یا آنچه که نئولیبرالیسم میخوانندش، دقیقا ریشه در چنین نگرشی دارد. اما تحولات اخیر جهانی بویژه در منطقه خاورمیانه، یعنی رشد اقتصادی و پیشرفت قابل توجه کشورهایی نظیر عربستان و امارات و قطر نیز در آستانۀ تبدیل شدن به چالشی جدید برای نگاه نئومارکسیسم و کلا نگرش مارکسیستی به سیاست بینالملل است.
مطابق این نگرش کلان، بهروزی و پیشرفت برای کشورهای به اصطلاح عقبمانده، در ذیل نظام بینالمللی سرمایهداری ناممکن است؛ اما واقعیات مشهود اخیر، نه فقط در شرق آسیا بلکه در برخی کشورهای عربی خاورمیانه، نافی این مدعا به نظر میرسند.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: سرمایهداری جمعی چیست؟ دولت سرمایهداری چیست؟