اخلاق بین الادیانی، تحکیم بخش همزیستی جوامع مختلف
تاریخ انتشار: ۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۲۸۹۰۷۱
اخلاق یکی از کلیدی ترین عناصر برای حیات بشری است که چشیدن طعم همزیستی جوامع مختلف با ادیان متفاوت منوط به زیست اخلاقی است. ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۵:۳۸ فرهنگی حکمت و فکرت نظرات
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، آیت الله مبلغی در هفتمین دور گفتگوهای اسلام و مسیحیت ارتدوکس یونان که به همت سازمان فرهنگ و ارتباطات در کشور یونان در حال برگزاری است، گفت: معنویت و اخلاق به دلیل ارتباط تنگاتنگ با دو بُعد دینی و انسانی، قادر هستند انگیزه، رویکرد، نگاه و روحیه معطوف به صلح را در انسان و جامعه انسانی ایجاد و گسترش بدهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی گفت: از ویژگیهای مهم معنویت، که فرآیند شکل گیری آن در فرد و جامعه بروز و ظهور می یابد، «آرامش» است و بر اساس مطالعات روان شناختی، معنویت در همه ادیان به کاهش ضریب اضطراب در فرد و جامعه انجامیده و به گسترش آرامش فردی و جمعی نیز کمک رسانده است.
آیت الله مبلغی گفت: حضور و بسط آرامش، به گسترش صلح می انجامد، همانگونه که فقدان آن به جنگ و آشوب منجر خواهد شد، در شرایط حکم فرمایی اضطراب بر ذهن آدمی، زمینه برای جنگ، به مثابه وضعیت مخالف با صلح، فراهم می آید. نگرانی و بی تابیهای فردی و جمعی از جمله زمینه ها و منشاءهای شناخته شده جنگ و یا وضعیت رادیکال ناشی از فقدان صلح است. در حقیقت، بذر ناآرامی در بستر عدم آرامش رشد می کند و در زمین اضطراب فردی و جمعی جوانه می زند و بارور می شود. معنویت نیز به گسترش حالاتی در آدمی و جامعه متشکل از انسانها می انجامد که از یک سو، با صلح هماهنگی و همراهی دارند و از سوی دیگر، منشأ و مبنای جنگ را تضعیف میکنند.
رییس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس با بیان اینکه نقش معنویت در گسترش صلح از دهلیز عبور از ظواهر و رسیدن به معنای مشترک تحقق می یابد گفت: معنویت با درنوردیدن مرزها و عبور از ظواهر، خود بستری برای گسترش صلح می شود. در فضای معنویت گرایی، انسان می تواند به ظاهری بودن و سطحی بودن بسیاری از تغایرها و تفاوتها با دیگران پی برده و درکی عمیق و ژرف تر از زیرساخت مشترک و مشابه الهی حاصل کند، این تفاوت اندیشی سطحی و تغایرگرایی موضعی، خود منشا جنگ و بستر زدایش صلح است. البته این معناگرایی به معنای عدم اعتبار قالبها نیست و انسان در پیشگاه خدا باید به وظایف و مناسکی که دین مورد اعتقاد بر عهده او نهاده، عمل کند.
آیت الله مبلغی با اشاره به اینکه تمرکز معنویت بر درونمایه ها و مضامین مشترک انسانی، راه را بر جنگ می بندد و زمینه ساز بسط صلح و ارتقاء شرایط موثر در ماندگاری آن می شود، یادآور شد: از مسیر معنویت می توان آن روح واحد و حقیقت مشترک میان ابنای ادیان، هم نشین بودن آدمیان در کشتی زندگی و منشا بودن آنها را در پیوستگی با امر متعالی و الهی را مشاهده کرد.
وی گفت: تقویت معنویت، انسانها را به هم نزدیک، جنگ را (جز در موارد دفاع) بی معنا و مطرود خواهد کرد، زیرا خاستگاه جنگ، صرفا و همیشه ناشی از میل خالص ما به منافع بیش تر نیست بلکه گویای ناتوانی ما از همدلی با دیگران و ناکامی در نزدیکی با دیگر انسانها نیز می باشد.
عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: از خاستگاه های مهم جنگ، دور بودن انسانها از یکدیگر، تغایر گرایی و تفاوت محوری در روابط میان آنها است که این وضعیت ناشی از تمرکز و جمود بر ظاهرها و سطحی اندیشی در مناسبات می باشد.
بی گمان صفات اخلاقی مانند محبت، انصاف، خیرخواهی، لطف، حُسن ظن، نیکوکاری منشا و مبنایی برای صلح هستند و این صفات، فراتر از نقش آفرینی در حوزه مناسبات فردی و روابط شخصی، لباس اجتماعی بر تن پوشیده و به مثابه پدیده هایی اجتماعی در روابط و مناسبات ظهور به هم می رسانند. نقش دیگر اخلاق در بسط صلح، قابلیت آن برای ایجاد ادبیات و فضای احساسی منجر به صلح و مخالف با جنگ است.
آیت الله مبلغی با بیان اینکه بسط صفات اخلاقی در جامعه فهم عمومی و اولویت احساسی مردم را از مبارزه جویی به سمت همدلی سوق می دهد، گفت: در فضای محوریت یابی ادبیات اخلاق مدار در جامعه، انگاره ها و حالتهایی نظیر سوء ظن و رواداشتن بیرحمی بر اساس آن، ذهنیت عمومی را دچار آمادگی برای بسط نزاع و رویکرد به جنگ نمی سازند.
رییس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس، با بیان اینکه نقش دیگر اخلاق در گسترش صلح را باید در ارتباط اخلاق به مثابه موقعیتی کاربردی و حوزه های مهم زیست بشری جست و جو کرد، گفت: در واقع یکی از مهم ترین عرصه های ارتباط اخلاق و صلح مبحث اخلاق کاربردی و تاملات ناشی و منشعب از آن است، امروزه عناوین مهمی هم چون «اخلاق محیط زیست»، «اخلاق دانش» و «اخلاق روابط اداری» مطرح گشته اند. اخلاق اگر لباس اجتماعی به تن کند و به پدیده ای اجتماعی بدل شود و سایه بر روابط بین اتباع ادیان بگسترد، و اخلاق بین الادیانی تدوین شود و استقرار یابد، همزیستی تحکیم می شود.
آیت الله مبلغی گفت: تا مادامی که اخلاق در درون هر دین و مذهب فقط برای اتباع آن دین و مذهب خواسته می شود روابط بین اتباع ادیان و مذاهب از مرکز اخلاق رها می شود و این رهاییِ مناسبات بین الادیانی از اخلاق، خاستگاه بروز بدگمانی، بد پنداری و احیانا تنش می شود.
وی گفت: اتباع اسلام و مسیحیت باید اخلاق صلح و جنگ را بازتعریف کنند، گفت وگوهای بین ادیانی باید به تهیه پیش نویسهای حقوقی ناظر به همزیستی دست بزند تا راه خود را جهت قانونی شدن بازکند، اگر می خواهیم طعم شیرین همزیستی را بچشیم، باید اخلاقی بیاندیشیم. باید کوشید پرتو اخلاق، به مثابه موقعیتی کاربردی و دارای کارکردهای سامان بخش به روابط، فراتر از کلیشه های عمومی به همه مناسبات کشیده شود. ضروری است تلاش شود تا همه مناسبات دیرین بشر بر اساس اخلاق کاربردی شکل و فرمی تازه یابد و روابط انسانی نظم و نسقی اندیشیده و متلائم با اصول اخلاقی پیدا کند. این تحول، یا حرکت به سمت این تحول، بسی مهم و تاریخ ساز است.
انتهای پیام/
R1390/P1397/S4,36/CT11منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۲۸۹۰۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکاوی تقابل علم و اخلاق علمی
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، تاریخ تمدن نشان میدهد که چگونه انسان همواره مجبور بوده است که بین استفاده درست و نادرست از اکتشافات و علم یکی را انتخاب کند.
محمد شاپوری (دکتری جامعهشناسی فرهنگی و مدرس دانشگاه) در مقالهای با عنوان «تقابل علم، اخلاق و اخلاق علمی» مینویسد این موضوع هیچ وقت به اندازه عصر حاضر مطرح نبوده است. در یک دوره کوتاه اکتشافات حیرتانگیزی انجام شده و در راستای اهداف کاربردی به کار گرفته شده است. در طول عمر بسیاری از ما، زندگی اجتماعی و اقتصادی بخش بزرگی از مردم جهان به وسیلە علوم کاربردی دگرگون شده است.
* ارتباط علم با کیفیت عمر انسان
علم نه تنها عمر را طولانی کرده است بلکه کیفیت سپری کردن عمر را نیز عمق بخشیده استاز نظر این پژوهشگر دستاوردهای علمی در جوامع بشری قابل ستایش است، موهبتهایی که اکنون برای جمع کثیری از مردم قابل استفاده و در دسترس است، تا چندی پیش فقط برای جمع اندکی در دسترس بود.
او مینویسد علم نه تنها عمر را طولانی کرده است بلکه کیفیت سپری کردن عمر را نیز عمق بخشیده است. موضوعات دانش، تجربه و تفریح که قبلا فقط برای عده اندکی در دسترس بود الان برای میلیونها نفر در دسترس است. به وسیلە تأثیر علم است که امروز فرصت زندگی طولانیتر و پربارتری به یک انسان عادی داده میشود، بسیار بیشتر از آن چیزی که به پیشینیانش داده شده بود.
* موهبتها و مضرات علم نوین
به زعم این پژوهشگر انسان از موهبتهای علم نوین نیز میتواند سوءاستفاده کند و صد البته که علوم نوین موهبتهای بزرگتری به ارمغان آورده است، پس سوءاستفاده از آنها نیز میتواند بسیار فاجعه بارتر باشد.
او در ادامه مینویسد وسایل نقلیه موتوری تجارت را تسهیل میکند و لذت بیخطری را نصیب بسیاری از مردم میکند؛ اما هم او میتواند جادهها را با اجساد و افراد در حال مرگ فرش کند. یا سینما ابزاری برای راهنمایی و سرگرمی است که پرونده جادویی را باز میکند، اما معمولا راهی برای نشر ابتذال و ارزشهای نادرست هم میتواند باشد. فناوری بیسیم میتواند جهان را در لحظه به هم متصل کند، اما هم چنین میتواند ابزاری برای تبلیغ و پروپاگاندای دروغ باشد و ....
اخلاق مجموعهای ازارزشها و باورها؛ دستورالعمل ها؛ قواعد و قوانینی است که دستوراتی را برای نظمبخشی به جوامع و برای اطاعت فردی یا جمعی صادر میکند* بررسی اخلاق از دید علمی
از نظر این پژوهشگر اخلاق در گذشته موضوع مطالعه فیلسوفان و علمای علم اخلاق و پیامبران الهی بوده است و کمتر از حیث علمی واکاوی شده است. با توجه به افزایش انواع آسیب در حوزههای گوناگون پرداختن به حوزه اخلاق امری ضروری است و موجب بهبود زندگی اجتماعی میشود.
اخلاق مجموعهای ازارزشها و باورها؛ دستورالعملها؛ قواعد و قوانینی است که دستوراتی را برای نظمبخشی به جوامع و برای اطاعت فردی یا جمعی صادر میکند. وقتی دستوری از طرف حاکمیت، فرهنگ، حاکمیت فرهنگی، اجتماعی و یا دینی صادر میشود نوعی سختی در اجرای دستور متبادر به ذهن میشود.
* مکاتب روابط اجتماعی/ اخلاق اجتماعی، اخلاق علمی، و اخلاق حرفهای
به زعم شاپوری به طور کلی در بحث روابط اجتماعی پنج مکتب مطرح است که عبارتند از:
۱- مطلقگرایی (Absolutism) معیار اخلاقی بودن را امری ذهنی تلقی میکنند و مطلقیات را یا از مذهب میگیرند و یا کلام.
۲- نسبیگرایی(Relativism).
الف: فردگرایی (solipsism) معیار واقعیت را خود شخص تلقی میکنند؛ یعنی آن چه تنها من میفهمم درست است.
ب: لذتگرایی (hedonism) معیارواقعیت را رضایت و لذت قرار میدهند. میتواند این لذتگرایی شخصی و یا جمعی (با راهها و اهداف مشترک) باشد.
ج: نسبیگرایی اجتماعی (Societal Relativism).
۳- قراردادگراها (Conventionalist) معیار اخلاق را قراردادهای توافقی قرار میدهند.
الف: گروه مارکسیستها، و نه مارکسیها: فهم خود از مارکس را به شکل مکتبی قرار میدهند.
ب: انداموارهگرایان: انسان را برمبنای قیاس با طبیعت میسنجند.
۴- علمگرایی واقعگرایانه (Realistic Scientimism) کشف دادههای واقعی ما از واقعیت اجتماعی را درست تلقی میکنند.
الف: داروینیستها: معیار تکامل طبیعی را اصل قرار میدهند.
ب: بقای سازگارتر اسپنسر (Social Darvinism) بقای کسی که با طبیعت سازگارتر است را اصل قرار میدهند.
ج: آسیبشناسی بهنجار (Break Down) رفتار همهگیر را اخلاق تلقی میکنند؛ چون همه انجام میدهند پس صحیح است.
۵- علمگرایی انسانگرایانه (Human Scientimism) به جای این که به واقعیت تنها به مثابه واقعیت غیرانسانی توجه کنیم، به واقعیت اجتماعی هم کنشی آدمی روی کرده و میخواهیم بدانیم انسان در این وضعیت با چه معیار اخلاقی چه نقشی دارد و چگونه کنش خویش را بر میسازد؟
یافتههای این پژوهش نشان میدهد که اجرای اخلاقیات سخت است و رفتار اخلاقی نیازمند تلاش و کوشش است، چون طبیعت انسان در ابتدا اجتماعی نیست، و عشق و تمدن هیچگاه آشتی نمیکنند، و اگر کوشش انسانی برساخته تفسیر و انتخاب او نباشد اخلاق به احکامی بالادستی و استبدادی تبدیل میشود.
حرف آخر اینکه وقتی از اخلاق صحبت میکنیم باید سه وجه را از یکدیگر تفکیک کنیم: اخلاق اجتماعی، اخلاق علمی، و اخلاق حرفهای. اخلاق اجتماعی شامل معیارهای عام اخلاقی در قلمرو جامعه است که از آن به Moral تعبیر میشود. ولی اخلاق علمی، Ethics، ناظر به رفتارها و الزامات هنجاری در امر علمی است و اخلاق حرفهای معیارهای اخلاق یک حرفه، صنف، شغل و نهاد و ... را شامل میشود.
از این منظر میتوان برای علم ویژگیهایی قائل شد که یک عالم باید آن معیارهای رفتاری مبتنی بر اخلاق را رعایت کند. این الزامات اخلاق موجب رشد و گسترش علم میشود.
انتهای پیام/