تمسخر دو چهره محبوب فوتبال توسط سخنران اصولگرایان
تاریخ انتشار: ۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۲۹۲۷۹۶
علی اکبر رائفی پور که به عنوان سخنران مجالس اصولگرایان به شهرهای مختلف سفر می کند در یک برنامه تبلیغی خود به قهرمانان فوتبال حمله کرد. او دو چهره محبوب فوتبال ، مهدی مهدوی کیا و کریم باقری را آماج حمله قرار داد و گفت چکار به جنگ سوریه داری برو دوغتو تبلیغ کن
ایران آنلاین /رائفی پور در کنار حسن عباسی یکی از سخنرانان اصلی اصولگرایان در ایام انتخابات اخیر علیه روحانی و اصلاح طلبان بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
امیر حسین عزیز؛ به خاطر این روزها به حالت غبطه می خورم، نه فقط از این جهت که مظلوم واقع شده ای ! بلکه بیشتر برای این که معیار تشخیص حق از باطل گشته ای
رائفی پور با سخنرانی جنجالیای در رابطه با فراماسونری معروف شد. در طول چندسال با سخنرانیهای خویش و پشتوانه حمایتی اصولگرایان در رابطه با شیطانپرستی، فراماسونری، صهیونیزم و مهدویت مواردی از این قبیل مشهور شد. مؤسسهای به نام موسسه مصاف ایرانیان (مخفف مبارزه با صهیونیسم، اومانیسم و فراماسونری) راه انداخته است.
رائفی پور در آستانه انتخابات در حمایت از ابراهیم رئیسی مدعی شد که که فقیران مشهد به او گفتهاند هر ماه آستان قدس به خانه آنها برنج و روغن میبرد.
وی خطاب به تتلو نوشته است: نگران فحش ها و بی_احترامی هایشان نباش ! این روزها باید در تاریخ این مرز و بوم ثبت شود ! او سپس با ناسزاگویی به اصلاح طلبان نوشته است: این دیکتاتورهای لیبرال هرکه برخلافشان فکر کند و حرفی بزند را قلع وقمع می کنند. این ها دم از مردم می زنند اما اساسا مرادشان از مردم ، ساکنان اتوبان_همت به بالا است !
وی در ادامه توهین های طالبی و تتلو به استاد آواز ایران را تکرار کرده و نوشته است: با استاد استاد گفتن هایشان برای #شجریان هم کاری نداشته باش !
در ادامه نامه آمده است: امیر جان بخوان ، تو باید بخوانی #بخوان برای همه #شهرستانی ها و #روستایی ها
#بخوان برای آن جوانی که در #حلب ایستاد تا #ناموس همین #پر_سر_و_صدا ها در جلوی پای #داعشی ها نخوابد! اصلا تو باید برای #خلیج_همیشه_مسلح_فارس بخوانی ، آری تو بخوان چون مطمئن هستم
وی در ادامه به تکرار برخی از مطالب اهانت آمیز کیهان علیه نامزد اصلاح طلبان پرداخته و نوشته است: راستی شنیده ام " #ابی"هم از رقیب #کاندیدای تو حمایت کرده است!
سرت را بالا بگیر و خدا را شکر کن که به واسطه تو این همه #نفاق را آشکار کرد! دلت محکم باشد #پهلوان ! تو فقط #بخوان ، بخوان برای #مردم و دلت را بسپار به #ضامن_آهو !
گفتنی است رائفیپور پیش از این در سخنرانی هایش تشکیک در وجود دختری سه ساله به نام رقیه برای امام حسین را کار «استکبار جهانی» دانسته بود تا شیعیان از دولت سوریه دفاع نکنند. این سخنان وی با انتقاد علی مطهری نایب رئیس مجلس روبهرو شد.
او همچنین شلوار «جین» را برآمده از مفهوم جن و کفش پاشنهبلند را نماد سُم جن دانسته است.
مرورگر شما از این فرمت پشتیبانی نمی کند
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۲۹۲۷۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سه گروه اصولگرایان از نظر عباس عبدی : از "ارزشی های واقعی" تا "بی شخصیت های هتاک"
عباس عبدی در یادداشتی با عنوان «بیسابقه در تاریخ ایران» در روزنامه اعتماد نوشت: این روزها در کنار موضوعات مهم دیگر، شناخت جناحبندیهای داخلی جریان غالب اصولگرایان نیز میتواند جالب و آموزنده باشد. گرچه این جریان لایههای پیچیدهای دارد و به علت «قدرتمحور» بودن آنان مسائل مادی و منفعتی حرف اول را در مجادلات میان آنها میزند، ولی در مجموع میتوان آنان را ذیل سه گروه کلی تقسیمبندی کرد که البته هر کدام از این گروهها، به ویژه تندروهای آنان از باندها و زیرگروههای عجیب و غریبی تشکیل میشوند که هر کدام آنان میتوانند موضوع مطالعه و تحلیل جداگانهای قرار گیرند. گروه اول، در حال حذف کامل از عرصه سیاسی هستند. آنان همان اصولگرایان سنتی هستند که در انقلاب هم بودند، تقیدات شرعی دارند، بیش از آنکه دنبال منافع و قدرت باشند، خود را ملتزم به ارزشها و برداشتهای دینی خود میدانستند، هر چند از سال ۱۳۶۸ به بعد آنان نیز «قدرتمحور» بودند، ولی صبغه عقیدتی آنان و نیز سابقه تاریخی خودشان، به ویژه در رابطه با روحانیت مانع از هضم آنان در هزار لای قدرت میشد. حدی از استقلال را برای خود قائل بودند، همین استقلالجویی و پرهیز از غوطهور شدن در عوامگرایی افراطی آنان را کمکم به حاشیه بُرد و حضور سیاسی آنان را بسیار کمرنگ کرد. نکته جالب اثرات رسانهای بر حذف و یا به حاشیه راندن این گروه است. ابزارهای اصلی آنان برای حضور در میدان در درجه اول حمایت قدرت سپس انحصار صدا و سیما و بالاخره شبکههای مساجد بود، ولی کمکم شبکه مساجد را با نیروهای جدید از دست آنان خارج کردند سپس هیاتهایی را جایگزین نهاد مجلس نمودند. در ادامه با شکستن انحصار رسانهای و آمدن شبکههای اجتماعی و بالاخره تغییر ریل قدرت به سوی جوانگرایی، این جناح عملا از گردونه سیاست به خارج پرتاب شدهاند و شانس چندانی برای حضور دوباره ندارند. نه انگیزه کافی دارند و نه حتی توان لازم را. بسیاری از آنان ناامید از آینده هم هستند. فرزندان اغلب آنان راه خود را از سیاست رسمی جدا کردهاند. گروه دومی از اصولگرایان هستند که کمابیش ادامه گروه اول هستند، با این تفاوت که در عرصه مدیریتی کشور حضور دارند. کم هم نیستند، هر چند به مرور در حال اخراج هستند. اینها اغلب نسل بعدی گروه اول هستند. فاقد انسجام و تشکیلات روشنی هستند ولی به صورت فردی حضور عمومی دارند، حرف میزنند، نقد میکنند، افشاگری میکنند، التزامات آنان به قدرت فرع بر تعهدات آنان به حقیقت و واقعیت است. با توجه به صبغه اصولگرایی که دارند، راحتتر هم حرف میزنند. حس میکنند که به آنان خیانت شده و مورد سوءاستفاده سیاسی قرار گرفتهاند. هر دو گروه فوق از برخی جهات با بخشهایی از اصلاحطلبان نزدیکیهای تحلیلی و فکری دارند. هر دو گروه تقیدات مذهبی متعارفی دارند و نسبت به آن نیز حساس هستند. گروه سوم مجموعهای متنوع هستند که متشکل از نسلهای دوم و سوم هستند. ویژگی اصلی آنان «قدرتمحوری» است، ولی تعبیر خود را از آن دارند. در واقع قدرت و ثروت را برای خود میخواند. مذهب آنان عمیق نیست، بیشتر مناسکی و نمایشی است. ضوابط و ارزشهای دینی برای آنان در خدمت بالا رفتن از نردبان قدرت است و فقط تا همین مرحله اهمیت دارد. دین آنان تقریبا جدید است. آنان از فرقهها و دستهها و باندها و گنگهای گوناگونی تشکیل شدهاند. به همین دلیل است که از بیرون نمیتوان فهمید چرا به یکباره فرد مهم این جناح در تهران اول نمیشود و شخص دیگری نفر اول میشود. این محصول تشکیلات فرقهای آنان است. وحدت تشکیلاتی ندارند و اتفاقا به دلیل ماهیت باندی خود، اختلافات عجیب و غریب داخلی دارند. قدرتمحوری آنان تا حدی است که مغایر با اولویتهای خودشان نباشد، لذا در جریان اخیر حجاب به صورت غیرمستقیم در برابر تذکر به روند جاری رسمی علیه زنان حمله کردند. ذهنیتهای آنان تخریبی است. گرایشهای آخرالزمانی دارند و این گرایش نه از روی اعتقاد، بلکه به این علت است که بحث و گفتوگوی عقلانی را بلاموضوع میکند. ضد علم، طرفدار نظریه توطئه، مخالف قانون و حاکمیت آن هستند. ادبیات آنان در فضای مجازی مشهود است. هتاکانه و غیردینی است. بسیار متکی به رسانههای انحصاری هستند. در عمل هیچ ایده و برنامه ایجابی ندارند، جز ویرانگری و تخریب و تقابل در داخل و خارج از کشور. تناقضات گفتاری و رفتاری آنان فراوان و شدید است ولی در ذیل کسب قدرت به هر قیمتی قابل رفع است. به راحتی چشم را بر فساد خود و دوستانشان میبندند، حتی آن را توجیه هم میکنند. برای آنان «حق» معنای مستقلی از «نفع» و «قدرت» خودشان ندارد، لذا بیشخصیتترین رفتارهای سیاسی را در تاریخ جدید ایران از خود نشان میدهند. مهمتر از همه اینکه فاقد حداقلی از اخلاقیات و شرم هستند. به راحتی دروغ میگویند و تهمت میزنند و حرف خود را تغییر میدهند، حقیقت مسلم و روشن را نفی میکنند، در تاریخ ایران وجود گروهی مشابه آنها یا بیسابقه است یا کمسابقه. کانال عصر ایران در تلگرام