Web Analytics Made Easy - Statcounter

گروه سیاسی جهان نيوز، امیر حمزه نژاد: «اصلاح‌طلب بدلی»، «اصلاح طلب امنیتی» و حال «اصلاح‌طلب پفکی و نمایشی»؛ اینها اسامی است که برخی از اصلاح‌طلبان برای مخالفان درون جناحی خود به کار برده‌اند.

اخیرا «ابراهیم اصغرزاده» در گفتگو با روزنامه اصلاح طلب شرق از «بوروکرات» شدن اصلاح‌طلبان صحبت کرد. این فعال اصلاح‌طلب درباره این دسته از اصلاح‌طلبان گفت: «به نظرم، اصلاح‌طلبان در درون دچار شکاف شده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

گروهي که «اصلاح‌طلبان بوروکرات» هستند- يعني اصلاح‌طلباني که در هر شرايطي مي‌خواهند وضع موجود را توجيه کنند- اينها معتقد هستند ما بايد با همان فرماني که جامعه را به دو دسته تندرو و کندرو يا افراطي و اعتدالي تقسيم مي‌کند، جلو برويم. اين گروه در دولت هستند و روزه سکوت هم گرفته‌اند. اينها فکر مي‌کنند نبايد حرفي بزنيم و بعد از اعتراض‌های 96 هم اولين اقدام آنها اين بود که معترضان را اغتشاشگر دانستند. برخي فکر مي‌کنند اصلاح‌طلبي يعني به‌نوعي وضع موجود را توجيه‌کردن. اينها بيشتر اصلاح‌طلبان پفکي و نمايشي هستند.»

به گزارش جهان نيوز، این فعال اصلاح طلب می افزاید: « این گروه درباره مسائل مختلف فکر می‌کنند، شاید حتی کشور به مدیریت مثلا آهنین نیاز دارد. وقتی با این گروه صحبت می‌کنید، می‌گویند دموکراسی و آزادی در طبقه چهارم یک ساختمان قرار دارد و فونداسیون و طبقه اول این ساختمان، توسعه اقتصادی و امنیت است. اینها معتقدند در ابتدا باید امنیت و اقتدار و ثروت ایجاد کنیم و بعد سراغ طبقات بالا برویم؛ اما بخش دیگر اصلاح‌طلبان معتقدند لزومی ندارد که تمام هویت اصلاح‌طلبی را پای دولت و وضع موجود بریزیم. ما باید بدانیم که بخش‌هایی از جامعه از ما عبور خواهند کرد؛ بنابراین باید گفتمان اصلاح‌طلبی را ارائه دهیم که قادر باشد به مسائل جدید جواب بدهد. برای این هدف، لازم است تعریفی از این نوع اصلاح‌طلبی در برابر اصلاح‌طلبی پفکی ارائه کنیم.»

«اصلاح طلبان پفکی» چه کسانی هستند؟
اصغرزاده در حالی جریان اصلاح‌طلبی را دچار انشقاق می بیند و برخی را محافظه‌کار و بورکرات می‌نامد که در سال 92 اصلاح‌طلبان در یک حرکت قابل تامل به سبب منفعت جناحی، کاندیدای خود یعنی «محمدرضا عارف» را مجبور به کناره‌گیری کردند و به کاندیدای غیر اصلاح‌طلب روی آورند.

این ائتلاف به نظر بسیاری از ناظران سیاسی یک عمل کاملا پراگماتیستی و عمل گرایانه و نشانه قربانی شدن ایدئولوژی به پای عمل گرایی بود. اینکه اصلاح‌طلبان هویت اصلاح طلبی خود را کنار بگذارند و تنها به پیروزی در انتخابات فکر کنند، سبب شد تا به ائتلافی فکر کنند که نوعی پشت پا زدن به گذشته ایدئولوژیک و هویت‌شان بود.

با این اوصاف آنچه اصغرزاده از آن به عنوان بوروکرات شدن برخی اصلاح‌طلبان سخن می گوید، چندان در گروه خاصی از اصلاح‌طلبان قابل محدود شدن نیست؛ بلکه به طور یکپارچه و در تمامی جریان اصلاحات در دو انتخابات سال 92 و 96 به وضوح قابل مشاهده و لمس کردن است.

 در این ماجرا نیز تنها طیف خاصی از اصلاح‌طلبان مشارکت نداشتند و از رئیس دولت اصلاحات گرفته تا اعضای شورای مشورتی اصلاحات که شامل هسته اصلی این جریان هستند، چنین نظری را در کل جریان اصلاحات اعمال کردند و با نظر اصغرزاده نه تنها یک طیف خاص بلکه همه جریان اصلاحات از سال 92 تا به امروز «پفکی» شده اند.

از «اصلاح طلب بدلی» تا «اصلاح طلب پفکی»
البته مشخص است که چرا اصغرزاده چنین برچسبی را مورد استفاده قرار داده است. نگاهی به جریانات سال 92 مشخص می کند که هرگاه اصلاح‌طلبان انحصارطلب که جزو این طیف اغلب مشارکتی‌ها حضور دارند در صدد تخریب کردن عده‌ای با توجه به اهداف سیاسی آینده خود هستند دست به اصطلاح سازی و تفکیک خود از بقیه می زنند.

اتفاقاتی که در سال 92 رخ داد نیز با توجه به ادعای این فعال اصلاح‌طلب قابل تامل است؛ چراکه اصلاح‌طلبان برای کنار نهادن عارف با برچسب‌هایی نظیر «اصلاح طلب بدلی» و «اصلاح طلب امنیتی» سعی کردند وی را در نزد افکارعمومی و بدنه جریان خود تخریب کنند اما حال همان جریانی که هویت اصلی اصلاح‌طلبی را فراموش کردند، اصلاح طلبانی که به دولت تمایل دارند را «پفکی و بورکرات» می نامند.

چماق اصلاح طلب بدلی بالای سر عارف و طیف منتقد اصلاحات
موضوعی که کماکان درباره عارف در حال اجراست و به نظر برخی حضور او در مجلس نیز برای تخریب وجهه و پایین آوردن وزن سیاسی وی بوده است. در این ر ابطه برخی از نیروهای اصلاح طلب بر این عقیده هستند که عارف حتی قادر نیست خواسته های حداقلی جریان اصلاح طلب را پیش ببرد و تنها ویژگی عارف، یدک کشیدن برند اصلاح طلبی است.

بعدها این اصطلاح یعنی «اصلاح طلب بدلی» درباره نواصلاح‌طلبان به کار برده شد. بعدازاینکه واژه نو اصلاح‌طلبی به ادبیات سیاسی اصلاحات اضافه شد، مشارکتی‌ها بیش از هر طیف دیگری نسبت به تشکیل احزابی مانند ندای ایرانیان انتقاد کردند. حتی کار به‌جایی رسید که اعضای حزب منحله مشارکت مطرح می‌کنند که خود نسل دوم اصلاح‌طلب هستند و نواصلاح‌طلبان را نسل دسته چندمی می‌نامند که با به‌کارگیری تعابیری چون «پوست‌اندازی در اصلاحات»، «نو اصلاح‌طلبی»‌ به دنبال تغییر استراتژیک هستند و این اصطلاحات را حاصل تغییر معرفتی عنوان کردند که راهی خارج از اصلاح‌طلبی را طی می‌کند. در این میان حتی برخی از اعضای حزب مشارکت با دادن القابی چون «تجدیدنظرطلب» سعی کردند ماهیت این طیف سیاسی را مخدوش کنند.

درآن زمان، حمیدرضا جلایی پور در مصاحبه با «جرس»، گروه ندا را «اصلاح‌طلب بدلی» توصیف کرد و گفت: «این حزب چندان تاثیرگذار نخواهد بود چون جوان محور است، نماینده گروه اجتماعی جدیدی نیست، از همین ابتدا از همراه کردن چهره‌های بانفوذ و سنگین‌وزن سیاسی ناکام بوده و تا آنجایی که من اطلاع دارم حتی برخی از بچه‌هایشان هم بعد از انتشار چند نقد مستدل به ندای ایرانیان در هفته‌های گذشته از آن فاصله گرفته‌اند.»

اصطلاح‌سازی بدلی و اصلی و کانون دانستن خود نسبت به دیگران نشان از نوعی جنگ قدرت در درون این جناح سیاسی داشت که همواره کتمان شده است. نوع هجمه‌ها و میزان این برچسب‌ها به حزب تازه تأسیس ندا و همچنین محمدرضا عارف نشان‌دهنده این است که نوعی نگاه یکه تازانه و انحصارطلبی در این جریان حاکم است که سعی دارد خود را به دیگر گروه‌های سیاسی تحمیل کند. ابزاری نیز که این طیف سیاسی در دست دارد به آن امکان می‌دهد که رقیب درون جناحی را به هر شکل ممکن ولو با به‌کارگیری اصطلاحات رادیکال و تندرو تخطئه سازد.

ادبیات روزنامه آرمان در معرفی و نقد حزب ندای ایرانیان خود گویای چنین سیاستی است. این روزنامه اصلاح‌طلب بلافاصله بعد از روی کار آمدن حزب ندای ایرانیان با ادبیات جالب‌توجه نوشت: «در شرایطی که این جوانان تصور می‌کنند با اقدامات سازشکارانه با رقیب اصولگرا می‌توانند به جایگاهی دست پیدا کنند، فراموش کردند بخشی دیگر که خود را اصلاح‌طلب می‌دانستند همین مسیر را در سال‌های پیش طی کردند اما به‌عنوان «اصلاح‌طلب بدلی» معروف شدند و اکنون با ابراز ندامت خواستار بازگشت به جمع اصلاح‌طلبان هستند.»

اصلاح‌طلبانی که روزگاری بدون چون و چرا از دولت روحانی حمایت کردند، اینک با وجود مشکلات فراوان سعی می کنند با گرفتن ژست منتقد خود را از دولت جدا سازند اما این در حالی است که گذشته این جناح سیاسی در ائتلاف با دولت امکان چنین تفکیکی را به طور کلی سلب کرده است. نمونه این موضوع هم همین اصطلاح‌سازی و پفکی نامیدن برخی از نیروهای اصلاحات است که در حال توجیه کردن عملکرد دولت مانند گذشته‌اند، اما با همه تلاش‌های برخی از نیروهای اصلاح طلب همین اصطلاح (پفکی بودن) با توجه به گذشته اصلاحات و حمایت تمام قد این جریان از دولت روحانی به کل جریان اصلاحات تعمیم پذیر است. 

منبع: جهان نيوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۳۱۴۶۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مهدی نصیری; زیر تیغ اصلاح‌طلبان و اصولگرایان/ توهم یا شوخی یا پروژه هدفمند؟! +جدول

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، واکنش ها به جنجال اخیر «مهدی نصیری» سوپر حزب اللهی دیروز و سوپر منتقد این چند ماه اخیر، ادامه دارد. او که در دهه ۶۰ و سال های حضورش در کیهان، در قامت یک چهره تند و افراطی جناح راست فعالیت می کرد، این روزها از منتهی الیه حکومت به منتهی الیه اپوزیسیون شیفت کرده است.

بنا بر آنچه عباس سلیمی نمین فعال سیاسی اصولگرا که سابقه همکاری با او را داشته است، روایت می‌کند او آن سال های ابتدایی بعد از انقلاب مواضع افراطی داشته و مواضع این روزهایش تلاش او برای پاک کردن آن مواضع از ذهن مردم است.

مصاحبه نصیری با بی بی سی فارسی و نسخه پیچی او برای اصلاح طلبان را باید در راستای همین مشی او تفسیر کرد. وی در این گفتگو خواستار آن شده که اپوزیسیون، شکاف بین مصطفی تاج‌زاده و رضا پهلوی را با یک اتحاد پر کند. او مدعی است که پادشاهی مشروطه و جمهوری‌خواهی می‌توانند متحد شوند. نصیری از میرحسین موسوی، مصطفی تاج‌زاده، نرگس محمدی و فائزه هاشمی به عنوان افراد اصلاح‌طلبی نام برده که می‌توانند این جریان جدید را پوشش بدهند و برای رفع مشکلات کشور با سلطنت‌طلبان چاره‌اندیشی کنند.

ایده او در گفتگو با بی بی سی که یک هفته بعد از خروجش از ایران و حضور در کانادا، بیان شده است به سرعت واکنش اصلاح طلبان را به دنبال داشت.

سید محمد علی ابطحی، عضو مجمع روحانیون مبارز، در یادداشتی در شبکه اجتماعی ایکس، با تاکید بر اینکه مهدی نصیری سوپر افراطی حزب اللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزیسیون امروز شود، نوشت: «گفته اند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش می داند نه شاهزاده می تواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقه مند به همکاری با شاهزاده است.»

همچنین غلامحسین کرباسچی، مدیرمسئول روزنامه هم‌میهن، در واکنش به این مصاحبه، با اشاره به اینکه وی اصلا مهدی نصیری را فرد متعادلی نمی‌داند، گفته؛«نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرف‌هایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاح‌طلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر کسی از مخالفین نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، می‌فهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»

محمد مهاجری نیز در نقد حرف های نصیری در یادداشتی نوشته است؛«چه شده که شاهزاده را همسنگ تاج زاده و دیگران می دانید؟ صنمی با مصطفی تاجزاده ندارم، اما یک موی گندیده تاجزاده به همه هیکل شاهزاده کثیفی که وطن فروشی کمترین جرمش است و همه حامیانش شرف دارد. با برخوردهایی که با برخی چهره های سیاسی منتقد و حتی مخالف در داخل ایران شده بشدت مخالفم ، اما اینها چه دخلی دارند به آن شاهزاده بدنام بدکار؟»

سکوت اصولگرایانه؟

عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، اما موضعی متفاوت گرفت و سکوت اصولگرایان در این ماجرا را به چالش کشید. او در گفتگو با خبرآنلاین تاکید کرد؛«واقعیت این است که در این مورد خاص اصولگرایان عزیز هستند که باید موضع‌گیری صریحی می‌کردند، آنان که درباره همه چیز برای اعلام موضع پا به رکاب هستند در این مورد سکوت کرده‌اند. ولی چون نمی‌خواهند به انتساب گذشته ایشان اشاره شود یا به این علت که به درستی گمان می‌کنند موضع‌گیری آنان فاقد نفوذ است زحمت این کار را بر دوش اصلاح‌طلبان انداخته‌اند.»

این نقد عبدی با واکنش روزنامه اصولگرای جوان روبرو شد. این رسانه به نوعی مسئولیت این اظهارات نصیری را متوجه اصلاح طلبان کرده و با حمله به چپ گرایان نوشته است؛« مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاح‌طلبان که سال‌هاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبه‌رو شده‌اند، از اینکه یک تازه‌وارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، به‌شدت دلخور و هراسان شده‌اند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده می‌گیرد. اصلاح طلبان چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شده‌اند، اما حالا که یک‌باره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابی‌گری محض زده است، دیگر کسی از اصلاح‌طلبان نمی‌پذیرد که نصیری را از خود ندانند.»

در جدول زیر مروری بر اظهارات انتقادی اشخاص و رسانه های مطرح اصلاح طلب و اصولگرا، به مصاحبه مهدی نصیری با بی بی سی، داشته‌ایم؛

ردیف

نام/ گرایش سیاسی

اظهارات

۱

محمد علی ابطحی/ فعال سیاسی اصلاح‌طلب

* آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزب اللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزیسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است.

* نه بولتن نویسی واظهار نظرهای تند حزب اللهی اش در گذشته توانست ریشه اصلاح طلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونی اش مورد قبول اپوزیسیونی قرار میگیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند.

۲

عباس عبدی/ فعال سیاسی اصلاح طلب

* مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیش‌گفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزاره‌های اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامه‌ای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.

*دنیای سیاست بیش از این که دنیای ایده‌ها باشد دنیای قدرت است. میان قدرت و ایده باید رابطه نزدیکی باشد. این حرف‌ها را دیگرانی هم در خارج زده‌اند ولی بسرعت به حاشیه رفته‌اند. در شرایط کنونی همان کسانی که علیه آنان حرف می‌زد، قدری از این فضا بهره‌مند می‌شوند. به نظرم یک دو راهی قرار خواهد داشت که هر دو سویش زیان است. ولی ایده او بیشتر ناشی از این است که سیاست به امری شخصی تقلیل یافته و گویی اراده‌های افراد به تنهایی منشأ اثرات تعیین کننده است. بعلاوه براندازی قابل جمع با اصلاح‌طلبی نیست.

۳

محمد مهاجری/ فعال رسانه‌ای اصولگرا

* چه شده که شاهزاده را همسنگ تاج زاده و دیگران می دانید؟ صنمی با مصطفی تاجزاده ندارم، اما یک موی گندیده تاجزاده به همه هیکل شاهزاده کثیفی که وطن فروشی کمترین جرمش است و همه حامیانش شرف دارد.

*برگردید آقای نصیری! منظورم برگشتن به تهران و قم نیست. این حق شماست که هرجای عالم می خواهید زندگی کنید. عده‌ای خوشحال می‌شوند که شما در مغرب زمین بمانید و به قول آنها تمام شوید. گروهی می‌گویند شما پلهای پشت سرتان را خراب کرده اید و برنمی‌گردید. من، اما پیش بینی ام این نیست.‌

۴

غلامحسین کرباسچی/ فعال سیاسی اصلاح طلب

* آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرف‌هایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاح‌طلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر کسی از مخالفین نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، می‌فهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.

*نصیری آن زمانی هم که در کیهان و پیش آقای شریعتمداری بود و جاهای عمومی کشور در دست آنان قرار داشت، فضاحتی علیه شخصیت‌های ملی، مذهبی و فرهنگی به وجود آورد و آن همه توهین، ناسزا و تهمت علیه آن افراد زد که آن زمان هم معلوم بود که ایشان تعادل ندارد. در حال حاضر هم به دنبال همان مسیر است فقط ورق را برگردانده است. می‌داند که کسی به او وقعی نمی‌گذارد و جایگاهی ندارد، می‌خواهد این سمت افراط را بگیرد تا دیگران به حرف او گوش بدهند.

*به نظر من آقای نصیری نه جایگاهی در محافل اصلاح‌طلب‌ها دارد، با توجه به سوابق ایشان، براندازها می‌فهمند که فقط به درد همین تبلیغات در رسانه‌هایی مانند ‌بی‌بی‌سی می‌خورد که مثلا حرف تازه‌ای زده شود. در هر صورت ایشان جایگاهی ندارد.

۵

علی باقری/فعال سیاسی اصلاح‌طلب

* از "شاهزاده" تا "تاجزاده"، فاصله‌ای به وسعت و عظمت مردمی‌ترین انقلاب تاریخ معاصر وجود دارد. ولو آنکه تحقق اهداف بلند انسانی و آرمانی آن انقلاب، دستخوش دست‌اندازی "نااهلان" و "نامحرمان" قرار گرفته باشد.

۶

محمود صادقی/ نماینده مجلس دهم

* اساسا بین تاجزاده، به عنوان یک اصلاح‌طلب دموکراسی‌خواه مخالف با قدرت متمرکز فردی و شاهزاده به عنوان نماد بازگشت به سلطنت موروثی فرد محور هیچ‌ وجه اشتراکی وجود ندارد. آقای نصیری ترسم نرسی به کعبه‌ ای اعرابی! کاین ره که تو می‌روی به ترکستان است.

۷

جواد امام/فعال سیاسی اصلاح‌طلب

* نصیری یک چهره اصولگرای تند و رادیکال است که در رزومه او فعالیت در روزنامه کیهان درج شده است. امروز حسین شریعتمداری وارث دیدگاه‌هایی است که قبلا توسط مهدی نصیری‌ها پایه‌گذاری شده بود. در عین حال مشخص نیست آیا اظهارات نصیری در راستای یک پروژه تعریف شده، مطرح شده یا پای موارد دیگری در میان است.

۸

شهاب‌الدین طباطبایی/فعال سیاسی اصلاح طلب

* اظهارات مهدی نصیری تکرار یک شوخی بی‌مزه و توهمی است که ۱۴۰۱ هم براندازان خارج نشین برایشان ایجاد شده بود. نه مردم و نه نخبگان سیاسی هیچکدام نگاهشان به بیرون از کشور نیست.

۹

حمیدرضا جلایی‌پور/فعال سیاسی اصلاح طلب

* این طرح نه جدید و نه جدی است و قبلا توسط آقای رضا علیجانی و یکی از سخنرانان همایش نجات ایران مطرح شده بود. اما دربارهٔ طرح مجدد این ایده توسط آقای نصیری، به طور خاص نقد اصلی دارم.

*آقای نصیری چه زمانی که در کیهان بنیادگرایانه و اقتدارگرایانه علیه مصلحان می‌نوشتند و بعد با گرایشی شبه‌تفکیکی هر گونه مدرن‌شدن و همهٔ دستاوردهای علمی و عرفانی بشر را تخطئه می‌کردند و چه امروز که طرفدار نوعی انقلاب آرام شده‌اند و پیشنهاد چنین ائتلافی را می‌دهند در دیدن واقعیت و پیچیدگی‌اش ضعف شدیدی داشتند و با رویکردی هیجانی که بلوغ شناختی ندارد، به خاطر شیفتگی به ایده‌ها و تغییرات رادیکال در نظر از روی واقعیت می‌پریدند.

*به نظر من رضا پهلوی با شکست شدید «همبستگی»اش و حمایت بی‌شرمانه از نتانیاهو نمی‌تواند، حتی در آینده، مورد حمایت اکثریت ایرانیان قرار بگیرد و در این چندماه اسرائیل‌شیفتگی‌اش و به ویژه بعد از عملیات وعدهٔ صادق و روشن شدن امتناع آمریکا و ناتوانی اسرائیل در حملهٔ نظامی به ایران ضربهٔ کاری‌ای خورده است. عجیب است که بعد از این افول شدید آقای نصیری به فکر احیای او و ائتلاف با او افتاده است.

10

عباس سلیمی‌نمین/ فعال سیاسی اصولگرا

* آقای نصیری مجبور است که این‌ کار را برای فراموش شدن مواضع تند و افراطی خود در گذشته انجام دهد. روز به روز مواضع افراطی‌تری اتخاذ خواهد کرد تا اینگونه پذیرفته شود. هیچ‌کس نمی‌تواند به او اعتماد کند و در این وادی بیشتر سقوط خواهد کرد. بنابراین، فاجعه‌ای رخ خواهد داد که در رابطه با منافقین و سایر نیروهای افراطی رخ داد.

* قبلا مواضع افراطی داشتند الآن تفریطی. ایشان بر این باور بود که زن برای لذت‌بخشی به مرد آفریده شده است. هرچی به ایشان گفته می‌شد که این دیدگاه با نظر اسلام نمی‌خواند و نظرات امام خمینی(ره) و رهبری این‌گونه نیست، حرف خودش را می‌زد. در بحث تکنولوژی هم یک دیدگاه بسیار عقب‌افتاده داشت که این‌ها نشانه مدرنسیم است و نباید استفاده کنیم.

* شما یک وقتی جریان اصلاح‌طلب را نقد می‌کنید، اشکالی ندارد و خوب است، یک عده‌ هم اصولگرایان را نقد می‌کنند و بسیار خوب است اما هتاکی و حرمت‌شکنی هرگز نقد نیست. در گذشته یک‌بار آقای مخملباف درباره زندگی خودش در یک جلسه خصوصی توضیحاتی ارائه کرد و یک بحثی را درباره مادرش بیان کرد. من هر چه به آقای نصیری گفتم که این حرف در جلسه خصوصی بیان شده و درز پیدا کردن آن خلاف اخلاق است، شما یک موضع و نقدی را به نسبت به آقای مخملباف نسبت به کارهای هنری دارید، اما نباید به مادر او پرداخته و در روزنامه منعکس کنید، غلی رغم تذکر جدی که به ایشان داده شد، این مطلب را منعکس کرد.

11

حسین نورانی‏‌نژاد/ قائم‌‏مقام دبیرکل حزب اتحاد ملت

* مرور یکی از اتفاق‌های اخیر برای شناخت فضای سیاسی کشور خالی از لطف نیست. چند روز پیش آقای مهدی نصیری در مصاحبه بی‌بی‌سی فارسی پیشنهاد شاذ «جبهه‌ای از شاهزاده تا تاجزاده» داد. شاذ از آن جهت که قرابتی بین این دو در جزء و کل سیاست نیست. از تبار و خاستگاه که بگذریم، یکی استقلال از دولت‌های خارجی را اصل می‌داند و دیگری در پی تجمیع نیروهای خارجی علیه حاکمیت با هدف قدرت گرفتن خودش است.

* یکی در پی گذار به دموکراسی است و دیگری در پی گذار به خودش. اساساً طبیعی است که ائتلاف با «شاهزاده» معنایی ندارد جز پذیرش سروری شاهزاده و حداکثر یافتن جایی ذیل دم و دستگاه او. شاه که با کسی فالوده نمی‌خورد. کما اینکه در پی تلاش برای مصادره اعتراضات ۹۶ و ۹۸ شعارهای سلطنت‌طلبانه حتی در شکل واکنشی داده نشد، اما رضا پهلوی با عده‌ای دیگر شورایی ائتلافی درست کرد که به چند ماه نکشیده برچیده شد.

* به هرحال، این پیشنهاد عجیب از جانب آقای نصیری داده شد. پیشنهادی که برای یک برانداز که تنها به «گذار از» با هر هزینه‌ و هر سرانجامی فکر کند شاید معنادار باشد، اما برای آنکه «گذار به» و چگونگی آن را اصل می‌داند، نمی‌تواند معتبر باشد.

* آقای نصیری که عضو هیچ جریان سیاسی خاصی محسوب نمی‌شود که آن مجموعه را در مظان اتهام و پاسخگویی قرار دهد. پس این همه موضع‌گیری و مصاحبه‌ها و یادداشت‌های قطاری که با شدت و حدت خاصی هم بیان می‌شوند، به چه معناست؟ به‌خصوص که حاصل این هیاهو چیزی جز جدی کردن این ایده و مشابه آن در آینده نیست. اما به نظر می‌رسد که این محاسبات در موضع‌گیری‌ها ملاحظه نشده است.

* می‌توان پذیرفت که برخی افراد در نتیجه فضای شکل‌گرفته در این باره ورود کرده و حرفی زده باشند. اما نوع ادبیات به‌کاررفته و غلظت آن و تعداد زیاد مواضع، با عرض پوزش از بسیاری از افراد محترمی که در این باره ورود کردند، نشان از نوعی انجام وظیفه و ریاکاری سیاسی دارد. شاید بیان غیرمستقیم اما روشن تاج‌زاده که در پی این هیاهوها و بعد از ملاقات هفتگی با خانواده، فایل صوتی مناظره‌اش با مراد ویسی در نقد سلطنت‌طلبی را بازنشر و در کانالش دیده شد، نمونه‌ای از یک واکنش کافی باشد.

12

سید عبدالجواد موسوی/ روزنامه نگار اصلاح طلب

تحلیلی که من بر اساس شناختم از مهدی نصیری دارم. او هر پروژه ای را که در این سال ها کلید زده از عدالتخواهی تا دشمنی با فلسفه و عرفان، و عصر حیرت، خیلی زود به نقطه جوش رسانده. یعنی در همه این موارد تا ته خط رفته. روزی هم که شروع کرد به انتقادهای بی پروا و صریح از حاکمیت، من و چندتن از دوستانی که او را تا حدودی می شناختیم حدس می زدیم کار به این جاها بکشد. فعلا در نقد تئوری اتحاد شاهزاده و تاجزاده چیزی نمی گویم جز این که این تئوری زاییده آن شتابِ منحصر به فرد است.

13

روزنامه سازندگی/ رساانه اصلاح طلب

* مهدی نصیری در سال‌های اخیر به ناگهان مسیر سیاسی خود را از چپ رادیکال انقلابی به راست افراطی و سلطنت‌طلب تغییر داد و با راه‌اندازی یک کانال تلگرامی آنچنان مطالب تند و تیزی علیه حاکمیت نوشت که برای کسانی که او را می‌شناختند، حیرت‌انگیز بود. کسانی که کیهان اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ را می‌خواندند، فراموش نکردند که وی چگونه به یک فیلمساز ایرانی به دلیل تراشیدن ریش‌هایش خرده گرفت و او را از دایره حزب‌الله خارج خواند و در گام بعدی مادر آن فیلمساز را صیغه‌ای خواند و با این جمله جنجالی به پا کرد.

* اکنون مردی با آن سوابق در رادیکالیسم از این سو افتاده است. او چندی مطالب تند و تیزی را علیه حاکمیت منتشر کرد بی‌آنکه بازداشت شود. در حالی که دیگران با مطالبی خفیف‌تر از آنچه نصیری می‌نوشت، بازداشت و دادگاهی می‌شدند. حال وی بی‌هیچ مانعی به خارج از کشور رفته و در گفت‌وگو با بی‌بی‌سی، رضا پهلوی را شاهزاده می‌خواند و او را پیشاپیش بر سریر پادشاهی می‌نشاند و از جانب کسانی که در دوره سلطنت شکنجه شدند، زندان افتادند و ستم و ظلم دیدند، سخن می‌گوید و خواهان یک اتحاد نامقدس می‌شود. آقای مهدی نصیری «این تذهبون»؟ به کجا چنین شتابان؟ شما آیا نماینده مهندس میرحسین موسوی هستید که از جانب او که سال‌ها در حصر است، سخن می‌گویید؟ شما آیا نماینده جمهوری‌خواهان ایرانی هستید و سخنگوی آنها شده‌اید؟ تاج‌زاده اگر قرار بود پیوندی با رضا پهلوی داشته باشد که در ایران نمی‌ماند. از افکار فائزه هاشمی علیه سلطنت‌طلبان خبر دارید؟ نرگس محمدی چیزی در این خصوص نوشته که شما باور کردید باید چنین پیشنهادی بدهید؟

14

روزنامه فرهیختگان/ رسانه اصولگرا

* در نگاه اول مشخص است نصیری دیگر توان فکر کردن یا ایده تازه‌ای به همراه ندارد و سرخورده از وضعیت فعلی به رادیکالیسمی تند روی آورده است. قرار دادن پهلوی و تاج‌زاده دقیقا همان پازلی است که برخی از رسانه‌های حکومت هم سال گذشته به آن اشاره داشتند و حالا نصیری آن را به‌صراحت بیان می‌کند و به‌وضوح مشخص می‌کند همایش آینده ایران دقیقا طراحی و پازل دستگاه‌های غربی برای براندازی بوده است. آنچه رسانه‌های حکومت بیان می‌کردند فقط یک تحلیل نبوده و کاملا مصادف است با صحنه‌ای واقعی؛ چراکه یکی از سخنرانان اصلی آن جلسه مهدی نصیری بوده است.

* اما به نظر بحث نصیری دارای فرامتن پراهمیتی است. نصیری در واقع با زدن چنین حرف شاذی نشان می‌دهد که اپوزیسیون ایران نه از شکست‌های گسترده در سال‌های اخیر بلکه از تحولات جهانی که در حال شکل‌گیری است هم حیرت‌زده شده‌اند و نمی‌دانند چطور خود را از وضعیت به‌شدت سختی که در آن قرار گرفته‌اند نجات دهند.» واکنش تند و انتقادی چهره‌های شناخته‌شده اصولگرا و اصلاح‌طلب به سخنان نصیری و خط جداکننده‌ای که خیلی پررنگ روی این مرز کشیدند، نشان از تمیز دادن خط‌مشی چهره‌های شناخته‌شده اصلاح‌طلبی و اصولگرا از آنچه نصیری در خیال خود می‌پروراند، دارد و به او گوشزد می‌کند با چنین سخنانی نمی‌تواند برای خود یار بخرد و هم‌تیمی جذب کند و حالا باید دید سریال سرنوشت این نواپوزیسیون تازه‌مهاجرت‌کرده از کشور تا کجا ادامه خواهد داشت.

15

روزنامه جوان/ رسانه اصولگرا

* مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاح‌طلبان که سال‌هاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبه‌رو شده‌اند، از اینکه یک تازه‌وارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، به‌شدت دلخور و هراسان شده‌اند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده می‌گیرد.

* نصیری عین اصلاح‌طلبان است، بلکه خود اصلاح‌طلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرف‌های پشت‌صحنه را که از او می‌پسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام می‌آموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارش‌شده تاج‌زاده را به این زودی بسوزانید! شما اکنون ترسیده‌اید و یک به‌یک به صحنه می‌آیید و نصیری را تکفیر می‌کنید. اما مگر می‌شود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامه‌نگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر می‌کنید خودتان را تکفیر می‌کنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.

* سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود می‌برند و به اردوگاه اصلاح‌طلبی می‌زنند. نمی‌دانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمی‌کردند که از آن دولت و حمایت‌ها به جایی برسند که اکنون حرف مشترک‌شان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری به‌تعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!

16

روزنامه صبح نو/ رسانه اصولگرا

* سخنان مهدی نصیری در مصاحبه با بی‌بی‌سی فارسی واکنش برانگیز شده است. او در این مصاحبه از ضرورت اتحاد اپوزیسیون جمهوری اسلامی سخن گفته؛ یعنی اتحاد شاهزاده با تاج‌زاده. جمهوری‌خواهان با هواداران سلطنت. این سخنان چندان قابل نقد نیست، نه از آن باب که سخن بسیار دقیق و فکر شده‌ و ایده‌ای است که از عطاری هیچ‌کس جز عطاری نصیری نمی‌توانسته بیرون بیاید، نه از تاج‌زاده که از شاهزاده تا مسیح هم نتوانستند چند ماهی دور یک میز بنشینند و امروز به یکدیگر فحش‌های مثبت ۱۸ می‌دهند. بنابراین امتناع این ایده از روز روشن‌تر است. و باز نه جای تعجب که نصیری چنین سخنانی را بر زبان رانده که جای تعجب نیست؛ چراکه مسیر هر فرد رادیکالی، افتادن در چرخه رادیکالیسم است.

* باید مسیر طی شده و جریان روشنفکری ایرانی نقد شود که امروز مهدی نصیری در این نحله خود را قرار داده است. نقد روشنفکران نه از باب غرض با این جماعت، بلکه از فرط بیگانگی است که با جامعه دارند و رؤیاهایی که این‌ها در دویست سال اخیر به جای فکر، ایده و اندیشه پیشرفت به‌عنوان جنس بنجل به مردم ایران فروخته‌اند و به جای پیشرفت و توسعه برای مردم ایران، وضعیتی ایجاد کردند که بعد از دویست سال دوباره ایده بازگشت به وضعیت دویست سال گذشته را تئوریزه می‌کنند.

* روشنفکر ایرانی ۲۰۰ سال است که اسیر این توهم است، از مردم سخن می‌گوید؛ اما فهمی از مردم ندارد. روشنفکر ایرانی که علیه سلطنت شورید و امروز دوباره به سلطنت رسیده است. زمانی مخالف شهر بود و زندگی در روستا را تئوریزه می‌کرد و امروز مقلد غرب و مدرنیته شده است.


۲۷۲۱۹

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901698

دیگر خبرها

  • مهدی نصیری; زیر تیغ اصلاح‌طلبان و اصولگرایان/ توهم یا شوخی یا پروژه هدفمند؟! +جدول
  • مجری جنجالی صداوسیما به اصلاح‌طلب و اصولگرا رحم نکرد: حرامید! +تصویر
  • مجری صداوسیما: اصلاح طلبی نطفه‌اش حرام است و اصولگرایی لقمه‌اش!
  • اصلاح طلبان در کدام حوزه های انتخابیه کاندیدا دارند؟
  • جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده
  • اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است
  • رژیم صهیونیستی پاسخ پیشنهاد حماس را با اصلاحات به مصر داد
  •  واکنش اصلاح‌طلبان به سخنان نصیری درباره اتحاد شاهزاده و تاجزاده؛ تکرار یک شوخی بی‌مزه است | ارتباطی به جریان اصلاحات ندارد | واقعا یک توهم است
  • کرباسچی: مهدی نصیری تعادل ندارد؛ او فقط به درد تبلیغات بی‌بی‌سی می‌خورد
  • مرغ آمریکایی‌ها غاز است!