اي. آر. رحمان: «مجيد مجيدي» الگوي بسياري از فيلمسازان مستقل هندي بوده است
تاریخ انتشار: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۳۲۳۸۳۵
خبرگزاري آريا - «آي.آر. رحمان» حالا در ايران، آهنگسازِ شناخته شدهاي است؛ او آهنگسازِ فيلم «محمد رسول الله» به کارگرداني «مجيد مجيدي» شد و حالا دومين تجربهاش را با اين کارگردانِ جهاني در فيلم «آنسوي ابرها» ترجمه کرده است. «ديليپ کومار» که بعد از آنکه به اسلام گرويد، نامش را به «آي. ار. رحمان» به معناي در امانِ خدا تغيير داد، از نوجواني در زمينهي موسيقي فعاليت کرد؛ ابتدا موسيقي همهپسندِ هندي ساخت؛ بعد براي تبليغات تلويزيوني اثر نوشت و بعد از آن به آهنگسازي فيلم روي آورد و در اين زمينه آنچنان موفق شد که حاصلش سيزده جايزهي فيلم فير، چهار جايزه ملي فيلم هند، يک جايزه بفتا، يک جايزه گلدن گلوب و دو جايزه اسکار شد و مجلهي تايم در سال 2009 او را در ليست تايم 100 به عنوان يکي از صد فرد تأثيرگذار در جهان معرفي کرد؛ او مهمانِ جشنوارهي جهاني فيلم بود و روزهاي پرکاري را پشتِ سر گذاشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
* آقاي رحمان، در اين سالها چهرههاي بسياري از موسيقي هند در دنيا معرفي شدهاند؛ از «راوي شانکار» گرفته تا «ولايتخان» و «پرويز شهيدخان» که همين سال گذشته در ايران نيز به اجراي برنامه پرداخت. اما به نظر ميرسد در حوزهي موسيقي فيلم شما مهمترين چهرهي موسيقي نهتنها در هند که در مشرقزمين هستيد. موسيقي را چهطور آغاز کرديد؟پدر من موسيقي کار ميکرد؛ اما مشوق اصليام براي فعاليت در اين هنر، مادرم بود. او از کودکي به من ميگفت که تو ميتواني در اين هنر، آدم بزرگي شوي و البته من بيشتر آن جمله را به عنوان مهر مادري تلقي ميکردم تا خودم چنين تصوري داشته باشم. (خنده)
* موسيقي را با نوازندگي آغاز کرديد؟ بله، در دبيرستان يک گروه موسيقي داشتيم که من در آن کيبورد مينواختم. خيلي هم خوش ميگذشت.
* و بعد سراغ آهنگسازي براي تبليغات تلويزيوني رفتيد؟بله.
* چهطور اين اتفاق افتاد؟آن زمان استوديوهاي خانگي زيادي در هند وجود داشت که به من کمک زيادي کرد. در واقع شکلگيري استوديوهاي خانگي اين آزادي را به من داد تا ايدههايم را محقق کنم و هر کاري که دوست دارم را انجام دهم. شايد همان دوران بود که موسيقي را بيش از پيش برايم جديتر کرد. همانزمان در حوزهي تبليغات تلويزيوني کارم را شروع کردم. در تبلغيات شما بهعنوان آهنگساز 30 ثانيه فرصت داريد تا ايدههايتان را عملي کنيد و اين کار را سخت ميکند؛ اما من همان زمان هم کاري که ميکردم را جدي ميگرفتم.
* و همين زمينهاي شد براي اينکه به موسيقي فيلم راه پيدا کنيد.بله، اولين کارگرداني که با او کار کردم، «ماني راتنام» بود. آن فيلم فرصت فوقالعادهاي بود که در اختيارم قرار گرفت. براي آن فيلم چندين ترانه نوشتم و فکر ميکردم براي اين کار هم بايد به خلق لحظهاي دلنشين روي موسيقي فيلم تمرکز کنم و هم از لحاظ احساسي به آن معنا ببخشم.
* براي همين هم تا آن اندازه موفق شد و جايزهي ملي جشنوارهي هند را گرفتيد؟من وقتي موسيقي آن اثر را مينوشتم، در يک مکاشفة شخصي و دروني بودم. اين مسأله را در يک جلسه در همين جشنواره هم بيان کردم؛ داشتم دربارهي تصوف، معرفت و انرژي درون و بيرون کار ميکردم. در واقع نوعي مراودهي شخصي با خودم داشتم و اينکه چهطور ميشود در همهي احوال به خدا توکل کرد، چه در مسائل تکنولوژيک و چه در مسائل موسيقي يا هر عرصة ديگري. بنابراين از موفقيت آن اثر شگفتزده نشدم و احساس کردم اين هم بخشي از بازي و سفر معرفتياي است که در آغاز آن قرار داشتم.
* آن مکاشفه به جايي رسيد؟هنوز هم اول همان راه هستم. (خنده)
* به هر حال فعاليتهاي شما در زمينهي موسيقي فيلم ادامه پيدا کرد تا «دني بويل» در «ميليونر زاغهنشين» يک سکوي پرتاب جدي براي شما به عنوان آهنگساز فيلم شد. چهقدر با سينماي او آشنا بوديد؟هيچ آشنا نبودم. حتي وقتي قرار شد او را براي اولين بار ببينم، اسمش را در «گوگل» سرچ کردم! (خنده) بعد از آنکه او را ديدم، متوجه شدم که بسيار موسيقي را ميشناسد و ميتواند به من در ساخت موسيقي فيلم کمک کند که اين اتفاق هم رخ داد. اصولاً وقتي کارگردان ميداند چه ميخواهد و شما را به همان سمت هدايت ميکند، کمک بزرگي به خلق اثر ميکند. همکاري با «بويل» براي من تجربهي بسيار خوشايندي بود؛ ضمن اينکه او انسان بسيار شريف و از همه مهمتر دوست خوبي است.
* قبل از ساخت موسيقي، فيلمنامه را ميخوانيد يا مثلاً در جريان ساخت اثر از صحنههاي فيلمبرداري ديدن ميکنيد؟اگر بتوان فيلمنامه را خواند که خيلي خوب است؛ اما هميشه اين اتفاق نميافتد و ما بعد از کامل شدن اثر، آن را ميبينيم؛ اما من مدام در جريان ساخت فيلم با کارگردان از طريق ايميل در ارتباط هستم و سمپلها را برايش ميفرستم. مثلاً ممکن است کارگرداني بخواهد هر کاراکتر اثرش، موسيقي مخصوص خودش را داشته باشد و يا اينکه به احساسات اثر شدت دهد يا بيننده را در سطح ديگري از قصه همراه کند.
* آهنگسازي براي کارگرداناني از مليتهاي گوناگون با سليقههاي متفاوت و سبک فيلمسازي گوناگون، چه ويژگيهايي دارد؟ مثلاً وقتي براي «دني بويل» موسيقي مينويسيد، چه تفاوتي با زماني دارد که قرار است براي فيلم «مجيد مجيدي» اثري خلق کنيد؟مليت قطعاً موثر است. من وقتي قرار بود براي فيلم «پله» موسيقي بسازم، هيجان زيادي داشتم. بايد براي فيلمي از امريکاي لاتين موسيقي ميساختم و بنابراين مدتها وقت گذاشتم تا با سازهاي برزيل بيشتر آشنا شوم و به نتيجهي مطلوبي برسم. البته آن فيلم از يک منظر ديگر هم براي من هيجانانگيز بود. بههرحال اولين تجربهي من در ساخت موسيقي براي فيلمهاي ورزشي بود. اما در ساخت موسيقي فيلم، يک مسأله اهميت بسيار زيادي دارد؛ مهم نيست شما براي چه کارگرداني کار ميکنيد، مهم اين است که او و خواستههايش را بشناسيد. شما بخشي از يک جريان در ساخت فيلم هستيد. ممکن است کارگردان، کاري مدرن از شما بخواهد يا کاري کاملاً سنتي. خيليها دلشان ميخواهد موسيقي به احساس فيلم کمک کند و خيليها فقط ميخواهند در يک آرامشي در جريان فيلم حضور داشته باشد. البته مسائل ديگري هم در اين ميان دخيل است؛ مثلاً ژانري که فيلم در آن ساخته شده است. شما در موسيقي فيلمهاي کمدي ميتوانيد از موسيقي آشکارتري استفاده کنيد.
* و در اين ميان، بودجه تا چه اندازه سهيم است؟ خب خيليوقتها شما پول کافي داريد و ميتوانيد تمام ايدههايتان را محقق کنيد؛ اما گاهي اين امکان وجود ندارد و به نظر من، اين نکتهي اصلي است. شما نميتوانيد به اين بهانه که پول کافي وجود ندارد، موسيقي خودتان يا موسيقي خوبي نسازيد. چارهاي وجود ندارد جز اينکه خلاقيتهايتان را شکوفا کنيد. من موسيقي يک اثر را با يک ويولن نوشتم. البته اين حرف من به اين معنا نيست که کار کردن بدون بودجه اتفاق خوشايندي است. نه! هميشه بايد بودجهي کافي وجود داشته باشد؛ اما خب گاهي اين مسأله غيرممکن است.
* ايدهي آقاي «مجيدي» براي موسيقي فيلم «محمد رسولالله» و «آن سوي ابرها» چه بود؟او ميگفت موسيقي بايد به حس لحظههايي که در اثر وجود دارد، کمک و مخاطب را با خودش همراه کند. در «آن سوي ابرها» هم مسأله همين بود؛ اما در عين حال، تأکيد داشت که موسيقي کاراکتر خودش را داشته باشد.
* منظورتان را متوجه نميشوم.يعني نه فقط روي تصاوير بنشيند که شخصيت مستقلي داشته باشد.
* پيش از اينکه مجيدي به شما سفارش ساخت موسيقي فيلم را بدهند، اصلاً او را ميشناختيد؟ فيلم «به رنگ خدا» را ديده بودم که شخصيت اصلياش يک نوجوان نابينا بود.
* فيلم را دوست داشتيد؟خيلي زياد. فيلم بسيار لطيفي بود. ما هنديها ايشان را خيلي خوب ميشناسيم. در واقع فيلمهاي ايشان الگوي بسياري از فيلمسازان مستقل هندي بوده است. من اما فيلمهاي ايراني بسياري ديدهام و از ميان کارگردانان ايراني جز آقاي مجيدي -که با او کار کردهام- سينماي «مخملباف» و «کيارستمي» را بسيار دوست دارم.
* همکاري با آقاي «مجيدي» چهطور شکل گرفت؟يک ايميل براي من آمد که آقاي مجيدي تمايل دارد موسيقي اثري دربارهي حضرت محمد (ص) را شما بسازيد.
* بعد؟هيجانزده شدم؛ چون همانطور که گفتم، آقاي «مجيدي» را ميشناختم و ميدانستم که ايشان کارگرداني بزرگ است که چندين نسل از فيلمسازان هندي را تحت تأثير خود قرار داده؛ اما از آن مهمتر، ساخت موسيقي براي فيلمي دربارهي پيامبر اسلام بود. ميدانيد من به حضرت محمد (ص) عشق ميورزم.
* در جريان ساخت فيلم حضور داشتيد؟يکبار رفتم و حساسيتهاي ايشان براي من بسيار تحسينآميز بود. خب خيلي از بزرگان سينماي جهان در آن پروژه حضور داشتند. هنوز هم فکر ميکنم بزرگترين شجاعت زندگيام ساخت موسيقي براي اين اثر بود.
* و همکاري چهطور بود؟خب مثل هر تجربهي ديگري، ابتدا ايشان را محک زدم تا بدانم چه موسيقياي را دوست دارد. برايش نمونههاي موسيقي از آهنگسازان بزرگ ميفرستادم، چون قرار بود کار ارکسترال باشد. مدتي طول کشيد تا سليقهاش را بشناسم و بعد از آن، ديگر کار آسان پيش رفت. ميدانيد من عمدهي کارم را با يک «کيبورد» و «کامپيوتر» انجام ميدهم. نمونهها را براي ايشان فرستادم و بعد از اينکه موافقت خودشان را اعلام کردند، آن را ضبط کرديم.
* و در «آن سوي ابرها» چه اتفاقي افتاد؟اين همکاري قطعاً براي من راحتتر بود؛ چون با فضاي ذهني مجيدي به عنوان کارگردان آشنا شده بودم و سر صحنههاي فيلمبرداري هم بودم. اما باز هم کار خيلي آسان نبود، چون ايشان کارگردان سختگيري است. (خنده)
* و از نتيجه راضي هستيد؟بله، فکر ميکنم کار خوبي شد.
* معمولاً در ايران، آهنگسازان آخرين افرادي هستند که به پروژه ميپيوندند و همين هم مشکلات زيادي براي کار به وجود ميآورد. مشکلي که قطعاً براي شما وجود ندارد.اتفاقاً ما هم بسيار با اين مسأله درگيريم! شده که من براي کاري تنها ده روز فرصت داشتهام که خب معمولاً از کسان ديگري هم براي ساخت موسيقي اثر کمک ميگيريم!
* بعد از ساخت موسيقي، با اين مواجه شدهايد که کارگرداني موسيقي شما را دوست نداشته باشد؟بله، طبيعي است و من سعي ميکنم تغييراتي که او ميخواهد را اعمال کنم.
* و بالاخره اينکه آن همه موفقيت براي «ميليونر زاغهنشين» را تصور ميکرديد؟سيستم جشنوارهها و جايزهها بسيار پيچيده است و به خيلي چيزها بستگي دارد؛ حتي به اينکه فيلم در چه زماني پخش ميشود. نميدانم اگر امريکا در آن سال دچار بحران اقتصادي به آن شکل نبود، باز هم آن اثر تا اين اندازه مورد توجه قرار ميگرفت يا نه.
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۳۲۳۸۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سکانسهایی از فیلم تورقوزآباد
تعداد بازدید : 0 کد ویدیو دانلود فیلم اصلی کیفیت 480 کیفیت 284 بازدید 3 فیلم تورقوزآباد به کارگردانی علی شاه حاتمی و نویسندگی مصطفی زندی، امیر برادران و پیمان جزینی محصول سال 1398 است. میلاد که دانشجوی دکتری رشته کشاورزی است، پس از آنکه به دروغ خود را در مجالسی به عنوان دانشمند هستهای معرفی میکند، با زنی مرموز به نام عسل فتوحی آشنا میشود و این آشنایی باعث بروز حوادثی در زندگیاش میشود و... . نیما شعبان نژاد، آناهیتا درگاهی، محمد بحرانی، هومن حاجی عبدالهی، مجید مظفری، سیما تیرانداز، مجید پتکی، فیروز سلیمانی و آرمین توپچی در این فیلم مقابل دوربین مرتضی هدایی بازی کردند. علیرضا کهن دیری موسیقی متن این فیلم را ساخت و سپهر مهدویانی این اثر را تدوین کرد. سکانسهایی از این فیلم سینمایی را در تابناک میبینید.