سفیر سوئیس در گفتوگوی اختصاصی با فارس: برجام برای امنیت منطقه مهم است و باید حفظ شود/امکان افزایش تعاملات بانکی ایران و سوئیس وجود دارد
تاریخ انتشار: ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۳۴۶۰۴۰
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، «مارکوس لایتنر» سفیر سوئیس در تهران طی گفتوگویی با خبرنگار فارس درباره سفر «مائورو دل آمبروجیو» معاون وزیر علوم سوئیس و همکاریهای علمی و فناوری دو کشور گفت که فراهم شدن چنین زمینهای برای دو طرف، یک توافق برد-برد است.
مارکوس لایتنر درباره علت سفر معاون وزیر علوم این کشور به همراه هیات همراه که هفته آینده انجام میگیرد، به خبرنگار فارس گفت سوئیس قصد دارد روابط علم و فناوری با ایران را به سطح بالاتری ارتقاء دهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود، بر اساس آمار، سوئیس نوآورترین کشور در جهان است و 5 دانشگاه در میان 100 دانشگاه برتر جهان دارد، همچنین علم و فناوری برای این کشور بسیار حائز اهمیت است. آقای لایتنر ادامه داد «ما همیشه موفق بودیم استعدادها را جذب خود کنیم و من فکر میکنم همکاری عالی با سراسر جهان داشتیم».
وی در ادامه به خبرنگار فارس گفت: «در حال حاضر همکاری در زمینه علم و فناوری با ایران با اشخاص و برپایه روابط فردی است مانند ارتباطات محققان ایرانی و سوئیسی و ارتباطات دانشگاههایی که با هم همکاری دارند بنابراین ارتباط میان دولتها نیست ولی میخواهیم آن را به سطح بالاتر ببریم و ایران قابلیتهای زیادی برای ارائه در زمینه علم و فناوری به سوئیس دارد، بنابراین همکاری علم و فناوری برای دو طرف برد-برد خواهد بود».
مارکوس لاتنیر در ادامه افزود: «ایران به سوی یک جامعه دانش-محور پیش میرود و من فکر میکنم این دلیل آن است که معاون وزیر علوم، تکنولوژی و نوآوری ما به ایران سفر میکند». وی خاطر نشان کرد، ارتباطات در سطح کنونی ارتباط خوبی میان اساتید دانشگاهی ایران، ایرانیهایی که در سوئیس تحصیل کردهاند و کارشناسان وجود دارند و تبادلات علمی برای دو طرف پربار و مفید بوده که ارتقاء آن برای هر دو طرف سودمند خواهد بود.
سفیر سوئیس در تهران همچنین به دانشگاههای ایرانی که همکاری علمی با سوئیس دارند اشاره نمود و گفت، دانشگاه تهران و دانشگاه اصفهان در زمینههای متعدد با سوئیس ارتباط دارند و دانشگاههای دیگری در ایران هستند که یادداشتتفاهمهایی با مراکز علمی در سوئیس امضا کردهاند.
در ادامه گفتوگو، سفیر کشور سوئیس به خبرنگار فارس گفت، بیشترین تعامل علمی که دو کشور با یکدیگر دارند در علوم سخت و مهندسی است اما هیاتی که هفته آینده از سوئیس به ایران میآید در زمینههای دیگر شامل پزشکی نیز تعاملاتی با ایران خواهد داشت. وی در این گفتوگو تاکید کرد، هیات علمی سوئیسی، هیاتی نیست که برای سرمایهگذاری مالی به ایران بیاید بلکه هیاتی است که به دنبال همکاری علمی و تخصصی با ایران است و هر دو طرف میتوانند به وسیله افرادی که یکدیگر را میشناسند و سالها با یکدیگر همکاری داشتند، در زمینه علم و فناوری با یکدیگر همکاری بیشتر داشته باشند که سود زیادی برای دو کشور به همراه خواهد داشت.
در ادامه گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری فارس، سفیر سوئیس در تهران پیرامون نقشه راه مشترک ایران و سوئیس گفت، سفر معاون وزیر علوم این کشور که هفته آینده انجام خواهد گرفت، در راستای بخشی از همین نقشه راه مشترک است.
اسفند ماه سال 1394 ایران و سوئیس نقشه راه مشترکی را تدوین کردند که برای توسعه و نهادینه کردن یک چارچوب همکاری مشترک و درازمدت در حوزههای دوجانبه، منطقهای و چندجانبه توافق بود و شامل مسایل سیاسی، اقتصادی و مالی، حمل و نقل، کشاورزی، گردشگری، علوم، پژوهش و فناوری، محیط زیست، آرشیوها، ایمنی هستهای غیرنظامی، حقوق بشر، کنسول و مهاجرت و حقوق بود.
در ادامه گفتوگو، سفیر سوئیس درباره پیشرفت این نقشه راه تا کنون گفت علم و فناوری بخشی از این نقشه راه مشترک میان دو کشور بوده است و سفر هیات سوئیسی برای اجرای بخشی از این نقشه راه خواهد بود و دو کشور در حال پیشروی به جلو هستند. وی در گفتوگو با خبرنگار فارس افزود، تا کنون علاوه بر همکاریهای مشترک علمی، همکاریهای اقتصادی میان دو کشور هم مورد توجه بوده است و در آینده به جلو حرکت خواهند کرد.
آقای لایتنر خاطر نشان کرد، در بخش اقتصادی توافقهایی میان دو کشور وجود داشته و اولین کمیسیون مشترک اقتصادی تشکیل شده است که این مسئله نشانه عمیقتر شدن روابط دوجانبه در زمینه اقتصادی میان تهران و برن است. وی گفت، چندین دوره گفتوگوی مالی بین دو کشور برگزار شده و همکاری در زمینه ایمنی هستهای، گفتوگو میان دو طرف در جریان است. وی افزود: «اکنون در حال یافتن راه های جدید در زمینه مسایل مهاجرتی هستیم و دو طرف در حال همکاری برای پیشبرد نقشه راه هستند».
در ادامه، سفیر سوئیس در تهران درباره قابلیتها و ظرفیتهای اقتصادی و سیاسی میان دو کشور گفت که به نظر وی دو کشور روابط خوبی در این دو زمینه با یکدیگر دارند و این روابط برپایه اعتماد آغاز خوبی است. وی یادآور شد که سوئیس حافظ منافع ایران در عربستان سعودی است و این نشانه اعتماد ایران به سوئیس در روابط سیاسی میان دو کشور است. وی در مورد قابلیتها و ظرفیتهای اقتصادی نیز اضافه کرد، بخش خصوصی سوئیس در ایران فعالیت دارد و همین مسئله زمینه خوبی برای همکاریهای بیشتر اقتصادی میان دو کشور است.
آقای لایتنر در ادامه گفت، بعد از برجام هجوم شرکت های مختلف به سوی بازار ایران به شدت افزایش یافت اما خیلی از شرکتهای سوئیسی پیش از برجام با ایران همکاری داشتند و شرایط فراهمشده برای روابط تجاری بعد از برجام برای آنان جدید نبود. وی افزود همواره میان ایران و سوئیس آمد و شد برای روابط اقتصادی بوده است و بعد از موج اولیه شادی، شرکتهای سوئیسی که اکنون به ایران میآیند از دید واقعبینانهتری نسبت به چالشها و پتانسیلها برخوردارند. او گفت بازار ایران، بازار بستهای بوده است، بنابراین زمان میبرد تا این بازار باز شود.
در ادامه آقای لایتنر درباره موضع کشورش پیرامون حفظ برجام و تهدید «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا برای خروج از برجام در روز 12 می گفت، سوئیس همواره حامی توافق هستهای بود و کشوریست که بستر برگزاری مذاکرات را فراهم نمود. وی افزود: «ما همچنان خوشبین هستیم که این توافق ادامه خواهد داشت. به نظر ما این توافق زمینه اعتماد را در منطقهای که اعتماد در آن کم است، فراهم کرد و من فکر میکنم این توافق عنصر مهمی در این منطقه است و باید تلاش کرد آن را حفظ نمود».
سفیر سوئیس در تهران تاکید کرد: «من درباره آینده برجام، بدبین نیستم و امیدوارم روز 12 می پایان حضور آمریکا در برجام نباشد. باید منتظر باشیم و ببینیم که چه اتفاق خواهد افتاد».
وی درباره تعاملات مالی و بانکی میان دو کشور گفت که چنین تعاملاتی میان ایران و سوئیس وجود داشته است و همچنان این امکان وجود دارد که تعاملات دو کشور در زمینه بانکی بیشتر شود و ارتباطات میان بانکها افزایش یابد. اما تا کنون بانکهای سوئیسی تمایلی به ارائه امکانات مالی نداشتهاند.
در گذشته مسائلی برای بانکهای سوئیسی از سوی مقامات آمریکایی پیش آمد که لزوما به ایران مرتبط نبود بلکه به دلایل مالیاتی بود. در نتیجه این بانکهای سوئیسی هستند که باید فرصتهای موجود در ایران و در معرض قرار گرفتن در ایالات متحده را سبک سنگین کنند.
در ادامه گفتوگو با خبرنگار فارس، بعد از اشاره به امکان ورود پروازهای شرکت هواپیمایی ایران-ایر به سوئیس و قطع این امکان طی ماههای اخیر گفت: «امیدوارم خط مستقیم پرواز میان ایران و سوئیس برقرار شود و نه تنها ایران-ایر بلکه دیگر خطوط هوایی ایرانی نیز این امکان را داشته باشند تا به سوئیس پرواز مستقیم داشته باشند».
مارکوس لایتنر همچنین درباره این مسئله که کشورش حافظ منافع ایران در عربستان سعودی است و قرار بوده دفتر حافظ منافع ایران در جده تحت حکم حفاظت منافعی سفارت سوئیس افتتاح شود، تصریح کرد: «ما در حال کار بر روی این مسئله هستیم و چنین اقدامی نیاز به تصمیمات دولتی از دو طرف (ایران و عربستان) دارد. فرآیند انجام این اقدام در جریان است اما فرآیند زمانبری خواهد بود».
در گذشته شرکتی سوئیسی به نام شرکت ریلی «اشتدلر» قرار بود 960 واگن به ایران بفروشد، اما بعد از مدتی این شرکت خبر مربوط به امضا قرارداد فروش قطار را تکذیب کرد. سفیر سوئیس در این رابطه به خبرنگار فارس گفت مذاکره در این زمینه برقرار است.
وی همچنین پیرامون موضع سوئیس درباره تحولات منطقه بویژه یمن و سوریه گفت که دغدغه بیشتر سوئیس مسائل انسان دوستانه در این کشورها است. مارکوس لایتنر گفت «نگاه سوئیس به سوریه و یمن از جنبه انسان دوستانه است. نگرانی ما در خصوص عدم دسترسی مردم به کمکهای انسان دوستانه است و در مسئله سوریه از راه حل سیاسی حمایت میکنیم».
در ادامه وی خاطر نشان کرد، غیر از مسایل اقتصادی، علم و فناوری و سیاسی، زمینههای دیگر همکاری میان سوئیس و تهران وجود دارد مانند ایمنی هستهای، حمل و نقل، کشاورزی، آرشیو کردن، گردشگری و غیره. سفیر سوئیس ادامه داد، شمار ایرانیانی که به سوئیس سفر میکنند و شمار سوئیسیهایی که به ایران سفر میکنند نسبت به چهار سال گذشته افزایش چشمگیری یافته است.
مارکوس لایتنر به خبرنگار فارس گفت، از ماه آگوست سال گذشته (مرداد 96) وی سفیر سوئیس در ایران بوده است. آقای لایتنر افزود، تا کنون به شهرهای اصفهان، یزد و تبریز سفر کرده و بعد از سفر به اصفهان و دیدن زیباییهای این شهر متوجه شد که چرا همه در سوئیس به او توصیه میکردند بعد از آمدن به ایران به این شهر تاریخی سفر کند. آقای لایتنر همچنین گفت تحت تأثیر بافت تاریخی یزد قرار گرفته و همچنین در تبریز صنایع دستی و بازار سنتی این شهر را دوست داشته است. سفیر سوئیس در ادامه گفتوگو با خبرنگار فارس گفت که مهربانی و مهماننوازی مردم ایران، را دوست داشته و مایل است به مکانهای بیشتری در ایران سفر کند.
در انتها آقای مارکوس لایتنر گفت: «در زمینه همکاریهای علم و فناوری، منافع مشترک و شرایط برد-برد برای ایران و سوئیس وجود خواهد داشت. مطمئن هستم میتوانیم زمینههای زیادی برای همکاری علمی شناسایی کنیم. سوئیس امکان تبدیل علم و فناوری به فرصتهای تجاری را نیز از طریق استارت آپهای ایران و سوئیس بررسی خواهد کرد».
مارکوس لایتنر به مدت 9 ماه سفیر سوئیس در تهران بوده و به طور معمول ماموریت سفرای این کشور، چهار سال ادامه خواهد داشت. وی در سال 1996 به بخش دیپلماتیک سوئیس ملحق شد و در سال 1998 به بخش اقتصادی و مالی وزارت خارجه این کشور در برن پیوست. در سال ،2002 مارکوس لایتنر، به سفارت سوئیس در پرتوریا،افریقای جنوبی، ملحق شد و مسئولیت مسایل مربوط به همکاریهای تجاری، اقتصادی و علمی را برعهده داشت. در سال 2006 لایتنر معاون سفیر سوئیس در سانتیگو در شیلی بود و در سال 2009 مسئول بخش سیاست صلح وزارت خارجه سوئیس در برن بود. وی سال 2011 معاون ریاست بخش امنیت انسانی این وزارت خانه بود و از سال 2013 تا 2017 سفیر سوئیس در مصر بوده است. مارکوس لایتنر یک اقتصاددان است و در دانشگاههای فریبورگ و زوریخ سوئیس تحصیل کرده است.
انتهای پیام/ق
منبع: فارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۳۴۶۰۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مسکو از جنگ ایران و اسرائیل چه بهرهای برد؟ روسیه تمام تخممرغهایش را در سبد ایران نمیگذارد
عارف دهقاندار در اعتماد نوشت: عملیات توفانالاقصی توسط حماس علیه اسراییل در ۷ اکتبر و آغاز نبرد غزه، معادلات منطقه و نظام بینالملل را وارد مرحله جدیدی کرد که پیامدهای بسیاری در سطح منطقه و فراتر از آن به جای گذاشت که شاید آوریل ۲۰۲۴ را بتوان نقطه عطف این پیامدها دانست.
ایران و اسراییل که سالها در منطقه به اصطلاح خاکستری با یکدیگر درگیر بودند و بهرغم همه دشمنیها و رقابتهای ژئوپلیتیکی و هویتی، از رویارویی مستقیم با یکدیگر اجتناب میکردند، وارد یک رویارویی نظامی مستقیم و رودررو شدند.
هر چند که باید تاکید کرد که این رویارویی نظامی، محدود، کنترل شده و درچارچوب قواعد بازی بود و در نهایت سطح نزاع از حالت رویارویی مستقیم به نبرد در منطقه خاکستری بازگشت.
همان طور که پیشبینی میشد، پس از اقدام اسراییل، سطح تنش میان طرفین کاهش پیدا کرد و ایالات متحده امریکا، نقش قابل توجهی در این کاهش تنش داشت. چرا که دولت دموکرات مستقر در امریکا به دلایل فراوان، علاقهای به گسترش سطح نزاع میان طرفین نداشته و تلاش کردند که از اهرمهای خود برای کنترل رفتار کابینه نتانیاهو پس عملیات «وعده صادق» استفاده کند.
اما نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که ایالات متحده تنها قدرت خارجی متاثر از این تغییر معادلات در منطقه خاورمیانه نبوده و باید تاثیرپذیری و موقعیت دیگر قدرت بزرگ جهانی یعنی روسیه را در این تحولات و همچنین جایگاه آن در آینده منطقه را مورد توجه و ارزیابی قرار داد.
روسیه در طی یک دهه گذشته تلاش زیادی برای تقویت شبکهها و اعمال نفوذ خود در منطقه خاورمیانه انجام داده است و پس از ۷ اکتبر و تغییر معادلات در خاورمیانه و همچنین تمرکز بر جنگ اوکراین، جایگاه خود را در این منطقه متزلزل و در معرض خطر میبیند.
پس از افزایش تنش میان ایران و اسراییل، راهبرد روسیه در قبال این تنش اهمیت خاصی پیدا میکند، چرا که وقتی به گذشته برمیگردیم، مشاهده میکنیم که هیات حاکمه روسیه و ولادیمیر پوتین، رییسجمهور این کشور از یک سو در سوریه با ایران همکاریهای نزدیکی میکرد و از سوی دیگر این اجازه را به اسراییل میداد که مواضع ایران را در خاک سوریه هدف قرار بدهد و در زمان انجام این حملات، پدافندهای روسی مستقر در سوریه عمل نمیکرد.
همچنین نباید از نظر دور داشت که روابط تهران - مسکو پس از جنگ اوکراین، تغییرات مهمی را تجربه کرده است و سطح همکاریهای نظامی طرفین وارد مرحله جدیدی شده است و بهرغم خصومتهای دیرینه تاریخی و اختلافات ژئوپلیتیکی، فضای کنونی خاورمیانه هر دو دولت را تشویق میکند تا با همکاری نزدیکتر، معادلات منطقه را به ضرر امریکا رقم بزنند.
به طور کلی، مقامات مسکو مانند همتایان خود در پکن به دنبال ثبات بیشتر در منطقه خاورمیانه هستند و هرگونه آشفتگی در منطقه میتواند به منافع روسیه آسیب برساند که از جمله آنها رشد گروههای تکفیری و تروریستی در سطح منطقه است. روسها حساسیت ویژهای نیز نسبت به گروههای افراطی و تروریستی داشته که در سالهای اخیر در بخشهایی از روسیه و همچنین سایر بخشهای اتحاد جماهیر شوروی سابق، مانند تاجیکستان نفوذ کردهاند. همان طور که به یاد داریم، در ۲۲ مارس، گروه تروریستی داعش توسط تعدادی از عناصر تاجیکی خو به یک سالن کنسرت در مسکو حمله کردند و نزدیک به ۱۵۰ نفر را کشتند.
فراتر از مبارزه با تروریسم، روسیه به دنبال حمایت از دولتهای عربی دوست در منطقه، حفاظت از حضور نظامیان کشور در سوریه، جذب سرمایهگذاری خارجی از کشورهای ثروتمند عرب خلیجفارس و ایجاد روابط تجاری با منطقه است که از طریق آن بتواند تحریمهای غرب را که به واسطه جنگ اوکراین بر این کشور وضع شده را دور بزند و بتواند سیاستهای انرژی خود را با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس هماهنگ کند؛ لذا علاوه بر ایران، روسیه نگاه ویژهای به کشورهای عربی خلیجفارس نیز دارد و مواضع این کشور نسبت به جزایر سهگانه ایران را نیز باید در همین راستا تعریف کرد؛ لذا درست است که در شرایط فعلی، سطح روابط نظامی ایران و روسیه در حالت خوبی قرار دارد.
اما این به آن معنا نیست که این کشور قرار است تمام تخممرغهای خود را در سبد ایران بگذارد و علاوه بر ایران، به دنبال روابط اقتصادی و حتی نظامی با کشورهای عربی منطقه نیز هست.
اگر به بحث تنشهای ایران و اسراییل بازگردیم، باید گفت که روسیه مخالف هر گونه جنگ همهجانبه و تمام عیار، میان این دو طرف است. با این حال، تشدید تنش آن هم به صورت محدود و کنترل شده بین ایران و اسراییل به طور بالقوه و از چند جهت به نفع منافع روسیه است که به طور خلاصه دلایل آن بیان میشود.
نخست اینکه افزایش سطح ناامنی و گسترش دامنه پیامدهای جنگ در خاورمیانه، در حالی که نزدیک به ۷ ماه از آغاز جنگ غزه میگذرد، رویکرد و پیام روسیه به دولتها و جوامع عربی را تقویت میکند که ایالات متحده عامل اصلی بیثباتی و تنش در سطح منطقه است و امریکا رویکردی مسوولانه در قبال تحولات منطقه ندارد.
پوتین و دیگر مقامات روسی دهههاست که امریکا را به واسطه حمایتهای یک جانبهشان از اسراییل و ناتوانی در حل و فصل ریشهای اصلیترین بحران در این منطقه یعنی درگیری فلسطین و اسراییل سرزنش میکنند. این پیام و رویکرد از جانب روسیه برای مخاطبان عرب که به طور فزایندهای از ایالات متحده به خاطر تلفات انسانی فزاینده در غزه خشمگین هستند، خوشایند است.
دوم اینکه پیامدهای بیشتر جنگ غزه، و گسترش محدود دامنه تنشها در منطقه، توجه جهانی را از اوکراین به خاورمیانه منحرف کرده که روسیه از آن استقبال میکند.
سوم، وجود سطح محدودی از درگیری مستقیم میان تهران و تلآویو میتواند نفوذ روسیه را در منطقه از طرق دیگری تقویت کند.
دولت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، ممکن است به هیات حاکمه روسیه و شخص پوتین به عنوان رهبری نگاه کند که به واسطه روابطی که با تهران دارد، بتواند تا حدی روی تصمیمات تهران تاثیر بگذارد؛ و در آخر اینکه هر چند در حال حاضر سطح نزاع ایران و اسراییل تا حدی کاهش پیدا کرده، اما به واسطه احتمال افزایش سطح تنش، ایران در آینده نیاز بیشتری به جنگندهها و سامانههای دفاعی روسیه پیدا خواهد کرد که از آن طریق برای خود ایجاد بازدارندگی کند.
هر چند که سطح تنش میان ایران و اسراییل در حال حاضر کنترل شده و ظاهرا به منطقه خاکستری بازگشته است، اما با توجه به ادامه جنگ خطر گسترش خصومتها به یک جنگ منطقهای را نباید نادیده گرفت. ادامه جنگ در غزه و دیگر درگیریهای حل نشده در خاورمیانه، احتمال حملات آتی اسراییل علیه ایران و بالعکس را باز میگذارد که نباید آن را از نظر دور داشت.
هر چند که باید اندکی دقیقتر راهبرد روسیه را در منطقه بررسی کرد، اما این کشور در این جنگ تعارض منافع جدی با اسراییل نیز دارد و این را در مواضع خود نشان داده است.
ایران نیز میتواند از این فرصت به نفع منافع خود در منطقه استفاده کند، اما نباید از نظر دور داشت که روسیه اگر چه تا حدی در تحولات منطقه در محور مقابل غرب قرار میگیرد، اما قرار نیست که تمام تخممرغهای خود را در سبد ایران بگذارد و آنها هم به دنبال منافع خود در این جنگ هستند.
نکته پایانی احتمال حضور ترامپ در جایگاه ریاستجمهوری امریکاست، که میتواند معادلات جنگ اوکراین و همچنین جنگ غزه را دچار تغییرات کند. باید صبر کرد و نتایج انتخابات امریکا را دید.