سرنوشت جسد مومیایی منسوب به رضاشاه/ فرمانداری ری: وقت پیگیری نداریم
تاریخ انتشار: ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۳۶۸۷۹۶
کامیار عبدی گفت: یک مرتبه جسدی پیدا میشود که نمیدانند با آن چه کار کنند. چون مدیریت بحران وجود ندارد، هرج و مرج میشود و هیچکس نمیداند چه کسی باید به این مساله رسیدگی کند.
به گزارش صدای ایران از ایلنا، خبری که روز سوم اردیبهشتماه مبنی بر کشف یک مومیایی در شهری ری منتشر شد، خیلی زود دست به دست گشت و تا امروز همچنان از خبرهای داغِ رسانههاست اما جالب اینجاست که تاکنون هیچ یک از نهادهای رسمی کشور حاضر به ارائهی پاسخی شفاف و دقیق در این باره نشدهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اظهارنظرهای جستهگریختهای هم که در این باره منتشر شده، هنوز نتوانسته تکلیفی برای این مومیایی مشخص کند. شواهدی که از همان ابتدا ارائه شد، این جسد را منسوب به پهلوی اول میکرد. اما انتشار این خبر چندان بار سیاسی یافت و پایِ اظهارات پراکندهی سیاسی چه از سوی نهادهای رسمی و چه از سوی طبقات مختلف اجتماعی را به میان آورد، که راه را بر هرگونه مباحث علمی-تاریخی بست.
ایلنا ابتدا تلاش کرد با مصیب رحیم زاده (رئیس اداره میراث فرهنگی شهر ری) دربارهی سرانجامِ این مومیایی صحبت کند. او با اشاره به اینکه اطلاعی در این خصوص ندارد و این موضوع به میراث فرهنگی شهر ری مربوط نمیشود، از ما خواست تا خبر را از ادارهی میراث فرهنگی استان تهران پیگیری کنیم!
در ادامه، سپیده سیروسنیا (معاون میراث فرهنگی استان تهران) در گفتگو با ایلنا پیشنهاد داد که بهتر است از مدیرکل میراث تهران جویایِ آخرین اخبار باشیم.
وقتی با دلاور بزرگنیا (مدیرکل میراث فرهنگی استان تهران) تماس گرفتیم، وی با اظهار بیاطلاعی از این موضوع گفت: این مسئله در حیطهی میراث فرهنگی نیست، و" ادارهی فرهنگ و ارشاد اسلامی" قرار شده تصمیم نهایی را دربارهی این مومیایی اعلام کند!
در نهایت سعی کردیم با هدایتالله جمالیپور (فرماندار شهر ری) صحبت کنیم. او در ابتدای گفتگو با اشاره به اینکه موضوعات مهمتری هست که خبرنگار میتواند به آن بپردازد، گفت: مردهای بوده که پیدا شد و حالا هم دفن شده دیگر. الان یک ماه است که از این مسئله گذشته. این موضوع را باید از طریق تولیت حرم پیگیری کنید.
او در پاسخ به این سؤال که این مومیایی در حال حاضر کجاست، افزود: تا آنجایی که من اطلاع دارم آن را در جای مناسبی دفن کردهاند.
جمالیپور در پاسخ به این سؤال که این جسد کجا دفن شده، اظهار بیاطلاعی کرد و گفت: ما که وقت نداریم یک مردهای که حالا پیدا شده را آنقدر پیگیری کنیم. این همه هر روز در کشور میمیرند. ضرورتی ندارد که من جستوجو کنم که قبر هر کدام کجاست. این جسد هم مثل مردگان دیگر است و هیچ فرقی نمیکند.
ایلنا سعی داشت با پژوهشگاه میراث فرهنگی نیز در این باره صحبت کند. سیدمحمد بهشتی (رئیس پژوهشگاه)، سیداحمد محیط طباطبایی (مشاور رئیس پژوهشگاه) و بهروز عمرانی (سرپرست پژوهشکده باستانشناسی و معاون پژوهشگاه)، هیچکدام به تماسهای ما پاسخ ندادند. درواقع موضوعی که بهنظر ارتباطی مستقیم با پژوهشگاه میراث فرهنگی دارد با سکوت کامل این نهاد دولتی مواجه شده است.
روز نهم اردیبهشتماه جامعه باستانشناسی ایران با انتشار بیانیهای خواستارِ بررسی و پیگیریِ حرفهای و تخصصی این موضوع شد. در بخشی از این بیانیه آمده است: حدود یک هفته است که از انتشار خبر کشف تصادفی یک جسد مومیایی شده در نزدیکی آستان شاه عبدالعظیم (ع) در شهر ری میگذرد و خبر آن در اکثر خبرگزاریهای فارسیزبان منتشر شده است.
عدم پیگیری حرفهای و تخصصی این موضوع و سکوت نهادهای مربوطه و متخصص نظیر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و همچنین پژوهشکدۀ باستانشناسی باعث شده که بحث و نظر در این رابطه، متأسفانه به یک بحث سیاسی تبدیل شود.
در جای دیگری از این بیانه آمده است: تاکنون مدرکی به دست نیامده که نشان دهد سنت مومیایی کردن اجساد، پیشینهای در تاریخ ایران زمین دارد و از این نظر جسد مومیایی مذکور ، حتی اگر هویت آن غیرقابل تشخیص باشد و یا به رضاشاه تعلق نداشته باشد، از نظر علمی، تاریخی و میراث فرهنگی نمونهای منحصربهفرد محسوب میشود و ضروری است که از آن محفاظت کامل به عمل آید.
جامعهی باستانشناسی ایران در پایان، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری را مسئول اصلی مطالعه و تصمیمگیری دربارۀ جسد فوقالذکر میداند و از این سازمان خواستار است به دور حواشی ایجاد شده، این مسئله را رسیدگی کنند.
مهدی معمارزاده (کارشناس ارشد میراث فرهنگی تهران) در این خصوص به ایلنا گفت: "گفته میشود" جسد در جایی پیدا شده که رضاشاه دفن بوده. همچنین باز "گفته میشود" که با لباس بوده است. خب همهی اینها نشان از آن دارد که این مومیایی میتواند منسوب به پهلوی اول باشد. از طرفی وقتی چیزی در اختیار آزمایشگاه قرار نگرفته تا روی آن پژوهش کند، خب منِ کارشناس باید به چهچیزی استناد کنم تا بتوانم نظرم را اعلام کنم؟
در گفتگویی که با کامیار عبدی (باستان شناس و استاد دانشگاه) در این رابطه داشتیم، او متذکر شد که این مسئله، موضوعی نیست که آنقدر حساسیتبرانگیز باشد. او گفت: امروزه علم آنقدر پیشرفت کرده که دیگر نیازی به این همه هیاهو نیست. ولی انگار مردم هیچ سوژهای ندارند و مجبورند به چنین خبرهایی متوسل شوند تا هوچیگری راه بیاندازد. اینها از یک پوچگرایی و هِدونیسم میآید؛ اینکه مسائل روزمره زندگی را رها کنیم و به چنین چیزهایی توجه نشان دهیم.
او ادامه داد: بسیاری از کانالهای تلگرامی هر کدام برای خودشان یک کارشناس شدهاند. تخصصگرایی یکی از خصوصیات جامعه مدرن است. چون رضاشاه بخشی از تاریخ و فرهنگ فولکلور ما شده، همه احساس میکنند که باید یک حرفی در این باره بزنند و شهوت دیده شدن هم مزید بر علت میشود. خیلی از امکانات علمی امروزه در ایران وجود دارد. میتوان با آزمایش دی ان ای به یک جواب دقیق رسید. درست است که خانواده مستقیم رضاشاه در ایران نیستند اما اطرافیان او هنوز هم در ایران حضور دارند. بنابراین رسیدن به یک نتیجه علمی کار پیچیدهای نیست.
وی با اشاره به واکنش مسئولان دولتی در برابر این خبر، افزود: برای من جالبتر از همه واکنش دولت به این مساله است. این مسئله به میتواند به ما نشان دهد که آیا ما هنوز در حال و هوای دورههای دگماتسیم هستیم یا اینکه یک مقدار عقلانیت و منطق در بین ما پیشرفت کرده!
وی اضافه کرد: همان موقع هم که در سال 59 مقبره رضاشاه تخریب شد، این بنا در فهرست ثبت ملی بود. این جسد بخشی از تاریخ ماست. تاریخ ایران آنقدر فراز و نشیب داشته که ما خواهی نخواهی یک بخشهاییاش را میپسندیم و بخشهاییاش را هم نمیپسندیم. ما نمیتوانیم تاریخ کشورمان را بنا به میل خودمان پاستوریزه کنیم.
او گفت: اگر استدلال حاکم، استدلال پاکیزهسازیِ تاریخ باشد، باید بنای سلطانیه را هم تخریب کنند، چون این بنا به دست مغولهای یاغی و وحشی ساخته شده. همینطور مسجد گوهرشاد را هم باید تخریب کنیم چون در زمان سلسلهای ساخته شده که مؤسس آن تیمور؛ یک فرد خونخواه بود.
عبدی خاطرنشان کرد: به هر حال، مقبره رضاشاه اوایل انقلاب تخریب شد و یک اثری که ثبت ملی بود، از بین رفت. الان چهل سال گذشته و ما هنوز دم از عقلانیت و منطق و اعتدال میزنیم. واکنش دولت در این میان مهم است؛ اینکه قرار است این مومیایی را به عنوان بخشی از تاریخ این مملکت یکجا دفنش کنند یا خیلی محترمانه آن را به خانوادهاش تحویل بدهند تا هر کجا که در خارج کشور میخواهند دفنش کنند.
این استاد دانشگاه، عدم وجود مدیریت بحران در چنین مواردی را مشکل اساسی دانست و افزود: متاسفانه در کشور ما مدیریت بحران وجود ندارد. یکبار بحران در قامت سیل و زلزله خود را نشان میدهد، یکبار هم چنین چیزی تبدیل به بحران میشود و یک مرتبه جسدی پیدا میشود که نمیدانیم با آن چه کار کنیم. چون مدیریت بحران وجود ندارد هرج و مرج میشود و هیچ کس نمیداند چه کسی باید به این مساله رسیدگی کند. مدیریت بحران دقیقاً برای چنین مواقعی آموزش دیده است. در واقع خود مدیران بحران هم نمیدانند چه کار بکنند.
منبع: صدای ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۳۶۸۷۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تهدیدی برای شهر باستانی جیرفت
آغاز ساخت یک شهرک جدید در جیرفت و در عرصۀ شهر باستانی معروف به «دقیانوس»، این محوطه تاریخی را در تهدید قرار داده است.
به گزارش ایسنا، جمعی از فعالان و دوستداران میراث فرهنگی اطلاع دادند: فاز نخست تسطیح اراضی برای احداث «شهر نوین جیرفت» به مساحت ۲۱۶ هکتار چند روزی است در غرب مجموعه باستانی «دقیانوس» شروع شده است. این شهرکسازی درست در میان آثار و بقایای بهجامانده از شهر کهن جیرفت قرار میگیرد. در حالی که عرصه و حریم محوطۀ شهر دقیانوس هنوز تدقیق نشده است، اما شواهد سطحی نشان میدهد که شهر نوین جیرفت در این عرصه قرار میگیرد. بر اساس تصاویر هوایی مشخص است که گورستان در جنوب شهر نوین و بخشی از سامانه آبرسانی و قناتهای کهن متصل به دقیانوس درست در غرب و میانۀ محل شهر نوین قرار دارند. همچنین تپههای شمال غربی که مملو از قطعات سفال، تکههای آجر و بقایای معماری است در شمال شهر نوین قرار میگیرد.
به گمان باستانشناسان، بیشک راه ارتباطی شهر نوین از کوچه پسکوچههای «کهورویه» نخواهد گذشت، بلکه در آینده محوطۀ ارزشمند «قمادین» برای ایجاد پل و اتوبان ارتباطی بین شهر امروزی جیرفت و شهر نوین تسطیح خواهد شد و از بین خواهد رفت.
قمادین همان شهری است که مارکوپولو آن را کَمادی نامیده و نوشته است که کمادی پیش از این شهری بزرگ و پرشکوه بوده، ولی اکنون (سدۀ ۷ قمری / ۱۳ میلادی) کوچک و کماهمیت شده است، زیرا مغولان چند بار آن را ویران ساختهاند. کمادی در سدۀ ۱۳ قمری / ۱۹ میلادی در شمال جیرفت شناسایی شد. مردم بومی ویرانههای آن را شهر دقیانوس مینامند (گابریل، ۱۲۹؛ سایکس، ۲۶۷). برخی همین شهر دقیانوس را شهر جیرفت کهن دانستهاند (دایرهالمعارف بزرگ اسلامی). از قمادین به عنوان خزانۀ نفایس چین و ختا، هندوستان، حبشه، زنگبار، روم، مصر، ارمنستان، آذربایجان، ماوراءالنهر، خراسان، فارس و عراق یاد شده است.
فعالان میراث فرهنگی میگویند: بخشی از عرصه و حریم این مجموعه باستانی ارزشمند نیز کمتر از دو دهه پیش به صورت قطعات یک هکتاری به گروهی از بازنشستههای کشوری واگذار شده است. این بخش که بیش از ۷۰ هکتار وسعت دارد مشخص نیست طی چه سازوکار و با استناد به کدام قانون و کدام استعلام از میراث فرهنگی واگذار شده است و چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد؟
اکنون این پرسشها از سوی جمعی از باستانشناسان و فعالان میراث فرهنگی مطرح شده است که آیا این طرح، ملاحظات مربوط به «ارزیابی تأثیرات اجتماعی و فرهنگی» (اتاف) را در نظر گرفته است؟ همچنین، شورای عالی شهرسازی و معماری ایران در جلسه ۲۰ آذر ۱۴۰۲ مصوب کرده بود که برای «الحاق ۲۹۹ هکتار اراضی به محدوده شهر جیرفت در راستای طرح نهضت ملی مسکن» ضرورتاً باید «ملاحظات مربوط به حریم منظر اثر ثبتی در محدوده الحاقی با هماهنگی اداره کل میراث فرهنگی استان در طرح اعمال شود.» آیا وزارت میراث فرهنگی به این موضوع رسیدگی کرده است؟ آیا توسعه جیرفت با نابودی ارزشها و داراییهای تاریخی و فرهنگی آن دنبال خواهد شد یا میراث و ارزشهای فرهنگی برای نسلهای آینده حفظ خواهند شد؟
بقایای شهر دقیانوسجیرفت از کهنترین تمدنهای بشری است و حدود پنجهزار سال قدمت دارد و الواح خطی یافتهشده از آن نشاندهنده یکی از نخستین خطهای اختراعشده توسط بشر معرفی شده است. این محوطه باستانی پیش از این، با غارت گستردهای مواجه شده بود؛ اوایل دهه ۸۰ که «هلیلرود» در جنوب استان کرمان، طغیان کرد و گورهای باستانی و اشیاء دفنشده در آن آشکار شد و مردم با بیل و کلنگ راهی این منطقه شدند، آن زمان جیرفت را پنیری سوئیسی توصیف میکردند که حفاران آن را برای یافتن اشیاء تاریخی سوراخ سوراخ کرده بودند.
تصویر ماهوارهای بخشی از بقایای شهر کهن جیرفت بقایای شهر کهن جیرفتانتهای پیام