عملکرد درخشان «سپاه انصار» در حفاظت از مسئولان نظام/ ۳۰ سال بدون ترور موفق
تاریخ انتشار: ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۴۱۱۰۵۰
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ پس از پیروزی انقلاب اسلامی تهدیدات بسیاری برای نظام نوپای اسلامی از سوی دشمنان انقلاب بهوجود آمد که ترور و حذف شخصیتهای تراز اول انقلاب اسلامی از جمله مهمترین این تهدیدات بود.
در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی که هنوز دستگاههای نظامی و امنیتی کشور ساختار مناسبی پیدا نکرده و از نظر آموزش و تجهیزات، از وضعیت مناسبی برخوردار نبودند، دشمنان انقلاب اسلامی با هدف تضعیف و بهزانو درآوردن انقلاب ملت ایران شروع به ترور و بهشهادت رساندن شخصیتها و مسئولان تأثیرگذار و اصلی کشور کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیشتر بخوانید: ناگفتههایی از ماموریت حساس انصارالمهدی(عج)/ نیروهای حفاظت سپاه چه آموزشهایی را طی میکنند؟
آغاز ترور شخصیتهای جمهوری اسلامی با ترور سپهبد قرنی رئیس ستاد ارتش در سوم اردیبهشت ماه سال 1358 و بهدست گروهک فرقان آغاز شد. پس از آن استاد مرتضی مطهری که یکی از متفکرین و نظریهپردازان انقلاب اسلامی بود در 11 اردیبهشت سال 58 بهدست گروهک فرقان ترور میشود. با ترور شهید مطهری، موضوع حفاظت از شخصیتها بیش از پیش اهمیت مییابد. اما هنوز سازمان و ساختاری برای حفاظت از شخصیتها در کشور بهوجود نیامده بود.
تا پیش از تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گروههای مسلح مذهبی که در دفاع از انقلاب در مقابل گروههای مخالف ایجاد شده بودند، کموبیش از برخی شخصیتها حفاظت میکردند. این گروهها شامل گروه گارد ملی زیر نظر دولت موقت و نمایندگی آقای لاهوتی از طرف امام و همکاری افرادی با طیفهای متفاوت فکری چون سید محمد غرضی، صباغیان، محسن رفیقدوست، محسن سازگارا، علیمحمد بشارتی و حسن عابدی جعفری بود.
گروه دیگر گروه پادگان جمشیدیه بود که زندانیان سیاسی رژیم گذشته، بخش اعظمی از این گروه را تشکیل میدادند. آنها نیز تشکیلات خود را «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» نامیدند. جواد منصوری، عباس آقازمانی (ابوشریف)، عباس دوزدوزانی و ابراهیم حاجمحمدزاده از مؤسسین این تشکیلات بودند. آیتالله موسوی اردبیلی رابط این گروه با شورای انقلاب بود.
تشکیلات نظامی سوم مربوط به سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بود. سازمان مجاهدین انقلاب که در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب پایهریزی شده بود یک تشکل سیاسی ــ نظامی بود که بخش نظامیاش بهصورت مستقل با حضور محسن رضایی، محمد باقر ذوالقدر، مرتضی الویری، محمد بروجردی و رحیم صفوی که در لبنان آموزش چریکی دیده بودند، به داوطلبان گزینششده آموزش نظامی میداد.
گروه چهارم گروه شهید محمد منتظری بود که ایده اولیه تشکیل نیرویی با عنوان سپاه پاسداران از سوی شهید منتظری ارائه شده بود. محمد منتظری برخی کماندوهای فلسطینی را به ایران آورد و کنار آنها برخی افسران ارتش مانند کلاهدوز، نامجو و کتیرایی را نیز برای آموزش نیروها بهکار گرفت.
با تأسیس رسمی سپاه پاسداران این نهاد انقلابی در ابتدا بهصورت خودجوش وظیفه حفاظت از شخصیتهای نظام را بهعهده میگیرد و پس از آن با حکم حضرت امام رسماً مسئولیت حفاظت از جان مسئولان و شخصیتهای نظام را بهعهده میگیرد.
** حفاظت از شخصیتها در جمهوری اسلامی از کجا شروع شد؟در روز پنجم خرداد 1358، افرادی از گروه تروریستی فرقان بعد از ترور شهید مطهری، مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی را ترور میکنند که با هوشیاری همسر آقای هاشمی، تروریستها موفق به ترور نمیشوند ولی ایشان زخمی و به بیمارستان منتقل میشود.
به همین مناسبت حضرت امام خمینی(ره) پیامی صادر کردند و به سپاه پاسداران دستور دادند از شخصیتهای انقلاب حفاظت کنند. بخشی از متن این پیام بهشرح زیر است:
«پاسداران انقلاب و رؤسای آنان موظفند از این شخصیتهای ارزندۀ انقلابی حفاظت کنند و رفتوآمدهای مشکوک را تحت نظر بگیرند؛ اگرچه خود آنان راضی نباشند. ملت بزرگ اسلامی مصمم است به نهضت اسلامی خود ادامه دهد و اجازۀ دخالت خیانتکاران را در کشور خود ندهد. ما ملتهای بزرگ اسلامی را به همکاری در این نهضت اسلامی ایران دعوت میکنیم».
پس از این پیام حضرت امام بود که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رسماً مسئولیت حفاطت از شخصیتها و مسئولان نظام جمهوری اسلامی را بهعهده میگیرد و یگان حفاظتی که پس از شهادت استاد مطهری در سپاه تشکیل شده بود، نام سپاه حفاظت انصارالامام بر خود گرفت. در سال 1368 با تفکیک سپاه حفاظت ولی امر از مجموعه حفاظت از شخصیتها، سپاه حفاظت شخصیتها به سپاه حفاظت انصارالمهدی(عج) تغییر نام یافت.
** وظایف سپاه حفاظت انصار المهدیسپاه حفاظت انصار المهدی(عج) وظیفه حفاظت از جان شخصیتهای طراز اول نظام شامل رئیس جمهور، رئیس مجلس، رئیس قوه قضاییه، نواب رئیس مجلس، معاون اول رئیس جمهور، رئیس و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیس مجلس خبرگان و همچنین حفاظت از جان مهمانان عالیرتبه خارجی را بهعهده دارد. این سپاه همچنین عهدهدار حفاظت از جان فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرماندهان ارشد نظامی است.
البته پس از ترور دانشمندان هستهای کشورمان در سالهای 88 تا 90، با توجه به تجربه و سوابق سپاه در حفاظت از جان شخصیتهای کشور، مسئولیت حفاظت از جان دانشمندان هستهای و نخبگان علمی هم با تصویب شورایعالی امنیت ملی به سپاه حفاظت انصارالمهدی واگذار شد و از آن روز تاکنون دشمن دیگر نتوانسته هیچکدام از دانشمندان هستهای کشور را ترور کند.
یکی دیگر از وظایف سپاه حفاظت انصار المهدی حفاظت از اماکن حساس و حیاتی کشور مانند ساختمان مجلس شورای اسلامی، مجمع تشخیص مصلحت نظام، دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی، مجلس خبرگان رهبری و مجموعه ریاست جمهوری است.
سپاه حفاظت انصارالمهدی(عج) از آغاز تشکیل تا به امروز بیش از 300 شهید تقدیم انقلاب اسلامی کرده است که برخی از این شهدای گرانقدر در جنگ تحمیلی و در طول هشت سال دفاع مقدس بهعنوان رزمنده و برخی دیگر در حین انجام مأموریت و حفاظت از شخصیتهای نظام و 4 نفر از آنان بهعنوان مدافع حرم و در دفاع از حرم اهلبیت(ع) به درجه رفیع شهادت نائل شدهاند اما با وجود تقدیم این شهدا، حدود 30 سال است که هیچ عملیات ترور موفقی در حوزه واگذارشده به سپاه انصار اجرا نشده است و این یعنی عملکرد درخشان.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/
عملکرد درخشان سپاه در حفاظت از جان مسئولانمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: سپاه پاسداران خواندنی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۴۱۱۰۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایتی از شهادت مرتضی مطهری، معلمی برای انقلاب اسلامی ایران
۴۵ سال از شهادت استاد مرتضی مطهری میگذرد، ترور شهید مطهری دومین ترور سیاسی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بود، از فروردین ۱۳۵۸ یعنی کمتر از دوماه پس از پیروزی انقلاب، موج ترورها علیه شخصیتهای روحانی و نظامی انقلاب آغاز شد. اتفاقی که البته امروز به شکلی دیگر و توسط دشمنان جمهوری اسلامی ایران همچنان ادامه دارد.
ساعت حدود ۷ شب بود که تیم سه نفره ترور، شامل بصیری، نیکنام و وفا قاضیزاده مقابل منزل شهید مطهری در خیابان دولت تهران توقف میکنند.
نقشه اولیه ترور او در همان منطقه بود، اما هوشیاری راننده آیتالله مطهری و وضعیت بد منطقه از نظر ترور، مانع کار تروریستها میشود.
آنها خودروی استاد مطهری را تعقیب میکنند. احتمالا راننده خیابان شریعتی را به سمت پل سیدخندان کنونی آمده و بعد از عبور از خیابان سهروردی به میدان هفت تیر رسیده و با گذر از خیابان مفتح به سمت میدان کنونی سپاه رفته بود. بعد از آن هم وارد خیابان فخرآباد شده تا به منزل مرحوم یدالله سحابی برسد.
جلسه آن شب برخلاف آنچه تصور میشود جلسه شورای انقلاب نبود، بلکه جلسه موسسه متاع (مکتب تربیتی ـ. اجتماعی علمی) بود که در سال ۱۳۳۷ تاسیس شده بود و به مسائل اجتماعی میپرداخت، اما به دلایل امنیتی هیچ سندی از خود ثبت نکرده بود.
خودرو تروریستها در ضلع مقابل خیابان پارک شده بود. قاتل (محمدعلی بصیری) هم پشت دیوار منزل سحابی کمین کرده و منتظر استاد مطهری بود. ظاهرا نفر دیگری (حمید نیکنام) هم سر کوچه کشیک میداده است.
تروریستها چراغی که ساکنان محل در پارک امینالدوله ـ. محل فعلی خانه مداحان ـ. برای روشنایی و امنیت محله گذاشته بودند را خاموش کرده بودند و با استفاده از تاریکی شب موفق به چنین کاری شدند.
ساعت حدود ۲۲:۴۰ شب جلسه تمام میشود و استاد مطهری عزم منزل میکند. ظاهرا قرار بر این میشود که با خودروی آقای ترخانی به شمیران ـ. منزل شخصی خود ـ. برود.خودرو ترخانی سرکوچه پارک شده بود. یدالله و عزتالله سحابی چند قدمی استاد مطهری را بدرقه میکنند تا این که آقای مطهری به سر کوچه میرسد.
ظاهرا در این هنگام است که قاتل اصلی به استاد مطهری نزدیک میشود و او را به نام صدا میکند و پس از برگشتن آیت الله مطهری گلولهای به زیر گوش او شلیک میکند که از ابروی چپش خارج میشود.
قاتل پس از این اقدام، ظاهرا از طریق یک کوچه فرار میکند و خود را به اتومبیل پیکان استیشنشان میرساند و با دو نفر دیگر به سمت شرق تهران فرار میکنند.
گروه فرقان خود را یک گروه مسلمان متکی بر اصل توحید میدانست و اهداف خود را بر اساس تفسیر قرآن مشخص میکرد. این گروه معتقد بود تفسیر قرآن کریم تنها کار امامان است و هر کسی جز امامان معصوم دست به تفسیر قرآن بزند، کارش خلاف اسلام است.
استاد مطهری در جریان انقلاب از تفکرات و ایدهها و دستورات حضرت امام تبعیت میکردند و همواره در پی اجرای فرامین حضرت امام در مورد نهضت بودند. در این مورد آیت الله طاهری خرم آبادی میگوید؛ اگر چه دار التبلیغ کارش را بعد از تبعید، شروع کرد، اما آن رونقی که باید میگرفت پیدا نکرد و آخرش هم به جایی نرسید؛ چون مهر تایید امام به مسئله دار التبلیغ زده نشد و این موسسه از این مطلب انتزاع میشد که یک حرکتی است در مقابل امام و نهضت امام مخصوصا این که مقدمات آن مصادف بود با مخالفت امام و همان زمانی که امام تبعید شدند.
اینها یکسری مسائلی را تداعی میکرد که اینجا یک مرکزی است در برابر نهضت و در برابر امام. چند سال بعد که به مرحوم استاد مطهری اصرار کرده بودند که یک درس در آنجا برقرار کند. ایشان با مشورت امام اجازه او به آنجا رفت؛ و الا همین طوری خودش برای تدریس به دار التبلیغ نرفت، یعنی با این که مسئله آن شدت وحدت خودش را از دست داده بود و جنبه عادی پیدا کرده بود و یک موسسهای شده بود برای تربیت مبلغ ولی باز شهید مطهری در برابر اصرار آنها به تنهایی تصمیم نگرفته بود.
همچنین شهید مطهری حلقه وصل و رابط امام با انقلابیون و مردم بود. در این مورد مرحوم حجت الاسلام موحدی ساوجی میگویند:در تهران آیت الله مطهری و چند نفر با امام مع الواسطه در ارتباط بودند و آنها بودند که پیغامها را به کل افراد انقلابی در سطح تهران میرساندند پیامها معمولا در قم گرفته میشد، اما یک سالی را که ترکیه بودند ارتباطی با خارج نداشتند. ولی در زمانی که در عراق بودند با پیروزی انقلاب و لو با واسطه ارتباط برقرار میکردند افراد میرفتند و پیامها را شفاهی از امام میگرفتند و میآمدند و عمل میکردند و یا به وسیله مکاتبه و نامه ارتباط انجام میشد، اما در واقع این ارتباط وجود داشت.
بدون تشبیه بگویم دوران تبعید امام از ترکیه به عراق تا سال ۵۷ و بازگشت امام به ایران تقریبا غیبت صغرای ولی عصر (روحی نه الفداء) بود که ملت ایران در میان خودشان امام را نداشتند، اما کسانی که نایب امام بودند وکیل و رابط بین امام و مردم بودند هر چند که این وکالت و نیابت نبود امام مردم میدانستند و میشناختند که اینها افراد مورد اعتماد امام هستند و از این طریق رهنمودها و پیامها را میگرفتند و عمل میکردند.
استاد مطهری در تمام میدان مبارزه حضور فعال و جدی فعال داشته است. از پخش اطلاعیهها تا شرکت در قیامها صحنه گردان میدان بود. استاد ابتدا در پخش اطلاعیهها تا شرکت در قیام سال ۴۲ نقش فعال داشتند. بارها از سوی عمال رژیم شاه بازداشت شده و زندانی شده بودند. اختلافات بین روحانیون را از بین میبرد و مانع انفکاک در صفوف مبارزه میشد. استاد در جذب نسل جوان و روشنفکر به خصوص بعد از راه انداختن حسینه ارشاد نقش فوق العادهای ایفا کردند. جذب نسل جوان نه تنها در دوران قبل از پیروزی انقلاب موثر واقع شد بلکه بعد از دوران پیروزی و جنگ برای کشور و انقلاب موثر واقع شد.
از نگاه شهید مطهری، بزرگترین ضربهای که بر پیکر اسلام وارد شد از روزی شروع شد که سیاست از دیانت منفک گردید؛ و طرد دین از سیاست به معنای جدا کردن یکی از اعضای پیکر اسلام بود. با این حال در جهان تشیع، تفسیر «اولی الامر» متفاوت با برداشت اهل سنت است و هدف امثال سید جمال نیز مسلماً این نبوده است تا با ندای همبستگی دین و سیاست به استبداد سیاسی قداست دینی دهند، بلکه هدف، بیداری مسلمانان در دخالت در سرنوشت سیاسی و وابسته ساختن به دین بوده است.
شهید مطهری در بحث امامت و رهبری با ظرافت خاصی جدایی دین از سیاست را به منزلهی جدایی روحانیت از سیاست و حکومت به شمار آورده و معتقد است، بزرگترین آرزوی دوستداران ترقی اسلام باید توأم شدن سیاست و دیانت باشد:
نسبت این دو با هم نسبت روح و بدن است. این روح و بدن، این مغز و پوست باید به یکدیگر بپیوندند. فلسفهی پوست، حفظ مغز است. پوست از مغز نیرو میگیرد و برای حفظ مغز است.
اهتمام اسلام بر امر سیاست و حکومت و جهاد و قوانین سیاسی، برای حفظ مواریث معنوی، یعنی توحید و معارف وحی و اخلاق و عدالت اجتماعی و مساوات و عواطف انسانی است.
شهید مطهری از مهمترین نیروهای انقلاب اسلامی بود و شاید مهمترین تعریف از این شهید بزرگوار را امام خمینتی (ره) بیان کردند.
خدمتی که مرحوم مطهری به نسل جوان و دیگران کرده است، کم کسی کرده است. آثاری که از او هست، بی استثنا، همه آثارش خوب است و من کس دیگری را سراغ ندارم که بتوانم بگویم: «بی استثنا آثارش خوب است». ایشان بی استثنا آثارش خوب است؛ انسان ساز است؛ برای کشور خدمت کرده است. در آن حال خفقان، خدمتهای بزرگ کرده است این مرد عالی قدر