Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-04-28@22:13:26 GMT

آمریکا از برجام رفت اما شرّش می‌ماند

تاریخ انتشار: ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۴۵۷۶۶۵

آمریکا از برجام رفت اما شرّش می‌ماند

با این‌حال مقامات کشورمان تاکید دارند صرفا در صورتی می‌توان به توافق هسته‌ای ادامه داد که کشورهای اروپایی تضمین دهند که می‌توانند درخواست‌های ایران را ـ که در برجام بر آنها تاکید شده است ـ برآورده کنند.

البته سوابق عملکرد اروپایی‌ها بویژه در دو سالی که از برجام می‌گذرد، ابهاماتی در این زمینه ایجاد کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در همین زمینه با سیدمحمدعلی حسینی، سخنگوی پیشین وزارت خارجه و سفیر اسبق جمهوری اسلامی ایران در ایتالیا گفت‌وگو کرده‌ایم. مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید:

تحلیل شما درباره ادامه برجام بدون آمریکا چیست. چقدر قابلیت عملیاتی شدن دارد؟

ببینید برجام یا هر توافق و تفاهم چندجانبه و بین‌المللی دیگر، هنگامی قابلیت عملیاتی شدن و ثمربخش بودن را پیدا می‌کند که تمامی طرف‌های موجود در آن با حسن نیت و در عمل، نه صرفا در گفتار و ادعا، به مفاد آن متعهد و پایبند باشند.

در برجام، بدون شک، آمریکا یک طرف اصلی و تعیین‌کننده و البته غیرقابل اعتماد و بدعهد بوده است. درست است که الان یک عضو شرور و یاغی برجام از آن خارج شده اما سوال این است که آیا خروج این عضو بدنام به معنای توقف شرارت‌های ضد برجامی و ضد ایرانی اوست؟ قطعا این‌گونه نیست و گزافه‌گویی‌های ترامپ هنگام اعلام خروج از برجام نیز گواه این مطلب است. بنابراین اجرایی شدن برجام از این پس نیز با مشکلات و موانعی روبه‌رو خواهد بود.

آیا اروپا بدون آمریکا قادر به تأمین اهداف ایران در برجام هست؟

ما خیلی تلاش کردیم طی دو سال گذشته به اروپا امیدوارتر از گذشته باشیم. توقع و انتظار منطقی ما از اروپا این بود که حداقل در آنچه به تعهدات برجامی این مجموعه مربوط می‌شد بهتر و جامع‌تر عمل می‌کرد؛ اما این‌گونه نشد و متاسفانه طی ماه‌های اخیر سه کشور اروپایی عضو برجام با انتخاب یک مسیر انحرافی تلاش کردند با اعلام همراهی با برخی از سیاست‌های ضدایرانی آمریکا به بهانه دلجویی از رئیس‌جمهور ناآرام و کابویی مسلک این کشور، وی را به ماندن در برجام متقاعد کنند. اکنون اروپا در معرض یک انتخاب مهم و راهبردی قرار دارد و آن برداشتن گام‌های موثر عملی و تضمینی برای نجات برجام ـ که به گفته خود آنان حامل منافع اساسی نه تنها برای 1+5 بلکه برای منطقه و جهان و همچنین دارای نقش موثر در تامین صلح و امنیت بین‌المللی خواهد بود ـ است.

به‌نظر من اروپا درک درستی دارد که برای نجات برجام و تامین منافع خود باید هزینه کرد، اما اشتباه آنان این است که قصد دارند این هزینه را از جیب ملت ایران بپردازند نه از جیب خود. رایزنی‌های دیپلماتیک دوسه هفته آینده با اروپا که احتمالا صریح‌تر و عملیاتی‌تر از گذشته خواهد بود بخوبی نشان خواهد داد اروپا توان و البته پیش از آن، عزم و اراده لازم برای تامین اهداف و منافع طرف صد در صد مطمئن و متعهد برجام یعنی ایران را خواهد داشت یا خیر.

چطور باید رفتار کنیم که اروپا هم همان رفتاری را که آمریکا داشت انجام ندهد. به عبارت دیگر تضمینهایی که رهبر انقلاب فرمودند چگونه محقق میشود؟

تعهدات انجام گرفته توسط جمهوری اسلامی ایران همگی تعهدات واقعی، عملیاتی، عینی و قابل راستی‌آزمایی بوده است. به همین دلیل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به عنوان نهاد مسئول، در گزارش‌های متعدد خود توانسته رسما گواهی کند که ایران نسبت به تعهدات خود کاملا پایبند بوده است. علاوه بر آژانس، مقامات کشورهای دوست و دشمن نیز بارها به این قضیه اذعان کرده‌اند. بنابراین اروپا به نوبه خود علاوه بر مواضع صریح اعلامی مبنی بر حمایت از برجام و ماندن در آن که تاکنون داشته، باید در یک اقدام عملی و عینی قابل راستی آزمایی، ادعای خود را عملا تائید و تصدیق کند که به نظر می‌رسد این تنها راه منطقی و اصولی باقیمانده پیش روی ماست.

اروپایــیها اعــلام کــــردهاند از شرکتهایشان در مقابل تحریمهای آمریکا محافظت میکنند. این محافظت به چه شکلی میتواند انجام شود؟

حتما اگر اروپاییان بر این عهد خود بمانند و از شرکت‌های کوچک و بزرگی که در عمل نیز نشان داده‌اند علاقه‌مند به همکاری با ایران هستند و تهدیدهای آمریکا آنان را دچار نگرانی و تردید کرده و می‌کند، حمایت کنند، شرکت‌های بیشتری برای سرمایه‌گذاری و انجام معاملات تجاری و اقتصادی با طرف‌های ایرانی، عازم کشورمان خواهند شد.

شکل و شیوه این محافظت بستگی به عزم ، اراده و جدیت این کشورها و قوانین و مقررات آنها و چگونگی استفاده از قواعد بین‌المللی دارد.

اقدامات و دستور کارهای مشخصی از طـرف مقـامات کـشورمان ازجــمله رئیسجمهور، آقای شمخانی و آقای ظریف در خصوص واکنشهای احتمالی جمهوری اسلامی ایران اعلام شده است، ازجمله خروج از ان.پی.تی یا از سرگیری فعالیتهای قبل از برجام و رسیدن به مرحلهای بالاتر از آن. اگر پس از رایزنی با اروپاییها مشخص شد برجام قابل تداوم نیست کدامیک از اقدامات مطرح شده را مناسبتر و کارآمدتر میبینید و اگر راهکاری فراتر از آنها به ذهن شما میرسد که میتواند موثرتر باشد، آن راهکار چیست؟

گزینه‌هایی که تا‌کنون از سوی مقامات ایرانی مطرح شده متنوع بوده و بیانگر دست باز جمهوری اسلامی در ارائه واکنش مناسب و متقابل است. پاسخ عملی ایران باید سریع، بموقع و متناسب با رفتاری باشد که از سوی طرف بدعهد برجام دریافت می‌کند. نکته مهم در این زمینه آن است که بتوانیم همزمان با اقداماتمان افکار عمومی را نسبت به تصمیم خود توجیه کرده و قانع سازیم.

با توجه به اینکه کشور در آستانه یک تصمیم بزرگ است شرایط سیاسی ـ اجتماعی چگونه باید مدیریت شود که این تصمیم به بهترین شکل ممکن اجرا شود.

ببینید اختلافات پردامنه داخلی و بگومگوهای تند سیاسی مقامات و حامیان سلیقه‌های سیاسی مختلف کشور همواره و بویژه در این دوره حساس، اساس نظام و منافع ملی و امنیت کشور را آسیب‌پذیر می‌سازد و دشمنان را برای تشدید سیاست‌های خصمانه خود دلگرم و تشویق می‌کند.
بنابراین اجماع و اتفاق نظر سران قوا و سایر مقامات کشور و همچنین تقویت انسجام و اتحاد ملی بر مدار ولایت و رهبری معظم انقلاب اسلامی شرط لازم و اساسی برای گذر از این گردنه تاریخی است.

بخشهای مختلف از جمله دولت و همچنین منتقدان چه باید کنند تا نظام بتواند ضمن حفظ همبستگی داخلی، با کمترین هزینه از شرایط فعلی بگذرد؟

خویشتنداری، بالا بردن آستانه تحمل، متوقف کردن زبان تند نقد و تخریب و طعنه علیه یکدیگر و تبدیل آن به نقد نرم و ادبیات مفاهمه و همدلی همراه با مدیریت جهادی و جدیت و تلاش بیشتر برای کاستن از مشکلات متعدد مردم از جمله مواردی است که به ذهن می‌رسد.
این ویژگی‌ها بویژه برای مسئولانی که فرمان راهبری را در این شرایط حساس به‌عهده دارند ضروری‌تر و از اهمیت و تاثیرگذاری فراوان‌تری برخوردار است.

برخی معتقدند یکی از دلایلی که نظام با وجود تمام بدبینیها به آمریکا تصمیم به پذیرش مذاکرات هستهای و برجام گرفت، رسیدن به یک تجربه تاریخی و
شفاف
تر شدن غیرقابل اعتماد بودن آمریکا بود. به نظر میرسد اکنون نزدیکترین زمان به محقق شدن چنین تجربه تاریخی است. نقش دولت، رسانهها، منتقدان و مردم برای اینکه این تجربه تاریخی به بهترین شکل محقق شود، چیست؟

این تجربه گرانبهای تاریخی و سرنوشت‌ساز بر تجربیات گذشته و اندوخته‌های ارزشمند انقلاب اسلامی و ملت بزرگ ما افزود. این شاید یکی از بهترین تجربیاتی است که علاوه بر تاثیرگذاری داخلی در کشور که نوعی اجماع و اتفاق نظر میان گرایش‌های سیاسی مختلف مبتنی بر بی‌اعتمادی کامل به آمریکا پدید آورده به شکل وسیع و گسترده‌ای در سطح جهانی نیز موثر واقع شده و انزوای سیاسی آمریکا را تشدید کرده و همگان انگشت اتهام و مذمت را به سوی او نشانه رفته‌اند. تبیین و تشریح ابعاد مختلف این رویداد عبرت‌آموز رسالت همه کسانی است که اهل بیان و قلم و از اصحاب رسانه هستند و از نعمت‌ تریبون و مخاطب برخوردارند.

مریم شریفزاده

روزنامهنگار

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: آمریکا برجام اروپا جام جم آنلاین توافق هسته ای آمریکا از برجام رفت اما شر ش می ماند

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۴۵۷۶۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آینده برجام / توافقی صورت می گیرد؟

مهرداد حجتی -روزنامه اعتماد-این روز‌ها در رادیو و تلویزیون تبلیغاتی پخش می‌شود با این مضمون که امسال در «فلان مکان» هر کالایی را می‌توان به قیمت پارسال خریداری کرد! و این لابد بهترین تبلیغ برای آن مجموعه است که کالا‌های خانگی را عرضه می‌کند. سال‌ها دورانی که قیمت‌ها برای مدتی طولانی ثابت و بدون افزایش می‌ماند، گذشته است و مردم همچون خاطره‌ای محو از آن یاد می‌کنند. افزایش قیمت‌ها مدت‌هاست که تبدیل به یک روال شده است و این آرزوی مردمی که انتظار یک دوره باثبات و آرام را سال‌هاست می‌کشند به انتظاری دور از دسترس تبدیل کرده است. آرزویی نزدیک به محال! شاید شما هم در تاکسی، مترو یا اتوبوس از دهان این و آن شنیده باشید که دوران باثباتی را به یاد می‌آورند که در آن سال‌ها «خودکار بیک»، پنج ریال بود و یک ریال هم به تنهایی دارای ارزش بود و می‌شد با آن کالایی همچون پاک‌کن، مدادتراش یا مداد خرید! بلیت اتوبوس شهری از میدان راه‌آهن تا سرپل تجریش، دو ریال بود در صورت استفاده از تاکسی، باقیمانده سکه ده ریالی به شما با سکه خردتر بازگردانده می‌شد! در آن روزگار کسی هرگز تصور نمی‌کرد که روزگاری خواهد آمد که به یک میلیارد تومان گفته شود؛ یک تومان! چون واقعا ۱۰ ریال یک تومان بود. همان ارزش واقعی‌اش که می‌شد با آن اقلامی خریداری کرد! آن روز‌ها هیچ کس تصور نمی‌کرد، روزی بانک مرکزی، اسکناس صد هزار یا پانصد هزار تومانی هم عرضه کند! به همان اندازه که پیش‌بینی روزگاری، چون امروز در چند دهه بعد محال بود، حالا دستیابی به دورانی با ثبات، چون آن روز هم محال و دور از دسترس به نظر می‌رسد. آرزوی بازگشت به دوران ثبات! سعید حجاریان به وضعیتی، چون امروز، «وضعیت ابنُرمال» می‌گوید، وضعیتی در تقابل با «وضعیت نرمال». به تعبیری «وضعیت استثنا» در برابر «وضعیت عادی». او سال ۹۲، طی گفتاری، موضوع «نرمال‌سازی» را مطرح کرد و آن را پروژه مطلوب دولت تازه بر سر کار آمده «حسن روحانی» تلقی کرد. پروژه‌ای که قرار بود دولت روحانی، به موازات تلاش‌های داخلی، با تلاش‌های دیپلماتیک به آن برسد. حجاریان «پروژه دموکراسی‌خواهی» را منوط به «نرمال‌سازی» کشور دانسته بود. اتفاقی که به دلیل کارشکنی‌های مداوم و مانع‌تراشی‌های مکرر در داخل و روی کار آمدن دولت «ترامپ» در امریکا رخ نداد تا اینچنین یک فرصت تاریخی برای بهبود وضعیت از دست برود. منظور از رسیدن به «وضعیت نرمال»، عادی شدن همه چیز در همه عرصه‌ها از جمله «اقتصاد» بود. به عبارتی «رسیدن به یک ثبات» در «وضعیت اقتصادی». در چنین وضعیتی - وضعیت نرمال - هیچ شهروندی نگران فردای خود نیست. بیم از دست دادن «اندوخته مالی» یا کم ارزش شدن سرمایه، وضعیت روانی جامعه را در هم نمی‌ریزد و آرامش جامعه را به هم نمی‌زند. در وضعیت نرمال، قیمت کالا‌ها برای مدت طولانی - سال‌ها - ثابت می‌ماند و هیچ شهروندی نگران، افزایش قیمت‌ها نیست، چون ریال یا تومانی که در جیب دارد، ارزشش ثابت می‌ماند و مدام دچار افت یا نوسان نمی‌شود. در مقابل چنین وضعیتی، «وضعیت ابنرمال» یا «استثنا»، شرایط اقتصادی را در هم می‌ریزد و دچار بی‌ثباتی می‌کند. به همین خاطر هم، هر آینه بیم از دست رفتن «اندوخته مالی» یا کم ارزش شدن سرمایه وجود دارد و همین عرصه اقتصادی را آشفته و دچار بی‌ثباتی می‌کند. در «وضعیت نرمال» امکان جذب سرمایه و سرمایه‌گذاری وجود دارد. اما در «وضعیت ابنرمال» نه تنها این امکان از دست می‌رود که حتی منجر به فرار سرمایه هم می‌شود. اتفاقی که بلافاصله پس از توقف «برجام» در پی خروج «ترامپ» از آن رخ داد. آن اتفاق، برنامه‌های حسن روحانی را در هم ریخت و او را در داخل با بحران‌هایی روبه‌رو کرد. در چنین شرایطی مخالفان او که در حقیقت «مخالفان برجام» و «پروژه نرمال‌سازی» بودند، با حمایت بخش‌هایی در حاکمیت، دست بالا را پیدا کردند. این فرصت که بتوانند فشار خود را با در اختیار‌گیری تریبون‌هایی بیشتر کنند. همان گروه که بار‌ها به «جواد ظریف» و تیم مذاکره‌کننده، تاخته بود و پس از توافق ایران با ۱+۵، کمیسیونی ویژه برای بررسی آن دستاورد، یعنی «برجام» تشکیل داده بود! حالا، اما آن گروه با خروج یک طرفه ترامپ از برجام، گویا به خواسته قلبی خود رسیده بود، چون فردای آن شادمانه در صحن علنی، با هیاهوی فراوان «برجام» را آتش زده بود! هر چند اقدامی نمادین، اما از منظر دولت، اقدامی مخرب تلقی شده بود. به سخره گرفتن تلاش دستگاه دیپلماسی کشور که توانسته بود کشور را پس از سال‌ها از زیر تحریم‌های فلج‌کننده خارج کند و چشم‌اندازی امیدوار‌کننده پدید آورد چندان سنجیده به نظر نرسیده بود. هر چه بود در عرصه اقتصادی، کشور به آرامش رسیده بود و کشور‌های بزرگ، داوطلب سرمایه‌گذاری در ایران شده بودند، چون وضع به سرعت به سوی عادی شدن و ثبات پیش رفته بود. «عبدالله رمضان‌زاده» از دولتمردان دولت اصلاحات، سال ۹۲، از پروژه «آوار‌برداری» سخن به میان آورده بود. او گفته بود، پس از هشت سال، آنچه از دولت پیشین -احمدی‌نژاد- برجا مانده است، «انبوهی ویرانی» است که باید توسط دولت بعد، ابتدا آوار‌برداری و سپس بازسازی صورت گیرد. پروژه‌ای که بر عهده حسن روحانی و دولتش نهاده شده بود و او نه تنها باید به سرعت خرابی‌های گذشته را جبران می‌کرد که ضمن آن باید به بازسازی هم توجه نشان می‌داد. آن هم با خزانه‌ای که خالی شده بود و بدهی انبوهی که باقی مانده بود. روزی که احمدی‌نژاد بر سر کار آمده بود، «خاتمی» خزانه‌ای پر پول و صندوق ذخیره ارزی انباشته‌ای را برای او باقی گذاشته بود. اما «پول‌پخشی»‌های مداوم و بی‌حساب کتاب احمدی‌نژاد که گاه با «گونی» پول‌ها را در سفر‌های استانی جابه‌جا می‌کرد، نه تنها آن اندوخته را بر باد داده بود که حتی درآمد هنگفت حاصل از فروش نفت - بالغ بر ۷۰۰ میلیارد دلار- را هم نابود کرده بود! رقمی که هیچ‌گاه توسط هیچ نهادی بررسی نشد و رییس دولت وقت بابتش هیچ‌گاه بازخواست نشد!
آنها که خواستار توقف برجام و حتی خروج از آن بودند، در حقیقت در صف نوبت دولت بعد ایستاده بودند. مرور اعضای کمیسیون بررسی «برجام» می‌توانست تصویری از دولت، مجلس و فردای سیاسی کشور را پس از دولت روحانی به دست دهد:

 
نقوی‌حسینی نماینده ورامین (اصولگرایان رهروان ولایت)، اسماعیل کوثری نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، محمدحسن ابوترابی‌فرد نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، کارخانه‌ای نماینده همدان (اصولگرایان رهروان ولایت)، حسین نجابت، نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، زاهدی نماینده کرمان (اصولگرایان رهروان ولایت)، علیرضازاکانی نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، مهرداد بذرپاش نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، علاء‌الدین بروجردی نماینده بروجرد (اصولگرایان رهروان ولایت و رییس کمیسیون امنیت ملی)، سیدمحمود نبویان نماینده تهران (اصولگرایان جبهه پایداری)، حقیقت‌پور نماینده اردبیل (اصولگرایان رهروان ولایت)، منصوری‌آرانی نماینده آران و بیدگل (اصولگرایان رهروان ولایت)، وحید احمدی نماینده کنگاور (اصولگرایان رهروان ولایت)، مسعود پزشکیان نماینده تبریز (اصلاح‌طلب) و تاجگردون نماینده گچساران (اصلاح‌طلب). در میان آن همه اصولگرا فقط دو تن اصلاح‌طلب بودند. تقریبا تصویری بی‌نقص از آنچه در پیش رو بود.
حجاریان درباره دوپارگی سیاسی در فردای «برجام» گفته بود؛ کشور به دو گروه، «برجامی‌ها» و «نابرجامی‌ها» تقسیم خواهد شد. «برجامی‌ها» که خواهان گفتگو و عادی‌سازی روابط با جهانند و به خروج از انزوای کشور و عادی شدن اوضاع می‌اندیشند و «نابرجامی‌ها» که اساسا از بیخ و بن با هر نوع گفتگو و تعامل با جهان، خصوصا غرب مشکل دارند و همواره از تحریم‌ها استقبال می‌کنند. شاید به این دلیل که در «وضعیت ابنرمال»، آنها دست بالا را پیدا می‌کنند. «وضعیت ابنرمال» راه را برای هر نوع شفاف‌سازی می‌بندد. مراودات اقتصادی - تجارت - امری سیاسی و امنیتی می‌شود که باید در لایه‌هایی پنهان تصمیم‌گیری شود. دالان‌هایی پنهان برای افرادی خاص گشوده می‌شود و تجارتی نهان شکل می‌گیرد که از چشم ناظران پنهان می‌ماند. امتیاز‌هایی در همان لایه‌ها تقسیم شده و پول و ارز به ابزاری برای معادلات سیاسی بدل می‌شود. در چنین وضعیتی است که مسائلی همچون «چای دبش» هم رخ می‌کند. در شرایطی که کشور از همه سو تحریم و ارتباط نظام بانکی کشور با نظام بانکی جهان - به دلیل نپیوستن به FATF - قطع است، افرادی خاص دست بالا را در اقتصاد کشور پیدا می‌کنند که توانایی دور زدن تحریم‌ها و معامله در پشت در‌های بسته را دارند. اتفاقی که قرار بود پس از دوران حسن روحانی رخ دهد و کشور به سرعت وارد دالانی از حوادث شود که تا پیش از آن هرگز تجربه نکرده بود. برگزاری دو انتخابات، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲ بدون حضور کاندیدا‌های شاخص اصلاح‌طلب، عرصه را یکدست در اختیار همان گروهی قرار داد که از همان ابتدا با «برجام» مساله داشت. دولتی بر سر کار آمده بود که هیچ برنامه اقتصادی مدوّنی در دست نداشت، برخلاف ادعای «برنامه هفت هزار صفحه‌ای» که در دوران کاندیداتوری در تلویزیون گفته بود، دست رییسی از هر برنامه‌ای کاملا خالی بود! انسداد مذاکرات پس از مدتی تلاش نافرجام در جهت احیای برجام، هر چشم‌انداز احتمالی را از بین برده بود. شعار «نگاه به داخل» که هیچ «پِلنی» در پیوست نداشت، وضع را پیچیده‌تر و دولت «نوانقلابی» رییسی را وادار به پروپکانی کرده بود. اتفاقی که پیش‌تر احمدی‌نژاد هم تجربه کرده بود. حالا با گذشت نزدیک به سه سال از روی کار آمدن دولت رییسی، نه تنها وضعیت به حالت عادی بازنگشته، بلکه وضع به مراتب غیرعادی‌تر هم شده است. به عبارتی «وضعیت ابنرمال» تعمیق و «وضعیت نرمال» کاملا از دسترس دور شده است. حالا صعود سرسام‌آور قیمت‌ها، با جهش بی‌سابقه دلار، همان شعار «نگاه به داخل» را هم با ابهام مواجه کرده است. تا چند ماه دیگر، ابراهیم رییسی وارد سال پایانی دوره چهار ساله‌اش خواهد شد بی‌آنکه توانسته باشد دستاورد قابل ملاحظه‌ای به دست آورده باشد. دولتی که با شعار تک رقمی کردن تورم بر سر کار آمده بود، حالا به تورمی افسارگسیخته رسیده است. به‌رغم همه آمار‌هایی که ارایه می‌شود، سفره خالی مردم و ریزش طبقه متوسط به طبقه فرودست حاصل همان انزوای «نخبگان» یا «قشر الیت» به بهانه «جوان‌سازی» دولت است که با آزمون و خطا امور کشور را پیش می‌برد!
تبلیغ از بلندگوی رسمی - صدا وسیما - برای خرید کالا‌های خانگی به قیمت سال قبل، به نظر حالا یک دستاورد است! البته دستاوردی از جنس «استثنا» برای جماعتی «استثنا!» جماعتی برخوردار از حمایت که می‌توانند از این «وضعیت استثنا» نهایت بهره را ببرند بی‌آنکه گروهی رقیب کسب و کارشان را تهدید کند! پدیداری چنین «استثناهایی» نه تنها موجب افتخار نیست، بلکه موجب تاسف هم هست. توزیع رانت، دستاورد نیست، بلکه نشانه نوعی معلولیت در نظام مدیریت است. معلولیتی برآمده از همان «وضعیت ابنرمال» که دولت چاره‌ای برای آن در دست ندارد. شاید به این دلیل که خود برآمده از همان «وضعیت استثنا» است.

دیگر خبرها

  • عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
  • روزنامه شرق: بهترین فرصت مذاکره مستقیم با آمریکا را از دست ندهید! / اجرای برجام و FATF اولویت نظام پس از عملیات وعده صادق
  • دولت و مردم ایران از آمریکا و اروپا طلبکار هستند
  • واکنش سخنگوی وزارت خارجه به تحریم های سه کشور علیه ایران: دولت و مردم ایران از آمریکا و اروپا طلبکار هستند
  • کنعانی تحریم‌های سه‌کشور آمریکا، انگلیس و کانادا را به شدت محکوم کرد
  • محمد صدر: ایران با اسرائیل درگیر نشد، با ناتو رو در رو شد
  • آینده برجام / توافقی صورت می گیرد؟
  • نراقی: فردا دانشجویان ایران در حمایت از خیزش دانشگاهیان آمریکا و اروپا تجمع می‌کنند
  • بلاروس: ناتو باعث سلطه آمریکا بر اروپا شده
  • بازگشت فروش نفت ایران به زمان برجام با دو برابر قیمت نتیجه تمرکز دولت بر بازطراحی تجارت انرژی کشور