Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مازند مجلس»
2024-05-02@06:03:41 GMT

یک صنف جدید در خانه سینما تشکیل می‌شود؟

تاریخ انتشار: ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۴۷۵۱۰۷

یک صنف جدید در خانه سینما تشکیل می‌شود؟

مازندمجلس: به گزارش هنرنیوز ، این دغدغه از چندی قبل از سوی پخش‌کنندگان بین‌المللی فعال عرصه‌ی سینمای ایران مطرح شده بود؛ آذر ماه سال 96 در نشستی که جمعی از فعالان پخش در حاشیه‌ی جشنواره سینما حقیقت داشتند؛ محمد اطبایی پخش‌کننده بین‌المللی سینمای ایران درباره وضعیت فعالان حوزه پخش گفته بود: حدود 5 ماه است که تشکلی را تحت عنوان "فعالان حوزه عرضه و پخش بین المللی سینمای ایران" ایجاد کردیم که تحت مدیریت و حمایت خانه سینما چندین جلسه هم برگزار شده است و در نهایت امیدواریم به زودی به ایجاد یک صنف برسیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بحث اصلی ما این است که بگوییم چنین تشکلی شکل گرفته تا بیشتر دیده شود چون این بخش جز بخش‌های مظلوم سینما است. این تشکل از حدود 10 نفر، شرکت حقیقی و حقوقی در بخش خصوصی و مدیران امور بین المللی چند نهاد دولتی همچون بنیاد سینمایی فارابی، سازمان سینمایی سوره، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، صدا و سیما و مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و انجمن سینمای جوانان تشکیل شده است.

این پخش‌کننده بین‌المللی سینمای ایران با اشاره به اتفاقات ناخوشایندی که در این حوزه افتاده است، گفته بود: بحث اصلی این است که حوزه پخش بین الملل دچار به هم ریختگی عجیبی شده است. تولید در سینمای ما در گونه‌های مختلف افزایش پیدا کرده و فیلمسازان هم مشتاق هستند که آثارشان در عرصه‌های بین المللی به نمایش در بیاید و به فروش برسد. ولی واقعیت این است که در هیچ نقطه‌ای از جهان اینگونه نیست که تمام تولیدات سینمایی یک کشور به خارج از کشور ارسال شود؛ ما حتی زمانی که از تعبیر "سینمای ملی" یک کشور استفاده می‌کنیم با حداکثر 20 درصد از تولیدات آن را تعریف می‌کنیم و حتی بالیوود و هالیوود هم همینطور است اما همچنان این شوق و علاقه در ایرانیان وجود دارد که همه آثار سینمایی که می‌سازند به جشنواره‌های جهانی ارسال شود. در کل، کشورهای دارای صنعت سینما هم به اندازه کافی عامل پخش بین المللی ندارند و کلا این وجه عنصری کم یاب است.

وی خطاب به فیلم‌سازان حاضر در نشست گفته بود:در چند ماه اخیر بلبشویی ایجاد شده است بنابراین می‌خواهیم اطلاع رسانی کنیم که شما فیلمسازان اگر می‌خواهید، فیلم‌تان در جشنواره‌های جهانی حضور داشته باشد حق شماست ولی این حضور، راهکار و شیوه حرفه‌ای می‌طلبد. در وهله اول یک فیلم باید پخش کننده بین المللی داشته باشد بنابراین نمی‌تواند توسط کسانی که فاقد تخصص هستند به جشنواره‌های جهانی ارسال شود. برای هر فیلمی باید طراحی داشت چون با توجه به کیفیت و بازار و نوع فیلم استراتژی تعریف می‌شود و اینگونه نیست که با تبدیل کردن آن به یک لینک بتوانید تمام کارها را انجام دهید.

اما با توجه به متن رسمی حکمی که دیروز رئیس سازمان سینمایی در پی انتصاب اعضا شورای عالی بین‌الملل سینمای ایران منتشر کرد؛در آن جمله ای است که حاکی از آن است که این تشکل در خانه سینما بزودی تشکیل خواهد شد.

جمله ای که در متن احکام شورای عالی بین‌الملل سینمای ایران ذکر شده است،بدین شرح است:«در جهت کمتر شدن تصدی‌گری دولت در این حوزه و گسترش فعالیت بخش خصوصی نماینده صنف پخش کنندگان خارجی به عنوان عضو شورا پس از تشکیل و ثبت این صنف در خانه سینما به جمع حاضر (شورای عالی بین‌الملل سینمای ایران) خواهد پیوست.»

بنا بر این گزارش، 21 اردیبهشت ماه در پی تغییر معاون بین‌الملل بنیاد سینمایی فارابی پس از 20 سال و اعلام نام دکتر «رائد فریدزاده» به عنوان معاون امور بین‌الملل بنیاد سینمایی فارابی و رفتن امیر اسفندیاری از این سمت؛ سازمان سینمایی خبر تشکیل شورای عالی بین‌الملل سینمای ایران داد.

در ادامه کانون کارگردانان سینمای ایران نیز طی نامه‌ای به رئیس سازمان سینمایی خواستار بازگشت بخش بین المللی به جشنواره فیلم فجر و ادغام این دو جشنواره همچون گذشته شد.

محمد اطبایی چندی قبل در پی برگزاری جشنواره جهانی فجر در گفت‌وگویی با ایسنا در ارزیابی این رویداد گفته بود: برگزاری یک جشنواره بین المللی و در اساس هر رویداد بین المللی در ایران، امری پیچیده، پر حاشیه و همراه با مشکلات پیش بینی نشده است. حال اجرای جشنواره جهانی فجر در فاصله اندک با تعطیلات نوروز و عدم امکان برنامه ریزی بلند مدت و کمبود بودجه و مشکلات سیاسی داخلی و خارجی کشور، جای تقدیر دارد. هر چند همچنان معتقدم نمی توان یک جشنواره فیلم (فجر) را در دو مقطع زمانی برگزار کرد و این مهم نه مرسوم است و نه موردی مشابه برای آن وجود داشته است.

او با تاکید بر اینکه بهتر است نام جشنواره تغییر کند، مطرح کرده بود: بپذیریم که جشنواره «فجر» همان است که در بهمن‌ماه برگزار می‌شود. البته یک زمانی عنوان «جشنواره جهانی فیلم تهران» پیشنهاد شد اما عده‌ای اعتراضی بیشتر سیاست‌زده داشتند و مسئولان هم مثل همیشه به‌سرعت پا پس کشیدند! به نظرم دو راه حل وجود دارد، اول برگزاری جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در همان بهمن ماه، اما در زمانی طولانی‌تر، برای مثال در 14 روز که هفته اول را می‌توان به بخش بین‌الملل و هفته دوم را به بخش ملی اختصاص داد یا برگزاری جشنواره ملی فجر در همان بهمن‌ماه و برگزاری جشنواره بین‌المللی فیلم تهران ( یا هر نام دیگری جز فجر) در مقطعی دیگر از سال و باز هم نه در این فاصله نزدیک با جشنواره کن.

با تغییرات و تحولات سازمانی و تشکیلاتی در حوزه‌ی بین‌الملل سینمای ایران باید منتظر بود و دید که ِآیا حوزه‌ی بین‌الملل سینمای ایران در بخش سازمان سینمایی عملکرد بهتری خواهد داشت؟! یا این تغییر و تحولات فقط در حد عنوان و حکم باقی می‌ماند؟

منبع: مازند مجلس

کلیدواژه: سینمای جشنواره ایران سینمایی پخش بین الملل المللی سینما جهانی عنوان بین المللی برگزاری تشکیل شورای زمانی ارسال جشنواره های فارابی تغییر ایجاد برگزار بنیاد گزارش فعالان معاون خارجی بهمن ماه تحولات حوزه ی تهران فاصله رویداد مشکلات ایسنا تولیدات خصوصی همچون بیشتر تشکلی اطبایی پخش کننده کانون گسترش تعریف همچنان می کنیم اینگونه فیلمسازان بنابراین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mazandmajles.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مازند مجلس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۴۷۵۱۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سینما بدون چهره کارگر ایرانی

این سوال مطرح است چرا از کارگرانی که در کوران انقلاب، اعتصاب‌های سراسری به راه انداختند، داستانی ساخته نشده است؟ چرا از شجاعت و احساس مسئولیت شهدای کارگر که در برابر بمباران‌های دشمن ایستادگی کردند و اجازه توقف اقتصاد کشور را ندادند، چیزی نمی‌بینیم؟ - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، روز جهانی کارگر، روز ارزش‌گذاری و احترام به تلاش گروه فعال، زحمتکش و ارجمندی از بدنه اجتماع است که در صف مقدم تلاش برای حفظ استقلال اقتصادی کشور قرار دارند. کارگران، در هر صنف و رشته‌ای چه کارگران صنعتی، چه خدماتی و... تنها برای خود و تأمین معاش‌شان فعالیت نمی‌کنند، بلکه تلاش آنها در نگاهی بزرگ‌تر و کلی‌تر، برای همه جامعه است، آنها هستند که نبض اصلی تولید کشور را در دست دارند و بدون تلاش پیگیر و همواره آنان، نمی‌توان به شعارهایی از جنس جهش تولید دست یافت.

خارج شدن تولید از رکود و ارتقای آن نیازمند اجرایی‌شدن مجموعه‌ای از بایسته‌هاست. بخشی از این بایسته‌ها، البته اقتصادی و مدیریتی است. مسئولان باید برای مهار تورم و افزایش ارزش پول ملی تمهیداتی بیندیشند و در خصوصی‌سازی و واگذاری مراکز اقتصادی و کارخانه‌ها به شکلی عمل کنند که حقوق کارگران، ضایع نشود. با همه اینها، همه چیز اقتصادی نیست. بخش مهمی‌ از این مسأله، فرهنگی هم هست. ممکن است بگویید حقوق عقب افتاده کارگر را چه به فرهنگ؟! مسأله اینجاست که اگر فرهنگ تولید و تولیدگرایی، در سرزمین ما به‌خوبی ریشه کند، تولید و فعالان این بخش ارزش واقعی خود را خواهند یافت و تصویر کلی جامعه به سمتی خواهد رفت که یک تلاشگر در یک کارخانه، یک کارگر دلسوز و حرفه‌ای و یک کارفرمای حق‌گزار را به چشم سربازانی در میدان پیشرفت ملی خواهند دید و این گونه است که دیگر به‌راحتی نمی‌شود حقوق کارگر را به عقب انداخت و حق‌شان را خورد. بخشی از این فرهنگ‌سازی را باید هنرمندان کشور به‌دست بگیرند.
 
احتیاط در گفتن از کارگران
واقعیت این است که ادبیات کارگری در کشور ما دارای پیشینه‌ای قابل بررسی است. آثار نویسندگانی چون احمد محمود، علی‌اشرف درویشیان و محمد‌علی گودینی در این زمینه ارزش‌های ادبی و هنری دارد اما این شاخه از ادبیات داستانی ما خیلی زود زیر سایه ادبیات داستانی زبان‌گرا و نیز داستان‌های آپارتمانی رنگ باخت. از سوی دیگر سینمای ایران از همان نخست، چنان دور از فضای واقعی اجتماع بود که در پیش از انقلاب، کلاه مخملی‌ها در آن، چهره پررنگ بودند و در بعد از انقلاب هم بعد از چندین سال دوباره سینمای ما به گنده لات‌های قمه‌کش رجوع کرده است. در چنین سینمایی همیشه کارگر، نادیده گرفته شده است؛ البته از این مسأله هم نباید گذشت که بخشی از نادیده گرفتن فضاهای کار و کارگری در سینما و ادبیات ایران، کژکارکرد ادبیات مارکسیستی است. ادبیات و هنر چپ که تحت تأثیر ادعاهای مارکسیسم، خود را ناجی کارگران و زمینه‌ساز ظهور انقلاب‌های کارگری محتوم در جهان می‌دانست، تا توانست از نام کارگر استفاده کرد. این‌که کارگران در جوامع کمونیستی همچنان همان موجودات استثمار شده پیشین بودند، بدون این‌که امیدی به آزادی بیان و رفاه اجتماعی داشته باشند. سینماگران و ادیبان ایرانی از بیم این‌که به مارکسیسم متهم شوند، در نزدیک‌شدن به مسأله کارگران با احتیاط بسیار عمل کردند. 
 
کارگر در سینمای ایران، بی‌چهره است
در سینمای بعد از انقلاب، با وجود این‌که کارگران خود از قشرهایی بودند که از نخست، همدل و همپای انقلاب بودند و در دوران سخت مبارزه با پیوستن به اعتصابات سراسری در فلج کردن نظام شاهنشاهی نقشی پیشرو داشتند، این کم‌اعتنایی به کارگران ادامه داشت. شاید با قدرت گرفتن چپ‌های اسلامی‌ در دوره‌هایی از حیات جمهوری اسلامی، انتظار این بود که ادبیات و فرهنگ کارگری جانی بگیرد اما در همین دوره‌ها هم تکنوکرات‌های راستگرا بخش مهمی‌ از قدرت را به‌دست گرفتند و فرهنگ و هنر در دوران استیلای آنان بیشتر به سمت فضایی رفت که آنان به‌دنبال آن بودند، فضایی که در آن تولید و کارگر و چیزهایی از این دست اولویتی نداشتند. نتیجه این غفلت طولانی در پرداختن به کارگران در سینمای ایران، این شده است که در سینمای ایران ما قهرمان یا چهره برجسته‌ای که کارگر باشد، نداریم. کارگران در سینمای ایران نه‌فقط مورد توجه نبوده‌اند، اصولا بی‌چهره‌اند. همین الان اگر بخواهید چهره‌های سینمایی برجسته در حوزه‌های مختلف را در ذهن مجسم کنید، نمونه‌هایی به ذهن‌تان می‌آید. مثلا چند کارمند شاخص، پزشک شاخص، نظامی‌ شاخص و... اما یک شخصیت سینمایی شاخص که کارگر باشد به ذهن نمی‌آید. کارگران در سینما همیشه حاشیه بوده‌اند و به همین دلیل برجسته نشده‌اند و تصویری از آنها در ذهن نمانده است. 
 
کارگری که هست، کارگری که دیده می‌شود
فهرستی از فیلم‌هایی را که شخصیت اصلی آنها کارگر بوده است، مرور کنیم: «جنگ جهانی سوم» هومن سیدی،«روسری آبی»، «زیر پوست شهر» و «قصه‌ها» رخشان بنی‌اعتماد، «اینجا بدون من» بهرام توکلی، «کارگر ساده نیازمندیم» و «زندگی جای دیگری است» منوچهر‌ هادی، «زندگی ادامه دارد» عباس کیارستمی، «بادکنک سفید» جعفر پناهی، «جمعه» حسن یکتاپناه، «زمانی برای مستی اسب‌ها» بهمن قبادی، «آبادانی‌ها» کیانوش عیاری، «دان» ابوالفضل جلیلی، «آتشکار» و «خواب تلخ» محسن امیریوسفی، «چندکیلو خرما برای مراسم تدفین» سامان سالور، «چند می‌گیری گریه کنی» شاهد احمدلو، «چهارشنبه‌سوری» و«جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی، «باد در علفزار می‌پیچد» خسرو معصومی، «تنها دوبار زندگی می‌کنیم» بهنام بهزادی، «محیا» اکبر خواجویی، «هیچ»، «استراحت مطلق» و «بیست» رضا کاهانی، «کیفر» حسن فتحی، «دیگری» مهدی رحمانی، «لطفا مزاحم نشوید» محسن عبدالوهاب، «آقا یوسف» علی رفیعی، «آلزایمر» احمدرضا معتمدی، «شیفت شب» و «سوت پایان» نیکی کریمی، «گزارش یک جشن» ابراهیم حاتمی‌کیا، «مرگ کسب و کار من است»، «مردی که اسب شد»  و «همه چیز برای فروش» امیرحسین ثقفی، «جیب‌بر خیابان جنوبی» سیاوش اسعدی، «حوض نقاشی» مازیار میری، «چندمتر مکعب عشق» جمشید محمودی،  «ارسال یک آگهی تسلیت برای روزنامه» ابراهیم ابراهیمیان، «انتهای خیابان هشتم» علیرضا امینی، «پنج‌ستاره» مهشید افشارزاده، «خداحافظی طولانی» فرزاد موتمن، «چهارشنبه 19 اردیبهشت» وحید جلیلوند، «ابد و یک روز» و «برادران لیلا» سعید روستایی، «سینما نیمکت» محمدرضا رحمانیان، «برادرم خسرو» احسان بیگری، «به یک کارگر ساده نیازمندیم» پدرام کرمی‌ و... .

معادل‌سازی کارگر و فقر
در اغلب این فیلم‌ها، کارگران موضوع فیلم شده‌اند تا وضعیت اقتصادی وخیم، شوربختی و بی‌پولی‌شان به‌تصویر درآید. در بیشتر فیلم‌های سینمای ایران، کارگری و فقر معادل هم قرار گرفته‌اند و در نتیجه این فقر است که آنها گاه دست به کارهایی می‌زنند که برای‌شان دردسرساز است. کارگر در بیشتر فیلم‌های ایرانی، به‌خاطر شرافتش در انجام دقیق و درست کارش با وجود کم بودن حقوق و مزایایش تصویر نشده است.  البته که وضعیت اقتصادی بسیاری از کارگران ما قابل قبول نیست اما اگر سینمای ایران چشمش را روی این قشر شریف بهتر می‌گشود، سوژه‌های تازه و جذابی در زندگی همین قشر می‌دید. 

چرا این کارگران را ندیدید؟
این سؤال مطرح است که چرا داستانی از کارگرانی که در کوران انقلاب، اعتصاب‌های سراسری را به راه انداختند، ساخته نشده است؟ چرا از شجاعت و احساس مسئولیت شهدای کارگر که در برابر بمباران‌های دشمن ایستادگی کردند اما اجازه توقف اقتصاد کشور را ندادند، چیزی نمی‌بینیم؟ (نیاز به توضیح نیست که فیلم‌هایی مانند پالایشگاه را دچار ضعف مفرطند، محسوب نکرده‌ایم)، کارگرانی که با هوشمندی و خلاقیت، دستگاه‌های از رده خارج را نوسازی کردند یا با اختراعات و ابتکارات خود، به افزایش بهره‌وری و رشد اقتصادی کشور کمک کردند، ارزش توجه نداشتند؟ سینمای ایران باید این غفلت تاریخی را جبران کند و دوباره در تعریف و توجه خود از جامعه کارگری تجدید‌نظر کند. 

مسیری که برگشت
سینمای انقلاب اسلامی در سال‌های نخست حرکت خود، چشم بینایی درباره قشرهای مختلف اجتماعی داشت و با شکار داستان‌هایی از دل جامعه،سعی می‌کردچتری فراگیربرای همه اقشاراجتماعی داشته باشد.این امر از یک سو به وسعت نگاه و اطلاعات فیلمسازان برمی‌گشت و از دیگر سو به شرایط اجتماعی که درآن سهیم بودن همه اقشار واصناف برای سرپا نگه داشتن کشور در گرماگرم نبردی سخت و جنگی تحمیلی مشخص بود.ساخت فیلم‌هایی همچون «شیلات» به کارگردانی رضا میرلوحی و نویسندگی محمد بلیش مازندارانی، محصول سال 1362 با بازی ماندگارزنده یاد داوودرشیدی درباره کارگران شیلات وهمچنین«ترن» به نویسندگی و کارگردانی امیر قویدل محصول سال1366بابازی فرامرز قریبیان وخسرو شکیبایی درباره کارگران خط آهن، نمونه‌هایی از این دست فیلم‌هاست. هردو فیلم که با وجود گذشت چهار دهه از ساخت‌شان هر دو دیدنی و سرپاست، به نقش مستقیم و مهم کارگران در انقلاب توجه دارند، فیلم‌هایی که همچنان هم به لحاظ قصه وکشش داستانی مخاطبان رابه دنبال خود می‌کشانند، هم داستان‌هایی کاملا ایرانی وبومی دارند وهم البته به نقش مهم وسازنده کارگران گمنامی می‌پردازند که درمسیرپیشبرد اهداف انقلاب مؤثر بوده‌اند. این مسیر درسال‌های دهه70، ادامه نیافت وسینمای ایران به مسیری دیگر افتاد وفیلم‌هایی چون ترن و شیلات، فقط در خاطره تصویری مردم ما قرار دارند. 

منبع: جام‌جم آنلاین

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • انتشار فراخوان بخش ویژه «کتاب و سینما» جشنواره فیلم کوتاه تهران
  • کدام فیلم‌های سینما به جامعه کارگری ادای دین کردند؟
  • سینما به روایت «آپاراتچی»
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران؛ صدیقه سامی نژاد که بود؟ (+عکس)
  • سینما بدون چهره کارگر ایرانی
  • «مست عشق» ، زمانی برای مستی سالن های سینما / روایت مولانا و شمس ، پدیده ای فراتر از اکران
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران
  • خراسان رضوی بیشترین تعداد دفاتر انجمن سینمای جوانان کشور را دارد
  • اولین هنرپیشه زن سینما و یک سرگذشت تلخ پرتکرار
  • (ویدئو) ماجرای خدمتی که عباس کیارستمی در دهه ۷۰ به سینمای ایران کرد چه بود؟