سکوت اعراب، خنجری بر پشت قدس
تاریخ انتشار: ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۵۲۲۹۵۱
انتقال سفارت آمریکا به قدس شریف، این پیام را مخابره کرد که دولت آمریکا اقدامی خارج از عرف دیپلماسی بینالمللی انجام داده و این عمل به تمام قوانین بینالمللی ضربه وارد کرده است، چرا که واشنگتن با این کار، اقدام به وضع قانون خودساخته درباره شهر قدس کرده است. این اقدام در واقع سیلیای بر گوش قوانین بینالمللی است و با نقض عرفها و قوانین شناخته شده نظام بینالملل، از رژیم صهیونیستی بدون توجه به حقوق طرف مقابل حمایت کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مواضع ضعیف در جهان اسلام و دنیای عرب باعث شد ایالات متحده و اسرائیل بتوانند بدون توجه به اینکه آیا طرف دیگری وجود دارد و حقوقی برای آنها محفوظ است، دست به چنین اقدامی بزنند. متاسفانه جامعه ضعیف اسلامی و عربی حتی نتوانست یک موضع رسمی قاطع در اینباره اتخاذ کند؛ همین امر باعث بهوجود آمدن این احساس در دولت آمریکا شد که میتواند براحتی چنین اقدامی را عملیاتی کند و نیازی به گفتوگو یا همزیستی مسالمتآمیز وجود ندارد. در حال حاضر باید گامهایی اساسی در برابر این اقدام برداشته شود که آمریکا را مجبور به بازگشت از این تصمیم خود کند. همچنین اقدامات دیپلماتیک مفید فایده، بویژه در کشورهایی که به عنوان دوست و متحد آمریکا در منطقه به شمار میروند، بسیار ضروری است. همه ما قدس را دوست داریم و به آن عشق میورزیم ولی قدس اکنون به مواضع قاطع، شجاعانه و مثمر ثمر احتیاج دارد. قدس مساله عدالت و ظلم است و اقدامات باید در شأن این موضوع باشد. اقدامی که انجام میشود باید به گونهای باشد که آمریکا متوجه شود در مسیر اشتباهی قدم گذاشته و تصمیم غلطی را اتخاذ کرده است. یکی از این اقدامات که در کنار اقدام دیپلماتیک باید پیگیری شود، اقدامات اقتصادی خواهد بود؛ برای مثال میتوان روابط اقتصادی با ایالات متحده را قطع کرد یا از سلاح نفت در اینباره استفاده کرد. همانگونه که اعراب در گذشته از آن استفاده و آمریکا را مجبور به گردن نهادن به حقوق دنیای عرب، جهان اسلام و مردم فلسطین کرده بودند.
آمریکا به عنوان یک دشمن در مقابل فلسطین قرار گرفته و مردم فلسطین به این کشور به چشم دشمن مینگرند و دلیل آن قرار گرفتن در کنار رژیم صهیونیستی است. این چینش باعث میشود هیچ مذاکره یا معامله دوطرفهای میان اسرائیل و فلسطین شکل نگیرد و از این جهت ایالات متحده از سوی مردم فلسطین به رسمیت شناخته نمیشود. اعتماد به آمریکا در برخی مجامع داخلی به عنوان حامی یا کشوری که به فلسطین کمک خواهد کرد، از بین رفته و دیگر چنین برداشتی نسبت به این کشور وجود ندارد و همین اقدام باعث میشود فلسطینیها از هرگونه مذاکره که طرفهای آن آمریکا و اسرائیل باشند عقبنشینی کنند. تحرکات آمریکا اقدامی در راستای مشروعیت بخشیدن به اسرائیل و گام برداشتن در عادیسازی روابط فلسطین با رژیمصهیونیستی است؛ آنها به دنبال این موضوع هستند که فلسطین همانگونه که با دیگر کشورهای همسایه روابطی عادی دارد، با اسرائیل نیز چنین رفتاری داشته باشد. اینک تمام اقداماتی که در گذشته و در این راستا انجام شده بود، از بین رفت. امروز شهر قدس از نگاه قوانین جهانی یک شهر بینالمللی به شمار میرود و زمانی که اینگونه اقدامات از سوی آمریکا انجام میشود در واقع ضربه وارد کردن به قوانین بینالمللی به نمایش گذاشته میشود.
متاسفانه سکوتی که در اینباره شد، همچون خنجری بر پشت ملت و کودکان فلسطین و خنجری در قلب قدس است که نخستین قبلهگاه مسلمانان و مرکز دینی بیش از نیمی از ساکنان زمین است. البته درباره مردم جهان سخن نمیگویم، چرا که آنها در حمایت از فلسطین قلبهایشان جریحهدار شد و به خیابانها آمدند.
متاسفانه سکوت رسمی کشورهای عربی و اسلامی و عدم اتخاذ مواضع قاطع در این زمینه به عنوان نپذیرفتن حقوق مردم فلسطین، تایید این اقدام به شمار میرود که نشان میدهد باید بیشتر از اینها برای قدس زحمت بکشیم. سکوتی که برابر این اقدام در هر کجا انجام شده در واقع خیانت و نیرنگی به مردم و خون شهدای فلسطین است.
از این جهت و به نسبت این تحرکات، مقاومت فلسطین همچون حماس و جهاد اسلامی میتواند واکنشهایی داشته باشد: اولا- قدس همچون حیفا، یافا و الخلیل مناطقی است که توسط رژیم صهیونیستی اشغال شده و کل فلسطین منطقهای است که توسط اسرائیل به اشغال در آمده و باید از آن خارج شوند. موضع ایالات متحده در قبال پذیرش قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی هیچ قیمت و ارزشی در دایره لغات فلسطینیان و در قاموس قوانین بینالمللی ندارد. قدس پایتخت یگانه و ابدی فلسطین است و مطلقاً هیچ جایی برای اسرائیلیها در آن وجود ندارد. ثانیا- مردم فلسطین در هفتادمین سالروز «نکبت» برای احقاق حقوق خود به شکل مسالمتآمیز دست به تظاهرات زدند که در مقابل با اقدامات خشن نظامیان صهیونیست در مناطق مختلف از غزه و کرانه و... علیه این تظاهرات روبهرو شدیم که تاکنون دهها شهید و صدها زخمی بر جا گذاشته است. در راهپیماییهای اخیر نیز حدود 50 شهید و بیش از 9 هزار و 600 زخمی داشتیم که در این میان 4 کودک شهید و 400 کودک دیگر زخمی شدند. مردم فلسطین با شکستن مرزهای تعیین شده توسط اسرائیل، لحظهای تاریخی را رقم زدند و به زمینهایی که از آنها غصب شده بود بازگشتند؛ چه در غزه و چه در کرانه باختری، قدس و دیگر مناطق در برابر دشمن صهیونیستی ایستادگی میکنیم و انشاءالله مطابق وعده حق، پیروز خواهیم شد.
خالد القدومی
نماینده جنبش حماس در تهران
منبع: افکارنيوز
کلیدواژه: دولت آمریکا واشنگتن قانون رژیم صهیونیستی حقوق فلسطین جهان اسلام جامعه دولت عشق ایالات متحده نفت جهان کودکان قلب مسلمانان زمین کشورهای عربی حماس پایتخت غزه رژیم صهیونیستی فلسطین آمریکا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۵۲۲۹۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تفاوت بوته با درخت
به گزارش خبرنگار استانی ایسکانیوز از کرمانشاه محمدهادی صحرایی در یادداشتی تحت عنوان «تفاوت بوته با درخت»، نوشت:
حدود ۲۱۰ روز از جنگ اسرائیل و متحدانش علیه مردم غزه میگذرد. هفت ماهی که هر روزش به اندازه یکسال سخت و جانفرساست. و مردم جهان توانستند چهره عریان صهیونیزم و تمدن غرب را با چشم خود ببینند و با عقل خود بفهمند. دیدن و فهمیدنی که دهها سال توسط رسانههای جهان استکبار به اسارت گرفته شده بود.
میتوان اولین دستاورد عملیات موفق طوفان الأقصی را در آزادسازی چشم و گوش و عقل انسان امروز از دست رسانههای افسونگر نولیبرال دانست و دید که چگونه دیدهها از سحر ساحران فرعون صهیونیست، آزاد شده و حتی اهل خانه فرعون هم در حال اسلام آوردن هستند. دستاورد دوم طوفان الأقصی و صبر بی نظیر مردم غزه هم مثل اولی، نصیب بشریت شد و بزکِ مظلومیت از چهره ستمگر صهیونیزم پاک شد.
مردم فلسطین، حدود هشتاد سال است که ذات شرور صهیون را فهمیدهاند ولی مردم جهان نمی دانستند که موش کارتون تام و جری تا به این حد دندان تیز و خونریز و دل بی رحم دارد. نیاز بود که پرده تزویر و دروغ از پرده سینمای هالیوود و والت دیزنی و دیگر کمپانیها و ماهوارهها و رسانههای صهیونی بیافتد و حقیقت واقعی دیده شود. مرور فیلمهای معروف از تاریخ تأسیس اسرائیل به بعد نشان میدهد که این ۲۱۰ روز اخیر توانسته حدود ۸۰سال تلاش رسانهای صهیونیزم جهانی را نقش بر آب کند. تلاشی که با آمیختن هنر و تکنولوژی و عشق توانسته بود از سامسون و دلیله و داوود شاه و... تا فهرست شیندلر و پیانیست و تا همین سریالهای طولانی و نیابتی اخیر که در برخی کشورهای آسیایی ساختند؛ از دیو، دلبر بسازد.
سینمایی«سامسون و دلیله» میگفت فلسطینیان با فریب توانستند قدرت فرابشری سامسون، پهلوان نامی یهود را توسط دختری فلسطینی به نام دلیله از او بگیرند و او را در غزه زندانی و تحقیر کنند و پس از آنکه سامسون قدرتش را بازیافت، معبد فلسطینیان را بر آنها خراب کرد. افسانهای ۷۵ ساله مثل هولوکاست. ولی اکنون جهان میبیند که ۲۱۰ روز است که اسرائیل و حامیانش از فرعونها گرفته تا قارونها و سامریها و با تمام توان افسانهای خود نتوانستهاند حتی یک اسیر اسرائیلی را بیابند و آزاد کنند و حتی نتوانستهاند از میراث نامشروع خود دفاع کنند و ذهن مردم جهان را مثل همین ۸۰ سال اخیر فریب دهند. از سوی دیگر، مردم جهان تاکنون، یهودیان مهاجر به اسرائیل را قومی ستمدیده و مظلوم و قابل ترحم میدیدند و امروزه او را در قامت دیوانه مست مسلحی میبینند که بوی خون او را زنده نگه می دارد. این اگر مرگ دوران فریبکاری آنها و به آخر رسیدن قدرت سحر رسانهای آنها نیست پس چیست؟
رسوایی و شکست ۲۱۰ روزه اسرائیل آنقدر عمیق و عجیب است که حتی غولهای رسانه ای نیز توانایی جبران آنرا دستکم تا سالهای متمادی نخواهند داشت. و اسرائیل در این شکست تاریخی و ماندگار، تنها نیست. دلیل پشتیبانی عجیب و ناموسی آمریکا و انگلیس و فرانسه و قارونهای کم عقل هم به این دلیل است که شیشه عمر خود را به دست صهیونیزم داده و روی اسب بازنده شرط بسته بودند. حکایت امروز اسرائیل و حامیانش در جنگ علیه مردم غزه شبیه داستان عمربن عبدود در جنگ احزاب است. نه توان جنگیدن دارد و نه پاسخ قانع کننده.ای برای بازگشت از میدان برای افکار عمومی. مردم جهان و به ویژه آمریکا از دولتمردان خود خواهند پرسید که چرا به معرکهای که ربطی به شما نداشت رفتید و چرا اینهمه هزینه کردید و چرا نتیجه اش مثل خلیج خوکها و ویتنام و طبس و افغانستان و... مملو از شکست شد؟
نسل امروز آمریکا اگرچه اسیر قلعهای است که توسط سران «نواسرائیلی» اداره میشود ولی پس از جنبش وال استریت و اعتراضات به قتل جرج فلوید و تسخیر کنگره و... و امروزه در اعتراضات گسترده دانشگاهی نشان داده که علاقه دارد از درون این قلعه مخوف با دنیا سخن بگوید. جنبش دانشجویی امروز آمریکا دستاورد سوم طوفان الأقصی است که به تمام، میتوان گفت شروع ثمردهی خون شهدای مظلوم غزه است که به بیداری مردم آمریکا خواهد رسید و پلیس خشن آمریکا نمیتواند با ارعاب و وحشت، برای مدت طولانی این آتش افروخته را زیر پا، پامال و پنهان کند.
پس از اعتراضات اقتصادی جنبش یک درصدی و اعتراضات به نابرابری های اجتماعی و تبعیض های نژادی در قتل جورج فلوید و اعتراضات سیاسی تسخیر کنگره، این اعتراضات به جامعه دانشگاهی و روشنفکری آمریکا رسیده و نسلهای آینده میتوانند آمریکا را با سؤالات چالشی و مبنایی مواجه کنند. کشور چهارصد سالهای که مدعی مهد آزادی و قانون و حقوق و صلح است اگر بتواند آتش افروزی و فتنه انگیزی در بیش از ۱۰۰ جنگ بزرگ و استفاده انحصاری از بمب اتم در هیروشیما و ناکازاکی و ... را توجیه کند، استقرار تک تیرانداز در صحن دانشگاه خود را چگونه توجیه می کند؟ مهد علم و دانش را میشود باور کرد یا لشگرکشی نظامی به دانشگاه را؟ شعار حقوق زن و حفظ آزادی او را باور کرد یا به زمین کوبیدن استاد زن، در حالی که فریاد می زند «من پروفسورم»؟ شعار آزادی بیان را باور کنند یا بازداشت ۱۷۰۰ دانشجو در ۷۰ دانشگاه توسط پلیس خشن؟ احترام به دختران که شعار میدادند این بود که دختران را روی آسفالت دمر کنند و با زانو بکوبند و دستبند بزنند؟ وقتی پلیس نامتعادل آمریکای مدعی دموکراسی دهان مردم و دانشجو و استاد دانشگاه خودش را با مشت می کوبد، با مردم دیگر کشورها چه خواهد کرد؟
تفاوت بوته با درخت در ریشه دار بودن است.
دشمنان می فهمند و کتمان میکنند ولی ایکاش مدعیان ما و خودباختگان همین یک نکته را میدیدند و میفهمیدند. کشوری که چهارصد سال است با نابود کردن سه تمدن بزرگ، خود را بزرگ کرده با کشوری که وارث تمدن هفت هزارساله است فاصله ای به اندازه هزاران سال دارد. ما همین اکنون برخی اساتید دانشگاه داریم که اسلام و نظام را قبول ندارند و حتی از دشمن آشکاری مثل آمریکا و اسرائیل حمایت میکنند و با برخی از آنها رفاقت خانوادگی دارند و از نابودی کشور خود میگویند با این حال از بیت المال حقوق میگیرند و از تمام مواهب حتی بیشتر از سایر ایرانیان بهرمندند تا شاید اگر دانشی دارند به جامعه برسانند. ولی در جهان اینگونه نیست.
در آمریکا که مادر همه شعارهای بیعمل است، حتی اعتراض یک استاد به نحوه برخورد پلیس با دانشجویش را برنمیتابند و در همان صحن دانشگاه به زمین میکوبند و دستبند و... با مسؤول گروه و رئیس دانشگاهی که اخراج میشود و... آیا باورکردنی است؟ پلیس سرتاپا مسلح آنجا، پاسخ دانشجوی معترضی که چادر زده و تنها با یک ماسک و تیشرت در آنجا نشسته را مثل جانیان مسلح و مست و قاتلان حرفهای میدهد، ولی در ایران ما حتی دانشجویی که با تبلیغات رسانههای دروغگو اغفال شده و کوکتلمولوتف پرتاب یا فحاشی یا پلیس را زخمی کرده بود را با مماشات و عفو میبخشند و از دهه هفتاد تاکنون، معدودی کارشان به برخورد قضائی رسیده و هرجا پلیس محترم، اشتباهی مرتکب شده با خاطی برخورد شده است. این تفاوت نیست؟
دستاورد چهارم اعتراضات دانشگاهیان مظلوم آمریکا به جنایات اسرائیل و آمریکا در غزه این بود که نشان داد تلاش رسانههای وارونهنمای جهان سلطه همین است که جنبش دانشجویی و اصیل ایران را که ریشهای هفتاد ساله و میهندوستانه و ضداستکباری دارد، در حد غذاخوری مختلط و کشف حجاب و تاپ و رکابی تقلیل دهند و مبتذل کنند. همانگونه که مشخص شد تلاششان برای دانشجویان و جوانان خودشان هم همین است که مشغول هوس و شهوت و غفلت شوند و در مورد مسایل اصلی و اصیل، نیندیشند. جای مرتضای آوینی و نادر طالبزاده خالی است و خدایشان رحمت کند که حقیقت آمریکا و رسانههایش را خوب میشناختند و میگفتند.
وقتی رسانههای چند میلیون دلاری، به جای پرداختن به دستگیری ۱۷۰۰ دانشجوی ۷۰ دانشگاه آمریکا به راهپیمایی یک نفره علیه حکم دادگاه ایرانی علیه یک مجرم میپردازند یعنی جبهه رسانهای غرب با تمام توان به دنبال تطهیر جنایات استکبار از غزه تا دانشگاههای آمریکاست. گاهی با دروغ و گاهی با سکوت و گاهی با سوژهبافی مصنوعی. مقایسه اجمالی عملیات و جنگ جهانی رسانهها در ضریب دادن و تحریک اغتشاشات سال ۱۴۰۱ ما با پوشش اعتراضات امروز آمریکا گویای یک بام و دوهوا و نفاق رسانهها و مجامع حقوق بشری است که به فضل خدا و مجاهدت جوانان و جهادگران جهانی این عرصه، انحصار شیطانی رسانهها شکسته خواهد شد و نوای پیروزی به جهانیان خواهد رسید. انشاءالله
*محمدهادی صحرایی مسؤول سازمان بسیج رسانه استان کرمانشاه و فعال رسانهای
انتهای پیام/
کد خبر: 1229307 برچسبها دانشگاه آزاد اسلامی فلسطین آمریکا اسرائیل