Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آنا»
2024-04-25@01:42:13 GMT

پشت‌پرده شکایت ۱۰۰میلیون روبلی مدیر تلگرام

تاریخ انتشار: ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۵۳۴۷۹۳

پشت‌پرده شکایت ۱۰۰میلیون روبلی مدیر تلگرام

ماجرای شکایت پاول دوروف از آنتون روزنبرگ (یکی از مدیران ارشد تلگرام) به میزان ۱۰۰میلیون روبل (واحد پول روسیه)، روزنبرگ را بر آن داشت تا متنی مفصل را منتشر کند و از حقایق متعددی پرده بردارد.

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، ماجرای شکایت پاول دوروف از آنتون روزنبرگ (یکی از مدیران ارشد تلگرام) به میزان 100میلیون روبل (واحد پول روسیه)، روزنبرگ را بر آن داشت تا متنی مفصل را منتشر کند و از حقایق متعددی پرده بردارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

روزنبرگ که از دوستان کودکی نیکلای دوروف (برادر پاول دوروف) است ماجرای اخراجش از تلگرام را به‌دلیل اختلافش با نیکلای می‌داند و ادعا می‌کند که پاول به‌خاطر نزدیکی بیشتر به برادرش و این‌که نیکلای از سرمایه‌گذاران اصلی تلگرام است او را اخراج کرده است. همچنین پاول دوروف اتهاماتی به او زده که در این متن روزنبرگ سعی در پاسخگویی و پرده‌برداری از مسائل پشت پرده این اتهامات دارد.

در ادامه اظهارات او را به نقل از سایت مدیوم می‌خوانید:

من و نیکلای دوروف (برادر بزرگ پاول دوروف) در دانشکده ریاضی و مکانیک دانشگاه ایالتی سن‌پترزبورگ تحصیل کردیم، ما همچنین در آموزش نظامی دانشجویان در اردوگاه نزدیک لوگا شرکت کردیم. آن موقع من پاول را نمی‌شناختم، فقط می‌دانستم که نیکلای دارای برادر کوچک‌تری است که در دانشکده زبان‌شناسی تحصیل کرده بود و اشعاری تحت عنوان نام مستعار کوتوفسکی در برخی دانشکده‌ها منتشر‌می‌کرد.من علاقه‌مند به ایمنی اطلاعات بودم، بنابراین از قطعات یدکی قدیمی برای جمع‌آوری یک کامپیوتر دوم، برای گشت‌وگذار در اینترنت استفاده کردم. در تابستان سال‌2006 یکی از دوستانم از من دعوت کرد تا به شبکه‌های اجتماعی روسیه Odnoklassniki و Moy Krug بپیوندیم.

در 13‌فوریه‌2007 در تالار دانشگاه علم‌وفناوری Novosibirsk پیامی از پاول دوروف دریافت کردم. - وقتی که از شبکه اجتماعی VKontakte استفاده کردم بلافاصله به آن علاقه‌مند شدم چون روی کامپیوتر من سریع کار می‌کرد و ساختار ساده و واضحی داشت: 70‌هزار عضو در آن زمان در سایت این پیام‌رسان وجود داشت. در آن زمان ترفندهایی برای دور زدن حریم شخصی در این پیام‌رسان را پیدا کردم. در ماه ژوئن نخستین تیم پشتیبانی داوطلبانه ایجاد شد و در ماه ژوئیه نیکلای از من برای دیدار دعوت کرد تا درباره همکاری احتمالی صحبت کنیم.

در آن زمان VKontakte رقبای زیادی داشت: Odnoklassniki، Moy Fakultet، Connect.ua، اما برای من آشکار بود که آینده متعلق به VK است. بنابراین من نخستین مدیر سیستم VKontakte شدم و بعد از دوره آزمایشی جانشین مدیر فنی شدم، یعنی جانشین نیکلای دوروف. کار ما بسیار جالب و در عین حال سخت بود. ساعت پنج‌ صبح که همه در خواب بودند ما مجبور بودیم کار کنیم. وقتی سرورهای VKontakte را برای نخستین‌بار مشاهده کردم چیزی غیرقابل باور بود. چه کسی می‌توانست در آن زمان تصور کند که تا سال 2013، 35هزار سرور در پنج مرکز داده پخش خواهد شد. من هرگز تمایل به تبدیل شدن به یک سلبریتی مشهور را نداشتم. من حتی تلاش کردم که در کتاب «رمز دوروف‌» مورد اشاره قرار نگیرم. گسترش VK به غرب توسط ریشه‌های روسی و سرمایه‌گذاران روسی با مانع روبه‌رو شد. در نیمه نخست سال‌2012 توسعه پروژه Telegra.ph بر اساس منابع VKontakte آغاز شد. سپس، در هفتم اوت 2012، Telegraph LLC ایجاد شد. تمام توسعه‌دهندگان موتورهای VK به Telegraph رفتند، از جمله نیکولای دوروف. بعد از آن من مدیر فنی VKontakte شدم. پس از آن دیدم که قادر به ادامه کار در شرایط موجود نیستم و استعفا دادم. سپس پاول تصمیم گرفت که سرورهای تلگرام را از لندن به یکی از پایتخت‌های اروپایی انتقال دهد که قابل اعتمادتر و ارزان‌تر باشد. کل این پروژه توسط پاول تأمین مالی شد که هزینه کمی نبود. بهار‌2016، پاول از من دعوت کرد تا مدیر بخش ضداسپم تلگرام شوم. آن زمان من با نیکلای روابط دوستانه‌ای داشتیم. اغلب به سینما می‌رفتیم.

بعد از مدتی نیکلای دسترسی من به کار را لغو کرد. در 17‌مارس، هنگامی که پاول دوباره به سن‌پترزبورگ رفت، ما با هم ملاقات کردیم و صحبت کردیم. پاول خودش به من گفت که نیکلای یکی از چند کارمند کلیدی بود که این شرکت نمی‌توانست او را از دست بدهد و درگیری من با نیکلای را از دید دو دوست نمی‌دید بلکه به این کارمند کلیدی از دید یک مدیر و سرمایه‌گذار نگاه می‌کرد.

وقتی شروع به جمع‌آوری حقایق و مدارک برای پاسخ کردم، معلوم شد که تاریخچه پیام‌رسان Telegram من حذف شده است: از زمان ثبت‌نام در سال‌2013 (مدت‌ها قبل از انتشار رسمی) و تا تاریخ 14‌فوریه این سال -که زمانی نمادین بود- برای این‌که این تاریخ روز تولد من است. علاوه‌بر این، پیام‌ها فقط از سرور حذف شده بود و پیام‌های ذخیره شده در تلفن من هنوز وجود داشت. در حقیقت انتظار این چنین اتفاقات را داشتم و بنابراین پشتیبان تهیه کرده بودم. دسترسی غیرمجاز به مکاتبات شخصی من بسیار شبیه به نقض کامل ماده مربوطه در قانون کیفری بود.

این موضوع را کاملاً درک کردم که برای پاول دوروف، برادرش مهم‌تر از من بود. با این وجود، من فکر می‌کنم که اخراج من به‌خاطر فعالیت‌های نیکلای غیرمنصفانه است.

با این وجود من سعی نکردم این منازعات را تشدید کنم و امیدوار بودم که به اشتراک و حل‌وفصل صلح‌آمیز مسائل برسیم. دوستان من در VKontakte به من اطلاع دادند که شایعات عجیب در مورد دلایل اخراج من در میان کارکنان هر دو شرکت پخش شده است. طبق گفته‌های آن‌ها، من قصد جاسوسی از نیکولای را داشتم و چیزی را در جایی فاش کردم (هیچ‌کس نمی‌دانست چه چیزی، کجا و چرا). علاوه‌بر این، نیکلای خود این اطلاعات را پخش کرد.
گاهی از برخی از ادعاهای آن‌ها خنده‌ام می‌گرفت همراه با گریه. مثلاً در‌حالی‌که تیم Telegram دائماً در حال سفر به مکان‌های مختلف جهان هستند، یک کارمند برای عدم حضور در محل کار خود در سن‌پترزبورگ اخراج شده است.

100‌میلیون روبل شکایتی که پاول از من کرده مبلغی است که من باید بیش از 50‌سال کار کنم تا بتوانم آن را ذخیره کنم. برای تمام سال‌های کار من برای پاول در VKontakte و Telegraph من هرگز به چنین مبلغی نزدیک هم نشده‌ام.

متن ادعا علیه من شامل سه نکته است: ارسال تصاویر پیام‌ها به دادگاه، که مضحک است؛ پیشنهاد توافق به مدیر کل تلگراف LLC، که مضحک‌تر است. و در نهایت، مشخص شدن محل کار من در فبس‌بوک. در متن ادعا آمده است: «... اطلاعات غلطی را منتشر کرده است...» چگونه «اطلاعات غلط» می‌تواند توسط قانون محافظت شود و «محرمانه» تلقی شود من آن را نفهمیدم.

ما یک شرکت انگلیسی Telegram Messenger LLP و یک شرکت روسی Telegraph LLC داریم. با توجه به اطلاعات عمومی در دسترس، مشخص است که هر دو سازمان بخشی از پیام‌رسان Telegram هستند و مزایای هر یک از آن‌ها برای یک شخص (پاول دوروف) است. به این ترتیب، یک شرکت قرارداد را با دیگری متوقف می‌کند، که منجر به از دست دادن سود برای شرکت دوم می‌شود. حال آن که هر دو شرکت بخشی از یک پروژه‌اند. این بدان معنی است که در واقع پول از یک جیب به دیگری می‌رود. در سال‌2013 تلفات شرکت Telegraph LLC به 5/10 میلیون روبل رسید. ناگهان تلگراف LLC ادعا می‌کند مقدار 100‌میلیون روبل از سود خود را از دست داده است.

می‌دانیم که پاول دوروف پول خود را در خارج از روسیه نگه می‌دارد و زنجیره‌ای برای انتقال پول برای پرداخت حقوق‌ها دارد. من تصور می‌کنم که مسوول این واقعیت کسی است که در جیب چپ خود 100‌میلیون دارد و نمی‌تواند آن را در جیب راستش قرار دهد و آن را از جیب من برمی‌دارد.
من نمی‌دانم که چرا پاول تصمیم گرفت تا مناقشه را به چنین نقطه‌ای برساند اما تصمیم گرفتم همه‌چیز را با جزئیات دقیق‌تر توضیح دهم. در این ماجرا هیچ‌چیزی برای شرمساری من وجود ندارد.

منبع: صبح نو

منبع: آنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۵۳۴۷۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پشت پرده بحران اقتصادی ونزوئلا / تاراج منابع نفتی توسط مدیران حکومتی

سقوط ارزش سهام پترولئوس د ونزوئلا (PDVSA) شرکت نفت دولتی آن کشور بازتاب دهنده تقلای اقتصادی ونزوئلا در یک دهه گذشته بوده است. بازداشت اخیر" طارق الایسامی" وزیر سابق نفت ونزوئلا و یکی از متحدان مورد اعتماد "نیکلاس مادورو" رئیس جمهور آن کشور به اتهام اختلاس میلیارد‌ها دلار تازه‌ترین نمونه از تاراج چندین دهه‌ای منبع اصلی درآمد ونزوئلا یعنی نفت توسط مدیران و مقام‌های نفتی آن کشور بوده است. از زمانی که هوگو چاوز و پیروان اش کنترل ونزوئلا را به دست گرفتند چندین رئیس شرکت نفت دولتی آن کشور نیز به فساد متهم شده اند.   به گزارش فرارو به نقل از ال پائیس، دو نفر از آنان محکوم شدند، یک نفر از کشور فرار کرد و یک نفر دیگر در زندان به فوت کرد.   "رافائل رامیرز" یکی از چهره‌های کلیدی در ساختار قدرت چاوز همان فرد فرار کرده است. او سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۳ به عنوان رئیس پترولئوس دی ونزوئلا فعالیت کرد و به نوعی تزار انرژی چاوز محسوب می‌شد. رامیرز با قاطعیت اتهامات فساد مالی وارد شده علیه خود را رد می‌کند. در اتهامات علیه او این ادعا مطرح شده که او میلیون‌ها دلار را از طریق معاملات نامنظم، جذب سرمایه، حساب‌های مخفی، رشوه و پولشویی اختلاس کرده است. اپوزیسیون مخالف چاوز مدت‌ها بود که رامیرز را به ارتکاب فساد متهم می‌کردند.   رامیرز در سال ۲۰۱۴ جای خود را به "الوجیو دل پینو" داد. دل پینو در سپتامبر ۲۰۱۷ میلادی صبح زود در منزل اش بازداشت شد و به اختلاس، تحصیل مال غیر قانونی و قیمت گذاری بیش از حد در معاملات میلیونی مغایر با منافع ملی متهم شد.   "نلسون مارتینز" جانشین دل پینو شد و سال بعد در زمانی که اعتراضات گسترده کشور را به دلیل تورم شدید و کمبود گسترده مواد غذایی به لرزه درآورد به دلیل ارتکاب فساد دستگیر شد. مارتینز اواخر همان سال در زندان به دلیل عارضه قلبی مزمن که با دستگیری و حبس اش تشدید شد درگذشت. خانواده او گفتند که او یک سال بدون محاکمه در بازداشت بوده است.   سپس "مانوئل کوودو" و "اسدروبال چاوز" بدون هیچ گونه رسوایی عمومی‌ای شرکت نفت دولتی ونزوئلا را هدایت کردند. با این وجود، آنان بر یک شرکت فلج شده توسط تحریم‌های بین المللی، با زیرساخت‌های خراب و مهاجرت کارگران ماهر نظارت داشتند. شرکت نفت دولتی ونزوئلا به دلیل خودداری دولت مادورو از کنار گذاشتن نرخ ارز ثابت به شدت با کمبود سرمایه مواجه بود و این موضوع باعث شد تا  تولید نفت ونزوئلا از ۲.۵ میلیون بشکه در روز به ۴۰۰۰۰۰ بشکه در روز کاهش یابد.   سپس "طارق الایسامی" وزیر نفت به طور ناگهانی در سال ۲۰۲۳ در بحبوحه سرکوب ضد فساد استعفا داد. بعدا مشخص شد که او در یک طرح شرکت نفت دولتی ونزوئلا مرتبط با تراکنش‌های غیر قانونی رمزارز‌های دیجیتال نقش داشته و باعث خروج ۲۱ میلیارد دلار از آن شرکت شده است. پس از توقف کوتاهی در تحریم‌های نفتی اگر مادورو وعده برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه در تاریخ ۲۸ جولای را ندهد ایالات متحده قصد دارد مجددا محدودیت‌ها را بر فروش بین المللی نفت آن کشور اعمال کند.   شرکت نفت دولتی ونزوئلا ۲۲ سال پیش در تاریخ ۱۱ آوریل ۲۰۰۲ میلادی پس از ناآرامی‌های داخلی گسترده که برای مدت زمان کوتاهی چاوز را از قدرت برکنار کرد دچار تغییری اساسی شد. چاوز از مدت‌ها قبل از آن رخداد تلاش کرده بود تا آن شرکت را به منبع اصلی تامین مالی پروژه‌های با انگیزه سیاسی تبدیل کرده و کارشناسان نفت را با متحدان سیاسی جایگزین کرد که تجربه کمی در این صنعت داشتند یا اصولا فاقد تجربه در آن عرصه بودند. این اولین باری که شرکت نفت دولتی ونزوئلا در یک طوفان عمومی و سیاسی درگیر شد. درست قبل از تلاش برای کودتا چاوز خشمگین در پیامی رادیویی تمام مدیران آن شرکت را به طور علنی اخراج کرد.   چاوز و حامیان اش استدلال می‌کردند که با جابجایی‌های انجام شده شرکت نفت دولتی ونزوئلا ممکن است خوب عمل کند، اما در واقع این گونه نبود. دولت تلاش داشت از منابع مالی آن شرکت برای تامین هزینه‌های مورد نیاز برای برنامه‌های سرمایه گذاری اجتماعی خود استفاده کند اقدامی که مدیریت شرکت نفت دولتی ونزوئلا با آن مخالفت کرده بود. چاوز طرحی را برای برکناری مدیران ارشد آن شرکت طراحی کرد و آنان را به عنوان "شایسته سالاران" مورد تمسخر قرار داد. او هم چنین آنان را به  افزایش هزینه‌های تولید، طرفداری از شرکت‌های چند ملیتی و طرفداری از بخشی از نخبگان ممتاز در جامعه‌ای با بسیاری از نیاز‌های برآورده نشده متهم کرد.   پترولئوس د ونزوئلا که توسط "کارلوس آندرس پرز" رئیس جمهور اسبق ونزوئلا در سال ۱۹۷۶ تأسیس شد شرکتی تاسیس شده در دل روند ملی شدن نفت آن کشور بود. این موضوع یک دستاورد مهم برای ونزوئلایی دموکراتیک بود که در آن یک شرکت مستقل دولتی برای چندین دهه فعالیت کرده از سیاست به دور بود و عمدتا آلوده به فساد نبود. حرفه‌ای بودن و تکیه بر تخصص در مدیریت آن شرکت مایه غرور ملی بود و "رافائل آلفونزو راوارد" اولین رئیس ان شرکت به عنوان یک الگو در مدیریت دولتی مطرح می‌شد.   مدیریت شرکت نفت دولتی ونزوئلا در سال ۲۰۰۲ میلادی بسیار مورد احترام بود و بسیاری باور داشتند چاوز آن شرکت را به چالش نخواهد کشید. آن شرکت برای کشوری که صادرکننده بزرگ بین المللی نفت، گاز و سوخت محسوب می‌شود تاثیر قابل توجهی بر اقتصاد ملی داشت. در جریان اعتصاب نفتی (دسامبر ۲۰۰۲ تا مارس ۲۰۰۳) که توسط گروه‌های اپوزیسیون برای برکنار چاوز سازماندهی شده بود چاوز کنترل آن شرکت را از طریق عوامل خود در درون آنجا در دست گرفت. چاوز هزاران نفر از کارکنان آن شرکت را اخراج کرد و شرکت پترولئوس دی ونزوئلا را به یک شرکت انرژی پوپولیستی تبدیل کرد که در خدمت انقلاب چاویستی مدنظر او بود.   "رافائل کوئیروز" اقتصاددان نفتی و استاد دانشگاه مرکزی ونزوئلا می‌گوید: "از نظر من افول شرکت نفت دولتی ونزوئلا با کاهش شدید تولید نفت و گاز مرتبط است و نقطه عطف آن در سال ۲۰۰۵ بود. این زمانی بود که تولید به زیر سه میلیون بشکه در روز کاهش یافت و هرگز بهبود نیافت".   کوئیروز سوء مدیریت دولت را عامل تخریب تجارت نفت ونزوئلا می‌داند و می‌افزاید: "با ادغام مناصب مدیریتی شرکت نفت دولتی ونزوئلا با وزارت انرژی و وزارت نفت آن شرکت با برعهده گیری وظایف غیرصنعتی مانند ساخت و ساز مسکن، واردات مواد غذایی و توزیع کالا که همگی منابع بالقوه ایجاد فساد هستند آلوده شد. پس از آن بود که آن شرکت مجبور شد در خدمت یک دستور کار سیاسی باشد حال چه انقلابی چه غیر انقلابی. این امر به طور اجتناب ناپذیری منحر به تخلیه مداوم سرمایه و تشدید فساد درون آن شرکت شد". کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • استقلال از شکایت ۴۲میلیاردی یک ایجنت تبرئه شد
  • تبرئه استقلال از شکایت ۴۲ میلیاردی یک ایجنت
  • پرده جدیدی از شبکه نمایش‌های خانگی؛ آیا حرف اول و آخر را پول می‌زند؟
  • پشت پرده قهرمانی‌های اینتر: این چهره!
  • تبرئه جام جم از شکایت فیلیمو
  • مدیر عامل تلگرام : اپل با حذف تلگرام از اپ استور، گل به‌خودی زد
  • پاول دورف: اپل با حذف تلگرام از اپ استور، گل به‌خودی زد
  • شکایت میلاد حاتمی از همشهری آنلاین رد شد
  • در دادگاه مطبوعات امروز چه گذشت؟
  • پشت پرده بحران اقتصادی ونزوئلا / تاراج منابع نفتی توسط مدیران حکومتی