چاپ ترجمه ای جدید از کتاب «انسان خردمند»
تاریخ انتشار: ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۵۳۵۲۷۸
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «ساپی ینس» (گشت و گذاری در تاریخ بشر) نوشته یووال نواح حراری به تازگی با ترجمه محسن مینو خرد توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب چهل و ششمین عنوان از مجموعه «اسطوره و تاریخ» است که توسط این ناشر چاپ می شود.
پیش از این، اولین ترجمه از کتاب مورد نظر با عنوان «انسان خردمند» با ترجمه نیک گرگین توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یووال نواح حراری نویسنده اثر پیش رو، دارای مدرک دکترای تاریخ از دانشگاه آکسفورد است. او در حال حاضر به تدریس تاریخ جهان مشغول است. این محقق در سال ۲۰۱۲ برنده جایزه سالانه پولانسکی به خاطر خلاقیت و ابتکار در علوم انسانی شد. نواح حراری می گوید: «من همه را ترغیب می کنم تا فارغ از اعتقاداتشان روایات اساسی موجود در دنیا را زیر سوال ببرند و تحولات گذشته را به علایق کنونی مربوط سازند و از مباحث جنجالی نهراسند.»
این کتاب ۴ بخش اصلی دارد که عبارت اند از: انقلاب شناختی، انقلاب کشاورزی، یگانه گردی بشریت و انقلاب علمی. در این بخش ها، عناوین و موضوعاتی چون روزی از زندگی آدم و حوا، اهرام سازی، دادگری ای در تاریخ نیست، پیکان تاریخ، بوی خوش پول، قانون دینی، درخت دانش، راز کامیابی، چرخ صنعت، مرام کاپیتالیستی، پایان هوموساپی ینس، کشف نادانی و ... مطرح شده اند.
پیش از شروع مطالب کتاب هم خط زمانی تاریخ در عنوان هایی که از ۱۳ و نیم میلیارد سال پیش شروع شده و تا روزگار کنونی و آینده می رسند، درج شده است.
در قسمتی از این کتاب می خوانیم:
شکل نقره سکه نبود، بلکه ۸/۳۳ گرم نقره بود. وقتی قانونگان حمورابی می گفت اگر مردِ بالادستی برده زن را بکشد باید به صاحبش بیست شکل نقره بپردازد، منظور این بوده می بایست ۱۶۶ گرم نقره بپردازد، نه بیست سکه. بیش ترینه اصطلاح های مالی در عهد عتیق [کتاب دینی یهودیان و مسیحیان. -م] به نقره اشاره دارند، نه سکه. برادران یوسف وی را به بیست شکل نقره به اسماعیلیان می فروشند، یا ۱۶۶ گرم نقره (همان بهای یک برده زن _ آخر او جوان بود.)
برخلاف سیلای جو، شکل نقره ارزش ذاتی نداشت. نمی شد خوردش، نوشیدنش یا جامه ای از نقره پوشید، و نرم بود و نمی شد ازش ابزارهای به درد خوری ساخت _ تیغه خیش یا شمشیر نقره ای کمابیش عین ورق آلومینیوم خم بر می دارند. وقتی هم نقره و طلا به کاری زده می شوند، ازشان گوهرافزار، تاج یا دیگر نمادهای مقاوم، یعنی کالاهای تجملی می سازند که اعضای فرهنگی خاص باشان مقام اجتماعی والای خود را نشان می دهند. ارزش نقره و طلا پاک فرهنگی ست.
این کتاب با ۴۵۶ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۴۰ هزار تومان منتشر شده است.
کد خبر 4297663 صادق وفاییمنبع: مهر
کلیدواژه: ترجمه نشر چشمه نشر نو نمایشگاه کتاب تهران کتاب و کتابخوانی ادبیات مصلی ترجمه بازار نشر نمایشگاه بین المللی کتاب تهران سازمان میراث فرهنگی و گردشگری مصلی تهران ادبیات جهان نهاد کتابخانه های عمومی کشور کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نمایشگاه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۵۳۵۲۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«رضاخان را بهتر بشناسیم»
خبرگزاری مهر_ فرهنگ و ادب: چهارم اردیبهشت ۱۳۰۵ بود که رضا پهلوی بهعنوان موسس سلسله پادشاهی پهلوی در ایران تاجگذاری کرد. حسین اصغری پژوهشگر تاریخ معاصر به اینمناسبت یادداشتی با عنوان «رضا خان را بهتر بشناسیم» نوشته که برای شناخت بهتر و بیتعارف اینچهره تاریخی نوشته شده است.
اینیادداشت برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته است.
مشروح اینیادداشت را در ادامه میخوانیم؛
عبارت «زمان حال، طومار گذشته است که بسته شده تا به عمل درآید»، تعبیری است از ویل دورانت که نشاندهنده این حقیقت است «برای درک صحیح زمان حال، لازم است تاریخ و گذشته مورد بررسی و توجه قرار گیرد». نه تنها برای درک درست از وضعیت حال، بلکه برای تدوین نقشه راه برای آیندهای روشن نیز ضرورت دارد تا با نگاهی دقیق و موشکافانه به تاریخ، نقاط ضعف و تاریک عملکرد گذشته شناسایی شود و جهت رفع و جلوگیری از تکرار آن در آینده اقدامات لازم به عمل آید.
از جمله مواردی که ضرورت آشنایی و آگاهی نسبت به آن در جامعه احساس میشود، تاریخ معاصر ایران مخصوصاً دوران پهلوی است؛ اکنون که بیش از ۴۵ سال از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی میگذرد، یکی از پروژههای جدی دشمن که متأسفانه برخی از نتایج آن را در تحولات امروز جامعه شاهد هستیم مسئله تطهیر چهره رژیم پهلوی است؛ موضوعی که از طریق تحریف تاریخ، ذکر روایت نادرست یا کتمان حقایقی از آن دوران در دستور کار دشمنان قرار دارد. نسل جوان امروز بیش از هر زمان دیگر نیاز دارد تا با تاریخ معاصر خود مخصوصاً تاریخ یکصد سال گذشته ایران آشنا شود؛ وقتی در تجمعات اعتراضی، شعار «رضاخان روحت شاد» از زبان نسل جوان شنیده میشود اولین نکتهای که به ذهن خطور میکند این است که «این افراد نسبت به تاریخ معاصر خود بیاطلاع هستند».
بررسی دوران ۵۷ سالهای که پهلوی (رضاخان و محمدرضا) قدرت را در اختیار داشتند از جنبههای متعددی ممکن است اما در این نوشتار به دنبال این هستیم که تنها گوشهای از پازل بسیار بزرگ رژیم پهلوی را از منظر ناظران خارجی بررسی کنیم و در همین راستا، توجه خود را به دوران رضاخان معطوف میکنیم.
افرادی که در اعتراضات شعار میدادند «مرگ بر دیکتاتور» و «رضاشاه روحت شاد» آیا میدانند که میلسپو [مستشار مالی آمریکایی] در کتاب خود که در سال ۱۳۲۵. ش منتشر شده، فضای جامعه ایران دوره رضاخان را سرشار از ترس و وحشت توصیف کرده است؟ او مینویسد: رضاشاه «هزاران نفر را حبس کرده و صدها نفر را کشته بود و بعضیها را با دستهای خود به قتل رسانده بود» و در نتیجه این حکومت وحشت «بر دل مردم ترس افتاده بود، به کسی نمیشد اعتماد کرد و احدی جرأت اعتراض یا انتقاد نداشت».
آیا از جنایاتی که ارتش رضاخان در حق ملت مظلوم ایران مرتکب شد خبر دارند؟ ویلیام داگلاس [قاضی ایالات متحده] در کتاب «سرزمین شگفتانگیز و مردمی مهربان و دوستداشتنی» از دیدار خود با فردی نام میبرد که ارتش رضاخان به محل زندگی آنها حمله کرده، جوانان آنها را کشته، چندین هزار گوسفند و بز و چندصد گاو و دهها اسب آنها را غارت کردهاند، خانهای آنها را اعدام و در جنایتی کمنظیر اسلحه خود را روی سر کودکان در گهوارهها گذاشته و مغز آنها را متلاشی کردهاند.
داگلاس در همین کتاب، روایت دیدار خود با پیرمرد قشقایی را بیان میکند که گفته بود «ما میتوانیم ارتش را بهخاطر برخی از این چیزها ببخشیم و با آنها در آرامش زندگی کنیم؛ اما یک چیز وجود دارد که ما هرگز نمیتوانیم آن را ببخشیم». آن مورد چه بود؟ اینکه سروانی از ارتش رضاخان روزانه مأمورانی را میفرستاد تا ۲ لیتر شیر تازه مادران را از زنان شیرده طایفه جمع کنند و به توله سگهای او بدهند! شدت زجرآور بودن این واقعه زمانی روشن میشود که بدانیم «سوگند به شیر مادر» یکی از مقدسترین سوگندها در بین قشقاییها بوده است.
آیا نسل جوانی که غبطه دوران رضاخان را میخورد میداند که جان گونتر [جهانگرد آمریکایی] در توصیف رضاخان و شرایطی که او حاکم کرده بود معتقد است که حتی سگها هم از قساوت او بینصیب نبودند: «وقتی شاه در سفر است (که البته بیوقفه در سفر است)، در هر روستا و قریهای که شب در آن منزل میکند، سگها را میکشند؛ زیرا او خواب سبکی دارد و هر صدایی او را پریشان میکند».
به عنوان مورد آخر، اشارهای کنم به برخی از مواردی که سر ریدر بولارد (وزیر و سفیر بریتانیا در ایران) در کتاب خود به آن پرداخته است و شامل برخی از اقدامات رضاخان در دوران حکومتش میشود؛ این موارد دیگر چیزی نیست که طرفداران پهلوی بتوانند ادعا کنند اتهامی است که از طرف مخالفان پهلوی به رضاخان نسبت داده شده است؛ چرا که آنها را انگلستانی روایت کرده که خودش رضاخان را به قدرت رساند و پس از چند سال، این مهره خود را تغییر داد و پسرش را جایگزین او کرد. اکنون به برخی از این موارد اشاره میشود:
- شاه در انتخابات مداخله میکرد و مجلس آلت دستش بود.
- روزنامههایی که اجازه فعالیت مییافتند، جرأت گفتن یک کلمه علیه او یا سیاستش را نداشتهاند.
- او ایرانیان را با اعمال خشونت تحقیر میکرد
- شاه عدهای از ایرانیان برجسته را بدون محاکمه کشت؛ مثل مدرس و تیمورتاش
- تمام درآمدهای نفت را تحت کنترل خودش گرفت و البته بدون نیاز به تصویب کسی خرج تسلیحات کرد.
- وقتی او استعفا داد، در بودجه دولت کسری وجود داشت؛ درحالیکه موجودی حساب شخصی او در بانک معادل ۶ میلیون پوند بود.
- شاه راهآهن پرهزینهای را از محل درآمدهای جاری ساخت که نتیجه آن فقیر شدن طبقات کمدرآمد ملت بود و سهم بیتناسبی از انحصارات دولتی بر روی شکر، چای، دخانیات و کبریت به آنان تحمیل میشد.
- مناطق گستردهای از اراضی کشاورزی مرغوب را از راه مصادره تصاحب کرد.
- شاه در حالیکه تعدادی قصر بیاستفاده در تهران ساخت، در مورد تأمین آب لولهکشی هیچ کاری نکرد و گذاشت مردم تهیدست پایتختش حتی برای آب آشامیدنی محتاج جوی خیابان باقی بمانند.
روایات افراد خارجی از دوران رضاخان فراوان است؛ روایاتی در موضوعات مختلف از وضعیت معیشت و اقتصاد گرفته تا اوضاع برخورداریهای عمومی از قبیل زیرساختها و اوضاع بهداشت و مواردی از این دست تا مسائل مربوط به آزادی و دیگر محورهای سیاسی اجتماعی اقتصادی نظامی که حاکی از دوران خفقان و تاریک رژیم پهلوی است که رضاخان برای این ملت مظلوم به ارمغان آورد. اگر نسل جوان از تاریخ خود و اتفاقاتی که بر جامعه او گذشته است بیخبر باشد ناخواسته به مهرهای تبدیل میشود که در جهت تأمین منافع اجانب ایفای نقش میکند و عاقبتی جز گرفتاری و دچار شن به مصائب همان دوران سیاه گذشته را در پی ندارد؛ چقدر این جمله دقیق و پرمعناست: «ملتی که تاریخ نداند، محکوم به تکرار است».
کد خبر 6086340 فاطمه میرزا جعفری