Web Analytics Made Easy - Statcounter

«هایکو‌های عاشقانه»

نویسنده: الن کامینگز

مترجم: رضی هیرمندی

ناشر: چشمه؛ چاپ اول 1396

 96 صفحه؛ 10 هزار تومان

 

****

 

گفتم زن ندارم

شاخه‌ای گل سوسن هدیه داد به من

صاحب‌خانه‌ام

ساده، سرراست، و البته گاه شهودی و دیریاب است شعر هایکو؛ شعری که می‌توان گفت دیرزمانی است در سراسر جهان شناخته شده است. با این که این گونه‌ی شعری ماهیتی شرقی-بودیستی دارد اما حتی در غرب خصوصا در نیمه دوم قرن بیستم در آمریکا نیز رواج پیدا کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شاعران معروف به شاعرانِ نسل بیت به ویژه جک کرواک و آلن گینزبرگ تحت تاثیر شاعران هایکوسرای ژاپنی بودند و این ژانر را قالبی مناسب برای ارائه دریافت‌های شخصی‌شان از طبیعت دیدند. این تاثیرپذیری بیش از همه به دلیل خصلت شهودی شعر هایکو است؛ امری که موجب می‌شود «هایکو» را در گیر و دار با فلسفه‌ی «ذن» تحلیل کنند. ع.پاشایی در کتاب «هایکو؛ شعر ژاپنی از آغاز تا امروز» می‌نویسد:«هایکو را از آن جا که به چنینی چیزها می‌نگرد می‌‍توان شکلی از ذن دانست، اما نه به این معنا که هایکو به ذن تعلق دارد، بلکه بر عکس، این ذن است که دل در هایکو بسته است. به عبارت دیگر، راه این است: مفاهیم ما از ذن تغییر می کند تا با هایکو سازگار شود نه بر عکس.»

 در ایران نیز زمان بسیاری است که مخاطبان به واسطه ترجمان‌های مختلف با این گونه‌ی شعری آشنا هستند. آخرین کتابی که در این باب منتشر شده است، کتابی است با عنوان «هایکو‌های عاشقانه» که رضی هیرمندی آن را ترجمه و نشر چشمه منتشر کرده است. این کتاب شامل شعرهایی از شاعران بزرگ ژاپنی از جمله بونچو، بوسون،سونوم، گیوجی ایچیرو، یابا،نیشی یاماسوئین، مایوزومی مادوکا، ماتسوداکیومی، یوشینو، تایگی، وافو و شاعران ناشناس و شناخته‌شده‌ی دیگری است که در کنار شعرشان تصویری منطبق بر آن منتشر شده. کتاب «هایکو‌های عاشقانه» با مقدمه‌ای مفید درباب شعر ژاپنی از هایکو و تانکا گرفته تا شعر سن ریو آغاز می‌شود.

هایکو را شناخته شده‌ترین گونه‌ی شعری ژاپن می‌شناسند؛ شعری هفده هجایی که به ترتیب شامل 5، 7 و 5 هجا می‌شود. اما اگر امروز هایکو مشهورترین گونه‌ی شعر ژاپنی است، تانکا را می‌توان مهم‌ترین قالب شعر در سده‌های مهمی از تاریخ ادبیات این کشور دانست. تانکا شعری است سی و یک هجایی که ترتیب سه سطر نخستش مثل هایکو پنج، 7، پنج است.در این قالب شعری شاعران ژاپنی معمولا از عشق و ارتباط عاشق و معشوق می‌سرودند.

اما سن ریو... در کنار شاعرانی نظیر باشو، که بسیاری پیشگام شعر هایکو می‌دانند، شاعرانی بودند با شعرهایی با بیانی طنازانه که گاه تند بود و گاه ملایم. در این کتاب می‌خوانیم که در اواسط قرن هجدهم شخصی به نام کارایی سن ریو مسابقات شعری به راه انداخت، شعرهایی  دو مصرعی و هفت هجایی منتشر کرد و از شرکت کنندگان خواست تا سه مصرع با عنوان تسوکِکو بنویسند. این شعرها که در وهله‌ی نخست مکو نامیده شد رفته رفته با نام بنیان گذار آن یعنی سن ریو شناخته شد.

مترجم این کتاب، رضی هیرمندی نوشته است: «ترتیب و توالی اشعار این کتاب با الهام از الگوی شعری تانکا انتخاب شده. در اشعار تانکا غالبا چینش اشعار به این صورت است: دل باختن و عشق ورزیدن در خلال دیدارهای اولیه و بعد طبق معمول جدایی و هجران. اما از آن جا که هایکوها و سن ریوها تمام مراحل زندگی را در برمی‌گیرند اشعار این مجموعه در سه بخش طبقه‌بندی شده‌اند: شور و حال عشق جوانی، گپ و گفت‌ها، گله گذاری‌ها و دلسردی‌های گاه به گاه عاشق و معشوق در میان‌سالی و سرانجام حرمان‌ها و سوگواری‌هایی که مقدر هر رابطه‌ای در روزگار پیری است.»

در این شعرها گاه فارغ از روابط انسانی شاعر سوژه‌ای ساده گزین کرده است تا لحظه‌ای شورمند را به تصویر بکشد. جالب است که شاعران ژاپنی ابایی از نوشتن درباره‌ی موضوعات پیش پا افتاده نداشتند. سونوم می‌نویسد:

هوای او کرده دلم

ابرو می‌کشم برای خربزه

در ایوان

گاه این مضامین ساده با تخیلی دیریاب گره می‌خورد که مخاطب را متحیر می‌کند. برای این نمونه می‌توان از وافو مثال آورد:

در پرتو ماه

سمفونی عشق می‌نوازند

حشرات

همان‌طور که می‌بیند، فشردگی کلام و ایجاز، پرهیز از پیرایه‌ها و آرایه‌های پیچیده ادبی و گاه خلاصه کردن شعر در حد یک اشاره‌ی گذرا، هایکو را به شعری لحظه‌ای و آنی بدل می‌کند. از سوی دیگر دراغلب شعرهای هایکو  تقریبا هیچ جلوه‌ای از جلوه‌های نازیبای زندگی  نمی‌بینیم. خبری از جنایت، بیماری، سیل و زلزله یا قوه‌ی قهاریت طبیعت نیست. از طرف دیگر پرنده‌ها و درختان، یا گل‌ها و آب به کرات سوژه‌ی هایکوسراها قرار گرفته است. در کتابی که اکنون درباره‌ی آن سخن می‌گوییم، پربسامدترین مضمون عشق است. عشقی زمینی که می‌تواند میان مردمی معمولی یا نجیب زادگان رخ دهد.

در بخش پایانی این کتاب اما وجهی دیگر از زندگی نمود پیدا می‌کند. این بار «ملال» مفهومی قدرتمند می‌شود، و «خستگی» و اندوه متعاقبِ آن به لحاظ تماتیک وجهِ غالب شعرها می‌شوند. یادِ جوانی و افسوس شخصیت‌های شعر بر عمر رفته ناگهان تا حدود زیادی فضای چیره بر شعرها را دگرگون می‌کند. باز شاعران این دفتر در کار نوشتن شعرهایی کوتاه، ساده و ناب هستند اما این بار نگرش شاعرانه به وجوه سلبی زندگی می‌پردازد.

 

منبع: الف

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۵۵۲۲۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زیباترین پیام‌های تبریک نوروز ۱۴۰۳، بهترین اشعار عاشقانه و احساسی

فراروـ نوروز یکی از کهن‌ترین سنت‌های ایرانی است که از روزگار جمشید به یادگار مانده است و ایرانیان همزمان با آغاز بهار فرا رسیدن نوروز باستانی را جشن می‌گیرند. یکی از سنت‌های زیبای نوروز تبریک گفتن عید و سرسلامتی به اعضای خانواده و دوستان است. این تبریک می‌تواند به صورت یک متن محبت‌آمیز یا شعری زیبا در شبکه‌های اجتماعی باشد. بسیاری از شاعران پارسی گوی در وصف بهار و نوروز طبع آزمایی کرده‌اند و اشعار زیبایی را در وصف آن سروده‌اند. در این مطلب گزیده‌ای از اشعار زیبای شاعران پارسی را در وصف بهار و ستایش نوروز گردآوری کرده‌ایم که در ادامه تقدیم به شما کاربران گرامی خواهد شد.


آن شب که تو در کنار مایی روز است
وان روز که با تو می‌رود نوروز است
سعدی
***
جدا از رویت‌ای ماه دل افروز!
نه روز از شب شناسم نه شب از روز
وصالت گر مرا گردد میسر
همه روزم شود، چون عید نوروز
باباطاهر همدانی
***
عید و نوروز من آن است که پیشم باشی.
چون نباشی تو، چه عیدست و چه نوروز مرا؟!
قندی مشهدی
***
بهاری داری از وی برخور امروز
که هر فصلی نخواهد بود نوروز
گلی کورا نبوید آدمی‌زاد
چو هنگام خزان آید، برد باد
نظامی گنجوی
***
جهان از باد نوروزی جوان شد
زهی زیبا که این ساعت جهان شد
شمال صبحدم مشکین نفس گشت
صبای گرم رو عنبرفشان شد
تو گویی آب خضر و آب کوثر
ز هر سوی چمن جویی روان شد
عطار
***
زمستان را بود فرجام، نوروز
چنان، چون تیره شب را عاقبت، روز
فخرالدین اسعد گرگانی
***
نوروز شد و بنفشه از خاک دمید
بر روی جمیلان چمن نیل کشید
کس را به سخن نمی‌گذارد بلبل
در باغ مگر غنچه به رویش خندید
وحشی بافقی
***
با تابش زلف و رخت‌ای ماه دلفروز
از شام تو قدر آید و از صبح تو نوروز
از جنبش موی تو برآید دو گل از مشک
وز تابش روی تو برآید دو شب از روز
سنایی
***
دست‌هایت رخت نوروز من‌اند
جان شیرینم! بپوشانم مرا
حسنا میرصنم
***
به کام تو گردد سپهر بلند
دلت شاد باد و تنت بی‌گزند
همه ساله بخت تو پیروز باد
شبان سیه بر تو نوروز باد
فردوسی
***
چه فرقی می‌کند نوروز باشد، فطر یا قربان؟
تو را هرگاه می‌بینم، برایم بی‌گمان عید است
محمود احمدی
***
نوروز رسید و باغ را زیبا کرد
گل بر سر شاخه شوخ شد، غوغا کرد
با شوق بهار و سال نو بلبل مست
راهی به سراپرده گل پیدا کرد
نجوا کاشانی‌ای به سیما همان که می‌دانی
تو شهی ما همان که می‌دانی
صبح نوروز روی روشن تو
شام یلدا همان که می‌دانی
ابن یمین
***
به باز آمدنت چنان دلخوشم
که طفلی به صبح عید
پرستویی به ظهر بهار
علی باباچاهی
***
با وصال او دلم را نیست پروای بهشت
در چنان عیدی، کسی یاد آورد نوروز را؟!
اوحدی
***
بفرمایید فروردین شود اسفند‌های ما
نه بر لب، بلکه در دل گل کند لبخند‌های ما
قیصر امین پور
***
آدمی نیست که عاشق نشود وقت بهار
وای از آن سال که بی‌یار، بهارش برسد
سید علی صالحی
***
نوروز شد و جهان برآورد نفس
حاصل ز بهار عمر ما را غم و بس
ابوسعید ابوالخیر
***
دیرگاهی است که افتاده‌ام از خویش به دور
شاید این عید به دیدار خودم هم بروم
قیصر امین پور
***
در آرزوی بوی گل نوروزم
در حسرت آن نگار عالم سوزم
از شمع سه گونه کار می‌آموزم‌
می‌گویم و می‌گدازم و می‌سوزم
مسعود سعد سلمان
***
وزیده باد نوروزی، کجایی‌ای گل نازم؟
که بی‌تو در گلستان‌ها نباشد شوق پروازم
بهار و سوسن و سنبل همه معشوقه بلبل
تو هم مثل گلی جانا که هستی نغمه سازم
حیدرعلی جمشیدی
***
بر شانه من، بار غمت سنگین است
مانند دلم، رباعی‌ام غمگین است
از راه رسید عید، اما بی‌تو
نوروز فقط «اول فروردین» است
سجاد رشیدی پور
***
از همه سوی جهان جلوه او می‌بینم
جلوه اوست جهان کز همه سو می‌بینم.
چون به نوروز کند پیرهن از سبزه و گل
آن نگارین همه رنگ و همه بو می‌بینم
شهریار
***
نوروز شد، غلطید روی سفره‌ام سیبت
عیدی بده‌ای برکت یک سال در جیبت!
تو نسخه‌ای کمیاب با خط خود حافظ
کردند با خورشید صبح عید، تذهیبت
گفتی: بیا و کفترک! بر بام من بنشین
پرواز را برد از سرم آن کاف تحبیبت...
آرش شفاعی
***
دیده روشن اگر خواهی چو نور
در نظر با مردم بینا نشین
خیمه از خانه به صحرا می‌زنیم
وقت نوروز است و ما صحرانشین
شاه نعمت‌الله ولی

***
چو بابونه چو یاس و یاسمن مست
گل زیبای الوانم تو هستی
تو مهری، مهربانی همچو نوروز
به گل‌ها مهر سوزانم تو هستی
در این دنیای پر تشویش رنگین
وفای عهد و پیمانم تو هستی
سیمین بهبهانی
***
عید نوروز من آن است که بینم رویت
***
بهار من بود آنگه که یار می‌آید

دیگر خبرها

  • زیباترین پیام‌های تبریک نوروز ۱۴۰۳، بهترین اشعار عاشقانه و احساسی
  • اعتکاف علمی برای آمادگی دانش آموزان هیرمندی در امتحانات نهایی
  • ببینید | نامه‌ عاشقانه یک پدر به امام رضا(ع)
  • عاشقانه های توماس مولر و الاغش پس از برتری بایرن مونیخ مقابل دارمشتات / فیلم
  • نامه‌ عاشقانه یک پدر به امام رضا«ع» (فیلم)
  • نامه‌ عاشقانه یک پدر به امام رضا(ع) + فیلم
  • واریز عواید طرح کولبری برای ۲ هزار و ۴۰۰ خانوار هیرمندی
  • واریز عواید طرح کولبری برای ۲۴۰۰ خانوار هیرمندی
  • فیلمی عجیب از صحبت عاشقانه شهلا جاهد در دادگاه
  • آسیب به آرامگاه شاعران تبریز با نارنجک دستی