ابرقهرمانان جور نبود قهرمان واقعی در هالیوود را میکشند/شکست رویای امریکایی در قرن معاصر
تاریخ انتشار: ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۵۵۵۴۰۶
خبرگزاری میزان- جامعه امریکا بعد از سال 2000 دچار دگرگونی های فراوانی شد و با توجه به اتفاقات جهانی به نوعی مردم امریکا درگیر افسردگی حاصل از جنگ های متعدد و بی فایده شدند. از سویی سرخوردگی امریکایی ها در قرن معاصر دلیل دیگری بود که سیاست گذاران سینمای هالیوود را به فکر وادار کرد.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، سینمای هالیوود در سالهای اخیر و مخصوصاً بعد از سال 2000 میلادی دچار رنسانسی بزرگ در عرصه ساخت آثار سینمایی رفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دلیل نامیدن رنسانس در ساخت آثار هالیوودی را با تغییر چشمگیر ذائقه مخاطب از سوی آثار پر محتوا به سمت آثار کمیک بوک دانست. فیلم هایی که هر چند گیشه پرباری را برای هالیوود به ارمغان آورده اما باید دید دلیل حرکت این سینما به سمت ابرقهرمانان چیست.
جامعه امریکا بعد از سال 2000 دچار دگرگونی های فراوانی شد و با توجه به اتفاقات جهانی به نوعی مردم امریکا درگیر افسردگی حاصل از جنگ های متعدد و بی فایده شدند. از سویی سرخوردگی امریکایی ها در قرن معاصر دلیل دیگری بود که سیاست گذاران سینمای هالیوود را به فکر وادار کرد.
سینمای امریکا بعد از سال 2000 به طرز بسیار چشمگیری به سمت ساخت ابرقهرمانی رفته است. نبود قهرمان در امریکا و کمرنگ شدن ایده قهرمان در میان مردم امریکا باعث شد تا سینماگران و سیاستمداران سینمایی که تاثیری عمده در صنعت هالیوود دارند به فکر وادار شوند.
سینمای هالیوود که مخاطبانش را کاملاً ناامید، سرخورده و مایوس می دید در صدد شد تا با وجود نبود قهرمانان واقعی در این کشور به سراغ خلق قهرمانان دروغین و خیالی برود. به همین دلیل چاره کار تنها از دست ابرقهرمانان خیالی بر می آمد.
این رویکرد سینمای هالیوود شاید به رونق گیشه ختم شد اما به نوعی شکست هالیوود و امریکا را در نزدیکی با مردم خود نشان داد. مردم که سالها از سیاست های جنگ طلبانه امریکا در جامعه جهانی سرخورده شده بودند حالا به امیدی تازه نیاز داشتند.
هالیوود با اینکه می داند ابرقهرمانان کاملاً خیالی هستند اما در حال حاضر تنها چاره را خوراندن دروغی زیبا به مردم می داند. حضور ابرقهرمانان در زمانه ای که مردان واقعی این کشور در همه عرصه ها باخته اند شاید به نوعی مسکنی با مدت کوتاه برای جامعه امریکایی باشد.
با همین نگاه و تفسیر سینمای هالیوود در سالهای بعد از قرن حاضر به طور کامل به دنبال راهی برای بازگرداندن امید میان مردم بود. تعدد ساخت آثار ابرقهرمانی نشان دهنده این تلاش سینمای سیاسی هالیوود است.
مرد عنکبوتی، مرد آهنی، هالک، ثور، پلنگ سیاه، زن شگفت انگیز، بتمن، دکتر استرنج، پادشاه ستارگان، سوپرمن، کاپتان امریکا، ددپول و بسیاری دیگر از کاراکترهای ابرقهرمانی آمدند تا ضعف نبود قهرمان واقعی در جامعه هالیوودی جبران شود. جامعه ای که در تمامی این فیلم ها باز هم در آستانه نابودی است و این ابرقهرمان ها هستند که این نابودی را پایان می دهند.
حال اگر مخاطب سینما ابرقهرمان را از سینمای هالیوود حذف کند با سینمایی روبرو می شود که در آستانه نابودی قدم بر می دارد. سینمایی که از فیلم های وسترن خود فاصله گرفته و به آدم هایی خیالی دلبسته است.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: مرد آهنی سینمای هالیوود اخبار هالیوود سینمای جهان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۵۵۵۴۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
به جای واکنش احساسی، چهره واقعی اسلام را به دنیا نشان دهیم
طی سالهای گذشته بخصوص چند سالی که از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران میگذرد؛ کشورها، گروهها و کمپانیهای مختلف در عرصه رسانه، فیلمها و سریالهایی ساختهاند که نه تنها بر خلاف واقعیتهای تاریخی بوده، بلکه حتی برخی از آنها هویت ملی و برخی هویت مذهبی و برخی هر دو را درباره ایران اسلامی نشانه گرفتهاند. فیلمهایی مانند 300 ساخته زاک اسنایدر و یا اسکندر ساخته الیور استون و... یا فیلمها و سریالهایی در مورد زکریای رازی یا خیام و این اواخر نیز سریال حشاشین که به خلافت گروه حشاشین و رهبری حسن صباح و تاریخ گروه او، نمونههایی از آثاری هستند که هویت ملی و اسلامی ما را هدف گرفتهاند. سریالهایی که در آنها قلب تاریخ صورت گرفته و با الهام از منابع دست چندم، چهره شیعیان و مسلمانان بصورت نامناسبی نمایش داده شده است به گونهای که با واقعیت تاریخی فاصلهای بسیار دارد.
اما اکنون صحبت در مورد نقد محتوایی و تاریخی سریال حشاشین و فیلمهایی دیگر از این دست نیست. صحبت این است که چطور این پروژههای بزرگ به ثمر رسیده و ساخته میشوند اما در مقابل هیچ اثری از ما دیده نمیشود؟ و حالا باید چه کنیم؟
گفتوگوی ما با حجتالاسلام دکتر جعفر فخرآذر، مدیر کل فرهنگی دانشگاه ادیان و مذاهب درباره ایران و ایرانی هراسیها و کارهایی است که باید برای پایان دادن به این سریال پرتکرار انجام دهیم.
دلایل انفعال در برابر ساخت آثار ضدایرانی
دکتر فخرآذر در ابتدا با بیان اینکه وقتی که فردی به زمین بی رقیب وارد میشود، قطعاً برنده است؛ میگوید: رقیبی که باید در صحنه باشد، ما هستیم و از آنجایی که ما نیز در صحنه حضور نداریم بنابراین رقیب برنده خواهد شد. اما اینکه چرا ما در صحنه نیستیم دلایل متعددی دارد. اولین دلیل آن را به بیانات رهبر معظم انقلاب ارجاع میدهیم. ایشان در نشستی که سالیان قبل با فعالین فرهنگی داشتند در سخنانی صریح و نصیحتی روشنگر فرمودند که سینما برای دین از سخنرانی مفیدتر است. اما این توصیه و جادوی سینما و تاثیر شگرفی که بر اذهان و افکار مردم دارد برای مسئولین فرهنگساز که باید عقبه و پشتوانه این مسئولین باشند در حوزه و دانشگاه جا نیفتاده است. به همین خاطر فکر و ذهن ما به سمت ساخت چنین پروژههایی حرکت نمیکند.
ایشان یادآور میشود: دلایل مالی نیز در این راه دخیل هستند چرا که این پروژهها هزینههای سنگینی دارند. وقتی این نکته را به دلیل قبلی ضمیمه میکنیم یعنی هنوز اهمیت این بحث که هویت ملی و دینی ما در گرو به نمایش درآوردن آنها و نمایش دادن با آثار تصویری است، درک نشده بنابراین بدیهی است که افراد تصمیمگیر و مؤثر، بودجهها را به این سمت سوق نمیدهند اگر چه در سالهای گذشته آثار مثبت آن را هم دیدهاند. آن سالها سریالهایی مانند مختارنامه داشتیم. از مباحث فنی و... که بگذریم، برد خوبی داشت و حداقل در آن برهه، تاریخ خودمان یعنی تاریخ صحیح شیعه را نقل کردیم و در موردش برنامه ساختیم. این سریال در کشورهای اسلامی پخش شد اما اکنون سرمایهها خیلی کمتر به سمت ساخت پروژههای تاریخی میرود چرا که درگیر مباحث سیاسی، اقتصادی و امنیتی شدهایم که البته توجه کردن به آنها ضرورت دارد اما میتواند در اولویتی قرار گیرد که در کنار آنها آثار تاریخی هم وجود داشته باشد.
توصیه امیر مؤمنان(ع): استفاده از تجربیات گذشته در مسیر آینده
مدیرکل فرهنگی دانشگاه ادیان و مذاهب با اشاره به حدیثی از امیرالمؤمنین(ع) در مورد اهمیت تاریخ میگوید: حضرت میفرماید «روزگار بر بازماندگان آن گونه میگذرد که بر پیشینیان گذشت، آنچه گذشته باز نمیگردد و آنچه هم اکنون موجود است جاودان نمی ماند». آن حضرت با تأکید بر اهمیت تاریخ یکی از ستونهای ایمان را توجه به سنتهای پیشینیان میداند و میفرماید «از آنچه بر امتهای مستکبر پیشین از عذاب الهی و کیفرها و عقوبتهای او رسید عبرت گیرید و از قبرهای آنها و آرامگاهشان در زیر خاک پند پذیرید». حالِ ما همیشه با تاریخ ما در ارتباط است و مؤثرین حوزه فرهنگ باید با این مسئله کنار بیایند که فراموش کردن تاریخ، ممکن است حال را دگرگون کند. کما اینکه اکنون نیز اتفاق افتاده و تفکراتی که در مورد هویت ملی و مذهبی ما وجود دارد، در سطح جهان و تحت تاثیر رسانههای غربی دگرگون شده و دستکاری شده است.
دکتر فخرآذر تصریح میکند: اگر میخواهیم هویت ملی و مذهبی را اصلاح کنیم، باید تاریخ را خودمان نقل کنیم. در مورد شخصیتهای تاریخی و دینی و وقایع تاریخی و... صحبت کرده و آنها را به تصویر کشیده و روایتهای دست اول و صحیح را خودمان نقل کنیم. قطعاً کسی که در مقابل هویت فرهنگی ما قرار دارد، وقایع را درست نقل نمیکند. باید به میدان عمل آمده و به صورت قوی روایتهای صحیح را نقل کرده و مانع کار آنان شویم. در دنیای رسانه نیز همینگونه است و در انتشار اخبار آن کسی موفق است که خبر بهتر، دست اولتر و منبع نزدیکتر به واقعه را نقل کند بنابراین در مورد تاریخ نیز باید این کار را انجام دهیم.
راوی روایتهای دست اول تاریخی باشیم
مدیرکل ارتباطات دانشگاه ادیان و مذاهب تصریح میکند: از یاد نبریم که در مورد تاریخ خود، چه ملی و چه مذهبی باید خودمان صحبت کنیم و بعنوان راوی دست اول نقش بازی کنیم. پیش از اینکه افرادی با غرض و اهدافی مشخص وارد این عرصه شوند، باید گوی سبقت را از آنان گرفته و آثار خودمان را در قالب فیلم و سریال، کتاب، بزرگداشت و... ارائه کنیم تا بتوانیم میدان را از مغرضان بگیریم. مسئولین ما باید ضرورت کار تاریخی و اهمیت فیلم و سریالهای این حوزه را به خوبی درک کنند. در همین راستا بودجه کافی اختصاص پیدا کند و همانطور که به بسیاری مسائل روز مانند مسائل سیاسی، اقتصادی و امنیتی اهمیت داده میشود، به مسائل تاریخی نیز پرداخته شود. جامعه نخبگانی که منتقد و یاور کار فرهنگی است با قشر فرهنگی جامعه و بخش ستادی که همان هنرمندان هستند تعامل داشته باشند و دو طرف تلاش کنند سطح آگاهی خود را نسبت به رشتههای هم بالا ببرند. کارگردانان با مفاهیم تاریخی و مذهبی بهتر آشنا شوند و متفکرین تاریخی نیز با اصول سینما آشنایی پیدا کنند تا بتوانند از مرحله منتقد بودن با نگاهی خشک فاصله بگیرند.
حالا باید میدان را در دست بگیریم
حالا امروز در نقطهای ایستادهایم که سیصدها، حشاشینها و... ساخته شده است. حتی برادران اهل سنت در مورد ائمه ما، امام صادق(ع) یا سایر ائمه(ع) سریالهایی ساختهاند و برخی دیگر از مفاخر ما مانند ابن سینا، خیام و... اطلاعاتی ناقص و نادرست ارائه دادهاند. حجتالاسلام فخر آذر در پایان در پاسخ به این سؤال که برخی با هدف تخریب و یا حتی تصاحب هویت ملی و فرهنگی ما کارهایی انجام دادهاند و ما از این قافله عقب هستیم. حالا باید چه کنیم؟ تصریح میکند: حالا که به اینجا رسیدهایم باید با استراتژی دقیق و حساب شده عمل کنیم. حالا نقد کردن، حمله کردن و واکنشهای احساسی نسبت به آثار تخریبگر داشتن نه تنها مؤثر نیست بلکه حتی بیشتر باعث واکنش در سطح جامعه جامعه میشود. باید از امروز بصورت فعال میدان را دست بگیریم و برای پاک کردن ذهنیتی که این آثار در مردم جهان بوجود آوردهاند، خودمان تولید محتوا کرده و در سطح جهانی پخش کنیم. بحث ملی، مذهبی، ائمه(ع)، اصحاب ائمه(ع)، کتابهای ادبی بسیار و... با قالبهای متنوع حماسی، عرفانی، انسانی و دراماتیک محتوایی بسیار غنی را تشکیل میدهند. حتی نیازی نیست جواب آثار قبلی را بدهیم بلکه آثار جدیدی باید بسازیم. باید روح محبت و انسانیتی که در زندگی ائمه(ع) و اهل بیت(ع) ما و آثار شاعران و نویسندگان جاری و ساری بوده، بعنوان یک ایرانی شیعه به تصویر بکشیم تا چهره خشنی که از ایرانی و شیعیان نشان دادهاند زدوده شود. اگر کلام هر یک از حضرات معصومین(ع) را سرلوحه اثر سینمایی قرار دهیم، چهرهای از شیعه و اسلام و ایرانی در جهان منتشر میشود. چهرهای که نه تنها بر ذهن مردم کشورمان و جهانیان ماندگار خواهد بود بلکه چهره واقعی اسلام شیعی و ایرانی مسلمان را در جهان ترمیم خواهد کرد.
مریم احمدی شیروان