آینده حمل و نقل کانتینری در سال 2018 چگونه می شود؟
تاریخ انتشار: ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۵۶۰۴۷۵
تیننیوز |
آینده حمل و نقل کانتینری چگونه خواهد بود؟ بر اساس پیش بینی ها، رشد تقاضا در سال جاری میلادی و در مقایسه با ۲۰۱۷ با روالی کند به مسیر خود ادامه میدهد.
علی رغم آنکه نرخ حمل و نقل تعیین شده از سوی خطوط کشتیرانی از آگوست تا پایان سال گذشته میلادی با افت همراه بود، نرخهای جدید در اوایل ژانویه ۲۰۱۸ میلادی بهبود یافت و صعود کرد.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شاخص حمل و نقل کانتینری شانگهای
جولای ۲۰۱۵- فوریه ۲۰۱۸
خطوط کشتیرانی در تعیین نرخهای بالاتر حمل و نقل در مرزهای تجاری آمریکا و کرانههای شرقی و غربی موفق عمل کردند. افزایش نرخ کلی (GRI) نیز نشان داد تجارت در مسیرهای پر حجم مدیترانه و اروپای شمالی افزایش نسبی را هرچند کم تجربه کرد.خطوط کشتیرانی همواره با ورود به ژانویه نرخهای حمل و نقل را افزایش میدهند، اما از آنجایی که رشد ناوگان بر رشد تقاضا و در سه ماه پایانی سال گذشته میلادی پیشی گرفت، افزایش نرخ به مدت شش ماه سیری نزولی پیدا کرد. در مقابل و همزمان با فرا رسیدن سال نوی چینی میزان صادرات از اواسط فوریه سال جاری میلادی تقاضا را تقویت کرد و قیمتها را در سیری صعودی قرار داد.
بسیاری از کانتینرها در سفرهای دریایی کوتاه درون آسیایی جابه جا شدند. شرکت تامین کننده داده موسوم به CTS تعداد کانتینرهای جابه جا شده بین بنادر آسیایی در سال گذشته میلادی را ۴۰.۹ میلیون TEU تخمین زد.
در بسیاری از مسیرهای تجاری طولانی میزان کانتینر جابه جا شده از خاور دور به آمریکای شمالی و اروپا به ترتیب ۱۸.۵ و ۱۵.۸ میلیون TEU رسید.
افزون بر آن، میزان تقاضا نیز از خاور دور به آفریقا در سال گذشته میلادی شاهد رشد ۵.۹ درصدی بود. همچنین، میزان تجارت در مسیری که سال ۲۰۱۷ با رشد همراه شد، مسیر خاوردور به خطوط آمریکای مرکزی و جنوبی بود که توانست توان عملیاتی کانتینری را به ۳.۶ میلیون TEU برساند و رشد ۱۰.۷ درصدی را تجربه کند؛ بنابراین نگاه به سال ۲۰۱۷ میلادی از هر منظر رشد قابل توجه و قدرتمندی را نشان میدهد.
تمرکز تحلیلگران به چند دلیل مناسب همواره بر سفرهای رفتی شناورها است، زیرا در سفرهای برگشتی درآمد کمتری برای پوشش هزینه برگرداندن کانتینرها به خاوردور حاصل میشود.
در نخستین روز ژانویه ۲۰۱۸ میلادی ممنوعیت چین بر واردات کالاهای خاص اجرایی شد که شامل ۲۴ نوع مواد دور ریز مانند کاغذ باطله و پلاستیک باطله بود. کالاهایی مانند سنگهای معدنی و قطعات اوراقی، کاغد باطله و پلاستیک به شکل خام در حال حاضر در مرزهای آسیایی پنج کالای برتر تجاری هستند. ممنوعیت واردات چین برای مدت کوتاهی توجه صنعت و حمل کنندگان بار را به سمت بارهای ترانزیتی در سفرهای بازگشتی جلب کرد.
در مسیر تجاری از آمریکای شمالی به آسیا، کالای رده نخست کاغذ باطله بود که ۱.۴۶ میلیون TEU را در سال گذشته به خود اختصاص داد. مقصد بسیاری از بارها اندونزی، تایوان و ویتنام بود. اما انتظار میرود که تمامی این بارها به کشورهای مذکور ارسال نشوند چراکه در حال حاضر ظرفیت دورریزهای غیرقابل دسترس در چین بیشتر از کشورهای دیگر واقع در خاور دور است.
عرضه
ناوگان شناورهای کانتینری در سه ماه نخست سال جاری میلادی همانند سال ۲۰۱۶ رشد ۱.۲ درصدی را تجربه کرد. تعداد زیادی شناور در ژانویه تحویل مالکان شد به گونهای که از جولای ۲۰۱۰ میلادی تاکنون، اضافه شدن ظرفیت ۲۵۴ هزار و ۱۷۳ TEU تنها طی یک دوره سه ماهه بی سابقه بود.
شناورهای نوساز تحویلی شامل تعدادی فیدر و پنج فروند شناور کانتینری غول پیکر با ظرفیت بالای ۲۰ هزار TEU بود. در بخش اوراق شناورها نیز سه فروند شناور با ظرفیت ۳۲۰، ۹۷۶ و سه هزار و ۸۰۲ TEU به ترتیب ساخت سالهای ۱۹۸۱، ۱۹۹۰ و ۱۹۹۸ میلادی روانه یاردهای اوراق شدند. آمار مجموع اوراق در سال ۲۰۱۷ میلادی به ۳۹۸ هزار TEU رسیده بود که نشان از کاهش این میزان در سال جاری میلادی میدهد و بر همین اساس بیمکو انتظار دارد ۲۵۰ هزار TEU شناور ناوگان را به مقصد نهایی یارد اوراق ترک کنند. در مقابل رشد ۳.۹ درصدی ناوگان با ورود شناورهای جدید، ظرفیت را به یک میلیون و پنج هزار TEU میرساند.
رشد ناوگان کانتینربر تمرکز بازار در سال جاری میلادی بر بهره مندی از شناورهای غول پیکر کانتینری است. ۵۳ فروند شناور با ظرفیت بیش از ۱۳ هزار در لیست زمان بندی تحویل قرار دارند که طبق پیش بینیها ۴۰ فروند بالافاصله فعالیت خود را آغاز میکنند. در سال گذشته میلادی ۵۵ فروند طبق زمان بندی باید به مالکان تحویل داده میشود که تنها به ۴۳ فروند رسید.میزان سفارشها در بخش کانتینری پس از آنکه از دسامبر ۲۰۱۵ تا آگوست ۲۰۱۷ میلادی وقفه طولانی را تجربه کرد، اما حال در سراشیبی قرار گرفته است.
تعداد شناورهای کانتینری بیکار نیز در این میان به شدت افت کرده و طبق اعلام آلفالاینر تا تاریخ پنج فوریه سال جاری میلادی تنها ۶۵ فروند با ظرفیت ۱۹۱ هزار و ۴۴۱ TEU در لیست بیکارها قرار گرفت. به بیانی دیگر، این آمار نشان میدهد، رشد اسمی ناوگان تاثیر بزرگ تری بر ایجاد تعادل در بازار میگذارد چرا که تعداد شناورهای بیکار و شناورهایی که فعالیت خود را مجدد از سر میگیرند برای مدت زمان کوتاهی و به صورت موقت کاهش مییابد.
مالکان و سرمایه گذاران در سال گذشته میلادی و در بازار دست دوم با ثبت رکود شلوغترین سال، فعالیت زیادی داشتند. ۲۹۷ فروند شناور در مجموع به ارزش چهار میلیون و ۱۷۸ هزار دلار در بازار معامله شدند. تقاضا برای شناورهای پاناماکس به موجب بالا رفتن قیمت افزایش یافت و تعداد معاملات آن به ۹۳ فروند رسید. نرخهای فروش برابر با ارزش اوراقی شناورها بود که خبر از روند کند و نزولی در بازار فروش میدهد. از اواسط سال ۲۰۱۷ میلادی نرخهای اوراق و شناورهای دست دوم در بازار به طور کلی سیری صعودی داشت.
فعالیت خرید و فروش شناورهای کانتینری بر حسب نوع
چشم انداز
این حقیقت که رشد تقاضا با پیشروی به سوی پایان سال ۲۰۱۷ میلادی روندی کندی داشت را میتوان با توجه به نرخ چارتر زمانی و افزایش دو برابری آن در سال گذشته توجیه کرد. علی رغم این موضوع، روند افزایشی با اختلاف زیاد از قعر نمودارها سرعتی کند داشت. به عنوان مثال، نرخ چارتر زمانی برای یک شناور کانتینری با ظرفیت شش هزار و ۵۰۰ TEU روزانه در آوریل ۲۰۱۷ میلادی ۱۴ هزار و ۵۰۰ دلار بود که در ژوئن به ۱۰ هزار دلار رسید و بار دیگر در سپتامبر ۲۰۱۷ رقم ۱۶ هزار و ۲۵۰ دلار را تجربه کرد. مجددا نرخ در اوایل فوریه روزانه به ۱۴ هزار دلار رسید؛ بنابراین با نگاهی اجمالی به آمار منتشر شده و مقایسه وضعیت دو سال ۲۰۱۷ و ۲۰۱۶ میلادی میتوان به افزایش نرخها در سال ۲۰۱۷ میلادی علی رغم کاهش تقاضا پی برد.
نرخهای چارتر زمانی ۶-۱۲ ماه به گزارش مانا، بیمکو اعلام کرد: در سال جاری میلادی رشد تقاضا و ناوگان به ترتیب ۳.۹ و ۴.۵ درصد خواهد بود. صندوق بین المللی پول نیز در ژانویه با پیش بینی چشم انداز اقتصادی جهان از رشد GDP در اقتصادهای پیشرفته در سال جاری و آتی میلادی داد. این رشد برای تقاضا در بازار حمل و نقل کانتینری مثبت خواهد بود.منبع: تین نیوز
کلیدواژه: حمل و نقل دریایی خطوط کشتیرانی کشتی های کانتینری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tinn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۵۶۰۴۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا صدام حسین واقعا «دیوانه خاورمیانه» بود؟
فرارو- روانشناسان مختلفی به تحلیل شخصیت "صدام حسین" دیکتاتور اسبق عراق پرداخته اند. یکی از شناخته شدهترین آنان "جرولد مورتون پست" روانپزشک و تحلیلگر سابق سیا بود که در برخی از منابع از او به عنوان ابداع کننده "روانشناسی سیاسی" نیز یاد شده است.
به گزارش فرارو، او درباره صدام مینویسد: "صدام حسین" رئیس جمهور عراق به عنوان "دیوانه خاورمیانه" توصیف شده است. این تشخیص تحقیرآمیز نه تنها دقیق نیست، بلکه خطرناک است. سپردن صدام به قلمرو جنون میتواند تصمیم گیرندگان را گمراه کند که باور کنند او غیرقابل پیش بینی بود؛ در حالی که در واقع چنین نیست. بررسی سوابق رهبری صدام حسین در عراق در دو دهه گذشته نشان میدهد که او به هیچ وجه غیر منطقی نبوده بلکه تا حد زیادی خطرناک بوده است.
در واقع، بررسی زندگی و حرفه صدام حسین نشان میدهد که او یک مسیر را دنبال کرده است: عقلانی سازی ایدئولوژیک برای یک الگوی مادام العمر. همه اقدامات در صورتی موجه هستند که در خدمت پیشبرد نیازهای صدام حسین و جاهطلبیهای او باشند".
او درباره پیشینه خانوادگی و زندگی شخصی صدام مینویسد: "صدام حسین در سال ۱۹۳۷ در یک خانواده دهقانی فقیر در نزدیکی تکریت در مرکز عراق متولد شد. پدرش قبل از به دنیا آمدن او فوت کرد و طبق سنت آن زمان عمویش با مادرش ازدواج کرد. او در ده سالگی تحت تاثیر سواد پسر عمویش قرار گرفت و آرزوی ادامه تحصیل داشت، اما با مخالفت خانواده اش مواجه شد به همین دلیل نیمه شب خانه را ترک کرد و راهی خانه دائی اش "خیرالله" شد. خیرالله نه تنها نقش پدر را برای صدام ایفا کرد بلکه به مربی سیاسی او نیز تبدیل شد. خیرالله در قیام ۱۹۴۱ عراق علیه بریتانیا مبارزه کرده بود و به دلیل اقدامات ملی گرایانه اش به پنج سال زندان محکوم شده بود. او خاطرات خود و اقوام اش که با مهاجمان خارجی مبارزه کردند و برخی از آنان جان شان را برای ملی گرایی عراقی از دست دادند، برای صدام تعریف میکرد. خیرالله که بعدا فرماندار بغداد شد جهان بینی صدام جوان سال را شکل داد و به او آموخت که باید از بیگانگان نفرت داشته باشد.
در سال ۱۹۸۱ میلادی صدام جزوهای را که توسط خیرالله نوشته شده بود با عنوان "سه گروهی که خدا نباید خلق میکرد: ایرانیان، یهودیان و مگسها" را بازنشر کرد. خیرالله کار آموزش تاریخ عرب و ایدئولوژی ناسیونالیستی حزب بعث به صدام را انجام داد. حزب بعث که در سال ۱۹۴۰ تاسیس شد، در نظر داشت یک ملت جدید عربی ایجاد کند که قدرتهای استعماری و امپریالیستی را شکست داده و به استقلال، وحدت و سوسیالیسم عربی دست یابد. ایدئولوژی بعث همان طور که توسط بنیانگذار فکری آن "میشل عفلق" مفهوم سازی شده بود، بر تاریخ ظلم و تفرقه جهان عرب تمرکز داشت؛ ابتدا به دست عثمانیها، سپس به دست فرمانروایانهای غربی، سپس توسط سلطنتهای تحت سلطه منافع غرب و در نهایت با تاسیس "رژیم صهیونیستی". صدام با الهام از داستانهای حماسی دائی اش در خدمت به ملت عرب از همان روزهای ابتدایی زندگی اش خود را غرق در رویاهای شکوهمندانه میدید.
او خود را به جای بخت النصر پادشاه بابل (۵۸۶ پیش از میلاد مسیح) که بیت المقدس را فتح کرد و "صلاح الدین ایوبی" که سپاه صلیبیون را شکست داد و بیت المقدس را بازپس گرفت، میدید. صدام تا زمانی که همراه دائی اش برای ادامه تحصیلات متوسطه خود به بغداد سفر کرد غرق در تاریخ عرب و ایدئولوژی بعث بود.
مدارس آن زمان که جولانگاه ناسیونالیسم عربی بودند تمایلات سیاسی او را تقویت کردند. در سال ۱۹۵۲ میلادی زمانی که صدام ۱۵ ساله بود "جمال عبدالناصر" کودتای (یا به زعم طرفداران اش انقلاب) افسران آزاد را در مصر رهبری کرد و برای صدام جوان و همتایان اش تبدیل به قهرمان شد. ناصر به عنوان رهبر فعال پان عربیسم به الگویی ایده آل برای صدام تبدیل شد: این که تنها با رویارویی شجاعانه با قدرتهای امپریالیستی میتوان ناسیونالیسم عرب را از قید و بندهای غربی رها کرد. صدام در ۲۰ سالگی با الهام از ناصر به حزب عربی سوسیالیستی بعث در عراق پیوست و به سرعت مقامهای حزب را تحت تاثیر قرار داد.
دو سال بعد در سال ۱۹۵۸ میلادی ژنرال "عبدالکریم قاسم" ظاهرا با تقلید از ناصر کودتایی را در عراق رهبری کرد که منجر به سرنگونی نظام سلطنتی شد. با این وجود، قاسم بر خلاف ناصر راه سوسیالیسم را دنبال نکرد و علیه حزب بعث شورید. در آن زمان صدام ۲۲ ساله به مقر حزب بعث رفت و ماموریت رهبری یک تیم پنج نفره برای ترور قاسم را به عهده گرفت. بنا بر گزارشها این ماموریت به دلیل خطای اساسی در محاسبات صدام شکست خورد، اما فرار صدام به سوریه ابتدا با اسب و سپس با شنا در رودخانه باعث شد او به جایگاهی اسطورهای در تاریخ عراق دست یابد.
صدام در دوران تبعید خود برای تحصیل در رشته حقوق به مصر رفت و به درجات رهبری حزب بعث مصر رسید. او پس از سال ۱۹۶۳ میلادی که قاسم توسط بعثیها برکنار شد به عراق بازگشت. عفلق پدر ایدئولوژیک حزب بعث صدام جوان را تحسین کرد و حزب بعث عراق را بهترین حزب در جهان اعلام کرد و صدام را به عنوان جانشین خود معرفی نمود.
صدام با کمک مخفیانه و حیاتی "عبدالرزاق نایف" رئیس اطلاعات نظامی، کودتای موفقیت آمیزی را در سال ۱۹۶۸ میلادی انجام داد. صدام برای قدردانی از خدمات ارائه شده ظرف دو هفته پس از کودتا ترتیب دستگیری و تبعید نایف را داده بود و متعاقبا دستور قتل او را صادر کرد! این اقدام الگویی بود برای نحوه پاداش دادن صدام به وفاداران به خود! صدام با قتل نایف نشان داد وجدان منعطفی دارد: از دید او تعهدات و وفاداری مربوط به شرایط بود و شرایط تغییر میکرد.
اگر فردی یا ملتی به عنوان یک مانع یا تهدید تلقی شود صرف نظر از اینکه در گذشته چقدر وفادار بوده آن فرد یا ملت با خشونت و بدون نگاه به پیشینه حذف میشود و این عمل با "استثناگرایی انقلابی" توجیه میشود. این رویه صدام بود".
اپورتونیسم (فرصت طلبی) انقلابیپست در ادامه بیان ویژگیهای صدام مینویسد: "صدام قادر به تغییر مسیر خود بود و میتوان عنوان اپورتونیسم (فرصت طلبی) انقلابی را برایش به کار برد. اگر او در مسیرش با مقاومتی اولیه مواجه میشد با اطمینان از صحت قضاوت اش سختتر مبارزه میکرد، اما اگر شرایط نشان میداد که دچار اشتباه محاسباتی شده در آن شرایط او اشتباه اش را تصدیق نمیکرد بلکه تلاش میکرد خود را با موقعیتی پویا تطبیق دهد. برای مثال، میتوان مصداق عملگرایی انقلابی و انعطاف ایدئولوژیک را در مورد رفتار او با دشمن ایرانی اش دید.
او در مارس ۱۹۷۵ میلادی در مقابل حکومت وقت ایران بر سر اروند رود که عراق از آن تحت عنوان شرط العرب یاد میکرد به توافق رسید تا در مقابل شورش کردها سرکوب شود. صدام قراردادی را با شاه وقت ایران امضا کرد که بر اساس آن حاکمیت ایران بر آبراه مورد مناقشه اروند رود را در ازای توقف تامین تسلیحاتی شورش کردها از سوی ایران پذیرفت. او در سال ۱۹۷۳ میلادی اعلام کرد که حزب بعث نماینده همه عراقیها است و کردها نمیتوانند بی طرف باشند و کردها یا کاملا با مردم هستند یا علیه آنان.
در واقع، این یکی از اصول اساسی صدام بود: "کسی که کاملا با من نیست دشمن من است". از این رو کردها به عنوان دشمنان موذی مورد حمایت قدرتهای خارجی به ویژه ایرانیان قلمداد شدند. در سال ۱۹۷۳ اقلیت کرد تحت حمایت شاه ایران شورش کردند. تا سال ۱۹۷۵ میلادی جنگ علیه کردها بسیار پرهزینه شد و تنها در یک سال ۶۰۰۰۰ جان خود را از دست دادند.
صدام با نشان دادن عمل گرایی انقلابی اش علیرغم نفرت مادام العمری که از ایرانیان داشت نشان داد که نیاز فوری سرکوب شورش کردها به طور موقت اولویت او بوده است. با این وجود، کماکان موضوع حاکمیت بر اروند رود ذهن او را مشغول کرده بود تا آن که در سپتامبر ۱۹۸۰ میلادی صدام با مشاهد وضعیت آشفته و غیر منظم پس از پیروزی انقلاب در ایران به خوزستان حمله کرد. یکی از اقدامات او لغو قرارداد ۱۹۷۵ برای تقسیم اروند رود بود. پس از آن ایران پاسخ داد و نیروهای عراقی و شهرهای عراق اسیبهای جدی وارد ساختند. صدام متوجه شد که جنگ نتیجه معکوس به همراه داشته است".
ویژگیهای روانی صدام خودشیفتگی (نارسیسیسم) بدخیماز دیدِ پست، برچسب هایی، چون "دیوانه خاورمیانه" و "مگالومانی" (خود بزرگ بین) به اشتباه به صدام اطلاق شده اند چرا که هیچ گونه شواهدی دال بر ابتلای او به اختلال روانپریشانه وجود ندارد. او مینویسد:"صدام بی فکر و عجولانه اقدام نمیکرد. او تنها پس از بررسی جوانب عاقلانه عمل میکرد و میتوانست بسیار صبور باشد. در واقع، او از زمان به مثابه یک سلاح استفاده میکرد. در حالی که او از نظر روانی با واقعیت در ارتباط بوده اغلب از نظر سیاسی با واقعیت ارتباط نداشته است.
جهان بینی صدام محدود و تحریف شده بود او تجربه اندکی درباره جهان خارج از جهان عرب داشت. تنها تجربه ماندگار او با غیر عربها با مشاوران نظامی شورویایی اش بود. هم چنین، طبق گزارشها او تنها در دو نوبت به خارج از خاورمیانه سفر کرده بود یک سفر کوتاه به پاریس در سال ۱۹۷۶ و یک سفر دیگر به مسکو. علاوه بر این او در محاصره افراد بود که از شهرت وحشیانه صدام رنج میبردند و از ابراز مخالفت با او میترسیدند.
او بیرحمانه تهدیدهایی را که متوجه قدرت اش میشد حذف کرد و انتقاد را معادل عدم وفاداری قلمداد میکرد. در سال ۱۹۷۹ میلادی زمانی که به طور کامل زمام رهبری عراق را به دست گرفت یکی از اولین اقدامات اش اعدام ۲۱ مقام ارشد بود که وفاداری آنان را زیر سوال برد. در اینجا میتوان نمونهای را ذکر کرد: در سال ۱۹۸۲ میلادی زمانی که جنگ با ایران برای عراق بسیار بد پیش رفت صدام خواستار پایان جنگ شد، اما آیتالله خمینی، رهبر وقت جمهوری اسلامی ایران تاکید کردند تا زمانی که صدام از قدرت برکنار نشود صلح برقرار نخواهد شد.
در جلسه کابینه صدام از وزرای خود خواست صراحتا توصیههای خود را ارائه دهند و وزیر بهداشت نیز به صدام پیشنهاد کرد که به طور موقت از سمت خود کناره گیری کند تا پس از برقراری صلح ریاست جمهوری را از سر گیرد. صدام از صراحت لهجه او قدردانی کرد، اما سپس دستور بازداشت اش را صادر کرده بود! همسر آن وزیر تقاضای آزادی شوهرش را مطرح کرد. روز بعد صدام جسد مثله شده شوهر آن زن را در یک کیسه مشکی برایش فرستاد. این موضوع به شدت توجه وزرای دیگر را که مصرانه خواستار باقی ماندن صدام در قدرت بودند به خود جلب کرد. وجود این افراد بله قربان گو در کنار دیدگاه محدود صدام درباره مسائل جهانی او را به سوی اشتباه محاسباتی سوق داد. از دید صدام رویاهای بعث زمانی محقق خواهند شد که ملت عرب زیر نظر یک رهبر قدرتمند متحد شود. در ذهن صدام او برای آن نقش مقدر شده بود".
پست مینویسد: "او محدودیت وجدانیای برای خود قائل نبود. تنها وفاداری صدام به شخص خود بود. هنگامی که مانعی در مسیر انقلابی اش وجود داشته صدام آن را از میان برداشته است. او از هر نیرویی که لازم میدید استفاده میکرد و اگر مصلحت میدانست به افراط در اعمال خشونت از جمله استفاده از سلاحهای کشتار جمعی مبادرت میورزید".
پست اشاره میکند به نظرش صدام علیرغم آن که روان پریش نبود، اما گرایش پارانوئید قویای داشت. او برای تلافی کردن آماده بود و بدون دلیل خود را در محاصره دشمنان میدید. با این وجود، او نقش خود را در ایجاد آن دشمنان نادیده میگرفت و نظریههای توطئه را برای توجیه اقدامات خود مطرح میکرد.
پست میافزاید:"صدام متقاعد شده بود که ایالات متحده، اسرائیل و ایران درصدد حذف او بودند و برای تایید این استدلال، زنجیرهای از نتیجه گیریها را برای متقاعد کردن هواداران اش مطرح میکرد. "لطیف نصیف جاسم" که مسئول تبلیغات و بیانیههای عمومی رژیم بعث بود احتمالا به تقویت روحیه پارانوئیدی صدام کمک کرد و به یک معنا مجری پارانویای او بود.
در این مسیر صدام با سرزنش دشمنان بیرونی حامیان سرکوب شده خود را متحد میکرد. علیرغم آن که صدام کاریزماتیک نبود، اما با رویکردش در قبال فلسطینیان و ضدیت با صهیونیسم تلاش میکرد از خود چهره مردی قدرتمند را به نمایش گذارد. او را خود یکی از رهبران بزرگ تاریخ میدانست و خود را در کنار قهرمانان قرار داده بود در کنار ناصر، کاسترو، تیتو، هوشی مین و مائو تسه دونگ که هر کدام را به خاطر تطبیق سوسیالیسم با محیط خود و مقابله با سلطه بیگانگان تحسین میکرد.
صدام نیز مانند مائو جوانان را تشویق کرد تا در مورد فعالیت ضد انقلابی والدین خود اطلاع رسانی و خبرچینی کنند. همان طور که مقامی خداگونه به مائو نسبت داده شد و تصاویر و مجسمههای غول پیکر او در سرتاسر چین قرار گرفت تصاویر و مجسمههای غول پیکر صدام در عراق نیز فراوان بودند".
پُست درباره علت در قدرت باقی ماندن صدام برای چندین دهه مینویسد: "تصادفی نیست که او در این باره زمانی طولانی مدت رهبر کشورش در منطقهای پرآشوب در جهان باقی مانده است. در حالی که او رویاهای بلندپروازانه و همراه با جلال و شکوه را در سر میپروازند یک تاکتیسین زیرک است که از خود صبوری به خرج میدهد. او که میتواند تهاجم شدید را براساس نیازهای انقلابی توجهی کند همزمان قادر است مسیر را در صورت بروز اشتباه محاسباتی معکوس کند و منتظر باقی میماند تا روزی فرارسد که شرایط برای دستیابی به هدف انقلابی اش فراهم باشد. در واقع، انگیزه او برای قدرت از بین نمیرود بلکه صرفا به تعویق میاقتد. صدام حسین یک ماشین حساب سیاسی ظالم است که برای رسیدن به اهداف هر کاری که لازم باشد انجام میدهد. البته او آرزوی شهادت ندارد و زنده ماندن هدف اش میباشد. اولویت شماره اول او ارائه تصویری از یک عملگرای انقلابی از خود است که آرزوی جنگی را ندارد که در آن عراق به شدت آسیب ببیند و جایگاه اش به عنوان یک رهبر خدشته دار شود".
این گزارش ادامه دارد...
گردآوری و ترجمه: نوژن اعتضادالسلطنه
*فراخود یا سوپرایگو آن جنبه از شخصیت است که دربردارنده تمام آرمانها و استانداردهای اخلاقی و درونی است که ما از پدر و مادر و جامعه کسب میکنیم. سوپرایگو مسئول درونی کردن قواعد فرهنگی است و معمولا توسط اعمال تأثیر والدین صورت میپذیرد.