شمارش معکوس براي نابودي اسرائيل رقم خورده است
تاریخ انتشار: ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۵۸۶۷۱۵
خبرگزاري آريا - قزوين-ايرنا-نماينده ولي فقيه در استان و امام جمعه قزوين گفت: با بيداري مردم در جهان، شمارش معکوس براي نابودي اسرائيل جنايتکار رقم خورده است.
به گزارش ايرنا به نقل از دفتر نماينده ولي فقيه در قزوين، آيتالله عبدالکريم عابديني روز پنجشنبه در ديدار فعالان ضدصهيونيست امريکايي و اروپايي افزود: اعتقاد داريم اين نوع فعاليتهاي شما حمايت از محرومان و کودکان و مستضعفان و مخالفت با فضاي ظلم و تروريست و زياده خواهي است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
امام جمعه قزوين اظهار کرد: اولين نکته اين است که اين حرکت شما با حضورتان در مشهد مقدس به خوبي در جهان بازتاب دارد و ديده ميشود و خداي متعال پيش بيني کرده است که از ميان يهوديان و مسيحيان عده اي عليه ظلم يهوديت صهيونيسم به پا ميخيزند.
وي اذعان کرد: دومين نکته اين است که قرآن کتاب آسماني مسلمانان، حضرت موسي(ع) و کتاب تورات و حضرت عيسي(ع) و کتاب انجيل و همچنين حضرت مريم(ع) را بسيار محبوب، جذاب و دوست داشتني معرفي کرده است.
اين مفسر قرآن و نهج البلاغه ابراز کرد: ما مسلمانان، حضرت موسي(ع) را فرستاده خداي متعال ميدانيم و تورات را کتاب آسماني ميشناسيم و معتقديم 124 هزار پيامبر در طول تاريخ آمده است و حضرت موسي(ع) را جزو 5 پيامبر اولوالعزم و مهم ميشناسيم.
استاد حوزه و دانشگاه اظهار کرد: ما در قرآن ياد ميگيريم که همه دينها، چه يهوديت و چه مسيحيت و چه اسلام همه يک حقيقت و يک دين هستند که از آدم(ع) شروع شده و تا پيامبر خاتم(ص) ادامه پيدا کرده و حضرت موسي(ع) هم جزو پيامبران مهم ماست.
وي اضافه کرد: ما معتقديم که حضرت موسي(ع) و کتاب تورات و حضرت عيسي(ع) و کتاب انجيل آمدن پيامبر آخر الزمان را بشارت داده اند و پيروان اين دوکتاب منتظر آمدن پيامبر و منجي آخرالزمان بودند و امروز هم پيروان حقيقي اين دينها منتظر منجي هستند.
نماينده ولي فقيه در استان قزوين اظهار کرد: در بخش زيادي از آيات قرآن به بيان شخصيت حضرت موسي(ع) پرداخته شده و قرار است در مورد اين پيامبر الهي فيلم سينمايي براساس قرآن کريم ساخته شود.
آيت الله عابديني ابراز کرد: ما حضرت موسي(ع) را به عنوان يک انسان بزرگ که آينده جهان براساس الگوي پيامبري وي و ديگر انبيا ساخته ميشود، قبول داريم.
امام جمعه قزوين تصريح کرد: مشترکات فکري، سياسي، اجتماعي و چشم انداز آينده بين ما و مسيحيت و يهوديت حقيقي بسيار است.
استاد حوزه و دانشگاه اظهارکرد: حرکت شما در آينده حاميان زيادي پيدا خواهد کرد و جو غالب جامعه جهاني با حرکت شما رنگ و جهت پيدا ميکند.
وي خاطرنشان کرد: بايد نشان داده شود حضرت موسي(ع) و حضرت عيسي(ع) و کتابهاي آسماني از ستمها و کودک کشيهاي صهيونيستي به دور هستند و مسيحيت و يهوديت واقعي با جنايت و ظلم به انسانها مخالف است.
در ابتداي اين ديدار نيز خانم آليسون وير، مولف و فعال ضدصهيونيست اظهار کرد: زماني که براي اولين بار انتفاضه اول شروع شد، سفري به فلسطين داشتم و متوجه شدم اتفاقاتي که از طريق رسانهها منتقل ميشد به صورت يک جانبه است و اخبار به نفع اسرائيل مطرح ميشود.
وي افزود: پس از اين ايام سعي کردم با فعاليتهاي خودم به جهان نشان دهم که ملت مظلوم فلسطين چگونه زير بار ظلم صهيونيستها قرار گرفته است.
اين نويسنده امريکايي اذعان کرد: در سال 2001 ميلادي متوجه شدم به چه ميزان خشونت عليه فلسطينيها در جريان است و خوشبختانه از طريق اينترنت به اخبار دسترسي پيدا کردم و همان زمان با تحقيق و سفر به غزه از نزديک شاهد ظلم و خشونت عليه مردم فلسطين شدم.
اين مولف و فعال ضدصهيونيست تصريح کرد: در روزنامههاي محلي بيشتر توجه ام به مسائل داخلي امريکا بود؛ اما از سال 2001 به بعد تمرکزم جلب موضوع فلسطين شد و پس از برگشت از غزه سازماني به نام ` اگر امريکاييها ميدانستند` راه اندازي کردم که درباره مردم فلسطين فعاليت ميکرد و در حوزه کشتار کودکان فلسطيني اطلاع رساني داشتم.
وي عنوان کرد: کتابي به نام `برخلاف آنچه فکر ميکنيد` نوشته ام که در آن توضيح داده ام که امريکاييها از اتفاقات رخ داده در غزه و فلسطين بيخبر هستند.
جي مايکل اسپرينگمن، رييس سابق اداره ويزاي آمريکا در دولت بوش پدر و ريگان نيز گفت: همايشي که در مشهد برگزار شد يک نشست موفقيت آميز بود و شرکت کنندهها از موضوعات مختلف صحبت کردند.
اين فعال ضدصهيونيست ابراز کرد: در اين اجلاسيه به اين نتيجه رسيديم که همه اعضاي شرکت کننده باهم ارتباط مستمري داشته باشيم تا بتوانيم حرکت جديدي در حمايت از مردم مظلوم فلسطين انجام دهيم.
وي اذعان کرد: در اين بيانيه عنوان شده بايد از قيامي که فلسطينيها شروع کرده اند، حمايت شود و کار تروريستي اسرائيل بايد محکوم شود و حتي قسمي که رئيس جمهور نسبت به وفاداري به محکوميت تروريست داشته، مورد سرزنش قرار گرفته است.
سپرينگمن ادامه داد: در جده مسئول اطلاعاتي صدور ويزا بودم و از 20 نفري که حضور داشتيم سه نفر نيروي دولتي بوديم؛ براي سي آي اِي از 1987 تا 1989کار ميکردم.
وي ابراز کرد: بعدها در صحبت با يک روزنامه نگار امريکايي متوجه شدم افرادي که بدون مدارک لازم براي دريافت ويزا مراجعه ميکردند اعضاي القاعده بودند که زير نظر 53 افسر امريکايي آموزش ميديدند و به افغانستان اعزام ميشدند.
رئيس سابق اداره ويزاي آمريکا بيان کرد: پس از اين اتفاقات من اخراج شدم و در دادگاه به جرم خطرناک بودن براي امنيت ملي امريکا محاکمه شدم؛ چندين سال بعد که درخواست رسيدگي مجدد داده بودم که مدارک لازم را به من نشان دهيد مدارک را از بين برده بودند.
وي گفت: پس از اين اتفاقات کتابي با عنوان `ويزا براي القاعده` درخصوص اعزام مجاهدان القاعده و خرابکاريهاي آنها در افغانستان و لبنان و ديگر کشورهاي اسلامي نوشتم و به صدور ويزاي امريکا براي اين تروريستها اشاره کردم.
جوليتو کيزا روزنامه نگار ايتاليايي و عضو سابق پارلمان اروپا نيز در ادامه اين ديدار گفت: از سال 2007 تا 2009 عضو پارلمان اروپا بودم و شبکه تلويزيوني در اينترنت تاسيس کرده ام که چهار ميليون در ماه بازديدکننده دارد و بزرگترين شبکه تلويزيوني اينترنتي در ايتاليا است.
وي افزود: ادواردو آنيلي را ميشناختم و اعتقاد دارم که قرباني تروريست جهاني شد و درباره سرگذشت او شنيده ام اما اطلاعات کاملي ندارم.
اين روزنامه نگار ايتاليايي اذعان کرد: يک خلاء اطلاعاتي بسيار زيادي درخصوص ايران در جهان وجود دارد و ما در ايران متوجه شديم که اخبار و اطلاعاتي که در جهان به ما از اين کشور مي رسد کامل نيست.
3013
انتهاي پيام /*
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۵۸۶۷۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شناخت گامبهگام و تدریجی جریان اسرائیل
علیانی با بررسی موبهموی روایتهای تاریخی و دستیابی به شناختی دقیق از شخصیتهای مؤثر و صاحبان ایده تشکیل این سازمان تروریستی بزرگ، در کتاب متاستاز، کل این ماجرایی را که مثل غده سرطانی، نزدیک به یک قرن، درد و رنج را بر پیکره بشر تحمیل کرده، مورد نقد و موشکافی قرار داده است. علت دیگر اشتیاق من برای خواندن این کتاب، توانایی نویسنده در استفاده از زبان روایی است. کتاب و مقاله در موضوع فلسطین و اسرائیل کم نداریم اما بسیاری از آنها پژوهش صرف بهمعنای گردآوری اندیشه و اطلاعات دیگر منابع بهشکل مکانیکی و تکرار حرفهای قبل هستند بدون ذرهای نگاه جدید که درخور وقایع امروز باشند. زبان بیشتر منابع پژوهشی، ثقیل و مغلق، خستهکننده و ملالآور است. انگار رسم زمانه است که محقق سخت حرف بزند و سادهسازی مفاهیم را نه فقط مزیتی برای اثرش نمیداند که از آن دوری میکند. ماجرا مثل دستخط بد پزشکها در نسخهنویسی است. خرچنگقورباغهنویسی رابطه مستقیم با سواد پزشک دارد. هر قدر ناخواناتر بنویسد، یعنی باسوادتر است.۱- صدای نویسنده در تمام کتاب شنیده میشود
علیانی از معدود نویسندگانی است که یافتههای مهم و جدی خود را با زبانی ساده و صمیمی روایت میکند. صدای او در تمام متن متاستاز اسرائیل شنیده میشود. گاهی خواننده را مورد عتاب قرار میدهد! شاید ناسزای ریزی هم به او بگوید تا از خواب بیدارش کند! قضاوت را بهعهده مخاطب میگذارد و اصراری برای تأیید نظراتش ندارد. خب بیتردید جای چنین کتابی در انبوه منابع خالی بود اما باید دید اصل حرف او در این کتاب چیست. علیانی در مقدمه کتاب به این موضوع اشاره میکند تا اول بسما... تکلیف خودش و خواننده را روشن کند. پیوستگی ترور و تعدی و تبعیض از سالها قبل از روز نکبت تا همین امروز هرگز قطع نشده است. بررسی پیوستگی این سه «ت» به این معناست که اسرائیل بزرگترین و کاملترین نماد تبعیض و ترور و تعدی است. اسرائیل نه فقط یک کشور یا ملت یا حتی حاکمیت نیست که یک سازمان بزرگ تروریستی است. مگر میشود کسانی را پیدا کرد که با توجه به عملکرد ۸۰ ـ۷۰ ساله اسرائیل، سرطانی و سمی بودن این تشکیلات برایشان محرز نشده باشد؟! در آن سال، هنوز ماجرای طوفانالاقصی در میان نبود و جنگ غزهای وجود نداشت اما در کتاب متاستاز به خطر جهانی این سازمان تروریستی بزرگ و علت اصلی حمایت آمریکا از اسرائیل بهطور محکم و مبرهن اشاره شده است.
۲- درباره کسی که به سرطان مبتلا شده، کل بدن را نباید متهم کرد!
راست میگویند که محققان واقعی همیشه چند قدم جلوتر از جامعه حرکت میکنند و بیاعتنایی به نظرات آنها، یعنی کشتن زمان و درجازدن علمی. امروز که بیش از شش ماه از آغاز فاجعه نسلکشی غزه میگذرد، باور کردم که بسیاری از خواص هنوز هم موضوع اسرائیل را جهانی نمیبینند و با تقلیل و تحدید این موضوع به بحثهای حاکمیتی، کمترین واکنشی به وقایع اخیر ندارند. منظورم از واکنش، دادن شعار مرگ بر اسرائیل نیست؛ بلکه تلاشی است برای کسب آگاهی به این موضوع و در حد امکان، روشنگری نسبت به آن. علیانی با زبانی ساده و به دور از شعارزدگی به این نکته مهم اشاره میکند که من و امثال من با اسرائیل چه کار داریم؟ اسرائیل با ما کار دارد. صهیونیستها گریبان دنیا را گرفتهاند. هنوز با خواندن اخبار، این حجم از پلیدی و پلشتی انسان را شگفتزده میکند! ارتباط دین یهود و اسرائیل مثل متاستاز است. صهیونیسم سرطانی است که در دل یهودیت شکل گرفته است. درباره کسی که به سرطان مبتلا شده، کل بدن را نباید متهم کرد؛ بلکه همان غده سرطانی را باید شناخت و برای درمان، آن را از بین برد.
۳- شناخت گامبهگام و تدریجی جریان اسرائیل
نقطه قوت کتاب متاستاز، شناخت گامبهگام و تدریجی جریان اسرائیل در دل تاریخ است. عنوان فصل اول «از هیچ تا پیچ» است. در بخش اول و طی ۱۴ فصل، داستان از «هرتسل» و نخستین ماجراهای یهودیان و شکلگیری ایده صهیونیسم بهعنوان یک ایده سیاسی، حاکمیتی آغاز میشود. علیانی با روکردن اسناد و مدارک دستاول به این موضوع میپردازد که چطور صهیونیستها مسلح شدند، از کجا تأمین مالی شدند، چگونه استقرار یافتند و چطور توانستند در جبهههای مختلف با حاکمیتها و آدمهای مختلف بجنگند و باقی بمانند. این ممکن نبود مگر با تأسیس گروههای مختلف آموزشدیده مسلح، مخفی و امنیتی. همه این آغازها از هیچ بود، اززمانی که عملا نه صهیونیستی درکاربودونه مهاجری ونه بمب اتمی،اما بالاخره زمان گذشت واینها همه پدیدآمدو صهیونیسم به یک پیچ تاریخی رسید؛ جایی که باید تصمیم میگرفت نامزد نفرتانگیزش انگلیس را در آغوش نگه دارد یا به سویی دیگر بچرخد و برای دیگران لَوندی کند. اگر این چرخش تاریخی نبود،امروزچنین حجمی ازخباثت وانسانستیزی برهم انباشته نشده بود.
۴- هلوکاست کجای داستان اسرائیل است؟
نویسنده در بخش اول کتاب یادی میکند از هلوکاست؛ از اینکه هلوکاست کجای داستان اسرائیل است و ما کجای داستان هلوکاست نشستهایم؟ علیانی بدون آنکه اسیر تبلیغات و روایت مشهور ماجرای هلوکاست شود، با روایتی کوتاه، ساده، منطقی و مبتنی بر دودوتا چهارتای خودمان به موضوع هلوکاست میپردازد. نویسنده، یهودستیزی نازیها را رد نمیکند، زیرا ردپای نفرت هیتلر را در انبوه سخنرانیهای تصویری و صوتیاش یافته است. هیتلر همانقدر نژادپرست بود که اسرائیلیها هستند. بهدلیل حجم غیر قابل تصور تبلیغات در بزرگنمایی هلوکاست، علیانی علاقهای به کشف عدد و رقم کشتهها یا رد و تأیید قصههای واقعی یا برساخته آن ندارد. او به مواردی میپردازد که امروز برای هرمحققی قابل تحلیل و اثبات است. ازنظر او فارغ از طول و عرض وعمق این ماجرا، اسرائیل یک لقمه چرب و خوشخوراک به نام هلوکاست را ازدست نمیدهد.تبلیغ مداوم و وسیع درباره هلوکاست از وظایف اصلی دستگاه تبلیغاتی کارآمداما بسیارغیرانسانی اسرائیل است. هلوکاست آورده مالی بسیاری برای اسرائیل داشته و دارد.
۵- چه کسی محق است به هلوکاست استناد کند؟
در بحث هلوکاست دو موضوع وجود دارد که اگر این دو نبود، علیانی به ماجرای هلوکاست وارد نمیشد؛ اولین آن، ادعای یکتایی و فراگیری هلوکاست است. مدعای عجیبی که پایه و اساسی ندارد. میگویند: هلوکاست هیچ مشابهی ندارد. علیانی معتقد است این ادعا نوعی شعبدهبازی موجه است؛ چون با هیچ دلیل عقلی نمیتوان آن را اثبات کرد. مثلا شباهتی بین کشتار مردم ویتنام و یهودیان در جنگ دوم جهانی نیست. خوب آنها هم میتوانند مدعی شوند جنگ ویتنام هیچ مشابه تاریخی ندارد. دومین موضوع که برای نویسنده در ماجرای هلوکاست اهمیت دارد، این که چه کسی محق است به هلوکاست استناد کند؟ چرا بهقول معروف، نعل را وارونه زدهاند؟ چرا متهم جای دادستان نشسته است؟ هلوکاست حاصل چیزی جز نژادپرستی و تبعیضگرایی نمیتواند باشد. الان ماهیت اسرائیل چیزی غیر از این است؟ هلوکاست فارغ از یک چارچوب تبلیغی نامفهوم و غیرقابل درک، هیچ ربطی به اسرائیل ندارد. هلوکاست اگر قربانیشدن یهودیان است، شاید بتوان مدعی شد آن یهودیان دو بار قربانی شدند: یک بار در جنگ نازیها و یک بار در جنگ صهیونیستها.
۶- به دنبال ریشه تشکیل اسرائیل
نویسنده در بخش دوم و سوم کتاب «متاستاز اسرائیل» با گامهایی کوتاه و شمرده، ریشه تشکیل اسرائیل را دنبال میکند. در بخش دوم و در دنیایی که قدرتهای بزرگ مالی و سیاسی در یک لحظه، خود و تمام تبارشان را به مشتری و به قیمت میفروشند، علیانی به این سؤال پاسخ میدهد که اسرائیل چه ارزش افزودهای برای آنان دارد! آنان نهفقط اسرائیل را نمیفروشند که رسما در نهان پروارش میکنند و نگهش میدارند. ارزش استراتژیک اسرائیل کجا و چقدر است و ارزش افزودهاش کجاست و چقدر؟جنگهای این موجود شرور و آدمخوار و متعهدنبودنش به هیچ ارزش عمومی و بینالمللی، پاسخ به این پرسش را دشوار میکند. آیا هدف نهایی این بازی چیزی است که انسان اعم از ایرانی و غیرایرانی، مسلمان و غیرمسلمان، بتواند با آن کنار بیاید؟ آیا اساسا امیدی هست که این موجود، خودش به اتاقش برود و به کارهای بدش فکر کند و متنبه بیرون بیاید؟
۷- صبر و تأنی و پختگی در رسیدن به حرف آخر
کتاب متاستاز اسرائیل، مصداق همان مثال معروف است که «دستم بگرفت و پا به پا برد تا شیوه راهرفتن آموخت!» صبر و تأنی و پختگی در رسیدن به حرف آخر، ویژگی بارز این کتاب است. قرار نیست با تعصب و شعار، چیزی ثابت یا رد شود. این کتاب قرار است خواننده را به فکر فرو ببرد. او را با سؤالاتی درونی مواجه و وجدانش را بیدار کند که مقابل این جرثومه فساد و تباهی سکوت نکند. دستکم در برخورد با خود و در نهانخانه دل میتوان حقیقت را یافت و در مقابلش سر فرود آورد. بخش سوم کتاب با عنوان «از هست تا شود» از فصلهای بسیار جذاب وخواندنی کتاب است؛ وضع و حال معدود افرادی در اسرائیل که تلاش میکنند تروریست نباشند؛ روایت درگیری اسرائیل با انسانها. فرقی نمیکند این انسانها فلسطینی باشند یا ایرانی. روایتهای مربوط به آتشافروزی بهمعنای عینی و غیراستعماری آن، درختان زیتون فلسطین و تخریب و نگاهبانی از آنان، انتفاضه و مفهوم مبارزه بهوسیله هرچه هست حتی با سنگ یا مفهوم مقاومت تا همیشه و عکسالعملهای پنهانمانده اسرائیلیها در برابر مقاومت، کاردزنی فلسطینیها بهعنوان حرکتی که در پی بخشیدن تحرک و هیجان بیشتر به مبارزه و کشیدن مبارزه به عرصه جهانی است، شهرکسازی و غصب زمین و خانه و نهایتا جنگ تبلیغاتی اسرائیل علیه اذهان عمومی دنیا.
۸- اسرائیل چه میخواهد و چه میکند؟
در فصلهای پایانی، نویسنده مخاطب رابه اینسو میبرد که بایدبه این پرسش پاسخ داد: اسرائیل چه میخواهد وچه میکند؟ انسانها دربرابر اسرائیل چه میتوانند بکنند وهرنوع برخوردی با اسرائیل، نیازمند چه حدی ازهزینه و متضمن چه حدی از دستاوردهای مفید برای جوامع انسانی است؟ آیامیتوان اسرائیل رابوسید وهمهچیزرابهخوبی وخوشی تمام کرد؟ میتوان به سرزمین فلسطین لشکر کشید و مسأله را با راهحلهای نظامی حل کرد؟ میتوان بدون خوشبینی و بدون نظامیگری، با اسرائیل پای میز مذاکره نشست؟ یا راهحل را باید در افقهای مأنوس و معهود در افقی دیگر جستوجو کرد؟
۹- «پیوست» روایتهایی از فجایع اسرائیل
در بخش آخر کتاب با عنوان «پیوست» روایتهایی از فجایع اسرائیل آمده است: کشتار دیریاسین یا فجایع مرگباری از این دست که با شدت و حدت در سرزمینهای اشغالی ادامه دارد، جمعیت زیادی از فلسطینیها را متقاعد کرد که ماندن یعنی جانباختن! همین تصور و باور بعد از کشتار بیرحمانه فلسطینیها در روستای دیریاسین منجر به موج بزرگ مهاجرت از فلسطین شد. قصه امروز غزه نیز ادامه همین فجایع است. اسرائیل بهدنبال زمینزدن ملتی است که گرسنه، برهنه و تشنه مقابل دشمن سر تا پا مسلح ایستاده و حاضر به ترک میدان نیست.علیانی با آوردن روایتهای تمرد جوانان اسرائیلی از شرکت در دوره سربازی و اعتراضهای مدنی در دل جامعه چهلتکه اسرائیل به این موضوع میپردازد که این اعتراضات درواقع نشانههای پایان ایدئولوژی انگیزشی صهیونیسم و تبدیل یک سازمان ترور به یک تشکیلات اقتصادیاجتماعی است.عنوان روزآمد و جذاب کتاب توانسته بار معنایی و مفهومی آن را بهخوبی در ذهن مخاطب تداعی کند و نامی ماندگار و اثرگذار باشد.