Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-04-26@12:13:25 GMT

رنگ و جان به ادبيات کهن ايراني

تاریخ انتشار: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۶۱۰۳۷۷

رنگ و جان به ادبيات کهن ايراني

خبرگزاري آريا - توليد انيميشن، عمر چندان درازي در سينما و تلويزيون ايران ندارد. اين هنر گرچه دير پا گرفته، اما از همان ابتدا قدم‌هايش را جدي برداشته است. انيميشن‌سازان جوان کشور، به‌رغم کمبودها و ضعف‌هاي تجهيزاتي و تکنيکي و اتفاقات ديگر، هميشه بهترين آثار را از خود به نمايش گذاشته‌اند. از جمله اين آثار که توليد و روانه آنتن شده، مجموعه انيميشن «مثل‌نامه» است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مجموعه‌اي که نگاه به ضرب‌المثل‌ها و حکايت‌هاي کهن ايراني دارد و آن متون منظوم و منثور را به زبان آشناي رنگ و تصوير درآورده است.
ضرب‌المثل‌ها يادآوري مي‌شوند
مدتي است انيميشن هم چون ديگر قالب‌هاي نمايشي، اقبال و توجهي ويژه پيدا کرده است و انيميشن‌سازان ايراني، آثاري درخور توجه و شايسته از استوديوهاي کوچک خود روي آنتن شبکه‌هاي تلويزيوني و حتي جشنواره‌هاي خارجي فرستاده‌اند. حالا برخلاف تصور کهنه‌اي که در آن فرض مي‌شد انيميشن فقط مختص کودکان است، در چند سال اخير نه فقط در ايران که همه‌جاي دنيا توجه به ساخت آثار پويانمايي براي مخاطبان بزرگسال هم اهميتي ويژه پيدا کرده و جدي گرفته شده است. اين روزها با همت انيميشن‌سازان جوان مجموعه‌هايي جذاب براي تمام گروه‌هاي سني جامعه روي آنتن مي‌روند و با توجه به مضاميني که دارند، تمام اعضاي خانواده‌ها را با خود همراه مي‌کنند.
مجموعه انيميشن مثل‌نامه که مدتي است در فواصل خالي ميان پخش برنامه‌هاي شبکه يک سيما روي آنتن مي‌رود هم چنين ماهيتي دارد. مجموعه‌اي که تماشايش مختص گروه سني خاصي نيست و جنس فرهنگي و آموزشي آن، مخاطبان از هر سن و سالي را به خود جلب مي‌کند. اين مجموعه با رويکرد بازگويي و مرور حکايات و ضرب‌المثل‌هاي قديمي ايراني، هربار يک ضرب‌المثل را با زباني شيرين بهانه داستان خود مي‌کند.
نيوشا صدر از جمله نويسندگان اين مجموعه پويانمايي که در ساخت سري جديد مجموعه سرپرستي نويسندگانش را هم عهده‌دار شده است، در رابطه با اين رويکرد و محتوا به جام‌جم مي‌گويد: موضوع اصلي ما نگاهي به ضرب‌المثل‌هاي ايراني است. در قسمت‌هاي نخست برنامه سراغ ضرب‌المثل‌هايي مي‌رفتيم که براي مردم آشنا بودند اما در ادامه به اين فکر افتاديم به ضرب‌المثل‌هايي که رفته‌رفته دارند از حافظه جامعه فراموش مي‌شوند هم بپردازيم و آنها را به مردم يادآوري کنيم.
سرپرست نويسندگان مثل‌نامه، در خصوص گروه سني هدف مخاطبان اين مجموعه معتقد است: سعي کرده‌ايم فقط گروه سني خاصي را مد نظر نداشته باشيم و به بزرگسالان هم بپردازيم. البته جذب کودکان هم در پس ذهنمان بود؛ چون مثل‌نامه آهنگ‌ها و آوازهايش زياد است و در آن از آوازهاي فولکلور استفاده کرده‌ايم و اين چيزي است که کودکان دوست دارند. بنابراين متوجه شديم با استفاده از اين عوامل، کودکان به تماشاي کار مي‌نشينند و در عين حال توجهمان به مخاطبان بزرگسال هم بود.
يک اثر ايراني
مهدي حيدريان از ديگر نويسندگان اصلي مثل‌نامه است که در عين حال کارگرداني اين مجموعه پويانمايي را هم انجام مي‌دهد. او در خصوص انتخاب رويکرد توجه به ضرب‌المثل‌ها و حکايات ايراني به ما مي‌گويد: تبديل ضرب‌المثل‌ها به انيميشن ايده تازه‌اي نيست و البته کهنه هم نمي‌شود. هربار مي‌توان به شکلي تازه به آنها پرداخت. مثل‌ها عصاره فرهنگ، خلقيات و تاريخ سياسي و اجتماعي ما را در خود دارند که طي قرن‌ها گلچين شده و صيقل خورده‌اند. به همين خاطر پرداختن به آنها براي هيچ انيميشن‌سازي خالي از جذابيت نيست. از طرف ديگر، تلويزيون به عنوان سفارش‌دهنده روي «ايراني بودن» اثر تاکيد دارد که تاکيد به جايي هم هست. به هر حال در ميان انبوه انيميشن‌هايي که هر روز از رسانه‌هاي مختلف داخلي و خارجي پخش مي‌شوند، انيميشن‌هاي توليد شده در کشورمان بايد خصيصه‌اي منحصربه‌فرد داشته باشند تا مخاطب را جذب کنند و فکر مي‌کنم يکي از بارزترين ويژگي‌ها، همين ايراني بودن و پرداختن به فرهنگ و ادبيات و قصه‌هاي ايراني است.
حيدريان با اشاره به ضرب‌المثل‌هاي انتخاب شده براي اين برنامه و روال گزينش آنها ادامه مي‌دهد: ضرب‌المثل‌ها و ظرفيت‌هاي داستاني‌شان پيش از هر چيز برايم اهميت داشت. بعضي مثل‌ها به‌خاطر مضمون و آموزه‌اي که داشتند انتخاب شدند و بعضي امثال و حکم را کار کرديم تا به‌واسط آنها به آثار ارزشمند ادبيات فارسي، مانند گلستان سعدي و شاهنامه فردوسي و هفت‌پيکر نظامي پلي بزنيم. در مواجهه با ضرب‌المثل‌هاي ناآشنا، از تازه بودن قصه و طرح سوال براي مخاطب استفاده کرديم و براي دسته ديگر، با انتظارات مخاطب از ضرب‌المثلي که شنيده و قصه‌اش را مي‌داند، بازي کرديم.
نکته شيرين ديگري که در تماشاي مثل‌نامه رخ مي‌نمايد، جلوه‌هاي موسيقايي و استفاده از ترانه‌هاي شيرين ايراني در آن است. اتفاقي که مثل‌نامه را بيش از پيش به اثري تماما ايراني تبديل کرده و مرزي ميان اين اثر و توليدات ديگر مي‌سازد. کارگردان اين مجموعه تصريح مي‌کند: اين ترانه‌ها به دو شکل اجرا شدند. بعضي از آنها را گويندگان روي ضرب خواندند و بعضي از ترانه‌ها را خواننده اجرا کرد. در ادامه با مشورت آهنگساز کار، ترانه‌هايي را روي ملودي آهنگ‌هاي محلي مشهور کشورمان اجرا کرديم تا هم به غناي کار بيفزاييم و هم اين گنجينه موسيقايي را بيشتر به نسل جوان معرفي کنيم.
مثل‌نامه با چه تکنيکي ساخته شده است؟
مهدي حيدريان تکنيک و ساختار مثل‌نامه را اين‌طور تعريف مي‌کند: فرم بصري مثل‌نامه نزديک به تکنيکي است که به آن انيميشن محدود مي‌گويند؛ اين تکنيک در بسياري از کارتون‌هاي تلويزيوني قديمي و امروزي به کار رفته است. برخي اين تکنيک را به کات‌اوت (بريده مقوا) تشبيه مي‌کنند. در طراحي شخصيت‌ها سعي کرديم خطوط شلاقي و رنگ و نقش نگارگري را با کارتون ترکيب کنيم و در طراحي فضا به شکل مستقيم سراغ نگارگري نرفتيم؛ چراکه ترکيب‌هاي پيچيده و رنگ‌هاي درخشان نقاشي ايراني را نمي‌توان بسادگي به قاب متحرک انيميشن تلويزيوني منتقل کرد. در عوض سراغ چيزي رفتيم که به نظر من جنبه مهمي از روح نگارگري ايراني است؛ يعني موسيقي و ريتم در رنگ و خط. من (به عنوان مخاطب و نه کارشناس) احساسي که از اين نقاشي مي‌گرفتم اين بود که نگارگر ايراني، در مواجهه با يک درخت يا صخره، آن را به شکل مجموعه‌اي از سطوح يا نور و سايه نديده، بلکه يک موسيقي از فرم و رنگ را دريافت و ثبت کرده است. به همين خاطر تلاش کرديم فضاها و اشيا را به فرم‌هاي ريتميک خلاصه کنيم و در حد امکان پالت‌ها و رنگ‌هاي خاص نقاشي ايراني را به کار ببريم.
از کل‌شاطر تا شانه به سر
مثل‌نامه شخصيت‌هاي شيريني را در کنار هم جمع کرده است. شخصيت‌هايي که هريک براي خود پيشه‌اي دارند و بخشي از جامعه مشاغل مختلف کوچه و بازار را نمايندگي مي‌کنند. البته حيوانات هم در کنار آدم‌ها، در اين مجموعه جان و حياتي انساني يافته‌اند، حرف مي‌زنند و شعر مي‌گويند و خصلت‌هاي ويژه‌اي هم به هرکدامشان اختصاص داده شده است. نکته ديگر، تعدد شخصيت‌هاي گوناگون در اين مجموعه است. اين شخصيت‌ها گرچه ويژگي‌هايي ثابت و تعريفي ويژه دارند، اما در هر قسمت به تناسب داستان ويژگي‌هاي فرعي هم به وجودشان اضافه مي‌شود.
صدر، نويسنده اين مجموعه پويانمايي توضيح مي‌دهد: مجموعه مثل‌نامه داراي بيش از بيست شخصيت ثابت انساني و حيواني است. اين شخصيت‌ها هرکدامشان ويژگي‌هاي مشخصي دارند که در تمامي داستان‌ها حفظ مي‌شود و در عين حال، تعدادي ويژگي فرعي هم متناسب با نياز هر قسمت در آنها تغيير مي‌کند. همچنين اين شخصيت‌ها به جاي نام عمدتا با لقبشان معرفي مي‌شوند و اين از ديگر ويژگي‌هاي اين مجموعه است. براي مثال از جمله اصلي‌ترين شخصيت‌هاي قصه، خان و دو نوکر او هستند. خان اربابي لجوج و خودسر، و در عين حال بامرام و دوست‌داشتني است. يکي از نوکرهاي او به نام خان‌زاد، فردي چاپلوس و بدجنس و نوکر ديگرش فردي مظلوم و باوفا و گنگ و لال است.
به گفته صدر کل‌شاطر، پنبه‌زن، بزّاز بداقبال و بي‌بي مکتب‌خانه از ديگر شخصيت‌هايي هستند که در قسمت‌هاي مختلف اين مجموعه ديده مي‌شوند. ضمنا مثل‌نامه دو شخصيت کليدي‌تر هم دارد که به نوعي راوي داستان‌ها هستند و در تک‌تک قسمت‌ها حضور دارند. يکي از اين دو شخصيت، شانه‌به‌سر (با صداي منوچهر والي‌زاده) است که هدهدي داناست، اما خالي از نقطه ضعف هم نيست. شخصيت ديگر هم زاغو (با صداي شوکت حجت) است که بچه کلاغي بازيگوش و دستيار و همراه شانه‌به‌سر محسوب مي‌شود.
طنين صداهاي آشنا
از جمله نکات قابل توجه در حين تماشاي مثل‌نامه، صداهاي آشنا و شناخته‌شده عرصه گويندگي و دوبلاژ کشور است که در اين مجموعه به‌جاي شخصيت‌هاي گوناگون سخن مي‌گويند. صداي آشناي اساتيدي چون منوچهر والي‌زاده (در نقش شانه به سر)، حسين عرفاني (خان)، جواد پزشکيان (پنبه‌زن)، تورج نصر (روباه)، شوکت حجت (زاغو)، اميرمحمد صمصامي (کشاورز)، علي‌همت موميوند (شاعر)، بيژن علي‌محمدي (رمّال) و سعيد مقدم‌منش (بزّاز) که به سرپرستي رزيتا ياراحمدي که خود صداي بلبل را ايفا مي‌کند، دور هم جمع شده‌اند. مخاطبان تلويزيون، هريک از اين صداها را در قالب ايفاي شخصيت‌هاي خاطره‌انگيز مجموعه‌هاي کارتوني تلويزيون مي‌شناسند و در ياد دارند و حالا در کنار هم جمع شدن اين گروه خوب، لذت تماشاي مثل‌نامه و گوش سپردن به حکايت‌ها و روايت‌ها را دوچندان کرده است.
صبا داريان

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۶۱۰۳۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ورود «مسافر و مهتاب» با «فرقه خودبینان» به کتابفروشی‌ها

به گزارش خبرنگار مهر، دو رمان «مسافر و مهتاب» نوشته آنتال صرب و «فرقه خودبینان» اثر اریک امانوئل اشمیت به‌تازگی با ترجمه فرناز حائری و سیامند زندی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده‌اند.

ترجمه «مسافر و مهتاب» براساس نسخه چاپ‌شده از آن توسط انتشارات پوشکین در لندن است که سال ۲۰۱۴ چاپ شده است. این‌کتاب برای اولین‌بار سال ۱۹۳۷ در بوداپست به چاپ رسید.

آنتال صرب نویسنده این‌کتاب متولد ۱۹۰۱ و درگذشته به سال‌ ۱۹۴۵، نویسنده پرکار مجارستانی اما کمترشناخته شده در ایران است. او از انگلیسی، فرانسه و ایتالیایی ترجمه کرده و مقالات مختلفی هم درباره ادبیات و نویسندگان اروپا در کارنامه دارد. او در ۳۲ سالگی رییس فرهنگستان ادب مجارستان بود. همچنین استاد ادبیات دانشگاه سگد بود و چندین رمان منتشر کرد که «مسافر و مهتاب» یکی از مهمترین‌ آن‌هاست. او سال ۱۹۴۱ تاریخ ادبیات جهان را نوشت. پس از آن هم کتاب تئوری رمان و تاریخ ادبیات مجارستان را تحریر کرد.

درباره سرنوشت این‌نویسنده گفته می‌شود در سال ۱۹۴۴ به اردوگاه کار اجباری نازی‌ها فرستاده شد و پیش از پایان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ در اردوگاه کشته و در گوری دسته‌جمعی به خاک سپرده شد.

رمان «مسافر و مهتاب» با سفر ماه‌عسل یک‌زوج به ایتالیا شروع می‌شود. با ورود زن و شوهر به ونیز، گذشته جان می‌گیرد و خاطرات نوجوانی و شروشور دوستان پیش چشم می‌آید. دیدن کوچه‌های قدیمی و مناظر ونیز باعث تحولات روحی و روانی را شکل می‌دهند. به این‌ترتیب «مسافر و مهتاب» کشاکش گذشته و اکنون و نوسانات روحی و عاطفی زن و شوهر سفرکرده به ونیز است.

رمان پیش‌رو ۴ بخش دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از: «ماه عسل»، «فراری»، «رُم» و «دروازه‌های جهنم».

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

بعد در درگاهی گوتیک کشیشی ظاهر شد. با چهره‌ای رنگ‌پریده به رنگ عاج و با نگاهی غمگین و ناراحت سر بالا کرد و به آسمان چشم دوخت. بعد سرش را به یک‌طرف چرخاند و با حرکتی نرم و غیرقابل وصف به شیوه کهن دست بر هم گذاشت.

میهای بلافاصله به طرفش نشتافت. هرچه نباشد حالا یک‌کشیش بود، راهبی رنگ‌پریده و جدی در حال اجرای وظایف دینی ... نه، نمی‌شد مثل یک‌بچه‌محصل، مثل یک‌پسربچه با سرعت به طرفش برود...

حاملان تابوت راهی شدند و با فاصله اندکی کشیش و تشییع‌کنندگان پشت سرشان حرکت کردند. میهای هم به انتهای آن صف پیوست و کلاه به دست با قدم‌های آهسته به طرف کمپوزنتو رفت که بر دامن کوه و در ارتفاعی بالاتر واقع بود. چنان قلبش تندتند می‌زد که مجبور می‌شد هرچند قدم یک‌بار توقف و نفسی تازه کند. بعد از این‌همه سال که راه‌هایشان به‌کلی از هم جدا افتاد بود اصلا حرفی برای گفتن داشتند؟

این‌کتاب با ۲۹۴ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۲۲۰ هزار تومان منتشر شده است.

ترجمه «فرقه خودبینان» نیز براساس نسخه فرانسوی منتشرشده سال ۱۹۹۴ انتشارات آلبین میشل در پاریس انجام شده است.

نویسنده این‌کتاب به‌خلاف «مسافر و مهتاب» در ایران و بین اهالی ادبیات، تئاتر و سینما شناخته شده است. اریک امانوئل اشمیت، نویسنده فرانسوی به‌واسطه آثاری چون «موسیو ابراهیم و گل‌های قرآن» یا «خرده جنایت‌های زن و شوهری» نامی غریب و ناشناخته نیست.

امانوئل اشمیت در این‌کتاب، نثری دارد که در فرازهایی شاعرانه و در فرازهای دیگر قصه‌گوست. تلفیق ادبیات و فلسفه هم مانند دیگر آثارش در این‌داستان به چشم می‌آید. طرح قصه نیز درباره پژوهشگری خسته و دلزده است که دیگر حوصله تحقیق و فیش‌برداری ندارد و به‌طور ناگهانی در کتابخانه ملی پاریس به ردپایی از یک‌متفکر ناشناخته برمی‌خورد. نام متفکر مرموز از قرن هجدهم به بعد، به‌طرز عجیب و سوءظن‌برانگیزی پنهان مانده و همین‌مساله، کنجکاوی قهرمان قصه را تحریک می‌کند.

در ادامه داستان، شخصیت اصلی در کار جستجو در اسناد و کتاب‌ها تا جایی پیش می‌رود که مرز واقعیت و خیال محو می‌شود و ملال تحقیق دانشگاهی جای خود را به هیجان تحقیقات پلیسی می‌دهد...

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

با وجود این، سرنخی در این داستان بود. این آمِده شامپولیون، گاسپار لانگنهارت را از کجا کشف کرده بود؟ از خودش که در نیاورده بود. اگر که مقیم هاور بوده، یعنی اینکه حتما از راه‌هایی متفاوت با راه‌هایی که من پیش گرفته‌ام، چیزهایی درباره موجودیت گاسپار شنیده است. آیا گاسپار واقعا به قصد ادامه زندگی تا آخر عمر به سرزمین اجدادی‌اش بازگشته بوده است؟ اگر این‌طور بوده، همین‌نکته می‌تواند روشنگر این باشد که احتمالا شامپولیون به‌طور اتفاقی داستان‌هایی از نوادگانِ او شنیده، یا اینکه حتی به بایگانی‌های خانوادگی آنان دسترسی یافته است. شاید این‌اسناد هنوز هم اینجا باشند، یا مثلا در اختیار وارثِ خانواده؟

این احتمال در لحظه خشم را از وجودم زدود و بار دیگر احساسِ سرزندگی کردم.

این‌کتاب با ۱۳۳ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۰۰ هزار تومان چاپ شده است.

کد خبر 6086878 صادق وفایی

دیگر خبرها

  • همه چیز درباره انسی ۲۰۲۴/ تری گیلیام جایزه افتخاری می‌گیرد
  • حمله گسترده انصارالله یمن به کشتی های آمریکایی و اسرائیلی/ واکنش مداخله جویانه آمریکا به حکم اعدام توماج صالحی/ امضای تفاهم‌نامه امنیتی میان ایران و روسیه/ ادامه مأموریت‌های مستشاران ایرانی در سوریه
  • چالش‌های یک شتاب‌دهنده در حوزه تولید محتوا/ درآمدزایی از انیمیشن به شرط ورود به بازار بین‌المللی
  • املیانو مارتینز، شیطان بزرگ دنیای فوتبال / انیمیشن بلیچر ریپورت
  • معرفی نامزدهای جایزه ادبیات داستانی زنان
  • برتری اینتر مقابل میلان و کسب ستاره دوم در سری آ به روایت انیمیشن عمر مومنی / فیلم
  • یادداشت| پیمانه‌ای که پُر شد
  • صغیر اصفهانی، شاعری که اندیشه‌ای کبیر داشت
  • ورود «مسافر و مهتاب» با «فرقه خودبینان» به کتابفروشی‌ها
  • از روز جهانی کتاب و حق مولف تا نقش کتاب در سبد خانواده‌ها