Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آفتاب»
2024-04-28@13:14:31 GMT

تلویزیون در سیطره خواننده‌های جوان‌پسند بازاری!

تاریخ انتشار: ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۶۳۷۷۵۴

ساعتی مانده به افطار نخستین روز ماه رمضان، آنهایی که پای تلویزیون‌هاشان به انتظار شروع نخستین قسمت برنامه ماه‌عسل نشسته بودند، با شنیدن صدای بهنام بانی که تیتراژ آغازین این برنامه را خوانده، شگفت‌زده شدند؛ حتی بیشتر از زمانی که دیدند از میان تمام خوانندگانی که در این سال‌ها درخشیده‌اند و نامی و احترامی دارند، دعای تحویل ‌سال را اوست که می‌خواند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آفتاب‌‌نیوز : به‌هرحال کتمان نمی‌شود کرد که در یک روند منطقی و نرمال گمان نمی‌رود رشد یک خواننده هرقدر هم انفجاری و سریع باشد، بتواند او را به جایی برساند که در عرض یک‌سال خواننده مهمترین تیتراژ مهمترین برنامه مناسبتی تلویزیون شود و چند ماه پیشتر هم دعای تحویل سال را خوانده باشد.
به گزارش آفتاب‎نیوز؛ تیتراژ انتهایی ماه‌عسل شگفتی‌ها را بیشتر کرد. این تیتراژ را آرش و مسیح خوانده‌اند؛ دو برادری که نخستین آهنگ مجازشان به نام دیوونه کن همین حوالی ‌سال گذشته در شرکت ترانه شرقی به مدیریت محسن رجب پور پخش شد. برادران عدل پرور هم مثل بهنام بانی توانسته بودند در یک‌سال از زیرزمین به تیتراژخوانی برنامه مناسبتی تلویزیون صعود کنند. در همان ساعات اگر حوصله داشتی و می‌توانستی کانال‌های تلویزیون را مرور کنی، می‌دیدی در شبکه اول رسانه ملی این مرز و بوم ترانه تیتراژ برنامه دعوت را هم حمید هیراد خوانده. خواننده‌ای که همین یکی دو ماه پیش بود که با اتهام سرقتی بودن بیشتر ترانه‌ها و آهنگ‌هایش مواجه شد؛ که چندی بعد هم به عذرخواهی پرسروصدایی ختم شد. تیتراژ این برنامه را‌ سال گذشته حامد همایون خوانده بود که او هم البته تفاوت چندانی با حمید هیراد نداشت. برنامه‌های دیگر را هم دیده بودیم که تیتراژهاشان را ماکان بند و پازل بند و هورش بند و بندهای دیگر خوانده بودند.
این گروه محکومان
تمام این خوانندگانی که نام‌شان امسال به‌عنوان تیتراژخوان‌های مهم تلویزیون مطرح شده؛ همگی در یک‌سال اخیر انتقادهای فراوانی را تحمل کرده‌اند. آبان‌ماه ‌سال گذشته بود که محسن رجب‌پور، مدیر شرکت ترانه شرقی از سرآمدن دوره تنبیهی یک ساله آرش و مسیح خبر داده که به واسطه خواندن قطعه عاشورایی دیوونه کن رخ داده بود. درباره بهنام بانی هم فراموش نکرده‌ایم گفت‌وگوهای‌سال گذشته او را که به این‌که خیلی‌ها می‌گفتند «بهنام باني بخاطر سبيل معروف شده» اعتراض کرده و آن را «خيلی بی معرفتی» خوانده بود. درباره حمید هیراد و حامد همایون هم همگان حواشی و داستان‌های پیرامون این بزرگواران را به یاد دارند.
تغییر نسل تیتراژخوان‌ها
یک زمانی نه چندان دور حیطه تیتراژخوانی تلویزیون در انحصار خوانندگانی چون محمد اصفهانی، علیرضا قربانی، احسان خواجه‌امیری، رضا یزدانی، محمد علیزاده، سیروان خسروی، مانی رهنما، علی لهراسبی، مجید اخشابی، سالار عقیلی، همایون شجریان، محسن چاوشی، رضا صادقی، فریدون آسرایی و دیگر خوانندگانی بود که در مارکت موسیقی چهره‌های موجه و معتبر و محترمی به حساب می‌آمدند. اما در گذر تغییر نسل خواننده‌های محبوب و روی کار آمدن و محبوب شدن حامد همایون، بهنام بانی، امیرعباس گلاب، حمید هیراد، هورش و پازل و بندهای گوناگون خوانندگی تیتراژهای تلویزیونی هم از انحصار گروه بالا به درآمد و این جدیدی‌ها توانستند مثل مارکت کنسرت که قبضه کرده بودند، سکان‌دار این عرصه نیز شوند.
شما چرا؟!
اگر محسن رجب‌پور که درواقع همه‌کاره حامد همایون، آرش و مسیح و بی‌شمار خواننده دیگر است؛ یا مثلا برادران حاتم‌پور در مقام کنسرت‌گذاران بهنام بانی فعالیت می‌کنند، تمام سعی و تلاش‌شان ارتقای جایگاه اعتباری و مالی خوانندگان تحت قراردادشان باشد، بر آنها حرجی نیست. به‌هرحال در بازار آزاد اولویت‌های اصلی را منفعت اقتصادی تعیین می‌کند و فعالان این بازار تمام تلاش‌شان در این زمینه است. اما ماجرا زمانی تعجب‌برانگیز می‌شود که می‌بینیم صداوسیما به‌عنوان بنگاهی با بودجه نجومی مصوب خود را وارد این بازی می‌کند و در ارتقای جایگاه مالی خوانندگان و کنسرت‌گذاران نقش اصلی را ایفا می‌کند. کیست که نداند وقتی خواننده‌ای در تیتراژ یک برنامه محبوب بارها و بارها در روز با مخاطبان تلویزیون مواجه می‌شود، از همه نظر بر قدر و قیمت او افزوده شده و می‌تواند در برنامه‌ها و کنسرت‌های بعدی دست بالا را داشته باشد؟!
چند سوال مهم
هر هنرمندی که حتی یک روز هم در عمرش با تشکیلات عریض و طویل صداوسیما سروکار داشته می‌داند که برای روی آنتن فرستادن یک برنامه چند دقیقه‌ای باید ده‌ها شورا و گروه‌های کارشناسی تاق و جفت را پشت سر گذارد و تازه آن وقت هم نمی‌تواند مطمئن باشد که برنامه یا فیلمش بی جرح و تعدیل‌های آن چنانی روی آنتن خواهد رفت. حال با چنین روندی آیا می‌توان باور کرد که همین صداوسیما حد و اندازه خوانندگان تیتراژخوان برنامه‌های مناسبتی‌اش را نمی‌داند؟ آیا این نکته که در ایام ماه مبارک رمضان استاد محمدرضا شجریان و ربنای خاطره سازش با ممنوعیت پخش مواجهند، اما در همان زمان مهمترین ساعات پیش از افطار تلویزیون را خواننده‌هایی در اختیار دارند که هنر و حد و اندازه‌شان را دیده‌ایم و دیده‌اید، طبیعی و منطقی و اخلاقی است؟ آیا معنای نزول سلیقه‌ها چیزی جز این است؟!
ماه‌ عسل باز هم میهمان تکراری داشت
شهروند| در چند وقت اخیر سوژه‌های برنامه ماه ‌عسل ازجمله مسائلی بوده که مدام در رسانه‌های مجازی و کاغذی مورد انتقاد قرار گرفته ‌است و حتی یک‌بار این قضیه باعث ایجاد درگیری رسانه‌ای میان احسان علیخانی و رضا رشیدپور شد که مدعی بود عوامل ماه ‌عسل با میهمانان برنامه‌اش تماس گرفته و آنها را از رفتن به استودیوی برنامه حالا خورشید بازداشته‌اند.
حالا با چنان حساسیتی که به موضوع سوژه‌های این برنامه وجود دارد؛ برخورد با این‌که یکی از موضوعات دومین برنامه امسال ماه‌ عسل پیش از این در یکی دیگر از برنامه‌های سیما به نمایش درآمده، اتفاق شگفت‌انگیزی است که می‌تواند ادعاهای تحقیق و پژوهش‌های پردامنه و یک‌ساله این برنامه را زیر سوال ببرد.
خبرآنلاین روز گذشته در گزارشی کوتاه اشاره کرده بود که برنامه ماه‌ عسل در نخستين شب از برنامه‎های رسمی امسال خود به سراغ مادر فداكار سنگ‌شکنی رفت که ‌سال گذشته در برنامه هزار داستان، ویژه برنامه افطار شبکه نسیم شرکت کرده بود. برنامه هزار داستان كه سری سوم آن در ماه رمضان ٩٧ هر شب ساعت ٢١ از شبكه نسيم پخش می‌شود،‌ سال گذشته در يكی از برنامه‌های خود از مریم نصیری‌زاده، مادر سنگ‌شكن رامهرمزی دعوت كرد تا در گفت‌وگو با شقايق دهقان از رنج‌های بزرگ كردن بچه‌هايش از راه سنگ‌شكنی بگويد.
این البته نخستین‌بار نیست که میهمانان یا سوژه‌های برنامه ماه ‌عسل با حواشی‌ای از این قبیل مواجه می‌شوند. احسان علیخانی چند وقت پیش با طبیعی خواندن چنین اشتباهاتی، بزرگ‌نمایی آنها را کار کسانی دانسته بود که منتظر زمین خوردن برنامه ماه‌ عسل هستند.
به یاد  گذشته
خشایار اعتمادی نیز در یادداشتی نوشت: موضوع تیتراژخوانی و حضور افراد خاص در این زمینه، ریشه در شرایط اجتماعی ما دارد، چرا که متاسفانه سیر نزولی مدیریت را در عرصه‌های مختلف شاهدیم. البته این موضوع به‌تنهایی قابل توصیف نیست و باید آن را در ابعاد بزرگتری ریشه‌یابی کنیم. زیرا همه مقصرند؛ از حوزه مدیریت گرفته تا مخاطبان. یکی از عوامل موثر در موسیقی اولویت عرضه و تقاضاست، زیرا بازار به‌دنبال منفعت اقتصادی است و برایش مهم نیست که سود به چه کسی برسد، بنابراین باید برگردیم به متقاضی. زمانی که متقاضی چیزی را انتخاب می‌کند و آثاری معروف می‌شود و مطالبه‌گر آن است، طبیعتا بازار سعی دارد آن را به خورد مردم بدهد. از این طریق عرضه‌کننده‌ها زیاد می‌شوند. در گذشته شرکت‌های تولید‌کننده و پخش بودند؛ شرکت‌های تولید‌کننده نگاه‌های فرهنگی در کنار آثار هنری داشتند و از زمانی که تولیدکننده‌های فرهنگی کاهش پیدا کردند، موسیقی هم به دست بازار افتاد و بازار به این فکر کردکه متقاضی چه چیزی دوست دارد؟ به همین دلیل زمانی که احساس کنیم کالای ما مورد درخواست مخاطب نیست، دو حالت برایمان وجود دارد؛ یکی این‌که باید شأن و باور‌هایمان را زیر پا بگذاریم و به دنبال بازار برویم و دیگر این‌که شأن خود را حفظ کنیم و به خواسته مخاطب احترام بگذاریم. زمان ما مدیریت‌ها به صورت کارشناسی‌شده کارها انتخاب می‌کردند و هنرمند از این رویه پیروی می‌کرد. متاسفانه حساسیت‌های مدیریتی کنار رفت و پول به دست بازار بود. بازار هم به مسأله فرهنگی توجه نمی‌کرد و تنها به فکر سود بود، برای همین به دنبال خوانندگان عامه‌پسند نوجوان رفت.
کارکردن با نسل جدید آسان است
علی لهراسبی نیز نوشته است: درباره کیفیت کارهای جدید (باکیفیت بودن یا بی‌کیفیت بودن‌شان) خیلی نمی‌شود اظهارنظر کرد چرا که در میان نسل جدید هم کارهای باکیفیت به چشم می‌خورد. اما در مورد کارهای تیتراژ باید گفت که کار تیتراژ حاصل چند ‌سال زحمت و تلاش برای این موضوع است. اما چیزی که نسل جدید را متمایز می‌کند آن‌که کار کردن با نسل جدید به مراتب راحت‌تر از نسل‌های گذشته است؛ هم از نظر مالی و هم از نظر سلیقه‌ای. زیرا کاری که به آنها سپرده می‌شود انجام می‌دهند. قاعدتا تهیه‌کننده‌ای که می‌خواهد با احسان خواجه‌امیری فعالیت کند فراز و فرود‌های بیشتری را دارد و تهیه‌کننده به سمت افراد باتجربه منعطف می‌شود. در بین نسل جدید افراد صاحب سبک و خوانندگان خوب نیز به چشم می‌خورند. همچنین باید توجه داشت در ابتدا همه از یک جا شروع کردند و نسل جدید هم همین‌طور. اما قسمت تلخ موسیقی در ایران آن است‌که مردم بدون پردازش از موسیقی‌ها استقبال می‌کنند. این بخش تلخ داستان است، چند‌ سال گذشته اگر کاری کیفیت نداشت استقبال نداشت در صورتی که اکنون با به شهرت رسیدن افراد شاهد استقبال افراد از کارهای باکیفیت و بی‌کیفیت خواننده‌ایم.
مافیای تیتراژ وجود دارد
قاسم افشار هم در یادداشتی در روزنامه شهروند می نویسد: موضوع تیتراژخوانی در سریال‌های تلویزیون بحثی نیست که مرتبط با ماه رمضان باشد، اما باید همین اول تأکید داشت که تیتراژهای ماه رمضان، طرفداران خاص خود را دارد و به این دلیل که ٣٠ شب پشت سر هم سریال از تلویزیون پخش می‌شود، خیلی اتفاقات در ذهن مخاطب روی می‌دهد، به همین دلیل برخی از خوانندگان تمایل دارند در تیتراژها حضور داشته باشند. بحث من، موضوعی شخصی نیست که درباره حضور خودم حرف بزنم بلکه می‌گویم از این تعداد زیاد نسل اول خوانندگان که امتحان‌هایشان را هم پس داده‌اند، استفاده شود. متاسفانه در کشور ما خیلی چیزهای غیرمعمولی رخ می‌دهد؛ به‌عنوان نمونه من خواننده‌ای را در خارج از کشور از ٣٠ یا ٤٠‌سال پیش می‌شناسم که هنوز سرپاست و دارد می‌خواند اما در کشور ما به نظر می‌رسد تصور این است که با آمدن نسل نو، باید نسل‌های قبل کنار بروند.
خوانندگان امروز که در تیتراژهای تلویزیونی هم به وفور دیده می‌شوند، خیلی برای مردم نمی‌خوانند. دلیلش هم این است که پول‌هایی که از این راه به دست می‌آورند، آنها را گیج کرده است و حجم آن دقیقا مانند فوتبالیست‌های امروز و دیروز است. به همین دلیل آنها وقتی در یک کنسرت حاضر می‌شوند که ٣٦ سئانس در ٤ یا ٥ روز برنامه اجرا می‌کنند آن هم در سالن ٢٠٠٠ نفری دلیل ندارند که برای مردم بخوانند.
به نظر من این‌که این اتفاق می‌افتد یک بخش است که مافیایی به نام تیتراژ وجود دارد و موضوع بعد، سیاست‌های خود سازمان صدا و سیماست. به‌هرحال وقتی آدم بزرگی مانند مرحوم ناصر چشم‌آذر، حق ورود به صدا و سیما را ندارد، جا برای ما نمی‌ماند. ما در زمان خودمان خط مقدم و نوک پیکان موسیقی پاپ بودیم و سعی کردیم تا کارمان را به درستی انجام دهیم، اما حالا کار بسیار نازل شده و فقط به درآمد توجه می‌شود. تهیه‌کننده می‌خواهد تا حد ممکن پول دربیاورد؛ طبیعی است که تیتراژ را به کسی می‌دهد که ١٠٠‌میلیون تومان از او پول بگیرد، نه به من که باید پولی هم خرجم کند و دستمزدم را بدهد. به همین دلیل ناگاه افرادی را می‌بینید که باورتان نمی‌شود، حتی تیتراژها بدون تأیید آهنگساز روی آنتن می‌رود؛ اینها همه‌اش مستند است.
منبع: روزنامه شهروند

کد خبر: ۵۲۴۴۳۰ تاریخ انتشار: ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۰۸:۱۷

منبع: آفتاب

کلیدواژه: تلویزیون برنامه ماه عسل موسیقی خواننده

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۶۳۷۷۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

داستان تیتراژ سریال دلیران تنگستان

امروز به سراغ موسیقی متن و تیتراژ سریال ماندگار «دلیران تنگستان» به آهنگسازی احمد پژمان و همراهی علی رهبری رفتیم که در آن روزگار توانست ارایه دهنده گونه ای از موسیقی متن و تیتراژی در سریال های تلویزیونی باشد که به واسطه توانمندی های احمد پژمان در حوزه آهنگسازی و همچنین همراهی هنرمند دارای اعتباری چون علی رهبری می تواند همچنان به عنوان یک کارگاه آموزشی در حوزه آهنگسازی مورد توجه هنرجویان و علاقه مندان این حوزه قرار گیرد. مسیری که با همراهی تعدادی از نوازندگان حرفه ای و بومی منطقه جنوب به نوعی ساختارشکنی کرده و توانست قدرت و خلاقیت یک آهنگساز مستقل و درجه یک چون احمد پژمان را به مخاطبان معرفی کند.

سریال تلویزیونی «دلیران تنگستان» مجموعه ای تلویزیونی به نویسندگی و کارگردانی همایون شهنواز است که طی سال های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۲ ساخته و اولین بار در سال ۱۳۵۳ پیش روی مخاطبان قرار گرفت و بعدها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و در همان سال های اولیه انقلاب مجددا به نمایش درآمد. مسیری که بعد از پخش سری اول آن نزدیک به بیست مرتبه در سال های مختلف از شبکه های تلویزیون پخش و موجب شد تا این سریال از حیث مرتبه تکرار پخش آن نیز جزو رکورداران محسوب شود.

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

محور داستانی سریال هم متمرکز بر معرفی رییس علی دلواری یکی مفاخر ملی ایران در دفاع از خاک میهن است؛ آن زمان که انگلیس به بهانه محاصره هرات، به جنوب ایران حمله کرد. در این مسیر شخصی به نام احمد تنگستانی از فعالان جنبش جنوب ایران در مقابل انگلیس به همراه ۳۰۰ نیروی دلاور، در قلعه ای ویران به دفاع از ایران می پردازند. البته در این مبارزه ۲ انگلیسی به دست مردم قطعه قطعه می شوند و دولت انگلیس به خونخواهی از آن ها از آب و خشکی به جنوب کشورمان حمله می کند. در این اثنا رییس علی دلواری مردم دلوار و تنگستان را مسلح و همراه با آن ها به دفاع از خاک میهن در مقابل تجاوز بیگانگان می پردازد.

مجموعه تلویزیونی «دلیران تنگستان» برداشتی آزاد از کتاب «دلیران تنگستانی» به نویسندگی محمدحسین رکن زاده آدمیت است که همایون شهنواز علاوه بر استفاده این منبع، از آثار پژوهشی و تاریخی دیگری برای نگارش فیلمنامه بهره مند شده بود. شرایطی که موجب شد این سریال ۲ بخش تاریخی دوره مبارزات احمد تنگستانی و مبارزه رییس علی دلواری را برای مخاطبان به تصویر بکشد. مسیری که به دلیل عدم استفاده از لهجه بومی برای گویش بازیگران و استفاده از دوبله در آن دوران موجب انتفاداتی هم شد اما یکی از منابعی است که توانست بخشی از یک دوره تاریخی ایران را به تصویر بکشد.

سریال «دلیران تنگستان» در چهارده قسمت طی ۲ سال ساخته شد و یک گروه ۵۰۰ نفری در بوشهر، تنگستان، اهرم، چغادک، تنگک، بندرسیراف، ده سولقان، شیراز و تهران پروژه را به سرانجام رساندند. پروژه ای که پخش آن در آن دوران به دلیل فقدان سیستم پخش رنگی به صورت سیاه و سفید پیش روی مخاطبان قرار گرفت.

محمود جوهری در نقش رییس علی دلواری، شهروز رامتین در خالو حسین دشتی، غلامحسین لطفی در نقش حاج یوسف، کاوه مخبری در نقش احمد تنگستانی، علی اکبر مهدوی فر در نقش باقرخان، منوچهر فرید در نقش موقرالدوله، اسماعیل داورفر در نقش سید محمدرضا کازرونی، هادی اسلامی در نقش نمازگزار، حمید طاعتی در نقش سید مهدی بهبهانی، کامران نوزاد در نقش شیخ حسین خان، نعمت الله گرجی در نقش دریابیگی، محمد ابهری در نقش میرزاعلی کازرونی، منوچهر آذر در نقش واسموس، قاسم سیف در نقش بالیوز، منوچهر حامدی در نقش سلطان اخگر و حسین محجوب در نقش سید محمد دکتر هنرمندانی بودند که در این اثر به عنوان بازیگر حضور داشتند.

اما از ارایه اطلاعات تاریخی و شناسنامه ای این اثر تاریخی که بگذریم، این موسیقی متن و تیتراژ سریال است که به دلیل حضور هنرمندان تمام عیاری چون احمد پژمان و علی رهبری به عنوان آهنگساز توانسته بر کیفیت موسیقایی اثر ارزش ۲ چندانی بخشیده و این موسیقی را تبدیل به خاطره ای ماندگار برای مخاطبانش کند. مسیری که به دلیل ساختار موسیقی تیتراژ چه به لحاظ بصری و چه موسیقایی اش می تواند به عنوان اثری پیشگام در حوزه موسیقی تیتراژها معرفی شود.

آن هنگام قبل از آغاز سریال و در تیتراژ که با ملودی ملهم از هم جواری سازهای جهانی و سازهای بومی ایران به ویژه منطقه جنوب تلفیق شده و به گوش شنیداری مخاطب می رسد، مجموعه تصاویری نیز در قالب انیمیشن به بیننده با مفهومی خاص ارایه می شود. نخل هایی که تبدیل به اسب سوارانی سلاح به دست می شوند و در قالب یک تایپوگرافی که در آن دوران خلاقیتی کم نظیر به حساب می آمد، سریال «دلیران تنگستان» به مخاطب معرفی می‌شود. تصاویری که با همراهی موسیقی حماسی طراحی شده توسط گروه آهنگسازی با نواهای محلی جنوب کشور به ویژه سنج و دمام توازن گوش نوازی را طراحی کردند که بی تردید در آن سال ها توانست به عنوان یکی از پیشگام ترین موسیقی تیتراژها معرفی شود.

حماسه حق پرست از فعالان موسیقی منطقه بوشهر چندی پیش درباره موسیقی تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» گفته بود: از آن تک یاخته‌ای که در تیتراژ شروع می‌کند به رشد و تبدیل می‌شود به آن اسب‌سوار تنگستانی، شما ببینید آهنگساز به چه شکل از آن بوق ماندگار استفاده کرده و بعد چه استفاده به جایی در ارکستراسیون و سازبندی از سنج انجام می دهد. این یعنی استادانه‌ترین وجه ممکن برای به‌کارگیری بوق و سنج و تمپویی که رفته رفته دمام را زیاد و این روند هم همراه با شروع سریال انجام می شود. به هر صورت یک سری عوامل دست به دست هم دادند تا توانستند یک موسیقی ماندگار بسازند. کما اینکه آقای شهنواز در موسیقی «شاه خاموش» هم به همین استقلال موسیقایی می‌رسد. ضمن اینکه احمد پژمان و علی رهبری وقتی کنار هم قرار گرفتند توانستند این موسیقی را خلق کنند.

این پژوهشگر و نوازنده موسیقی ایرانی در یادداشت دیگری که به همین مناسبت در رسانه ها منتشر کرد، نوشته بود: «همه بوشهر و بی شک کشور حتی، سریال جاودانه «دلیران تنگستان» ساخته همایون شهنواز را همواره و همیشه به خاطر دارند و هر بار که مجدداً این سریال پخش می شود، علاقه مندی به روایتِ تاریخی و بازیِ بازیگران تو را به تماشا وامی کشاند. در این بین اما موسیقی تیتراژ حکایت خود را دارد! صدای آغازین؛ بوق! کشش و امتداد! صفیر مبارزه و استقامتِ این اقلیم و جغرافیا! درآمیختگی کوبش! شروع و اوج! تو گویی تپش مردمان این خطه جنوبی است تا نبض تند خود به رخ استعمار بریتانیا بکشاند! اما عوامل و عناصر موسیقاییِ احمد پژمان چنان نقش تاثیرگذار خود را در ساختار و شاکله یک مجموعه تلویزیونی ایفا نموده چه اگر موسیقی سریال شنیده شود، ناخودآگاه ذهن مخاطب را به یاد «دلیران تنگستان» آورده که خود شاخصه یک اثر ماندگار هنری است که اندیشه و نگاه فنی به همراه خاطره سازی با گرایش مردم شناختی را درون خود جای داده است. شاهنامه خوانی و نوحه با صدای زنده یاد جهانبخش کردی زاده از دیگر موارد و انتخاب شایسته موسیقی سریال می باشد که با نگاه و روحیه جنوبی آهنگساز شاید البته بی ارتباط نباشد.»

هوشنگ جاوید از پژوهشگران صاحب نام موسیقی نواحی ایران هم چندی پیش بود که در یکی از گفت‌وگوهای رسانه ای خود درباره موسیقی تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» گفته بود: من در شیراز از استاد احمد پژمان پرسیدم «شما که غرب درس خواندی، موسیقی غربی و ارکسترها را هم خوب می‌شناسی، چه شد که رفتی در تیتراژ سنج و دمام بوشهری را استفاده کردی؟». گفت «فکر نکن ساده بوده. برای من کلی سمفونی آوردند. تهیه‌کننده و حتی مدیر تلویزیون وقت گفتند که می‌خواهیم یک چیزی مثل این سمفونی‌ها باشد». واقعاً از بالا فشار بوده. گفت «ولی هرچه این‌ها را گوش کردم دیدم به درد نمی‌خورند. یک نفر یک نوار آورد، گفت این سنج و دمام خودمان است شاید به دردت بخورد. تا گوش کردم گفتم همینه. موسیقی روی این فیلم باید این باشد». تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» که شروع می‌شود چقدر قشنگ است! خب این آدمی که خارج رفته بود نمی‌شد قبول کند چنان چیزی بسازد؟ واقعاً فکر و اندیشه و آن ایران‌دوستی و فهم بالایی که در استاد پژمان وجود دارد خیلی قشنگ تعهد ایرانی را نسبت به موسیقی نشان می‌دهد. این سریال هر جا برود موسیقی‌اش تأثیرگذار است. چون می‌دانند مال همان‌جاست و هویت دارد.

احمد پژمان که به دلیل خلق بسیاری از آثار ماندگار و دارای کیفیت در حوزه های آهنگسازی و پژوهش همواره به عنوان یکی از مهم ترین و جریان ساز ترین هنرمندان عرصه موسیقی ایران معرفی شده هم در یکی از معدود گفت‌وگوهایش بود که درباره ساختار موسیقایی آثارش توضیح داده بود: آهنگسازی که موسیقی میهن خود را نداند نمی تواند آهنگساز خوبی باشد و آهنگسازی عاریتی می شود که نظیرش در دنیا فراوان است و ارزشی هم ندارد. من همیشه به موسیقی ایرانی فکر می کنم، زیرا بنای موسیقی من ایرانی است؛ موتیف و بعضی تم‌ها ایرانی است، ولی هارمونی من صددرصد صدای ایرانی نمی دهد؛ چون خود هارمونی اساسا یک مقوله‌ غربی است و ارکستر هم طبعا صدای ایرانی ندارد؛ چراکه سازها ایرانی نیستند. اما همیشه کوشیده‌ام رنگ و حالت ایرانی را در آثار خود حفظ کنم و معتقدم آهنگسازان ما باید بیشتر به سنت‌های موسیقی خودمان متکی باشند و نباید به دنبال موتیف‌های غربی بروند.

وی درباره خلق موسیقی سریال «دلیران تنگستان» هم گفته بود: روی یک نوار سونی ۹۰ دقیقه‌ای روزانه سنج و دمام گوش می‌کردم، از این طریق با آقای کردی‌زاده آشنا می‌شوم و حاصل این ارتباط می‌شود ضبط موسیقی سریال «دلیران تنگستان» که با همراهی عده‌ای از اهالی بوشهر در رادیو و تلویزیون شیراز انجام شده است.

به هر ترتیب موسیقی متن و تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» از جمله آثار موسیقایی است که توانسته بخشی از توانمندی های ۲ آهنگساز مطرح و جریان موسیقی کشورمان را به مخاطبان معرفی کند. مسیری که طی سال های اخیر اگرچه در حوزه کیفیت می تواند با دقت و تحلیل بیشتری مورد توجه قرار گیرد اما دربرگیرنده ابعاد مثبت و ارزشمندی است که توجه و عنایت بیشتر به بزرگان موسیقی این سرزمین را ۲ چندان می کند.

منبع: مهر

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • ویژه برنامه‌های تلویزیون در روز معلم
  • پخش «جاده‌های سرد» و «رابطه» از تلویزیون در هفته بزرگداشت مقام معلم
  • ستاره پرسپولیس ادعایش در تلویزیون را ثابت کند
  • بازگشت «خوش نمک» به تلویزیون با مجریان جدید
  • بازگشت بهروز افخمی کارگردان پرحاشیه ایران به آنتن تلویزیون
  • ۶۹/۲ درصد مردم ایران تلویزیون تماشا می‌کنند
  • بدقولی کنداکتوری تلویزیون این بار با برنامه «هفت»
  • مستند «آقای خاص» کشتی برای اولین بار از تلویزیون
  • داستان تیتراژ سریال دلیران تنگستان
  • چه رسم زیبایی داشتند بازاری‌های قدیمی! (فیلم)