چرا ولخرجترین گردشگران دنیا به ایران نمیآیند؟
تاریخ انتشار: ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۶۶۸۰۶۹
جامعه > میراث فرهنگی و گردشگری - ایسنا نوشت: چینیها موتور محرک گردشگری جهان شناخته میشوند و لقب «ولخرجترین توریستها» را گرفتهاند، با این حال سهم ایران از این گردشگران با وجود رشدی نزدیک به ۸ درصد، همچنان «رضایتبخش» توصیف نمیشود.
فریدون وردینژاد ـ مشاور رسانهای رییسجمهور و سفیر سابق ایران در چین ـ که اواخر سال گذشته با همکاری انجمن دوستی ایران و چین و سفارتخانه چین در تهران، همایش بینالمللی چشمانداز توسعه روابط ایران و چین با محوریت گردشگری و تجارت را ترتیب دادند که تا حدی دربارهی نقایص تعاملات گردشگری دو کشور شفافسازی شود، به عنوان عضو شورای سیاستگذاری آن همایش، از تداوم این همکاریها و تعاملات برای روان شدن گردش اطلاعات بین دو کشور به انگیزه تقویت آمد و شدهای گردشگری، خبر داد و درباره آمار سفر چینیها به ایران در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: در ششماه گذشته، سفر چینیها به ایران حدود هشت درصد رشد داشته که «رضایت بخش» نیست و باید بیشتر کار شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: نمیشود گفت بیشتر چینیهایی که به ایران سفر میکنند، تاجر هستند، در واقع بیشتر آنها گردشگر تخصصیاند. مساله این است که هنوز در چین حرکت عمومی گردشگری برای ایران راه نیافتاده که علت آن نداشتن شناخت از ایران است، با این حال مجموعه کسانی که از چین به کشور ما آمدهاند، تاثیرگذارترین افراد برای جذب گردشگر بودهاند، آنها با تبلیغات شفاهی گردشگران دیگری را جذب ایران کردهاند که باید از این ظرفیت بیشتر استفاده شود.
سفیر اسبق ایران در چین همچنین دربارهی تداوم حرکتی که سال گذشته برای شناسایی و اصلاح نقاط ضعف ایران در چین از بُعد گردشگری آغاز شد، اظهار کرد: خوشبختانه دبیرخانه «همایش بینالمللی چشمانداز توسعه روابط ایران و چین با محوریت گردشگری و تجارت» تشکیل شده و کمیتههای آن شکل گرفتهاند و جلساتی دارند و قرار است تا شهریور ماه امسال همایشی با موضوع جاده ابریشم و همکاریهای چندجانبه در بخشهای اقتصادی و گردشگری برگزار شود و اگر این همکاریها ادامه پیدا کند، گردش روان اطلاعات بین دو کشور اتفاق خواهد افتاد و ضعف شناخت بین ایران و چین و ناشناخته بودن ظرفیتها با برگزاری این نوع نشستها و تبادل اطلاعات و رفت و آمد هیاتهای اقتصادی و گردشگری برطرف خواهد شد.
او تاکید کرد: گستردگی روابط حتی در سطح آمد و شد هیاتهای تجاری و تخصصی به فهم متقابل و شناخت ظرفیتها کمک میکند و گردش روان اطلاعات را سبب خواهد شد.
وردینژاد دربارهی همراهی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در این مسیر با توجه به حضور کمرنگش در همایش نخست که تنها در نقش سخنران یک همایش ظاهر شده بود، اظهار کرد: البته علاقمندی در این سازمان دیده میشود که باید مقداری تخصصی و تقویت شود و در ساخت برنامه و کلیپهای تبلیغاتی و همچنین همکاریهای فرهنگی در چین، جدیتر قدم بردارد. این انگیزه در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری وجود دارد، فقط باید از نظر حرفهای و تخصص تقویت شود.
چین در سال ۲۰۱۷، حدود ۱۲۹ میلیون گردشگر به جهان صادر کرد که از مهمترین منابع تامین گردشگر به شمار میآید. چینیها چند سال متوالی است که لقب گردشگران ولخرج را گرفتهاند و کشورهای زیادی برای بدست آوردن سهمی از این بازار رقابت فشردهای را آغاز کردهاند. روابط رسمی گردشگری بین ایران و چین نیز از سال ۲۰۱۱ میلادی با امضای توافقنامهای دو جانبه و با اضافه شدن نام ایران به فهرست مقاصد سفر چینیها، آغاز شده است. ایران سالها است برای جذب یک درصد از سهم بازار میلیونی گردشگری چین تمایل نشان داده و مدام حرفش را میزند، اما هنوز موفق نشده به این سهم دست یابد.
طبق آخرین آماری که سفیر چین در ایران اعلام کرده، در سال ۲۰۱۷ برای ۱۱۷ هزار نفر ایرانی ویزای چین صادر شده، در حالی که جمعیت چینیهایی که به ایران آمدند کمتر از ۷۰ هزار نفر بوده است.
بر اساس گزارش فائزه آخوندی ـ فعال گردشگری در بازار چین ـ سفر ایران برای چینیها جزو گرانترینها به شمار میآید، درحالیکه آن ها با هزینهای به مراتب کمتر از ایران میتوانند اروپا، آمریکا و کازابلانکا ـ مقصد محبوب گردشگران چینی ـ را ببینند.
امین خوشنواز نیز در مقالهای با عنوان «چرا چینیها باید خیلی بیشتر به ایران سفر کنند» با انجام تحقیقی میدانی، به این نتیجه رسیده است که ایران حتی جزو ۲۰ مقصد نخست انتخابی گردشگران چینی نیست.
مهمترین ضعفی که باعث شده روابط گردشگری ایران و چین حالتی تخصصی و بیشتر رویکردی تجاری و تخصصی داشته باشد، شناخت ضعیف مردم دو کشور از یکدیگر است. وردینژاد پیشتر با اشاره به این نقطه ضعف، گفته بود: نداشتن شناخت کافی، دو مشکل اساسی برای ملتها به وجود آورده؛ نخست گرفتن تصمیم با تاخیر و نابهنگام و سپس تصمیمگیریهای اشتباه که سوءتفاهم و فاصله بین دو ملت را سبب شده است.
۴۲۴۲
کلید واژهها : سازمان میراث فرهنگی و گردشگری - ایران و چین - گردشگری -منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران و چین گردشگری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۶۶۸۰۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جایگزین اسکناس کیلویی
خبرساز شدن تصویری از یک گردشگر روس با کیسهای پر از دستههای اسکناس ریال، بار دیگر جای خالی اسکناس درشت در اقتصاد ایران را به سیاستگذار یادآوری کرد.
به گزارش دنیای اقتصاد، البته باید توجه کرد این موضوع منافاتی با ضرورت مهار تورم بهعنوان یک اولویت برای سیاستگذار ندارد، اما به نظر میرسد با کاهش ارزش ریال، انتشار اسکناسهای جدید که قابلیت پوشش معاملات را داشته باشد، یک ضرورت محسوب میشود. از سوی دیگر میتوان با اطلاعرسانی بیشتر، استفاده از کارتهای اعتباری مخصوص گردشگران را هم رواج داد.
تصویر یک گردشگر روس با کیسهای پر از اسکناس ریال بار دیگر افت ارزش ریال و جای خالی اسکناسهای درشت را در اقتصاد ایران یادآور شد. پیش از این نیز نسبت به اثری که این موضوع بر وجهه بینالمللی کشور خواهد داشت، اشاره کرده بودیم. حال بار دیگر ضرورت چاپ اسکناسهای جدید در اقتصاد ایران مطرح میشود.
طی روزهای گذشته تصویری در شبکههای اجتماعی با عنوان «تصویری غمانگیز از ارزش سقوط پول ایران» دستبه دست شد. این تصویر گردشگر روسی را نشان میدهد که ۳۰۰ دلار را به ریال ایران تبدیل کرد و بهدلیل حجم بالای این اسکناسها آنها را با کیسه پلاستیکی حمل میکرد. در کنار مساله افزایش تورم و کاهش ارزش پول ملی، یکی از نکاتی که پس از انتشار این خبر باید به آن توجه کرد، جای خالی اسکناسهای درشت در اقتصاد ایران است. همانطور که «دنیایاقتصاد» پیش از این نیز در گزارشهایی به این موضوع پرداخته بود سالها است که پس از انتشار اسکناس ایران چک یکمیلیون ریالی اسکناس بزرگتری در اقتصاد ایران چاپ نشده است.
این در حالی است که با افزایش تورم قدرت خرید این اسکناس بهشدت کاهش یافته است. در چنین شرایطی به نظر میرسد زمان آن رسیده باشد که سیاستگذار پولی دست به انتشار اسکناسهای درشتتری برای سهولت مبادلات افراد بزند. البته پیش از این اخباری منتشر شده بود که خبر از برنامه بانکمرکزی برای چاپ ایرانچکهای ۵۰۰ هزار تومانی میداد. خبری که البته پیگیریها نشان داد صحت ندارد و پس از آن نیز بانک مرکزی در اطلاعیه بهطور رسمی خبر داد برنامهای برای چاپ اسکناسهای درشتتر ندارد. البته مشخص نیست سیاستگذار پولی به چه دلیل فعلا قصد ندارد در این راستا اقدامی انجام دهد.
نکته دیگری که پیشتر به آن اشاره کرده بودیم، اثری است که این موضوع میتواند بر وجهه اقتصاد کشور در مقابل گردشگران داشته باشد. موضوعی که در جریان انتشار تصویر مذکور شاهد آن بودیم؛ بنابراین یکی از دلایلی که با استناد آن میتوان به لزوم چاپ اسکناسهای درشتتر در اقتصاد ایران اشاره کرد، همین مساله است.
نقش پررنگ کارتهای گردشگریالبته اگر عوامل دیگر را کنار بگذاریم و بخواهیم تمرکز خود را بر مساله گردشگران خارجی بگذاریم، یکی دیگر از نکاتی که به نظر میرسد در این زمینه مغفول مانده، فراهم کردن سازوکاری برای استفاده گردشگران از کارتهای اعتباری است. هر چند بهدلیل تحریمها امکان استفاده گردشگران از کارتهای اعتباری سایر کشورها وجود ندارد، اما بانکهای کشور امکان استفاده از کارتهایی را برای گردشگران خارجی فراهم کردند.
این کارتها قابلیت شارژ دارند و گردشگران میتوانند در لحظه آن را شارژ کنند. همچنین این امکان وجود دارد که در پایان سفر، باقیمانده کارت را دریافت کرده و آن را به ارز کشور خود تبدیل کنند. با این حال به نظر میرسد بهدلیل عدم اطلاعرسانی کافی برای گردشگران خارجی چندان از این قابلیت استفاده نمیکنند. یکی دیگر از مسائلی که ضرورت چاپ اسکناس درشت را پررنگ میسازد، به صرفه کردن چاپ اسکناس برای بانک مرکزی است. در شرایط فعلی بانکمرکزی میگوید هزینه چاپ اسکناسها از ارزش آنها بیشتر است؛ در نتیجه برای این نهاد اقدامی به صرفه نیست. حال اینکه با چاپ اسکناسهای درشتتر میتوان این مساله را برای بانک مرکزی برطرف کرد.
پوچ بودن ادعای تورمییکی از نکاتی که منتقدان چاپ اسکناس درشتتر در اقتصاد به آن اشاره میکنند، اثر تورمی آن است. این در حالی است که این امر یک موضوع فنی است و هیچ اثری بر متغیرهای پولی و تورم ندارد. از سوی دیگر بسیاری از اقتصادهای پیشرفته که اسکناسهای درشتی در آنها مبادله میشود، تورمهای پایینی دارند؛ بنابراین نمیتوان گفت این اقدام میتواند به رشد تورم منجر شود.
بهعبارت دیگر، آنچه میتواند روند تورمی فعلی را مهار کند، توجه به بیانضباطی مالی و بودجهای دولت، کاهش هزینهها و بهطور کلی مقابله با کسریبودجه است. همچنین باید توجه کرد که پیشنهاد چاپ اسکناسهای درشتتر به معنی بیتوجهی به لزوم رفع معضل تورم نیست و لازم است سیاستگذار در کنار این اقدامات تکمیلی توجه کافی به اجرای سیاستهای ضدتورمی داشته باشد.