رشد زندگی مجردی زنان/ افزایش ۸۶ درصدی زنان سرپرست خانوار در یک دهه اخیر
تاریخ انتشار: ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۶۷۰۴۸۰
ساعت 24- در سالهای اخیر بسیاری از جامعهشناسان از تغییرات گسترده زیر پوست جامعه سخن گفته و از تغییر بسیاری از نقشها و کارکردها سخن به میان آوردهاند.
اماری که وزارت کار به تازگی منتشر کرده است موید بسیاری از آن تغییرات بهشمار میآید. آمارهای یک گزارش نشان میدهد طی یک دهه منتهی به سال ۱۳۹۵، میزان زنان سرپرست خانوار ۸۶ درصد رشد کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آمارها نشان میدهد که در سال ۱۳۹۵، ۷/ ۱۲ درصد از خانوارهای ایرانی را زنان سرپرستی میکردند و میزان زنان سرپرست خانوار طی یک دهه منتهی به سال ۱۳۹۵ رشد ۶/ ۸۶ درصدی را پشتسر گذاشته است. در میان این آمارها، در سال ۱۳۹۵ از کل زنان سرپرست خانوار حدود ۴۴ درصد در خانواده تک نفره زندگی میکنند که به آنان زنان «خود سرپرست» اطلاق میشود. این رقم در سال ۱۳۹۵، بهمیزان ۳۶ درصد بوده است. این موضوع حاکی از آن است که سهم زندگی مجردی زنان طی یک دهه مورد بررسی افزایش یافته که میتواند پیامدهای اجتماعی را به همراه داشته باشد. این گزارش تاکید میکند که زندگی مجردی زنان میتواند پیامدهای مخاطرهآمیزی داشته باشد که پیامد آن میتواند فردگرایی، عزلت و افسردگی، نداشتن روحیه تعاون و همکاری گروهی، عدم تمایل به تشکیل خانواده و فرزند دانست. همچنین بر اساس این آمارها زندگی مجردی زنان، نسبت به زندگی مجردی مردان بیشتر بوده است. وزارت کار گزارش زنان سرپرست خانوار را بر اساس نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ منتشر کرد. در مقدمه به این موضوع اشاره شده که در دنیای امروز خانوارهای دارای سرپرست زن، به دلایل مختلف در تمام دنیا رو به فزونی است. اغلب این خانوارها دارای مشکلات عدیدهای هستند، به گونهای که اخیرا فزونی زنان سرپرست خانوار بهصورت معضلی اجتماعی مطرح میشود. این گروه از زنان اغلب با عوامل آسیبزایی همچون تبعیضات فرهنگی، ضعف دسترسی به فرصتهای شغلی، بیسوادی یا کمسوادی، نداشتن درآمد مستمر و مشکلات روحی و روانی مواجه میشوند که در صورت فقدان حمایتهای همهجانبه، هزینههای آسیبزایی را به جامعه تحمیل میکند. همچنین نارسایی در برخی قوانین، ناهماهنگی بین دستگاههای مرتبط با زنان سرپرست خانوار و محدودیت منابع مالیبهعنوان مهمترین مشکلات این دسته از زنان است. در این گزارش زن سرپرست خانوار اینطور تعریف شده است: «زنی که هرگز ازدواج نکرده و سن وی ۱۸ سال و بیشتر بوده یاازدواج کرده، اما بنا به عللی از قبیل فوت، طلاق و متارکه، از کار افتادگی، مفقود الاثرشدن، سربازی، محکومیت به زندان، مجهولالمکان بودن، اعتیاد، مهاجرت و متواری شدن همسر، سرپرست خانوار شده است.»
رشد قابل توجه زنان خودسرپرستآمارهای این گزارش نشان میدهد که در سال ۱۳۹۵، در بین بیش از ۲۱ میلیون خانوارتعداد زنان سرپرست خانوار ۳ میلیون بوده است. تعداد خانوارهای دارای سرپرست مرد در سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۵، به میزان ۱/ ۳۴ درصد رشد کرده این در حالی است که تعداد خانوارهای سرپرست زن، دارای رشد ۶/ ۸۶ درصدی بوده است. نسبت زنان سرپرست خانوار نسبت به کل خانوارها در سال ۸۵ رقم ۵/ ۹ درصد بوده که این رقم تا سال ۱۳۹۵ به میزان ۷/ ۱۲ درصد رسید که بر این اساس مشاهده میشود، طی سه دوره سرشماری عمومی نفوس و مسکن، تعداد خانوارهای دارای سرپرست زن در حال افزایش بوده است. این روند نشان میدهد که نسبت جنسی سرپرست خانوار طی سالهای گذشته تغییر کرده است. بر اساس دیگر آمارهای این گزارش نسبت زنان خود سرپرست به زنان سرپرست خانوار در سال ۱۳۸۵ رقم ۳۶ درصد بوده که این رقم نیز در سال ۱۳۹۵ به ۴/ ۴۴ درصد رسیده است. این گزارش نشان میدهد که طی یک دوره ۱۰ ساله تعداد زنان خود سرپرست یا تک نفره حدود ۳/ ۲ برابر شده است. همچنین در بین کل خانوارهای خودسرپرست (زن و مرد) در سال ۱۳۹۵، ۴/ ۶۶ درصد را زن خودسرپرست تشکیل میدهند، در نتیجه تعداد زنانی که به تنهایی زندگی میکنند نسبت به تعداد مردانی که به تنهایی زندگی میکنند، بیشتر است.
ترکیب جمعیتی زنان خود سرپرستآمارهای این گزارش نشان میدهد که بیشترین جمعیت زنان سرپرست خانوار، خانوارهای یک نفره بوده که به زنان خودسرپرست معروف شدهاند.
در سال ۱۳۹۵، ۴/ ۴۴ درصد از زنان سرپرست خانوار دارای جمعیت یک نفر، ۲/ ۲۷ درصد دارای جمعیت دو نفر، ۱۷ درصد دارای جمعیت سه نفر و ۶/ ۱۱ درصد دارای جمعیت چهارنفر یا بیشتر بودهاند. نکته قابل توجه این است که در سال ۱۳۹۰ نسبت زنان خودسرپرست معادل ۸/ ۴۰ درصد بوده است. روند صعودی برای خانوار ۲ نفر نیز وجود دارد، اما برای خانوار ۳نفر و بیشتر این روند نزولی بوده است. در نتیجه میتوان عنوان کرد که تمایل به زندگی انفرادی و سرپرستی با جمعیت کمتر در سالهای اخیر بین زنان افزایش یافته است. بهطور کلی روند گرایش به زندگی مجردی در ایران نیز همچون همه جوامع درحالتوسعه در حال افزایش است که این موضوع در مورد زنان نیز صادق است. این پدیده به دلایل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روانی شکل گرفته است. این گزارش معتقد است که این نوع زندگی میتواند پیامدهای مخاطرهآمیزی داشته باشد که پیامد آن میتواند فردگرایی، عزلت و افسردگی، نداشتن روحیه تعاون و همکاری گروهی، عدم تمایل به تشکیل خانواده و فرزند باشد.
ترکیب زنان سرپرست خانوار در استانهاترکیب زنان سرپرست خانوار در بین استانها نیز جالبتوجه است بهطوری که استان کمتر توسعهیافته سیستان و بلوچستان با ثبت ۱/ ۱۸ درصد (نسبت زنان سرپرست خانوار به کل) و توسعهیافته تهران با ۸/ ۱۳ درصد در صدر این رتبهبندی قرار گرفتهاند. همچنین استانهای غربی مانند قزوین، زنجان و اردبیل با ثبت رقم ۸/ ۱۰ درصد کمترین درصد زنان سرپرست خانوار را به خود اختصاص دادهاند. همچنین درباره زنان خودسرپرست شاید این تفکر وجود دارد که در تهران میزان این خانوارها بیشتر از سایر استانها باشد. اما آمارها نشان میدهد که بیشترین درصد خودسرپرست (تک نفر) در استانهای خراسان جنوبی، یزد و سمنان وجود دارد و کمترین آمار در بوشهر و هرمزگان ثبت شده است.استان تهران در رده میانه قرار گرفته و ۷/ ۴۴ درصد از زنان سرپرست خانوار، خودسرپرست هستند. آمارها نشان میدهد از تعداد ۳ میلیون و ۴۱ هزار نفر زن سرپرست خانوار، ۷۵ درصد در نقاط شهری و ۲۵ درصد ساکن نقاط روستایی هستند. این روند در استانهای تهران، قم و البرز بیشتر بوده به نحوی که در این استانها بیش از ۹۰ درصد زنان سرپرست خانوار شهرنشین بودند، اما این رقم در استانهای سیستان و بلوچستان، هرمزگان و کهکیلویه و بویراحمد حدود ۵۰ درصد است.
بررسی دیگری که این گزارش ارائه میکند، از میزان بیکاری و مشارکت زنان سرپرست خانوار است. نکته قابلتوجه این است که با توجه به وظیفه سرپرستی این انتظار وجود دارد که نرخ بیکاری در بین این زنان کم باشد، اما آمارها نشان میدهد که نرخ بیکاری این زنان ۹/ ۷ درصد بوده است. در بین این استان ها، نرخ بیکاری زنان سرپرست خانوارها در استانهای یزد ۷/ ۱۷ درصد و بوشهر ۳/ ۱۴ درصد بوده که بیشترین مقدار را ثبت کردند، اما کمترین میزان نرخ بیکاری نیز مربوط به استان ایلام با ثبت رقم ۲/ ۲ درصد و استان لرستان با ثبت رقم ۷/ ۲ درصد بوده است. همچنین دو استان سیستان و بلوچستان و البرز بیشترین نرخ مشارکت اقتصادی و لرستان و کرمانشاه کمترین نرخ مشارکت اقتصادی را ثبت کردند. دیگر آمارهای این گزارش نشان میدهد که درصد زنان سرپرست خانوار کمتر از ۱۵ سال به کل خانوارها از ۱/ ۳۶ درصد در سال ۱۳۹۰ به ۹/ ۴۱ درصد در سال ۱۳۹۵ افزایش یافته است. همچنین رقم فوق برای زنان سرپرست خانوار ۷۵ ساله و بیشتر از ۸/ ۳۳ درصد و در سال ۱۳۹۰ به ۷/ ۳۵ درصد در سال ۱۳۹۵ رسیده است. بهطور کلی در اکثر ردههای سنی به جز ردههای سنی ۴۰ تا ۴۴ ساله، ۵۰ تا ۵۴ ساله، ۵۵ تا ۵۹ ساله و ۶۰ تا ۶۴ ساله، درصد زنان سرپرست خانوار طی ۵ سال افزایش یافته است. همچنین بر اساس آمارهای این گزارش در سال ۱۳۹۵، بیشترین درصد زنان خودسرپرست در بین زنان سرپرست خانوار مربوط به ردههای سنی ۷۵ ساله و بیشتر و زیر ۱۹ سال است. کمترین درصد نیز به ترتیب مربوط به ردههای سنی ۴۰ تا ۴۴ و ۴۵ تا ۴۹ ساله عنوان شده است.
نکته قابل توجه این است که درصد زنان تک نفر صاحب خانوار که سن آنها بیشتر از ۷۵ سال است، از سال ۱۳۹۰ تا سال ۱۳۹۵ کاهش یافته است. در سال ۱۳۹۰ این رقم معادل ۲/ ۳۳ درصد بوده که در سال ۱۳۹۰ این سطح به ۵/ ۳۰ درصد رسیده است.
اقدامهای حمایتی برای زنان سرپرست خانواردر انتهای این گزارش نیز اقدامهای حمایتی برای زنان سرپرست خانوار عنوان شده است. یکی از راههای مهم در راستای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار، سوق دادن کمکها به آنها از سازمانههای حمایتی به خدمات بیمهای و اجتماعی است. اجرای طرح بیمه اجتماعی این زنان، علاوه بر کمک به ارتقای امنیت روحی و روانی این زنان در اداره زندگی و کاهش دغدغه ها، میتواند بهعنوان پشتوانه محکمی برای حمایت از آنها در شرایط سخت آینده و در دوران کهولت و از کارافتادگی محسوب شود. آمارهای این گزارش نشان میدهد که در سال ۱۳۹۵، به میزان ۶/ ۳۶ درصد از زنان سرپرست خانوار تحت پوشش دو نهاد حمایتی کشور یعنی سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی(ره) بودهاند. در این سال بیشترین درصد زنان سرپرست خانوار تحت پوشش دو نهاد حمایتی مربوط به استانهای کهکیلویه و بویر احمد، لرستان و کمترین درصد نیز مربوط به استانهای تهران، البرز و سمنان بوده است. این موضوع نشان میدهد که زنان سرپرست خانوار در این استان کمتر وابستگی مالی داشتند.
منبع: ساعت24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۶۷۰۴۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سهم افزایش قیمت ارز در نرخ تورم چقدر است؟ / دلایل اصلی رشد تورم در اقتصاد ایران چیست؟
به گزارش قدس آنلاین، موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، وابسته به وزارت صنعت، معدن و تجارت، در گزارشی تحت عنوان «سهم عوامل کلیدی موثر بر تورم و نهادهای متولی» عوامل اصلی ایجاد تورم و سهم هر یک از آنها و سهم نهادهای مختلف در ایجاد و کنترل تورم را بررسی کرده است.
بر اساس این گزارش، بررسی روند تاریخی طی دهههای اخیر نشان میدهد سه عامل اصلی ایجاد تورم در اقتصاد ایران شامل رشد نقدینگی، نرخ ارز و تولید ناخالص داخلی است؛ بهطوریکه هر ۱۰ درصد افزایش نقدینگی، نرخ ارز و تولید ناخالص داخلی به ترتیب ۵، ۴ و منفی پنج درصد تورم ایجاد خواهد کرد. بنابراین از متوسط تورم ۲۷.۱ درصدی در دوره ۱۴۰۲ - ۱۳۹۲، حدود ۵۵ درصد آن ناشی از نقدینگی و ۳۵ درصد آن ناشی از نرخ ارز بوده و دلایل اصلی تورم در اقتصاد ایران را باید در رشد نقدینگی و رشد نرخ ارز جستجو کرد.
همچنین تحلیل روند تورم و زیرگروههای آن طی دوره ۱۴۰۲-۱۳۹۲ نشان میدهد که از متوسط تورم ۲۷.۱ درصدی طی این دوره، گروه «خوراکیها» ۱۰.۹ واحد درصد، «مسکن» ۶.۴ واحد درصد و «حمل و نقل» ۲.۵ واحد درصد از تورم (مجموعاً ۲۰ واحد درصد) را به خود اختصاص دادهاند. بنابراین سه گروه خوراکیها، مسکن و حمل و نقل، سهم حدود ۷۳.۴ درصدی از تورم کل این دوره را دارند.
بررسی سهم زیرگروههای اصلی از تورم کل سال ۱۴۰۲ نیز نشان میدهد گروه خوراکیها و آشامیدنیها سهم ۱۳.۹ واحد درصد از تورم ۴۰.۷ درصدی را به خود اختصاص دادهاند. در میان اقلام خوراکیها و آشامیدنیها میوه و خشکبار با سهم ۱.۸ واحد درصدی و گوشت قرمز و سفید و فرآوردههای آن با سهم ۶ واحد درصدی بیشترین سهم را در تورم این گروه داشته اند. در رتبه های بعدی گروههای «مسکن، آب، برق، گاز و سایر سوختها» و «حمل و نقل» به ترتیب با سهم ۱۲.۹ و ۳.۵ واحد درصدی از تورم ۴۰.۷ درصدی قرار دارند. در مجموع سه زیرگروه «خوراکیها»، «مسکن» و «حمل و نقل» در سال ۱۴۰۲ سهم ۲۹.۲ واحد درصدی از تورم ۴۰.۷ درصدی را به خود اختصاص دادهاند؛ بنابراین حدود ۷۱.۷ درصد از تورم سال ۱۴۰۲ مربوط به این سه گروه بوده است.
سهم ۳۹ درصدی وزارت جهاد در تورم
در بخش دیگری از این گزارش به سهم وزارتخانههای مختلف در تورم پرداخته شده است. در دوره ۱۴۰۲ - ۱۳۹۲ بیشترین تورم مرتبط با سه گروه خوراکیها، مسکن و حمل و نقل بوده که عمدتا مرتبط با وزارتخانههای جهاد کشاورزی و راه و شهرسازی هستند. بر این اساس طی دوره ۱۴۰۲ - ۱۳۹۲ از تورم ۱۰۰ درصدی به طور متوسط وزارت جهاد کشاورزی سهم ۳۹ درصدی، وزارت راه و شهرسازی سهم ۳۳ درصدی و وزارت صمت سهم ۱۸ درصدی را از تورم کل به خود اختصاص دادهاند.
از طرف دیگر عوامل موثر بر اقتصاد ایران شامل نقدینگی و نرخ ارز بوده که عمدتاً در حیطه وظایف بانک مرکزی و وزارت امور اقتصادی و دارایی قرار دارند. این دو متغیر دارای سهم مسلط حدود ۹۰ درصدی از تورم در اقتصاد ایران هستند.
منبع: خبرگزاری ایسنا