Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خرداد»
2024-03-19@05:52:50 GMT

ترامپ، خطاهای تاریخی آمریکا در خاورمیانه را کامل کرد

تاریخ انتشار: ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۶۸۲۹۰۷

خرداد: روزنامه آمریکایی واشنگتن پست در تفسیری نوشت: دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا با خارج کردن کشورش از 'برجام' و انتقال سفارت این کشور به 'بیت المقدس'، دومینوی خطاهای تاریخی روسای جمهوری آمریکا در خاورمیانه را تکمیل کرد.
به گزارش خرداد به نقل از ایرنا، این نشریه آمریکایی نوشت: بعد از تهاجم نظامی به عراق و عقب نشینی از این کشور، آمریکا این بار هم با 'ترامپ' در مسیر غلط افتاد و مسیر خطاهای تاریخی آمریکا در خاورمیانه را ادامه داد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این مطلب به قلم ' جو اسکاربارو' آمده است:به دستور ' اسامه بن لادن' رهبر وقت 'القاعده' در 11 سپتامبر 2001 دو برج در شهرهای نیویورک و واشنگتن بطور همزمان هدف حملات انتحاری قرار گرفت و منفجر شد.بعد از این حادثه تمام روسای جمهور آمریکا با محاسبات استراتژیک غلط خود سالهایی خونین را بعد از این حملات رقم زدند. و اما نتیجه تمام این محاسبات غلط برای منطقه خاور میانه یک 'فاجعه' بود.'جورج دبلیو بوش' و 'باراک اوباما' 15 سال بعد از حادثه 11 سپتامبر اصول سیاست خارجی شان مبتنی بر 'حذف' و یا ' ماموریت' بود که منجر به انفجار آشوب و هرج و مرج در منطقه خاورمیانه شد.عواقب این اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیر فقط دشمنان آمریکا را جری تر کرد و هدف والایی که بسیاری از آمریکاییان برای آن جانفشانی می کردند و کشته می شدند را بی ارزش کرد.اگر افغانستان را گورستان امپراطوری ها به حساب آوریم ؛ سزاوار است که خاورمیانه را هم گورستان ایدئولوژی های خشک و متحجر جمود یافته بدانیم.بوش که معتاد به تبعیت از طرح های کلی نومحافظه کاران بود؛ عراق را زیر و رو کرد. اوباما هم با عقب نشینی اش از منطقه؛ سوریه را به یک ویرانه تمام عیار بدل ساخت. 'داعش ' ظهور کرد و ' ایران' به سمت غرب پیشروی کرد.هم بوش و هم ترامپ، یک سری محاسبات غلط تاریخی را مرتکب شدند و علتش هم فقط این بود که اسیر یک سری گمان های ایدئولوژیک بودند.اوباما فکر می کرد که آمریکا می تواند از تاریخ فرار کند و کار نیمه تمام مقامهای سلف خود را تمام کند. اما او هم مثل بوش اشتباه می کرد. بوش می گفت:' باید به ظلم و بیداد در جهان پایان داد'.این دومینوی اشتباهات تاریخی از بوش شروع شد و پس از اوباما اینک به رئیس جمهور 'ترامپ' رسیده است.ترامپ با پیروی از هوس های سیاسی اش سفارت آمریکا در اسرائیل را از تل آویو به 'بیت المقدس' انتقال داد و از توافق هسته ای ایران هم خارج شد. هردوی این ها تصمیم گیری هایی ژئوپولیتیک بودند، نظیر تصمیم گیری برای آزاد ساختن عراق از سلطه 'صدام حسین'.اما امروز تعداد کمی هستند که به خاطر دارند که زمانی 76 درصد آمریکاییان مدافع جنگ عراق بودند و 77 سناتور و اکثریت دمکراتها به قطعنامه حمایت از این تهاجم نظامی رای مثبت دادند. بر همگان ثابت شد که جنگ عراق یک شکست بود. اغلب سیاستمداران؛ مطبوعات و افکار عمومی که زمانی حامی جنگ عراق بودند؛ امروز تمام درس های فاجعه بار آن را از یاد برده اند.برخلاف تمام گام های غلط بوش در سال 2003 که با حمایت اکثریت آمریکاییان مواجه بود؛ امروز هم اکثریت مردم آمریکا و هم متحدان آن مخالف سیاست های ترامپ در مورد اسرائیل و ایران هستند . این فقط محافظه کاران هستند که از هردو سیاست حمایت می کنند چون هم موافق یک اسرائیل قوی ترند و هم موافق یک ایران به تحلیل رفته.اگر قرن بیست و یکم فقط یک درس به آمریکاییان آموخته باشد ، آن درس این است که هر تصمیم سیاسی که روسای جمهوری آنان برای خاورمیانه اتخاذ می کنند ، لازم است فرضیاتشان را زیرسوال ببرند و غرائز ایدئولوژیک خود را به چالش بکشانند. از روی 'شکم' حرف زدن؛ یعنی خلق فاجعه.برای سیاستمداری همانند ترامپ که همیشه در زمان 'حال' زندگی می کند و هیچ اعتنایی به پیچیدگی های تاریخ و به آثار و پیامدهای اعمالش ندارد؛ این تقاضا، آب در هاون کوبیدن است. اگر ترامپ فقط کمی درون نگر بود؛ متوجه می شد که انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس آن هم در این برهه از تاریخ ، فقط کمک کردن به ' حماس' است. از همه بدتر؛ ترامپ با این تصمیم گیری اش نزدیک ترین متحدان آمریکا در منطقه را هم به دردسر انداخته است.'عبدالفتاح السیسی' رئیس جمهور مصر بعد از تصمیم گیری تر امپ در مورد بیت المقدس مجبور شد گذرگاه مرزی اش با 'غزه ' را باز کند که این طولانی مدت ترین زمان گشایش این مرزها در عرض پنج سال گذشته بوده است. سیسی روز پنجشنبه گذشته اعلام کرد که می خواهد باری را که بر دوش نوار غزه است، سبک کند. سیسی در داخل کشور با مشکلات ریز و درشت دست و پنجه نرم می کند و فضای زیادی برای مانوور دادن ندارد. افکار عمومی جهان عرب در خاورمیانه موافق حماس و آرمان فلسطین است.در مورد ایران هم, تصمیم گیری ترامپ برای خروج از توافق هسته ای باعث پیچدار شدن روابط آمریکا با نزدیک ترین متحدان اروپایی اش شده است و این مسئله منافع درازمدت آمریکا را به خطر می اندازد. نگارنده این مقاله در ادامه می نویسد: من شخصا از اول هم مخالف توافق هسته ای بودم اما حالا معتقدم که عقب نشینی آمریکا از این توافق سه سال بعد از انعقاد آن فقط به قوی تر شدن ایران و انزوای آمریکا کمک خواهد کرد.مقام های عالی جمهوری اسلامی معمولا ثابت کرده اند در مقایسه با روسای جمهور آمریکا که با همه آنها مخالف اند؛ زیرک ترند. بدون تحریم های ثانویه اروپا و چین علیه ایران ؛ آمریکا اهرم قدرت لازم برای کنترل آینده اقتصاد ایران را نخواهد داشت ضمن آنکه از قدرت کمتری برای شکل دهی برنامه هسته ای ایران بهره مند خواهد بود در حالیکه در دوره ای که جزیی از یک توافق بین المللی بود؛ آن قدرت را داشت .تهاجم نظامی بوش به عراق و عقب نشینی سریع اوباما از عراق به ما نیک آموخته است؛ پیروی از غرائز ایدئولوژیک در جاهایی نظیر اسرائیل و ایران معمولا یعنی خلق فاجعه.فقط می توان امیدوار بود تمام کسانی که به ترامپ مشاوره می دهند ؛ حواسشان به مسیری که آمریکا در سال های آتی در خاورمیانه طی خواهد کرد، باشد و توجه داشته باشند که اهمیت این مسئله امروز خیلی بیشتر از دو دهه قبل است. سیر تحولات در هفته های اخیر ثابت کرده که آمریکا یک بار دیگر در خاورمیانه در مسیر غلط افتاده است.
برچسب ها: ترامپ ، آمریکا ، خاورمیانه

منبع: خرداد

کلیدواژه: ترامپ آمریکا خاورمیانه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۶۸۲۹۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آمریکا از بی‌ثباتی خاورمیانه سود می‌برد/ مقصر شکست طرح دو‌ دولتی جورج بوش است

    عصر ایران؛ محمد حسن گودرزی- تعهد آمریکا به حل و فصل مسئله فلسطین توسط جورج اچ دبلیو بوش و بعد از آن دولت کلینتون، به دلیل امپریالیسم عیان دولت جورج دبلیو بوش، امکان برقراری نظم جهانی صلح‌آمیزتر پس از جنگ سرد را در هم شکست و با انجام این کار، هژمونی آمریکا را از بین برد. از سوی دیگر، دهه‌هاست که می‌دانیم سلامت اقتصاد ایالات متحده به جنگ در خاورمیانه برای حفظ صنایع تسلیحاتی و سودآوری شرکت‌های نفتی سرمایه‌داری متکی است.

ادامه حملات اسرائیل به نوار غزه و بروز فاجعه انسانی در این منطقه باعث شده که همه طرف‌های درگیر در این جنگ، از حمایت بین‌المللی برای برقراری آتش‌بس و توافق برای تبادل زندانیان و اسرا برخوردار باشند. با این همه همچنان مذاکرات و به نتیجه رسیدن آن همچنان در هاله‌ای از ابهام است و زمان تنها به ضرر غیرنظامیان در حال سپری شدن است.

جیکوب ماندی (Jacob Mundy)، دانشیار مطالعات صلح و درگیری خاورمیانه و مطالعات اسلامی؛ مدیر برنامه مطالعات صلح و درگیری دانشگاه کولگیت (Colgate University) نیویورک و یکی از نویسندگان کتاب «صحرای غربی: جنگ، ناسیونالیسم و عدم تفکیک درگیری (۲۰۱۰) است. وی در گفت و گویی با عصرایران  در مورد آینده جنگ غزه و وضعیت خاورمیانه صحبت کرده است:

   بعد از آغاز جنگ غزه و تلفات انسانی بسیار، به نظر می رسد امیدی هرچند اندک به دستیابی به آتش بس میان حماس و اسرائیل وجود دارد. اما برخی معتقدند امکان ادامه آتش بس و دستیابی به توافق غیرممکن است. به نظر شما ریشه این درگیری‌ها و تنش‌ها چیست؟

مشکل اصلی این است که آتش‌بس در شرایط کنونی به نفع اسرائیل نخواهد بود. پیامدهای 7 اکتبر(روز آغاز عملیات طوفان الاقصی) و عدم تمایل قدرت‌های آتلانتیک شمالی به‌ویژه ایالات متحده برای توقف حمایت از لشکرکشی اسرائیل، شرایطی را ایجاد کرده که یکی از آرزوهای دیرینه صهیونیسم که پاکسازی قومی غزه است، محقق شود.

در دیگر محیط‌های استعماری، این مسئله «مسئله بومی» (The Indigenous Question) نامیده می‌شد. با فرض اینکه همزیستی مسالمت آمیز متقابل امکان پذیر نیست، امپراتوری‌های اروپایی اغلب با این سوال مواجه بودند که آیا جمعیت‌های بومی مستعمره‌هایشان باید نابود شوند (نسل کشی)، اخراج شوند (پاکسازی قومی)، به طور دائمی با تبعیض مواجه باشند (آپارتاید)، یا از نظر فرهنگی جذب شوند؟

در سه دهه گذشته، اسرائیل رویکرد آپارتاید را ابتدا در پوشش فرآیند اسلو و پس از سال 2000 با اتخاذ سیاست «ابهام استراتژیک» در قبال مسئله فلسطین به طور کامل، به ویژه با سرکوب انتفاضه دوم و ایجاد زندان روبازی به نام غزه اتخاذ کرده است. 

غرور بیست ساله و حمایت بی قید و شرط ایالات متحده در 7 اکتبر در چهره تل آویو و واشنگتن ضربه خورد، اما بی بی (بنجامین نتانیاهو) آنقدر باهوش بود که از عبارت قدیمی "اجازه ندهید یک بحران خوب از بین برود" پیروی کند. برای هر کسی که اوضاع را تماشا می‌کند روشن است که پاکسازی قومی سیاست است و در نتیجه یک آتش‌بس (حتی موقت) می‌تواند ترمزی برای شتاب اسرائیل، در زمانی که "راه حل نهایی" برای مسئله غزه بسیار برای اسرائیل در دسترس و نزدیک است، باشد.

   برخی معتقدند که دلیل اصلی طولانی شدن جنگ غزه نیاز نتانیاهو به سپر دفاعی برای دوری از دادگاه و اتهامات فساد او است. به نظر شما این نظر چقدر درست است؟

در این مرحله، من فکر می کنم که مسئله فراتر از اتهامات فساد است. اگر نتانیاهو نتواند «ماموریت» را به پایان برساند (یعنی پاکسازی قومی غزه)، ائتلاف حکومتی خودش ممکن است به او خیانت کند.

اگر او موفق شود همه فلسطینی‌ها را از غزه بیرون کند، شاید با وجود جنایات قبلی و شکست‌های دولتش در 7 اکتبر بخشیده شود.

اما مسئله رفتار ارتش اسرائیل در 7 اکتبر نیز وجود دارد. نه تنها سوالات مربوط به عدم آگاهی ارتش از حملات، بلکه اقدامات ارتش در روز عملیات حماس نیز وجود دارد.

برخی از تحلیلگران با سابقه نظامی اکنون ادعا می‌کنند که ممکن است بیشتر اسرائیلی‌هایی که در 7 اکتبر کشته شدند توسط ارتش اسرائیل کشته شده باشند، شاید به عنوان بخشی از دستورات سطح بالا برای پیروی از "دستورالعمل هانیبال". (دستورالعمل هانیبال  یا Hannibal Directive، نام رویه ای بحث برانگیز است که تا سال 2016 توسط نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) برای جلوگیری از دستگیری سربازان اسرائیلی توسط نیروهای دشمن استفاده می‌شد. بر اساس یک روایت، این دستورالعمل می‌گوید: آدم ربایی باید به هر طریقی متوقف شود، حتی به قیمت ضربه زدن و آسیب رساندن به نیروهای خودی)

  برخی کشورها از جمله بریتانیا و آمریکا اعلام کرده اند امکان به رسمیت شناختن کشور فلسطین وجود دارد. به نظر شما این چقدر به حل مسئله فلسطین کمک می‌کند؟

برای قدرت‌های آتلانتیک شمالی پیوستن به بقیه جامعه بین‌الملل و به رسمیت شناختن کشور فلسطین دیر شده است. اما سوال یکی از مرزها است. آیا این همان شبه حکومت بانتوستان در نتیجه مذاکرات کمپ دیوید دوم (2000) و طابا (2001) است؟ این تلاش برای احیای «راه حل دو دولت»، تلاش مذبوحانه واشنگتن و لندن برای برگرداندن زمان به بیست دهه پیش است، زیرا آنها فاقد تخیل سیاسی برای تشخیص واقعیت به وجود آمدن یک دولت هستند.

 (بانتوستان منطقه‌ای بود که طبق سیاست آپارتاید برای ساکنان سیاه‌پوست آفریقای جنوبی و آفریقای جنوب غربی (که اکنون با نام نامیبیا شناخته می‌شود) در نظر گرفته شده بود. هدف از تأسیس این مناطق، متمرکز کردن اعضای گروه‌های قومی مد نظر و همگن‌سازی هر یک از این مناطق به عنوان پایه‌ای برای تشکیل دولت‌های خودمختار برای گروه‌های قومی سیاه‌پوست آفریقای جنوبی بود.)

برخی کارشناسان بر این باورند که طرح دو دولتی به دلیل تداوم شهرک سازی‌های اسرائیل و درگیری‌های اخیر اسرائیل و حماس عملاً شکست خورده است. این نظر چقدر صحت دارد و آیا طرح دیگری می تواند جایگزین طرح دو دولتی شود؟

دلایل زیادی برای شکست طرح دو دولتی وجود دارد که شهرک سازی یکی از آنهاست، هرچند که ساکنان آنها تنها 10 درصد از جمعیت اسرائیل را تشکیل می‌دهند. اگر بتوان از میلیون‌ها فلسطینی در لبنان، اردن و جاهای دیگر خواست که از حق بازگشت خود صرف نظر کنند، مطمئنم که می‌توانیم راه‌حل خلاقانه‌ای برای انتقال ۷۰۰ هزار اسرائیلی از شهرک‌ها پیدا کنیم.

  من به عنوان یک شهروند آمریکایی مقصر شکست طرح دو دولتی را به پای امپریالیسم ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش می اندازم که به نام «جنگ علیه تروریسم» به اسرائیل کارت سفید داد و آن را کاملا آزاد گذاشت. 

تعهد آمریکا به حل و فصل مسئله فلسطین توسط جورج اچ دبلیو بوش و بعد از آن دولت کلینتون، به دلیل امپریالیسم عیان دولت جورج دبلیو بوش، امکان برقراری نظم جهانی صلح‌آمیزتر پس از جنگ سرد نابود و با انجام این کار، هژمونی آمریکا را از بین برد. به همین دلیل است که جهان برای رهبری به چین و جاهای دیگر نگاه می‌کند.

به نظر شما عدم برگزاری انتخابات در فلسطین از سال 2006 چه تأثیری بر تضعیف فلسطینیان در مقابل اسرائیل داشته است؟

به طور فزاینده ای روشن شده که رهبری فاسد فلسطینی در کرانه باختری تنها به این دلیل زنده مانده که آنها خود را در معرض انتخابات قرار نمی‌دهند.
با این حال، مشخص نیست که آیا انتخابات این مسائل را نیز حل خواهد کرد یا خیر. یکی از تأثیرات ناگوار جنگ 75 ساله اسرائیل بر تعیین سرنوشت فلسطینی‌ها، چشم‌انداز فوق العاده شکسته مقاومت فلسطین است.

از نظر تاریخی، دموکراسی پارلمانی همیشه نوعی سازش بین قدرت رو به رشد طبقه کارگر و قدرت ریشه‌دار نخبگان بود. دموکراسی غربی برای جلوگیری از تغییرات واقعی انقلابی ابداع شد. بنابراین، زمانی که دموکراسی به مردم مستعمره‌ای مانند فلسطینی‌ها تحمیل می‌شود، نباید انتظار زیادی داشته باشیم، زیرا به آنها گفته می‌شود باید به واشنگتن ثابت کنند که شایسته تعیین سرنوشت هستند.

با توجه به درگیری‌های اخیر بین حماس و اسرائیل، آینده خاورمیانه را چگونه می‌بینید؟

قبل از 7 اکتبر، من ساده لوحانه خوشبین بودم که وضعیت خاورمیانه تقریباً برای همه - به جز فلسطینی‌ها - رو به بهبود است. ایالات متحده از افغانستان خارج شد، فرانسوی‌ها غرب آفریقا را ترک کردند، درگیری‌ها در یمن، سوریه و لیبی رو به کاهش بود و چینی‌ها میان ایران و عربستان سعودی میانجیگری کردند.

تلاش برای منزوی کردن قطر یا ایجاد یک جبهه متحد عربی علیه ایران کاملاً از بین رفته بود و این به اصطلاح توافقات ابراهیم را به طور مسخره‌ای گواهی برای افول هژمونی ایالات متحده شد. با این حال، دهه‌هاست که می‌دانیم سلامت اقتصاد ایالات متحده به جنگ در خاورمیانه برای حفظ صنایع تسلیحاتی و سودآوری شرکت‌های نفتی سرمایه‌داری متکی است.


در حالی که جنگ در اوکراین به افزایش قیمت نفت و خرید تسلیحات کمک کرد، بی‌ثباتی مجدد در خاورمیانه پس از 7 اکتبر برای ایالات متحده منافع اقتصادی زیادی داشته است. مشکلی که جهان باید با آن مقابله کند این است که جنبه‌های مهم اقتصاد آمریکا تا چه حد به ناامنی در خاورمیانه نیاز دارند.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • در آستانه برقراری آرامش احتمالی در خاورمیانه
  • ترامپ: اسرائیل باید به جنگ غزه پایان دهد
  • ادعای جنجالی ترامپ درباره ایران
  • اگر ترامپ رئیس جمهور شود، رئیسی باید برود؟
  • اگر ترامپ رئیس جمهور شود، رئیسی باید با پاستور خداحافظی کند؟
  • ادعای ترامپ : اگر رییس جمهور بودم, بی تردید ایران را وارد توافق ابراهیمی می کردم
  • قفل مذاکرات هسته ای ایران چطور در دوره دوم بایدن یا ترامپ باز می شود؟
  • گزارش استیمسون؛ ایران به قاتل سردار سلیمانی باج نخواهد داد | سعودی‌ها و اماراتی‌ها ممکن است به ترامپ توصیه کنند که...
  • آمریکا از بی‌ثباتی خاورمیانه سود می‌برد/ مقصر شکست طرح دو‌ دولتی جورج بوش است
  • گرگیجه سایت غربگرا: همزمان با بایدن و ترامپ مذاکره کنیم (!)