Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس،‌ کتاب «الف لام خمینی» اثر هدایت‌الله بهبودی که انتشارات موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی آن را منتشر کرده و برای نخستین بار در سی و یکمین نمایشگاه کتاب تهران به دست علاقه‌مندان رسید، اثری روان و خوش‌خوان از کودکی بنیانگذار جمهوری اسلامی تا چند ماه پس از انقلاب اسلامی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این گزارش بخش‌هایی از این کتاب مربوط به ازدواج امام خمینی(ره) را مرور کرده‌ایم:

دخل و خرج ناهمخوان

دخل و خرج زندگی آقا روح‌الله و قدسی همخوان نبود. عواید علاقه‌جات ملکی آقا روح‌الله در خمین مرتب نمی‌رسید. شش ماه باید صبر می‌کردند تا گندم‌ فروش برود و سهم او را بفرستد. خرج‌ها روزانه و ماهانه بود؛ اما درآمد هر شش ماه یک بار. آقا روح‌الله شهریه نمی‌گرفت، چرا که نمی‌خواست زیر بار مراجع باشد. مناعت طبع او هم این اجازه را نمی‌داد. قدسی حساب کرده بود اگر ماهی پنجاه تومان داشت، خرج خود، شوهر و پسرش، یک خادمه، کرایه‌خانه و سایر بَرج‌ها را تسویه می‌کرد و زندگی را پیش می‌برد، اما فقط نیمی از پنجاه تومان دست‌یاب بود.

از این‌رو همیشه به بقال و قصاب و نانوا و عطار و... بدهکار بودند. نسیه خرید می‌کردند. «در یک زمانی پول شیر برای فرزندمان نداشتیم... یک چارک شیر پنج شاهی (یک‌چهارم یک ریال) بود، ولی متأسفانه شاهی در بساط نبود... فرزندمان گرسنگی می‌کشید و ما پنج شاهی نداشتیم، ولی با تمام این احوال آقا زیربار (گرفتن) شهریه نمی‌رفت.»

«چوب‌خط»‌شان پر می‌شد؛ چوب خط تازه می‌گرفتند؛ قرض روی قرض می‌آمد و چشم به خمین داشتند که کی و چی خواهد رسید! اگر از مراجع وقت شهریه می‌گرفت ده تومان به درآمد ماهیانه‌شان افزوده می‌شد. او به فضل و علم شهره بود. مراجع آماده بودند پولی غیر از شهریه هم به آقا روح‌الله بدهند. «مگر حوزه علمیه چند تا حاج آقا روح‌الله داشت؟ ولی او زیر بار این حرف‌ها نرفت؛ چرا که اگر می‌رفت حوزه صاحب حاج آقا روح‌الله نمی‌شد. او تلخی‌ها را به ما چشاند تا شیرینی آزادگی را بچشیم و من صبر را پیشه خود ساختم تا او حاج آقا روح‌الله بماند.»

دومین کتاب

مصطفی سه‌ماهه بود. کم و بیش یک سال از پیوند زناشویی‌شان می‌گذشت که آقا سیدروح‌الله دومین تألیف عرفانی خود را به پایان برد؛ مصباح‌الهدایه الی الخلافه و الولایه. به درستی روشن نیست نویسنده چه زمانی را صرف نوشتن آن کرده، اما می‌توان احتمال داد که در کمتر از یک سال آن را به انجام رسانده و در ۲۴ اسفند ۱۳۰۹ نقطه پایان را بر واپسین جمله آن گذاشته است. این اثر همچون تألیف اول او عرشی و با اسلوب و ادبیات عرفا و حکمای اسلامی و نیز همانند کتاب نخست به زبان عربی نگاشته شد. نویسنده در ابتدای کتاب، خود را چنین معرفی می‌کند: «(من) سید روح‌الله، فرزند عالم کشته‌شده، سیدمصطفی موسوی خمینی، ساکن قم شریف (هستم)...» و سپس می‌نویسد که «من ... علاقه‌مندم طلایه‌ای از حقیقت خلافت محمدی و قطره‌ای از دریای حقیقت ولایت علوی... و نیز چگونگی سَرَیان خلافت و ولایت در عوالم غیب و شهود و جریان نفوذ آن دو در مراتب نزول و صعود را آشکار کنم.» وی تأکید می‌کند که این مهم را به اجمال و با رمز و اشاره برگزار خواهد کرد.

با مرور اولیه کتاب روشن می‌شود که نویسنده چون راهنمایی زبردست، گویی که از راهی طی‌شده بازگشته باشد، دست خواهندگان مستعد را گرفته، قدم به قدم در راهی که انتهای جز حقیقت ندارد، راهنمایی می‌کند.

گفتنی است باور و علاقه آقای خمینی به «مباحث عالیه نبوت و ولایت» از نخستین سال‌های ورودش به قم بروز کرد. دوستان هم‌محفل او چون محمد صدوقی و سیدرضا بهاءالدینی بر این ویژگی او تأکید کرده‌اند. اینان شب‌های ماه مبارک دور هم نشسته، قرآن می‌خواندند و سپس به بازخوانی کلام حضرات معصومین علیهم‌السلام از کتاب عبقات الانوار فی مناقب الائمه الاطهار اثر میرحامد حسین می‌پرداختند. اینان گفته‌اند که آقا روح‌الله علاقه وافری به این کتاب نشان می‌داد؛ آن‌قدر که با همه نداری، موفق شد یک جلد از آن را تصحیح کند و به چاپ برساند.

سفر حج

در دومین خانه کرایه‌ای نیز دوام نیاوردند و در سال ۱۳۱۰ به خانه‌ای در کوچه ارک اسباب کشیدند. این سومی از کف کوچه کمی بالاتر بود. سه اتاق در یک طرف داشت و همگی ردیف و مشرق به حیاط بودند. اجاره خانه کم نبود؛ ماهی شش تومان. «آقا تمایل به ماندن در (این) خانه نداشت.» سه ماه ماندند و بعد خانه‌ای دیگر در همان محل یافتند. اجاره بهای این چهارمی ماهانه پنج‌تومان بود. اینجا هم تاب نیاوردند. پنجمین محل سکونت در تکیه ملامحمود چهارمردان، خانه‌ای دویست متری و صاحبش از دوستان لواسانی‌ها/ سیداحمد و سیدمحمد صادق بود. کرایه‌اش مناسب می‌نمود؛‌ ماهی سه تومان. آقا از قدسی خواسته بود برود خانه را ببیند. خانم گفته بود اگر شما می‌پسندید حرفی ندارم. آقا روح‌الله پسند نکرده بود، اما ظاهراً چاره‌ای نداشت. اولویت در پرداخت کرایه کمتر بود. ولی ای‌کاش رفته بود و دیده بود! دو اتاق تنگ و تاریک با زیرزمینی تنگ‌تر و تاریک‌تر. بخشی از وسایل خانه را در دو اتاق جا داد و بیشتر آن را به زیرزمین خفه خانه سپرد.

مدت کوتاهی از جاگیر شدن‌شان در محله تکیه ملامحمود می‌گذشت که آقا روح‌الله به همسرش گفت در دوره کودکی از ارثیه پدری مستطیع شده، اما اگر به حج می‌رفته از او رفع تکلیف نمی‌کرده؛ چراکه به سن تکلیف نرسیده بود. گفت که (بعد از رسیدن به سن بلوغ) بزرگانش نگذاشتند به سفری شش ماهه با اسب و قاطر برود؛ نگرانش بودند. گفت که در دوازده سال تحصیل در قم نیز این فرصت را پیدا نکرده است. گفت که اکنون مستطیع نیست، اما تکلیف آن دوره برعهده‌اش مانده. اینها را گفت و از آقا سیدمرتضی، برادر بزرگش، که امور ملکی خمین را اداره می‌کرد، پانصد تومان پول خواست و نیز خواست که ماهیانه بیست تومان به همسرش در قم بفرستد، تا زمان برگشت از حج. «روزی که بنا بود حرکت کند، درد زایمان پیدا کردم. از او خواستم مسافرتش را عقب بیندازد تا فارغ شوم؛ چرا که تنها بودم و مادرم خود هفت ماهه حامله بود و نمی‌توانست به کمکم بیاید.» خازن الملوک/ مادر، «ننه خانم»‌ خادمه را به قم فرستاده بود. قدسی تنها نبود. آقا روح‌الله ماند تا قدسی نوزاد دوم‌شان را به دنیا بیاورد. سه روز پس از تولد علی، با بقچه‌ای که یک پیراهن و شلوار را در خود جای داد.»

راهی خوزستان شد. اواسط زمستان ۱۳۱۲ بود. از آنجا به عراق رفت و از راه سوریه خود را به بیروت رساند. نخستین بار بود که در سه سال گذشته از همدم و همسر خود جدا می‌افتاد. دلتنگ و آزرده بود. احساس کرد چه یاد خوش نقشی از آن بانو در قلبش حک شده است. دیده دل غمین بود، اما دیده سر، بهار شهر ساحلی بیروت، آرمیده بر بالین مدیترانه را سیر می‌کرد و لذت می‌برد. تاب نیاورد. عکسی انداخت، قلم و کاغذی یافت و نامه‌ای نوشت: «تصدقت شوم! الهی قربانت بروم! در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آیینه قلبم منقوش است. عزیزم! امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. در شهر زیبای بیروت هستم. حقیقتاً جای شما خالی است. فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد!

آقاسیدروح الله دو شب منتظر کشتی بود. کمی دیر رسیده بود. نگران بود نکند به شروع مناسک حج نرسد. عکس و نامه را به پست داد و خود سوار بر کشتی بعدی راهی سرزمین وحی شد. از همان ابتدا متوجه نگرانی مسافران شد. وقتی از علت آن پرسید، شنید که از سختی اعمال حج مضطرب‌اند. «من وظیفه خود دانستم که هر مقدار می‌توانم اینها را از اضطراب بیرون آورم و مسائل را بگویم.» حاضران را گرد آورد. می‌خواست تا جایی که امکان دارد آنان را آرام و مطمئن کند. گفت: «حج اضطراب ندارد؛ ناراحتی ندارد. حج حرکت و سکون است این حرکت و سکون باید برای خدا باشد، (باید) اخلاص در آن باشد.» آقاسیدروح الله تا چند روز بعد سخنران این کشتی بود. می‌دانست تا آرامش به دل‌های مسافران راه نیاید آماده شنیدن مسائل فقهی حج نخواهند شد. «از روز ششم شروع کردم به گفتن مسائل، وقتی «هفده روز بعد» به آن طرف آب رسیدیم متوجه شدم مردم آرامش دارند و مسئله می‌پرسند. من کتاب الحج وسائل الشیعه را با خود برداشته بودم و از این کتاب، مناسک را برای مردم می گفتم و خود نیز به آن عمل می‌کردم.

انتهای پیام/

منبع: فارس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۶۹۱۳۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کوه‌ها هم ترک برمی‌دارند!

زندگی مشترک آغاز تجربه‌ای جدید است. زوج‌های جوان وارد فضایی می‌شوند که قبل از این تجربه‌اش نکرده‌اند. به همین دلیل هم ممکن است در مقطعی از زندگی به ویژه مراحل اولیه آن، اختلافاتی باهم پیدا کنند. در این شرایط هیچ چیز به اندازه شناخت اخلاق و درک طرف مقابل به دادمان نخواهد رسید.

 در گزارش پیشین برای بهتر درک شدن خانم‌ها توسط آقایان چند نکته ساده، اما مهم آورده‌ایم. این بار، اما قرار است چند نکته برای خانم‌های عزیز بگوییم تا بیشتر ستون‌های خانه‌شان را درک کنند و بیشتر هوایشان را داشته باشد.

 همین اول کار برایتان یک حدیث از امام علی علیه السلام آورده‌ایم تا بدانید هوای همسر را داشتن چقدر ارزشمند است. ایشان می‌فرماید: «جهاد زن خوب شوهرداری کردن است.»

*با کلمات شما همسرتان اورست را فتح می‌کند!

همسرتان تنها فردی است که قرار است تا آخر عمر در کنارش باشید، یعنی مهم‌ترین فرد زندگی‌شما، بنابراین با زبان گرم و شیرین به همسرتان انرژی و نشاط هدیه کنید. همانقدر که باید شیرین زبانی کنید همانقدر هم باید از زبان تند و تیزتان خودداری کنید. 

یک بانوی دلسوز مراقب گفته‌هایش هست و هنگامی که با همسرش صحبت می‌کند کلمات را با آرامش به زبان می‌آورد. وقتی همسرش با عصبانیت حرف می‌زند، او را با کلمات ملایم و عاشقانه خلع سلاح می‌کند.

«زهرا رستگار مقدم» کارشناس ارشد فقه و مبانی حقوق می‌گوید: «وقتی مرد‌ها احساسی شوند، فکر می‌کنند اورست را فتح کردند، با حرف‌های زیبا بمب بارانشان کنید. 

وقتی از احساسات خوبشان تعریف شود، بازدهی محبتشان چندین برابر می‌شود. اگر می‌بینید همسرتان روز بدی داشته و بدون دلیل قانع کننده‌ای دنبال دعوا‌های زناشویی می‌گردد، به او بگویید حق دارد که ناراحت و بی‌حوصله باشد. جمله «عزیزم حق با توست» یک روش ساده ولی بسیار مفید برای خلع سلاح طرف مقابل و پیشگیری از دعوا‌های زناشویی بی‌معنی است. بعد از گفتن این جمله همسرتان حرفی برای گفتن ندارد و شما به طور کاملا نامحسوس حرف آخر را زده‌اید.»

*منت گذاشتن ممنوع!

برخی از خانم‌ها یک اخلاق بد دارند و آن منت گذاشتن است. به عنوان مثال هر روز به خاطر خرید جهیزیه، پختن شام و انجام کار منزل، نگهداری بچه‌ها و ... بر سر همسرشان منت می‌گذارند. در حالی که این حرف ها، ناخواسته پایه‌های زندگی‌تان را سست می‌کند. هرگز زندگی را بر اساس منت گذاشتن پایه‌ریزی نکنید، اینکار باعث می‌شود مرد از شما دوری کند و همان اتفاقی بدی که نباید بیفتد، برایتان رقم بخورد. فراموش نکنید زندگی زوجین یعنی اینکه «دیگه ما هر چی داریم به هر دو تعلق دارد» پس نگوییم این مال من است این مال توست...

*از رفتار‌های مردانه پرهیز کنید

اصلی‌ترین دلایل متمایل شدن یک مرد به یک خانم «زنانگی داشتن» اوست. از مدل راه رفتن‌تان تا نگاه کردن و لباس پوشیدن‌تان، همه اینها برای یک مرد مهم است و اگر هر کدام از اینها حالتی مردانه داشته باشد، اصلا خوشایند نیست. مردانه رفتار کردن باعث نمی‌شود یک مرد احساس راحتی بیشتری پیدا کند و کاملا برعکس جواب می‌دهد.

*وقتی کوه‌ها ترک برمی‌دارند!

خانم عزیز هرگز به شوهرتان اهانت نکنید و او را سرزنش نکنید، بلکه برعکس نهایت احترام را برایش قائل باشید و اعمال نیکش را تائید و او را تشویق کنید. وقتی همسرتان درمورد کار، دوستان یا موضوعی صحبت می‌کند، به او توجه کنید. این نشان می‌دهد به نگرانی، علایق و عقاید او احترام می‌گذارید. هیچ چیز بیش از این او را راضی و شاد نمی‌کند.

مرد‌ها مانند کوهی هستند که با بی‌احترامی همسرشان تَرَک برمی‌دارند. رستگار مقدم می‌گوید: «خانمی که به همسرش احترام نمی‌گذارد و او را دست کم می‌گیرد، بدون شک خانه‌اش مثل جهنمی است که پرخاشگری‌ها و ناسازگاری‌های همسرش را با دست‌های خودش به خانه آورده است.»

*دلربایی واقعی این است

امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «بهترینِ زنان، زنی است که برای شوهرش خوشبو باشد.» زنی که برای همسرش خودش را آرایش و زیبا می‌کند. اما در هر چیزی توجه به افراط و تفریط مهم است و خانمی که همه کار‌ها را رها کرده و فقط به پوشش و آرایش و عشوه و ناز کردن پرداخته این خانم دلربا نیست، بلکه نوعی تنبلی و فرار از مسئولیت است. خانمی دلربایی دارد که مدیریت زندگی و اهمیت دادن به ظاهر را با هم انجام دهد.

*همسرتان آدم آهنی نیست

جمله‌ای که باید همواره ورد زبان‌تان باشد، تشکر از همسر است. وقتی همسرتان کار‌های مردانه‌اش را انجام می‌دهد، پیش خودتان نگویید به وظیفه‌اش عمل کرده و نیازی به تشکر نیست. فکر نکنید مردتان به خاطر دست‌های قوی و توانایی‌های مردانه‌اش نیازی به شنیدن تشکر ندارد. در ازای هر قدمی که برای شما و زندگی مشترک‌تان برمی‌دارد، از او تشکر کنید. به او نشان دهید که متوجه هستید برای شما چه کار‌هایی انجام می‌دهد. 

رستگارمقدم می‌گوید: «جملات ساده‌ای مانند «ممنون که مرا صبح‌ها تا ایستگاه اتوبوس می‌رسانی» و «متشکرم که با تمام خستگی‌ات، خرید‌های خانه را انجام می‌دهی»، برای او بسیار انرژی بخش خواهد بود. یا مثلا همسرتان با کلی خستگی از کار و فعالیت روزانه به خانه می‌رسد خانم محترم و با درایت؛ توقع نداشته باشید که همسرتان همه خستگی‌هایش را پشت در بگذارد. همسرتان آدم آهنی نیست، خانه‌ای که شما بانوی آن هستید، بهترین مکان به آرامش رسیدن است، اجازه بدید کمی تجدید قوا کند بعد می‌توانید مسائل و مشکلات خودتان را آن هم با سیاست‌های خاصی برایش مطرح کنید.»

*مامان بازی ممنوع!

برخی از خانم‌ها مثل بچه‌ها دائما به مرد هرچیزی را گوشزد می‌کنند و مدام مثل یک مادر به همسرش «بُکن و نکن» می‌کند. مثلا زنگ می‌زند به همسرش، به او می‌گوید: «دخترمان داره تعطیل میشه، دم در مدرسه‌اش منتظرش نگذاری‌ها، یا خانوم رفته مسافرت زنگ میزنه به مرد میگه ۹ شب یادت نره اشغال را دم در بزاری ها. یا به او می‌گوید یادت باشه بری حموم یا یادت باشه فلان کار را بکنی و…دقیقا مثل بچه‌ها. درحالی که یک خانم با سیاست در رفتارهایش رعایت می‌کند که مادرِ شوهرش نباشد.

*سرزنش و سرکوفت؛ آفت زندگی

یکی از رفتار‌های مخربی که اثرات زیان‌آور و جبران‌ناپذیری بر روابط بین همسران جوان به خصوص در دوران عقد دارد، سرزنش و تحقیر و خرد کردن شخصیت یکدیگر است: «صد بار گفتم این کار رو نکن، گوش نکردی حالا بکش، تو همینی دیگه، می‌دونستم این جوری میشه، بفرما اینم نتیجه هنر جناب‌عالی.» 

کارشناس ارشد فقه و مبانی حقوق می‌گوید: «اگر همه ما می‌توانستیم گاهی خود را به جای طرف مقابل‌مان بگذاریم، شاید خیلی از مشکلات و مسائل لاینحل زندگی هرگز اتفاق نمی‌افتاد. سرزنش و سرکوفت زدن به یکدیگر یکی از بزرگ‌ترین آفت‌های زندگی زناشویی به شمار می‌رود.»

*این ۵ ویژگی از شما بهترین می‌سازد

از منظر امام رضا علیه السلام بهترین زن، پنج ویژگی دارد: «آسان‌گیر؛ نرم‌خو؛ موافق و همراه؛ هر وقت شوهرش خشمگین شود، خوابش نبرَد تا وقتی که شوهر از او رضایت پیدا کند؛ هر موقع شوهرش بیرون برود، از خانه و خانواده‌اش در نبود او مراقبت کند. اینطور زنی، یکی از مأموران خداست و مأمور خدا ناامید نمی‌شود…» 

در این گزارش چند نکته درگوشی برای خانم‌های خانه آوردیم تا هرچند ناچیز در بهتر شدن زندگی کمکی کرده باشیم؛ این قبیل گزارش‌های همسرانه را در ادامه بیشتر برایتان روایت می‌کنیم.

منبع: فارس

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • برای نخستین‌بار؛ انتشار دست‌نوشته‌ رهبر انقلاب در دفتر کتابخانه وزیری+عکس
  • برای نخستین‌بار؛ انتشار دست‌نوشته‌ رهبر انقلاب در دفتر کتابخانه وزیری | تصاویر
  • قدیمی ترین متن مبارزاتی امام خمینی و انتشار دست‌نوشته‌ رهبری در دفتر کتابخانه وزیری برای نخستین بار + عکس
  • ۴۰ عنوان کتاب جدید از منشورات رهبر انقلاب در نمایشگاه کتاب
  • ۴۰ عنوان کتاب جدید از منشورات رهبر معظم انقلاب در نمایشگاه کتاب
  • «درآمدی بر علوم انسانی اسلامی در اندیشه رهبر انقلاب» منتشر می‌شود
  • مظلومیت حقوق بشر نزد افکار عمومی جهان مشخص شد
  • اعتراضات دانشجویان آمریکا و اروپا نشانه شکاف عمیق درون کشور‌های غربی است
  • آیت الله نورمفیدی: اعتراضات دانشجویان آمریکا و اروپا نشانه شکاف عمیق درون کشور‌های غربی است
  • کوه‌ها هم ترک برمی‌دارند!