چند درصد دانشجویان و دانش آموزان معتاد هستند؟
تاریخ انتشار: ۱ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۶۹۷۶۸۸
ایران اکونومیست - به گزارش ایران اکونومیست، وقتی سخن از اعتیاد به مواد مخدر به عنوان خانمانسوزترین بلای ممکن میشود، خواهناخواه تصوری از انسانهای ژولیده و بیسواد در ذهن متبادر میشود، اما جای بس نگرانی و تاسف است که امروزه درصد بالایی از معتادان را افراد تحصیلکرده تشکیل میدهند؛
افرادی که وقتی ظاهرشان را میبینی در ذهنت هم نمیگنجد که معتاد باشند، ولی هر روز مبلغ هنگفتی را صرف دود و دم یا از نوع با کلاسش قرصهای رنگ و وارنگ میکنند تا ساعتی را در هپروت بگذرانند!
مشاور دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر گفته است: «۲۰ درصد معتادان تحصیلات عالیه دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بر این اساس ۶ درصد معتادان بیسواد، ۸ درصد تحصیلات ابتدایی، ۱۲ درصد متوسطه اول، ۳۸ درصد متوسطه دوم تا دیپلم و بیش از ۳۷ درصد تحصیلات دانشگاهی دارند.»
باید به این نکته نیز اذعان کرد که در کنار مواد مخدر سنتی و مواد مخدر صنعتی و انواع روانگردانها که امروز طیف وسیعی از معتادان را به خود مشغول کرده است، سیگار هم به لحاظ آسیبهای اجتماعی و اقتصادی بیشماری که به مصرفکننده میزند از مصادیق بیبدیل اعتیاد به شمار میرود. بررسیها حاکی از آن است که استعمال سیگار در میان قشر تحصیلکرده به مراتب بیشتر است.
محمدرضا مسجدی، دبیرکل جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات کشور گفته است: «۲۵ تا ۲۷ درصد مردان بالای ۱۵ تا ۱۶ سال و ۳.۵ تا ۴ درصد زنان در کشور سیگار میکشند. در مجموع حدود ۱۵ درصد کل جمعیت کشور؛ یعنی ۱۰ میلیون نفر سیگار میکشند.
بر اساس این استناد اگر آمار معتادان سیگاری را به آمار معتادان تحصیلکرده بیفزاییم باید بگوییم ۴۰ درصد معتادان کشور را قشر تحصیلکرده تشکیل میدهند. به گفته دکتر ابهری، «۴۵ درصد معتادان افراد تحصیلکرده هستند که حدود ۲۱ درصد آنها دارای مدرک لیسانس و بالاتر و حدود ۲۶ درصد نیز دیپلم و بالاتر هستند.
چالش اعتیاد در دنیای تحصیلکردهها
اعتیاد از دیرباز به عنوان غده چرکینی از معضلات و آسیبهای اجتماعی- که خود منشا بسیاری از معضلات خانمانبرانداز دیگر است- مطرح بوده و هست. چنانچه به گفته موسویچلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران «عامل ۵۵ درصد طلاقها اعتیاد است.
، اما ورود این معضل اجتماعی به دنیای تحصیلکردهها چالشی تازه و آسیبزاتر در جامعه به دنبال خواهد داشت؛ چراکه این معضل در میان عوام و افراد بیسواد به دلیل عدمآگاهی از تبعات آن، امری قابل هضم است، اما گرایش تحصیلکردهها به عنوان افراد آگاه -که نگاه جامعه و انتظارات از آنها متفاوت است- اصلا قابلدرک نیست. افرادی که در قامت افراد موفق اکثرا عنوان الگو و نمونههای جامعه را دارند.
مصرف موادمخدر و روانگردانها در میان این قشر علاوهبر جنبه فردی و معضلاتی که گریبان خود، خانواده و اطرافیانشان را میگیرد، جنبه عمومی را هم تا حدود زیادی تحتتاثیر قرار میدهد و میتوان به جرات گفت که عاملی تشویقی برای تمایل به مصرف آن خواهد شد.
به بیانی دیگر تحصیلکردهها از جهت مرجعیت و منزلت اجتماعی در جامعه میتوانند ابتلا به معضلات اجتماعی را در جامعه تکثیر کنند. همچنان که یک دانشجو یا فردی تحصیلکرده میتواند مبلغ کتابخوانی در خانواده باشد و دیگران را به خواندن تشویق کند، یک دانشجو یا تحصیلکرده معتاد هم میتواند اعضای خانواده را به دام مواد مخدر بکشاند.
ظهور الگوهای غلط
مطابق با اظهارنظر مجید ابهری، آسیبشناس و متخصص علوم رفتاری امروزه با معتادانی مواجه هستیم که دارای مشاغل قابلتوجه اجتماعی بوده و تحصیلکرده هستند. وی عنوان میکند: «ظهور چنین معتادانی در جامعه، قبح و زشتی اعتیاد را از بین میبرد؛ چراکه تحصیلکردهها و افرادی که درجه بالای اجتماعی دارند، الگوی جوانان و نوجوانان محسوب میشوند و در نتیجه آنها با مشاهده یک فرد شاغل و تحصیلکرده معتاد، اعتیاد را عملی درست قلمداد کرده و از او تبعیت میکنند.» وی ایجاد الگوهای رفتاری نامناسب و غلط را از اصلیترین عوارض اعتیاد معتادان تحصیلکرده در جامعه عنوان میکند.
فقدان آموزش و تبلیغات مافیای مواد
این روزها اعتیاد و آسیبهای ناشی از آن، آنقدر در اعماق جامعه فرو رفته است که دیگر مانند ۲۰ سال پیش نمیتوان به راحتی معتادان را شناسایی یا راههای دستیابیشان به مواد را محدود کرد؛ چراکه معتادان امروز باکلاس شدهاند و همین مساله، کار کنترل، پیشگیری و درمان این بیماری بدخیم اجتماعی را سختتر کرده است. با این حال آنچه مسلم است اینکه علت افزایش گرایش افراد تحصیلکرده به اعتیاد، فقدان آموزش مهارتهای زندگی برای این افراد در دوران تحصیل در دبیرستان و دانشگاه است.
در کنار آن تبلیغات گسترده مافیای مواد مخدر که «مواد روانگردان اعتیاد نمیآورد!» و عدم آگاهی باعث تولد معتادان تحصیلکرده در جامعه شده است. ترامادول یکی از همین روانگردانهاست که مصرف آن به ویژه در ایام امتحانات در میان دانشجویان به تصور کاهش اضطراب افزایش مییابد. آنها هیچگاه به ذهنشان هم نمیرسد که تنها چند بار مصرف چنین قرصهایی به راحتی آنها را در دام اعتیاد میاندازد؛ دامی که خلاصی از آن بسیار مشکلتر از آن چیزی است که گفته میشود.
از اختلالات روانی تا گسترش جرم و جنایت
با این حال اعتیاد عنوان مادر آسیبهای اجتماعی را در میان کارشناسان و آسیب شناسان اجتماعی دارد. هر چند ریشه پیدایش آن خود جای بحث و بررسی دارد، اما باید گفت: اعتیاد منشا بسیاری از معضلهایی است که گاه بنیان خانواده و گاه بنیان جامعهای را به خطر میاندازد.
اعتیاد، عوارض و معضلهای فردی و اجتماعی بسیاری به دنبال دارد که میتوان از بر هم خوردن تعادل روانی، عدم توجه به اصول و مقررات جامعه، ضعف اراده، ایجاد احساسات خصومتزا، بیقراری، عصیانگری، اضطراب دائم و احساس بیکفایتی و تنهایی، اختلال در خواب، بروز انواع بیماریها و اختلالات روانی به عنوان معضلهای فردی آن نام برد.
نابسامانی خانوادگی، محدود شدن روابط خانوادگی، عدمتربیت صحیح فرزندان، خشونت در خانواده، افت سطح فرهنگ اجتماعی و اقتصادی خانواده، گسترش طلاق و کاهش آمار ازدواج، عدماحساس مسئولیت نسبت به خانواده و جامعه، سطحی و تصنعی شدن روابط اجتماعی و دوری از پیوندهای مستحکم عاطفی، گسترش جرم و جنایت، نشر بیماریهای واگیردار و خطرناک مثل ایدز و هپاتیت، محروم شدن نسل آینده از تربیت صحیح و ایجاد مشاغل کاذب هم از آسیبهای اجتماعی اعتیاد است. در کنار این معضلها اعتیاد هزینههای اقتصادی بسیاری نیز بر جامعه تحمیل میکند.
حال چه باید کرد؟ حال دانشجویان امروز و دیروزمان خوب نیست و باید گفت: جای خالی آموزشها و فقدان مهارتهای زندگی دام اعتیاد را هر روز گستردهتر میکند و در این میان این آسیبهای اجتماعی نهان در پوسته اعتیاد است که جامعه را بیش از هر چیزی آزرده و آمار طلاق و بزهکاری را در میان این قشر میافزاید.
سالهاست که آسیبشناسان معضلها و گرفتاریهای اعتیاد را در اشکال و گونههای مختلف معرفی کردهاند و نسبت به افزایش آنها در جامعه هشدار دادهاند؛ بنابراین امروز دیگر جای حرف و سخن نیست و باید در وهله اول به دنبال آگاه کردن جامعه نسبت به این خطر بیخگوش بود و با معرفی موادمخدر و روانگردانها جوانان را از خطرات آن در امان داشت. این مهم میسر نمیشود مگر با همکاری سازمانهای دولتی، مردمنهاد، آحاد جامعه و مسئولان.
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: دانشجویان دانش آموزان معتاد ایران اکونومیست
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۶۹۷۶۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مدرسه باید واقعیت جامعه باشد/ ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار معلم مخالف مدرک دانشگاهی خود آموزش میدهند
در برنامه بالاتر موضوع تنوع مدارس مورد بحث و گفتگو قرار گرفت و نظرات مختلف بررسی شد. معاون سابق آموزش و پرورش به عنوان مخالف تنوع مدارس و رئیس سابق سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان به عنوان موافق تنوع مدارس با یکدیگر به گفت و گو پرداختند.
ابراهیم سحرخیز، معاون سابق آموزش و پرورش گفت: تنوع مدارس به شرطی که باعث عدالت آموزشی شود مشکلی ندارد.
وی افزود: اگر مدارس نمونه دولتی در روستاهایی که نیروی انسان قوی ندارد و نسبت به شهر امکانات کافی ندارد ایجاد شود و باعث عدالت آموزشی میان دانش آموزان شهری و روستایی شود مشکلی ندارد.
او ادامه داد: به طور کلی ما ۲ نوع مدرسه پول بگیر و رایگان داریم .
وی با بیان این که حدود ۱/۱۲ درصد دانشآموزان در مدارس تیزهوشان تحصیل میکنند؛ اظهار کرد: ما دانشآموزانی داریم که ممکن است در رشتههای نظری تیزهوش نباشند اما در ورزش یا رشتههای هنری تیزهوش باشد آیا دانش آموزان روستاها و عشایر نیز وارد مدارس تیزهوشان میشوند.
او ادامه داد: مدرسه باید واقعیت جامعه باشد. متاسفانه مدارس دولتی نماد فقر است. مدارس ما در حال حاضر ۲ قطبی هستند و طبقاتی شده اند. براساس یک گزارش در سال ۱۳۹۲ توسعه مدارس سمپاد و نمونه دولتی مانع توسعه مدارس غیردولتی است. بر اساس یک آمار حدود ۵۰۰ هزار تا ۷۰۰ هزار معلم مخالف مدرک دانشگاهی خود به دانش آموزان آموزش میدهند و به بیان دیگر که این معلمان غیرمتخصص هستند.
سحرخیز تصریح کرد: مدارسی همچون هیت امنا، غیردولتی یک ماه قبل از شروع مدارس نیرو انسانی خود را گرفته است اما در مدارس دولتی تراکم جمعیت (کلاس ۴۰ نفره) نیروی غیرمتخصص است و معلم ها ناراضی هستند.
وی افزود: به شرطی که تمام مدارس در سراسر ایران درس را آموزش بدهند و عدالت آموزشی ایجاد شود تنوع بد نیست.
فاطمه مهاجرانی، رئیس سابق سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان هم گفت: مدارس سمپاد مدرسه تخصصی با نیازهای ویژه است ما باید مدارس را به جای خود برگردانیم البته ما کمبودهایی داریم که باید رفع شود اما حذف مدارس کار درستی نیست.
وی افزود: امیدواریم ما به جای دانشمند اندیشمند تربیت کرده و درک را به آنها آموزش دهیم. بر اساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش باید دست مدیران را آزادتر بگذاریم اما متاسفانه این اتفاق نمیافتد.
او ادامه داد: ما باید تمام معلمان را توانمندسازی کرده تا آنها بتوانند نیروی متخصص تحویل جامعه بدهند.
باشگاه خبرنگاران جوان علمی پزشکی آموزش و پرورش