((نواصول گرایی)) نسخه ای شفا بخش برای تن رنجور سیاست ورزی اصول گرایان
تاریخ انتشار: ۱ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۶۹۸۱۹۸
به گزارش پارس نیوز،
محسن پیرهادی دبیرکل «جمعیت پیشرفت و عدالت اسلامی» و عضو سابق شورای شهر تهران طی یادداشتی لزوم بازنگری در سیاستورزی در اردوگاه اصولگرایان را مورد اشاره قرار داده و به الزامات «نواصولگرایی» پرداخته است. متن این یادداشت را پیش رو دارید.
عدم توفیق اصولگرایان در کارزارهای سیاسی و به خصوص انتخاباتی اخیر، از لزوم بهبود عملکرد و ورود جدّی به اصلاح مختصات سیاستورزی در اردوگاه این جریان سیاسی حکایت میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نکته حائز اهمیت اینکه هر جریان سیاسی ناظر به شاخصههای اجتماعی و فرهنگی جامعه و نیازهای روز مردم، نیازمند تغییر در اتخاذ شیوههای تاکتیکی برای نیل به هدف و اهداف از پیش تعیین شده دارد و روشن است که جریان اصولگرایی نیز از این قاعده مستثنا نیست. در این میان ماهیت نواصولگرایی نسخهای ست شفابخش که برای تن رنجور سیاست ورزی اصولگرایی تجویزهای درمانگرانهای به ارمغان آورده و عملیاتی کردن آن، به شکل عینی، مکانیسم رفتاری اصولگرایان را در شاخصه اثربخشی با تحول جدّی روبهرو خواهد کرد.
لزوم بازنگری در کنشگری سیاسی و تعامل مثبت با جوانان و آحاد مردم به عنوان یکی از پایههای اصلی در مانیفست سیاست ورزی اصولگرایان در ساحت اندیشه اصولگرایی به حساب میآید که یکی از بنیانهای اصلی نواصولگرایی است. از سوی دیگر، برای حرکت به سوی افقهای روشن در سپهر سیاست کشور، تلفیق اندیشه تکنوکراتی ناظر به پیشگیری از هرز رفتن ظرفیتها و افزایش راندمان و بهرهوری در حوزههای مختلف با مقوله انقلابیگری که تار و پود اصلی جریان اصولگرایی محسوب میشود، راهگشاست.
به باور همه صاحبنظران، جریان اصولگرایی باید برای جهشی بزرگتر و اعتبار بخشی افزونتر در بین مردم لاجرم میبایست به فضای اجتماعی نزدیکتر شود و با کنار گذاشتن تشتت و چنددستگی و احیای دوباره ظرفیتهای گفتمانی، مسیر انقلابی و ارزشمند خود را بهتر از گذشته طی کند.
نکته واجب و ضروری برای احیای اعتبار و کاریزمای جریان اصولگرایی، تعیین دقیق راهبردهایی است که از دل بازخوانی مشی و هویت جریان اصولگرایی استخراج میگردد؛ جریانی که مدت مدیدی است خود را از وجود تئوریسین متبحر بینیاز میداند و در انداختن طرحی برای خروج از روزمرگیها را بر نمیتابد.
آنچه بدیهی است اینکه برای جلب آرای مردمی در کارزارهای انتخاباتی میبایست برنامه بلندمدت و دقیقی در دستور کار قرار گیرد تا ناچار به اقدامات ضربتی در بازههای زمانی نزدیک به انتخابات نباشیم که البته این مهم نیازمند تشریک مساعی و همافزایی تأثیرگذار در بین تمامی طیفها و گروههای منتسب به جریان اصولگرایی است.
اصولگرایان باید حرف یکدیگر را بشنوند و خود را به «پیشکسوت- تازه وارد» تقسیمبندی نکنند. از دگر سو، برای حیات شاداب و با نشاط میبایست پنجرههای ورود نخبگان سیاسی قائل به مشی اصولگرایی برای کنشگری مثبت و تأثیرگذار گشوده شود تا شاهد بهبود گردش نخبگان در کالبد جریان اصولگرایی باشیم. تحقق این مهم، زمینهساز بهبود عملکرد انداموارههای اصولگرایی در تمامی بخشها خواهد شد و بستر را برای جلب اعتماد افکار عمومی مهیا خواهد کرد.
آنچه مسلم است اینکه تداوم اصولگرایی به سبک و سیاق گذشته چاره کار نیست، تغییر به سود مردم به رکن اصلی در تداوم حیات اصولگرایی مبدل شده و در این میان، توجه ویژه به نقدها، آراء و اندیشههایی که از سوی دلسوزان و نخبگان ارائه میشود میبایست در دستور کار قرار گیرد.
همانگونه که در قانون مسئله اقتضائات زمان مورد اشاره قرار گرفته، باید جریان اصولگرایی هم با حفظ هویت و اصول خویش، هوای تازه را به اردوگاه خویش بازگرداند که این امر ناظر به اصول هویتی و شاخصههای مبتنی بر مشی اصیل انقلاب اسلامی و آرمانهای امام راحل و مقام معظّم رهبری تحقق پیدا خواهد کرد.
واقعیت در تغییر نهفته است و باید این مسئله را نیز در نظر داشت که یک جریان سیاسی زمانی میتواند انسجام و وحدت رویه خویش را حفظ کند که به اصل تغییر و تحوّل وفادار باشد و بداند همه جریانها نیازمند تغییر و نو شدن هستند.
منبع: پارس نیوز
کلیدواژه: پیرهادی شورای شهر تهران اصولگرایان انتخابات مجلس اجتماعی و فرهنگی انتخابات نخبگان قانون انقلاب اسلامی امام راحل شورای شهر سیاست پارس پارس نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۶۹۸۱۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تحلیلگر صهیونیست: اسرائیل در آستانه شکست کامل و نابودی است
پژوهشگر و تحلیلگر ارشد صهیونیست هشدار داد که عملکرد جنایتآمیز و فاجعهبار اما ناکام دولت نتانیاهو در غزه، اسرائیل را تا مرز شکست کامل و نابودی پیش برده است.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: یوال نوح هراری در یادداشتی نوشت: در روزهای آینده اسرائیل باید تصمیمات سیاسی تاریخی اتخاذ کند. متأسفانه نتانیاهو و شرکای سیاسی او بارها ثابت کردهاند که برای اتخاذ چنین تصمیماتی مناسب نیستند. سیاستهایی که آنها دنبال کردند، اسرائیل را به مرز نابودی رساند. به جای عجله در جنگ جدید با ایران، ابتدا باید از شکستهای اسرائیل در شش ماه گذشته درس بگیریم.
جنگ وسیلهای برای دستیابی به اهداف سیاسی است و یک معیار کلیدی برای سنجش جنگ وجود دارد: آیا اهداف سیاسی محقق شد؟ دولت نتانیاهو نتوانسته حماس را خلع سلاح کند. بدتر از آن، این یک فاجعه انسانی بر ۲.۳ میلیون فلسطینی در نوار غزه وارد کرد و در نتیجه پایههای اخلاقی و ژئوپلیتیکی موجودیت اسرائیل را تضعیف کرد. فاجعه انسانی در غزه و وخامت اوضاع در کرانه باختری، هرجومرج منطقهای را شعلهور میکند، اتحاد ما با دموکراسیهای غربی را تضعیف میکند و همکاری برخی کشورهای عرب با ما را سختتر میکند. اگر رفتار خود را در قبال فلسطینیها تغییر ندهیم، غرور و انتقامجویی ما یک بلای تاریخی را بر سر ما خواهد آورد.
پس از شش ماه جنگ، بسیاری از گروگانها هنوز در اسارت هستند و حماس همچنان روی پای خود است. جایگاه بینالمللی اسرائیل نیز ویران شده و حتی توسط بسیاری از دوستان سابق خود منفور و طرد شدهایم. اگر جنگی همهجانبه با ایران و نیروهای نیابتی آن آغاز شود، اسرائیل تا چه حد میتواند روی ایالاتمتحده، غرب و کشورهای میانهرو عرب حساب کند که خود را برای ما به خطر بیندازند و کمکهای نظامی و دیپلماتیک حیاتی به ما ارائه کنند؟ حتی اگر از چنین جنگی جلوگیری شود، اسرائیل تا کی میتواند به عنوان یک کشور منفور زنده بماند؟
دولت نتانیاهو نتوانست از پیروزیها در میدان نبرد برای دستیابی به توافق بر سر آزادی همه گروگانها و پیشبرد نظم سیاسی جایگزین در غزه استفاده کند. در عوض، تصمیم گرفت آگاهانه یک فاجعه انسانی را به غزه وارد کند، یک فاجعه سیاسی غیرضروری را به اسرائیل وارد کرد. متحدان ما یکی یکی از آنچه در غزه میگذرد وحشتزده شدهاند و خواستار آتشبس فوری و حتی تحریم تسلیحاتی اسرائیل هستند. کشورهای عربی میانهرو که منافعشان با منافع ما همخوانی دارد و از ایران، حزبالله و حماس میترسند، همکاری با ما را در حالی که غزه را ویران میکنیم، مشکل یافتند. دولت نتانیاهو توانسته است حتی روابط ما با ایالاتمتحده را از مسیر خود خارج کند، گویی ما منبع جایگزینی برای تسلیحات و حمایت دیپلماتیک داریم. نسلهای جوان در ایالاتمتحده و در سراسر جهان اکنون اسرائیل را نژادپرست و خشن میدانند که میلیونها نفر را از خانههایشان اخراج میکند، کل جمعیت را گرسنگی میدهد و هزاران غیرنظامی را بدون دلیلی بهتر از انتقام میکشد. سیاست ویرانگر دولت نتانیاهو، اسرائیل را در خطر وجودی قرار داده است.
شکست دولت نتانیاهو در طول جنگ تصادفی نیست. این میوه تلخ چندین سال سیاستهای فاجعهبار است. نتانیاهو همچنان به اسرائیل وعده «پیروزی کامل» میدهد، اما حقیقت این است که ما یک قدم با شکست کامل فاصله داریم. این توهم خطرناکی است که باور کنیم یک پیروزی دیگر، در رفح، باعث فروپاشی حماس، آزادی همه گروگانها و تسلیم شدن دشمنان متعدد اسرائیل میشود. هر روز جنگ اضافی فقط در خدمت اهداف حماس و ایران است و انزوای بینالمللی اسرائیل را تشدید خواهد کرد.
دولت نتانیاهو شکست خورده و باید مسئولیت آن را بپذیرد. این دولت است که دستورکار فاجعهباری را اتخاذ کرد و سیاست انتقامجویی و خودکشی را در پیش گرفت. وای بر ما اگر اینها اجازه داشته باشند که مهمترین تصمیمات استراتژیک و سیاسی در تاریخ اسرائیل را بگیرند. دولت به جایی رسیده است که باید شکست را بپذیرد و استعفا دهد. اگر سیاست خود را در قبال فلسطینیها تغییر ندهیم، تنها با ایران روبهرو میشویم و عاقبت ما مانند سامسون خواهد بود که با خشم ناتوان، خانه را بر سر همه فرو ریخت.