مصائب شیرین یک طلبه حامیحیوانات
تاریخ انتشار: ۱ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۷۰۱۵۶۸
صفحه اینستاگرامش، پر است از آدمهای نیازمند،یکی کلیه لازم است و دیگری پول دوا و درمانش را ندارد. دختر بچهای از درد دیالیز میگوید و پیرزن کرمانی از زیرزمینی پر از موش که محل زندگیاش است. ۰۱ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۴:۳۹ رسانه ها خواندنی نظرات
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، در کنار اینها عکس و ویدئوهایی هم هست که نشان میدهد، آدمیزاد گاهی چقدر بیرحم میشود که به جان حیوانات میافتد و آزارشان میدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گاهی اتفاقاتی در زندگی ما رخ میدهد که دیگران باعث و بانیاش هستند شاید خودمان متوجه نشویم اما در انها خیریتی است، شما اینجور تجربهای داشتهاید؟
وقتی در مسیر خدمتگزاری قدم میگذاری، ابتدا تنهایی، گاهی با تمام وجود دوست داری به دیگران کمک کنی اما توانش را نداری در این مواقع است که باید ایمانت را حفظ کنی و در مسیر بمانی.چند روزی بود برای درمان یک بیمار به هر دری میزدم به بنبست میخوردم، دیروز کلافه شده بودم اما امروز آقایی که اهل تسنن هم هست با من تماس گرفت و هزینه درمان را تقبل کرد.شاید گاهی جانمان به لب برسد اما جام آسایش هم به لب ما خواهد رسید !
در مسیر قرار گرفتن یعنی برنامهریزی و هدفگذاری برای یک کار؟
قرآن میفرماید: هر کسی به اندازه وسع خودش به دیگران کمک کند.شاید یک نفر با مال خود این کار را بکند و دیگری با جانش و کس دیگر با آبرویش. مهمتر و سختتر از همه گذشتن از آبروست!
منظورتان از آبرو، اعتباری است که آدمها در زندگی کسب میکنند یا آبرو به معنای عام است؟
آبرو با اعتبار فرق دارد.گاهی آدمی برای کار خیری از اعتبار و کوپن خود خرج میکند. اما گاهی باید از آبرو به معنای عرف گذشت.یکبار برای نجات یک اعدامی به خانه مقتول رفتم اما انها با مشت و لگد مرا بیرون انداختند.بار دیگر به خانه آنها رفتم و در زدم و گفتم اینبار آمدهام تا با بچههای مقتول بازی کنم و سر آنها را گرم کنم ! راهم دادند؛ چهار دست و پا راه رفتم، بچهها را روی کولم نشاندم، برایشان صداهای خندهدار در میآوردم و... وقتی خانواده مقتول دیدند یک طلبه با لباس روحانیت همه کار کرد تا بچهها را بخنداند، از حکم اعدام چشم پوشیدند و به این که قاتل در زندان بماند، رضایت دادند.آبرویم را به میان گذاشتم تا فردی را نجات دهم.وقتی بار اول با مشت و لگد بیرونم کردند در همه محله بیآبرو شدم اما ناامید نشدم
این فعالیتهای اجتماعی را برای اینکه حال خودتان را خوب کنید، شروع کردید؟
من برای رفتن به بهشت کارهای خیر انجام نمیدهم.باید وظیفه انسانیات را انجام بدهی و فقط رضای خدا مد نظرت باشد.به حال خوب خودم فکر نمیکنم، هدفم این است که حال دیگران را خوب کنم!
در جامعه مذهبی ما چشم مردم به روحانیون است که چگونه رفتار میکنند، آیا روحانیونی که بهاصطلاح با مردم قاطی میشوند و به کارهای روزمره آنها رسیدگی میکنند، نسبت به قدیمترها کمتر شده که عملکرد روحانیونی مثل شما خیلی بهچشم میآید؟
الان هم کم نیستند ! خیلی از روحانیون هستند که کارهایشان را مخفیانه و بهدور از چشم رسانهها انجام می دهند.مثلا همین دیشب 20 نفر از دوستان روحانیام به زابل رفتند تا در مناطق محروم لولهکشی آب انجام دهند و سرویس بهداشتی بسازند.اما به هر حال مثل همه اقشار دیگر، گروهی از روحانیون هستند که متاسفانه خودشان را از مردم جدا میداننددر حالیکه در سیره نبوی آمده که مثلا پیامبر (ص) منتظر نمیماند تا کسی به ایشان سلام دهد بلکه همیشه خودشان سلام میدادند.روحانیون باید پیامبر اسلام (ص) را الگوی خود قرار دهند و نباید ادای عالمان را دربیاورند و دور از مردم زندگی کنند.
اگر فعالیتهای خیرخواهانه رسانهای شود بهتر است، چون هم فرهنگسازی میشود و هم چهره واقعی روحانیون به مردم شناسانده میشود؟
یکبار برای اینکه بفهمم مردم نسبت به روحانیون چه نظری دارند، 200 شاخه گل خریدم و به شمال شهر تهران رفتم، سر چهارراه ایستادم ، جلوی ماشینها را میگرفتم و به سرنشینانش میگفتم این شاخه گل برای شفای یک بیمار است، برای شفایش دعا کنید.فقط پنج نفر گل را از من قبول نکردند.معتقدم باید خوب عمل کنیم تا جامعه به ما اعتماد کند.
حامی حیوانات هم هستید، این رفتار شما هم به نوعی ساختارشکنی است....
همینجا تاکید میکنم، من طلبه که حامی حیوانات هم هستم، معتقدم به هیچ جنبندهای که آفریده خداست، نباید ظلم شود.
برای رضای خدا در شمال کشور نقاهتگاهی برای حمایت از حیوانات آسیبدیده راهاندازی کردهایم که الان از حدود 40 سگ و یک عقاب نگهداری میکنیم که بعد از پایان درمان در طبیعت رها خواهند شد.
هر حیوان آسیبدیدهای که به این نقاهتگاه آورده شود را میپذیریم.برخی حمایت از حیوانات را جور دیگری تلقی کرده و برچسبهای بیرحمانهای به من زدند؛ مثلا گفتند، سگبازی میکنم و وارد کننده سگ هستم و همزیستی با حیوان را ترویج میکنم !
اما هیچکدام از اینها نیست.من طلبهای هستم که تلاش میکنم طبق اخلاق نبوی زندگی کرده و تا جایی که میتوانم به همه مخلوقات خدا از انسان گرفته تا حیوان و گیاه کمک کنم.
منبع:جام جم
انتهای پیام/
بازگشت به صفحه رسانهها
R41383/P41383/S9,1299/CT12منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۷۰۱۵۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علت پرحرفی کودکان؛ چطور رفتار کنیم؟
کودکان با صحبتکردن بیوقفه میزان صبر و مقاومت والدین را میآزمایند. هر مرحله از رشد کودک چالشهای خاص خودش را دارد. در مرحلهای که کودک یاد میگیرد با کلمات مختلف جملات معنادار بسازد، کمکم مقدار صحبتکردن او بیشتر میشود. صحبتکردن و سؤال پرسیدن روشهاییاند که کودک برای آشنایی بیشتر با محیط استفاده میکند و دنیای اطرافش را بیشتر میشناسد.
به گزارش چطور، گرچه گاهی این صحبتکردن بیوقفه کودک بسیار آزاردهنده است و ممکن است بخواهید با جستوجوی راههای ساکتکردن کودک با عنوان «چکار کنیم بچه کمتر حرف بزنه؟» بهدنبال یافتن راهحل باشید، لازم است بدانید که این اوضاع موقتی است. با بزرگترشدن کودک و افزایش درکش از محیط کمکم صحبتکردن او کمتر خواهد شد. صبور باشید و بدون عصبانیت کودکتان را با دنیای اطرافش آشنا کنید.
علت پرحرفی کودکان چیست؟ ۱. اختلال کمتوجهی بیشفعالی (ADHD)گاهی علت روانشناسی پرحرفی کودک ابتلا به برخی اختلالات رفتاری است. معمولا کودکانی که دچار اضطراب، اختلال کمتوجهی بیشفعالی و سایر اختلالات رفتاری هستند، تمایل بیشتری به صحبتکردن دارند. در صورتی پرحرفی کودکان نشانه تکانشگری و ابتلا به اختلال کمتوجهی بیشفعالی است که کودک صرفنظر از محیط و اطرافیان، بیوقفه حرف بزند و مدام صحبت دیگران را قطع کند.
۲. اضطراباگر کودک حین صحبتکردن بیوقفه استرس دارد، علت پرحرفی اضطراب درونی اوست. گرچه اضطراب کودک معمولا با رفتارهایی مانند خجالتکشیدن یا گوشهگیری همراه است، گاهی کودکان خردسال اضطرابشان را با پرحرفی نشان میدهند.
۳. هوش زیادصحبتکردن بیش از حد کودک همیشه حاکی از ابتلا به اختلالات رفتاری مختلف نیست و گاهی ممکن است نشانهای از توانایی کلامی فوقالعاده او باشد که در کودکان تیزهوش رایج است. یافتن راههای دیگری برای ابراز وجود کودک و ارتباط با دیگران ممکن است وابستگی کودک به صحبتکردن با شما را تا حد زیادی کاهش دهد.
۴. اوتیسماگر صحبتکردن بیوقفه کودک با سایر مشکلات اجتماعی مانند ارتباط چشمی ضعیف، پافشاری زیاد روی یک موضوع یا مشکل در برقراری ارتباط متقابل همراه است، ممکن است نشانهای از طیف اوتیسم باشد. اگر نگران صحبتکردن بیش از حد کودکتان هستید، بهتر است در این باره با متخصص کودکان مشورت کنید.
راهکارهای مقابله با پرحرفی کودکانعلت پرحرفی کودکان هرچه باشد، گاهی والدین واقعا از اینهمه سؤال و جواب خسته میشوند. اگر اکنون در این وضعیت هستید و هرلحظه وسوسه میشوید که به کودک بگویید «ساکت باش دیگه»، باید بدانید که این راهکار مؤثری نیست؛ ممکن است در لحظه کودک ساکت شود، اما تأثیر مثبت و ماندگاری روی او ندارد.
۱. تعیین کنید چه صحبتهایی نیاز به پاسخ دارندهمه حرفهای کودک خطاب به شما نیستند و گاهی در حال بازیکردن با خودش حرف میزند و واقعا نیازی به پاسخی از جانب والدین ندارد. به حرفهایی که کودک خطاب به شما میگوید و سؤالاتی که میپرسد، با مهربانی جواب بدهید ولی وارد حریم صحبتکردن او با خودش یا اسباببازیهایش نشوید و اجازه بدهید تنها بازیکردن را یاد بگیرد.
مثلا اگر میگوید «من میخوام با رنگهای آبی و قرمز و بنفش نقاشی بکشم» این جمله نیازی به پاسخ یا واکنشی از سمت شما ندارد. اما اگر میگوید «مامان، به این نقاشی نگاه کن، خوب کشیدهام؟»، یعنی باید به تصویری که خلق کرده است توجه کنید و مهربانانه نظر بدهید.
۲. حدومرز تعیین کنیدبه زبانی ساده و قابلفهم به کودک توضیح دهید که کارهای دیگری هم دارید که باید در طول روز انجام بدهید و بازی با او را هم در فهرست کارهایتان بگنجانید. زمانی از روز را به نشستن کنار فرزندتان و بازیکردن و صحبتکردن با او اختصاص دهید. در این زمان هیچ کار متفرقه دیگری انجام ندهید و تمام توجهتان را معطوف بازیکردن با او کنید.
با این کار نیاز کودک به بودن در کنار شما رفع میشود و وقتی مشغول کارهای دیگر شوید، مدام دنبالتان نخواهد بود. وقتی زمان مشخصی از روز را به وقتگذراندن با کودک اختصاص میدهید، کمکم میفهمد چه زمانی وقت بازیکردن و صحبتکردن با شماست.
۳. مراقب لحنتان باشیدهرگز حرفهایتان را با لحن تند یا جملات منفی به کودک نگویید. شنیدن جملاتی مانند «تو هیچوقت دست از حرفزدن برنمیداری!» باعث میشود در ذهن کودک تصوری منفی از خودش شکل بگیرد و خجالتزده شود.
بهجای صحبتکردن با لحن تند، به کودک بگویید «من عاشق شنیدن حرفهای تو هستم، اما کارهای دیگری هم دارم که باید انجام بدم. هروقت کارهام تموم شد، با هم صحبت میکنیم. باشه عزیزم؟» این لحن صحبتکردن باعث میشود کودک بفهمد شما همیشه دوستش دارید و فقط وظایف دیگری هم دارید که نمیتوانید تماموقت کنارش باشید.
چطور خودتنظیمی و کنترل تکانه را به کودک بیاموزیم؟هیچ کودکی مجهز به مهارتهای مختلف به دنیا نمیآید؛ ما والدین مهارتهای مختلف را به آنها میآموزیم. همه کودکان برای تقویت مهارتهای خودتنظیمی و کنترل تکانه نیاز به الگو و انجام تمرینات مکرر دارند. علت پرحرفی کودکان هرچه باشد، شما باید به شیوهای سرگرمکننده خودتنظیمی را به کودک خود بیاموزید.
۱. زمانی از روز را به تمرین سکوت اختصاص دهیدبهتدریج باید تحمل ساکتماندن فرزندتان را افزایش دهید. به کودک بگویید «بیا چند دقیقه هیچی نگیم و یک کار سرگرمکننده انجام بدیم، مثلا نقاشی بکشیم یا با لگوها بازی کنیم». از زمانهای کوتاه شروع کنید و بهتدریج این زمان را افزایش دهید.
در ابتدا همراهیاش کنید و بهمرور اجازه دهید بهتنهایی مشغول بازیکردن شود. اسباببازیهای متنوع در اختیارش بگذارید تا انگیزهاش برای بازیکردن افزایش و برای صحبتکردن بیش از حد کاهش یابد.
۲. خودکنترلی را با کودک تمرین کنیدبا تمرین و بازی به کودک یاد بدهید که همیشه باید با دقت به حرفهای شما گوش کند. کتابهای مرتبط با این موضوع برایش بخوانید و اهمیت گوشدادن هنگام حرفزدن دیگران را از زبان شخصیتهای قصه روایت کنید. حتی میتوانید خودتان قصهای جذاب بسازید و با نهیکردن پرحرفی شخصیتهای قصه، غیرمستقیم به کودک یاد بدهید که بیش از حد صحبتکردن کار خوشایندی نیست.
کانال عصر ایران در تلگرام