Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «شبستان»
2024-05-03@00:07:49 GMT

هدیه تلخی که پدر در شب عروسی به دخترش داد

تاریخ انتشار: ۱ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۷۰۵۰۲۱

هدیه تلخی که پدر در شب عروسی به دخترش داد

خبرگزاری شبستان:پنجمین برنامه ماه عسل میزبان دختری به نام فاطمه شادی بود که خانواده او درگیر اعتیاد بودند.

به گزارش خبرگزاری شبستان و به نقل از روابط عمومی برنامه ماه عسل پنجمین برنامه ماه عسل میزبان دختری به نام فاطمه شادی بود که خانواده او درگیر اعتیاد بودند.

 

**به سلایق هم احترام بگذاریم

علیخانی در ابتدای برنامه ضمن تشکر از کسانی که او را در تولید تیتراژهای برنامه یاری کرده‌اند، گفت: می دانم که خیلی ها خواننده دیگری را دوست دارند طرفدار او هستند سخت است این را می فهمم ولی باید به سلایق مختلف احترام گذاشت .

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در ادامه علیخانی میزبان فاطمه مهمان روز گذشته ماه عسل شد و از او درباره بازخورد حضور خود در برنامه سوال کرد او پاسخ داد: یکسری از افراد مخالف حضور من در برنامه ماه عسل بودند گفتند که چرا مشکلات خود را مطرح کردم .به نظرم آنها نمی توانند خود را جای من بگذارند که سال ها چه دردی کشیده ام شاید برای خیلی ها این آرزوی مسخره ای باشد که سر سفره کنار هم باشیم برای من معنای خاص خود را دارد که پدر و مادرم کنار هم باشیم .
علیخانی ادامه داد: همه درام و تراژدی که شما دوست دارید از آن حرف بزنید از کجا شروع شد فاطمه پاسخ داد: این قصه از دوران دبیرستان من شروع شد و بعد از فوت برادرم، مادر و پدرم یکدیگر را باختند.

 

**پدرم مرا ندید و رفت

وی در خصوص رفتن پدر گفت : پدر و مادرم هر دومقصر هستند اما به مادرم بیشتر حق می دهم اگر در یک خانواده ای مشکلی پیش بیاید اگر منطقی فکر کنیم نمی توانید بگویید فقط یک نفر مقصر است بلکه مادرم به خاطر فوت برادرم مشکل داشت و پدرم هم به خاطر مصرفی که داشت به جایی اینکه ما را آرام کند ما را رها کرد و رفت بدون اینکه ما پشتوانه ای داشته باشیم .
وی ادامه داد: پدرم مرا ندید و رفت. بابایی که می‌گفت تو جون من هستی همه چیز من هستی من را رها کرد. خیلی دنبال پدر بودم و خودم به این فکر می کردم اگر پسر بودم قدرت اینکه پدر و مادرم را کنار هم داشته باشم بیشتر بود اما یک دختر بودم و کار خاصی از دستم بر نمی آمد و نمی توانستم خارج از چارچوب همسرم کاری را انجام دهم .
علیخانی درباره ازدواج فاطمه سوال کرد و او گفت: پدرم قبل از ازدواج من پنج شش ماه نبود و دوباره می‌آمد اما بعد از دواج قضیه جدی شد و برای همیشه رفت .
در ادامه برنامه پدر فاطمه جلوی دوربین آمد و در سخنانی گفت: واقعیت این است که همین فاطمه خانم تمام زندگی من است. وی وقتی شوهر کرد دیگر فکر کردم سرش به زندگی خودش است و من هم خودم را سپردم به سرنوشت.

 

**پدری که سرنوشتش را به مواد مخدر گره داد

دست خودم نبود خودم را سپردم به سرنوشت و رفتم جایی که کسی پیدایم نکند. به خاطر اینکه شخصیت و آبرویم هم نرود، خودم را زودتر بازنشسته کردم.  البته همیشه تفریحی مواد مصرف می‌کردم و هیچ وقت نگاه جدی به آن نداشتم. در ۱۴ سالگی دایی مادرم به خانه ما می‌آمد و مصرف می‌کرد از طرفی هم پدرم مشروب می‌خورد. حتی در عکس‌ها هم وجود دارد، من می‌رفتم با سرنگ از مشروب برمی‌داشتم و با آب قاطی می‌کردم و می خوردم.
 

 پدر فاطمه تصریح کرد: به مرور مصرف من بیشتر شد تا اینکه با دوستی خارج از تهران آشنا شدم. آن روزها مواد صنعتی تازه آمده بود و گرمی ۴۸۰ هزار تومان قیمت داشت. با هم پول روی هم می‌گذاشتیم و شریکی می‌خریدیم. اما مصرف مواد به خاطر اینکه شب‌ها نمی‌خوابیدم و می‌توانستم کار کنم برایم شیرین بود تا اینکه خبردادند پسرم تصادف کرده و در بیمارستان است با خبر فوت پسرم کمرم شکست. چند وقتی افسردگی گرفتم به طبع خانم هم پسرش را از دست داده بود و برای او هم سخت بود .

وی اظهارداشت: اصلا دست خودم نبود و در یک افکار دیگری بودم در این مدت که از خانه می رفتم و بعد چند وقت می آمدم برای فاطمه خواستگار آمد قضیه را پرسیدم و بعد از اینکه متوجه شدم همدیگر را دوست دارند راضی به ازدواج شدم. وقتی هم فاطمه عروسی کرد بعد از اینکه رفتم عروسی طور در جمع حضور پیدا کردم که همش به فکر ساختن خودم بودم حتی در مراسم عروسی رفتم مواد مصرف کردم و برگشتم آن روزها قیافه‌ام شبیه معتادها شده بود و مردم شک می‌کردند. در شب عروسی به دخترم گفتم تا این جا بودم و من می روم خداحافظ.

 

**کادوی تلخ پدر برای ازدواج دخترش


وی در پاسخ به سوال علیخانی مبنی بر اینکه این حرف‌ها کادوی عروسی دخترت بود؟ پاسخ داد: فقط به فکر این بودم که مواد صنعتی را مصرف کنم‌ و چهار سال تمام غرق در اعتیاد بودم.
در ادامه فاطمه توضیح داد: مادرم اجازه نمی‌دادند کسی متوجه شود. حتی از فامیل. اما همسرم بسیار در این مدت کمکم کرد. حتی پدر همسرم خیلی خوبی کرد در زماتی که خانه آنها بودم پدر داشتن را کنارشان تجربه کردم.
من نمی‌توانستم از پدرم دست بکشم همیشه به فکرش بودم آن هم در حالی که در بدترین شرایط مالی ما را رها کرده بود. اثاثیه مادرم را از خانه بیرون ریخته بودند و همان روز مادر بزرگم هم فوت کرده بود. ما به مراسم ختم رفتیم و هیچکس هم متوجه نشد که چه بر سر ما آمده است. بعد از آن صحبت کردیم و مادرم در کانکس زندگی می‌کرد. مادرم را تهدید کردم که اگر دنبال بابا نروی من هم جدا می‌شوم. به خاطر همین مادرم پدرم را پیدا کرد و التماس می کرد که  برگردد اما پدرم گفت اصلا دوست ندارم شما را ببینم.
در این بخش پدر فاطمه گفت: همسرم یک زن خوب بامرام و آبرودار بود که اجازه نمی داد کسی از مشکلات ما خبردار شود اما من به خاطر مصرف مواد نمی‌فهمیدم آن زمان سخت درگیر خرید و فروش مواد صنعتی بودم.

 در بخش پایانی برنامه مادر فاطمه در برنامه ماه عسل حضور پیدا کرد و علیخانی گفت: مادر من شما نباید سرتان پایین باشد. شما یک مادر باشرف قهرمان هستید. شما با آبرو زندگی کردید و نگذاشتید کسی از دردتان خبر دار شود.

 

**مادر قهرمانی که یک زندگی را نجات داد

در ادامه علیخانی رو به آقای شادی گفت: خانم شما فقط به خاطر بچه‌اش اینجاست و پدر فاطمه رو به همسرش گفت: من واقعا خجالت می‌کشم جز اینکه بگویم مواد این کار را با من کرد و اگر راه دارد من را ببخشد.

در پایان با اصرارهای فاطمه، مادر یک بار دیگر به همسرش زمان داد تا او به زندگی برگردد.

 

 

 

پایان پیام/298

منبع: شبستان

کلیدواژه: ماه رمضان دولت برجام مجلس ماه مبارک رمضان خبرگزاری شبستان مسجد حسن روحانی فلسطین آمریکا ماه عسل ۹۷ احسان علیخانی شبکه سه ماه عسل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۷۰۵۰۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دستگیری قاتل مست دو زن در عروسی

جمعه گذشته در روستای الله آباد شهرستان عنبرآباد در استان کرمان مراسم جشن عروسی برپا بود و بسیاری از مردم روستا در این مراسم شرکت کرده بودند.

داماد جوانی اهل کرمان و عروس اهل بندرعباس بود و از آنجا که پدر داماد در روستای الله آباد زندگی می‌کرد، مراسم عروسی نیز در همان روستا برگزار شده بود. علاوه بر اقوام داماد و اهالی روستا، بستگان عروس نیز از بندرعباس راهی الله آباد شده بودند تا شروع زندگی زوج جوان را جشن بگیرند.

از صبح جمعه هر دو خانواده در تکاپوی برگزاری مراسم بودند. بعد از اینکه خطبه عقد عروس و داماد خوانده شد، نوبت به جشن و پایکوبی رسید. همه چیز خوب پیش می‌رفت و همه خوشحال در انتظار ورود عروس و داماد به داخل سالن بودند که ناگهان حادثه هولناکی رخ داد.

تیراندازی مرگبار

وقتی عروس و داماد به مجلس رسیدند، همه شروع کردند به رقصیدن و شادی کردن، در بین میهمانان ۳ نفر از دوستان دوران سربازی داماد نیز بحضور داشتند که از بندرعباس خود را به مراسم رسانده بودند.

منصور بهمنی دهیار روستای الله آباد عنبرآباد در گفتگو با همشهری می‌گوید: یکی از دوستان داماد با خود کلت کمری آورده بود تا مطابق رسم غلطی که در بعضی از عروسی‌ها وجود دارد، با آن تیراندازی کند. او شروع به رقصیدن کرد، اما چون مشروبات الکی مصرف کرده بود، حالت عادی نداشت و در همان حال ناگهان سلاحش را به دست گرفت و شروع به تیراندازی کرد.

او ادامه می‌دهد:، چون حال پسر جوان خوب نبود، نمی‌دانست که سر اسلحه را به کدام سو گرفته است. او چند گلوله شلیک کرد و ناگهان خواهر داماد در اثر اصابت گلوله به سرش نقش زمین شد.

وقتی این اتفاق افتاد، ضارب که همچنان در حال رقص بود، از سر و صدای موزیک متوجه کارش نشد و باز هم شلیک کرد که این بار خاله عروس مورد اصابت گلوله قرار گرفت و گلوله به شکمش خورد و بر زمین افتاد.

بهمنی می‌افزاید: با جیغ و فریاد میهمانان همه متوجه این حادثه و گلوله خوردن این دختر جوان شدند. پس از آن بود که همهمه به پا شد و عروسی با شیون مهمانان و خانواده عروس و داماد به عزا تبدیل شد.

شب زیبایی که عروس و داماد انتظارش را داشتند یکباره به شب عزای دو دختر جوان تبدیل شد. خانواده‌ها همه تلاش خود را کردند تا دو دختر را به بیمارستان برسانند، اما کار از کار گذشته بود و هر دو جان خود را از دست داده بودند. از سوی دیگر ضارب وقتی متوجه شد چه حادثه‌ای رخ داده است، به همراه یکی از دوستانش فرار کرد و به بندرعباس گریخت. دهیار الله آباد ادامه می‌دهد: دوست سوم که راننده بود، توسط پلیس دستگیر شد. ماموران پلیس با حضور در محل حادثه تحقیقات خود را آغاز کردند.

پلیس وقتی متوجه شد که ضارب فرار کرده است، در تحقیقاتی که انجام داد، رد ضارب را در بندرعباس شناسایی کرد.

بهمنی اضافه می‌کند: یکشنبه که به اداره آگاهی رفته بودم، متوجه شدم که پلیس بندرعباس رد ضارب را گرفته و برای دستگیری‌اش راهی محل اختفای او شده، اما وی مقاومت کرده و درگیری به وجود آمده است. در این درگیری ضارب تیر خورده و دستگیر و راهی بیمارستان شده است تا بعد از معالجه به مراجعه قضایی تحویل داده شود.

رسمی که کشته‌های زیادی داده است

پس از جمعه غم‌انگیز روستای الله‌آباد، خواهر داماد صبح یکشنبه به خاک سپرده شد و پیکر خاله عروس نیز برای دفن به بندرعباس انتقال یافت.

به گفته دهیار روستای الله‌آباد، رسم غلط تیراندازی در مراسم عروسی تا کنون باعث مرگ افراد زیادی شده است. این رسم در مناطق جنوبی کرمان وجود دارد و هر سال باعث مرگ افراد زیادی می‌شود.

وی می‌گوید: باید با کسانی که در مراسم ختم و عروسی اقدام به تیراندازی می‌کنند، برخورد شدید شود تا دیگر شاهد چنین حوادث تلخی نباشیم.

تیراندازی‌های مرگبار در یک سال گذشته

رسم غلط تیراندازی در مراسم عزا و عروسی در سال‌های اخیر قربانیان زیادی به جا گذاشته است. این در حالی است که در همه این سال‌ها پلیس، دستگاه قضایی و رسانه‌ها درباره این رسم غلط و تبعات آن بار‌ها هشدار داده‌اند. مهمترین حوادث اینچنینی را با هم مرور می‌کنیم.

مرگ جوان ۲۷ ساله

در یکی از روستا‌های بروجرد رسم غلط تیراندازی در عروسی حادثه مرگباری آفرید. این حادثه ۳ خرداد سال گذشته رخ داد. وقتی مهمانان در حال جشن و پایکوبی بودند، دو نفر که وظیفه تیراندازی در عروسی را برای احترام به مهمانان بر عهده داشتند، با شلیک گلوله باعث مرگ یک جوان ۲۷ ساله شدند و خاطره‌ای هولناک برای عروس و داماد باقی گذاشتند.

کشته شدن داماد

یکی از دردناکترین حوادث رسم تیراندازی در یکی از روستا‌های کهگیلوهه و بویر احمد اتفاق افتاد. ۳۱ تیر سال گذشته، وقتی عروس و داماد دست در دست هم پیشاپیش خانواده و مهمانان وارد حیاط خانه پدر داماد شدند، یکی از مهمانان تفنگ به دست برای خوشامدگویی به مهمانان شروع به تیراندازی کرد که ناگهان یکی از گلوله‌ها بر قلب داماد اثابت کرد و باعث جان باختن او شد و خانواده‌اش را داغدار کرد.

برادرعروس کشته شد

پنجشنبه شب ۲۱دی ۱۴۰۲، در روستای سرآسیاب شهرستان لنده در کهگیلویه و بویراحمد شلیک گلوله توسط یکی از مهمانان که در حین رقص و پایکوبی تیراندازی می‌کرد، باعث مرگ برادر عروس شد. این مرد ۴۲ ساله بر اثر شلیک گلوله جان خود را از دست و عروس در شب عروسی‌اش برای همیشه عزادار برادرش شد.
۱۳ مجروح در عروسی

شامگاه ۲۸ اسفند سال گذشته در شهر ایذه، وقتی عروس و داماد وارد تالار عروسی شدند، یکی از مهمانان با اسلحه شکاری خود، شروع به تیراندازی کرد و با این کار ۱۳ نفر از مهمانان به شدت زخمی و روانه بیمارستان شدند، این اقدام باعث برهم خوردن عروسی شد و شبی که قرار بود برای حاضران و عروس و داماد به شادی ختم شود، با شیون و زاری پایان یافت.

کودک ۹ ساله جان باخت

۸ اسفند سال گذشته نیز سنت تیراندازی جان یک کودک را گرفت. کودک ۹ ساله اهل روستای چاه‌دروا شهرستان مُهر در استان فارس، در اثر تیراندازی در عروسی به شدت مجروح شد. او را به بیمارستانی در لامرد برای معالجعه منتقل کردند، اما چون شدت جراحات زیاد بود، کادر پزشکی درخواست کردند که با اورژانس هوایی به شیراز منتقل شود، اما قبل از رسیدن اورژانس، کودک جان خود را از دست داد.

مرگ در تالار عروسی

۷ فروردین امسال، یکی از تالار‌های شهرستان گتوند در خوزستان میزبان عروسی و مراسم جشن و پایکوبی بود. با ورود عروس و داماد به داخل محوطه بیرونی تالار، یکی از بستگان برای خوش‌آمد گویی به عروس و داماد در میان حضار، خانواده و بستگان شروع به تیراندازی کرد. صدای تیراندازی شور و شادی مهمانان را چندبرابر کرد، اما غافل از اینکه یک جوان ۳۲ ساله در این بین بر اثر شلیک گلوله بر زمین افتاده است. تیراندازی در شلوغی و همهمه مهمانان ادامه داشت تا اینکه جیغ و فریاد باعث شد تا مهمانان متوجه تیرخوردن مرد جوان شوند.
بدین ترتیب شیون و زاری جای خود را به پایکوبی و شادی داد. آن جوان در همان لحظه جان خود را از دست داد و عروسی شروع نشده پایان یافت و تبدیل به عزا شد.

مرگ یک شاعر بر اثر شلیک گلوله

۱۸ شهریور سال گذشته، وقتی شاعران معروف خوزستانی در یک مراسم ختم در بندر امام خمینی گرد هم آمدند، یکی از حاضران در این مراسم بر اثر رسم غلط تیراندازی، شروع به شلیک تیرکرد که ناگهان چند تیر به سوی حضار شلیک شد و حیدر حیدری شاعر عرب خوزستانی اهل رامشیر بر اثر اصابت گلوله جان خود را از دست داد و همچنین علی مجدم، شاعر عرب اهل آبادان بر اثر اصابت تیر مجروح و به بیمارستان منتقل شد.

منبع: همشهری آنلاین

tags # اخبار حوادث سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غول‌پیکر چینی از پورشه هم گران‌تر است! قارچ‌های زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی می‌شوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست می‌دهند، چه حسی است؟

دیگر خبرها

  • (ویدئو) اولین صحبت‌های مادر «یسنا» درباره مفقود شدن دخترش
  • ببینید | اولین توضیحات مادر یسنا درباره مفقود شدن دخترش
  • یک برنامه رادیویی مرا به زندگی برگرداند
  • دستگیری قاتل مست دو زن در عروسی
  • معمای اتوبان
  • مهم ترین نکات برای خرید قهوه عربیکا و خرید قهوه روبوستا چیست؟
  • گول خوردیم؛ این تصویر ترانه علیدوستی فیک از آب درآمد
  • حمله کارشناس صهیونیستی به دولت قطر/ قطر دشمن اسرائیل است
  • جدال پدر و دختر بر سر خواستگار آمریکایی | رضایت نمی‌دهم مگر به شرط...
  • معرفی ۳۰ معلم نمونه ادارات شهرستان و مناطق سمنان