نقشه راه رهبري در قبال برجام
تاریخ انتشار: ۳ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۷۴۱۸۹۲
خبرگزاري آريا - تهران- ايرنا- رهبر معظم انقلاب اسلامي ديروز در جمع سران قوا و مسئولان و کارگزاران نظام رفتار صحيح در برابر آمريکا، اروپا و برجام را تبيين و تجربه هاي عبرت آموز در روابط ايران و غرب را يادآوري فرمودند.
به گزارش گروه تحليل، تفسير و پژوهش هاي خبري ايرنا، اظهارات رهبري در جمع مسئولان و سران قوا عنوان نخست و مشترک روزنامه هاي چاپ امروز پنجشنبه 3 خرداد 1397 قرار گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
** فصل الخطاب رهبري در رفتار با آمريکا، برجام و اروپا
حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب اسلامي عصر در ديدار سران قوا و جمعي از مسوولان و کارگزاران نظام، «رفتار صحيح در قبال امريکا، برجام و اروپا» و نيز «لوازم و ضرورت هاي حرکت راهگشاي اقتصادي در داخل کشور» را تبيين کردند. بيانات ايشان در تيتر نخست روزنامه ها جاي گرفت.
روزنامه «اعتماد» ضمن اشاره به بيانات رهبري در گزارش نخست خود، يادداشتي با عنوان «فصل الخطاب» منتشر کرد که در آن مي خوانيم: ولي فقيه در نظام جمهوري اســلامي فصل الخطاب است و معناي اين فصلالخطاب بودن اين است که در هنگامه بحرانها و اختلاف نظرها ورود ميکنند و نظر نهايي را براي خاتمه بخشيدن به اختلاف ديدگاهها و روشها ميدهند. وقتي همه مسوولان، مديران و روساي قوا بر سر مسائل جاري کشور و اتفاقات واحد نظراتي مخالف يا متضاد دارند و اين اختلاف نظرها تشديد يا به حد بحراني برسد ورود مقام معظم رهبري، فيصلهبخش اين تفاوت رويکردها و اختلافات خواهد بود.
اعتماد افزود: نقش و مسووليت رهبري نظام در بالانس کردن مسائل کشور همواره مهم است. تسلط و اشراف ايشان به واقعيتهاي کشور، مطالبات مردم، توانمنديهاي نهادهاي قدرت، ضعفها و قوتهاي مسوولان و... باعث شده تا رهبري در مقام ديدهباني نظام، جامعترين و دقيقترين تحليلها را درباره فرصتها و تهديدهاي کشور داشته باشند. از همين رو بر همه مسوولان کشور واجب است تا راهبردهاي اعلام شده از سوي رهبري را در صدر سياستهاي کاري خود قرار دهند و براي پيشبرد امور تلاش خود را جهت جلب رضايت رهبري که همانا تامين نيازها و مطالبات ملت است، انجام دهند.
رهبر معظم انقلاب همچنين در بيانات ديروز خود به شروط ادامه برجام با اروپا اشاره فرمودند. روزنامه ايران ضمن برجسته سازي اين اظهارات رهبري گزارش داد: رهبر معظم انقلاب اسلامي عصر ديروز در ديدار سران قوا و جمعي از مسئولان و کارگزاران نظام، با اشاره به دشمني مبنايي، عميق و مستمر امريکا با اصل نظام جمهوري اسلامي و ملت ايران تأکيد کردند: شکست امريکا در ماجراي اخير در صورت اداي وظايف مسئولان، قطعي و بدون ترديد خواهد بود.
«در شکست دشمن شک نداريم» عنوان برگزيده روزنامه «ابتکار» از ميان سخنان رهبري بود. رهبري در اين بخش از اظهارات خود فرمودند: از اول انقلاب تا امروز، آمريکا انواع دشمنيها را براي ضربه زدن به جمهوري اسلامي انجام داده است و انواع کارهاي سياسي، اقتصادي، نظامي و تبليغاتي را عليه جمهوري اسلامي سازماندهي کرده است.همه اين کارها هم هدفش «براندازي» بود و اين کلمه که تکرار ميشود، چيز جديدي نيست. همه اين توطئهها هم شکست خورده؛ شما جمهوري اسلامي را مقايسه کنيد که بعد از 40 سال با تواناييهاي گوناگون دارد حرکت ميکند و پيش ميرود و همه اينها شکست خورده؛ مثل گربه معروف داستان تام و جري و باز هم شکست خواهد خورد. ما در شکست دشمن شک نداريم و هرکس که با معارف اسلامي آشنا باشد اين را ميداند.
«با اروپا دعوا نداريم/ بي اعتماديم» تيتر روزنامه «کيهان» در گزارش از ديدار کارگران با رهبر انقلاب بود. ايشان در برشمردن تجربه هاي ايران عنوان کردند: تجربه پنجم تجربه همراهي اروپا با آمريکا در مسائل مهم است. ما بناي دعوا با اروپا نداريم اما اين سه کشور نشان دادهاند در حساسترين موارد با آمريکا همراهند. حرکت زشت فرانسه در نقش پليس بد مذاکرات هستهاي و کارشکني انگليسيها در تهيه کيک زرد از اين موارد بود.
** خرمشهر آزاد شد
سي و شش سال پيش در چنين روزي سوم خرداد 1361، خرمشهر،پس از 34 روز نبرد بيامان آزاد شد و سرانجام محمد جهان آرا و يارانش توانستند اين شهر را از تسخير نيروهاي بعثي خارج کنند. در سالروز آزادسازي خرمشهر برخي يادداشت و گزارش مطبوعات به اين موضوع اختصاص يافت.
روزنامه «قانون» زير عنوان «در سوم خردادي ديگر شهر خرم نيست!» ضمن اشاره به مراسم بزرگداشت اين روز، نوشت: اي کاش اندکي نيز درباره وضعيت نامناسب مردم جنوب کشور که سالها در برابر دشمن ايستادگي کردند و امروز با مشکلات دست و پنجه نرم ميکنند سخن گفته شود. اين مراسمها و اقدامات مشابه اين چنيني که در کشور برگزار ميشود، مي تواند يادآور دوران دفاع و رشادتهاي مردم ايران باشد ولي زندگي مردم اين خطه نيز بايد مورد توجه مسئولان قرارگيرد. معضلات معيشتي که مردم خرمشهر دارند اگر بيشتر از دوران جنگ آن ها را آزار ندهد کمتر نيز نيست. مسئولان کشور بايد در کنار اين يادبودها، طرح ها و برنامه هايي براي بهبود وضعيت اين بخش داشته باشند. البته برخي مسئولان نيز به وضعيت موجود انتقاد دارند.
«آزادسازي خرمشهر و روياي صدام و ترامپ» عنوان سرمقاله «خراسان» بود که در آن مي خوانيم: «وجود پنج ايران کوچک، از وجود يک ايران واحد بهتر خواهد بود...ما از شورش ملت هاي ايران پشتيباني و همه سعي خود را متوجه تجزيه ايران خواهيم کرد.» اين بخشي از سخنان طارق عزيز معاون نخست وزير صدام در آغاز هشتمين ماه تجاوز ارتش بعث عراق به کشورمان بود.
خراسان افزود: اين ها از جمله اسناد کاملا روشن و غيرقابل انکاري است که به خوبي نشان مي دهد صداميان البته با چراغ سبز حاميان غربي، شرقي و عربي خود براي تحقق کدامين اهداف و تعبير چه روياهايي حمله به کشورمان را در 31 شهريور 1359 يعني حدود 19 ماه پس از پيروزي انقلاب اسلامي و در آن شرايط بسيار خاص و حساس و شکننده سياسي، نظامي و اقتصادي آغاز کردند که اشغال خرمشهر و برنامه براي جدا کردن خوزستان از دامان مام ميهن، مقدمه اي البته بسيار مهم و استراتژيک براي تحقق بقيه خواب ها و روياهايشان بود. به همين دليل است که سوم خرداد يعني سالروز بازپس گيري خرمشهر از ارتش بعث عراق براي ايرانيان تنها يک روز بزرگ و يک مناسبت دوست داشتني و افتخارانگيز نيست.
«سياست روز» نيز به درسي از کلاس درس خرمشهر اشاره کرد. در اين يادداشت آمده است: روزي که بخشي از خاک وطن به آغوش ميهن بازگشت هر چند که بزرگ مرداني چون شهيد جهان آرا در جشن پيروزي نبودند اما حماسه آنها تا هميشه جاودان شد و نامشان در قلب و جان ملت ماندگار. امروز ملت ايران و نظام اسلامي در حالي ياد آزادي خرمشهر را گرامي ميدارند که بررسي تحولات داخلي و بيروني کشور نشانگر يک اصل مهم است و آن اينکه دشمني دشمن از ميان نرفته و همچنان خصومت با ايران و ايراني ادامه دارد و چنانکه از کلامشان بر ميآيد تا زمان تسليم سازي و سلطه بر کشور اين روند را ادامه خواهند داد.
به نوشته سياست روز، آزادي خرمشهر در حالي رقم خورد که از يک سو نظام به مردم اعتماد کامل داشته و امور را به آنها سپرد که نتيجه آن حضور گسترده مردم به ويژه جوانان در دفاع از ميهن بوده است از سوي ديگر مسئولان خود را نه برتر از مردم که از جنس مردم دانسته و در کنار آن براي آزادي ميهن تلاش کردند. مسئولاني که نشانهاي از رانت و رانتخواري در آنان و نزديکانشان نبود، صداقت در گفتار و عمل داشته و مردم آنها را دقيقا از جنس خود ميدانستند.
** مسکن در سربالايي صعود و رکود
بازار خريد مسکن در تهران، در دومين ماه از بهار امسال با تشنج قيمت ها مواجه شد. برخي از روزنامه هاي امروز به بررسي وضعيت مسکن در دو ماه گذشته پرداختند.
روزنامه «دنياي اقتصاد» به «مانيتور قيمت مسکن در نيمه بهار» پرداخت و عنوان کرد: کارنامه معاملات مسکن در ميانه بهار، از افزايش قيمتها تحتتاثير سه عامل خبر ميدهد. اطلاعات آماري دفتر اقتصاد مسکن از آنچه در ارديبهشت امسال در معاملات املاک شهر تهران رقم خورد، حاکي است: ميانگين قيمت هر مترمربع آپارتمان با رشد 15 درصدي حجم معاملات خريد نسبت به ارديبهشت 96، به مرز 6 ميليون تومان رسيد. معاملات در مناطق 22گانه، دو رفتار متفاوت دارد؛ بهطوريکه در مناطق پيشتاز- دو منطقه داراي سابقه بيشترين فروش- حجم خريد بهخاطر پرش قيمت، افت کرده اما در نيمه جنوبي شهر رشد چشمگير داشته است.
به گزارش اين روزنامه، کارنامه بازار در ماه دوم از بهار حاکي است ميانگين قيمت آپارتمانها در پايتخت، بعد از سه پرش پي در پي در اواخر سال گذشته و سپس توقف در مسيررشد ماهانه در فروردين امسال، ماه گذشته دچار «تشنج» شد بهطوريکه «تورم ماهانه مسکن» در ارديبهشت 97 با ثبت نرخ 7 درصد، بالاترين نرخ تورم از انتهاي ارديبهشت 92 تاکنون به حساب ميآيد. ارديبهشت 92 در تقويم معاملات مسکن شهر تهران، «نقطه اوج رونق خريد و فروش» و مقطع «حباب حداکثري قيمت آپارتمان» محسوب ميشود بهطوريکه در آن زمان، متوسط قيمت مسکن با 10 درصد افزايش ماهانه و 71 درصد جهش نقطهاي، به متر مربعي 4 ميليون تومان رسيد.
در گزارش «فرصت امروز» مي خوانيم: اين روزهاي وضعيت بازار مسکن نسبت به دوماه گذشته بسيار متلاطم و پرنوسان بوده است، به طوري که نگراني خريداران مسکن در اين بازه زماني دو چندان شده است. اين در حالي است که با افزايش قيمت ارز و بازگشت تحريم ها از سوي آمريکا بسياري از مالکان دندان طمع خود را گرد کرده و قيمت واحد مسکوني خود را 40 تا 50 درصد افزايش داده اند. با اين تفاسير بسياري از مسئولان از آرامش بازار مسکن خبر مي دهند و معتقدند که طي ماه هاي گذشته افزايش قيمت چنداني در اين بازار وجود نداشته است.
افزايش قيمت خانه هاي نقلي نيز گزارش «ستاره صبح» بود که وضعيت بازار مسکن اين گونه بررسي شد: نابساماني بازار مسکن اينبار خانه هاي نقلي را تحت تاثير قرارداده به طوريکه در برخي مواقع برابر با ارقام برخي خانه هاي لوکس نيز معامله مي شود. کارشناسان معتقدند افزايش بي ضابطه در بازار مستغلات موجب شده تا فشار مضاعفي به اقشار ضعيف جامعه وارد شود. معلوم نيست چرا وقتي قيمت ارز بالا و پايين مي شود قيمت مستغلات تحت تاثير قرار مي گيرد. بررسي ها نشان مي دهد واحدهاي مسکوني با متراژ پايين بيشترين تقاضا براي خريد و فروش را به خود اختصاص داده اند. اين واحدهاي مسکوني پرتقاضا در رده قيمتي 120 تا 300 ميليون تومان را در شهر تهران به خود اختصاص داده اند. البته مشابه اين رفتار در بسياري از شهرهاي کشور نيز گزارش شده است.
پژوهشم**9283**1601**
انتهاي پيام /*
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۷۴۱۸۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
روزنامه هم میهن نوشت: در پی درگیری نظامی اخیر میان ایران و اسرائیل، پس از هدف قرار گرفتن کنسولگری ایران در دمشق و پاسخ نظامی ایران به این اقدام و اقدام نظامی بعدی در اصفهان که به اسرائیل منتسب شد، به نظر میرسد که وضعیت درگیری مستقیم نظامی بین دو کشور پایان یافتهاست.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان پس از فاز نظامی، اکنون نوبت به فاز دیپلماسی رسیدهاست تا جمهوری اسلامی بتواند ضمن بهرهبرداری از نمایش قدرت خود در منطقه، جلوی آسیب رسیدن به منافع کشور و افزایش فشارهای بینالمللی را بگیرد.
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در این شرایط دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید بهشدت فعالتر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، بهدنبال خنثی کردن تلاشهای حامیان اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد. این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شدهاست که استمرار تحریمهای گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.
در ادامه متن کامل گفتوگوی «هممیهن» را با سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و معاون پیشین وزارت امور خارجه مطالعه میکنید.
*به نظر میرسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیدهاست. فکر میکنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟شرایط بهگونهای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفتهاست. الان شرایطی پدید آمدهاست که باید فعالیتهای جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف آغاز شود. حامیان اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی میکنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.
این کشورها و نهادها بههیچوجه نگران حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق نبودند، اما حالا بهگونهای رفتار میکنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شدهاست. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده و این کشورها قصد دارند بهدنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشتهباشیم تا بتوانیم اقدامهایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.
در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطلمانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حلوفصل نشود، ما از تحریمها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.
*فکر میکنید با تحولات اخیر آیا آمریکاییها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکاییها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شدهاست که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیدهنشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.
در این زمینه به نظر میرسد که انگیزههای ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقهای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفتوگو در این مورد فرا نرسیدهباشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.
الان اولویتهای مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شدهاست و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرفهای باقیمانده در برجام برای اجرای احکام معطلمانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.
برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیتهای دیپلماتهای باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هستهای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هستهای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.
*ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفانالاقصی و جنگ غزه چیست؟این سوال خیلی کلی است و نمیتوان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بینالمللی کشور را در همه حوزهها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.
در عین حال باید در حوزههای دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانهتر عمل کند. مهمترین مسئله این است که باید از این محدودیتهایی که برای سیاست خارجی ایجاد شدهاست، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.
اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرتهای دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینهها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.
*بعضی از کارشناسان معتقدند که بعد از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل ممکن است این تصور در بین کشورهای همسایه بهخصوص کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس ایجاد شود که قدرت نظامی و قدرت موشکی و پهپادی ایران را تهدیدی برای خودشان تلقی کنند. فکر میکنید آیا ممکن است بتوان سازوکاری ایجاد کرد که به این کشورها نشان داد ایران تهدیدی برای کشورهای همسایه و منطقه محسوب نمیشود؟بخشی از این تصورات ناشی از تبلیغات است. کشورهای منطقه به خوبی میدانند که تاریخ ایران نشان دادهاست که ایران هرگز در سدههای اخیر تهاجمی وارد یک درگیری و بحران نشدهاست. ایران اگر مورد حمله نظامی واقع شدهباشد از خود دفاع میکند، این موضوع را در قضیه عراق شاهد بودیم و اخیراً هم در مقابل تعرض نظامی اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق مشاهده کردیم. ولی ایران هرگز تهدیدی برای همسایگانش نبوده است. ایران همواره دعوت کردهاست که سازوکار امنیتی مشترکی برای تضمین امنیت کشورهای همسایه ایجاد شود.
الان هم دستگاه دیپلماسی ایران باید فعالتر از گذشته تلاش کند تا به همسایگان نشان دهد که اگر ایران یک نیروی نظامی قوی دارد، اگر توان موشکی و پهپادی دارد، این ظرفیتها میتواند در راستای تامین امنیت منطقه به کار رود. این تز کلی ایران که امنیت منطقه باید توسط کشورهای منطقه تامین شود، میشود با دیپلماسی فعال و تعامل با کشورهای همسایه و دولتهای جنوب خلیجفارس، آنها را به این نتیجه برسانیم که باید سازوکار امنیت جمعی در منطقه ایجاد شود و آنها را قانع کنیم که نیازی به حضور نیروهای خارج از منطقه نیست و کشورها خودشان میتوانند امنیت منطقه را تامین کنند.
*در منطقه غرب آسیا ایران و اسرائیل چهار دهه است که با هم خصومت دارند. این منازعه برای نخستین بار در طول هفتههای گذشته ماهیت مستقیم و رودررو پیدا کرد. فکر میکنید آیا امکان تکرار این منازعه مستقیم و تبدیل شدن آن به یک جنگ تمامعیار وجود داشتهباشد؟آینده منازعه ایران و اسرائیل بستگی به عملکرد طرف مقابل دارد. ایران در سالهای اخیر و بهویژه پس از آغاز جنگ غزه نشان دادهبود که صبر استراتژیک در پیش گرفتهاست. اسرائیل به شیوهای عمل کرد که ایران استراتژیاش را کنار گذاشت و وادار کرد وارد حالت تهاجمی شود. اگر اسرائیل اشتباه قبلی خود را تکرار کند، طبیعی است که مورد حمله ایران واقع خواهد شد. به اعتقاد من آینده این رویارویی کاملاً به عملکرد طرف مقابل بستگی دارد.
*عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلیها نسبت به عملکردشان در آینده محتاطتر شوند؟بسیار مؤثر بود. اسرائیلیها باور نمیکردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کردهبود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمکهای گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار میدادند.
قدرتهای جهانی پذیرفتهبودند که موجودیت اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویتهای اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شدهبود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاهویکم آمریکا یاد میشد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشکهای عراق به سمت اسرائیل، هیچ حملهای به اسرائیل نشدهبود و اسرائیل تصور میکرد که سازوکار بازدارندگیاش صددرصد موفق بودهاست.
برای کل قدرتهای جهانی، بهویژه آمریکا جا افتادهبود که اسرائیل باید از لحاظ نظامی و بهخصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قویتر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاشها بیفایده بوده و اسرائیل ضربهپذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.
*مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشکها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیلگران این موضوع را مطرح کردهاند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقهای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیکتر شدهاند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟منازعهای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیتهای کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشکهای ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشاندهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بیاثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.
بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.
ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمیتوان پیشبینی کرد؛ بهخصوص اینکه کشورهای منطقه هم میدانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها همسرنوشت کنند. همانگونه که در سالهای گذشته مشاهده کردهایم، همه سیاستهای آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.
*بعد از آغاز جنگ غزه گفته میشد که عربستان از فرآیند عادیسازی روابط با اسرائیل دور شدهاست. با توجه به تحولاتی که در ۶ ماه گذشته رخ دادهاست، تصور میکنید ریاض تا چه اندازه امکان دارد به فرآیند عادیسازی با اسرائیل بازگردد؟تجدید رابطه ایران با عربستان نشاندهنده تغییراتی در سیاست خارجی ریاض بود. از طرف دیگر برخی واکنشهایی که حکومت عربستان سعودی نسبت به عملکرد آمریکا نشان داد، مشخص کرد که سران این کشور دیگر مانند گذشته به صورت صددرصد پیرو آمریکا نیستند. در عربستان تصور غلطی ایجاد شدهبود که اگر این کشور دنبال توسعه اقتصادی و فناوری است، باید با اسرائیل که یک قدرت اثرگذار در آمریکا و کشورهای غربی محسوب میشود، رابطهای دوستانه برقرار کند. اما فکر میکنم ریاض اکنون به این نتیجه رسیدهاست که تحلیلی که در گذشته داشتند، درست نبوده و میتوانند بدون رابطه با اسرائیل توسعه اقتصادی داشتهباشند و میتوانند مطمئن باشند که کشورهای منطقه ظرفیت کافی برای تامین امنیت منطقه دارند.
نکته بسیار مهم این است که افکار عمومی کشورهای عربی به صورت جدی با توسعه روابط با اسرائیل مخالف هستند. مردم عرب و مردم مسلمان با اسرائیل مخالف هستند و حاضر به پذیرش این رژیم نیستند. این دولتهای عربی هستند که به سمت عادیسازی روابط با اسرائیل حرکت میکنند. با توجه به وقایعی که در شش ماه گذشته رخ داد و جنایاتی که اسرائیل در غزه مرتکب شد، قتلعام بیش از ۳۴ هزار نفر که اکثریت آنها کودکان و زنان هستند، گورهای دستجمعی که در بیمارستانها کشف میشوند، بمباران مدارس، بیمارستانها و خانههای شخصی و قحطی گسترده در غزه؛ همهی اینها باعث شدهاست که زمینه عادیسازی روابط با اسرائیل در کشورهای عربی، دستکم در افکار عمومی کاملاً از بین برود.
اگر دولتهای عربی دستکم تا زمانی که جنگ غزه در خاطره ملتها زنده است بخواهند اقدامی در راستای عادیسازی روابط و دوستی با اسرائیل انجام دهند، درون کشورهایشان با افکار عمومی دچار مشکل خواهند شد. احتمال اینکه فرآیند عادیسازی روابط با اسرائیل ادامه پیدا کند، بسیار کمتر از گذشته شدهاست.
*بعد از پاسخ ایران به اسرائیل، رئیسجمهور آمریکا گفت که میخواهد جبهه متحدی را برای فشار و تحریم علیه ایران ایجاد کند. در نشست سران گروه ۷ و وزرای خارجه اتحادیه اروپا هم شاهد بودیم که دولتهای غربی تصمیم خود را برای توسعه دایره تحریمها علیه ایران اعلام کردند. چه کاری از دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی برای جلوگیری از توسعه و افزایش تحریمها بر میآید؟من باید یک نکته را تذکر بدهم. تمام شعارهای انساندوستانه و بشردوستانهای که غربیها مطرح میکنند و آن را ناشی از ایدئولوژی لیبرالیسم میدانند، شعارهایی مثل آزادی، دموکراسی، حقوقبشر، رعایت حقوق زنان و کودکان، عدم استفاده از خشونت، حل اختلافهای بینالمللی بر مبنای دیپلماسی، نظم جهانی مبتنی بر قانون و امثال اینها، همه این شعارها وقتی نوبت به اسرائیل میرسد، از یاد برده میشود.
جنایتی نمانده است که اسرائیل انجام ندادهباشد و کشورهای غربی بهرغم همه شعارهایشان به آن بیتوجهی نکردهباشند. اسرائیل کل منطقه غزه را شش ماه است که مستمراً هوایی و زمینی بمباران میکند و نسلکشی گستردهای را آغاز کردهاست. در این شرایط کشورهای غربی همچنان از اسرائیل حمایت میکنند. یعنی تمام ادعاهایی که در مورد حقوق بشر و دموکراسی مطرح میکنند، دروغ است.
من فکر میکنم بیش از اینکه اسرائیل در این جنگ شکست خورده باشد، فرهنگ و ایدئولوژی غرب شکست خورده است و نشان داده تمام حرفهایی که میزنند، دروغ است و واقعیت ندارد. یکی از نتایج مهم جنگ غزه و بحرانی که بین ایران و اسرائیل پدید آمد، شکست ادعاهای بشردوستانه غرب بود. وقتی اسرائیل مرکز دیپلماتیک ایران را هدف قرار داد، هیچ واکنشی نشان ندادند، اما وقتی ایران به جنایت اسرائیل عکسالعمل نشان داد، شروع میکنند به محکوم کردن و افزایش فشار و تحریم.
اینها استانداردهای دوگانهای است که در قبال کشورها دارند. در قبال این نوع عملکرد، ایران باید تمام تلاشاش را به کار بگیرد تا این رویه را متوقف کند و اجازه ندهد که میان کشورهایی که قصد دارند در همراهی با اسرائیل، ایران را تحت فشار قرار دهند، اجماع ایجاد شود. ایران باید به صورت جدی وارد فعالیت شود و با کشورهای منطقه و جهان وارد مذاکره شود. احیای برجام قطعاً یکی از بهترین راههای مقابله با افزایش فشار بینالمللی است. ایران باید از منحصر کردن سیاست خارجی به چین و روسیه دست بکشد و بعد فعالیت سیاست خارجیاش را گسترش دهد.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: کیهان علیه برجام و FATF / این همه موفقیت را نمی بینید یا نمی خواهید ببینید؟! قوانين و محدوديتهاي" FATF " كاغذ پاره نيست