مهمترین فایده روزه از نگاه امام خامنهای
تاریخ انتشار: ۳ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۷۴۴۸۴۵
رهبر معظم انقلاب اسلامی با بیان اینکه توشه انسان برای نشئه بعد از مرگ، تقواست، به مهمترین فایده روزهداری اشاره کردند. ۰۳ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۲:۱۹ فرهنگی دین ، قرآن و اندیشه نظرات
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، کتاب «آداب روزهداری، احوال روزهداران» شامل گزیدهای از مجموعه توصیهها، نصایح، مواعظ و تحلیلهای رهبر انقلاب، یکی از بهترین نمونهها در تبیین دقایق و ظرائف معارف ماه رمضان است که در فرازهایی از بیانات معظّمٌله در ماههای رمضان سالهای 1369 تا 1390 ارائه شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
* اینک به مناسبت قرار داشتن در ماه مبارک رمضان، به بیاناتی از رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره مهمترین فایده روزه و درسهای این ماه شریف اشاره میشود:
تقوا؛ مهمترین فایده روزه و دستاورد مجاهدت در مبارزه با نفس
بندگان خدا! همهی شما و خود را به رعایت تقوا و پرهیزکاری توصیه میکنم. توشهی انسان برای نشئهی بعد از مرگ، تقواست. سرمایهی انسان برای حرکت صحیح در زندگی نیز تقواست. بزرگترین فایدهی روزهگرفتن، تقواست. مهمترین دستاورد مجاهدت و تاش هر انسان در مصاف با نفس و هواهای نفسانی خود، تقواست. پیر و جوان، زن و مرد، از هر قشر و هر گروهی از افراد مؤمن، هر جا هستند، باید همتشان کسب تقوا باشد. تقوا در مقابل دشمنان و دشمنیها، مصونیتبخش است. تقوا، هدایت کننده است به راه درست و آنچه که مورد رضای خداست.
خودسازی؛ بزرگترین درس ماه رمضان
آنچه که من به مردم عزیزمان در این خطبه عرض میکنم، این است که بزرگترین درس ماه رمضان، خودسازی است. اولین و مهمترین قدم خودسازی هم این است که انسان به خود و به اخلاق و رفتار خود با نظر انتقادی نگاه کند؛ عیوب خودرا با روشنی و دقت ببیند و سعی در برطرف کردن آنها داشته باشد. این از عهدهی خود ما برمیآید و این تکلیفی بر دوش ماست.
به مردم عرض میکنم: به هم رحم کنید تا خدای متعال به شما رحم کند. کسانی که دستشان باز است، دست تعدی به سمت منافع و مصالح دیگران دراز نکنند. کسانی که زرنگی و هوش و امکانات و قدرت و مسئولیت و تواناییهای گوناگون فردی و اجتماعی دارند، از این تواناییها در راه تعدی به دیگران استفاده نکنند. خود را بندهی خدا بدانیم؛ در مقابل بقیهی بندگان خدا خود را موظف به همراهی، احسان، نیکی و رعایت انصاف بدانیم؛ آنگاه باران رحمت و فضل خدا بر سر ما خواهد بارید؛ ما را شستشو خواهد داد و برکات خود را بر ما نازل خواهد کرد. البته این وظیفهی همه است؛ اما کسانی که در جامعه تمکن و قدرت و مقام و ثروت و نفوذ کلمهای درمیان مردم دارند. بیش از دیگران در مقابل این بار سنگین – بار خودسازی و محدود کردن قوای خود از تجاوز به دیگران – مسئول هستند.
انتهای پیام/
R1410/P1010114/S4,37/CT1 واژه های کاربردی مرتبط ماه مبارک رمضانمنبع: تسنیم
کلیدواژه: ماه مبارک رمضان ماه مبارک رمضان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۷۴۴۸۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت آیت الله خامنهای از چگونگی آشناییشان با حاج احمد آقا
به گزارش خبرنگار جماران، یک سالی از رحلت مرحوم حاج احمد آقا خمینی می گذشت که گفت و گویی با آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره آن مرحوم انجام شد. در بخشی از این گفت و گو ایشان به سابقه آشنایی شان اشاره کرده و اینگونه روایت کرده اند:
اولین برخورد من با ایشان مربوط به حدود سال 41 است که ما در قم به منزل امام زیاد رفت و آمد می کردیم. ایشان ظاهرا دبیرستان می رفتند. من می دیدم که با دوچرخه از در «اندرونی» به منزل می رفتند و ما از در «بیرونی» می رفتیم اول ایشان را نمی شناختم و بعدا گفتند که «آقازاده امام» هستند.
بعد از آن ایشان را نمی دیدم و حتی در جریانات سال های 42 نیز چیزی از ایشان به یاد ندارم. و البته من خبری ندارم که کجا بودند و چه می کردند، ولی در حدود سال های 44 - 45 شنیدیم که ایشان طلبه شده اند. و طلبه خوبی هم شدند. و خیلی جدی مشغول درس شدند. در آن زمان نقل می شد که امام به ایشان فرموده اند که اگر به دانشگاه می خواهی بروی مخارج بر عهده خودت است، اما اگر طلبه بشوی من هم شهریه ای به تو می دهم. به این وسیله امام ایشان را به سمت طلبگی تشویق می کردهاند.
بعدها، کم کم آشنایی ما بیشتر و از نزدیک شد. حتی یک بار من به قم رفتم و به منزل ایشان. آن وقت تازه ازدواج کرده بودند و در کوچه ادیب (که جای خوبی هم بود) می نشستند و من از مشهد آمده بودم. گفتم: «بروم و فرزند امام را ببینم.» رفتم، ایشان را دیدم و از نزدیک با هم آشنا شدیم.
این اوایل آشنایی ماست. بعدها ایشان به نجف رفتند و از نجف برگشتند، دستگیر شدند و پس از آزادی در تهران در منزل آقای ثقفی وارد بودند و من هم آن وقت اتفاقاً در تهران بودم، به دیدن ایشان آمدیم و جمعی از دوستان هم در آنجا بودند. پس از آن، ایشان در بعضی از کارها با ما ارتباط پیدا کردند، هم کارهای مربوط به مبارزه مثل اعلامیه هایی که از نجف می آمد که ایشان چند مورد (البته معدود) برای من به مشهد فرستادند، و از نجف هم یک یا دو مورد یا شاید بیشتر برای من اعلامیه فرستادند، اعلامیه را در لای جلد کتاب جاسازی می کرد و کتاب را صحافی می کرد و یک کتاب برای من می فرستاد. همچنین ارتباط ما در بعضی زمینه های روشنفکری بود، مثلاً کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» آل احمد را که تازه درآمده بود و دستگاه اجازه چاپ نمی داد، ایشان تلاش کرد و اقدام کرد (البته به کمک چه کسانی، من درست به یاد ندارم) و برای آنکه از جهات گوناگون، اطمینانی پیدا کنند، یک نسخه را برای من فرستاد و من هم نظراتی دادم. پس ارتباطات ما از این دو جهت بود و سابقۀ آشنایی ما چنین است.
برشی از کتاب گنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینی؛ ص 15-16