Web Analytics Made Easy - Statcounter

تحلیلگران غربی دیدگاه ملی‌گرایانه صدر را فرصتی برای مخالفت او با ایران می بینند. /این تنها یک فانتزی است اکر بخواهیم فکر کنیم که عراق از مدار ایران خارج خواهد شد/در تلاش برای جلوگیری از منازعه میان ایران و امریکا درباره تشکیل دولت تازه در عراق، صدر پیام های مثبتی را برای هر دو طرف ارسال کرده و گفته که قصد رویارویی با این دو کشور را ندارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آفتاب‌‌نیوز : سرویس بین الملل- مقتدی صدر و هادی عامری هر دو از چهره‌های «ضدآمریکایی»عراقی هستند. این دو در انتخاباتی که به تازگی برگزار شد پیروز شدند؛ آن هم دقیقا در روزهایی که ترامپ توافق هسته ای با ایران و ماندن در آن را لغو کرد.
به گزراش آفتاب‎نیوز؛ نشریه «آسیا تایمز»‌ درباره نتیجه انتخابات عراق می‌نویسد: «نتیجه انتخابات به نفع ترامپ نبود و مانعی جدی  در مسیر دستور کار ترامپ برای جلوگیری از حضور ایران در خاورمیانه از جمله در عراق، سوریه و لبنان است. عراق اکنون به صحنه رقابت میان امریکا و ایران تبدیل شده است. ایران توانایی زیادی برای تاثیرگذاری بر سیاست شیعیان عراق دارد؛ نفوذی که تا این اندازه در سال های گذشته بالا نبوده است. واشنگتن مایل بود تا حیدر العبادی نخست وزیر کنونی عراق بار دیگر پیروز میدان رقابت شود اما واقعیت آن است که عبادی مقام سوم را کسب کرده و تنها ۴۲ کرسی از ۳۲۹ کرسی پارلمان را از آن خود و یاران اش ساخته است».

«آسیا تایمز» درادامه می نویسد: «واقعیت آن است که تشکیل دولت ائتلافی کار راحتی نیست و زمان‌بر است اما با قاطعیت می توان گفت که نیروهای ضدامریکایی در دولت بعدی عراق دست بالا را خواهند داشت. نیروهایی که می تواند نیروی نظامی امریکایی در عراق را به چالش بکشند. پیروزی صدر خبر بدی برای امریکایی‌هاست. امریکایی‌ها معتقدند که این اعضای گروه موسوم به ارتش مهدی شبه نظامیان نزدیک به صدر بودند که باعث کشته شدن سربازان امریکایی و  بریتانیایی در چند سال گذشته در عراق شده‌اند. تکلیف «هادی العامری» رهبر حشد الشعبی نیز مشخص است. او نزدیک به ایران است. اندیشکده «بروکینگز»‌ اخیرا در تحلیل انتخابات عراق نوشت که پیروزی صدر واشنگتن را با بحران سیاسی در آن کشور مواجه می سازد. اکنون بسیاری از گروه‌هایی که ضدامریکا هستند در عراق به قدرت می رسند».  
این نشریه در ادامه می افزاید: «در هفته‌ها و ماه‌های آینده تهران نقش مهمی در مذاکرات برای تشکیل دولت اینده بغداد خواهد داشت. پیش از این تهران و واشنگتن به طور تاکتیکی بر سر نامزدهایی چون عبادی و نوری مالکی با یکدیگر توافق کرده بودند اما اکنون چنین امکانی وجود ندارد. تحلیلگران غربی دیدگاه ملی‌گرایانه صدر را فرصتی برای مخالفت او با ایران می بینند. با این حال، او روز دوشتبه با عامری دیدار کرد و گفت که باید اراده ملی به منظور تشکیل دولت آینده عراق وجود داشته باشد. او سال گذشته به ریاض سفر کرد و با شاهزاده «محمد بن سلمان» ولیعهد آن کشور دیدار داشت اما در عمل واقعیت آن است که گرمای روابط کشورهای حوزه خلیج فرس از عربستان گرفته تا امارات و قطر با عراق آن قدر صمیمانه و شدید نیست. از سوی دیگر خانواده صدر و شخص او سال ها در ایران زندگی می کردند. از سوی دیگر گفته می شود که احزاب کردی نیز به دلیل ان که معتقدند امریکا در ماه اکتبر گذشته با عبادی دست داد تا در کرکوک شبه نظامیان کرد قلع و قمع شوند، این بار به عامری نزدیک شده‌اند. این تنها یک فانتزی است اکر بخواهیم فکر کنیم که عراق از مدار ایران خارج خواهد شد».
 پیام صدر به ایران و آمریکا
سایت تحلیلی «المانیتور» اما در گزارشی با رویکردی متفاوت اشاره می کند که به نظر می رسد مقتدی صدر پیام‌های مثبتی را هم به ایران و هم به امریکا ارسال کرده است.
این سایت می نویسد: «در تلاش برای جلوگیری از منازعه میان ایران و امریکا درباره تشکیل دولت تازه در عراق، صدر پیام های مثبتی را برای هر دو طرف ارسال کرده و گفته که قصد رویارویی با این دو کشور را ندارد. تا چند روز پس از برگزاری انتخابات، ایران و امریکا هر دو نگران نفوذ خود در آینده آن کشور بودند چرا که صدر با شعارهای ملی گرایانه به پیروزی رسید. ضیاء الاسدی، مسئول دفتر سیاسی مقتدی صدر اما اخیرا اظهار داشت که مقام های امریکایی از طریق واسطه هایی با ائتلاف سائرون تماس گرفته‌اند. اسدی اطمینان خاطر داده که ارتش مهدی در سال ۲۰۰۸ میلادی منحل شد و تصمیمی برای حمله مجدد به نیروهای امریکایی وجود ندارد. او به «رویترز» گفته است که هیچ نیروی نظامی رسمی‌ای جز ارتش، پلیس و نیروهای امنیتی در عراق تشکیل نخواهند شد. این اظهارات او پیام مثبتی برای امریکاست در این باره که در صورت به قدرت رسیدن جریان او، قصد مقابله با امریکایی ها را ندارد. از سوی دیگر، یکی از منابع وابسته به جنبش صدر در نجف در تماسی تلفنی با «المانیتور» گفته است که صدر مایل نیست هیچ نیرویی را علیه حضور امریکایی‌ها تشکیل دهد بلکه علاقمند است تا از طریق سیستم قانونی کشور تمام نیروهای خارجی از عراق بیرون بروند؛ از جمله نیروهای امریکایی. او گفته است که صدر قصد خشونت علیه نیروهای امریکایی را ندارد. شمار نیروهای امریکایی در عراق در حدود هفت هزار نفر در پایگاه های نظامی مختلف آن کشور هستند».
این سایت در ادامه با اشاره به این که صدر برخلاف گروه‌های نزدیک به ایران، نیرویی در سوریه ندارد اشاره می کند که او مخالف حضور هر نیروی عراقی در خارج از ان کشور است که برای یاری رسانی به اسد به سوریه رفته‌اند.
 با این حال، «المانیتور» اشاره می کند که در رابطه با ایران نیز اسدی گفته است جنبش صدر روابط خود با ایران را حفظ خواهد کرد. با این حال، سفیر ایران در نشست هفته گذشته صدر با سفرای منطقه ای حضور نیافت.
این سایت می نویسد: «اسدی می گوید دفتر صدر دعوت‌نامه‌ای را برای سفارت ایران در بغداد ارسال کرد اما او ضمن عذرخواهی اعلام کرد که نمی تواند در مراسم حضور یابد. مسجدی پیشتر گفته بود که سردار سلیمانی و صدر روابط دوستانه‌ای با یکدیگر دارند. با این حال، علیرغم اظهارات عمومی و دیپلماتیک،‌ ایرانی‌ها در مورد تحرکات صدر سکوت نکرده‌اند. مسعودی در جلسه‌ای با هیئتی از حزب دموکرات کردستان عراق گفته است که درباره تشکیل دولت عراق مذاکره کرده است. همه این موارد نشان می دهند که صدر علیرغم آنکه اصرار داد که مستقل باشد پیام هایی را برای امریکا و ایران ارسال می کند که از طریق آن بگوید سیاست‌هایی که مغایر با منافع عراق باشند را نمی پذیرد. 
آیا ایران و امریکا این تغییر موضع آشکار صدر را باور خواهند کرد و خواهند پذیرفت و یا به دنبال کسب تضمین‌های بیشتری برای حفاظت از منافع‌شان خواهند بود؟ پاسخ به این پرسش بستگی به مذاکرات احتمالی ایران و امریکا برای تشکیل دولت بعدی عراق دارد. ایران درباره تحرکات صدر برای تشکیل دولت تازه سکوت نکرده است و امریکا نیز گزینه دشواری پیش‌رو دارد».
 «آسیا تایمز» در گزارش دیگری اشاره می کند مردی که ممکن است نخست وزیر آینده عراق شود چه کسی خواهد بود؟ جعفر الصدر نامزد قوی و احتمالی کسب مقام نخست وزیری عراق است اما موانع زیادی پیش روی او قرار دارند.
«آسیا تایمز» با اشاره به احتمال نخست وزیر شدن «جعفر الصدر» می نویسد: «او ۴۸ ساله است و نامزدی قوی برای تبدیل شدن به نخست وزیر اینده عراق. جعفر الصدر پسر عموی مقتدی صدر است و در شش استان عراق از جمله بغداد در انتخابات پارلمانی اخیر با کسب بیش از ۵۰ کرسی پیشتاز بود. مقتدی صدر شخصا نمی تواند نخست وزیر شود و برای انتخاب نامزد نخست وزیری نیز باید با سایر احزاب سیاسی برای اجماع رایزنی کند. نکته جالب توجه آن است که جعفر الصدر برخلاف موضع کنونی مقتدی صدر خود به ایران بسیار نزدیک است و بخش عمده زندگی‌اش را در حوزه علمیه قم گذرانده است؛ جایی که هنوز در آن خانه دارد و اغلب از قم بازدید می کند. با این حال، او در سال ۲۰۰۵ میلادی لباس روحانیت را از تن درآورد و خود را به عنوان سیاستمداری میانه رو و سکولار مطرح کرد. تعداد کمی از مردم در خارج از عراق نام او را شنیده‌اند اما در محافل شیعه در جهان اسلام او جایگاه قابل توجهی به دلیل خانواده‌اش دارد. او تنها پسر بزرگ آیت الله محمد باقر صدر یکی از رهبران برجسته شیعه است که در اوریل سال ۱۹۸۰ میلادی توسط صدام اعدام شد. عبادی، نوری مالکی و ابراهیم جعفری همگی از شاگردان محمدباقر صدر بوده‌اند. جعفر خود عضو حزب الدعوه نیست. زمانی که پدرش اعدام شد، ۱۰ سال داشت. زمانی که در انتخابات پارلمانی در فهرست قانون به رهبری نوری مالکی شرکت کرد تقریبا برابر با نخست وزیر وقت رای کسب کرد. سنت گرایان و نسل قدیم شیعیان و روحانیون سنتی به او رای داده بودند؛ آن هم به واسطه احترامی که برای پدرش قائل بودند. او در تشکیل ارتش مهدی نیز نقشی کلیدی ایفا کرده بود با این حال، او نسبت به شیوه‌های مقتدی صدر انتقاد داشت». کد خبر: ۵۲۵۶۵۰ تاریخ انتشار: ۰۶ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۱:۳۶

منبع: آفتاب

کلیدواژه: مقتدی صدر عراق ایران امریکا هادی عامری ترامپ توافق هسته ای انتخابات عراق خاورمیانه سوریه لبنان شیعیان حیدر العبادی حشد الشعبی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۷۹۴۹۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پول انتخابات و جنگ؛ اهداف واقعی‌تر سفر بلینکن به منطقه‌

تعداد سفرهای «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا به غرب آسیا طی ۷ ماه جنگ طوفان الاقصی تقریبا به اندازه انگشتان دو دست رسیده است. او اگر فاصله سفرهای خود به منطقه را باز هم کمتر کند از وزیر خارجه به سفیر غیر مقیم آمریکا در منطقه تبدیل خواهد شد. - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، آنچه او را بارها با مسافرتی 11 هزار کیلومتری به پایتخت‌های منطقه کشانده، همگی به تبدیل رژیم‌صهیونیستی به «کتک خور همگانی» در منطقه مربوط می‌شوند. شاید پیش از این تصور می‌شد اگر رژیم‌صهیونیستی توسط دشمنانش محاصره شود در بدترین سناریوها همانند عثمانی‌ها که «مرد بیمار خاورمیانه» نام گرفته بود، نامیده خواهد شد. طبق این تصور رژیم در بدترین وضعیت نهایتا مانند عثمانی به دولت بیماری با ویژگی‌های مشابه دچار می‌شد؛ اما این مشکل مخصوص کشورهای پهناور و دولت‌های قدرتمند است نه موجودیت‌های کوچک با تنفس مصنوعی. وضعیت رژیم نازل‌تر از وضعیت بیماری است و با ادبیات دولت‌ها قابل توصیف نیست.

حداقل طی 7 ماه جنگ، هر گروه و دولتی بوده که اراده کرده سیلی‌ای به‌صورت تل‌آویو زده است؛ از جمله دو دولت ایران و یمن که به شکل مستقیم دست به تنبیه رژیم زده‌اند. این پدیده به بروز پدیده رژیمی سیلی خور و کتک خور در جهان منجر شده است. سفر اخیر آنتونی بلینکن به منطقه نیز برای پوشش و توجیه یکی از سخت‌ترین سیلی‌هایی است که رژیم طی هفته‌های اخیر خورده است. پس از آنکه رژیم‌صهیونیستی به سفارت ایران در سوریه در 13 فروردین حمله کرد، تهران در شامگاه 25 بامداد و 26 فروردین در عملیات «وعده صادق» مراکز هدایت این عملیات را در دو پایگاه رژیم درهم کوبید. 

این عملیات پیامدهای دردناکی برای کسانی داشت که دلخوش به رویاها بودند. دولت‌هایی که بدعهدی آمریکا در دفاع از خود را دیده بودند، خوش‌باورانه فکر می‌کردند واشنگتن حداقل برای حفظ رژیم هم که شده زمانی دست به اقدام خواهد زد. 

وقتی آمریکا آنقدر تلاش خود برای دفاع پدافندی از رژیم را بزرگ کرد تا عدم دفاع تهاجمی‌اش از تل‌آویو به چشم نیاید، چشمان متحدان واشنگتن بازتر شد. 

حرکت روی بندی که آمریکا برای دیگران کشیده احتمال سقوط بالایی دارد. فروپاشی دولت و ارتش وابسته اشرف غنی آخرین رئیس‌جمهور افغانستان که با تقلب بر سرکار آمده بود و وضعیت آشفته تل‌آویو به دیگران سرنوشت رژیم‌های وابسته و دولت‌هایی که مسیر وابستگی به آمریکا را در پیش گرفته‌اند، نشان می‌دهد. «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا روز (دوشنبه) در جریان تور منطقه‌ای خود در ریاض ادعا کرد پیشرفت قابل توجهی در روند عادی‌سازی روابط عربستان‌سعودی و رژیم صورت گرفته و در مراحل پایانی قرار دارد. «فیصل بن فرحان» وزیر خارجه عربستان نیز به موازات این اظهارات در همان روز اعلام کرد کشورش به مراحل نهایی درباره توافق دو جانبه با آمریکا نزدیک شده ‌است. این توافق به تعهدات امنیتی آمریکا به عربستان مربوط است که طبق آن واشنگتن باید در درگیری‌ها به کمک ریاض شتافته و تسلیح سعودی با تسلیحات پیشرفته را آغاز کند. این توافق دوجانبه پیش از طوفان الاقصی به‌عنوان یکی از پیش‌شرط‌های عادی‌سازی توسط عربستان مطرح شده بود. 

اهداف منطقه‌ای آمریکا در ماه هفتم 
آمریکا درصدد به سرانجام رساندن توافق عادی‌سازی میان رژیم و عربستان است که اهداف جدیدی به آن نسبت به اهداف قبلی سنجاق شده‌اند. این توافق اما همه آنچه آمریکا و بلینکن به‌دنبال آن بوده‌اند، نیست. در ادامه به اهداف کنونی آمریکا پرداخته شده است. 

1. پایان آبرومندانه جنگ 
رژیم تاکنون 7 ماه را در جنگ بوده است. این جنگ با تفاوت‌هایی در چند جبهه جریان داشته‌اند. ویژگی این جنگ پوشش چند جبهه‌ای است به این صورت که با کاهش تنش‌ها در یک جبهه، افزایش تنش در جبهه‌ای دیگر آن را جبران می‌کند. نمونه آن خارج شدن نیروهای رژیم از مناطقی در غزه است که به کاهش تلفات صهیونیست‌ها منجر شده و در ازای آن مقاومت لبنان بر شدت ضربات خود افزوده است. آشکار است که چیزی به نام پیروزی در انتظار تل‌آویو نیست و دیگر امکان ادامه جنگ نیز وجود ندارد. از این رو باید برای آن برنامه‌ریزی کرد. 

اگر رژیم طی توافق آتش‌بس با مقاومت غزه به جنگ پایان دهد، شکست را پذیرفته است. بر همین اساس غرب به‌دنبال راه دیگری است. یک راه برای کاهش از تبعات آن، اعلام پایان جنگ در ازای عادی‌سازی روابط با سعودی‌هاست. به این شکل دلیل پایان جنگ شکست رژیم از نیروهای مقاومت غزه تلقی نخواهد شد، بلکه برخی آن را به دلیل دیپلماسی سعودی خواهند دانست که پذیرفت در ازای پایان جنگ روابط خود با تل‌آویو را عادی‌سازی کند. آمریکایی‌ها اما به نظر می‌رسد اهداف بیشتری در رابطه با جنگ و عادی‌سازی داشته باشند. موضوع دوم تبدیل تهدید به فرصت است. اگر پیش از جنگ عادی‌سازی تبعاتی داشت و پس از آن نیز این‌گونه تلقی می‌شد که ریاض کار سخت‌تری برای ارتباط با تل‌آویو دارد، واشنگتن تلاش می‌کند برخلاف برداشت‌ها بتواند تهدید جنگ را با اعلام عادی‌سازی در ازای پایان کشتار و محاصره غزه، به فرصت تبدیل کند. هدف سوم آمریکا استفاده از مواهب تجاری عادی‌سازی برای بازسازی و کنترل گروه‌های سیاسی رژیم است. ایجاد روابط پرحجم با عربستان و رشد جدی روابط تجاری می‌تواند ضمن کمک به بازسازی اقتصاد رژیم برای گروه‌های سیاسی صهیونیست نیز جذاب باشد. برخی گروه‌های سیاسی صهیونیست که به این مواهب تجاری چشم دارند تلاش خواهند کرد در جامعه و دولت رژیم برای پایان جنگ در ازای عادی‌سازی فعالیت کنند. 

فروش تسلیحات ساخت رژیم به عربستان یکی از شاخه‌های درآمدی روابط است. اخذ پروژه‌های بزرگ کارخانه‌های آب شیرین کنی، ساختمان‌سازی و شهرک‌سازی و همچنین ایجاد باغ‌ها و مزارع کشاورزی در محیط‌های سخت کویری از جمله حوزه‌های همکاری دو دولت است. هدف چهارم آمریکا بی‌حاصل‌سازی عملیات 7 اکتبر است. واشنگتن از ابتدای جنگ تبلیغ کرده بود عملیات 7 اکتبر برای جلوگیری از توافق عادی‌سازی صورت گرفت و امروز قصد دارد با پایان جنگ از طریق این توافق به دیگران بگوید طراحان به هدف خود دست نیافتند. 

2. درگیری کشورهای مسلمان با یکدیگر
شاید توسعه جنگ از مبدا و با حضور رژیم‌صهیونیستی هدف آمریکا نباشد و این کشور نخواهد جنگی منطقه‌ای شکل بگیرد اما واشنگتن قطعا قصد دارد درگیری‌های سیاسی و زد و خوردهایی میان کشورهای منطقه با یکدیگر صورت گیرد تا رژیم از مرکز توجهات و تمرکز فشارها خارج شود. غرب درحالی‌که ایران در عملیات وعده صادق به شکل مستقیم رژیم‌صهیونیستی را هدف قرار داد، بدون آنکه تل‌آویو را خطاب قرار دهد درحال تحریک کشورهای عربی علیه تهران است. 

3. تثبیت حقوقی و ساختاری مواضع
غرب و متحدانش در منطقه برای پیشبرد اهداف خود از ضعف نظامی رنج می‌برند. این ضعف نظامی با توجه به حجم عظیم تسلیحات فروخته شده به کشورهای منطقه مربوط به حوزه ابزارها نیست اما در کلیت متحدان آمریکا در منطقه توانمندی نظامی کمی دارند. برای آنکه این ضعف برای آنها دردسرساز نشود، آمریکا قصد دارد با فریز کردن مرزها و با ترساندن دیگران، آنها را به لحاظ حقوقی و ساختاری تثبیت کنند. این اقدام با ارائه تضمین‌های امنیتی شبیه آنچه در ناتو وجود دارد، صورت خواهد گرفت. نمونه روشنی از این اتفاق در شرق اروپا وجود دارد. روسیه به‌عنوان دومین ارتش بزرگ دنیا که در کنار آمریکا قدرتمندترین قدرت هسته‌ای جهان است به اوکراین حمله کرده تا مانع عضویتش در ناتو شود اما علیه کشورهای بالتیکی کوچک‌ترین اقدام نظامی را انجام نداده است. 

آمریکا با این تجربه درصدد گسترش تضمین‌های امنیتی خود به غرب آسیاست. با این وجود مشکلی در این منطقه گریبانگیر واشنگتن است که نشان می‌دهد مقایسه دو منطقه غرب آسیا و شرق اروپا اشتباه است. واشنگتن نه براساس پیمان و تعهد نظامی بلکه خود راسا و به شکل مستقیم وارد منطقه شده، عملیات کرده و در هر نقطه‌ای با مقابله مواجه شده است. نتیجه این درگیری‌ها نیز شکست آمریکا و کشته شدن هزاران نفر از سربازان ارتش این کشور بوده است. شکست سعودی‌ها در جنگ با یمن نیز از نوعی نبود که با تعهد امنیتی آمریکا یا پیمانی شبیه ناتو قابل رفع باشد. 
 
4. ساخت یا نمایش پیروزی پس از شکست 
آمریکا قصد دارد در وهله اول در صورت امکان با هراس افکنی از پاسخ ایران علیه رژیم در عملیات وعده صادق بتواند اتحادی علیه ایران تشکیل دهد و در صورت عدم تحقق آن، در وهله دوم با مانورهای رسانه‌ای و لفظی این‌گونه نمایش دهد که اجرای عملیات به زیان ایران بوده و خوراکی برای افکار عمومی و رسانه‌های مرتبط با خود ایجاد کند. در این خصوص باید دید عملیات ایران علیه خاک فلسطین اشغالی با مختصاتی که برای آن در نظر گرفته شده بود آیا واقعا باعث اتحاد کشورهای منطقه علیه تهران شده است؟ به نظر نمی‌رسد در واقعیت این عملیات چنین نتایجی داشته باشد، بلکه آمریکایی‌ها درصدد ایجاد این نگاه با تلاش فراوان یا نمایش تحقق آن با هدف ایجاد هراس در تهران هستند. 
 
5. متفاوت شدن روسیه و چین 
روسیه و چین در ماه‌های اخیر رویکرد متفاوتی را درخصوص رژیم اتخاذ کرده‌اند که به زعم بسیاری به‌خاطر سیاست‌های پیشین این دو تعجب‌برانگیز است. چین و روسیه با محکوم کردن حمله رژیم به سفارت ایران در سوریه و دفاع از پاسخ ایران در عملیات وعده صادق به زعم بسیاری متفاوت از سیاست پیشین خود عمل کرده‌اند. با این‌حال چنین دیدگاه‌هایی با سنجش کاملی همراه نبوده‌اند. پکن و مسکو در گذشته سیاستی را اتخاذ کرده بودند که دیگر با فضای فعلی منطبق نیست؛ به‌ویژه اینکه رژیم با اقداماتش جهان را در لبه پرتگاه قرار داده است. 

از سوی دیگر چین و روسیه به همراه ایران مواضع همگرایی درخصوص اوکراین، غرب آسیا و شرق آسیا را نشان می‌دهند که بیم هماهنگی میان آنها را در پی داشته است. احتمال دارد آمریکا با نگرانی درخصوص ابعاد و ماهیت همکاری‌ها میان قدرت‌های شرقی درصدد بازآرایی متحدان و منابع خود برای رویارویی با موقعیت جدید باشد. 

6. توجیه عدم حمایت کامل از تل‌آویو 
در عملیات وعده صادق، غرب از رژیم که مهم‌ترین دارایی این مجموعه در غرب آسیا شناخته می‌شود تنها به شکل دفاعی حمایت کرد. این درحالی است که پیش از آن افکار عمومی و نخبگان دولتی فکر می‌کردند هر کشوری که با تل‌آویو درگیر شود به صورت مستقیم با واشنگتن مواجه خواهد شد. کشورهای منطقه از خود می‌پرسند در صورت وقوع اقدامات مشابه آمریکا چه اقدامی انجام خواهد داد. سعودی‌ها تجربه قبلی نیز دارند که به سال 2019 و هدف قرار گرفتن تاسیسات آرامکو مربوط است. در آن برهه نیز آمریکایی‌ها دست به اقدامی نزدند اما هیچ‌کس فکر نمی‌کرد‌ این بی‌عملی درخصوص رژیم نیز تکرار بشود. 

بر همین اساس است که دونالد ترامپ رئیس‌جمهور پیشین آمریکا برای جلب نظر لابی‌های صهیونیستی و عربی گفته است‌ «اگر درگیری بین ایران و اسرائیل رخ دهد، از اسرائیل حمایت می‌کنم.» این سخنان اشاره‌ای به برداشت‌ها درخصوص عدم حمایت آمریکا از رژیم است. 

7. توجیه چتر سوراخ رژیم 
آمریکا از یک دهه قبل تلاش داشت با کاهش اقدامات عملیاتی در منطقه، ضمن حفظ حضور سنگین خود در آن، از هزینه‌ها و ضایعات استقرار نظامی خود بکاهد. این اتفاق براساس برون‌سپاری ماموریت‌ها به متحدان منطقه‌ای صورت می‌گرفت.هدف از آن نیز اختصاص منابع بیشتر به شرق آسیا معرفی می‌شد. 

 واشنگتن تاکید می‌کرد پس از این تغییر آرایش، صهیونیست‌ها متولی و سرپرست متحدان آمریکا در منطقه خواهند بود. حالا که این متولی خود به یک «کتک‌خور همگانی» در منطقه تبدیل شده و از گروه‌های شبه‌نظامی (مقاومت غزه، لبنان و عراق) تا دولت ایران آن را می‌کوبند، این فرضیه غلط از آب درآمده است. 

برای مدت‌ها اینگونه برداشت می‌شد که جنگ با شبه‌نظامی‌ها سخت است و به همین دلیل آسیب‌هایی که تل‌آویو از نبرد با آنها می‌بیند چندان مهم نیستند. بر این اساس رژیم می‌توانست با تجهیزات نظامی خود دولت‌ها را که احساس مسئولیت بیشتری نسبت به جمعیت خود داشته و باید برای حیات اعتباری داخلی-بین‌المللی داشته باشند، با تهدید روبه‌رو کرده و آنها را از مواجهه با خود منصرف کند. در عملیات وعده صادق ثابت شد رژیم قادر به چنین اقدامی علیه ایران نیست. اعراب به همین دلیل خواهان تعهد و تضمین امنیتی آمریکا هستند که در منطقه بماند و در صورت بروز درگیری به شکل مستقیم و حداکثری از آنها حمایت کند. 

8. تامین مالی برای ترمیم ضعف‌های پدافند هوایی غرب
پدافند هوایی غرب با وجود آمادگی دو‌هفته‌ای و هشدارهای ایران سه روز پیش از عملیات، و با وجود فاصله یک‌هزار کیلومتری ایران تا سرزمین‌های اشغالی ناکام ماند. غرب در برابر این حمله از امکانات کشورهای زیادی استفاده کرد و عملا سیستم یکپارچه و گسترده‌ای را در اختیار داشت. به نظر می‌رسد طرح چتر پدافند منطقه‌ای در برهه کنونی یک نقشه برای فریب کشورهای منطقه جهت تامین هزینه‌های مالی توسعه فناوری، ارتقا و ساخت سامانه‌های جدید پدافند هوایی است تا سامانه‌های شکست‌خورده جایگزین شوند. 

9. پر ساختن خلأ تسلیحاتی ایجاد‌شده
کشورهای منطقه پس از ناکامی رژیم و متحدان‌ غربی‌اش در دفع عملیات ایران احتمالا به بازطراحی سیستم نظامی و تسلیحاتی خود می‌اندیشد. آمریکا درصدد کنترل این روند شکل‌گرفته و در صورت امکان جلوگیری از آن است. 
احتمال دارد برخی از این کشورها به بهبود روابط خود با محور مقاومت گام برداشته و تعدادی نیز با اهدافی چندگانه به سمت روابط با تامین‌کنندگان تسلیحاتی دیگری بروند. به‌عنوان مثال تامین پدافند هوایی و تسلیحات هجومی مانند موشک‌های بالستیک میانبرد از چین می‌تواند ضمن ارتقای توان تسلیحاتی کشورهای منطقه به تامین تسلیحاتی منجر شود که آمریکا آنها را در اختیار کشورهای منطقه قرار نمی‌دهد. همچنین خرید از چین تقویت‌کننده این احتمال است که پکن در روابط تهران با این کشورها دست به میانجیگری بزند. از سوی دیگر روابط با تولید‌کنندگان غیرآمریکایی سلاح می‌تواند واشنگتن را به فروش تسلیحات پیشرفته‌تر به کشورهای منطقه ملزم سازد. 

10. تامین هزینه‌های انتخاباتی
دولت جو بایدن امیدوار است در ازای ارائه تضمین و تعهد امنیتی به عربستان بتواند پول سعودی را به کمپین انتخاباتی خود جذب کند. اگر سعودی‌ها راضی به حمایت مالی از بایدن در انتخابات پیش رو نباشند باید خود را برای تعویق ارائه تعهد امنیتی و یا تضعیف مفاد آن آماده کنند.

منبع: فرهیختگان

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • افشای دلایل ردصلاحیت حسن روحانی در انتخابات
  • اصلاح طلبان در کدام حوزه های انتخابیه کاندیدا دارند؟
  • پول انتخابات و جنگ؛ اهداف واقعی‌تر سفر بلینکن به منطقه‌
  • تصاویر اولیه از مراحل ساخت‌وساز ۳۲۰ میلیون دلاری امریکایی‌ها در سواحل غزه
  • نقش انتخابات آینده آمریکا بر قیمت مسکن چیست؟
  • دموکراسی دروغین آمریکا و برخورد‌های دوگانه
  • دموکراسی دروغین آمریکا و برخوردهای دوگانه
  • کاندیداتوری عضو شورای نگهبان در انتخابات ریاست جمهوری /صادق زیباکلام برای مصاحبه آمد، زاکانی برای گزارش دادن /خاطرات آیت الله هاشمی
  • دشوارترین عملیات نظامی در دوران جنگ با عراق /کدام فرمانده سپاه به در روز اول به شهادت رسید؟
  • الدفاعی: وعده صادق، پایان‌بخش توهم ارتش شکست‌ناپذیر اسرائیل