سرفصل کتاب بی اعتمادی به آمریکا؛ چهل سال تلاش برای براندازی
تاریخ انتشار: ۶ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۸۰۰۴۱۰
چهل سال تلاش برای براندازی یا استحاله جمهوری اسلامی از لانه جاسوسی در سال 58 گرفته تا فتنه 88 مصداق و سند محکم کتاب بی اعتمادی ملت ایران به آمریکا است.
گروه سیاسی خبرگزاری آنا_آرزو نوروزجم: وعده دیدار ماه رمضانی رهبر معظم انقلاب با مسئولان نظام ، دوم خرداد 97،حسینه امام خمینی (ره)
همه حرفها و توصیهها و نصیحتهای رهبری تقریبا رنگ و بوی برجامی داشت و اعلام شرط و شروط برای دولت روی کار آمریکا و بایدها و نبایدهایی که برای دولت ایران مشخص کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همه طیفها و سلایق در نظام جمهوری اسلامی دور هم جمع شدهاند، از چپها گرفته تا طیف موسوم به اصولگرا و حتی کسانی که به نوعی در فضای سیاسی طرد شده به حساب میآیند؟
اولویت اصلی نظام جمهوری اسلامی بعد از اظهارات سخیف رئیس سابق سیا که حالا وزیر خارجه ایالات متحده است، انسجام و وحدت بین همه گروهها و جناحها است که این دیدار آن را عینیت بخشید .
اتفاقی که در کنار حضور رئیس دولت دوازدهم و وزرای کابینهاش با حضور چهرههایی چون رئیس دفتر رئیس دولت اصلاحات، رئیس جمهور نهم و دهم و برخی نمایندگان که مواضعی گاه خلاف نظر نظام جمهوری اسلامی دارند همراه بود.
مقام معظم رهبری در خلال صحبتهای خود 12 شرط را برای دولت آمریکا و اتحادیه اروپا مشخص کردند، شرط و شروطی که برای ایران حق بازیافت غنی سازی را قائل شد و چند و چون تجارت و فروش نفت را مشخص کرد .
اما در کنار این 12 شرط، رهبر انقلاب اتخاذ تصمیمهایی گیریهای درست و سازنده در مواقع فعلی را مستلزم آگاهی از تجربیات گذشته و درس گرفتن از آنها دانستند وتجربیات را پیش پای مسئولان نظام گذاشتند .
بر آن شدیم تا در سلسله گزارشهایی با عنوان «فراموش نمیکنیم» توصیههای مقام معظم رهبری مبتنی بر تجربیات گذشته را بررسی و مصداق های آن را در طول چله انقلاب و حتی قبل تر از مرور کنیم.
آمریکا محوریت اصلی توصیهها و فرمایشات مقام معظم رهبری است .
اتفاقات رخ داده در طول آغاز انقلاب اسلامی تا کنون در کشور و دست پنهان آمریکا در راهبری این اتفاقات تقریبا برای همهگان روشن و آشکار است .
از دخالت در امور ریاست جمهوری ایران در زمان بنی صدر گرفته تا نفوذ در برخی شخصیتها و جایگاهها و میدان دادن به گروهکی تروریستی موسوم به منافقین برای براندازی نظام اسلامی .
یکی از توصیههای رهبر فرزانه انقلاب عدم اعتماد به آمریکا است و میفرمایند: تجربیات گذشته این نکته را به دست ما میدهد که ایران به دلیل اینکه آمریکا بر تعهدات خود پایبند نیست نمیتواند به آنها اعتماد کند.
پایبندی که رهبر معظم انقلاب از آن صحبت کردند به جز برجام و مذاکرات معروفش ، مصداقهای دیگری هم دارد، آمریکا پیش از این نشان داده است که قابل اعتماد نیست و به هر دری میزند تا پایههای انقلابی که به سختی به دست آمده را سست کند .
سو استفاده از جایگاه دیپلماسی در سفارتخانهای که طبق موازین بین المللی باید کارهای دیپلماتیک انجام دهد و اموری اینچنین را رتق و فتق کند یکی از اولین بدعهدیهای آمریکا به ایران بعد از پیروزی انقلاب است .
برنامه ریزی برای کودتا ضد انقلاب اسلامی، کمک به ترور شخصیتها در دوران آغازین جنگ و سالهای پر از التهاب دهه شصت نمونه دیگری از بدعهدیهای دولت آمریکا به شمار میرود .
دولت های مختلفی در جمهوری اسلامی با رویکردها و گرایشهای مختلف بر سر کار آمدند و امور داخلی ایران را در دست گرفتند، چپ و راست آن فرقی نمیکند هر کدام که آمدند ایالات متحده برنامه ریزی کرد و تلاش کرد اختلاف افکنی را دامن بزند .
در این میان وجود سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و رفیق دیرینهاش اسرائیل را هم نمیتوان نادیده گرفت .
تهدیدهای وقت و بیوقت، بمبارانهای شیمیایی و کمک به رژیم بعث عراق، طراحی و حمایت از آشوبهای خیابانی، ترور داشمندان ایرانی در دهه 80 و کمک و برنامه ریزی برای برخی انقلاب های موسوم به انقلاب رنگی از نمونه هایی هستند که نشان میدهد آمریکا بر هیچ عهد بین المللی و قوانین ثبت شده در دنیا پایبند نیست و برای به دست آمدن منافعش حاضر است موازین وضع شده را هم زیر پا بگذارد .
بدعهدی آمریکا و متعهد نبودنش به قراردادهای بین المللی که نتیجهاش بی اعتمادی جامعه جهانی به این دولت و سیاستهایش است، اولین تجربهای که آیت الله خامنه ای در جمع مسئولان بیان میکنند .
تجربهای که طبق گفته ایشان فقط مختص ایران نیست و تقریبا همه کشورهایی که دولت آمریکا با آنها دشمن است آن را تجربه کردهاند .
لیبی، افغانستان،عراق، و حتی ایران قبل از پیروزی انقلاب، همه جز کشورهایی هستند که نتیجه اعتماد به آمریکا را با قیمتی بیشتر از آنچه تصورش رامیکردند پرداخت کردند.
بعد از دخالت و حمایت از گروههای آشوبگر در داخل ایران و اعتراضات مردمی و دامن زدن به اختلافات بین این جناح و آن جناح، و صدور قطعنامههای مختلف و اعمال انواع و اقسام تحریمها، در نهایت ایران و آمریکا و چند کشور دیگر پای میز مذاکره نشستند و بعد از کلی چانه زنی در نهایت قرارداد امضا کردند .
قراردادی که علاوه بر حمایتهای مسئولان و برخی مقامات، انتقادات فراوانی را نیز به دنبال داشت .
رهبر معظم انقلاب بارها میان سخنرانی ها و دیدارهای مختلف با اقشار مردم و مسئولان، اعلام کردند که نسبت به این مذاکرات و بالاخص طرف این مذاکره خوشبین نیستند و بساط اعتماد کردن به آنها وجود ندارد .
با همه این توصیه ها، برجام دو سال عمر کرد تا رئیس جمهور منتخب مردم آمریکا در انتخابات 2016، تصمیم گرفت زیر همه قول و قرار های دولتش بزند و قرارداد فی مابین را پاره کند .
رهبر معظم معظم انقلاب در سخنرانی چند شب پیش خود فرمودند: دیپلماتهای کشور بارها از نقض مکرر روح و جسم برجام سخن گفته اند .
روح و جسمی که تلاش شده بود ممات و حیاتش به وجود برجام گره بخورد و برای ماهها رفت وآمد سیاسی و نشست و برخاست دیپلمات های 6 کشور یک مزایا شمرده شود.
ایشان همچنین در ذیل صحبتهای خود اشاره کردند که با دولتی که به راحتی و مانند آب خوردن یک معاهده بین المللی را نقض میکند نمیتوان تعامل کرد .
این درحالی است که برخی دیپلماتها و مسئولان مذاکره بر این باور بودند که اساس موفقیت و پیشرفت و حتی برداشته شدن تحریمهای ظالمانه و باز شدن برخی گرههای کور اقتصادی در کشور، در گرو اعتماد و ایجاد ارتباط با آمریکا است .
و از آمریکا چهرهای ساخته شد که کدخدا است و اگر گوشه نگاهی به ایران بکند اوضاع چنین و چنان میشود .
اما حالا برخلاف تفکری که چند سال پیش و در هنگامه آغاز مذاکرات حاکم شده بود، کدخدا منش کدخداگریاش را کنار گذاشته و شده همان دشمنی که ایران سالها به آن لقب شیطان بزرگ داده است .
حضرت آیت الله خامنهای نشانهها و ادلههای بی اعتمادی به آمریکا را یک فرصت و تجربه برای آگاه سازی مسئولان امر میدانند و توصیه کردهاند ، دست اندر کاران دولت و حتی مردم در خاطرشان داشته باشند که آمریکا برای اثبات و تداوم دشمنی اش با نظام جمهوری اسلامی ایران ثابت قدم است.
منبع: آنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۸۰۰۴۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شنهایی که مامور خدا بودند
پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن ۱۳۵۷ و تشکیل نظام جمهوری اسلامی بر اساس آموزههای اصیل دینی با تبدیل شدن به یک قدرت منطقهای با شعار وحدت جهان اسلام و در هم نوردیدن مرزهای جغرافیایی کشورهای مسلمان استراتژیهای امنیتی و منافع منطقهای آمریکا را با شکست روبرو ساخت. آمریکا که تمام تلاش خود را معطوف به حمایت از رژیم پهلوی و جلوگیری از پیروزی انقلاب نموده بود، با پیروزی انقلاب اسلامی، سفارت خود را به عنوان پایگاهی برای طراحی و اجرای توطئه علیه انقلاب مبدل ساخت تا بتواند در پوشش دیپلماتیک برای شکست یا به انحراف کشاندن نظام نوپای اسلامی اقداماتی را انجام دهد.
توطئههای آمریکا در جهت شکست انقلاب اسلامی و از سوی دیگر ورود شاه به آمریکا با اجازه کارتر (رئیس جمهور وقت آمریکا) فصل جدیدی را در روابط ایران و آمریکا به وجود آورد که همراه با افزایش بی اعتمادی بود، به طوری که در ۱۳ آبان ۵۸ تقریبا دو هفته پس از دیدار بازرگان با برژنیسکی در الجزایر، گروهی از دانشجویان دانشگاههای ایران که بعدها به دانش جویان مسلمان پیرو خط امام معروف شدند به سفارت آمریکا در تهران حمله و ۵۳ نفر آمریکایی را به گروگان گرفتند.
اشغال سفارت آمریکا در تهران، حذف دولت موقت از صحنه اجرایی کشور، تثبیت پایههای قدرت و استمرار ماجرای گروگان گیری و شکست طرحهای آمریکا جهت آزاد سازی جاسوسان خویش موجب بحرانی بزرگ و اختلاف نظر در دستگاه دیپلماسی آمریکا پیرامون چگونگی برخورد با انقلاب اسلامی گردید. گرچه در این میان شورای امنیت ملی آمریکا به سرپرستی برژنیسکی طرفدار اقدامات قاطع نظامی علیه انقلاب اسلامی شد، سرانجام گروه ویژه ۱۳۲ نفره تحت عنوان «دلتا فورس» برای حمله به ایران و آزادی گروگانها تشکیل شد.
روز ۴ اردیبهشتماه سال ۵۹ بود که کماندوهای آمریکایی آموزش دیده در آمریکا که پیش از این در مصر تمرین کرده بودند با استفاده از چند فروند بالگرد و هواپیما از خلیج فارس پرواز کرده و وارد خاک ایران شدند. در این عملیات، چهار فروند هواپیماى نظامی C-۱۳۰ و هشت فروند بالگرد SH-۳D برای آزادی ۵۳ گروگان، از ناو هواپیمابر نیمیتس جدا و از مرزهاى هوایى جنوب، وارد فضای پروازی ایران شدند.
برنامه آنها به این شکل بود که از جنوب شرقی کشور با تعدادی بالگرد و هواپیمای سوخترسان و هم چنین هواپیمای C ۱۳۰ وارد ایران شوند و پس از سوخت گیری در صحرای طبس به سمت تهران حرکت کنند و در ابتدای صبح دست به اقدام بزنند.
طبق گفته کارشناسان، آمریکاییها این عملیات را ۶ ماه در صحرای نوادا در آمریکا که شرایطی مشابه صحرای طبس دارد تمرین کرده بودند تا بتوانند آن را با موفقیت در ایران به پایان برسانند
در یک هواپیمای C-۱۳۰ حدود ۱۳۰ نفر کماندو و تجهیزات انفرادی و در یک هواپیمای C-۱۳۰ دیگر سلاحها و تجهیزات مدرن و مختلف مانند کپسولهای کوچک و بزرگ گازهای خواب آور، موتورسیکلتهای تریل کم صدا و جیپهای کوچک حمل میشدند و یک فروند KC-۱۳۰ سوخت رسان و یک هواپیما هم رزرو بود. هر بالگرد ظرفیت حمل ۳۵ نفر از کماندوها را داشت.
نکته مهمی که در این عملیات باید به آن اشاره کرد، همکاری برخی عناصر خودفروخته در ارتش بود که با خاموش کردن رادار موجبات پرواز امن برای آمریکاییها را فراهم میکنند تا یانکیها به طور پنهانکار وارد کشور شوند. بالگردها و هواپیماها پس از عبور از فراز ایران به صحرای طبس رسیده و در آنجا فرود میآیند. اما به علت ایجاد چند اتفاق بالگردها و هواپیماهای آمریکایی دچار سانحه شده و با وقوع طوفان شن سریال ناکامیهای آنها در عملیات پنجه عقاب رقم میخورد.
هدف آشکار امریکاییها از عملیاتِ نجات این بود که با حملهای شبانه، گروگانها را از سفارتخانه ربوده، با تبلیغات گسترده آن را به عنوان اقدامی قهرمانانه در تاریخ ارتش آمریکا و کاخ سفید ثبت کنند و برگ برندهای در انتخابات ریاست جمهوری به دست آورند؛ اما برخی از تحلیلگران برآن اند که هدف اصلی ماجرای طبس اقدام به کودتا و بازگرداندن قدرت به خاندان پهلوی بود. برژینسکی به نقل از کارتر میگوید پس از آزادی امریکاییها باید ضربه واقعی به ایرانیان وارد شود. مایلز کاپلند از دست اندرکاران سابق دستگاه اطلاعاتی آمریکا و همکار روزولت در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در ایران، تصریح میکند هدف از تهاجم طبس، تنها آزادی گروگانها نبود، بلکه هدف سرنگونی رژیم ایران بود. به گفته برخی از عوامل داخلی شرکت کننده در این عملیات، هدف از عملیات طبس تحویل تسلیحات فوق مدرن برای یک جنگ چریکی گسترده و سراسری به گروهی از افسران وفادار به محمدرضا پهلوی بود. شورش برخی از اقوام مرزی علیه نظام اسلامی و تصرف شهرهایی، چون زاهدان نیز در برنامه قرار داشته است.
کارتر در نخستین ساعتهای روز پس از ناکامی عملیات نظامی، در برنامهای تلویزیونی مسئولیت شکست را بر عهده گرفت. اعلامیه کاخ سفید حاکی از آن بود که اسناد سرّی و مهمی در درون بالگردها به جای مانده است. به دستور بنی صدر که فرمانده کل قوا بود، بالگردهای به جامانده بمباران شدند و بخشی از اسناد سرّی و باقیمانده در آتش سوخت و محمد منتظرقائم فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یزد که مقداری از اسناد و مدارک آمریکا را از داخل بالگردها به دست آورده بود، با راکت کشته شد. تعدادی از بالگردها سالم بودند که به فرودگاه قلعه مرغی تهران منتقل شدند. عذر بنی صدر برای انهدام بالگردها گرفتن فرصت مجدد از امریکاییها برای استفاده از آنها بود. آگاهان سیاسی، اقدام بنی صدر در بمباران بخشی از امکاناتِ باقیمانده آمریکایی در منطقه پشت بادام را که میتوانست اسناد مهمی را در خود داشته باشد، نشان از همکاری عوامل داخلی آمریکا دانستند و این خود زمینه و چالش جدید داخلی را در پی داشت و به همین جهت اسرار و حقایقی ناگشوده باقی ماند.
۴۴ سال از آن حقارت تاریخی و عملیات آمریکاییها در طبس گذشته، اما همچنان عنوان کردن و بازخوانی این موضوع میتواند جنبههای مختلفی را از خود نشان دهد. یکی از این جنبه شاید واکنش تاریخی بنیان گذار انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) درباره این موضوع بود.
امام خمینی در واکنش به این عملیات فرمودند: نباید بیدار شوند آنهایی که به معنویات توجه ندارند و به این غیب ایمان نیاوردند، (چه کسی) این هلیکوپترهای آقای کارتر را که میخواستند به ایران بیایند، ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شنها ساقط کردند، شنها مامور خدا بودند، باد مامور خداست».
ایشان گفتند: «تجربه کنند باز لیکن ما نباید مغرور شویم، من به ملت ایران عرض میکنم مغرور نشوید، تمام قدرت قدرت خداست و باید به او اتکال کنید.»
این مانور احمقانه به امر خدای قادر شکست خورد». از جنبه تاریخی واقعه حمله نظامیان آمریکا و شکست آنان به وسیله شنهای بیابان خشک طبس، همانند واقعه حمل پیل سواران ابرهه به خانه کعبه و منهدم شدن آن توسط سنگ ریزههای فروریخته از منقار مرغان ابابیل میباشد.
حالا سالها از آن روز گذشته و اکنون همه چیز تغییر کرده است. ایران امروز به اقتداری رسیده است که کشورهای مدعی جهان و آنهایی که سالها با استعمار کردن سایر کشورها تجربه فراوانی به دست آورده اند و اکنون نیز در منطقه ما خیلی از کشورها را اسیر کرده اند حتی به خود اجازه فکر کردن به انجام اقدامی مانند صحرای طبس را نمیدهند چرا که فهمیدهاند که ایران امروز با آن روزها تفاوت زیادی پیدا کرده و نهال آن موقع نهیف جمهوری اسلامی ایران به درختی تنومند تبدیل شده است.
درخت تنومندی که حالا در اوج قرار دارد و کمتر کسی توان مقابله و جلوگیری از رشد آن را دارد.
گزارش: محمد حسین نیک خوی متین
باشگاه خبرنگاران جوان سیاسی دفاعی امنیتی