Web Analytics Made Easy - Statcounter

سرپرست باشگاه پرسپولیس مذاکره با محمد دانشگر مدافع سایپا را تکذیب کرد.

خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام :

حمیدرضا گرشاسبی درباره آخرین وضعیت محرومیت این تیم و بسته بودن پنجره نقل و انتقالات پرسپولیس گفت:

آنقدر پیگیر این موضوع بوده ایم که شبها خواب پنجره پرسپولیس را می بینم. امیدوارم فیفا جوری رای بدهد که هواداران ما شاد شوند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این محرومیت کمر پرسپولیس را خم کرد و به شکستن رسید!

حمیدرضا گرشاسبی درباره مذاکره با بازیکنان جدید باوجود بسته بودن پنجره نقل و انتقالات، گفت:

یکی از دلایلش این است که می خواهیم از بازار نقل و انتقالات عقب نمانیم. دلیل دیگر هم این است که در نیم فصل دوم بازیکن آزاد کم پیدا می شود. البته نمی توانیم زیاد بازیکن بگیریم چون لیستمان ظرفیت ندارد.

چند روز پیش خبری از مذاکره گرشاسبی با محمد دانشگر مدافع تیم سایپا در یکی از رستورانهای یوسف آباد منتشر شد. این خبری است که گرشاسبی آنرا تکذیب کرد.
حمیدرضا گرشاسبی در این ارتباط گفت:

ما با شیری مذاکره داشتیم و به توافق رسیده ایم ولی با دانشگر هیچ مذاکره ای نداشتیم.

منبع: پارس فوتبال

کلیدواژه: پرسپولیس محمد دانشگر سایپا حمیدرضا گرشاسبی پرسپولیس حمیدرضا گرشاسبی سایپا محمد دانشگر مدافع تیم سایپا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت parsfootball.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس فوتبال» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۸۱۴۴۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فصل آخر زندگی حمیدرضا صدر

حمیدرضا صدر برای خیلی‌ها نامی آشنا همراه با شور و شوق حرف زدن و تحلیل کردن فوتبالی است؛ او که دستی در سینما و نوشتن داشت و از زمانی که بیمار شد بار دیگر قلم برداشت و از روزهای متفاوت خود نوشت.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، هیچ چیز واقعی‌تر از مرگ نیست؛ جمله‌ای که آن را حمید رضا صدر نوشت و باقی گذاشت و رفت. «حمیدرضا صدر» برای بسیاری که اهل سینما بودند یک منتقد متفاوت بود؛ از آن‌هایی که برخلاف خیلی از منتقدها که محدود بودند و هستند در غرغره‌ای عجیب‌شان، می‌توانست شور زندگی را از دل یک فیلم بیرون بکشد، از مناسبات زیبای آدم‌ها در دل دیالوگ‌ها بگوید.

برای فوتبالی‌ها هم، زنده یاد صدر یک کارشناس خاص بود. کسی‌که فوتبال را در تاکتیک‌ها محدود نمی‌کرد؛ دنبال تحلیل آرایش خط هافبک تیم‌ها و شیوه ضد حملات‌شان نبود؛ او با فوتبال هم همان کاری را می‌کرد که با سینما. نگاهی زیبا، دوست‌داشتنی و لبریز از شوق زندگی.

اما چه شد مردی که این‌قدر لبریز از امید و طراوت بود کتابی درباره مرگ نوشت؟ «از قیطریه تا اورنج کانتی» قصه سه سال پایانی زندگی اوست؛ کتابی که در ۳۳۳ صفحه به رشته تحریر درآمده و نشر چشمه آن را در دو بخش اصلی شامل تهران و آمریکا و دو بخش شامل مقدمه و موخره منتشر کرده است.

آغاز یک داستان از سرفه‌های حین خواب

صدر دکترای برنامه‌ریزی شهری را از دانشگاه معتبر لیدز انگلستان گرفته بود؛ چیزی دور از فوتبال و سینما. داستان‌های جذاب می‌نوشت. در عین‌حال نگاهی اجتماعی به فوتبال و پیشینه‌اش در ایران و جهان داشت.

فوتبال را در دنیای هواداری رصد می‌کرد و از پیامدهای جالب این پدیده بر مردم می‌گفت. سال ۱۴۰۰ بود که خبر بیماری‌اش پخش شد. دخترش اعلام کرد پدر سه سالی است درگیر سرطان است.

خودش در کتابش نوشت همه‌چیز از سرفه‌های نیمه شب و میان خواب شروع شد. مدت کوتاهی بعد از این‌که خبر بیماری‌اش رسید، درگذشت. از همان روزهای اولی که خبر بیماری را شنیده بود شروع کرده بود به نوشتن کتابی درباره رنج بیماری، ترس رفتن، امید و روزهای آخر. کتابی که وصیت کرده بود فصل آخرش را دخترش غزاله تکمیل کند و حتماً بعد از فوتش منتشر شود.

درون ذهن مردی که عاشق بود

صدر که از درمان ناامید شده بود به آمریکا رفته بود. اما وصیت کرده بود حتماً در ایران به خاک سپرده شود. کتاب او از تهران و روزهای ابتدایی بیماری شروع می‌شود و تا اورنج کانتی ادامه دارد. روایتی که انگار نجواهای درونی خود اوست، انگار درون ذهن مردی هستیم که بی‌وقفه عاشق زندگی بوده و لبریز از امید و حالا چون می‌داند هیچ چیز واقعی‌تر از مرگ نیست باید با ۳ سال آخر، هراس، امید و رنج‌هایش همراه شویم تا نگاه او به زندگی و مرگ را از نزدیک و ملموس حس کنیم. آن‌هم در سخت‌ترین و نزدیک‌ترین لحظه‌ها و روزهایش به مرگ.

لحظاتی عجیب و برزخی که ذهن او درگیر است و کادر بیمارستان بی‌توجه به این موضوع دوست دارند با او عکس بگیرند. صدر در مقدمه کتابش می‌نویسد: «پیشامدها شبیه بادند، آمدن‌شان را نمی‌بینید. موی‌تان ناگهان تکان می‌خورد و خزیدن باد را بر چشم‌ها و صورت‌تان احساس می‌کنید» …

برشی کوتاه، تلخ و شیرین از کتاب

نویسنده کتاب که عاشقانه می‌نوشته و تحلیلگرانه سخن می‌گفته، می‌نویسد: «احساس می‌کنی رفته‌رفته در حال از پا افتادنی. دردی نداری اما پاهایت بی‌حس شده‌اند. زنوانت خم شده‌اند. نای حرف زدن نداری. شقیقه‌ات می‌تپد و سرت به یک سو افتاده. به حافظه‌ات فشار می‌آوری. تلاش می‌کنی جلوی محو شدن نام‌ها را بگیری: مامان زهرا، مهرزاد، غزاله، مهشید، شاهین، مهرناز، امیرحسین، نیما، هراچ… خواهش می‌کنم از یادم نرین. بمونین. همین اطراف. من برمی‌گردم، برمی‌گردم.»

یادداشت از: محمود افشاری - خبرنگار ایمنا

کد خبر 725201

دیگر خبرها

  • پایان قرارداد ۲۴بازیکن استقلال و پرسپولیس در پایان فصل؛ زمین سوخته مدیران دولتی درانتظار خریداران سرخابی!
  • پنجره نقل و انتقالاتی استقلال بسته شد+عکس
  • پنجره نقل و انتقالات استقلال چگونه باز می‌شود؟
  • فصل آخر زندگی حمیدرضا صدر
  • (عکس) پنجره نقل و انتقالاتی استقلال بسته شد
  • پنجره نقل و انتقالاتی استقلال بسته شد +عکس
  • پنجره نقل و انتقالاتی استقلال بسته شد + عکس
  • واکنش معاون حقوقی استقلال به بسته شدن پنجره نقل‌وانتقالاتی
  • حال خوب سازه‌های آبخیزداری استان بوشهر
  • نقش‌آفرینی علی پروین در نقل و انتقالات زمستانی پرسپولیس!