Web Analytics Made Easy - Statcounter

لقمان وحید، کولبری که یک چشم و یک پایش را در اثر انفجار مین از دست داده، می‌گوید: فقط انجمن‌های مدنی سراغم را گرفتند.... آفتاب‌‌نیوز : زندگیِ این روزهایش مکافات است؛ مکافاتِ  بار بر پشت نهادن؛ کول بردن؛ مکافات اینکه خواسته لقمه‌ای نان از دل کوه‌های پیرانشهر بیرون بکشد تا تن بچه‌هایش لخت نماند؛ تا سفره‌شان، نان خالی و به قول خودش نمک داشته باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


نامش «لقمان وحید» است؛ کولبری سی و چند ساله؛ اهلِ «شین آباد» پیرانشهر است؛ اهل همان‌جایی که نامش انگار با قصه‌ی محرومیت و درد گره خورد؛ همان‌جا که کودکیِ دخترکان دبستانی در آتشِ کلاس درس سوخت.
لقمان قربانی فقر است و قربانی جنگ؛ کولبری‌ست که یک پا و یک چشمش را روی مین از دست داده؛ پایش را از زانو بریده‌اند و خلاص؛ اما چشمش را چند بار عمل کرده‌اند ولی بینایی برنگشته؛ پزشکان گفته‌اند اگر یک‌بار دیگر قرنیه چشمش عمل شود؛ شاید بتواند«کمی» فقط «کمی» ببیند؛ اگر پول جور شود و لقمان بتواند چشم به تیغ جراحی بسپارد، فقط می‌تواند پرهیب کسی را که مقابلش نشسته، ببیند، نه بیشتر:
«اهل شین‌آبادم؛ کولبری پیرانشهری؛ تقریبا شش ماه پیش که رفته بودم عراق برای کولبری، موقع برگشت روی مین رفتم؛ یک پایم قطع شده، چشم راستم هم نابیناست؛ چشمم پیوند قرنیه می‌خواهد. شبکیه هر دو چشمم در اثر انفجار مین ترکیده بود که هر دو را عمل کردم اما چشم چپم، قرنیه‌اش آسیب ندیده و سالم است. پای راستم را نیز از پایین زانو قطع کرده‌اند.»
روزی که لقمان روی مین می‌رود، روز نحسی‌ست؛ روزی که بیهوش می‌شود و همانطور بیهوش، هفده روز تمام در بیمارستان امام رضا(ع) تبریز بستری‌اش می‌کنند؛ وقتی به هوش می‌آید، تازه آغاز مصیبت است؛ جراحی پشت جراحی؛ تیغ پشت تیغ و صورت‌حساب هست که همانطور پشت سر هم می‌نویسند و امضا می‌کنند و لقمان باید همه اینها را بپردازد؛ موظف است که بپردازد؛ نه بیمه دارد و نه کسی از او حمایت می‌کند:
«یک ماه و خورده‌ای در بیمارستان بستری بودم؛ چند بار من را  برای عمل چشم به بیمارستان تخصصی فرستادند. در بیمارستان تبریز، سی و چهار میلیون پرداختم؛ بعد  بیمارستان «نقده» پایم را عمل کردم که آنجا هم چهار میلیون و خرده‌ای گرفتند؛ در بیمارستانِ تخصصی که چشم راستم را عمل کردم، حدود هفده میلیون تومان پرداختم. هنوز هم تمام نشده؛ دکتر گفته اول تیر باید قرنیه چشم راستم را عمل کنم؛ عملی که حدود ده میلیون تومان هزینه دارد.»
 لقمان وحید، بیمه تامین اجتماعی ندارد؛ فقط بیمه روستایی دارد؛ اما رفتن روی مین در هنگام کولبری در شرایطی که کروکی و صورت سانحه‌ی تایید شده نباشد، مشمول هیچ پرداختی نمی‌شود؛ در کمیسیون ماده 2 که در استانداری‌ها برگزار می‌شود، هیچ چیز به او تعلق نگرفته‌است؛ نه غرامتی و نه حتی هزینه بیمارستانی.....
نیمه شب در مرز پیرانشهر و انفجاری که ناغافل از ناکجا آباد سرمی‌رسد، فرصتی برای صورت‌برداری ماموران رسمی و تایید رسمی حادثه باقی نمی‌گذارد؛ مردم می‌آیند و مصدوم را به بیمارستان می‌برند؛ هیچ‌کس از این مصیبت خبردار نمی‌شود؛ آب از آب تکان نمی‌خورد تا روزی که از بیمارستان مرخص می‌شود و متوجه می‌شود هیچ «حقی» ندارد؛ قرار نیست برای یک پا و یک چشم، ریالی خسارت به او بپردازند.   
این چند ده میلیون هزینه‌ی درمان برای یک کولبر، پول کمی نیست؛ چطور این هزینه‌هار ا پرداختی؟ چه کسی کمک کرد؟ از کجا آوردی؟
«ساختمان داشتم؛ سرپناهِ بچه‌هایم؛ فروختم؛ مجبور شدم بفروشم؛ تقریباً هفتاد میلیون فروختم؛ خودم را بی‌خانه کردم؛ خانواده‌ام را آواره کردم تا هزینه‌های درمان را بپردازم؛ البته درمان که نه؛ هزینه‌های قطع پا و عمل چشمی که همچنان نابیناست و باز هم باید زیر تیغ برود»
منبع درآمدم: هیچ...
لقمان از همان ابتدای جوانی کولبر بوده؛ یادش نمی‌آید از چه زمان، اما خیلی سال است که کولبری می‌کند؛ تا حالا که سی و چهار ساله شده و دو فرزند دارد، شغلی غیر از کول‌بردن را تجربه نکرده؛ فرصت دیگری نبوده که تجربه کند؛ از او می‌پرسم منبع درآمدت چیست؟ می‌گوید: هیچ؛ هیچ؛ منبع درآمدی ندارم؛ خانمم می‌رود کار؛ با کارگران می‌رود سر زمین؛  زمین چغندر و نخود؛ می‌رود بیگاری و فعلگی؛ روزی چهل هزار تومان درآمدش است اما درآمدی که چه بگویم؛ نمی‌پردازند؛ می‌گویند فصل برداشت بیایید طلب‌هایتان را بگیرید؛ آن موقع تسویه می‌کنند؛ الان از پول خبری نیست.
همسر لقمان، روستایی‌ای است که روی زمین دیگران بیگاری می‌کند به امید آن روزی که محصول به ثمر بنشینند و چندرغاز دستمزد را با ماه‌ها تاخیر بپردازند؛ همسر لقمان از صبح علی‌الاطلوع می‌رود و تا غروب سر زمین است؛ مجبور است که برود؛ مجبور است برود چغندرکاری تا خانواده از گرسنگی تلف نشود.
غیر از انجمن‌های مردمی کسی سراغ‌مان را نگرفت
لقمان می‌گوید: الان برای «نان خریدن» هم محتاجیم؛ کسی به ما کمک نکرد؛ فقط در پیرانشهر چند انجمن و نهاد مردمی هستند که به امثال ما کمک می‌کنند؛ برنج و نان برای خانواده کولبران مصدوم می‌آورند؛ ماه رمضان هم بامیه و زولبیا آوردند برایمان؛ خدا خیرشان بدهد؛ غیر از این انجمن‌ها، هیچ‌کس سراغ ما ر ا نگرفت؛ غیر از خدا کسی را نداریم؛ غیر از خدا کسی صدای ما را نمی شنود..... راستی ممنونم که زنگ زدید و خواستید حرف‌هایم را بشنوید؛ خواستید صدای منِ خانه‌نشین را به گوش همه برسانید...
مردم شین‌آباد فقط مرز را دارند
 در شین‌آباد کار نیست؛ کارخانه نیست؛ به قول لقمان مردم فقط مرز را دارند؛ می‌روند عراق و برمی‌گردند؛ تنها همین راه برای نان خوردن هست؛ برادرها و پدر لقمان هم کولبر هستند؛ همه خانواده کولبرند؛ اما در این چند ماه وضع بدتر شده؛ مرزها را که بستند، خیلی‌ها از نان خوردن افتادند؛ هرچه مردم اعتراض کردند، فعالان مدنی اعتراض کردند، حتی نمایندگان مجلس اعتراض کردند، فایده نکردند؛ مرزها را بستند و گفتند دیگر «باز» نمی‌شود؛ تمام.
لقمان می‌گوید: شش ماه است که مرز را بسته‌اند؛ برادرهایم بیکار شده‌اند؛ وضعشان خراب است؛ همه به فلاکت افتاده‌اند. یکی از برادرهایم رفته دستفروشی تبریز.....
اما در نهایت امر، لقمان نگران تیرماه است؛ نگران عمل قرنیه چشم که حدود ده میلیون هزینه دارد؛ به او هیچ خسارتی ندادند؛ او قربانی مین است اما قربانی فراموش شده؛ قربانی‌ای علیل که نه تنها غرامت نگرفته بلکه به او گفته‌اند «رد مرز» کرده‌ای آنهم غیرقانونی؛ پس باید جریمه بپردازی؛ همین می‌‌شود که از خیر شکایت می‌گذرد: «به ما کولبران روی مین هم که برویم، چیزی نمی‌دهند؛ شکایت، فقط دوندگی است؛ نتیجه ندارد».
حسین احمدی نیاز (وکیل قربانیان مین) با بیان اینکه در بحث انفجار مین و مصدومیت، وضعیت کولبران به مراتب از «مردم عادی» بدتر است؛ چراکه به کولبران نگاه مجرمانه وجود دارد و چیری به آنها نمی‌پردازند؛ می‌گوید: در حالت کلی در مورد قربانیان مین ضعف و خلاء قانونی داریم؛ تنها قانونی که در این زمینه داریم قانون پرطمطراق و پرسروصدایی به نام «قانون بازگشت مهاجران جنگی به مناطق خود» است که مربوط به بازگشت مهاجران جنگی به مناطق جنگ‌زده است و تبصره‌ای دارد درباره اینکه کسانی که به مناطق جنگی بازگشته‌اند اگر روی مین رفتند، باید مشخصا به آنها خسارت پرداخت شود. این ماده واحده بسیار قدیمی است و ما قانون مستقلی درباب قربانیان مین نداریم. این ایراد بسیار بزرگی است که به خلاء و ضعف قانونی در نظام حقوقی ایران برمی‌گردد.
این وکیل دادگستری معتقد است باید نمایندگان مجلس به خصوص نمایندگان مناطق کردنشین، آستین‌ها را بالا بزنند و قانون مستقلی برای قربانیان مین تصویب کنند؛ قانونی که همه قربانیان را صرفنظر از قومیت، شغل و جنسیت دربربگیرد و این ضعف قانونی جبران شود؛ قانونی که بتواند راه‌حل قابل قبولی برای امثال لقمان وحید، قادر نباتی و خیلی از کولبران مصدوم و آسیب‌دیده باشد.
آخرین درد دلِ «لقمان وحید»، فقط یک سوال است؛ یک سوال ساده:
«چرا کسی پاسخ نمی‌دهد که گناه من چیست؟ اگر در شین‌آباد،  فرصت کار کردن بود، چرا باید می‌رفتم کولبری؛ چرا می‌گویند غیرقانونی، «ردِ مرز» کرده‌ای؟ گناه من چیست که باید یک پا و یک چشمم را بدهم، سرپناه فرزندانم را بدهم و هنوز هم بگویند اشتباه کرده‌ای؟ گناه من چیست که  تاوانش، یک عمر خانه‌نشینی شده....»
منبع: ایلنا کد خبر: ۵۲۵۹۵۷ تاریخ انتشار: ۰۷ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۷:۵۷

منبع: آفتاب

کلیدواژه: مین شین آباد مرز کولبری انفجار مین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۸۳۱۶۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کیومرث هاشمی: در نامه به تاج دغدغه هایم را مطرح کردم

به گزارش خبرنگار مهر، کیومرث هاشمی که در مراسم اختتامیه جام یونس شکوری حضور داشت، با بیان اینکه این جام قدمتی چند ساله دارد، گفت: همانطور که برای افتتاحیه حضور پیدا کردم و زمانی که چمن بازسازی شد قول دادیم در رقابت های پایانی هم حضور داشته باشم، این مراسم شرکت کردم.

وی ادامه داد: کسانی که در جام یونس شکوری شرکت دارند کسانی هستند که در سال های نه چندان دور خدمات زیادی به فوتبال کشور ارائه داده بودند. بنابراین آمدیم تا از نزدیک خداقوت و خسته نباشید به آنها بگوییم و خودمان هم در جمع آنها روحیه بگیریم. بعضا با سن و سالی که دارند ورزش کردن شان باعث ایجاد شادابی می شود. این شادابی می تواند به جامعه ورزش تزریق شود و ما هم از آن انرژی می گیریم.

وزیر ورزش در واکنش به پرسشی که در خصوص التهابات اخیر در لیگ برتر و فضای ناخوشایند ایجاد شده از آن مطرح شد، گفت: موضوع مربوط به فدراسیون فوتبال است و بحث لیگ هم سازمان لیگ خود را دارد. بخش های مختلف فوتبال کشور متولی دارد و هر یک باید در راستای وظایف قانونی خود عمل کنند. در نشستی که با هیات رئیسه فدراسیون فوتبال داشتیم به همین نکات اشاره داشته و تقاضا کردیم مخصوصا در هفته های پایانی لیگ که دیدارها حساس تر می شود سازمان لیگ دقت لازم را در تمام بخش ها داشته باشد به ویژه در بخش فرهنگی و داوری تا مردم دغدغه ای نداشته باشند.

هاشمی با بیان اینکه هر کدام از تیم ها هواداران خاص خود را دارند، افزود: هر آنچه به آرامش فوتبال کشور کمک می کند باید در آن راستا گام برداشته شود و امیدوارم با برنامه ریزی خوبی که سازمان لیگ انجام می دهد چهار هفته پایانی لیگ مسابقات به بهترین شکل مدیریت شود.

وی در خصوص مکاتبات اخیر با مهدی تاج رئیس فدراسیون فوتبال نیز گفت: در آن نامه دغدغه های خودم را مطرح کردم، اساس ورزش ما مسائل فرهنگی است، انقلاب ما انقلاب فرهنگی است و در کل موضوعات فرهنگی از موضوعات اساسی است و ما همواره به مدیران در تمام بخش ها تاکید می کنیم آن را رعایت کنند. فوتبال به دلیل همه گیر بودنش نقش بیشتری در این زمینه دارد. از مجموعه فدراسیون ها خواسته ایم برای هر اقدامی باید پیوست فرهنگی داشته باشند. بعضا نگرانی هایی وجود دارد، البته که علاوه بر این مباحث خوبی هم مطرح شده است، در همین دیداری که سال گذشته جامعه ورزش با مقام معظم رهبری داشت تشکرهایی که ایشان داشتند ناظر بر بخش های فرهنگی و اقدامات فرهنگی بود که ورزشکاران و فدراسیون های ما داشتند که این جای تقدیر و تشکر دارد. در عین حال باید به مواردی که موجب آسیب فرهنگی می شود توجه لازم را داشت.

وی در مورد زیرساخت ها و مهیا شدن آن برای حضور کامل تماشاگران گفت: می دانیم باشگاه های ما کمتر از زیرساخت لازم برخوردار هستند و عموما از ورزشگاه های اجاره ای استفاده می کنند، تا جایی که امکان داشته باشد ورزشگاه هایی که متعلق به دستگاه ورزش کشور است را به روز رسانی می کنیم و کمک کنیم تا تمام اقشار از این ظرفیت استفاده کنند. در سال جاری و در قانون بودجه ۱۲۰۰ میلیارد تومان برای مجموعه ورزشی آزادی لحاظ کردیم که عمده اعتبار برای استادیوم فوتبال هزینه می شود تا دغدغه و نگرانی ها کمتر شود البته باید باشگاه ها هم باید به این موضوعات توجه کنند، باشگاه هایی در اصفهان، کرمان و ... داریم که زیرساخت دارند. آنها هم باید کمک کنند و زیرساخت ها را فراهم کنند تا شرایط کاملا فرهنگی در فوتبال وجود داشته باشد و بدون هیچ گونه دغدغه هوادار بتواند حضور پیدا کند و از فوتبال لذت ببرد.

کد خبر 6100687 زینب حاجی حسینی

دیگر خبرها

  • از اینجا رانده از آنجا مانده؛ آوارگان گرفتار فلسطینی در مرکز نوار غزه به دنبال سرپناه می‌گردند
  • کیومرث هاشمی: در نامه به تاج دغدغه هایم را مطرح کردم
  • ایجاد داروخانه دولتی ویژه بیماران خاص در کرمانشاه
  • پزشکیان: دولت به شرکت‌های دارویی ۶۰ هزار میلیارد تومان بدهی دارد
  • پزشکیان : دولت به شرکت‌های دارویی ۶۰ هزار میلیارد تومان بدهی دارد/ در درمان بیماری های خاص مانده‌ایم
  • پزشکیان: در درمان بیماری‌های خاص مانده‌ایم! /دولت رئیسی، قانون در مورد بیماری‌های صعب‌العلاج اجرا نمی‌کند
  • ببینید | جزئیات جدید از چاقوکشی در خیابان نازی‌آباد؛ درگیر شدن مردم با اراذل و اوباش
  • نجات مردم میان‌سال خرم‌آبادی از عمق چاه ۲۵ متری
  • هزینه درمان کودکان زیر هفت سال در بیمارستان‌های سیستان و بلوچستان رایگان شد
  • بیش از ۳۵۰ میلیون نفر از علایم تنفسی آسم رنج می‌برند/ هزینه ۳۰ میلیون تومانی درمان هر بیمار در سال