Web Analytics Made Easy - Statcounter

چند سالی می‌شود که در ماه مبارک رمضان ساعت قبل از افطار شبکه ۳، مختص برنامه زنده «ماه عسل» شده است؛ برنامه‌ای گفتگو‌محور با اجرای ثابت احسان علیخانی که تم اجتماعی دارد. مهمان‌های این برنامه غالباً مردم عادی هستند که توانسته‌اند در زندگیشان کار مهمی انجام بدهند یا در زندگی افراد دیگر تأثیرگذار بوده‌اند یا اینکه حادثه مهمی در زندگیشان رخ داده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

چند سالی می‌شود که در ماه مبارک رمضان ساعت قبل از افطار شبکه ۳، مختص برنامه زنده «ماه عسل» شده است؛ برنامه‌ای گفتگو‌محور با اجرای ثابت احسان علیخانی که تم اجتماعی دارد. مهمان‌های این برنامه غالباً مردم عادی هستند که توانسته‌اند در زندگیشان کار مهمی انجام بدهند یا در زندگی افراد دیگر تأثیرگذار بوده‌اند یا اینکه حادثه مهمی در زندگیشان رخ داده است.
ماه عسل در سال‌های ابتدایی خود به دلیل شکستن فرم‌های کلیشه‌ای تلویزیونی و سوژه‌های تقریباً جدید بین مخاطبان جایگاه خوبی پیدا کرد و، چون هنوز در ابتدای شهرت و قدرت تلویزیونی قرار داشت، برای ثبات و ماندگاری تلاش بهتری داشت تا از نظر محتوایی بتواند بین مخاطبان جایی باز کند، برای همین موفق شد تا به عنوان یک برنامه خوب در نظرسنجی‌های صداوسیما بهترین زمان پخش را هم در اختیار بگیرد.
دکور کپی و غیرایرانی.
اما هرچه جلو آمدیم و قدرت و شهرت این برنامه بیشتر شد متأسفانه از نظر کیفی تنزل پیدا کرد، به طوری که امسال «ماه عسل» رنگ و بوی ماه رمضانی ندارد و بیشتر یک روتین سالانه قبل از افطار شده که حتماً باید روی آنتن برود. اول دکور و صحنه این برنامه پرهزینه است که انتظار می‌رفت حال و هوای معنوی و رمضانی داشته باشد ولی مانند ویژه‌برنامه سال تحویل که کپی سالن مراسم اسکار بود، اینجا هم بیشتر به یاد مراسم گلادیاتور‌های روم باستان می‌افتیم تا ماه رمضان، حس و حال معنوی به مخاطب انتقال ندهد.‌ای کاش در چنین برنامه‌هایی به‌جای کپی‌برداری از شبکه‌های ماهواره‌ای کمی هم به فضا و سبک زندگی ایرانی- اسلامی‌مان بها داده می‌شد چراکه اینجا ایران است و مردمانی مسلمان و روزه‌دار پای رسانه ملی نشسته‌اند که قرار است از این دانشگاه عمومی آن هم در لحظات قبل از افطار، بهره و حض معنوی ببرند.


برنامه‌ای که فقط می‌خواهد اشک مخاطب را دربیاورد
دوم رویه تکراری و روتین شده «ماه عسل» برای متأثر کردن و گریه انداختن مخاطبان با سوژه‌های نه چندان جذاب و تأثیرگذار است. درحالی که یک سال فرصت در اختیار تیم گرانقیمت این برنامه وجود دارد تا سوژه‌یابی‌های عمومی‌تر و بهتری داشته باشد، راحت‌ترین کار آوردن یک فرد معتاد و خانواده آن شده که مجری مانند قاضی جلوی زن و مرد می‌نشیند و از زیر و بم زندگی آن‌ها سؤال می‌کند تا یک جایی مخاطب را تحت تأثیر قرار دهد و با ژست قهرمانانه به پروبال دادن موضوع می‌پردازد، البته پرداختن به چنین معضلی از سوی رسانه ملی لازم است، اما بیش از اندازه باعث خنثی و بی‌اثر شدن آن می‌شود چه آنکه مسائل بسیاری در جامعه وجود دارد که «ماه عسل» می‌تواند از ظرفیت خود برای ارائه و حتی ایجاد بستری در رفع آن‌ها استفاده کند از طرفی برخورد علیخانی با مهمانان هم چندان مقبول نیست، مثلاً در یکی از برنامه‌ها که زن از مشکلات همسر معتاد خود صحبت می‌کرد مجری با تعجب به او گفت: چرا در خانه همسرت را شما خطاب می‌کنی؟ نمی‌گویی تو! چرا او را با آقا صدا می‌کنی و صمیمی نیستی؟
اظهارات جنجالی مجری برای دیده شدن برنامه
مسئله مهم‌تر دیگر ورود احسان علیخانی به موضوعات غیرمرتبط است که باعث جهت‌دار شدن برنامه می‌شود، مثلاً درباره ورود زنان به ورزشگاه اظهارنظر می‌کند، به طوری که بلافاصله رسانه‌های زنجیره‌ای از آن به عنوان حمایت جسورانه یاد کردند درحالی‌که علیخانی به عنوان یک مجری اجتماعی حق ندارد برای دیده شدن، به این مسائل غیر مرتبط ورود پیدا کند و ماه عسل را سمت و سوی جناحی بدهد، آن هم در لحظات ناب معنوی قبل از افطار.
گاه به دلیل نبود مدیریت و نظارت درست وقتی یک مجری به شهرت و جایگاهی می‌رسد خود را محق می‌داند تا بدون اشراف و شناخت کافی، درباره همه چیز اظهارنظر کند، درصورتی که به به دلیل سرمایه‌گذاری عظیم دشمنان انقلاب در فضای رسانه‌ای جهانی، مسئولیت اجرا در رسانه ملی، نیازمند افزایش دانش سیاسی و قدرت تحلیل مجری رسانه ملی است، علاوه بر همه این‌ها تعیین چارچوب‌های منطقی و منطبق بر معیار‌های فرهنگی نظام جمهوری اسلامی برای مجری و التزام او به پرهیز از اعمال علایق و برداشت‌های شخصی می‌تواند از چنین اشتباهاتی جلوگیری کند، لذا مجریان تلویزیونی باید در همان برنامه و جایگاهی که هستند اظهارنظر کنند و عمداً یا سهواً خود را در امور غیرمرتبط صاحب نظر نشان ندهند زیرا تریبونی که در اختیار دارند عمومیت و فراگیری دارد و قرار نیست به بهانه شهرت رسانه‌ای که کسب کرده‌اند، شیطنت کنند.

لینک کوتاه خبر: farda.fr/003Rgo

منبع: فردا

کلیدواژه: ماه عسل احسان علیخانی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۸۳۹۸۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تبلیغات گل درشت در تلویزیون، سینما و شبکه نمایش خانگی به مرز فاجعه رسیده است/ تلویزیون شفاف‌سازی کند

حسین قره: آقایان در تلویزیون که خیال خودشان را راحت کرده‌اند، انگار وقت و زمان و گوش و چشم سایر حواس و قوای فاهمه و... که مخاطبان دارند، مِلک حضرتشان است و تصمیم و کنترلش با خودشان نیست، اخیراً هم که دیگر تبلیغ نمی‌سازند، در واقع خود آگهی‌ها به سریال وسط فوتبال و سریال و... تبدیل شده است، شاید مخاطب یادش برود که داشت چه می‌دید و البته دیده شده بعضی از مواقع خود پخش هم یادش رفته و رفته‌اند برنامه بعدی.

تلویزیون شفاف‌سازی کند

اگر مخاطب تلویزیون باشید گاهی آن قدر تبلیغات طولانی است که نسبت به زمان پخش و قیمت ثانیه و دقیقه تبلیغات در تلویزیون این شائبه برایتان پیش می‌آید که صداوسیما در شکل کلی سهام‌دار آن کالا و خدمات است؛ چون واقعاً خارج توجیه است، مثلاً فرض بفرمایید یک نوعی از چرخ‌گوشت (تعمداً اسم و اصل برند و کالا را نمی‌گویم) هست که شما هر وقت تلویزیون را روشن کنید اول تبلیغ‌کنندگان آن را می‌بینید. اگر یک برند برنامه بلندمدتی داشته باشد که هر خانواده ایرانی (حدود ۲۵ میلیون خانوار) یکی از این وسیله را داشته باشند، حتی اگر ۸۰ درصد سود حاصل از هر دستگاه را صرفه تبلیغات تلویزیونی کند باز هم باتوجه‌به ساعات پخش در میان‌برنامه‌ها یا بین نیمه‌های فوتبال و... توجیه اقتصادی ندارد، آخر تبلیغات حاصل عدد و رقم است، یک برند این میزان از سود را هزینه می‌کند تا این میزان از بازار هدف محصولاتش را بخرند، آخر تک‌محصولی که بازار جهانی هم ندارد، این همه تبلیغ را با چه توجیه اقتصادی انجام می‌دهد. مگر اینکه مثلاً در آغاز سال با بخش آگهی تلویزیون یک قرارداد کلی بسته شده باشد که مثلاً N هزار ساعت بخش در سال به قیمت N میلیارد تومان و گرفتن دو نوع تخفیف، یکی از بابت این که کالا موردبحث تولید ایرانی است و حمایت از بازار داخلی است و دیگر اینکه چون قرارداد موردی نیست و کلی و سالانه است.

همین‌جا چند سرفصل وجود دارد که می‌شود درباره آن صحبت کرد. یک اینکه تقریباً قریب به‌اتفاق تبلیغات این چنینی را چند بازیگر و احتمالاً یک شرکت تبلیغاتی می‌سازند، پرسش اول این است، آیا محدودیتی و رانتی خاص برای سازندگان تبلیغات وجود دارد یا نه تصادفاً این اتفاقات رقم خورده است.

دوم اینکه اگر محدودیتی نیست آیا چنین شرایطی برای همه تولیدکنندگان ایرانی وجود دارد. اگر چنین است آیا تلویزیون فراخوانی عموماً داده است که شرایط برای همه کالاها و همه بازارها و خدمات وجود دارد و می‌توانند از این بستر استفاده کنند. اگر این فراخوان داده شده و اگر شرایط برای همه یکسان است، در بازار تولید داخلی هیچ برند دیگری تمایل به این همه ساعت پخش ندارد؟ که این خود چند سرفصل دیگر را باز می‌کند که آیا برندها و تولیدکنندگان به این نتیجه رسیده‌اند که همین میزان هم هزینه کردن در تلویزیون گران است و بازگشت سرمایه ندارد چرا که سرمایه گران‌بهای اجتماعی تلویزیون ریزش داشته است.

فقط یک نکته دیگر می‌ماند که در شرایط اجتماعی امروز و مسئله زنان به کار با مداقه نیاز دارد، آقایان ابتدا و میان و انتهای بعضی از برنامه‌های گفت‌وگومحور درباره زنان، تبلیغاتی را نشان می‌دهند که دغدغه زنان خانه‌دار این سرزمین خلاصه می‌شود در پوره سیب‌زمینی، این هم سطح سلیقه و دغدغه و بلندنظری، واقعاً خود حماسه است. (تأکید می‌کنم که آن تبلیغات می‌تواند در برنامه‌های آشپزی و یا سرگرمی محور پخش شود؛ ولی بعد از هر برنامه‌های منظور است.)

دوباره و بلکه شاید دوباره باید تأکید کنم که صداوسیما به دلیل اختصاص بودجه ملی - که امسال ۲۴ هزار میلیارد تومان به آن اضافه شده است - باید نسبت به تمام کنش‌ها و واکنش‌ها، برنامه‌سازی‌ها، تولیدات و... پاسخگو به ملت باشد. اگر تلویزیون خصوصی بود یا همچون شبکه نمایش خانگی منبع مالش از بخش خصوصی تأمین می‌شد، این همه تأکید لازم نداشت و آقایان جبلی و جلیلی که بر مسند و صندلی یگانه رسانه ملی نشسته تکیه زده‌اند باید برای تک‌تک اقدامات پاسخگو باشند.

هنرمندان و فاجعه تبلیغات در شبکه نمایش خانگی و سینما

همان‌طور که همه می‌دانیم، بسیاری از هنرمندان و نویسندگان و... حوزه سینما چشم و دل از تلویزیون بریده‌اند و به سینما و شبکه نمایش خانگی پناه برده‌اند و ناگفته نماند که هنرمندان ترازی هم چشم و دل از همه چیز شسته‌اند و در سکوت نشسته‌اند. شاید توجیه بسیاری این است که «به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل». به‌هرتقدیر کار ما قضاوت نیست و هر که هر چه خود می‌خواهد همان می‌کند؛ اما نکته کجاست، در شبکه نمایش خانگی و سینما که بخش خصوصی دستی در تولید آن دارد برای تأمین هزینه یا نیاز به سرمایه‌گذاری دارد که نیتش سود کم و حضور در خلق هنر است و یا نه سرمایه‌گذاری که مثل هر تجارت و بازار و صنعتی به دنبال سود مکفی و به‌اندازه سرمایه است. بماند که هر کدام باشد مهم نیست مهم ارائه هنرمندانه تبلیغات در آثار است. این مسئله و پدیده هم مختص ما نیست، همه جهان گرفتار این نوع تولید تبلیغات هستند. این چرخه که باید کالای تولیدشده به دست مصرف‌کننده برسد و آن را مصرف کند که چرخه تولید دوباره بچرخد، هر چه هست فعلاً سرنوشت این عصر است؛ اما نوع ارائه آن بسیار مهم است.

تبلیغات گل درست حتی گرفتاری بزرگ‌ترین هنرمندان تاریخ معاصر بوده و هست. به‌خاطر دارم در یک نشست کارگردان فقید و بزرگ تئاتر جهان، پیتر بروک در زمان بخش یکی از جسورانه‌ترین آثارش (مهابهاراتا) در تلویزیون همین مشکل را داشته که هر ۱۵ دقیقه آن فیلم تئاتر قطع و برنامه به بخش آگهی می‌رفته است. این قطع حس و حال و هوا برای یک فیلم تئاتر و مخاطب و تولیدکنندگان آن عذاب‌آور بوده و پیتر بروک صحبت می‌کند و از سرمایه‌گذاران و گروه‌های تبلیغاتی می‌خواهد که اطلاعاتشان را در آخر و حتی تیتراژ بیاورند؛ ولی حس تماشاچی را در میانه اثر قطع نکنند. (نقل به مضمون عرض کردم؛ چون سال‌ها پیش این ویدئو را دیدیم.)

قاعده سریال ها و پخش‌های جهانی و تلویزیون‌ها خصوصی این است که هر ۲۰ دقیقه فرصتی یک تا دودقیقه‌ای به آگهی داده شود؛ اما اینکه در سریالی که هنرمندان برجسته در آن هستند به درودیوار آن تبلیغات چسبیده باشد و حتی در یک سریال مثلاً ساختمان مرکزی شرکت تبلیغ‌کننده دیده شود... (باز هم تأکید می‌کنم که از ارائه مصداقی واقعی پرهیز دارم) دیگر فاجعه گل درشتی است و از خارج از عرف تمام درس‌های تبلیغات است و قطعاً به ضدتبلیغ تبدیل می‌شود.

تبلیغات در عصر جدید با هنر گرافیک که هنری بصری است گره می‌خورد، مختصر و موجز و متناسب و با احترام به شعور مخاطب. اینکه در همه جای یک سریال نمای نزدیک بازیگر و سرش باشد و پشت سرش فلان شامپو که واقعاً ضدتبلیغ است. یکی از شروط استمرار یک هنر احترام به مخاطب است و هنرمندان آفرینشگر نباید اجازه دهند که تبلیغات غیرهوشمندانه و گل درشت به اعتبار آنان ضربه بزند.

توجه به تولید ملی و بهره‌مندی تولیدکنندگان که سالانه میلیون‌ها نفر از خدماتشان استفاده می‌کنند کار بسیار خوبی است، تبلیغات چنین پدیده‌ای است، اما استفاده در حد فوق ابزار و بی‌احترامی به مخاطب را باید خود هنرمندان فکری برایش بکنند. هنرمندانی که کار تبلیغات می‌کنند باید سرمایه‌گذاران را توجیه کنند که چه چیزی برای آنان مناسب است. تن‌دادن تمام به خواسته سرمایه‌گذار که احتمالاً خواسته‌ای داشته و اصرار دارد که در چنین شرایط اقتصادی پر ماجرایی سرمایه‌گذاری‌اش حداکثر سود را داشته باشد باید با قواعد هنر هم بخواند، برای اعتبار برندی که ساخته است حداقل بپذیرد که ارائه هنرمندانه کالا و خدمات برندش برای شرکت و تجارتش سودی بلندمدت خواهد داشت.

تبلیغات محیطی که در اختیار سینما و شبکه نمایش خانگی است هم یکی از سرفصل‌هایی است که می‌توان درباره آن نوشت که در این کوتاه نوشته نمی‌گنجد.

۵۷۵۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902705

دیگر خبرها

  • تمایز «بوم» با دیگر برنامه‌های مشابه چیست؟/ قابی در شأن هنرمندان
  • مجری پرحاشیه از صداوسیما کنار گذاشته شده؟
  • نیاز به سرگرمی سالم برای مخاطب/ سعید ابوطالب «سناتور» را می‌سازد
  • فیلم| ادعای مضحک مجری BBC و واکنش مهمان برنامه
  • ادعای مضحک مجری بی بی سی درباره تظاهرات دانشجویان آمریکایی در پخش زنده | واکنش کارشناس برنامه را ببینید | ویدئو
  • پذیرایی «شایسته» از عادل فردوسی پور
  • نگاهی به مسایل اقتصادی کشور، در برنامه گفتگوی اقتصادی
  • چهره‌هایی که برای بدرقه گزارشگر سرشناس ورزشی آمدند | از حمید استیلی تا مهدی تاج و...|‌ تصاویر
  • تشییع زنده‌یاد مسعود اسکویی گوینده و مجری ورزشی رسانه ملی
  • تبلیغات گل درشت در تلویزیون، سینما و شبکه نمایش خانگی به مرز فاجعه رسیده است/ تلویزیون شفاف‌سازی کند