معرفی آیتالله مروجی(ره) در کتاب «از جنس بیداری»
تاریخ انتشار: ۸ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۸۴۹۰۶۱
به گزارش ایکنا از لرستان، «از جنس بیداری» عنوان رمانی است درباره شخصیت حضرت آیتالله حاج شیخ ماشاءالله مروجی(ره) با نویسندگی ابوالفضل آبادیان که توسط انتشارات آسو واقع در خیابان انقلاب تهران منتشر و روانه بازار فروش شده است.
ابوالفضل آبادیان، نویسنده رمان از جنس بیداری در رابطه با این رمان، عنوان کرد: مردم کوهدشت باجان دل دوستدار مرحوم آیتالله مروجی(ره) هستند اینرا میشود از ابراز علاقهای که در گفتار مردم هست فهمید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: کتاب را آنطور نوشتم که خواننده را با خود همراه سازد گویی خواننده همراه ایشان در سفر دور و درازشان است. کتاب بهصورت اولشخص نوشته شده است یعنی اینکه آنطور بیان شده که گویی خود آیتالله مروجی(ره) سخن میگوید.
نویسنده رمان از جنس بیداری ضمن تأکید بر خواندن این کتاب اظهارکرد: کتاب را توصیه میکنم نه به این خاطر که خودم آنرا نوشتهام بلکه همانطور که پشت جلد کتاب آمده، «یقیناً انسانساز است» کمااینکه در کل چون زندگی ایشان بس مهیج بوده، موفق شدم داستانی شیرین و بر اساس واقعیت بنویسم.
آبادیان گفت: برای تهیه این کتاب هیچ درختی از بین نرفته است. علاوهبراین انعکاس نور کاغذ(بالک) بهکار رفته در این کتاب بسیار کمتر از برگههای عادی بوده، به همین دلیل چشمها در هنگام مطالعه کمتر اذیت خواهند شد.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: فرمانده پادگانی که من در آن خدمت میکردم، افسری تندخو و بدبرخورد بود. به نام سرلشکر ممیزاده.درجه تندخویی او به میزانی بود که سایر افسران پادگان نیز از او حساب میبردند. لباس نظامیاش را بسیار مرتب بر تن میکرد. چکمه به پا داشت، در راه رفتن، طوری راه میرفت که صدای گامهایش تا چندین متر نیز شنیده میشد. هر زمان که سربازان یا کارگران کاری را برخلاف میل او انجام میدادند، برای تنبیه آنها از ضربه دستش استفاده نمیکرد، بلکه سرباز یا کارگر متخلف را با چکمه لگدکوب میکرد. بهطوریکه شخص تنبیه شده در همان لحظات اولیه از هوش میرفت؛ اما سرلشگر ممیزاده همچنان به ضربه زدن ادامه میداد تا خشم خود را فروکش کند.
وقتی کسی با او حرف میزد ممیزاده چشمهایش را گرد میکرد، دهانش را غنچه مینمود تا سبیلهایش برجستهتر شود. او هرروز ریش خود را اصلاح میکرد همین مسئله باعث شده بود تا سبیلهایش بیشتر جلوهگر شود.
به هر صورت، باید با آن اوضاع موجود، خودمان را وفق میدادیم. البته چارهای هم نبود. مخالفت با ممیزاده چیزی جز بدبختی دوران سربازی نبود. گویی رحم و مروت و مهربانی در وجود این شخص مرده بود. گاهی احساس میکردم چیزی به اسم قلب، یا همان دل، در وجود این شخص نیست. تصورم از «قلب» او گویی تکهای سنگ سخت و بیروح بود. البته این تصور ناشی از افکار من نبود که حرکاتش او را به شخص منفوری مبدل کرده است. شاید با مهربانی ناآشنا نبود؛ اما دوست داشت همه زیردستانش از او بترسند.
یادآور میشود، محل فروش کتاب در شهرستان کوهدشت، فروشگاه فرهنگی مذهبی یاس کبود، روبهروی مسجد حضرت صاحبالزمان(عج) است.
انتهای پیام
منبع: ایکنا
کلیدواژه: خبرگزاری قرآن ایکنا لرستان فرهنگی رمان کوهدشت ابوالفضل آبادیان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۸۴۹۰۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
معرفی سرگذشت رباعیات خیام و 4 کتاب دیگر
عصر ایران؛ مریم طرزی - امروز 23 آوریل روز جهانی کتاب است. به این بهانه برای دوستداران کتاب و علاقه مندان به حوزه های ادبیات، فلسفه و نقد ادبی که می خواهند کتاب هایی خوب با ترجمه هایی خوب بخوانند پنج عنوان کتاب را معرفی می شود. درآمدی بر فلسفه و ادبیات نوشته اوله مارتین اسکیلئوس ترجمه محمد نبوی پیشنهادی ویژه به علاقمندان دو حوزه فلسفه و ادبیات "درآمدی بر فلسفه و ادبیات» بررسی روشن و فشردهای است در باب روش بررسی فلسفی مسائلِ مهمِ ناظر بر سرشت و ارزش ادبیات، تعریف ادبیات، جایگاه مؤلف، نیت مؤلف، رابطهی فرم آثار فلسفی و رابطهی آن با محتوا، و مسائل مربوط به خوانش و تفسیر آثار ادبی و منابع اقتدار آن. نویسنده نشان میدهد که چگونه فلسفه و ادبیات در رابطهای دوسویه، آنهم نه در مقام دو حوزهی مجزا بلکه چونان حوزههایی درهمتنیده، یکدیگر را بارور میکنند، چگونه فرمهای ادبی محملی برای شرح و بسط مسائل فلسفی قرار میگیرند، و چگونه فرمهای فلسفی گوناگون از ابزارهای نوعاً ادبی بهره میگیرند تا خوانندگان را اقناع کنند. و از خلال این مباحث این پرسش را مطرح میکند که اساساً تمایز میان فلسفه و ادبیات چقدر موجه یا سودمند است در مقالهی افزوده به آغاز کتاب نیز علاوه بر مرورِ کلی مباحث این حوزه از دید دو تن از برجستهترین نظریهپردازان، از چیزی سخن میرود که کمتر مورد توجه قرار میگیرد: لذت ادبیات. سرگذشت رباعیات: درنگی بر رباعیات خیام ترجمهٔ ادوارد فیتزجرالد مجموعه مقالاتی از نویسندگانِ مختلف دربارهٔ جایگاه رباعیات خیام در ادبیات انگلیسی ترجمه و تدوینِ مصطفی حسینی «رباعیّات» عمر خیام (۱۸۵۹) ترجمهی ادوارد فیتزجرالد احتمالاً محبوبترین کتاب شعری است که تاکنون به زبان انگلیسی منتشر شده است. اشعاری در باب تردید و تشکیک مذهبی سرودهی منجمـشاعر کلاسیک پارسی که با سنتهای روزگارش عمیقاً سر ناسازگاری داشت. ترجمهی فیتزجرالد در همان سال انتشارِ «در باب منشاء انواع» چارلز داروین به روشنای نشر رسید، و این دو کتاب در کنار هم فضای فکری بریتانیای اواخر عصر ویکتوریا را آینگی میکنند. از آن پس، بخش اعظم این اثر، در سنجش با حجم اندکاش، بیش از هر اثر دیگری ازجمله کتاب مقدس و آثار شکسپیر وارد زبان رایج روز شده است. فیتزجرالد میپنداشت که در شعر خیام رفیقی شفیق یافته است، و رباعیاتِ او انگلیسیِ دورهی پیشارافائلی را با پارسی بهدرستی و بهطرز باشکوهی تلفیق میکند. این منظومه ترجمانِ روزی، از بام تا شام، در زندگی فرد متفننِ شکاک پرشوری است به نظمی تلخـشیرین، و آکنده از آرزو، تحسّر، و دانشی که «انگشت نگارنده مینویسد و چون نوشت حرکت کرده پیش میرود و تو با همهی تقدس و زیرکیِ خویش نمیتوانی آن را افسون کنی که حتا نیمسطر را حذف کند و همهی اشکهای تو نیز یک کلمه از آن را فرو نخواهد شست». دیک دیویس مرا به صندلی الکتریکی بسپار مجموعه داستان های کوتاه آمریکایی گردآوری و ترجمه محمد حیاتی داستانهای این مجموعه، مدرن و پستمدرن، ایدهی «رویای آمریکایی» را نقد میکنند و به ریشخند میگیرند. رویایی که بعد از رکود بزرگ، مککارتی، ویتنام، اردوکشی نظامی به عراق و افغانستان، ظهور بوش و ترامپ، هر بار به شکلی فرومیریخت و وارونه میشد. ویرانی رویای آمریکای را در درام، داستان کوتاه و رمان مدرن و پستمدرن آمریکا بهوضوح میتوان دید. شعار و الگویی سیاسی/فرهنگی که دم از آزادی و رفاه و یکپارچگی میزند هر آینه با رخدادهایی چون قتل کندی، ریگانیسم و برجهای دوقلو از هم میپاشد و با نوعی زیباشناسی منفی و ضداستعلایی در ادبیات منعکس میشود. فروپاشی بنیانهای خانواده، فراگیر شدن افسردگی و بیماریهای روانی، مسائل سرخپوستان و سیاهان، مسئلهی اعدام و موضوعات دیگر همه در این ادبیات متجلی میشوند. داستانهایی از الوین بروکس وایت، مکینلی کنتور، جروم وایدمن، برنارد مالامود، جان بارت، وودی اَلن، کلاید اجرتون، تیم اُبراین، لین تیلمن، آیوی گودمن، جُرج ساندرز، الیسِن برنِت، دیوید فاستر والاس، شرمن الکسی، جاناتان نولان را در این مجموعه خواهید خواند نشانههای روشنفکران ادوارد سعید ترجمهی محمد افتخاری پیشنهادی برای علاقمندان به آرا وتفکرات ادوارد سعید روشنفکر موجودیست تبعیدی، حاشیهنشین، ذوقورز و پدیدآورندهی زبانی که میکوشد حقیقت را در برابر قدرت بیان کند... موجودی غیرخودی و آدمی که نمیتواند همرنگ جماعت باشد گفتارهای مؤثر و درخشان ادوارد سعید در این کتاب در واقع بازسازی چهره و شخصیت مستقل و سازشناپذیر روشنفکران و چگونگی رویارویی آنها در برابر وسوسههای قدرت، ثروت، حرفهایگری، و تخصصیشدن است. کارکرد نقد تری ایگلتون ترجمهی مریم طرزی یشنهادی برای علاقمندان به نقد ادبی شاید بهترین توصیف برای انگیزهی نهفته در پس نگارش این کتاب تصورِ آن لحظهای باشد که منتقدی پشت میزش نشسته و میخواهد به بررسی مضمون یا نویسندهای بپردازد که ناگهان چند پرسش برآشوبنده گریباناش را میگیرد: مقصود از این بررسی چیست؟ مخاطب آن کیست، بر چه کسی میخواهد تأثیر بگذارد، و در که نفوذ کند؟ جامعه در کل چه نقشهایی برای چنین کنش انتقادیای قائل است؟ منتقد در صورتی میتواند بااطمینان بنویسد که خودِ نهادِ نقد امری بیمسئله پنداشته شود. وقتی این نهاد بهجد زیر سؤال باشد، هر کنش انتقادی دشوار و نامطمئن میشود. اینکه چنین کنشهایی ظاهراً با همان اطمینان مرسوم ادامه دارند، بیتردید نشانهی این است که بحرانِ نهادِ نقد یا بهاندازهی کافی مطرح نشده یا عملاً نشنیده گرفته شده است. بحث این کتاب آن است که نقد، امروزه، فاقد نقشهای اجتماعی اساسی خویش است... اینکه همیشه چنین نبوده است، اینکه حتا امروز نیازی نیست چنین باشد، نکتهای است که میکوشم آن را با طرح تاریخچهای بسیار گزینشی از نهاد نقد در انگلستان، از اوایل قرن هجدهم به بعد، نشان دهم. کانال عصر ایران در تلگرام